جلد 15، شماره 3 - ( 3-1395 )                   جلد 15 شماره 3 صفحات 208-195 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Cheraghi M, DavariDolatabadi E. Development and Psychometric Evaluation of the Heart Failure Patients’ Perceived Social Support Inventory. JRUMS 2016; 15 (3) :195-208
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-2847-fa.html
چراغی محمدعلی، داوری دولت آبادی الهام. طراحی و روان‌سنجی مقیاس سنجش حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی . مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1395; 15 (3) :195-208

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-2847-fa.html


دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران
متن کامل [PDF 340 kb]   (2079 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (5144 مشاهده)
متن کامل:   (2426 مشاهده)
مقاله پژوهشی

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

دوره 15، خرداد 1395، 208-195

طراحی و روان‌سنجی مقیاس سنجش حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی

محمدعلی چراغی [1]، الهام داوری دولت آبادی[2]

دریافت مقاله: 23/6/94      ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 23/8/94    دریافت اصلاحیه از نویسنده: 22/1/95      پذیرش مقاله: 18/2/95

چکیده

زمینه و هدف: حمایت اجتماعی درک‌شده در ابعاد عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری نقش مهمی در کاهش آثار منفی بیماری­های مزمن دارد. بنابراین اندازه­گیری حمایت اجتماعی در این سه بعد به خصوص در ارزیابی درمان­های حمایتی از بیماران نارسایی قلبی اهمیت قابل‌توجهی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی اعتبار و پایایی یک مقیاس معتبر و اختصاصی جهت بررسی حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران نارسایی قلبی بود.

مواد و روشها: این تحقیق مقطعی در شهر همدان در سال 1390 انجام شد. بعد از تلفیق و تعدیل پنج پرسش­نامه معتبر و استاندارد؛ اعتبار محتوا و ظاهری پرسش­نامه طراحی‌شده به تأیید بیست متخصص رشته روانشناسی و ابزارسازی رسید. سپس 50 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با روش نمونه­گیری آسان انتخاب شدند و روایی پرسشنامه با سه روش، روایی صوری، روایی محتوا و روایی سازه و پایایی آن با تعیین ضریب آلفای کرونباخ و آزمون مجدد بررسی شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی همچون میانگین و انحراف معیار، ضریب آلفای کرونباخ، آزمون­های ضریب همبستگی پیرسون، کلموگروف‌ـ اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون پشتیبان توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: متوسط شاخص روایی محتوای پرسش­نامه 92/0 و 817/0KMO= بود. ضریب همبستگی از آزمون مجدد (895/0=r) و ضریب آلفای کرونباخ (87/0) به دست آمد. علاوه بر این، همبستگی میان یک پرسش­نامه استاندارد حمایت اجتماعی با مقیاس حاضر اندازه­گیری شد و با ضریب همبستگی برابر با 654/0 =r اعتبار قابل قبولی را نشان داد.

نتیجه­گیری: با توجه به نتایج، مقیاس حاضر از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و بنابراین ابزار اختصاصی مناسبی در جهت تعیین حمایت اجتماعی درک‌شده در مبتلایان به نارسایی قلبی می­باشد.

واژه­های کلیدی: مقیاس، سیاهه، حمایت اجتماعی، نارسایی قلبی، اعتبار، پایایی

مقدمه

سال­های گذشته بیماری­های واگیر به عنوان بزرگ‌ترین معضل بهداشتی کشورهای جهان سوم به شمار می­رفتند، به طوری که توان کشورها صرف کنترل و پیش­گیری از همه­گیری­های این بیماری­ها می­شد. در سال­های اخیر افزایش بار بیماری­های غیرواگیر مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه تهدیدی جدی به شمار می­رود [1]. از جمله بیماری­های مهم غیر واگیردار، بیماری نارسایی قلبی است [2]. این اختلال به درجات مختلفی در تمام گروه‌های سنی مشاهده می­شود؛ ولی طبق آمار در میان گروه میانسالان و سالمندان افزایش فزاینده­ای دارد [4-3]. با توجه به این­که میانگین جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش است این بیماری اهمیت قابل­توجهی پیدا کرده است [5]. انجمن قلب نیویورک (New York Heart Association) شدت این بیماری را بر طبق علائم بیمار، طبقه­بندی کرده است. بر این اساس بیماری نارسایی قلبی به چهار کلاس (I-IV) تقسیم می­شود؛ در این ترتیب، علائم بیماری در بیمار کلاس IV شدیدتر است [4]. نارسایی احتقانی قلب بر جنبه­های مختلف زندگی افراد از جمله کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارد [6].

حمایت اجتماعی نقش مهمی در حفظ سلامتی افراد و کاهش آثار منفی استرس­های فراوان ناشی از محیط و جامعه دارد. با افزایش میزان حمایت اجتماعی از میزان مرگ و میر بیماران کاسته شده و بروز ناخوشی­های جسمی و روانی در افراد کمتر می­شود [۷-۸]. حمایت اجتماعی در قالب تعداد ارتباطات اجتماعی یک فرد (حمایت ساختاری) و کیفیت منابع این ارتباطات (حمایت عملکردی) تعیین می­شود. حمایت عملکردی شامل حمایت ملموس (ابزاری) و یا غیرملموس (اطلاعاتی، عاطفی، ارتقاء عزت نفس، تعلق داشتن) می­باشد [12-9] که توسط اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان، همکاران، همسایگان یا ارائه‌دهندگان مراقبت سلامت فراهم می­شود [1۲-1۳]. حمایت عاطفی شامل احساسات همدلی، عشق، دوست داشتن، اعتماد، پذیرفتن بیمار و احترام گذاشتن به او می­باشد [14]. حمایت اطلاعاتی مشتمل بر اطلاعات یا توصیه­هایی می­شود که می­تواند فرد را در سازگاری با مشکلات و حل مشکلات یاری نماید [9]. حمایت ابزاری در برگیرنده مساعدت­های ملموس می­باشد از جمله ارائه خدمات، کمک در فعالیت­ها، دادن پول و سایر کمک­هایی است که در اختیار مددجو قرار می­گیرد [7].

