جلد 21، شماره 10 - ( 10-1401 )                   جلد 21 شماره 10 صفحات 1070-1055 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IAU.KERMAN.REC.1401.020


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rouhi M, Manzari Tavakoli A, Tajrobehkar M. The Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy on Coherent Self- Knowledge, Emotion Regulation, and Quality of Life of Hemodialysis Patients: A Quasi-Experimental Study. JRUMS 2023; 21 (10) :1055-1070
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6715-fa.html
روحی مژگان، منظری توکلی علیرضا، تجربه کار مهشید. اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی: یک مطالعه نیمه تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (10) :1055-1070

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6715-fa.html


استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
متن کامل [PDF 325 kb]   (435 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (853 مشاهده)
متن کامل:   (370 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، دی 1401، 1070-1055

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی: یک مطالعه نیمه تجربی






مژگان روحی[1] ، علیرضا منظری توکلی[2]، مهشید تجربه کار[3]

دریافت مقاله: 09/07/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 26/09/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 21/10/1401       پذیرش مقاله: 25/10/1401





چکیده
زمینه و هدف: بیماران همودیالیزی در معرض خطر­ات روان­شناختی مرتبط با سلامت هستند و درمان شناختی رفتاری می­تواند نقش مؤثری در بهبود ویژگی­های روان­شناختی مرتبط با سلامت داشته باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی­انسجامی، تنظیم­هیجان و کیفت­زندگی بیماران همودیالیزی در شهر کرمان انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش بیماران بیمارستان شفا و کلینیک جواد الائمه(ع) شهر کرمان در سال 1401 بودند. با روش نمونه­گیری در دسترس 30 نفر بیمار همودیالیزی بر اساس ملاک­های ورود به مطالعه انتخاب و به­صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش تحت آموزش 8 جلسه 75 دقیقه­ای با فراوانی دو بار در هفته قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. مشارکت کنندگان با پرسش­نامه­های خودشناسی­انسجامی، تنظیم­هیجان و کیفیت­زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده­ها با آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر تجزیه­و­تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین نمرات خوشناسی­انسجامی، تنظیم­هیجان و کیفیت­زندگی قبل از مداخله به ترتیب در گروه درمان شناختی رفتاری 68/26، 93/37، 27/60 و در گروه کنترل67/26، 95/37، 60/59 بود (05/0<P)، اما پس از مداخله، میانگین نمرات ویژگی­های روان­شناختی مورد بررسی در گروه درمان شناختی رفتاری افزایش معنی­داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (001/0>P).
نتیجه­گیری: نتایج مطالعه حاکی از تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر بهبود ویژگی­های روان­شناختی مورد بررسی در گروه آزمایش بود. بنابراین می­توان از این مداخله به­عنوان درمان مکمل در بیماران همودیالیزی استفاده نمود.
واژه‌های کلیدی:  درمان شناختی رفتاری، خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان، کیفیت زندگی، بیماران همودیالیزی
 
