OTHERS_CITABLE
چگونه به نظرات داوران پاسخ دهیم
سخن سردبیر Editorial مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان دوره یازدهم، شماره سوم ، مرداد و شهریور 1391، 186-185 چگونه به نظرات داوران پاسخ دهیم How to Answer to the Comments of the Reviewers محسن رضائیان [1] M. Rezaeian زمانیکه نویسندگان، مقاله خود را جهت چاپ به مجله مورد نظرشان ارسال میکنند و در صورتی که مقاله ارسالی در حیطه تخصصی مجله قرار داشته و مطابق با استانداردهای مجله به رشته تحریر در آمده باشد، جریان داوری شروع میگردد. معمولاً نتیجه داوری به یکی از سه صورت زیر، توسط سردبیر مجله به اطلاع نویسنده مسئول مقاله خواهد رسید: 1. پذیرش مقاله بدون پیشنهاد هیچگونه تغییر 2. بازنگری مقاله و ارسال مجدد آن 3. رد مقاله دریافت نتیجه اول بسیار به ندرت رخ میدهد. برای نمونه، تجربه سردبیری چهار ساله اینجانب نشان میدهد که حتی یک مقاله از مقالات ارسالی به مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، به چنین نتیجهای دست نیافته است. دریافت نتیجه سوم نیز بسته به نوع مجله ممکن است که از کمتر از 10% تا بیشتر از 90% متغیر باشد. مجلات بسیار معتبر، میزان مردود مقالهای ( Reject Rate ) برابر با 90% دارند و در برخی از مجلاتی که مرور همتایان سردبیری را به طور جدی مورد لحاظ قرار نمیدهند و یا اینکه برای چاپ مقاله، اقدام به دریافت وجه مینمایند، تقریباً تمامی مقالات ارسالی به چاپ میرسند و فقط ممکن است که کمتر از 10% مقالات وارده رد شوند. با این وجود، برای بیشتر مجلات و از جمله مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، میزان مردودی مقاله بالغ بر 50% میباشد. این نکته بدان معنی است که از هر دو مقاله ارسالی به مجله، تنها یکی از آنها به زیور طبع آراسته خواهد شد. نکته بسیار مهم این است که اگر نویسنده مسئول یا رابط یک مقاله، با نتیجه دوم یعنی بازنگری مقاله و ارسال مجدد آن روبهرو شد، دقیقاً چه کاری را باید انجام دهد تا مقاله وی مورد پذیرش قرار گیرد. متأسفانه، شواهد موجود نشان میدهند که بسیاری از نویسندگان به ویژه نویسندگان تازهکار، دقیقاً نمیدانند که در این مرحله چه کاری را باید انجام دهند، از همین رو، سخن سردبیری حاضر به تشریح این نکته مهم میپردازد. در این مرحله، ضروری است که نویسنده مسئول مقاله پس از دریافت نتیجه داوری و تصمیم سردبیر مبنی بر تجدیدنظر و ارسال مجدد مقاله، ابتدا نظرات داوران را به دقت مورد بررسی و توجه قرار دهد. وی، همچنین باید این نظرات را برای سایر نویسندگان مقاله ارسال کرده و نظر آنها را به دقت جویا شود. پس از شناخت دقیق نقطه نظرات داوران و درک نظر سایر همکاران، مرحله اقدام به تجدید نظر در متن مقاله، بر اساس نظر داوران فرا میرسد. معمولاً نظرات داوران را میتوان در دو بخش خلاصه نمود. بخش اول به آن نقطه نظراتی برمیگردد که انجام آنها ضروری بوده و بر غنای مقاله خواهد افزود. اینها نظراتی هستند که حتماً باید در تجدیدنظر مقاله مورد توجه قرار گیرند. بخش دوم نظرات داوران هم به آن نکاتی برمیگردد که یا انجام آنها ضروری نبوده و یا حتی ممکن است بر خلاف اهداف اولیه در نگارش مقاله باشند. این نظرات باید توسط نویسندگان، با کاربرد دلایل متقن علمی و در کمال احترام، پاسخ داده شوند و نویسندگان نشان دهند که چرا این نظرات، مبنایی برای انجام تغییرات در متن مقاله نداشتهاند. برای آنکه نویسندگان بتوانند جواب اینگونه نظرات را به طور صحیح ارائه نمایند، آنها باید پس از تجدیدنظر در متن مقاله، نامهای را نیز خطاب به سردبیر مجله به رشته تحریر درآورند و در آن، به تکتک نقطه نظرات داوران پاسخ دهند. آنها باید در این نامه ذکر نمایند که کدام یک از نقطه نظرات مبنای تغییر و تجدیدنظر در مقاله شده و این تجدیدنظر چگونه رخ داده است و کدام یک از نقطه نظرات نیز به دلایل علمی، مبنایی برای تجدید نظر در متن مقاله را فراهم نیاوردهاند. همچنین، توجه به این نکته بسیار ضروری است که هرگونه تجدیدنظری که در متن مقاله و بر اساس نظر داوران ایجاد میگردد باید به صورت زیرخطدار ( Underline ) از متن قبلی مقاله مجزا گردد تا داوران به هنگام مطالعه مجدد مقاله، به سهولت دریابند که کدامیک از قسمتهای مقاله مورد تجدیدنظر قرار گرفته است. نویسندگان باید در تجدیدنظر مقاله خود تمامی نقطه نظرات داوران را مورد توجه و پاسخ قرار دهند. در غیر اینصورت، زمان بررسی مجدد مقاله به طول انجامیده و اصلاحات انجام نشده، مجدداً درخواست میگردد. این امکان هم وجود دارد که تغییرات اعمال شده از نظر داوران، کافی تشخیص داده نشده و در نتیجه مقاله رد گردد. نویسندگان همچنین نباید که زمان تجدیدنظر را خیلی طولانی نمایند. طولانی شدن روند تجدیدنظر توسط نویسندگان نه تنها سبب خواهد شد که جریان بررسی مجدد مقاله به تعویق افتد، بلکه موجب قدیمی شدن یافتههای مقاله نیز میگردد که خود ممکن است منجر به رد شدن مقاله شود. بنابراین، پس از تجدیدنظر منطقی در متن مقاله و در زمان معقول نویسندگان باید متن تجدیدنظر شده همراه با نامهای که به تکتک نظرات داوران پاسخ داده شده است را به مجله ارسال نمایند. معمولاً مطالب ارسالی توسط سردبیر و یا دستیار وی به دقت مطالعه شده و برای بررسی نهایی به یکی از داوران ارسال میگردد. اگر نویسندگان مقالات، نکات مطرح شده در این سخن سردبیری را در متن تجدید نظر شده خود به دقت مورد توجه قرار داده باشند، میتوانند امیدوار باشند که در کوتاه ترین زمان ممکن نامه پذیرش مقاله را دریافت خواهند نمود . 1- استاد گروه آموزشی پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان 7تلفن: 5234003-0391، دورنگار: 5225209-0391، پست الکترونیکی: moeygmr2@yahoo.co.uk
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1396-fa.pdf
2012-07-15
185
186
نظرات داوران