مطالعات متعددی در زمینه حمایت اجتماعی و تأثیرات آن در بیماران مبتلا به بیماری­های مزمن انجام شده است
[6، 9]. مطالعات انجام شده در مورد حمایت اجتماعی در بیماران مزمن، نشان دهنده اهمیت ویژه حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری می­باشد [9]؛ بنابراین، اندازه­گیری حمایت اجتماعی در این سه بعد به خصوص در ارزیابی درمان­های حمایتی از بیماران نارسایی قلبی اهمیت قابل‌توجهی دارد.

ابزارهای مختلفی جهت اندازه­گیری حمایت اجتماعی درک‌شده موجود است. این ابزارها حمایت اجتماعی درک‌شده توسط بیماران مختلف را اندازه می­گیرند. در حالی که ابزارهای اختصاصی روی نواحی ویژه‌ای از یک بیماری خاص متمرکزند [15]. پرسش­نامه­هایی وجود دارد که حمایت اجتماعی درک‌شده بیماران سرطانی و بیماران مبتلا به نارسایی کلیه و سکته مغزی را مورد ارزیابی قرار می­دهند [17-16، 9]. این در حالی است که با بررسی­های انجام شده مشخص شد که پرسش‌نامه اختصاصی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی که حمایت اجتماعی درک‌شده را مورد ارزیابی قرار دهد، وجود ندارد. با توجه به آنچه که عنوان شد و تجربیات شخصی پژوهش‌گر در مراقبت از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی پایایی و اعتبار مقیاس سنجش حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی شهر همدان در سال 1390 انجام شد.

مواد و روش‌ها

مطالعه حاضر به صورت مقطعی در سال 1390 در شهر همدان بر روی بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب کلاس I، II و III انجام شد. محیط پژوهش در این مطالعه، شامل بیمارستان تخصصی اکباتان شهر همدان بود. جامعه پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب شهر همدان تشکیل دادند.

در ابتدا لیستی از سؤالات از پنج پرسش­نامه حمایت اجتماعی بین فردی ( (The Interpersonal Support Evaluation List;- Short Form; ISEL [18]، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک‌شده (MSPSS (Multidimensional Scale of Perceived Social Support; [19]، مقیاس ارزیابی حمایت اجتماعی Phillips (SS-A (Social Support Appraisals; [20]، (Northouse Social Support Questionnaire; SSQ) [16] و پرسش­نامه حمایت اجتماعی از بیماران سکته مغزی [17]؛ جمع­آوری شد. پس از بررسی سؤالات، سؤالات تکراری حذف و سؤالات مشابه در هم ادغام گردیدند تا بتوان تعداد سؤالات را به حد قابل‌قبولی تقلیل داد. در نهایت یک پرسش­نامه 30 سؤالی تهیه و تنظیم شد. با توجه به این­که جنبه­های حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری از مهم­ترین ابعاد حمایت اجتماعی درک‌شده می‌باشد [9]؛ این پرسش­نامه به گونه­ای تنظیم شد که شامل این سه بعد، یعنی حمایت عاطفی (سؤالات 1 تا 12)، اطلاعاتی (سؤالات 13 تا 20) و ابزاری (سؤالات 21 تا 30)، ­باشد. همه سؤالات این پرسش­نامه بر اساس مقیاس لیکرت 4 درجه­‌ای، هیچ وقت (1 امتیاز)، گاهی (2 امتیاز)، اغلب (3 امتیاز) و همیشه (4 امتیاز)، درجه‌بندی شده است. سپس امتیازات حاصله با هم جمع می­شوند، بنابراین، امتیاز کسب شده در محدوده 30 تا 120 می‌باشد.

با توجه به این که سه سطح حمایت اجتماعی درک‌شده (پایین، متوسط و بالا) مد نظر بود، تقسیم­بندی به صورت: نمره بین30 تا 59 به عنوان حمایت اجتماعی درک‌شده پایین، نمره 60 تا 89 حمایت اجتماعی درک‌شده متوسط و نمره 90 تا 120 حمایت اجتماعی درک‌شده بالا در نظر گرفته شد [21]. بنابراین، نمره بالاتر نشانگر درک بیشتر حمایت از جانب بیماران در مورد هر سؤال می‌باشد.

برای روایی پرسش­نامه، از سه روش روایی صوری (Face Validity)، روایی محتوا (Content Validity) و روایی سازه (Construct Validity) استفاده گردید. برای تعیین روایی صوری از دو روش کیفی و کمی استفاده شد؛ در روش کیفی روایی صوری با 10 نفر از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به صورت چهره به چهره مصاحبه شد و موارد سطح دشواری (Difficulty) (دشواری درک عبارات و کلمات)، میزان تناسب (Relevancy) (تناسب و ارتباط مطلوب عبارات با ابعاد پرسش­نامه) و ابهام (Ambiguity) (احتمال وجود برداشت­های اشتباه از عبارات و یا وجود نارسایی در معانی کلمات) مورد بررسی قرار گرفت [22]. پس از اصلاح موارد بر اساس نظر بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، در قدم بعدی جهت حذف عبارت­های نامناسب (Item Reduction) و تعیین اهمیت هر یک از عبارات­، از روش کمی تأثیر آیتم (Item Impact Method) استفاده شد [23]. به منظور صحت نگارش جملات، عبارات به دو متخصص در زمینه ادبیات فارسی داده شد و توسط آنها بازنگری گردید.

