@article{ author = {Rezaeian, M.}, title = {Publication Ethics}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {251-252}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {اخلاق انتشار}, abstract_fa ={}, keywords_fa = {}, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-655-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-655-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {Moshafi, M.H. and Safavi, S.M. and Foroumadi, A.}, title = {Synthesis and In vitro Antibacterial Activity of N-[5-(5-nitroaryl)-1,3,4-Thiadiazol-2-yl] Piperazinyl Quinolones}, abstract ={}, Keywords = {Quinolones, Nitroaromatic Compounds, 1,3,4-Thiadiazole, Antibacterial Activity}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {253-262}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {تهیه مشتقات]-N 5-(5-نیتروآریل)-4،3،1- تیادی آزول-2- ایل[ پیپرازینیل کینولون‌ها و ارزیابی خواص ضد باکتریایی آنها به روش برون‌تنی}, abstract_fa ={    چکیده   زمینه و هدف : مقاومت به داروهای ضد باکتریایی در حال گسترش است و دست‌یابی به داروهای ضد میکروب جدید و درک سازوکار آنها حیاتی است. کینولون‌ها دارای اثرات ضد باکتریایی قوی بر علیه باکتری‌های گرم مثبت و گرم منفی و پاتوژن‌های میکوباکتریال مثل باکتری‌های غیر هوازی می‌باشند. هدف این مطالعه یافتن مشتقات جدید نیتروآریل تیادی‌آزول- کینولون و بررسی اثرات ضدباکتریایی آنها بر علیه تعدادی از باکتری‌های گرم مثبت و گرم منفی می‌باشد.   مواد و روش‌ها: این مطالعه آزمایشگاهی در سال 1387 در مرکز تحقیقات علوم دارویی دانشگاه علوم پزشکی تهران و کرمان انجام شد. از واکنش 1-سیکلوپروپیل-6-فلوئورو-8-متوکسی-4-اکسو-7- (پیپرازین-1-ایل) -1، 4-دی هیدروکینولین-3-کربوکسیلیک اسید (ترکیب 3 ) با 2-کلرو-5-(نیتروآریل) -4،3،1- تیادی آزول (ترکیبات 9a-f ) در حضور DMF و بیکربنات سدیم در دمای 90-85 درجه سانتی‌گراد، ترکیبات نهایی1-سیکلوپروپیل -6-فلوئورو-7 -[4-[5-(نیتروآریل)-4،3،1-تیادی آزول-2-ایل]- پیپرازین-1-ایل]-8- متوکسی-4- اکسو-کینولین-3- کربوکسیلیک اسید ( 8a-f ) سنتز شدند. ترکیبات 8a-f در شرایط آزمایشگاهی با روش رقیق‌سازی آگار بر علیه تعدادی از باکتری‌های گرم مثبت و گرم منفی آزمایش شدند .   یافته‌ها: از بین ترکیبات تهیه شده در این تحقیق، آنالوگ نیتروفوران ( 8b ) دارای قوی‌ترین اثر مهاری بر علیه باکتری‌های گرم مثبت باسیلوس‌سوبتیلیس ، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس ، اینتروکوکوس‌فیکالیس ، میکروکوکوس‌لوتئوس در مقایسه با داروی گتی‌فلوکساسین و سایر ترکیبات سنتز شده می‌باشد.   نتیجه‌گیری: قرار دادن گروه حجیم [5-(5- نیتروآریل)-4،3،1- تیادی آزول - 2 ایل] می‌تواند روی فعالیت ضد باکتریایی کینولون‌های والد و گروه‌های نیتروآریل تأثیر داشته باشد به طوری که آنالوگ 5- نیتروفوران قوی‌ترین اثر ضد باکتریایی را بر علیه میکروارگانیسم‌های تست شده نشان داد.   واژه‌های کلیدی: کینولون، ترکیبات نیتروآروماتیک، 4،3،1- تیادی‌آزول، اثرات ضد باکتری}, keywords_fa = {کینولون، ترکیبات نیتروآروماتیک، 4،3،1- تیادی‌آزول، اثرات ضد باکتری }, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-654-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-654-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {Eizadi, M. and Eghdami, A. and Khorshidi, D. and Doali, H. and Kiani, F.