How to Answer to the Comments of the Reviewers
سخن سردبیر Editorial مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان دوره یازدهم، شماره سوم ، مرداد و شهریور 1391، 186-185 چگونه به نظرات داوران پاسخ دهیم How to Answer to the Comments of the Reviewers محسن رضائیان [1] M. Rezaeian زمانیکه نویسندگان، مقاله خود را جهت چاپ به مجله مورد نظرشان ارسال میکنند و در صورتی که مقاله ارسالی در حیطه تخصصی مجله قرار داشته و مطابق با استانداردهای مجله به رشته تحریر در آمده باشد، جریان داوری شروع میگردد. معمولاً نتیجه داوری به یکی از سه صورت زیر، توسط سردبیر مجله به اطلاع نویسنده مسئول مقاله خواهد رسید: 1. پذیرش مقاله بدون پیشنهاد هیچگونه تغییر 2. بازنگری مقاله و ارسال مجدد آن 3. رد مقاله دریافت نتیجه اول بسیار به ندرت رخ میدهد. برای نمونه، تجربه سردبیری چهار ساله اینجانب نشان میدهد که حتی یک مقاله از مقالات ارسالی به مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، به چنین نتیجهای دست نیافته است. دریافت نتیجه سوم نیز بسته به نوع مجله ممکن است که از کمتر از 10% تا بیشتر از 90% متغیر باشد. مجلات بسیار معتبر، میزان مردود مقالهای ( Reject Rate ) برابر با 90% دارند و در برخی از مجلاتی که مرور همتایان سردبیری را به طور جدی مورد لحاظ قرار نمیدهند و یا اینکه برای چاپ مقاله، اقدام به دریافت وجه مینمایند، تقریباً تمامی مقالات ارسالی به چاپ میرسند و فقط ممکن است که کمتر از 10% مقالات وارده رد شوند. با این وجود، برای بیشتر مجلات و از جمله مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، میزان مردودی مقاله بالغ بر 50% میباشد. این نکته بدان معنی است که از هر دو مقاله ارسالی به مجله، تنها یکی از آنها به زیور طبع آراسته خواهد شد. نکته بسیار مهم این است که اگر نویسنده مسئول یا رابط یک مقاله، با نتیجه دوم یعنی بازنگری مقاله و ارسال مجدد آن روبهرو شد، دقیقاً چه کاری را باید انجام دهد تا مقاله وی مورد پذیرش قرار گیرد. متأسفانه، شواهد موجود نشان میدهند که بسیاری از نویسندگان به ویژه نویسندگان تازهکار، دقیقاً نمیدانند که در این مرحله چه کاری را باید انجام دهند، از همین رو، سخن سردبیری حاضر به تشریح این نکته مهم میپردازد. در این مرحله، ضروری است که نویسنده مسئول مقاله پس از دریافت نتیجه داوری و تصمیم سردبیر مبنی بر تجدیدنظر و ارسال مجدد مقاله، ابتدا نظرات داوران را به دقت مورد بررسی و توجه قرار دهد. وی، همچنین باید این نظرات را برای سایر نویسندگان مقاله ارسال کرده و نظر آنها را به دقت جویا شود. پس از شناخت دقیق نقطه نظرات داوران و درک نظر سایر همکاران، مرحله اقدام به تجدید نظر در متن مقاله، بر اساس نظر داوران فرا میرسد. معمولاً نظرات داوران را میتوان در دو بخش خلاصه نمود. بخش اول به آن نقطه نظراتی برمیگردد که انجام آنها ضروری بوده و بر غنای مقاله خواهد افزود. اینها نظراتی هستند که حتماً باید در تجدیدنظر مقاله مورد توجه قرار گیرند. بخش دوم نظرات داوران هم به آن نکاتی برمیگردد که یا انجام آنها ضروری نبوده و یا حتی ممکن است بر خلاف اهداف اولیه در نگارش مقاله باشند. این نظرات باید توسط نویسندگان، با کاربرد دلایل متقن علمی و در کمال احترام، پاسخ داده شوند و نویسندگان نشان دهند که چرا این نظرات، مبنایی برای انجام تغییرات در متن مقاله نداشتهاند. برای آنکه نویسندگان بتوانند جواب اینگونه نظرات را به طور صحیح ارائه نمایند، آنها باید پس از تجدیدنظر در متن مقاله، نامهای را نیز خطاب به سردبیر مجله به رشته تحریر درآورند و در آن، به تکتک نقطه نظرات داوران پاسخ دهند. آنها باید در این نامه ذکر نمایند که کدام یک از نقطه نظرات مبنای تغییر و تجدیدنظر در مقاله شده و این تجدیدنظر چگونه رخ داده است و کدام یک از نقطه نظرات نیز به دلایل علمی، مبنایی برای تجدید نظر در متن مقاله را فراهم نیاوردهاند. همچنین، توجه به این نکته بسیار ضروری است که هرگونه تجدیدنظری که در متن مقاله و بر اساس نظر داوران ایجاد میگردد باید به صورت زیرخطدار ( Underline ) از متن قبلی مقاله مجزا گردد تا داوران به هنگام مطالعه مجدد مقاله، به سهولت دریابند که کدامیک از قسمتهای مقاله مورد تجدیدنظر قرار گرفته است. نویسندگان باید در تجدیدنظر مقاله خود تمامی نقطه نظرات داوران را مورد توجه و پاسخ قرار دهند. در غیر اینصورت، زمان بررسی مجدد مقاله به طول انجامیده و اصلاحات انجام نشده، مجدداً درخواست میگردد. این امکان هم وجود دارد که تغییرات اعمال شده از نظر داوران، کافی تشخیص داده نشده و در نتیجه مقاله رد گردد. نویسندگان همچنین نباید که زمان تجدیدنظر را خیلی طولانی نمایند. طولانی شدن روند تجدیدنظر توسط نویسندگان نه تنها سبب خواهد شد که جریان بررسی مجدد مقاله به تعویق افتد، بلکه موجب قدیمی شدن یافتههای مقاله نیز میگردد که خود ممکن است منجر به رد شدن مقاله شود. بنابراین، پس از تجدیدنظر منطقی در متن مقاله و در زمان معقول نویسندگان باید متن تجدیدنظر شده همراه با نامهای که به تکتک نظرات داوران پاسخ داده شده است را به مجله ارسال نمایند. معمولاً مطالب ارسالی توسط سردبیر و یا دستیار وی به دقت مطالعه شده و برای بررسی نهایی به یکی از داوران ارسال میگردد. اگر نویسندگان مقالات، نکات مطرح شده در این سخن سردبیری را در متن تجدید نظر شده خود به دقت مورد توجه قرار داده باشند، میتوانند امیدوار باشند که در کوتاه ترین زمان ممکن نامه پذیرش مقاله را دریافت خواهند نمود . 1- استاد گروه آموزشی پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان 7تلفن: 5234003-0391، دورنگار: 5225209-0391، پست الکترونیکی: moeygmr2@yahoo.co.uk
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1396-en.pdf
2012-07-15
185
186
Comments of the Reviewers
M.