برای تعیین روایی محتوا از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. در بررسی کیفی محتوا، بیست نفر از متخصصان دانشگاه علوم پزشکی همدان در رشته‌های پرستاری، روانشناسی، روانپزشکی، بهداشت، مددکاری اجتماعی، قلب و عروق و ابزارسازی که در زمینه حمایت اجتماعی، بیماری نارسایی قلبی و یا طراحی پرسش­نامه تبحر داشتند، ابزار را بررسی کرده و نظرات خود را اعلام کردند. برای بررسی روایی محتوا به شکل کمی از دو شاخص نسبت روایی محتوا (Content Validity Ratio; CVR) و شاخص روایی محتوا (Content Validity Index; CVI) استفاده شد. به منظور تعیین شاخص نسبت روایی محتوا همان 20 نفر از متخصصان مرحله قبل هر سؤال را بر اساس طیف سه قسمتی (ضروری است، مفید است ولی ضروری نیست و ضرورتی ندارد) بررسی کردند. بر اساس جدول Lawshe، برای تعیین حداقل ارزش شاخص نسبت روایی محتوا، عباراتی که میزان CVR آنها بالاتر از 42/0 بود، معنادار ارزیابی شد [24]. به منظور بررسی CVI، از شاخص روایی محتوایWaltz  و Bausell استفاده شد [22]. به این صورت که از متخصصان درخواست شد تا میزان مربوط بودن، ساده بودن و واضح بودن هر یک از سؤالات پرسش­نامه را به صورت مجزا در یک طیف لیکرتی 4 قسمتی مورد بررسی قرار دهند. برای محاسبه CVI هر عبارت، تعداد متخصصان موافق با سؤال (بر اساس طیف لیکرت نمره 3 و 4 موافق در نظر گرفته شد) بر تعداد کل متخصصان محاسبه شد [25]. Hyrkas و همکاران نمره 79/0 و بالاتر را برای پذیرش عبارات بر اساس نمره CVI توصیه نموده­اند [26]. در مرحله بعد میانگین نمره‌‌های شاخص روایی محتوای همه عبارات پرسش­نامه، متوسط شاخص روایی محتوای Scale-Level Content Validity Index/ Averaging Calculation Method (S-CVI/Ave) محاسبه گردید. Polit و همکاران نمره 90/0 و بالاتر را برای پذیرش S-CVI/AVE اعلام کردند [25].

در مطالعه حاضر از تحلیل عاملی (Factor Analysis) با استفاده از آزمون شاخص نمونه­گیری (KMO (Kaiser-Mayer-Olkin; به منظور تعیین روایی سازه استفاده شد. نقطه عطف 40/0 به عنوان حداقل بار عاملی مورد نیاز برای حفظ هر عبارت در عوامل استخراج شده از تحلیل عاملی در نظر گرفته شد [22].

در مرحله بعد برای تعیین پایایی پرسش­نامه از دو روش همسانی درونی (Internal Consistency) و ثبات (Stability) استفاده گردید. برای همسانی درونی از آلفای کرونباخ و برای تعیین ثبات از روش آزمون بازآموزی استفاده شد. بدین منظور، 50 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی که 50% از آنان زن و 50% دیگر مرد بودند به روش نمونه‌گیری آسان (در دسترس) انتخاب شدند. تعداد نمونه مورد نیاز، جهت بررسی روایی و پایایی پرسش­نامه از نظر پژوهشگران مختلف متفاوت است [22]. معیارهای ورود به مطالعه حاضر عبارت بود از: تمایل به شرکت در مطالعه حاضر، ثبت تشخیص نارسایی قلبی کلاس یک تا سه (I-III) در پرونده پزشکی، توانایی تکلم به زبان فارسی، سن 40 تا 74 سال.

پرسش­نامه به صورت مصاحبه با بیماران تکمیل شد. سپس پایایی پرسش­نامه با تعیین ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. در تکمیل نتایج به دست آمده بر مبنای ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی پرسش­نامه، آزمون مجدد نیز انجام شد. به این ترتیب که به فاصله دو هفته، پرسش­نامه مجدداً توسط همان بیماران تکمیل شد. Fox معتقد است فاصله زمانی بین دو آزمون باید تا حدی باشد که از طرفی فراموشی عبارات ابزار اتفاق بیفتد و از طرف دیگر تغییر در پدیده مورد اندازه­گیری رخ ندهد [27].Burns  و Grove این فاصله زمانی را بین دو هفته تا یک ماه پیشنهاد کرده­اند [28]. در ضمن همراه با این پرسش­نامه، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک‌شده (MSPSS) استانداردشده نیز توسط بیماران تکمیل شد تا علاوه بر تعیین ضریب همبستگی آزمون مجدد، بتوان ضریب همبستگی این پرسش­نامه با یک پرسش­نامه استانداردشده را نیز به دست آورد.

کمیته اخلاق پژوهش دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی همدان این پژوهش را تأیید کرده است. به منظور رعایت جنبه­های اخلاق در پژوهش، پژوهشگر با ارائه معرفی­نامه کتبی از دانشکده پرستاری و مامایی، خود را به مسئولان محیط­های پژوهش، معرفی و از مسئولان مربوطه اجازه انجام پژوهش را کسب نمود. سپس با حضور در محل اجرای پژوهش، هدف از انجام پژوهش را برای تک تک واحدهای مورد پژوهش توضیح داد و از ایشان برای انجام پژوهش کسب اجازه نمود و فقط نمونه­های موافق انتخاب گردیدند. همچنین در ابزار گردآوری داده­ها، محرمانه بودن کلیه اطلاعات مربوط به واحدهای پژوهش، توسط پژوهشگر رعایت شد.