}, title = {The Effect of L-Carnitine and Heparin Supplementation on Plasma Glucose and Lactate Concentration During Exercise}, abstract ={}, Keywords = {L-carnitine, Heparin, Glucose Metabolism, Exercise, Free Fatty Acid}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {263-272}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {اثر مکمل‌سازی ال-کارنیتین و هپارین بر غلظت گلوکز و لاکتات هنگام فعالیت ورزشی}, abstract_fa ={    چکیده   زمینه و هدف: افزایش موجودیت اسید چرب آزاد، به افزایش اکسیداسیون چربی و کاهش اکسیداسیون کربوهیدرات در عضلات اسکلتی بدن منجر می‌شود. این مطالعه، به منظور تعیین اثر مکمل‌سازی ال-کارنیتین به همراه تزریق هپارین روی متابولیسم کربوهیدرات هنگام ورزش هوازی انجام شد.   مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 30 دانشجوی پسر غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی ساوه در قالب دو گروه کنترل و تجربی آزمون ارگومتری زیربیشینه Astrand را در دو مرحله جداگانه با فاصله زمانی یک هفته اجرا نمودند. مرحله اول: اجرای آزمون ورزشی در گروه تجربی (بدون مصرف ال‌کارنیتین یا تزریق هپارین) و گروه کنترل بدون استفاده از دارونما انجام گرفته و در مرحله دوم آزمون ورزشی بعد از مصرف ال- کارنیتین یا تزریق هپارین در گروه تجربی و استفاده از مصرف خوراکی و تزریقی لاکتوز (دارونما) در گروه کنترل انجام شد. در هر دو مرحله پس از انجام آزمون، غلظت پلاسمایی گلوکز و لاکتات اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون t صورت گرفت.   یافته‌‌ها: یافته‌‌های مطالعه عدم تغییر غلظت پلاسمایی گلوکز (6±91 در مقابل 7±91 میلی‌گرم در دسی‌لیتر) را به واسطه مصرف ال-کارنیتین و تزریق هپارین در گروه تجربی نشان داد. غلظت لاکتات پلاسما نیز در گروه تجربی (61/0±1/5 در مقابل 59/0±47/4 میلی‌گرم در دسی‌لیتر) تغییر معنی‌داری نداشت. همه متغیرهای وابسته در گروه کنترل به واسطه مصرف دارونما بدون تغییر ماندند.   نتیجه‌گیری: یافته‌‌های این مطالعه نشان داد که افزایش موجودیت اسید چرب آزاد، متابولیسم کربوهیدرات یا عملکرد استقامتی را متأثر نمی‌کند. مطالعات بیشتری برای تعیین اثر دقیق این مکمل‌سازی‌‌ها روی متابولیسم چربی- کربوهیدرات و عملکرد استقامتی مورد نیاز است.   واژه‌‌های کلیدی: ال-کارنیتین، هپارین، متابولیسم گلوکز، ورزش، اسید چرب آزاد}, keywords_fa = {ال-کارنیتین، هپارین، متابولیسم گلوکز، ورزش، اسید چرب آزاد }, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-656-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-656-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {Salem, Z.}, title = {Prevalence of Hypertension and Its Association with the Anthropometric Indices in Adolescent Girls in Rafsanjan, 2007}, abstract ={}, Keywords = {Hypertension, Anthropometric Indices, Body Mass Index, Adolescent girls, Waist circumference}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {273-286}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی شیوع پرفشاری خون و ارتباط آن با شاخص‌های تن‌سنجی در دختران نوجوان شهر رفسنجان در سال 1386}, abstract_fa ={    چکیده   زمینه و هدف: با بروز همه‌گیری چاقی در کودکان و نوجوانان، شیوع فشار خون نیز رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع پرفشاری خون دختران نوجوان شهر رفسنجان و ارتباط آن با شاخص‌های تن‌سنجی طراحی شد.   مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی در سال 1386 با نمونه‌گیری تصادفی روی 1221 نفر دختر نوجوان شهر رفسنجان انجام شد. پرسش‌نامه انفرادی تکمیل و شاخص‌های تن‌سنجی و فشار خون اندازه‌گیری شد. برای تعیین پر فشاری خون از جداول ارایه شده توسط چهارمین گزارش تشخیص، ارزیابی و درمان فشار خون کودکان استفاده شد. برای تعیین چاقی از شاخص توده بدن و تقسیم‌بندی آن توسط چارت مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های t ، مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون انجام استفاده شد.   یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان داد شیوع پرفشاری خون سیستولیک و دیاستولیک در دختران به ترتیب 2/10% و 2/9% است. میانگین فشار خون سیستولیک در دو گروه با وزن طبیعی و غیرطبیعی از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0= p ) (36/10±12/109 در مقابل 23/9±66/115 میلی‌متر جیوه). میانگین فشار خون دیاستولیک در دو گروه با وزن طبیعی و غیرطبیعی از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0= p ) (2/11±54/60 میلی‌متر جیوه در مقابل 85/9±14/67). ارتباط بین فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و شاخص توده بدن نیز معنی‌دار مشاهده شد (به ترتیب 409/0= r ، 001/0= p )، (42/0= r ، 001/0= p ). یک و دو دهم درصد دختران دارای چاقی مرکزی بودند.   نتیجه‌گیری: این بررسی نشان داد اضافه وزن و پرفشاری خون سیستولیک و دیاستولیک از مشکلات رایج در بین دختران نوجوان شهر رفسنجان می‌‌باشد.   واژه‌های کلیدی: پرفشاری خون، تن‌سنجی، شاخص توده بدن، دختران نوجوان، دورکمر}, keywords_fa = {پرفشاری خون، تن‌سنجی، شاخص توده بدن، دختران نوجوان، دورکمر }, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-657-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-657-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {Tahan, N. and KhademiKalantari, Kh. and Kholghi, Y. and Amiri, Z.}, title = {The Correlation of the Duration of Flaccidity Period and the Intensity and Location of the Disorder in Patients with Cerebro-Vascular Accident}, abstract ={}, Keywords = {Flaccidity, Cerebro-Vascular Accident, Motor Recovery, Intensity and Location of Disorder}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {287-294}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {ارتباط طول مدت مرحله شلی عضلانی با شدت و محل عارضه در بیماران مبتلا به صدمات عروق مغزی}, abstract_fa ={    چکیده   زمینه و هدف: ناتوانی حرکتی به شکل شلی عضلانی، اختلالی شایع پس از سکته مغزی است. هر چقدر دوره شلی عضلانی طولانی‌تر باشد بهبودی حرکتی به همان نسبت کندتر می‌شود. در این تحقیق عوامل مرتبط با طول دوران شلی عضلانی و پیش‌آگهی نهایی بیماران دچار اختلالات عروقی مغزی مورد بررسی قرار گرفته است.   مواد و روش‌‌ها: در این بررسی توصیفی برای تمام بیماران (110 نفر) دچار اختلالات عروقی مغز پذیرش شده در بخش اعصاب بیمارستان لقمان شهر تهران در مدت 6 ماه (اردیبهشت تا آبان سال 1386) فرم اطلاعاتی تکمیل گردید. فرم مذکور با استفاده از پرسش‌نامه‌‌های استاندارد ارزیابی حرکتی آدامز ( Adams ) و آکسفوردیش ( Oxfordish ) تنظیم شد و بیمارانی که دچار شلی عضلانی کامل بودند در زمان‌های 72 ساعت، 1، 2 و 4 هفته پس از عارضه از نظر برگشت علایم حرکتی مجدداً بررسی شدند.   یافته‌‌ها: از 110 بیمار مورد مطالعه در این تحقیق 29 بیمار (4/26%) از ابتدا دچار شلی کامل عضله و از این تعداد 12 بیمار (4/41%) دچار ضایعه انسدادی نسبی گردش خون قدامی مغز بودند، در حالی که بیمارانی که از همان ابتدا درجه تون عضلانی طبیعی داشتند (34 مورد) اکثراً دارای صدمات لاکونر بوده [23 مورد (64/67%)] و بیماران با شلی کامل عضلانی نسبت به گروه با ضایعه انسداد نسبی گردش قدامی، دوران شلی کوتاه‌تری داشتند.   نتیجه‌گیری: نتایج نشان‌دهنده شیوع بیشتر ضایعات انسدادی گردش خون قدامی و لاکونر بوده و به نظر می‌رسد که بیماران با ضایعه انسدادی نسبی گردش خون قدامی مغز از نظر بهبود حرکتی دارای پیش‌آگهی ضعیف‌تری می‌باشند.   واژه‌های کلیدی: شلی عضلانی، ضایعه عروق مغزی، بهبود حرکتی ، شدت و محل اختلال}, keywords_fa = {شلی عضلانی، ضایعه عروق مغزی، بهبود حرکتی ، شدت و محل اختلال }, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-658-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-658-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {KazemiArababadi, M. and Hassanshahi, G. and Rezaeian, M. and RezazadehZarandi, E. and Vazirinejad, R.}, title = {Evaluation of Occult Hepatits B Virus Infection in Thalassemic Patients Infected by HCV in Kerman Province of Iran}, abstract ={}, Keywords = {H epatitis B , H epatitis C, Hepatitis C Virus , Hepatitis B Virus , O ccult Hepatitis B Infection, Thalassemia}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {295-302}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی وضعیت عفونت نهفته هپاتیت B در بیماران تالاسمی آلوده به هپاتیت C استان کرمان در سال 1386}, abstract_fa ={}, keywords_fa = {هپاتیت B، هپاتیت C، HCV، HBV، عفونت نهفته هپاتیت B، تالاسمی}, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-659-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-659-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {}, title = {Characterization of a Thermotolerant α-amylase Producing Natural Variant of Bacillus Species}, abstract ={Background and Objectives: Thermotolerant α-amylases have had extensive commercial applications in starch processing, brewing and sugar production, and have almost completely replaced chemical hydrolysis of starch in the starch processing industry. The aim of this study was to determine the characterization of thermotolerant α-amylase producing natural variant of bacillus species Materials and Methods: In this laboratory study, the isolated bacillus species known as Bacillus licheniformis Shahed-07 was identified by biochemical methods. The bacillus was cultured in liquid media to produce α-amylase. The enzyme production media were assessed controled and optimized for enzyme productivity using various carbon and nitrogen sources. The stability of the enzyme against temperature, pH, metal ions and chelating agents was then determined. Results: Maximum enzyme production was achieved after 26 h cultivation at pH 7.0 and 50°C. Supplementation of medium with 0.5% Tryptophan enhanced the enzyme productivity to 202%, whereas Peptone and Lysin at 0.5% level showed a strong repression. In comparison with the crude α-amylase, the partially purified enzyme had 3.77 fold purity with 32.64 fold increased activity. This enzyme showed amylolytic activity with a single band of 6000 daltons on electrophoresis gel with 0.2% starch. The optimum activity was at pH 7.5 and 70°C. The crude enzyme was stable for 24 h at pH range of 6-7 at 70°C. Hg2+ was completely inhibitory to the enzyme activity, and Mn2+, Fe2+, Co2+ and Ca2+ increased the enzyme activity. Conclusion: The B. licheniformis Shahed-07 strain produced high levels of thermotolerant α-amylase with characteristics suitable for application in starch processing and other food industries. The production process can be commercialized after further optimization for enhancing enzyme production. Key word: Bacillus licheniformis, α-Amylase, Optimization, Production Medium   Conflict of interest: This research was funded by Shahed University. Funding: None declared. Ethical approval: The Ethical Committee of Shahed University approved the study.}, Keywords = {Bacillus licheniformis, α-Amylase, Optimization, Production Medium}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {303-316}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {تعیین خصوصیات سویه بومی گونه باسیلوسی مولد آنزیم آلفا آمیلاز مقاوم به دما}, abstract_fa ={زمینه و هدف: آنزیم آلفا آمیلازهای مقاوم به دما کاربردهای تجاری وسیعی در فرآوری نشاسته، تخمیر و تهیه محصولات کربوهیدراتی دارد و جایگزین هیدرولیز شیمیایی نشاسته در فرآوری صنعتی شده است. هدف خصوصیات سویه بومی گونه باسیلوس مولد آنزیم آلفا آمیلاز مقاوم به دما بوده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه آزمایشگاهی باسیلوس جدا شده با نام B.licheniformis  shahed-07 با استفاده از روش‌های بیوشیمیایی شناسایی شد. این باسیلوس در محیط مایع برای تولید آلفا آمیلاز کشت داده شد. محیط‌های تولید آنزیم با استفاده از منابع مختلف کربنی و نیتروژنی ارزیابی و محیط مناسب فرموله گردید. پایداری آنزیم تولیدی، پس از تخلیص نسبی آن، در برابر تغییرات دما، pH، فلزات یونی و عوامل کلاته‌کننده ارزیابی شد. یافته‌ها: حداکثر میزان آنزیم، در دمای 50 درجه سانتی‌گراد و 7= pH در طی 26 ساعت تولید شد. با افزودن 5/0% تریپتوفن به محیط کشت، میزان تولید آنزیم تا 202% افزایش یافت در حالی که 5/0% پپتون و لیزین به شدت موجب افت تولید شد. در مقایسه با آنزیم ناخالص، خلوص آنزیم نیمه تخلیص شده 77/3 برابر و فعالیت آنزیمی آن 64/32 برابر بود. این آنزیم در ژل الکترفورز SDS (Sodium Dodecyl Sulfate) با 2/0% نشاسته تک باند با وزن مولکولی 60000 دالتون فعالیت آمیلولیتیکی نشان داد. فعالیت مطلوب آنزیم در 70 درجه سانتی‌گراد و 5/7=pH بود، این آنزیم هم‌چنین در دامنه pH بین 6 تا 7 به مدت 24 ساعت پایداری داشت. یون جیوه به طور کلی بازدارنده فعالیت آنزیم بوده و یون‌های منگنز، آهن، کبالت و کلسیم سبب افزایش فعالیت آن ‌شدند. نتیجه‌گیری: سویه B.licheniformis Shahed-07 سطح مطلوبی از آلفا آمیلاز مقاوم به دما، متناسب با ویژگی‌های مورد نیاز فرآوری نشاسته و صنایع غذایی تولید می‌کند. فرآیند تولید، بعد از بهینه‌سازی، می‌تواند در سطح تجاری مطرح شود. واژه‌های کلیدی: باسیلوس لیکنی‌فرمیس، آلفا آمیلاز، بهینه‌سازی، محیط تولید}, keywords_fa = {باسیلوس لیکنی‌فرمیس, آلفا آمیلاز, بهینه‌سازی, محیط تولید}, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-5351-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-5351-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {Hakimi, H.}, title = {Comparison of Viable Human Sperm Count Using Three Different Methods Hypo-Osmotic Swelling Test, Viability/Cytotoxicity Assay, and Eosin-Nigrosin Technique: A Laboratory Study}, abstract ={}, Keywords = {Sperm, Viability, Cytotoxicity, Hypo-Osmotic Swelling, Eosin-Nigrosin}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {317-326}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه تعداد اسپرم‌های زنده در نمونه‌های انسانی با استفاده از سه روش؛ تورم هیپواسموتیک، V/C Assay و ائوزین- نیگروزین: یک مطالعه آزمایشگاهی}, abstract_fa ={    چکیده   زمینه و هدف: تعداد اسپرم‌های زنده در نمونه سمن ( Semen ) یکی از شاخص‌هایی است که در بررسی علل ناباروری بایستی مورد توجه قرار گیرد. بسته به شرایط و امکانات هر آزمایشگاه، به ویژه اهداف تشخیصی یا درمانی، یک یا چند روش به کار گرفته می‌شود . در این مطالعه سه روش HOST ، VCA و ENT از لحاظ هزینه و امکانات مورد نیاز ، دقت تشخیص و زمان لازم جهت انجام این آزمایشات به منظور تعیین ارجحیت نسبت به یکدیگر مقایسه شده‌اند.   مواد و روش‌ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، 6 نمونه سمن از داوطلبین سالم مراجعه‌کننده به آزمایشگاه آندرولوژی بیمارستان هلم‌شایر انگلستان در سال 1383 مورد بررسی قرار گرفت. از هر نمونه سمن با استفاده از روش Percoll gradien ، 1 میلی‌لیتر سوسپانسیون از اسپرم با غلظت 106×5 اسپرم بر میلی‌گرم تهیه شد. در 4 اپندورف ،180 میکرولیتر از سوسپانسیون ریخته شد. به 3 اپندورف حاوی سوسپانسیون فوق، 1/0 میکروگرم بر میلی‌لیتر از لیپوپلی‌ساکارید کلامیدیا به حجم 20 میکرلیتر بر میلی‌لیتر اضافه شد. به اپندورف آخر نیز 20 میکرولیتر بر میلی‌لیتر از EBSS ×1 به عنوان کنترل اضافه گردید. اپندورف‌ها به مدت 6 ساعت درانکوباتور با دمای 37 درجه سانتی‌گراد و دی‌اکسید‌کربن 5% نگهداری شدند. میزان حیات و مرگ اسپرم‌ها با سه روش پیش گفت، با استفاده از آزمون‌های آماری One-way ANOVA ارزیابی قرار گرفت.   یافته‌ها: م یزان مرگ اسپرم در مجاورت 1/0 میکروگرم بر میلی‌لیتر از لیپوپلی‌ساکارید کلامیدیا به طور قابل توجهی افزایش یافت [( Host ، 1/4 ± 5/35%) و ( ENT 9/3 ± 4/34%) و ( VCA ، 3/3 ± 8/33%)، (05/0 p< )] اما این افزایش در گروه آزمون نسبت به یکدیگر معنی‌دار نبود.   نتیجه‌گیری: چنانچه ارزیابی قابلیت حیات اسپرم فقط جنبه تشخیصی داشته باشد، تکنیک ائوزین – نیگروزین به عنوان روش برتر پیشنهاد می‌شود. زیرا روشی ارزان، ساده، سریع، سهل‌الصول و بدون نیاز به امکانات خاص می‌باشد.   واژه‌های کلیدی: اسپرم، قابلیت حیات، سمیت سلولی ، تورم هیپواسموتیک، ائوزین- نیگروزین  }, keywords_fa = {اسپرم، قابلیت حیات، سمیت سلولی ، تورم هیپواسموتیک، ائوزین- نیگروزین }, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-661-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-661-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} } @article{ author = {}, title = {Solid-Pseudo-Papillary Tumor of Pancreas: A Case Report}, abstract ={  Background and Objectives: Solid Pseudo-Papillary Tumor (SPPT) is a benign and rare neoplasm which transforms to malignant from in fewer than 1 to 2 percent of cases. In more than 90% of the cases, it appears in young women ages 20 to 40 years old. Although SPPT is a benign tumor, it has special potential for mild malignancy. Case Report: The patient was an 18-year old woman with abdominal mass, headache, fever, chill, decreased appetite, pallor and dysuria who referred to Shahid Sadooghi hospital of Yazd, Iran in July 2007. In examination, a firm inflated, mobile, and painless mass with distinct borders was palpated in the left upper abdominal quadrant. This mass was 16 cm in diameter. In CT scan a large hypodense mass with thick wall and crossing the center line on the right side of spine was prominent. Microscopic evaluations after the surgery showed tumoral cells of small polyhedral core elliptical, pseudopapillary processes trabeculs with diffused fibrosis, atrophy acinar and mild infiltration of chronic inflammatory cells in the tumors margins. Conclusion: The final diagnosis in this patient was SPPT, a primary neoplasm of the pancreas. Its etiology is unknown and has low potential to turn into malignant form. It should be considered, especially in young women. Complete removal of the mass is the preferred treatment of the patients. Patients with local recurrence or metastasis can have long term survival after complete removal of the mass. Key words: Solid – Pseudo Papilary Tumor, Gruber-Frantz Tumor, Pancreatic Tumors    }, Keywords = {Solid – Pseudo Papilary Tumor, Gruber-Frantz Tumor, Pancreatic Tumors}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {327-334}, publisher = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, title_fa = {تومورSolid-Pseudopapillary پانکراس: گزارش یک مورد نادر}, abstract_fa ={زمینه و هدف: SPPT (Solid-PseudoPapillary tumor) نئوپلاسم نادری است که کمتر از 1 تا 2% از نئوپلاسم‌های اگزوکرین پانکراس را تشکیل می‌دهد. بیش از 90% موارد در زنان جوان طی سنین 20 تا 40 سالگی بروز می‌کند. این تومور اگر چه از نظر بالینی خوش خیم است ولی توانایی بالقوه برای بدخیمی با درجه پایین را دارد. شرح مورد: خانم 18 ساله‌ای به علت برجستگی و درد شکمی، سردرد، تب و لرز، کاهش اشتها، رنگ پریدگی و سوزش ادرار در تیرماه 1386 در بیمارستان شهید صدوقی یزد پذیرش شد. در معاینه، توده‌ای با تورم سفت، متحرک، بدون درد و با حاشیه مشخـص در ربع فــوقانی و چپ شکم لمس می‌شـد. در سونـوگــرافی توده‌ هیپواکوئیک به قطر 16 سانتی‌متر در ناحیه قدامی – طرفی چپ آئورت مشاهده گردید. در سی‌تی‌اسکن بیمار، توده بزرگ هیپودنس با جدار ضخیم در کناره راست ستون فقرات مشاهده می‌شد. بعد از جراحی در بررسی میکروسکوپی، سلول‌های تومورال کوچک چند وجهی با هسته های بیضوی، زوائد پاپیلری کاذب، جزایر و ترابکول به همراه فیبروز منتشر، آتروفی اسینار و ارتشاح خفیف سلول‌های آماسی مزمن در حاشیه تومور مشاهده گردید. بحث و نتیجه‌گیری: تشخیص نهایی در بیمار مذکور SPPT بوده که یک نئوپلاسم اولیه پانکراس به شمار می‌آید. باید در تشخیص افتراقی توده‌های پانکراس به ویژه در خانم‌های جوان در نظر گرفته شود. برداشتن کامل توده، درمان انتخابی است هم‌چنین بیماران با عود موضعی یا متاستاز می‌توانند بعد از برداشتن کامل توده، بقای طولانی مدت داشته باشند. واژه‌‌های کلیدی: تومورSolid-PseudoPapillary ، تومور Gruber- Frantz، تومور پانکراس}, keywords_fa = {تومورSolid-PseudoPapillary , تومور Gruber- Frantz, تومور پانکراس}, url = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-5352-en.html}, eprint = {http://journal.rums.ac.ir/article-1-5352-en.pdf}, journal = {Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences}, issn = {1735-3165}, eissn = {2008-7268}, year = {2009} }