Rezaeian
moeygmr2@yahoo.co.uk
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
مقایسه داروهای اندانسترون، متوکلوپرامید و دگزامتازون در پیشگیری از تهوع و استفراغ در کودکان تحت عمل جراحی استرابیسم
زمینه و هدف: تهوع و استفراغ از عوارض مهم بعد از اعمال جراحی است که برای بیمار ناخوشایند بوده و سبب تأخیر در ترخیص و بروز عوارض دیگر میشود. رویداد این عارضه بعد از جراحی استرابیسم زیاد است. روشهای دارویی و غیر دارویی متعددی برای پیشگیری از بروز این عارضه به کار رفته است. هدف این مطالعه مقایسه اثرات سه داروی اندانسترون، متوکلوپرامید و دگزامتازون در پیشگیری و یا کاهش تهوع و استفراغ به دنبال جراحی استرابیسم در کودکان بوده است. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسویه کور، 111 کودک و نوجوان 2 تا 15 ساله، کلاس ASA ( Physical Status Class ) I و II کاندید جراحی الکتیو استرابیسم به صورت تصادفی در 3 گروه اندانسترون، متوکلوپرامید و دگزامتازون قرار گرفتند. دگزامتازون در شروع عمل و به دنبال القاء بیهوشی و اندانسترون و متوکلوپرامید نیم ساعت قبل از خاتمه عمل تجویز گردیدند. بروز تهوع و استفراغ و نیاز به درمان در ریکاوری (1 ساعت اول بعد از عمل)، 1 تا 6 ساعت، 6 تا 12 ساعت و 12 تا 24 ساعت بعد از عمل در پرسشنامه ثبت گردید و توسط آزمون مجذور کای و Kruskall-wallis مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: از نظر میانگین سنی، وزن و جنس تفاوت معنیداری بین گروهها وجود نداشت. در گروه دارویی اندانسترون کمترین میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل (8/7%) و کمترین میزان نیاز به داروی ضدتهوع و استفراغ (6/3%) مشاهده شد (در گروه دگزامتازون به ترتیب 6/12% و 5/13% و در گروه متوکلوپرامید 5/13% و 8/10%). نتیجهگیری: کاربرد داروی اندانسترون در جراحی استرابیسم با کاهش بروز تهوع و استفراغ، کاهش بستری مجدد و هزینههای درمانی و رضایت بیشتر بیماران همراه است. واژههای کلیدی: استرابیسم، تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی، اندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپرامید
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1418-fa.pdf
2012-07-15
187
196
استرابیسم، تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی، اندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپرامید
Comparison of the Antiemetic Effects of Ondansetron, Metoclopramide and Dexamethasone in Children Undertaken Strabismus Surgery
Background and Objectives : Post operative nausea and vomiting (PONV) are important complications of surgeries causing an unpleasant experience for many patients and may lead to a delays in the discharge from hospital. Different medical and non-medical interventions are applied to prevent this problem. In this study, we compared the antiemetic effects of ondansetron, metoclopramide and dexamethasone in children undertaken strabismus surgey. Materials and Methods: In this double-blind randomized clinical trial study , 111 children belonging to ASA class I and II between the age group of 2–15 years old and scheduled for elective surgery of strabismus were Ethical approval and written informed consent forms were obtained . The participants were then randomly divided into three groups ondansetron, metoclopramide and dexamethasone. Dexamethasone was injected at the beginning of the operations, and the other two medicines were injected 30 minutes prior to the end of surgery. In the recovery wards, the frequency of nausea and vomiting and any therapeutic interventions for each patient were recorded at the following times 1h, 1-6h, 6-12h, and 12-24h post-op. The obtained data was ultimately analyzed by Chi - squared and Kruskall statistical tests. Results : There was no significant differences among the three groups in terms of age, weight and sex. Patients in ondansetron group had the lowest frequency of PONV (7.8%) and the need for therapeutic interventions (3.6%). These values for dexamethasone group were 12.6%, 13.5% and for the metoclopramide group were 13.5%, 10.8% respectively. Conclusion: Ondansetron is associated with a lower rate of PONV, more satisfaction, less expenditure, and less therapeutic interventions . Key words: Strabismus, Post operative nausea and vomiting, Ondansetron, Dexamethasone, Metoclopramide Funding: This research was funded by Guilan University Research Center, Guilan University of Medical sciences. Conflict of interest: None declared. Ethical approval: The Ethics Committee of Guilan University of Medical Sciences approved the study. How to cite this article : Haddadi S, Marzban Sh, Khorramnia S, Rahnama O. Comparison of the Antiemetic Effects of Ondansetron, Metoclopramide and Dexamethasone in Children Undertaken Strabismus Surgery. J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 187-96. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1418-en.pdf
2012-07-15
187
196
Strabismus
Post operative nausea and vomiting
Ondansetron
Dexamethasone
Metoclopramide
S.
Haddadi
So_haddadi@yahoo.com
1
AUTHOR
Sh.
Marzban
2
AUTHOR
S.
Khorramnia
3
AUTHOR
O.
Rahnama
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی ترکیبهای مؤثره و خواص آنتیاکسیدانی اسانس گیاه دارویی زنیان استان یزد
زمینه و هدف: گیاه زنیان یکی از گونههای دارویی است که دارای خواص درمانی زیادی از جمله ضدنفخ، ضدتهوع، خلطآور و تسکین دردهای روماتیسمی میباشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی ترکیبات تشکیلدهنده و خواص آنتیاکسیدانی اسانس بذر این گیاه بوده است.
مواد و روشها: در مطالعهای آزمایشگاهی، اسانس بذرها با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج و با استفاده از روشهای کروماتوگرافی گازی (Gas Chromatography) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (Gas Chromatography- Mass Spectrometry) اجزای تشکیلدهنده آن تفکیک و شناسایی شد. خواص آنتیاکسیدان اسانس از طریق روش تخریب رادیکالهای آزاد DPPH(2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl) تعیین و مقدار کل ترکیبات فنولی موجود در اسانس با روش Follin-Ciocalteu مشخص گردید. روشهای آماری تجزیه واریانس و مقایسه میانگین به روش دانکن مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: بیشترین ترکیبات تشکیلدهنده اسانس بذر زنیان بومی استان یزد، تیمول (9/64%) و گاماترپنین (1/11%) میباشد. در این تحقیق، فعالیت آنتیاکسیدانی اسانس زنیان بومی استان یزد میزان IC50 711/0 میکروگرم بر میلیلیتر و میزان ترکیبات فنولی62/162 میلیگرم گالیک اسید بر گرم تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: پتانسیل بینظیر زنیان بومی استان یزد به عنوان یکی از ناشناختهترین گیاهان دارویی کشورمان، در کاربردهای طب سنتی، داروهای نوین و صنایع میتواند چشمانداز روشنی در آینده این گیاه ایجاد کند و تجارت، کشت و کار و در نتیجه فرآوری صنعتی- دارویی آن را افزایش دهد.
واژههای کلیدی: زنیان، اثرات دارویی، اسانس بذر، آنتیاکسیدان، ماده مؤثره
http://journal.rums.ac.ir/article-1-5317-fa.pdf
2020-05-10
197
206
زنیان
اثرات دارویی
اسانس بذر
آنتیاکسیدان
ماده مؤثره
Chemical Assessment of Active Ingredients and Anti-oxidant Effects of Trachyspermum Copticum\'s Seeds harvested in Yazd Province
Background and Objectives: rachyspermum copticum as a medicinal plant has many therapeutic properties including; anti-flatulence, anti-emesis, anti- rheumatism and expectorant. The goal of this study was to identify the active ingredients and anti-oxidant effects of Trachyspermum Copticum's seeds harvested in Yazd province.
Materials and Methods: The essence of the seeds was first extracted by Clevenger apparatus. The active components of the essence were then separated and identified by gas chromatography (GC) and gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) methods. The anti-oxidant effect was determined by DPPH (2, 2-diphenyl-1-picrylhydrazyl ) test as the half maximal inhibitory concentration (IC50) and the total amount of phenolic components of the essence was quantified utilising the Follin-Ciocalteu method.
Results: The results of this study revealed that thymol (64.9%) and γ-Terpinene (11.1%) were the most prevalent components of the essence. Also, the anti-oxidant activity and the total amount of phenolic component of the essence were 0.711µg/ml-1 and 162.62 mg/g-1 resepectively.
Conclusion: The result of this research indicated that the active ingrediebts of native Trachyspermum copticum harvested in Yazd province were much higher than the ones found in Trachyspermum copticum harvested in other places.
Key words: Trachyspermum Copticum, Therapeutic Effects, Seed essence, Antioxidant, active ingrediernts
Funding: This research was founded by Shahid Sadoughi University of Medical sciences, Yazd and Shahid Beheshty University of Tehran.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: There is no human patient sampling in this article.
How to cite this article: Haghiroalsadat BF, Vahidi AR, Azimzadeh M, Kalantar SM, Bernard F, Hokmollahi F. Chemical Assessment of Active Ingredients and Anti-oxidant Effects of Trachyspermum Copticum's Seeds harvested In Yazd Province. J Rafsanjan Univ Med Scie 2012; 11(3): 197-206. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-5317-en.pdf
2020-05-10
197
206
Trachyspermum Copticum
Therapeutic Effects
Seed essence
Antioxidant
active ingrediernts
Hagirosadat@gmail.com
1
AUTHOR
2
AUTHOR
3
AUTHOR
4
AUTHOR
5
AUTHOR
6
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی مهمترین جنبههای زندگی متأثر از بیماری در مبتلایان به انفارکتوس میوکارد در رفسنجان: یک مطالعه کوهورت تاریخی بر کیفیت زندگی
زمینه و هدف: یکی از بهترین روشهای شناخته شده در اندازهگیری سطح سلامتی، ارزیابی کیفیت زندگی است. در مطالعه حاضر، میزان تأثیر بیماری انفارکتوس میوکارد (Myocardial Infarction) بر کیفیت زندگی بیماران و مهمترین جنبههای متأثر از بیماری در زندگی مبتلایان مورد ارزیابی قرار گرفته است. مواد و روشها : این مطالعه همگروهی تاریخی ( Historical cohort ) در سال 1387 در شهرستان رفسنجان انجام شد. یک همگروه که از لحاظ سن، جنس، سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی و وضعیت تأهل همسان بودند و تنها از نظر ابتلا به بیماری MI در دو گروه بیمار ( 50 نفر) و سالم (50 نفر) قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه Short Form-366 بود. از روشهای آماری پارامتریک ( t-test ) و غیر پارامتریک (من ویتنی و مجذور کای ) جهت انجام مقایسات نمرات کسب شده در دو گروه استفاده شد. یافتهها . نسبت افراد با کیفیت زندگی نامطلوب در گروه مبتلا به MI به طور معنیداری بیش از این نسبت در گروه سالم بود(001/0 .(p= مهمترین جنبه متأثر از این بیماری وضعیت احساسی و عاطفی بوده است. محاسبه خطر نسبی نشان داد که ابتلا به بیماری دیابت به طور معنیداری و به اندازه 7/2 برابر احتمال ایجاد کیفیت زندگی نامطلوب را در افراد تحت بررسی افزایش میدهد (6-2/1= CI 95%). نتیجهگیری : بر اساس یافتههای این مطالعه بیماری MI احتمال ایجاد زندگی با کیفیت نامطلوب را در بیماران به طور قابل توجهی افزایش میدهد. انجام مداخلات لازم که متمرکز بر مهمترین جنبههای متأثر از بیماری MI باشد، میتواند کیفیت زندگی بیماران را افزایش دهد. واژههای کلیدی: کیفیت زندگی، انفارکتوس میوکارد، خطر نسبی، خطر قابل انتساب
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1421-fa.pdf
2012-07-15
219
230
کیفیت زندگی، انفارکتوس میوکارد، خطر نسبی، خطر قابل انتساب
A Survey on the Most Important Life Aspects of Patients Suffering from Myocardial Infarction In Rafsanjan: A Historical Cohort Study Assessing Quality of Life
Background and Objectives : The effect of diseases on the quality of life (QOL) of patients is due to the resulting temporary or permanent disability among patients. In this study, the effect of the myocardial infarction on the (QOL) of patients was measured and compared to the general population of Rafsanjan in order to recognize the most important aspects of patients life affected by the disease. Material and Mthods: In this historical cohort study, a group of people who were matched based on age, gender, educational status, social class, living place, occupation and marital status in two different groups of MI (n=50) and healthy (n=50) people were studied. The level of quality of life was measured using SF-36 scale. Parametric (t-test) and non-parametric (Mann-Whitney U and X2 ) tests were used to compare groups where appropriate. Results Proportion of people with undesirable quality of life among patients group was significantly greater than this value among the other group (P=0.001). Relative risk showed that suffering from MI significantly increases the probability of undesirable quality of life among people as 2.7 times greater (95%CI= 1.2-6.0). Conclusion: Our findings showed that MI decreased the quality of life significantly. It seems that providing adequate interventions for most patients suffering from MI can improve the vital aspects of their lives. Key words: Quality of life, Myocardial Infarction, Relative risk, Attributable risk Funding: This research was funded by Rafsanjan University of Medical Sciences. Conflict of intrest: None declared. Ethical approval: The Ethics Comittee of Rafsanjan University of Medical Sciences, approved the study. How to cite this article : Vazirinejad R, Esmaeili Nadimi A, Parvaresh Y, Rezaeian M . A Survey on the Most Important Life Aspects of Patients Suffering from Myocardial Infarction In Rafsanjan: A Historical Cohort Study Assessing Quality of Life . J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 219-30. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1421-en.pdf
2012-07-15
219
230
Quality of life
Myocardial Infarction
Relative risk
Attributable risk
R.
Vazirinejad
rvazirinejad@yahoo.co.uk
1
AUTHOR
A.
Esmaeili Nadimi
2
AUTHOR
Y.
Parvaresh
3
AUTHOR
M.
Rezaeian
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی اپیدمیولوژیک حوادث ناشی از کار ثبت شده در سازمان تأمین اجتماعی ایران (1384-1380)
زمینه و هدف: حوادث ناشی از کار سومین علت مرگ و میر در جهان محسوب میشوند و به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع صنعتی و در حال توسعه معرفی شدهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی اپیدمیولوژیک رویداد صدمات شغلی در میان کارگران ایرانی تحت پوشش خدمات بیمه تأمین اجتماعی بوده است. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر مبنای اطلاعات ثبت شده حوادث ناشی از کار، در سازمان تأمین اجتماعی کشور انجام پذیرفته است. جامعه آماری مورد بررسی، تمامی موارد حوادث ناشی از کار برای بیمهشدگان اجباری و رانندگان حادثهدیده در طی سالهای 1380 تا 1384 بوده است. برای بررسی و توصیف دادهها از روش های آمار توصیفی استفاده شد. یافتهها: در این مطالعه از اطلاعات موجود 86437 فرد آسیبدیده به دلیل حوادث شغلی تحت پوشش بیمه سازمان تأمین اجتماعی که 7/98% آنها مرد بودند، استفاده شد. میزان بروز حوادث ناشی از کار در بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی در کل کشور حدود 3/0% بوده است. استانهای قم، ایلام، همدان و کردستان به ترتیب، بیشترین میزان بروز حوادث ناشی از کار را به خود اختصاص داده بودند. نتیجهگیری : الگوی رخداد حوادث شغلی از زوایای مختلفی چون سن، جنس، علت حادثه و نوع حادثه، با دیگر مطالعات انجام شده در کشور و جهان همخوانی دارد. واژههای کلیدی: اپیدمیولوژی، حوادث ناشی از کار، ایران، سازمان تأمین اجتماعی
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1429-fa.pdf
2012-07-15
231
246
اپیدمیولوژی، حوادث ناشی از کار، ایران، سازمان تأمین اجتماعی
An Epidemiologic Survey of Recorded Job-Related Accidents by Iranian Social Security Organization (2001-2005)
Background and Objectives: Work-related injuries are considered as the third cause of mortality across the world and have been introduced as one of the health, social and economic risk factors amongst industrial and developing communities. The present epidemiologic survey aimed to assess the work-related accidents among Iranian workers who were insured by the Social Security Organisation . Material and Methods: This was a descriptive cross sectional study using recorded data on work-related accidents by the Social Security Organization of Iran. All obligatory insured workers and drivers who were injured during work times between 2001 and 2005 were included. Descriptive statistics were used to investigate and describe the data. Results: Available data of 86437 work-related injured persons including 98.7% males were investigated. During the study years, work-related accidents incidents rates among insured were about 0.3%. Considering the frequency of insured workers and accidents happened, Qom, Ilam, Hamadan and Kurdistan provinces had the maximum work-related injuries per 1000 insured workers. Conclusions: Occurrence pattern of occupational accidents in the country from different aspects of age, gender, accident cause, the kind of accident and etc, with other studies in the country and in other parts of the world are almost consistent. Key words: Epidemiology, Work-related accidents, Iran, Social security organization Funding: This study has been funded and supported by Tehran University of Medical Sciences (TUMS) Grant no. 13712. Conflict of interest: None declared. Ethical approval: The Ethics committee of Tehran University of Medical Sciences approved the study. How to cite this article : Bakhtiyari M, Aghaie A, Delpisheh A, Akbarpour S, Zayeri F, Soori H, Salehi M, Arji M . An Epidemiologic Survey of Recorded Job-Related Accidents by Iranian Social Security Organization (2001-2005) . J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 231-46. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1429-en.pdf
2012-07-15
231
246
Epidemiology
Work-related accidents
Iran
Social security organization
M.
Bakhtiyari
1
AUTHOR
A.
Aghaie
2
AUTHOR
A.
Delpisheh
3
AUTHOR
S.
Akbarpour
4
AUTHOR
F.
Zayeri
5
AUTHOR
H.
Soori
6
AUTHOR
M.
Salehi
Salehi74@yahoo.com
7
AUTHOR
M.
Arji
8
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی استئوآرتریت زانو در ورزشکاران حرفهای بازنشسته و افراد غیر ورزشکار
زمینه و هدف: امروزه انجام فعالیتهای بدنی در پیشگیری از بیماریهای مزمنی همچون استئوآرتریت پیشنهاد میشود، اما خطرهایی که فعالیت بدنی شدید ممکن است بر روی افراد و مخصوصاً سیستم اسکلتی- عضلانی آنان داشته باشد ناشناخته است. هدف از این مطالعه، مقایسه درجه استئوآرتریت، میزان شدت درد زانو، میزان علایم، مشکلات عملکرد حرکتی در فعالیتهای روزانه، ورزشی، تفریحی و کیفیت زندگی در ورزشکاران حرفهای بازنشسته و افراد غیر ورزشکار بوده است. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 60 ورزشکار مرد حرفهای بازنشسته فوتبال، کشتی، دو و میدانی و غیرورزشکار با محدوده سنی 50 تا 65 سال به عنوان آزمودنی به صورت هدفمند انتخاب و به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. علایم بالینی و رادیولوژیکی بیماری توسط پزشک ارتوپد تأیید شد و از پرسشنامه جهانی و بومیسازی شده پیامد صدمات زانو و استئوآرتریت (Knee injury and Osteoarthritis Outcome Score) KOOS استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافتهها: بین میانگین درجه استئوآرتریت زانو (001/0= p )، شدت درد زانو (001/0= p )، میزان علایم (001/0= p )، مشکلات عملکرد حرکتی در فعالیتهای روزانه (001/0= p )، ورزشی تفریحی (001/0= p ) و کیفیت زندگی (001/0= p ) در چهار گروه اختلاف معنیداری مشاهده شد. گروههای فوتبال، کشتی، دو و میدانی و غیر ورزشکار در درجه استئوآرتریت زانو به ترتیب از میانگین بالاتر، و در سایر متغیرها از میانگین پایینتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: ورزش حرفهای و در سطح قهرمانی احتمال ابتلاء به بیماری استئوآرتریت زانو را در بین ورزشکاران حرفهای بازنشسته افزایش داده که در ورزشهای دارای فعالیت ترکیبی قدرت و استقامت، نسبت به ورزشهای استقامتی بیشتر مشهود است. واژههای کلیدی: استئوآرتریت زانو، ورزشکاران حرفهای بازنشسته، افراد غیر ورزشکار
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1432-fa.pdf
2012-07-15
247
258
استئوآرتریت زانو، ورزشکاران حرفهای بازنشسته، افراد غیر ورزشکار
Knee Joint Osteoarthritis in Retired Professional Athletes and Non- athletic Persons
Background and Objectives : Physical activities have been recently recommended for the prevention of some chronic diseases such as osteoarthritis. However, the detrimental effects of severe physical activity on musculoskeletal system of athletes are still under debate. The current study aimed to compare the following parameters between retired professional athletes and non-athletic persons radiographic grading scales of osteoarthritis of the knee joint, arthralgia, musculoskeletal dysfunctions during excercise , daily living or recreation activities , and life quality. Materials and Methods: In this cross-sectional study, 60 retired professional sportsmen aged 50-65 years involved in football, wrestling, and track and field sports with the same number of age-matched non-athletic controls were included. The participants were then divided into four equal groups of 15. The gathering data tools were as follows Clinical diagnosis and radiological findings confirmed by an orthopedic surgeon . The globalized and localized questionnaire of Knee injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS) was used as the data gathering tool. Analysis of variance (ANOVA) and post Hoc (Tuky) test were used to analyze the data. Results: The four above-mentioned groups had a significant difference regarding the following parameters radiographic grading scales of the knee osteoarthritis (p=0.001), knee pain (p<0.001), symptoms (p<0.001), dysfunction in daily living (p<0.001) recreational activities (p<0.001) and quality of life (p<0.001). Groups of football, wrestling, track and field sports and non- athletic persons had a higher score than the average in radiographic grading scales of knee osteoarthritis respectively, while they possessed a lower score for the other variables. Conclusion: Professional sports may cause a higher risk of knee osteoarthritis particularly in sports which required a combination of strength and endurance activities than the endurance only sports. Key words: Knee Osteoarthritis, Retired Professional Athletes, Non-Athletic Persons Funding: This study did not have any funds. Conflict of interest : None declared. Ethical approval: The Ethics Committee of Kharazmi University of Kharazmi approved the study. How to cite this article : Shojaedin S.S, Sahebozamani M, Mehrabian H. Knee Joint Osteoarthritis in Retired Professional Athletes and Non- athletic Persons. J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 247-58. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1432-en.pdf
2012-07-15
247
258
Knee Osteoarthritis
Retired Professional Athletes
Non-Athletic Persons
S.S.
Shojaedin
sa_shojaedin@yahoo.com
1
AUTHOR
M.
Sahebozamani
2
AUTHOR
H.
Mehrabian
3
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
مقایسه میزان افسردگی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر و افراد غیرمبتلا در مراجعهکنندگان به مطبهای متخصصین داخلی شهر رفسنجان در تابستان 1389
زمینه و هدف: سندرم روده تحریکپذیر ( ( Irritable bowel syndrome یک اختلال کارکرد روده میباشد و با توجه به این که متغیرهای روانشناختی، نقش تعیینکنندهای در ایجاد و تداوم بیماریهای جسمی دارند، مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه میزان افسردگی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به IBS در تابستان 1389 طراحی گردید. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 100 بیمار مبتلا به IBS مراجعهکننده به مطبهای متخصصین داخلی شهر رفسنجان و 100 نفر به عنوان غیرمبتلا شرکت داده شدند که پس از جمعآوری اطلاعات دموگرافیک و تکمیل پرسشنامه افسردگی بک (Beck) ، مصاحبه بالینی روانپزشکی در مورد آنها انجام شد. سپس اطلاعات کسب شده با استفاده از آزمونهای آماری t ، مجذور کای و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: از مجموع 100 نفر شرکتکننده در هر یک از گروههای مورد و کنترل، 38 نفر مرد و 62 نفر زن بودند. مطالعه حاضر نشان داد که در افراد مبتلا به IBS ، شدت و شیوع افسردگی بیش از افراد عادی جامعه میباشد (037/0= p ) و با افزایش سطح تحصیلات، سن و مدت زمان ابتلا به بیماری، میزان افسردگی بیشتر میشود. در مشاغل دولتی و دانشجویان نیز این میزان بیشتر بود. در گروه غیرمبتلا نیز اگر چه افسردگی کمتر از گروه IBS بود اما، میزان افسردگی در سطوح پایین تحصیلاتی، سن بالا و قشر خانهدار بیشتر مشاهده شد. فاکتور جنس نقش برجستهای در هیچ یک از این بررسیها نداشت. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد در افراد مبتلا به IBS شدت و شیوع افسردگی بیش از افراد غیرمبتلا میباشد. بنابراین، در درمان بیماران IBS باید به شدت و شیوع افسردگی توجه خاصی مبذول شود. واژههای کلیدی: میزان افسردگی، سندرم روده تحریکپذیر، روانپزشکی
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1439-fa.pdf
2012-07-15
259
268
میزان افسردگی، سندرم روده تحریکپذیر، روانپزشکی
Comparison of Depression in Patients with Irritable bowel Syndrome and Healthy Patients Referring to Internists Offices in the City of Rafsanjan in Summer 2011
Background and Objectives : Irritable bowel syndrome (IBS) is a bowel dysfunction. Given that psychological variables play a decisive role in creating and maintaining the physical condition of the patients, the purpose of this study was designed to investigate and compare the rates of depression in patients with IBS and healthy ones. Materials and Methods: In this cross-sectional study, 100 patients with IBS and 100 healthy patients who referred to Internists Offices participated in this study. After collecting demographic data and completing the Beck Depression Inventory (Beck), clinical psychiatric interview about them was done. Then, the information collected for statistical tests were analyzed with SPSS software and t-test, chi-square and one-way analysis. Results : From the total of 100 patients, 38 males and 62 females were allocated in both case and control groups, The present study showed that the severity and prevalence of depression in patients with IBS was more than in the common population (p= 0.037), and depression was higher in more educated patients, older age, long duration of illness, and also in governmental personnel and university students. But in healthy group, in those who were low educated, older age, and among housewives the rate of depression was higher. In both groups, sex factor did not have prominent role. Conclusion: The results showed that depression in patients with IBS is more severe and prevalent than in healthy individuals. Therefore, in treatment of patients with depression special attention should be paid to the severity and prevalence of depression. Keywords: Irritable bowel syndrome depression Rafsanjan Funding: This study did not have any funds. Conflict of interest : None declared. Ethical approval: The Ethics Committee of Kharazmi University of Kharazmi approved the study. How to cite this article : Mirzaei V, Sayadi AR, Bakhshi H, Hasani Moghadam V. Comparison of Depression in Patients with Irritable bowel Syndrome and Healthy Patients Referring to Internists Offices in the City of Rafsanjan in Summer 2011 . J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 259-68. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1439-en.pdf
2012-07-15
259
268
Irritable bowel syndrome ; depression; Rafsanjan
V.
Mirzaei
vah_mirzaee@yahoo.com
1
AUTHOR
A.R.
Sayadi
2
AUTHOR
H.
Bakhshi
3
AUTHOR
V.
Hasani Moghadam
4
AUTHOR
REVIEW_ARTICLE
برهمکنشی داروهای موجود در محیط زیست و اثرات آن بر سلامت جامعه
زمینه و هدف: آلایندههای دارویی یکی از مسائل حاد زندگی امروزی به شمار میآیند: بسیاری از محققین، به ویژه در کشورهای پیشرفته، وجود این آلایندهها را حتی در آب آشامیدنی گزارش کردهاند و اثرات منفی آنها را بر محیط زیست و سلامت انسان گوشزد نمودهاند. هدف از این مطالعه، بررسی برهمکنشی داروهای موجود در محیط زیست و اثرات آن بر سلامت جامعه است. مواد و روشها: برای انجام این تحقیق مروری، در موتور جستجوی Google scholar و پایگاههای Springer و Elsevier آلودگیهای دارویی آب و خاک مورد بررسی قرار گرفت و مرتبطترین و به روزترین منابع از جمله کتب و مقالات، مطالعه گردیدند . گزارش جامع دارویی شهرهای مختلف ایران نیز از مراکز مختلف جمعآوری گردید و برای قسمت پیشنهادات از اساتید فن کمک گرفته شد. بحث و نتیجهگیری: مطالعات نشان میدهند که داروها در سطح وسیع از کارخانجات تولیدکننده دارو، داروهای تاریخ گذشته و اضافه بر نیاز بیماران، همچنین داروهای مصرف شده توسط انسان و حیوان به محیط زیست وارد میشوند. داروهای مصرفی توسط انسان منبع اصلی آلودگی شناخته شدهاند. به علت حلالیت بالای داروها، احتمال وجود آنها در منابع آبی بسیار بیشتر است که متأسفانه تصفیه آب معمولی قادر به حذف این آلایندهها نمیباشد و داروهایی که نیمه عمر بالایی دارند، بهخصوص آنتیبیوتیکها، تجمع مییابند و سبب مقاومسازی بدن انسان و جهش میکروارگانیسمها میشود که عواقب خطرناکی به دنبال دارد. اطلاعات بیشتر و کاملتری از اثرات زیست محیطی داروها برای درک بهتر چگونگی کاهش آلایندهها، ارائه راهکارهای کاربردی حذف این آلایندهها و جلوگیری از مقاومت دارویی ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: آلایندههای دارویی، آلودگی زیست محیطی، مقاومت دارویی، سلامت انسان
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1435-fa.pdf
2012-07-15
269
284
آلایندههای دارویی، آلودگی زیست محیطی، مقاومت دارویی، سلامت انسان
Pharmaceutical Pollution of the eco-system and Its Detrimental Effects on Public Health
Background and Objectives: Pharmaceutical pollution of the eco-system is a life-threatening problem cuasing great concerns for health researchers. Pharmaceutical pollution of drinking waters and its adverse side-effects on public health has been recently reported in the developed countries. The aim of this study was to investigate the different aspects of bio-environmental side effects of pharmaceutical pollutions mentioned in online resources and websites . Materials and Methods: For this review study, the main key words of "Pharmaceutical" and "pollution" were searched through Google scholar search engine, Springer and Elsevier sites. By altering the research strategy, the most up-to-date references, articles, books and related subjects focusing on different cities of our country, Iran, were retrieved. Results: The findings of this search showed that large amounts of chemical sewage is released into the environment by pharmaceutical factories. The other sources of contamination are as folows: expired and unused drugs, and excreted pharmaceutical metabolites formed during drug metabolism in humans and animals. Unfortunately many researches confirmed that the conventional water treatment processes are not effective for reasonable purification of drinking waters. Additionally, due to the long half-life of some drugs especially antibiotics, the risks of drug resistance, mutagenic effects on microorganisms and other cells, and their environmental accumulation are high and may lead to hazardous consequences. So more studies in this field are warranted. Key words: Pharmaceuticals pollutions, Environment, Drug resistance, Public health Funding: This study was funded by Rafsanjan Univercity of Medical Sciences. Conflict of interest: None declared. Ethical approval: The Ethics Committee of Rafsanjan Univercity of Medical Sciences approved the study How t o cite this article: Sayadi A.R, Asadpour M, Shabani Z, Sayadi M.H. Pharmaceutical Pollution of the eco-system and Its Detrimental Effects on Public Health. J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 269-84. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1435-en.pdf
2012-07-15
269
284
Pharmaceuticals pollutions
Environment
Drug resistance
Public health
A.R.
Sayadi
1
AUTHOR
M.
Asadpour
2
AUTHOR
Z.
Shabani
3
AUTHOR
M.H.
Sayadi
mh_sayadi@yahoo.com
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تأثیر برنامه آموزشی بر دانش و نگرش دختران دانشآموز نسبت به عوامل خطر و راههای پیشگیری از پوکی استخوان در دبیرستانهای شهر شیراز (گزارش کوتاه)
چکیده زمینه و هدف: پوکی استخوان یک بیماری مربوط به بالغین است که شروع آن میتواند از دوران کودکی و نوجوانی باشد. علیرغم تأکید بر پیشگیری از پوکی استخوان در بالغین، در این زمینه، برای کودکان و نوجوانان تلاش اندکی صورت گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر برنامه آموزشی بر دانش و نگرش دختران دانشآموز نسبت به عوامل خطر و راههای پیشگیری از پوکی استخوان در دبیرستانهای شهر شیراز بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت نیمهتجربی و به روش پیشآزمون- پسآزمون در سال 1384 انجام شد و 537 نفر از دانشآموزان دختر به وسیله نمونهگیری تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. بعد از پیشآزمون، گروه آزمایش در یک برنامه آموزشی که بر اساس الگوی باور بهداشتی طرحریزی شده بود، شرکت کردند. برای جمعآوری اطلاعات در مراحل پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامههای سنجش دانش و نگرش استفاده گردید. میانگین نمرات دانش و نگرش هر گروه به وسیله آزمون t زوج و تغییرات قبل و بعد دو گروه با آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که در کلیه ابعاد مربوط به دانش و نگرش به جز بعد درک منافع مصرف کلسیم، تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود دارد (001/0= p ). نتیجهگیری: برنامه پیشگیری اولیه و آموزش بر اساس الگوی باور بهداشتی، در ارتقاء دانش و نگرش دانشآموزان در مورد پیشگیری از این بیماری مؤثر است. واژههای کلیدی: آموزش، دانش، نگرش، پوکی استخوان، الگوی باور بهداشتی
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1436-fa.pdf
2012-07-15
285
292
آموزش، دانش، نگرش، پوکی استخوان، الگوی باور بهداشتی
Effects of Training Course on the Knowledge and Attitudes Towards Risk Factors and Preventive Methods of Osteoporosis in Female High School Students in Shiraz – Iran: (Short Report)
Background and Objectives : Osteoporosis is generally a disease of adulthood which may originate during childhood and adolescence. However despite the increasing emphasis on the prevention of osteoporosis among adults, it seems that similar efforts for children and adolescents have been limited. The purpose of this study was to evaluate the effect of training program on knowledge and attitudes towards the risk factors and preventive methods of osteoporosis in female high schools students in Shiraz. Materials and Methods: In this quasi-experimental and pre-post test designed study, 537 female high school students of Shiraz city were selected by a stratified random sampling method and were then randomly divided into control and experimental groups. After pre-test, the experimental group participated in a training program based on the Health Belief Model. The knowledge test and health belief scale were used to obtain data for the pre- and post- tests. Mean score of knowledge and health belief subscales of each group were analyzed by paired t test and the pre- to post-test changes of the two groups were analyzed by independent t test. Results: The results of the study revealed that there were significant differences between the two groups in the all parameters (p=0.001) except for the advantages of calcium consumption. Conclusion : Primary prevention and training programs based on health belief model is effective in promoting student knowledge and attitudes about the prevention of this disease. Key words: Education, Knowledge, Attitudes, Osteoporosis , Health Belief Model Funding : This research was funded by Shiraz University of Medical Sciences. Conflict of Interest: None declared. Ethical approval : The Ethics Committee of Shiraz University of Medical Sciences approved the study . How to cite this article : Pour Namdar Z, Khamarnia M, Razavi Amin M . Effects of Training course on the Knowledge and Attitudes Towards Risk Factors and Preventive Methods of Osteoporosis in Female High School Students in Shiraz – Iran: (Short Report) . J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 285-92. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1436-en.pdf
2012-07-15
285
292
Education
Knowledge
Attitudes
Osteoporosis
Health Belief Model
Z.
Pour Namdar
1
AUTHOR
M.
Khamarnia
m_khammar1985@yahoo.com
2
AUTHOR
M.
Razavi Amin
3
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تأثیر توانبخشی قلبی بر افسردگی و اضطراب بیماران پس از جراحی پیوند عروق کرونر (گزارش کوتاه)
زمینه و هدف: بیماری قلبی عروقی یکی از بیماریهایی است که منجر به افزایش مرگ و میر، عدم اتکاء به خود، افزایش افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا میشود . یکی از روشهای مؤثر برای کاهش اضطراب و افسردگی به خصوص در بیماریهای عروق کرونر، توانبخشی است . در این پژوهش، تأثیر برنامه توانبخشی قلبی بر افسردگی و اضطراب بیماران پس از جراحی پیوند عروق کرونر بررسی گردید. مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون در سال 1388 انجام است. در این پژوهش 60 بیمار نیازمند به جراحی پیوند عروق کرونر به صورت تدریجی و با استفاده از نمونهگیری غیراحتمالی و در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بررسی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی و اضطراب(Hospital Anxiety Depression Scale) قبل و یک هفته بعد از دوره توانبخشی جمعآوری گردید. بیماران به مدت 12 هفته و هر هفته دو جلسه در حدود یک ساعت تحت آموزش نظری و برنامه توانبخشی قلبی در مرکز توانبخشی شهید بهشتی همدان قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمونهای تی زوجی و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش کاهش معنیداری را در سطح اضطراب و افسردگی بیماران پس از انجام توانبخشی قلبی نسبت به قبل از برنامه نشان داد (001/0= p ) اما تفاوت معنیداری در اضطراب و افسردگی بین زنان و مردان بعد از برنامه توانبخشی مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه معنیداری بین سطوح تحصیلات و وضعیت ازدواج با متغیرهای اضطراب و افسردگی بعد از توانبخشی بین مردان و زنان وجود ندارد . نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه توانبخشی قلبی میتواند در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران جراحی پیوند عروق کرونر اثرگذار باشد. واژههای کلیدی: جراحی پیوند عروق کرونر، برنامه توانبخشی قلبی، افسردگی، اضطراب
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1448-fa.pdf
2012-07-15
293
298
جراحی پیوند عروق کرونر، برنامه توانبخشی قلبی، افسردگی، اضطراب
Survey on the Efficacy of Cardiac Rehabilitation Programs on Anxiety and Depression Control in Coronary Artery Bypass Grafting Patients (Short Report)
Background and Objectives : Cardiovascular diseases are usually associated with high rates of mortality and morbidities , lack of self-reliance, and depression and anxiety for the patients and their families. Cardiac rehabilitation program is a well-established program which may lead to relieving depression and anxiety. The purpose of this study was to determine the effects of cardiac rehabilitation programs on depression and anxiety control in patients who had undergone Coronary Artery Bypass Grafting in Iran . Materials and Methods: This study was performed on 60 patients selected by non -probability sampling method (46 male and 14 female) after undergoing coronary artery bypass grafting (CABG). Hospital Anxiety Depression Scale and demographic questionnaire were instruments for collecting data in the present study. Patients participated in 12-week cardiac rehabilitation programs consisted of two hourly sessions per week in Shahid Beheshti Hospital of Hamedan. SPSS software version 16.0 was used for analysis of the data. Differences in the scores of depression and anxiety before and after cardiac rehabilitation programs were tested using paired t test. All P-values were considered significant at level 0.05. Results: Significant reductions were observed in depression and anxiety after 12 weeks of Rehabilitation (p=0.001). No significant differences was found between men and women in terms of anxiety and depression after this period. The results also indicated that there was no significant relationship between levels of education, marital status with anxiety and depression between men and women. Conclusion : These findings suggest that cardiac rehabilitation may be an effective intervention for releiving depression and anxiety after CABG. Key words: Coronary Artery Bypass Graft Surgery, Cardiac Rehabilitation Program, Depression, Anxiety Conflict of intrest: None declared. Funding: This research was funded by Buali Sina Univerity of Hamedan. Ethical approval: The Comittee of Buali Sina Univerity of Hamedan approved this study. How to cite this article : Jarge M, Yalfani A, Nazem F, Jarge Ma . Survey on the Efficacy of Cardiac Rehabilitation Programs on Anxiety and Depression Control in Coronary Artry Bypass Grafting Patients (Short Report) . J Rafsanjan Univ Med Scie 2012 11(3): 293-298. [Farsi]
http://journal.rums.ac.ir/article-1-1448-en.pdf
2012-07-15
293
298
Coronary Artery Bypass Graft Surgery
Cardiac Rehabilitation Program
Depression
Anxiety
M.
Jarge
msport96@yahoo.com
1
AUTHOR
A.
Yalfani
2
AUTHOR
F.
Nazem
3
AUTHOR
M.
Jarge
4
AUTHOR