اطلاعات پس از گردآوری توسط نرم­افزار آماری SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ضریب آلفای کرونباخ، آزمون کولموگروف-­اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون مقایسات زوجی Tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی­داری 05/0 در نظر گرفته شد.

نتایج

در مرحله تعیین روایی پرسش­نامه، ابتدا ده سؤال به علت کسب نمره تأثیر کمتر از 5/1، دوازده سؤال در بررسی کیفی محتوا توسط صاحب نظران، 4 عبارت به علت کسب میزان عددی CVR کمتر از 42/0 و سه عبارت به علت کسب نمره CVI کمتر از 79/0 حذف گردیدند. متوسط شاخص روایی محتوای پرسش‌نامه 92/0 بود. در نهایت تعداد سؤالات به 30 سؤال تقلیل یافت. تحلیل عاملی اکتشافی به کمک روش مؤلفه‌های اصلی بر روی 30 سؤال انجام شد. 817/0KMO = به دست آمد. همچنین آزمون Bartlett's sphericity با میزان 938/5884 در سطح 0001/0 معنی‌دار بود.

جهت تعیین پایایی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش­نامه و هر یک از ابعاد پرسش­نامه به تفکیک محاسبه گردید. ضریب آلفای کرونباخ بعد عاطفی (50/0)، بعد اطلاعاتی (70/0)، بعد ابزاری (70/0) و کل پرسش­نامه (87/0) به­دست آمد.

ضریب همبستگی به دست آمده از آزمون مجدد 895/0 =r گزارش شد. علاوه بر این، همبستگی میان نمره‌‌های مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک‌شده با پرسش­نامه حاضر اندازه­گیری شد و ضریب همبستگی برابر با 654/0 =r  و 001/0 =p  بود.

از طرفی، مطابق جدول 1، مشاهده شد که هر حیطه با سایر حیطه­ها ارتباط نسبتاً متوسطی دارد (543/0< r < 311/0)، که این خود نشان می­دهد ابعاد با یکدیگر همپوشانی ندارند و سؤال­ها توسط بیماران قابل تمیز می­باشد. همچنین هر حیطه با کل پرسش­نامه ارتباط خوبی داشت (911/0< r <  907/0)، به خصوص در بعد اطلاعاتی و ابزاری که ارتباط در سطح بسیار خوب بود (911/0 =r )؛ این مسئله نشان دهنده انسجام داخلی خوب پرسش­نامه می­باشد [22].

جدول 1- ضریب همبستگی کل و ابعاد سه­گانه پرسش­نامه حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در سال 1390

ابعاد حمایت اجتماعی درک شده

آماره

حمایت عاطفی

حمایت اطلاعاتی

حمایت ابزاری

حمایت عاطفی

ضریب همبستگی

1

543/0

190/0

مقدار P

-

003/0*

343/0

حمایت اطلاعاتی

ضریب همبستگی

543/0

1

311/0

مقدار P

003/0*

-

107/0

حمایت ابزاری

ضریب همبستگی

190/0

311/0

1

مقدار P

343/0

107/0

-

کل حمایت اجتماعی درک‌شده  

ضریب همستگی

907/0

911/0

911/0

مقدار P

001/0*

001/0*

001/0*

ضریب همبستگی پیرسون

05/0 p<ارتباط از نظر آماری معنی‌دار

ارزیابی نرمال بودن توزیع فراوانی نمره‌‌های حمایت اجتماعی درک‌شده توسط بیماران با انجام آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بررسی شد و 702/0=p به دست آمد که مؤید نرمال بودن توزیع مشاهدات است. در بررسی مشخصات جمعیت‌شناختی واحدهای مورد پژوهش مشخص شد که 7/56% از واحدهای مورد پژوهش در دامنه سنی 65 تا 74 سال قرار داشتند؛ 85% از بیماران، متأهل؛ 5/2%، مجرد؛ 5/2%، مطلقه؛ 5/6%، بیوه؛ و 5/3%، همسر فوت‌کرده بودند. از نظر سطح تحصیلات، 6/52% از بیماران، بی سواد؛ 22%، در سطح ابتدایی؛ 4/3%، در سطح راهنمایی؛ 13%، در سطح متوسطه؛ و 9%، در سطح دانشگاهی بودند.

میانگین حمایت اجتماعی درک‌شده 68/13±83/63 محاسبه شد. بیشترین میزان حمایت اجتماعی درک‌شده مربوط به بعد عاطفی (با میانگین 70/6±22/29) و کم‌ترین میزان حمایت اجتماعی درک‌شده مربوط به بعد اطلاعاتی (با میانگین 33/4±88/14) بود. میانگین و انحراف معیار نمره‌‌های هر یک از متغیرهای حمایت اجتماعی در جدول 2 نشان داده شده است. در ضمن میانگین حمایت اجتماعی درک‌شده در مردان و زنان به ترتیب 74/15±09/67 و 19/8±71/58 گزارش شد
(021/0=p).

جدول 2- مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره ابعاد پرسش­نامه حمایت اجتماعی درک‌شده به تفکیک جنسیت در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در سال 1390

ابعاد حمایت اجتماعی درک شده

جنسیت

مقدار حداقل

مقدار حداکثر

انحراف معیار ± میانگین

t

مقدار P

بعد عاطفی

زن

20

32

95/4 ± 28/27

976/0

034/0

مرد

19

42

58/7 ± 45/30

کل

19

42

70/6 ± 22/29

بعد اطلاعاتی

زن

8

17

05/4 ± 14/13

401/1

018/0

مرد

11

25

31/4 ± 00/16

کل

8

25

33/4 ± 88/14

بعد ابزاری

زن

13

23

02/4 ± 28/18

927/0

036/0

مرد

13

34

85/5 ± 63/20

کل

13

34

22/5 ± 72/19

کل حمایت اجتماعی

زن

44

67

19/8 ± 71/58

291/1

021/0

مرد

43

97

74/15± 09/67

کل

43

97

68/13± 83/63

* نمره‌‌های تراز از 100 می­باشد.  مقدار 16=df

آزمون تی مستقل (Independent t-tests)، 05/0 p<  اختلاف معنی­دار

رابطه میان نمره‌‌های حمایت اجتماعی درک‌شده و شدت بیماری تعیین گردید. در این زمینه میانگین نمره‌‌های به طور معنی‌داری با شدت بیماری تغییر می­کند به طوری که میانگین نمره‌‌های حمایت اجتماعی درک‌شده بیماران در کلاس­های یک، دو و سه نارسایی قلبی به ترتیب 50/20 ± 5/76، 44/10 ± 33/61 و 32/14 ± 8/62 بود (045/0p =) (جدول 3). با انجام پس‌آزمون توکی مشخص شد که بیماران کلاس یک و سه اختلاف قابل‌توجهی در نمره‌های حمایت اجتماعی درک‌شده دارند (001/0=p). در حالی که بین نمره حمایت اجتماعی درک‌شده بیماران کلاس یک و دو اختلاف معنی­داری وجود نداشت.

جدول 3- مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره‌‌های حمایت اجتماعی درک‌شده به تفکیک جنسیت و شدت بیماری در بیماران مبتلا نارسایی قلبی در سال 1390

ابعاد حمایت اجتماعی درک شده

جنسیت

کلاس I

انحراف معیار ± میانگین

کلاس II

انحراف معیار ± میانگین

کلاس III

انحراف معیار ± میانگین

F

مقدار P

بعد عاطفی

زن

-

52/1 ± 33/30

59/5 ± 00/25

471/2

177/0

مرد

89/9 ± 35

50/7 ± 33/26

34/7 ± 00/31

783/0

489/0

کل

89/9 ± 35

31/5 ± 33/28

07/7 ± 60/28

820/0

459/0

بعد اطلاعاتی

زن

-

73/1 ± 00/16

08/4 ± 00/11

827/3

108/0

مرد

77/7 ± 50/19

51/3 ± 33/14

66/3 ± 66/15

879/0

452/0

کل

77/7 ± 5/19

63/2 ± 16/15

34/4 ± 80/13

553/1

244/0

بعد ابزاری

زن

-

13/5 ± 66/18

82/3 ± 00/18

039/0

850/0

مرد

82/2 ± 22

00/4 ± 00/17

04/7 ± 00/22

758/0

500/0

کل

82/2 ± 22

21/4 ± 83/17

05/6 ± 40/20

639/0

542/0

کل

زن

-

64/2 ± 00/65

78/7 ± 00/54

292/5

070/0

مرد

50/20 ± 5/76

01/15 ± 66/57

16/15 ± 66/68

908/0

441/0

کل

50/20 ± 5/76

44/10 ± 33/61

32/14 ± 80/62

984/0

045/0

آزمون یک­طرفه (ANOVA)، 05/0p<   اختلاف معنی­دار

بحث

ابزارهای مختلفی جهت اندازه­گیری حمایت اجتماعی درک‌شده موجود می­باشند؛ این ابزار به دو شیوه ابزارهای عمومی و اختصاصی در دسترس است. ابزارهای عمومی، حمایت اجتماعی درک‌شده توسط بیماران مختلف را اندازه می­گیرند و معمولاً بعدهای متفاوتی از حمایت اجتماعی درک‌شده مثل حمایت عاطفی، اطلاعاتی، ابزاری و قیاسی را پوشش می­دهند. از ابزارهای عمومی که به منظور اندازه­گیری حمایت اجتماعی درک‌شده در دسترس هستند می­توان به پرسش­نامه ارزیابی حمایت بین فردی [16]، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک‌شده [19] و مقیاس ارزیابی حمایت اجتماعی Vaux  [20] اشاره کرد.

ابزارهای اختصاصی روی نواحی ویژه­ای از بیماری­های خاص متمرکزند [15]. پرسش­نامه­های بیماری خاص به منظور به دست آوردن اطلاعاتی در مورد حمایت اجتماعی درک‌شده بیماران مبتلا به بیماری خاص طراحی شده­اند. از جمله آنها، پرسش­نامه حمایت اجتماعی درک‌شده بیماران سرطانی و بیماران مبتلا به نارسایی کلیه و سکته مغزی می­باشد [17-16، 9]. برای مقایسه محتوای این پرسش­نامه با سایر پرسش­نامه­هایی که جهت تعیین حمایت اجتماعی درک‌شده طراحی شده­اند، می­توان به پرسش­نامه مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک‌شده و مقیاس ارزیابی حمایت اجتماعی Vaux  اشاره کرد؛ پرسش­نامه­های مذکور تنها بعد عاطفی حمایت اجتماعی درک‌شده را می­سنجند [20- 19]. پرسش­نامه طراحی‌شده علاوه بر پوشش این بعد از حمایت اجتماعی در قالب 12 سؤال، ابعاد دیگر حمایت اجتماعی از جمله بعد اطلاعاتی و ابزاری که جزء حمایت ملموس و غیر‌ملموس می­باشد [9، 11]، را نیز پوشش می­دهد. پرسش­نامه Northouse علاوه بر این­که تنها بعد عاطفی را پوشش می­دهد، یک پرسش­نامه 40 سؤالی می­باشد [16]. با توجه به این­که بیماران نارسایی قلبی از مشکلات متعدد جسمی و روحی رنج می­برند [10]، در تکمیل این پرسش­نامه دچار خستگی مضاعف می­شوند. پرسش­نامه طراحی‌شده در مطالعه حاضر دارای 30 سؤال بوده و به راحتی برای بیمار قابل درک و فهم می­باشد و بیمار در تکمیل آن دچار مشکل نمی­شود.

پرسش­نامه­های دیگر از جمله پرسش­نامه حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران سرطانی و بیماران مبتلا به سکته مغزی به حمایت اطلاعاتی و ابزاری به طور کافی نپرداخته­اند [9، 20]؛ در ضمن ابعاد مختلف حمایت اجتماعی درک‌شده از هم تفکیک نشده‌اند که پرسش­نامه طرح حاضر، این نقایص را پوشش داده است. پرسش­نامه ارزیابی حمایت بین فردی [18] سؤالی در مورد بُعد حمایت اطلاعاتی ندارد، علاوه بر این روایی و پایایی آن در جامعه ایران ارزیابی نشده و همچنین یک پرسش­نامه اختصاصی محسوب نمی­شود. پرسش­نامه حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران نارسایی قلبی توانسته است این کمبودها را برطرف کند.

علی‌رغم اهمیت قابل توجه بیماری نارسایی قلبی، پرسش­نامه‌ای اختصاصی جهت بررسی حمایت اجتماعی درک‌شده در این گروه از بیماران در دسترس نمی­باشد. در ضمن این پرسش­نامه این امکان را به وجود می­آورد تا نمر‌ه‌های مربوط به زیر مجموعه­های حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری به طور جداگانه به دست آید.

نتایج پژوهش حاضر مشخص کرد که با افزایش شدت بیماری نارسایی قلبی، سطح حمایت اجتماعی درک‌شده کاهش می­یابد [29]. بین حمایت اجتماعی درک شده و جنسیت از نظر آماری ارتباط معنی­داری وجود داشت، به طوری که مردان میزان درک بالاتری از حمایت اجتماعی در مقایسه با زنان داشتند. وجود ارتباط بین این متغیرها با پژوهش Elal و Krespi و همچـنین Vazquez و همکاران در بیماران تحت همودیالیز هم‌خوانی دارد [30-29]. Geckova و همکاران به نقل از Wilson و همکاران بیان کرده‌اند که اگرچه زنان بیشتر از مردان حمایت اجتماعی را دریافت می‌کنند، اما ممکن است به دلیل مشکلات روانی اجتماعی بیشتر، میزان درک کمتری از حمایت اجتماعی داشته باشند [31]. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر بر خلاف مطالعات قبلی نشان داد که زنان نسبت به مردان حمایت اطلاعاتی و ابزاری کمتری را درک می­کنند؛ در حالی که مطالعات قبلی نشان می­دهند که زنان و مردان در درک حمایت اطلاعاتی و ملموس تفاوتی با هم ندارند [10]. Vaux این موضوع را تأیید می­کند که مردان حمایت ملموس بیشتری را درک و دریافت می­کنند [32].

نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هر چه شدت بیماری قلبی بیشتر باشد، نمره‌های حمایت اجتماعی درک‌شده کمتر می­شود و طبق توضیحات قبلی هر چه نمره‌‌های حمایت اجتماعی کمتر باشد بیمار حمایت درک‌شده ضعیف­تری خواهد داشت. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشElal  و Krespi هم‌خوانی دارد [29]. البته Krumholz  و همکاران بیان می­کنند که بعید به نظر می‌رسد شدت بیماری بر حمایت عاطفی تاثیرگذار باشد [33]. بیمارانی که شدت بیماری‌شان بیشتر است، از سطح کیفیت زندگی پایین­تری برخوردارند. با توجه به این که حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی رابطه‌ای مستقیم دارند؛ بنابراین می­توان نتیجه گرفت که شدت بیماری باعث بروز علایم جسمی و روحی بیشتر و شدیدتری می­شود. بنابراین، این گروه از بیماران از سطح کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی پایین­تری برخوردارند [34]. از محدودیت­های پژوهش باید عنوان کرد که ممکن است واحدهای مورد پژوهش احساس واقعی خود را در پاسخ به سؤالات منعکس نکرده باشند. علاوه بر این، مطالعه حاضر سایر ابعاد حمایت اجتماعی مانند: بعد قیاسی، عزت نفس و ... را پوشش نداده است و بنابراین، در این حیطه­ها قابل تعمیم نمی­باشد. پیشنهاد می­شود در جوامع دیگر مطالعاتی در زمینه پایایی و روایی پرسش­نامه حاضر طراحی و اجرا شود. هم‌چنین، پیشنهاد می­شود که جهت برآورد حمایت اجتماعی و ابعاد مختلف آن و بررسی تأثیر مداخلات پرستاری بر بیماران مزمن، به خصوص مبتلایان به نارسایی قلبی، از این مقیاس استفاده شود. انجام یک پژوهش مقطعی و تکمیلی در زمینه ابعاد دیگر حمایت اجتماعی و منابع حمایت اجتماعی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب، می­تواند مسیر مناسبی برای پژوهش­های آتی در این موضوع باشد.

نتیجه‌گیری

مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس 30 گویه­ای حمایت اجتماعی درک‌شده توسط بیماران نارسایی قلبی دارای روایی و پایایی مناسب است و می‌تواند یک ابزار اختصاصی مناسب در جهت تعیین حمایت اجتماعی درک‌شده در مبتلایان به نارسایی قلبی باشد. این ابزار تمام جنبه‌های حمایت اجتماعی را پوشش نمی­دهد. این ابزار طوری طراحی شده که برای تمامی بیماران قابل درک است. همچنین قابلیت اجرایی بسیار خوبی داشته، کوتاه بوده و به آسانی قابل فهم است. این پرسش­نامه ممکن است به وسیله مصاحبه، خود‌اجرایی و یا از طریق ارسال پُستی اجرا شود. با توجه به نتایج حاصله می­توان از این پرسش‌نامه جهت بررسی حمایت اجتماعی درک‌شده در بیماران قلبی، ارتباط آن با شاخص­های دیگر و طراحی پژوهش­های آینده استفاده کرد. قطعاً نتایج تحقیقات آتی نقش مؤثری در بهبود ارائه مراقبت­های پرستاری خواهد داشت.

تشکر و قدردانی

پژوهش حاضر برگرفته از پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان می­باشد. پژوهشگران مراتب تقدیر و تشکر خود را از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی همدان به خاطر تأمین هزینه­های طرح، بیماران مبتلا به نارسایی قلبی که در این مطالعه شرکت کردند، مسئولان محترم بیمارستان اکباتان و جناب آقای محمودی اعلام می‌دارند.

 

References

  1. Keyvanara M, Hosseini SM, Emami P. Study of the relationship between socioeconomic status and controlling diabetes among patients admitted to specialized clinic of Dr. Gharazi hospital in Isfahan-2011. Jehp 2012; 1: 28. [Farsi]
  2. Congestive heart failure. Org [Homepage on the Internet]. America: American Heart Association, Inc; c 2000-01 [update 2015 August 12; cited 2002 jul 9]. Available from: htt://www. American Heart Associatio.org.
  3. Woodend AK, Sherrard H, Fraser M, Stuewe L, Cheung T, Struthers C. Telehome monitoring in patients with cardiac disease who are at high risk of readmission. Heart & lung 2008; 37(1): 36-45.
  4. Jones AM, O'Connell JE, Gray CS. Living and dying with congestive heart failure: addressing the needs of older congestive heart failure patients. Age and ageing 2003; 32(6): 566-8.
  5. Heo S, Lennie TA, Moser DK, Kennedy RL. Types of social support and their relationships to physical and depressive symptoms and health-related quality of life in patients with heart failure. Heart & Lung 2014; 43(4): 299-305.
  6. Cheraghi M, Salavati M, Moghimbeigi A. Association between Perceived Social Support and Quality of Life in Patients with heart failure. Iran Journal of Nursing 2012; 25(75): 21-31. [Farsi]
  7. Nabavi SH, Alipour F, Hejazi A, Rabani E, V R. Relationship between social support and mental health in older adults. Med J Mashhad Uni Med Sci 2014; 57(7): 841-6. [Farsi]
  8. Alipour A. The relationship of social support with immune parameters in healthy individuals: Assessment of the main effect model. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology 2006; 12(2): 134-9. [Farsi]
  9. Zamanzadeh V, Heidary M, Oshvandy KH, Lak Dizji S. Relationship between Quality of Life and Social Support in hemodialysis patients in Imam Khomeini and Sina educational hospitals of Tabriz University of medical sciences. J Tabriz Med Sci Uni 2007; 29(1): p. 54-49. [Farsi]
  10. Heo S, Lennie TA, Okoli C, Moser DK. Quality of life in patients with heart failure: ask the patients. Heart & Lung 2009; 38(2): 100-8. [Farsi]
  11.  Reevy GM, Maslach C. Use of social support: Gender and personality differences. Sex Roles 2001; 44(7-8): 437-59.
  12.  Kuntz KK. Social support and quality of life in women with congestive heart failure: The Ohio State University; 2006.
  13.  Emery CF, Frid DJ, Engebretson TO, Alonzo AA, Fish A, Ferketich AK, et al. Gender differences in quality of life among cardiac patients. Psychosomatic medicine 2004; 66(2): 190-7. [Farsi]
  14.  Tilden V, Nelson C. Social support. In: Lindeman C, McAthie M, editors. Fundamentals of contemporary nursing practice. W.B. Saunders Company; Philadelphia: 1999. pp. 857–874.
  15. Abbasi A, Asaiesh H, Hosseini SA, Qorbani M, Abdollahi AA, Rouhi G, et al. The relationship between functional performance in patients with heart failure and quality of life (QOL). ISMJ 2010; 13(1): 31-40. [Farsi]
  16.  Northouse LL, Swain MA. Adjustment of patients and husbands to the initial impact of breast cancer. Nursing Research 1987; 36(4): 221-5.
  17.  Heidarzadeh M, Ghahremanian A, Hagigat A, Yoosefi E. Relationship between quality of life and social support in stroke patients. Iran Journal of Nursing 2009; 22(59): 23-32.
  18.  Cohen S, Mermelstein R, Kamarck T, Hoberman HM. Measuring the functional components of social support. Social support: Theory, research and applications: Springer; 1985. p. 73-94.
  19.  Canty-Mitchell J, Zimet GD. Psychometric properties of the Multidimensional Scale of Perceived Social Support in urban adolescents. American journal of community psychology 2000; 28(3): 391-400.
  20.  Vaux A, Phillips J, Holly L, Thomson B, Williams D, Stewart D. The social support appraisals (SS-A) scale: Studies of reliability and validity. American Journal of Community Psychology 1986; 14(2): 195-218.
  21.  Eshaghi Seyed Reza, Farajzadegan Ziba, Babak Anahita. Lifestyle Questionnaire in Elderly. Journal of the Institute of Health Sciences 2010; 9(1): 91-9. [Farsi]
  22. Polit DF, Beck CT. Essentials of nursing research: appraising evidence for nursing practice. 8th ed. Philadelphia: Wolters Kluwer Health, Lippincott Williams & Wilkins; 2014.
  23. Lacasse Y, Godbout C, Series F. Health-related quality of life in obstructive sleep apnoea. European Respiratory Journal 2002; 19(3): 499-503.
  24.  Lawshe CH. A quantitative approach to content validity1. Personnel Psychology 1975; 28(4): 563-75.
  25. Polit DF, Beck CT, Owen SV. Is the CVI an acceptable indicator of content validity? Appraisal and recommendations. Research in nursing & health 2007; 30(4): 459-67.
  26.  Hyrkäs K, Appelqvist-Schmidlechner K, Oksa L. Validating an instrument for clinical supervision using an expert panel. International Journal of nursing studies 2003; 40(6): 619-25.

[27]  Fox DJ. Fundamentals of Nursing Research. 4th ed. USA: Appleton-Century-Crofts; 1982.

[28]  Burns N, Grove SK. Understanding nursing research. 2nd ed. Philadelphia: W.B. Saunders; 2003.

  1.  Elal G, Krespi M. Life events, social support and depression in haemodialysis patients. Journal of community & applied social psychology 1999; 9(1): 23-33.
  2.  Vázquez I, Valderrábano F, Fort J, Jofré R, López-Gómez JM, Moreno F, et al. Psychosocial factors and health-related quality of life in hemodialysis patients. Quality of Life Research 2005; 14(1): 179-90.
  3.  Gecková A, Van Dijk JP, Stewart R, Groothoff JW, Post D. Influence of social support on health among gender and socio‐economic groups of adolescents. The European Journal of Public Health 2003; 13(1): 44-50.
  4.  Vaux A. Variations in social support associated with gender, ethnicity, and age. Journal of Social issues 1985; 41(1): 89-110.
  5.  Krumholz HM, Butler J, Miller J, Vaccarino V, Williams CS, de Leon CFM, et al. Prognostic importance of emotional support for elderly patients hospitalized with heart failure. Circulation 1998; 97(10): 958-64.
  6.  Rafii F, Rambod M, Hosseini F. Perceived social support in hemodialysis Patients. Hayat 2009; 15(1): 5-12. [Farsi]

Development and Psychometric Evaluation of the Heart Failure Patients’ Perceived Social Support Inventory

M.A. Cheraghi[3], E. DavariDolatabadi[4]

Received: 14/09/2015      Sent for Revision: 14/11//2015     Received Revised Manuscript: 10/04/2016     Accepted: 07/05/2016

Background and Objectives: Perceived social support in  emotional, informational ,and instrumental dimensions  has an important role in minimizing the adverse effects of chronic health problems. Consequently, measuring social support is of paramount importance, particularly for evaluating supportive treatments provided to patients with heart failure (HF). The aim of this study was to evaluate the reliability and the validity of the HF patients’ perceived social support inventory.

Materials and Methods: This cross-sectional study was conducted in 2012 in Hamedan, Iran. Initially, five valid and standardized questionnaires were combined to generate a single inventory. The face and the content validity of the generated inventory were confirmed by 20 specialists in psychology and instrument development. Then, a convenience sample of 50 patients with HF was recruited and the validity and reliability of the inventory was assessed through calculating its content, face and construct validity, Cronbach’s alpha, and test-retest correlation coefficient. The data were analyzed through conducting the Kolmogrov-Smirnov and the Tukey’s tests and analysis of variance as well as calculating Cronbach’s alpha correlation coefficient. Measures of descriptive statistics such as mean and standard deviation were used for data presentation.

Results: The Content Validity Index and KMO were 0.92 and 0.817. The test-retest correlation coefficient and the Cronbach’s alpha of the inventory were α= 0.895 and 0.87, respectively. Moreover, examining the correlation of the scores of the inventory with the scores of a standardized social support questionnaire yielded a correlation coefficient of r = 0.654, denoting an acceptable validity.

Conclusion: The findings of the present study indicate that the HF Patients’ Perceived Social Support Inventory has an acceptable validity and reliability. Consequently, this inventory is an appropriate disease-specific inventory for measuring perceived social support among patients with HF.

Key words: Scale, Inventory, Social support, Heart failure, Validity, Reliability

Funding: This research was funded by Hamedan University of Medical Sciences.

Conflict of interest: None declared.

Ethical approval: The Ethics Committee of Hamedan University of Medical Sciences approved the study.

How to cite this article: Cheraghi MA, DavariDolatabadi E. Development and Psychometric Evaluation of the Heart Failure Patients’ Perceived Social Support Inventory. J Rafsanjan Univ Med Sci 2016; 15(3): 195-208. [Farsi]

 

[1]- دانشیار گروه آموزش پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران

[2]- (نویسنده مسئول) مربی گروه آموزش پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، باشگاه پژوهشگران
    جوان، اصفهان، ایران

   تلفن: 35354065-031، دورنگار: 35354065-031، پست الکترونیکی: nurse.davari@yahoo.com

[3]- Associate Prof., Dept. of Nursing, School of Nursing and Midwifery, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

[4]- MSc in Critical Care Nursing , Dept. of Nursing and Midwifery, Young Researchers And Elite Club, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran

(Corresponding Author) Tel: (031) 35354065, Fax: (031) 35354065, Email: nurse.davari@yahoo.com

نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: پرستاري
دریافت: 1394/5/26 | پذیرش: 1395/2/18 | انتشار: 1395/4/9

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb