مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 19، مرداد 1399، 446-431
استفاده از آلکیل بنزن سولفاناتهای خطی به عنوان نشانگر مولکولی جهت ردیابی آلودگی فاضلاب شهری در رودخانه عباسآباد (همدان) در سال 1398:
یک مطالعه توصیفی
فائزه جعفری[1]، نسرین حسنزاده[2]
دریافت مقاله: 13/3/99 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 26/3/99 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 1/4/99 پذیرش مقاله: 8/4/99
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای گذشته منابع مهم آبی در سراسر جهان در معرض ورود فاضلابهای خانگی، صنعتی و پسابهای کشاورزی قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین آلایندههای فاضلاب ترکیبات آلکیل بنزن سولفاناتهای خطی (Linear Alkylbenzene Sulphonate ; LASs) هستند. هدف این مطالعه، تعیین غلظت و ارزیابی ریسک سلامت این ترکیبات در رودخانه عباسآباد همدان است.
مواد وروشها: این مطالعه توصیفی در بهار سال 1398 بر روی آب رودخانه عباسآباد در 17 ایستگاه انجام شد. در این مطالعه از روش بهینه و اصلاح شده متیلن بلو جهت اندازهگیری مقدار LAS استفاده شد. پس از آماده سازی نمونهها با استفاده از روش متیلن بلو، فاز آلی نمونه جدا و جذب LAS با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 650 نانومتر قرائت شد و با استفاده از منحنی کالیبراسیون و جذب به دست آمده، غلظت LAS محاسبه شد. ارزیابی ریسک سلامت LAS با محاسبه شاخص ریسک RQ انجام شد.
یافتهها: نتایج، دامنه غلظت LAS را بین 65/2-11/0 و با میانگین 25/1 میلیگرم بر لیتر نشان داد. بر اساس مشاهدات میدانی، ورود فاضلابهای تصفیه نشده کاربریهای اطراف به داخل رودخانه عباسآباد، علت اصلی غلظت زیاد LAS شناخته شد. نتایج ارزیابی ریسک سلامت، عدم وجود ریسک در گروههای سنی مختلف را نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، در حال حاضر در رودخانه عباسآباد همدان از جانب ترکیبات LAS نگرانی قابل توجهی بر سلامت انسان وجود ندارد اما شایسته است از ورود فاضلابهای تصفیه نشده و یا با تصفیه ناکافی به منابع ارزشمند آبی جلوگیری شود.
واژههای کلیدی: آلکیل بنزن سولفانات خطی (LAS)، دترجنت، ریسک سلامت، رودخانه عباسآباد
مقدمه
افزایش شهرنشینی و فعالیتهای صنعتی در امتداد رودخانهها و اکوسیستمهای آبی سبب افزایش ورود پساب و فاضلاب به داخل اکوسیستمهای آبی شده است [1]. یکی از مهمترین آلایندههای فاضلاب که امروزه بیش از همه سلامت اکوسیستمهای آبی را در معرض آسیب قرارداده است، دترجنتها (Detergents) یا شویندهها هستند. مواد شوینده به دلیل داشتن یک یا چند سورفاکتانت (Surfactant) محصولات تمیزکننده موثری هستند [3-2]. سورفاکتانتها مواد شیمیایی آلی هستند و دارای خاصیت کفکنندگی، امولسیونکنندگی، انحلال، پراکنندگی و پاککنندگی هستند [3] و به چهار دسته آنیونی، کاتیونی، آمفوتریک و غیر یونی تقسیم میشوند [4]. یکی از رایجترین سورفاکتانتهای آنیونی، آلکیل بنزن سولفونات خطی (Linear alkylbenzene solphonate; LAS) است که تقریباً در 80 درصد از پاککنندههای خانگی استفاده میشود [5]. با توجه به کاربرد گسترده آنها در مواد شوینده و انواع مواد تمیزکننده، LASs ترکیبات رایج پساب شهری هستند و سطح آنها در آبهای سطحی بستگی به میزان تصفیه فاضلاب دارد [6-5].
به طور کلی، اکثر سورفاکتانتها با تصفیه فاضلاب معمولی به خوبی از بین میروند، اما برخی از سورفاکتانتها از تجزیه بیولوژیکی کمی در ترکیبات مادر برخوردار هستند و در صورت تصفیه ناکافی فاضلاب، به آبهای سطحی راه پیدا میکنند و امکان تجمع تدریجی آنها وجود دارد. از طرف دیگر برخی از محصولات در اثر تخریب سورفاکتانتها تشکیل میشوند و همراه با پساب خروجی از تصفیهخانهها در آبهای سطحی تخلیه میشوند [8-7]. تحرک زیاد LASsبه دلیل حلالیت در آب و قطبیتشان، آنها را به یک آلاینده خطرناک در منابع آب زیرزمینی و سطحی تبدیل کرده است [9]. آنها سبب ایجاد کف در سطح آب و کاهش کیفیت آب میشوند [8]. انحلال LASs در آب، انحلال آلایندههای دیگر را افزایش میدهد و بیشتر به محیطهای زندگی موجودات آبزی آسیب میرساند [10]. در خصوص اثرات LASs بر انسان اطلاعات ناچیزی در دسترس میباشد. در مطالعهای نشان داده شده است که LASs باعث سمیت سلولی وابسته به زمان و دوز در سلولهای Caco-2 روده انسان همراه با القاء استرس اکسیداتیو و به دنبال آن افزایش بیش از حد سطح کلسیم داخل سلولی میشوند [11]. LASs همچنین میتوانند به پوست انسان آسیب برسانند و چشمها را تحریک کنند [9-7].
مطالعات بسیاری آلودگیهای مرتبط با تخلیه فاضلاب را با استفاده از LASs به عنوان شاخصهای فعالیتهای انسانی و به طور گسترده نشانگر مولکولی تخلیه فاضلاب و آلاینده مطلق فاضلاب به اثبات رساندهاند [16-12]. به عنوان مثال مطالعات Riyahi Bakhtiari و همکاران در رسوبات سطحی تالاب بین المللی انزلی نشان داد تالاب انزلی در معرض ورود فاضلاب خام یا فاضلاب با تصفیه کم قرار دارد [16]. Balcıoğlu در مطالعات خود در نمونه آب سطحی 4 جزیره در استانبول نشان داد در یک جزیره غلظت LAS بیشتر از حد مجاز است که محقق دلیل این امر را جمعیت و گردشگری بیشتر در این جزیره نسبت به سایر جزایر عنوان کرده است [17].
در این مطالعه به منظور ارزیابی ریسک سلامت LAS از شاخص ارزیابی ریسک (Risk quotient; RQ) استفاده گردید. RQ مقدار ریسک اولیه برای ارزیابی سطح غربالگری است و در نتیجه مقایسه میزان مواجهه با میزان اثر به دست میآید. RQ حاصل با سطح مشخصی از نگرانی (Level of concern; LOC) مقایسه میشود، که نقطه شروع نگرانی را نشان میدهد. اگر RQ از LOC بیشتر باشد، نشاندهنده ایجاد خطر است. در این روش اگرچه لزوما یک تخمین واقعی از ریسک وجود ندارد، چون هیچ احتمال تخمینی برای تأثیر وجود ندارد، به طور کلی، هرچه میزان ریسک بالاتر باشد، احتمال وقوع خطرات احتمالی بیشتر خواهد بود [18].
این مطالعه اولین مطالعه بررسی و پایش حضور یا عدم حضور و ارزیابی ریسک سلامت LAS به عنوان آلاینده مطلق و نشانگر مولکولی تخلیه فاضلاب در شهر همدان است و تا قبل از این مطالعه هیچ دادهای مبنی بر حضور یا عدم حضور این گروه از آلایندهها در منابع آبهای سطحی شهر همدان انجام نشده است. به دلیل مجاورت منابع آبهای سطحی عمده در شهر همدان یا نواحی شهری و روستاهای اطراف و امکان ورود، نشت و تخلیه فاضلابها به صورت مستقیم به این آبها، لزوم انجام چنین مطالعات اولیهای کاملا ضروری است. هر چند که در مطالعات بعدی میتوان جزئیات کاملتر از این مطالعه انجام شود.
مواد و روشها
این مطالعه به صورت توصیفی بوده و در بهار 1398 (خرداد ماه) در رودخانه عباسآباد همدان صورت گرفت. استان همدان در گسترهای به مساحت 19491 کیلومتر مربع، در غرب ایران بین 33 درجه و 59 دقیقه تا 35 درجه و 44 دقیقه عرض شمالی و 47 درجه و 47 دقیقه تا 49 درجه و 30 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است [19]. رودخانه عباسآباد به طول 18 کیلومتر از دامنههای کوه فخرآباد در 12 کیلومتری جنوب غربی همدان سرچشمه میگیرد و در جهت جنوبی شمالی ادامه مسیر میدهد و پس از آبیاری باغهای روستایعباسآباد همدان در اراضیگراچقا به رودخانه خاکو میریزد. رودخانه عباسآباد به دلیل آن که دارای حوضهی آبریز کوهستانی و با شیبی تند است، دارای جریانی سریع است. این رودخانه به دلیل داشتن حوضهای برفی، دارای رژیمی دائمی است [20].
نمونهبرداری از رودخانه عباسآباد در 17 ایستگاه و از ساعت 18تا 3 صبح با در نظرگرفتن فاصله، کاربریهای اطراف و تعیین مراکز احتمالی ورود آلاینده و همچنین امکان دسترسی صورت گرفت (شکل 1). نمونهبرداری ابتدا از بالادست به سمت پایین دست صورت گرفت و سپس به دلیل تعداد کم ایستگاه از سمت پایین دست به بالادست نمونههای دیگری برداشت شد. در هر نقطه، نمونهبرداری از ستون آب و با 1 تکرار و در فواصل مناسب انجام شد. به منظور اندازهگیری LASs، 1 قطره هیدروکلریک اسید (HCL) جهت جلوگیری از تجزیه احتمالی LAS در ماتریس آب، به نمونهها اضافه و پس از قرار دادن نمونهها در یخدان سریعاً به آزمایشگاه انتقال داده شد [21].