مقدمه
فشارهای روانی اجتماعی بیش از هر دوره دیگری سلامت انسان را به خطر انداخته و در بیمـاران دیـالیزی مشهود است [1]. اکثر این افراد با توجه به شرایط و تغییرات روانی، بیشتر از سایرین در معرض خطر بروز مشکلات روان­شناختی در قیاس با سایر افراد جامعه هستند [2]. شایع­ترین روش­ درمانی رایج در درمان جایگزین نارسایی کلیه، همودیالیز (Hemodialysis) است [3]. بر اساس آمار ارائه شده در سال 2020، تعداد 2,358,000 نفر در جهان تحت درمان با همودیالیز قرار گرفتند [4]، در ایران در بازه زمانی سال 1398 وابستگی به همودیالیز به بیش از 470 نفر در میلیون رسیده بوده است [4]. این بیماران از یک سو مجبور به تحمل استرس­های مربوط به اقدامات درمانی طاقت فرسا همودیالیز و از سوی دیگر با طولانی شدن مدت زمان بیماری، عملکرد روانی-اجتماعی ایشان به شدت تحت تأثیر این موضوع قرار می­گیرد و اغلب آن­ها دچار اختلالات روانی و مشکلات رفتاری مانند اضطراب، افسردگی و اختلال در تنظیم هیجانات میگردند [3].
برای غلبه بر مشکلات و عوارض درمان بیماران همودیالیزی­، مشارکت بیمار در روند درمان اهمیت دارد [2] و لازمه این امر افزایش آگاهی، نگرش، کسب نقش و مسئولیت فردی از جمله خودشناسی انسجامی (Coherent self-knowledge) است [5]. خودشناسی انسجامی یک فرآیند روان­شناختی سازش یافته و پویا است و از دو وجه تجربی (Experiential) و تأملی (Reflective) تشکیل شده است. خودشناسی تجربی به پردازش خبری پذیرا و هوشیارانه در خصوص خود، و خودشناسی تأملی به تحلیل تجربه خود از طریق کارکردهای شناختی غنی­تر و عالی است [6]. Song و همکاران با مطالعه­ای در کشور چین به این نتیجه رسیدند که حمایت های اجتماعی نقش مهمی در افزایش خودشناسی انسجامی و به تبع آن یک­پارچگی روانی و کیفیت زندگی در بیماران همویالیزی دارد [7].
از جمله عواملی دیگر که در مدیریت بیماری­های مزمن نقش اساسی دارد راهبردهای تنظیم هیجان (Emotion regulation) است [8]. تنظیم هیجان به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا رخداد آسیب­زا گفته می­شود که حاصل تعامل هیجانی و شناختی از موقعیت­های تنش­زا است [9]. Ghaffari و همکاران با مطالعه­ای در شهر تهران به این نتیجه رسیدند که روش تحلیل ارتباطی متقابل می­تواند نقش مؤثری بر کاهش هیجان استرس بیماران همودیالیزی داشته باشد [10]. سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را ادراک فرد از شرایط زندگی، زمینه فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن زندگی می­کند، تعریف کرده است [11]. Sarizadeh و همکاران با مطالعه­ای به این نتیجه رسیدند که درمان پذیرش و تعهد (موج سوم درمان­های رفتاری) روش مناسبی در بهبود کیفیت زندگی بیماران همویالیزی است [12].
همودیالیز اثربخش­ترین درمان برای نارسایی کلیه محسوب می­شود، اما به تنهایی کافی نبوده و باید از سایر درمان­ها برای توان­بخشی این افرد استفاده شود [13]. از بـین رویکردهـای روانی-اجتماعی، درمان شـناختی رفتـاری (Cognitive behavioral therapy) در زمینه بیماری­های مزمن از حمایـت تجربـی برخوردار است [14]. این رویکرد از رفتار درمانی سنتی برآمده و تأکید آن بر افزایش مهارت­های شناختی و تغییر رفتار است [15]. درمان شناختی رفتاری درمانی مؤثر به جهت ارتقاء انگیزه، تعدیل هیجان، کاهش اضطراب و افسردگی است [14]. سلامت روان­شناختی بیماران کلیوی ارتباط بالایی با وضعیت خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در آنان دارد [16] و چون مطالعه‌ای به بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر ویژگیهای روانشناختی مطرح شده نپرداخته است، لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی انجام گردید.
مواد و روشها
این مطالعه به روش نیمه­تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. این مطالعه دارای کد اخلاق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان به شماره ثبتی IR.IAU.KERMAN.REC.1401.020 می­باشد. جامعه‌ آماری پژوهش حاضر بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به بیمارستان شفا و کلینیک جواد الائمه­(ع) شهر کرمان در سال 1401 بودند. این پژوهش دارای یک متغیر مستقل شامل درمان شناختی و رفتاری و سه متغیر وابسته شامل خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی و دارای یک گروه آزمایش (مداخله) و یک گروه کنترل بود.
حجم نمونه بر اساس فرمول زیر با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد (آلفای 05/0) و توان 80 درصد، مقدار 3/0=σ (انحراف معیار مشترک نمره کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی)، بر طبق نتایج پژوهش Sarizadeh و همکاران [12] و مقدار 5/0=d (حداقل اختلاف در میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی در دو گروه)، برای هر گروه 12 نفر تعیین شد. در نهایت برای اطمینان از حجم نمونه و با توجه به احتمال ریزش 20 درصدی مشارکت کنندگان و دادههای پرت، برای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته شد.
n=2σ2zβ+zα2d2
پس از اخذ مجوزهای لازم از دانشگاه علوم پزشکی کرمان و اطلاع­رسانی از طریق پیامک و نصب فراخوان در بیمارستان شفا و کلینیک جواد الائمه(ع) شهر کرمان که بیشترین مراجعان مرتبط با دیالیز را به خود اختصاص می­داد، در نهایت از 90 نفر مراجعه کننده 78 نفر از آن­ها واجد شرایط ورود به مطالعه بودند که از میان آن­ها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفره مداخله و کنترل به صورت تصادفی (قرعه­کشی) تخصیص یافتند.
ملاک‌های ورود به مطالعه شامل: رضایت کامل جهت شرکت در جلسات درمانی، شروع همودیالیز حداقل از یک سال گذشته، نداشتن بیماری دیگری غیر از نارسایی کلیوی (با سؤال کردن از افراد شرکت کننده در پژوهش)، تحصیلات حداقل در سطح راهنمایی و بالاتر (به جهت درک درمان شناختی و انجام تکالیف)، عدم مصرف داروهای اعصاب و روان (مانند فلوکستین و سرترالین)، عدم دریافت خدمات روانشناختی (مانند درمان افسردگی و یا اضطراب) در سه ماه گذشته و عدم سابقه دریافت آموزش درمان شناختی رفتاری بود. ملاک‌های خروج از مطالعه شامل غیبت بیشتر از دو جلسه، ابتلاء به بیماری­های روانی از جمله افسردگی، شرکت هم­زمان در  سایر کارگاه­های آموزشی روان­شناختی و انصراف از ادامه همکاری بود.
رضایت آگاهانه، توجیه مشارکت کنند­گان در مورد روش و هدف انجام پژوهش، رعایت اصل رازداری و محرمانه نگه­داشتن اطلاعات به دست آمده، آزادی مشارکت کنندگان در ترک مطالعه از جمله اصول اخلاقی رعایت شده در این مطالعه بوده است. برای جمع‌آوری داده‌ها علاوه بر فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی (شامل: سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل) از پرسش­نامه­های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در 3 مرحله: پیش­آزمون (قبل از آموزش)، پس­آزمون (بعد از آموزش) و پیگیری (­2 ماه بعد از اتمام آموزش) استفاده گردید.
پرسش­نامه خودشناسی انسجامی توسط Ghorbani و همکاران با 12 گویه طراحی شده است [17]. این پرسش­نامه، خودشناسی انسجامی را در سه بعد خودآگاهی تأملی (سؤالات 3، 6، 9)، خودآگاهی تجربی (سؤالات 1، 5، 7، 8) و یک­پارچه کردن تجارب گذشته و حال برای ایجاد آینده مطلوب (سؤالات 2، 4، 10، 11، 12) را مورد سنجش قرار می­دهد. گویه­ها با استفاده از طیف پنج درجه­ای لیکرت از کاملاً مخالف (نمره 1)، کمی مخالف (نمره 2)، نه مخالف و نه موافق (نمره 3)، کمی مخالف (نمره 4) تا کاملاً موافق (نمره 5) نمره­گذاری می­شود و نمره ابزار با مجموع نمره گویه­ها محاسبه می­شود. حداقل نمره هر مؤلفه 4، حداکثر 20 است. لذا حداقل نمره کل پرسش­نامه 12 و حداکثر نمره 60 است و نمره بالاتر نشان دهنده خودشناسی انسجامی بیشتر است. Ghorbani و همکاران ضریب پایایی پرسش­نامه را با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به ترتیب برابر با 85/0 و 80/0 و ضریب روایی همگرای پرسش­نامه را از طریق همبستگی با مقیاس Dickman (1990) برابر با 56/0 گزارش داده­اند [17]. همچنین در پژوهش Hojjati و همکاران، ضریب پایایی پرسش­نامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 82/0 گزارش شده است [5]. در پژوهش حاضر پایایی کل ابزار و ابعاد خودآگاهی تأملی، تجربی و یک­پارچه کردن تجارب به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ  به ترتیب 85/0، 79/0، 81/0 و 78/0 به­ دست آمد.
پرسش­نامه تنظیم هیجان توسط  Grossو John تدوین شده است [18]. گویه­های این ابزار با استفاده از طیف 7 درجه­ای لیکرت از کاملاً مخالفم (نمره 1)، مخالفم (نمره 2)، تا حدی مخالفم (نمره 3)، نه موافق و نه مخالفم (نمره 4)، تا حدی موافقم (نمره 5)، موافقم (نمره 6) و کاملاً موافقم (نمره 7) نمره­گذاری می­شود. این پرسش­نامه مشتمل بر 10 گویه و دو خرده مقیاس ارزیابی مجدد با 6 گویه (سؤالات 1، 3، 5، 7، 8، 10) و فرونشانی با 4 گویه (سؤالات 2، 4، 6، 9) می­باشد. دامنه نمره مؤلفه ارزیابی مجدد از 6 الی 42 و مؤلفه فرونشانی از 4 الی 28 و در نتیجه نمره کل پرسش­نامه در محدوده 10 الی 70 می­باشد و نمره بالاتر نشان دهند تنظیم هیجان بیشتر است. در پژوهش Gross و John پایایی ابزار با روش آلفای­ کرونباخ برای مؤلفه ارزیابی مجدد 79/0، فرونشانی 73/0 و کل پرسش­نامه 81/0 به دست آمده است [18]. در ایران Abooei و همکاران ضرایب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس تنظیم هیجان ٨١/٠، برای خرده مقیاس ارزیابی مجدد ٦٨/٠ و برای خرده مقیاس فرونشانی 56/0 محاسبه شده است [19]. در پژوهش حاضر پایایی کل ابزار و ابعاد ارزیابی مجدد و فرونشانی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ  به ترتیب 82/0، 80/0 و 77/0 به دست آمد.
پرسش­نامه کیفیت زندگی توسط سازمان بهداشت جهانی (1996) تهیه شد و دارای 26 سؤال است. این پرسش­نامه کیفیت زندگی را در پنج حیطه سلامت جسمانی (سؤالات 3، 4، 10، 15، 16، 17 و 18)، سلامت روانی (سؤالات 5، 6، 7، 11، 19 و 26)، روابط اجتماعی (سؤالات 20، 21 و 22)، سلامت محیطی (سؤالات 8، 9، 12، 13، 14، 23، 24) و کیفیت سلامت عمومی (1، 2) اندازه‌گیری می‌کند. هر گویه آزمون دارای یک مقیاس پنج درجه‌ای: بسیار بد (نمره 1)، بد (نمره 2)، متوسط (نمره 3)، خوب (نمره 4)، بسیار خوب (نمره 5) است. دامنه نمرات خرده مقیاس سلامت جسمانی 7 الی 35، سلامت روانی 6 الی 30، روابط اجتماعی 3 الی 15، سلامت محیطی 8 الی40، کیفیت سلامت عمومی 2 الی10 و نمره کل پرسش­نامه که از مجموع حاصل جمع خرده مقیاسها به دست می­آید در محدوده 26 تا 130 است و نمره بالاتر نشان دهنده کیفیت زندگی بهتر است. روایی همزمان و پایایی (کرونباخ) پرسش­نامه توسط سازمان بهداشت جهانی (1996) به ترتیب 54/0 و 83/0 گزارش شده است [20]. Rasafiani و همکاران ضریب پایایی این پرسش­نامه را با محاسبه آلفای کرونباخ از 78/0 تا 89/0 گزارش داده است [21]. در پژوهش حاضر پایایی کل ابزار و ابعاد سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و محیطی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 81/0، 78/0، 84/0 و 77/0 به دست آمد.
هر دو گروه علاوه بر ارزیابی اطلاعات جمعیت شناختی به صورت مصاحبه در ابتدا به صورت خودگزارشی، به پرسشنامه­های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (­دو ماه بعد) پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه‌ای در عصر روزهای سه­شنبه و پنج­شنبه هر هفته در کلینیک جواد الائمه(ع) شهر کرمان از نیمه خرداد ماه تا اواخر تیر ماه سال 1401 تحت آموزش درمان شناختی رفتاری برگرفته از روش درمان شناختی رفتاری Dobson و Dobson [15] در یک گروه 15 نفری توسط نویسنده اول که دانشجوی دکتری روان­شناسی بوده است با تکنیک­ دیالوگ سقراطی، تجربه مشارکتی و اکتشاف هدایت در کنار ریز مهارت­های خلاصه­سازی مطالب جلسات، ارائه منطق رویکرد شناختی، استفاده از استعاره، تقویت شوخ طبعی و بازخوردهای مناسب قرار گرفتند و گروه کنترل در انتظار دریافت مداخله پس از اتمام مراحل پژوهش بودند (مطالعه ریزش نداشت). محتوی آموزش درمان شناختی رفتاری در جدول 1 ارائه گردیده است. لازم به ذکر است که جلسات 2 و 6 متمرکز بر خودشناسی انسجامی و جلسات 3، 4 و 5 بر تنظیم هیجان و سایر جلسات به صورت مشترک برای هر 3 متغیر وابسته این مطالعه اختصاص یافته است.
 

جدول1- خلاصه برنامه جلسات آموزش درمان شناختی رفتاری بر افزایش خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی به بیماران همودیالیزی شهر کرمان در سال 1401 [15]
جلسات       موضوعات
پیش جلسه مطرح کردن روند و هدف جلسات، آشنایی اولیه با مراجعان و ایجاد رابطه مناسب و اعتماد و پر کردن پرسش­نامه‌ها بود.
اول  تشریح اهداف آموزش و معرفی درمان شناختی رفتاری به اعضاء؛ تشریح چرخه فکر، احساس و رفتار، تجزیه و تحلیل الگوهای رفتاری نابهنجار ماتتد رفتار ایمنی­های مخرب مثل وسواس فکری و نگرانی­های مربوط به نتیجه درمان و سلامتی مشارکت کنندگان بود. تکلیف: یاداشت و بررسی چرخه موقعیت، افکار منفی اتوماتیک بود.
دوم بحث در مورد تجربیات و ارزیابی آن‌ها از چرخه افکار، احساس و رفتار؛ مطرح کردن مؤلفه­های: باورهای بنیادین، میانجی(فرض مشروط، بایدها، قواعد)، افکار خودآیند منفی، مثلث شناختی و اسناد­ها (خود، دنیا و آینده) بود. تکلیف: یاداشت و دقت کردن به افکار خودآیند منفی که به صورت اتوماتیک بر فرد عارض می­شود بود.
سوم بررسی تکالیف و معرفی خطاهای شناختی رایج مانند: پیش­گویی، فاجعه سازی، برچسپ زدن به خود، فیلتر منفی، تعمیم افراطی، شخصی سازی، مقصر دانستن، همیشه پشیمان بودن، و استدلال هیجانی بود. تکلیف: یاداشت خطاهای شناختی بیماران با توجه به وضعیت آن­ها و ارزیابی پیامد احساسی و رفتاری آن بود.
چهارم  معرفی توجه انتخابی به بیماران درخصوص آیند، رصد و بررسی افکار خودآیند منفی، احساسات و رفتار و ربط آن به خطاهای شناختی رایج، آموزش تمدد اعصاب (Progressive Muscle Relaxation; PMR). تکلیف: شناسایی افکارآیند منفی و یاداشت بردای، انجام PMR در طی هفته و هر زمان که استرس و اضطراب داشتند.
پنچم آموزش روش حل مسئله برای مقابله با چالش­های پیش­رو در زندگی و درمان، آموزش آزمایش رفتاری بر شناسایی توالی­های شناخت، هیجان و رفتارها مجدد و به­کارگیری روش مناسب حل مسئله در مورد مشکلات مسئله محور بود. تکلیف: انجام روش حل مسئله با تمرکز خاص بر تراوش ذهنی بود.
ششم ارزیابی خلق مشارکت کنندگان، مروری بر مشکلات بیماران و شیوه پردازش شناختی و به تبع آن وضعیت هیجانی و رفتاری آن­ها، ارزیابی شناختی و باورهای بنیادین مثل "چرا برای من" و بازسازی شناختی آن با توجه به شواهد بود.  تکلیف: انجام PMR و مرور موضوع جلسه، ارزیابی شناختی خود نسبت به قبل از شروع آموزش بود.
هفتم  بررسی عملکرد مشارکت کنندگان از چرخه فکر، احساس و رفتار و تمرین عملی در کلاس، ارزیابی تصویر خودآیند منفی، مرور خطاهای شناختی، ارزیابی روش حل مسئله و فعال سازی رفتاری به جهت ارتقاء خلق و کاهش افسردگی بود. تکلیف: تکمیل برگ ارزیابی ارزش‌ها، انجام مدیتیشن­های و تمام آموزش داده شده بود.
هشتم مرور موضوع جلسات قبل و جمع­بندی آن­ها به صورت خلاصه، پاسخ­گویی به سؤالات، اجرای گروهی PMR، ارزیابی فعال­سازی رفتاری و تأکید بر افزایش فعالیت­های لذت بخش، پر کردن پرسش­نامه­های پژوهش و هماهنگی برای اجرای پرسش­نامه­ها بعد از 2 ماه و خداحافظی و تذکر به پای­بندی به فنون آموزشی بود.
 
داده­ها پس از جمع­آوری با ابزارهای فوق توسط نرمافزارSPSS  نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. از آزمون دقیق فیشر با توجه به سطح پایین فراوانی­ گروه­ها برای ارزیابی اطلاعات جمعیت­شناختی، آزمون t دو نمونه مستقل برای مقایسه میانگین سنی دو گروه، از آزمون ناپارامتریک Kolmogorov-Smirnov برای بررسی نرمال بودن توزیع فراوانی متغیرهای کمی گروه مداخله و کنترل در مراحل پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری، از آزمون Box's M برای بررسی همگنی ماتریس­های کوواریانس­، از آزمون Levene برای بررسی همگنی واریانس­های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی، از آزمون کرویت Mauchly­ برای بررسی برابری واریانس­ها در بین گروه­ها و از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر برای آزمون فرضیه­ها در سطح معنی­داری 05/0 استفاده شد.
نتایج
میانگین و انحراف معیار سنی گروه مداخله و کنترل به ترتیب 92/3 ± 40/43، 49/4 ± 07/44 سال بود (669/0=P). نتایج آزمون t دو نمونه مستقل در مورد سن و آزمون دقیق فیشر در خصوص جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل نشان داد که بین گروه­ مداخله و کنترل تفاوت معنی­داری وجود نداشت (05/0P>) (جدول 2).
 
جدول 2- برخی ویژگی­های جمعیت شناختی بیماران همودیالیزی مورد مطالعه شهر کرمان برحسب گروه­های مورد بررسی در سال 1401
متغیرها مؤلفه­ها مداخله (15=n) کنترل (15=n) مقدار P
تعداد (درصد) تعداد (درصد)
جنسیت مرد 2 (33/13) 2 (33/13) 1
زن 13 (67/86) 13 (67/86)
سطح تحصیلات کارشناسی 3 (20) 2 (33/13) 522/0
دیپلم 12 (80) 13 (67/86)
وضعیت تأهل مجرد 3 (20) 1 (66/6) 269/0
متأهل 12 (80) 14 (34/93)
آزمون دقیق فیشر، 05/0>P اختلاف معنی­دار
 
در جدول 3، شاخص­های توصیفی دو گروه در مرحله پیشآزمون، پس­آزمون و پیگیری ارائه گردیده. همان­طور که جدول 3 نشان می­دهد، میانگین نمرات گروه مداخله از پیشآزمون تا پیگیری بهبود یافته است. این بهبودی در متغیر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی با افزایش میانگین نمره روبه­رو بوده است که نشان از تأثیر مداخله­ درمان شناختی رفتاری بر متغیرهای مطرح شده دارد، در حالی­که در گروه کنترل تغییر چندانی رخ نداده است.
 


جدول 3- شاخص­های توصیفی خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی مورد مطالعه شهر کرمان برحسب گروه­های مورد بررسی در سال 1401 (15 نفر در هر گروه)
متغیرها گروه پیش­آزمون پس­آزمون پیگیری
انحراف معیار ± میانگین انحراف معیار ± میانگین انحراف معیار ± میانگین
خودشناسی انسجامی مداخله 82/6 ± 68/26­ 72/6 ± 87/35­ 69/7 ± 70/37­
کنترل 43/6 ± 67/26­ 65/7 ± 13/26­ 63/7 ± 80/25­
تنظیم هیجان مداخله 58/15 ± 93/37­ 35/ 10± 73/48­ 49/10 ± 33/52­
کنترل 95/12 ± 13/37­ 23/11 ± 01/36­ 60/11 ± 67/35
کیفیت زندگی مداخله 14/10 ± 27/60­ 14/13 ± 67/70­ 65/13 ± 93/70
کنترل 94/7 ± 60/59­ 52/7 ± 20/58­ 33/9 ± 80/58­
 
برای تحلیل داده­ها و بررسی فرضیه­های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر استفاده شد. قبل از انجام آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر، مفروضه­های آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون Kolmogorov-Smirnov نشان داد که مقادیر توزیع داده­ها در سطح اطمینان 95 درصد نرمال است (05/0P>). نتایج آزمون Levene بیشتر از 05/0 به دست آمد و فرض همگنی واریانس­های دو گروه محقق گردید. فرض کرویت Mauchly در مورد متغیرهای خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی (05/0>P) تأیید نگردید، لذا از سطح دوم آزمون یعنی آزمون Greenhouse-Geisser استفاده شد. برای ارزیابی برابری ماتریس­های کوواریانس از آزمون Box's M استفاده شد، طبق نتایج برای متغیرهای خودشناسی انسجامی (142/0=P، 172/2=F، 782/14=Box's M)، تنظیم هیجان (205/0=P­، 922/5=F، 249/40=Box's M) و کیفیت زندگی (568/0=P­، 908/4=F­، 357/33=Box's M) برقرار بود. با توجه به برقراری مفروضه­های ضروری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر، استفاده از این آزمون مجاز بود. بنابراین، برای آزمودن فرضیه­های پژوهش از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر استفاده شد.
نتایج آزمون بین گروهی حاکی از آن بود که تفاوت میان گروه­ مداخله و کنترل از نظر میانگین خودشناسی انسجامی (008/0=P)، تنظیم هیجان (026/0=P) و کیفیت زندگی (033/0=P) معنی­دار است. نتایج آزمون درون گروهی (زمان) حاکی از آن است که تفاوت میان میانگین خودشناسی انسجامی (001/0P<)، تنظیم هیجان (001/0P<) و کیفیت زندگی (001/0P<) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری معنادار است. هم­چنین، نتایج جدول 4 نشان می­دهد که اثر تعاملی گروه و زمان بر متغیر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی معنی­دار است (001/0P<) که نشان دهنده تأثیر مداخله بر افزایش میانگین نمرات متغیر­های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه مداخله است.
اندازه اثر یا میزان تأثیر منابع تغییر بین­گروهی، درونگروهی (زمان) و اثر تعاملی برای متغیر خودشناسی انسجامی به ترتیب 23، 55 و 62 درصد می­باشد که به این معناست که 23، 55 و 62 درصد از تغییرات نمرات خودشناسی انسجامی از طریق اثرات بین گروهی، درون گروهی و تعاملی قابل تبیین است. اندازه اثر منابع تغییر بینگروهی، درون­گروهی و اثر تعاملی برای متغیر مدیریت هیجان به ترتیب 16، 54 و 61 درصد می­باشد که این به این معناست که 16، 54 و 61  درصد از تغییرات نمرات مدیریت هیجان از طریق اثرات بین گروهی، درون گروهی و تعاملی قابل تبیین است. اندازه اثر منابع تغییر بین­گروهی، درون‌گروهی و اثر تعاملی برای متغیر کیفیت زندگی به ترتیب 15، 41 و 51 درصد می­باشد که به این معناست که 15، 41 و 51 درصد از تغییرات نمرات کیفیت زندگی از طریق اثرات بین گروهی، درون گروهی و تعاملی قابل تبیین است.
 
جدول 4- نتایج آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر در تبیین اثر متغیر مستقل بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی مورد مطالعه شهر کرمان در سال 1401   
متغیر منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورها مقدار F مقدار P اندازه اثر
خودشناسی انسجامی گروه 21/1159 1 21/1159 16/8 008/0 23/0
زمان 02/446 26/1 04/353 09/34 001/0 > 55/0
تعامل گروه و زمان 62/596 26/1 40/471 52/45 001/0 > 62/0
تنظیم هیجان گروه 54/2700 1 54/2700 50/5 026/0 16/0
زمان 29/1019 51/1 81/676 44/33 001/0 > 54/0
تعامل گروه و زمان 96/1397 51/1 24/828 87/45 001/0 > 61/0
کیفیت زندگی گروه 01/1596 1 01/1596 04/5 033/0 15/0
زمان 76/447 65/1 25/272 68/19 001/0 > 41/0
تعامل گروه و زمان 09/677 64/1 69/411 75/29 001/0 > 51/0
 
بحث
 این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی در شهر کرمان در سال 1401 انجام شد.
یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش درمان شناختی رفتاری منجر به بهبود خودشناسی انسجامی در بیماران همودیالیزی شده است. با توجه به خلاء تحقیقاتی در خصوص تأثیر درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی بیماران همودیالیزی، نزدیک­ترین مداخلات رفتاری مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. یافته این مطالعه با یافته­های پژوهش Hojjati و همکاران [5]، Davoodi و همکاران [22] و Shariat همکاران همسو بود. هم­چنین، مطالعه Song و همکاران در کشور چین حکایت از تأثیر مداخلات رفتاری بر خودشناسی انسجامی و خود مدیریتی بیماران همودیالیزی دارد [7]. این همخوانی را شاید بتوان به شیوه تأثیرات مشابه درمان شناختی رفتاری و سایر عوامل رفتاری و اجتماعی بر نگرش بیماران و به تبع آن افزایش خودشناسی انسجامی دانست.
در تبیین تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی می­توان با توجه به دیگاه نظری چنین بیان کرد که، سازوکار اصلی درگیر در تأثیر درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی به تأثیری است که این درمان بر نگرش، تغییر افکار اتوماتیک منفی، باورهای میانجی و بنیادین فرد دارد، دانست. برای مثال فرد ممکن است این باور بنیادین را داشته باشد که من بدبخت هستم و اسناد (درونی، کلی، پایدار) به خودش دهد که قبلاً بدبخت بودم، حالا هم بدبخت هستم و به آینده هم امیدی نیست. درمان شناختی رفتاری با آموزش شناختی (توجه غیر انتخابی) در مورد موضوع و کمک به بیمار در یافتن نشانه­های که تأیید می­کند که فرد به صورت واقعی در همه موارد و همیشه بدبخت محسوب نمی­شود منجر به بازسازی شناختی می­گردد که در اصل بیمار دنیا را از پنجره جدیدی می­ببیند و تفسیر غیر سوگیرانه نسبت به خود و بیماریش را، کنار می­گذارد [15].
از سوی یکی از عمده نگرانی‌ بیماران همودیالیزی، ترس از ناکامی در درمان و تحمل رنج دیالیز شدن است. آن‌ها هر چقدر تلاش می‌کنند که از نگرانی­های خود اجتناب (تقویت منفی) کنند، بیشتر ناکام می‌شوند. این رفتار که معروف به رفتار جستجوی امنیت است از عوامل مختل کننده آرامش فرد به شمار می­آید (ترس از ترس) [8]. این درمان به فرد چرخه چگونگی ارتباط فکر، هیجان و رفتار را آموزش می­دهد و روشن­سازی می­کند که چگونه یک فکر، "مانند چرا من" می­تواند منجر به این شود که فرد خود را یک قربانی تلقی کند و در پی آن منجر به برانگیختگی هیجان منفی (غم زدگی­) شده و به دنبال آن فرد تلاش می­کند که از شرایط فرار کند (اجتناب) که این به نوبه خود منجر به اضطراب بیشتر در طی زمان می­شود، درمان شناختی رفتاری با مواجهه کردن بیمار با ترس­هایش از شدت رنج می­کاهد و تغییر نگرش در فرد شکل می­گیرد.
تأکید نظری خودشناسی انسجامی بر تمایل فرد به تجربه‌های درونی است [17] و تأکید اصلی رویکرد شناختی رفتاری بر اصلاح باورهای شناختی از طریق آگاهی و شناسائی خطاهای شناختی (فاجعه سازی، فیلتر منفی، شخصی­سازی، استدلال هیجانی و همیشه پشیمان) از یک سو و اصلاح افکار خودآیند منفی از سوی دیگر است [15]. اصلاح پردازش اطلاعات در فرد، تجربه آگاهانه و فعال افراد برای یک­پارچه کردن تجربه خود در گذشته، حال و آینده در جهت آسایش و ارتقاء خود منجر به بهبود باور خودشناسی انسجامی می­شود. بهبود خودشناسی انسجامی می­تواند نتیجه باور عمیق بیمار به خودش و توان مندی­هایش باشد.
دیگر یافته­ این مطالعه نشان داد که مداخله درمان شناختی رفتاری منجر به بهبود تنظیم هیجان (­کاهش هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت) در بیماران همودیالیزی می­شود. با توجه به این که مطالعه­ای به بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان بیماران همودیالیزی نپرداخته بود. در نتیجه با مطالعات مرتبط با نتایج این مطالعه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این پژوهش با یافته­های پژوهشی Cano-Vindel و همکاران [8]، Javidnia و همکاران [23] همسو بود. هم­چنین، Ghaffari و همکاران در مطالعه­ای بر روی بیماران دیالیزی در شهر تهران به این نتیجه رسیدند که مداخلات رفتاری ( تحلیل ارتباطی) منجر به بهبود تنظیم هیجان (استرس) در بیماران همودیالیزی می­گردد [10].  این همسو بودن نتایج بر تنظیم هیجان را می­توان به تأثیر مشابه درمان شناختی رفتاری و درمان تحلیل ارتباط متقابل که هر دو از مداخلات رفتاری هستند که هدف هر دو آن تغییر نگرش است دانست.
در تبیین تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان می­توان با توجه به دیدگاه نظری چنین بیان کرد که درمان شناختی رفتاری با بازسازی شناختی عینک فرد (ذهنیت) را نسبت به دنیا تغییر می­دهد و همین تغییر نگرش منجر به کاهش هیجانات منفی می­شود، در اصل از عامل تشدید کننده (خطاهای شناختی) هیجانات منفی می­کاهد [15]. آموزش اصلاح شناختی منجر به در هم شکستن چرخه اتوماتیک غیر ارادی (­فکر و هیجان) به شکل آگاهانه می­شود و در نتیجه مدیریت هیجان را بهبود می­بخشد.
از سوی دیگر بازسازی شناختی فرد منجر به این می­شود که کمتر توجه انتخابی بر جوانب منفی بیماریش داشته و اسنادها به خودش را تعدیل و منطقی کند. افراد بیمار هیجانات خود را به دو طریق مجزا در زندگی تنظیم می­کنند، یکی از طریق احساس هیجانی که فرد در درون خود احساس می­کند (­درون­ریزی هیجانی) و دیگری چگونگی بروز هیجانات در موقعیت اجتماعی (­برون­ریزی هیجان) می‌باشد [18]. درمان شناختی رفتاری باعث کاهش اجتناب فرد از هیجاناتش می­شود، در اصل هیجانات را با استدلال شناختی قابل تحمل می­کند و همین پروسه رنج روانی ناشی افکار اتوماتیک که باعث تحریک هیجانات (­منفی) می­شود را کم کرده و در نهایت با کاهش هیجانات منفی به سمت افزایش هیجانات مثبت (شناخت و هیجان سالم) پیش می­رود.
سومین یافته این مطالعه نشان داد که مداخله درمان شناختی رفتاری منجر به بهبود کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی گردید. نزدیک­ترین پژوهش­های انجام شده: Amini Sadr و همکاران [24]، Jamalomidi و همکاران [25] با نتایج این مطالعه در خصوص کیفیت زندگی همسو بود. هم­چنین، Sarizadeh و همکاران به این نتیجه رسیدند که مداخله درمان پذیرش و تعهد (­از خانواده درمان شناختی رفتاری) باعت ارتقاء کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی میشود [12]. همسو بودن نتایج این مطالعه و مطالعات مطرح شده را شاید بتوان به شیوه یکسان تأثیر درمان شناختی رفتاری (متمرکز بر بازسازی شناختی) و سایر رویکرد مرتبط از جمله درمان پذیرش و تعهد بر روان بیماران و به تبع آن ارتقاء کیفیت زندگی دانست.
در تبیین تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی، می­توان چنین استنباط کرد که شرکت در گروه درمانی شناختی رفتاری منجر به کسب اطلاعات در مورد واکنش شناختی، هیجانی و رفتاری افراد به استرس می­شود. این اطلاعات منجر به این می­شود که فرد بیمار، خودگویی­های منطقی (­که نتیجه آموزش های مرتبط با بازسازی شناختی بوده) برای مواجهه با موقعیت­های اضطرابی در زندگی را کسب کند. بازسازی شناختی منجر به کاهش رنج­روانی بیماران همودیالیزی در موقعیت­های استرس­زا می­شود [26]، در اصل به واسطه آگاهی شناختی، هدف­ها، انتظارات، استانداردها، نگرانی­های و هیجانات منفی تعدیل می­شود و کاهش می­یابد و این آرامش منجر به ایجاد انگیزه و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی می­شود.
از سوی دیگر یکی از تکنیک­های مورد استفاد در درمان شناختی رفتاری ­"آموزش تکنیک فعال سازی رفتاری" است که برای کاهش افسردگی و بی­انگیزگی استفاده می­شود، این تکنیک به فرد می­آموزد که با شناسایی رفتارهای لذت بخش آن­ها را افزایش دهد و همین امر منجر به حضور بیشتر در شرایط اجتماعی می­شود. درمان شناختی رفتاری با بازسازی شناختی و اصلاح باورها بنیادین به زندگی فرد رنگ و بوی تازه می­دهد و انگیزه زندگی ایجاد می­کند [20]. بیمار مشکلش را شخصی­سازی نکرده و خودش را قربانی تلقی نمیکند، اسنادها فرد در مورد خودش بهبود یافته و خلق پایین ناشی از تحمل درمان همودیالیز را کم می­کند و فرد انگیزه بهتری برای فعالیت یافته و با افزایش فعالیت­های اجتماعی خود کیفیت زندگی او نیز ارتقاء می­یابد.
 مهم­ترین محدودیت­های پژوهش حاضر را می­توان به، روش نمونه­گیری غیرتصادفی، منحصر بودن نمونه­ها به بیماران همودیالیزی بیمارستان شفا و کلینیک جواد­الائمه (ع) شهر کرمان، استفاده از ابزارهای خودگزارشی برای جمع­آوری داده­ها، عدم امکان ارزیابی اطلاعات جمعیت شناختی به صورت گسترده (مثل شغل، مدت زمان همودیالیز (سال/ماه)، محل سکونت (شهر، روستا) و غیره) به علت عدم تمایل بیماران و هم­چنین عدم امکان گزارش نتایج خرده مؤلفه­های 3 متغیر وابسته (9 خرده مؤلفه) این مطالعه به علت حجم زیاد اطلاعات بود. لذا پیشنهاد می­شود پژوهش­های مشابه در شهرها و فرهنگ­های دیگر با روش نمونه­گیری تصادفی (برای کاهش خطای نمونه­گیری)، مطالعات با پیگیری­ بلند مدت­ (به منظور بررسی تداوم و ماندگاری تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری)، ارزیابی گسترده­تر شاخص­های جمعیت شناختی، بررسی و ارزیابی خرده مؤلفه­های این مطالعه و پژوهش­های با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی رفتاری با سایر رویکردهای روان­شناختی مانند رفتار درمانی دیالکتیک انجام گردد تا بتوان بهترین و مناسب­ترین روش را با توجه به ظرفت روانی بیماران همودیالیزی به آنان ارائه داد.
نتیجه­گیری
نتایــج پژوهــش حاضر نشان ­دهنده تأثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر افزایش­ معنی­دار نمره خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی است. این نتایج می­تواند برای مسئولان و برنامهریزان گروهای آسیب­پذیر، مدیران، مشاوران، درمان گران، متخصصان سلامت مراکز و کلینیک­های روان­شناختی تلویحات کاربردی داشته باشد. بنابراین به مدیریت­های مراکز درمانی، بیمارستانی و روان­شناختی مرتبط توصیه می­گردد با به­کارگیری متخصصان بهداشت­روان، روان­پرستاران، روانشناسان و پرستاران دوره دیده جهت بهبود خوشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی از درمان شناختی رفتاری استفاده نمایند.
تشکر و قدردانی
مقاله حاضر برگرفته از رساله دکتری روان­شناسی (نویسنده اول) دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند در استان کرمان است. پژوهش‌گران این مطالعه بر خود لازم می­داند از مسئولان بیمارستان شفا و کلینیک جوادالائمه (ع) به دلیل همکاری با پژوهش­گران و از بیماران همودیالیزی به دلیل شرکت فعال در پژوهش تشکر و قدردانی نمایند.
 


References
 
[1] Lucas A, Taiwo A. The management of women with kidney disease. JNMA 2022; 114(3S2): S43-S49.
[2] Feng J, Lu X, Li H, Wang S. High neutrophil-to-lymphocyte ratio is a significant predictor of depressive symptoms in maintenance hemodialysis patients: a cross-sectional study. BMC 2022; 22(1): 313.
[3] Durmus M, Ekinci M. The effect of spiritual care on anxiety and depression level in patients receiving hemodialysis treatment: a randomized controlled trial. JRH 2022; 61(3): 2041-55.
[4] Taghizade Firoozjayi I, Adib-Hajbaghery M, Adib ME. Frequency of nursing care of vascular access in hemodialysis patients. MSNJ 2017; 5(3): e67991. [Farsi]
[5] Hojjati A, Mojtabaei M, Sarafraz M. The effectiveness of integrative psychodynamic group psychotherapy on Ego Function in depression desorder. RRJ 2021; 10(6): 11-20. [Farsi]
 [6] Shariat A, Ghazanfari A, Yarmohammadian A, Solati K, Chorami M. The Effectiveness of Gestalt Therapy on Depression, Self-Differentiation, Integrative Self-Knowledge and Positive Psychological Characteristics in the Elderly. AP 2020; 6(3): 267-49. [Farsi]
[7] Song YY, Chen L, Wang WX, Yang DJ, Jiang XL. Social support, sense of coherence, and self-management among hemodialysis patients. WJNR  2022; 44(4): 367-74.
[8] Cano-Vindel A, Munoz-Navarro R, Moriana JA, Ruiz-Rodriguez P, Medrano LA, Gonzalez-Blanch C. Transdiagnostic group cognitive behavioural therapy for emotional disorders in primary care: the results of the PsicAP randomized controlled trial. PM  2021; 52(15): 1-13.
[9] Doroudian N, Maddahi ME, Khalatbary j. A comparison of the impact of cognitive-behavioral therapy and acceptance and commitment therapy on the emotional regulation and self-efficacy of women with social anxiety. WFCE  2018; 13(44): 89-108. [Farsi]
[10] Ghaffari M, Morowatisharifabad MA, Jadgal MS, Mehrabi Y, Alizadeh S. The effectiveness of intervention based on the transactional model on improving coping efforts and stress moderators in hemodialysis patients in Tehran: a randomized controlled trial. BMCN 2021; 22(1): 377.
 [11] Melo-Oliveira ME, Sa-Caputo D, Bachur JA, Paineiras-Domingos LL, Sonza A, Lacerda AC, et al. Reported quality of life in countries with cases of COVID19: a systematic review. ERRM 2021; 15(2): 213-20.
[12]Sarizadeh MS, Rafienia P, Sabahi P, Tamaddon MR. The effectiveness of acceptance and commitment therapy on hemodialysis patients’ quality of life: A randomized educational trial study. JRUMS  2018; 17(3): 241-52. [Farsi]
 [13] Azari S, Kiani G, Hejazi M. The effect of acceptance and commitment based group therapy on increasing the quality of life in kidney transplant and hemodialysis patients in zanjan city:a randomized clinical trial study. JRUMS 2020; 19(6): 555-68. [Farsi]
[14] Javadi s, Golparvar M, Izadi R. Comparison of the effectiveness of three methods of family mode deactivation treatment, cognitive-behavioral therapy and acceptance and commitment therapy on quality of life of mothers and aggression of female adolescents with behavioral problems. IJNE 2020; 8(3): 79-92. [Farsi]
[15] Dobson D, Dobson KS. Evidence-based practice of cognitive-behavioral therapy. New York: Guilford publications 2018; 14-52.
[16] Zhang W, Wang Y, Feng Z, Zhu S, Cui J, Hao W, et al. A method to improve the hazard perception of young novice drivers based on Bandura’s observational learning theory: Supplement to expert commentary training. Transportation Research Part F. TPB 2022; 85(18): 133-49.
[17] Ghorbani N, Watson PJ, Hargis MB. Integrative self-knowledge scale: correlations and incremental validity of a cross-cultural measure developed in iran and the united states. JP  2008; 142(4): 395-412.
[18] Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: implications for affect, relationships, and well-being. Journal of personality and social psychology (JPSP) 2003; 85(2): 348. 
[19] Abooei A, Barzegar Bafrooee K, Rahimi M. The effectiveness of self-compassion training on emotion regulation of female students with specific learning disorder. JEPS 2021; 18(43): 101-21. [Farsi]
[20] De Beurs E, Carlier I, Van Hemert A. Psychopathology and health-related quality of life as patient-reported treatment outcomes: evaluation of concordance between the Brief Symptom Inventory (BSI) and the Short Form-36 (SF-36) in psychiatric outpatients. QLR 2022; 31(5): 1461-71.
[21] Rasafiani M, Sahaf R, Shams A, Vameghi R, Zareian H, Akrami R. Validity and reliability of the persian version of the world health organization quality of life questionnaire–the older adults edition. IJA 2020; 15(1): 28-41. [Farsi]
[22] Davoodi M, dortaj f, asadzadeh h, delavar a. The effectiveness of time perspective training on cohesive self-knowledge and stress management in gypsy students in tehran. RJSW 2019; 6(21): 1-27. [Farsi]
[23] Javidnia S, Mojtabaei M, Bashardost S. Comparison of the effect of emotion-focused therapy and mindfulness-based cognitive therapy on emotion regulation in women with Covid-19 grief disorder. IJNE 2022; 9(6): 1-13. [Farsi] 
[24] Amini Sadr N, Makvandi B, Askari P, Seraj Khorami N. Comparison of the effectiveness between cognitive-behavioral and acceptance and commitment therapies on pain self-efficacy and quality of life in chronic back pain patients. JPMed 2022; 11(1). [Farsi] 
[25] Jamalomidi N, Hassani F, Kochakentezar R. Comparison of the effectiveness of emotional focused therapy with cognitive behavioral therapy on the quality of life in obese women with polycystic ovary syndrome. MJUMS  2021; 64(4): 3656-568. [Farsi]
[26] Shirazian S, Smaldone A, Rao MK, Silberzweig J, Jacobson AM, Fazzari M, et al. A protocol for a pilot randomized controlled trial to assess the feasibility and effect of a cognitive behavioral intervention on quality of life for patients on hemodialysis. CCT 2018; Oct(73): 51-60.

The Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy on Coherent Self- Knowledge, Emotion Regulation, and Quality of Life of Hemodialysis Patients: A Quasi-Experimental Study

Mojgan Rouhi[4], Alireza Manzari Tavakoli[5], Mahshid Tajrobehkar [6]

Received: 01/10/22      Sent for Revision: 17/12/22     Received Revised Manuscript: 11/01/23     Accepted: 15/01/23
Background and Objectives: Hemodialysis patients are exposed to psychological risks related to health. Cognitive behavioral therapy can play an effective role in improving psychological characteristics related to health. Therefore, this research was conducted with the aim of determining the effect of cognitive behavioral therapy on self-awareness, emotional regulation, and quality of life of hemodialysis patients in Kerman.
Materials and Methods: The present study is a quasi-experimental one with a pre-test, post-test, and follow-up design and a control group. The statistical population of this research was the patients of Shafa Hospital and Javad Al-Aima Clinic in Kerman in 2022. For this research 30 hemodialysis patients were selected using convenience sampling based on inclusion criteria, and randomly assigned into experimental and control groups of 15 subjects. The experimental group went under 8 sessions of 75 minutes twice a week, while the control group was held back on training. The evaluations of the participants were conducted using questionnaires of self-awareness, emotion regulation, and quality of life. The collected data were analyzed using two-way repeated measures ANOVA.
Results: The mean scores of coherent self-knowledge, emotion regulation, and quality of life before the intervention were 26.68, 37.93, 60.27 in the cognitive behavioral therapy group and 26.67, 37.95, 59.60 in the control group (p>0.05), respectively. After the intervention, a significant increase was observed in the mean score of the investigated psychological characteristics in the cognitive behavioral therapy group compared to the control group (p<0.001).
Conclusion: The results of the study showed the effect of cognitive behavioral therapy intervention in the improvement of psychological characteristics in the experimental group. Therefore, this intervention can be used as a complementary treatment in hemodialysis patients.
Key words: Cognitive behavioral therapy, Coherent self-knowledge, Emotion regulation, Quality of life, Hemodialysis patients
Funding: This study did not have any funds.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Azad University of Kerman approved the study (IR.IAU.KERMAN.REC.1401.020).
How to cite this article:  Rouhi Mojgan, Manzari Tavakoli Alireza, Tajrobehkar Mahshid. The Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy on Coherent Self- Knowledge, Emotion Regulation, and Quality of Life of Hemodialysis Patients: A Quasi-Experimental Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2023; 21 (10): 1055-70. [Farsi]
 
[1] - دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی، واحد زرند، دانشگاه آزاد اسلامی، زرند، ایران
[2] - (نویسنده مسئول) استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
تلفن: 33210043-034 دورنگار: 33210051-034، پست الکترونیکی: Email: a.manzari@iauk.ac.ir
[3] - استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
[4]- PhD Student, Dept. of Psychology, Zarand Branch, Islamic Azad University, Zarand, Iran
[5]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran
ORCID: 0000-0002-1573-7748
 (Corresponding Author) Tel: (034) 33210043, Fax: (034) 33210051, E-mail: a.manzari@iauk.ac.ir
[6]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانپزشكي
دریافت: 1401/7/6 | پذیرش: 1401/10/25 | انتشار: 1401/10/30

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb