دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
متن کامل [PDF 767 kb]
(597 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1468 مشاهده)
متن کامل: (820 مشاهده)
مقاله مروری
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 20، آبان 1400، 932-921
مروری روایی بر اپیدمیولوژی فرهنگی
محسن رضائیان[1]
دریافت مقاله: 05/05/1400 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 20/06/1400 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 30/06/1400 پذیرش مقاله: 10/07/1400
چکیده
زمینه و هدف: فرهنگ را میتوان مجموعه «نظامهای اعتقادی» و «الگوهای رفتاری» در نظر گرفت که معمولاً در سطح محلی تعریف شدهاند. شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی، زمانی مصداق پیدا میکند که اپیدمیولوژیستها، از روشهای این دانش برای بررسی تأثیرات فرهنگی بر روی سلامت انسان در سطح جمعیتها، استفاده مینمایند. خوشبختانه در طول چند سال گذشته و به منظور دستیابی به اهداف شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی، درک متقابلی مابین انسانشناسان و متخصصان اپیدمیولوژی در حال شکلگیری است که براساس آن، همکاریهای بین رشتهای در حال گسترش است. از همین رو، نظر به اهمیت این شاخه از دانش اپیدمیولوژی در سلامت جوامع انسانی و با توجه به فقدان یک منبع مناسب فارسی در این زمینه، هدف از نگارش مقاله مروری حاضر، معرفی شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی برای خوانندگان فارسی زبان است.
واژههای کلیدی: اپیدمیولوژی، فرهنگ، اجتماع، اپیدمیولوژی فرهنگی، اپیدمیولوژی اجتماعی
مقدمه
شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی (Cultural epidemiology) زمانی مصداق پیدا میکند که اپیدمیولوژیستها از روشهای این دانش برای بررسی تأثیرات فرهنگی بر روی سلامت انسان در سطح جمعیتها، استفاده مینمایند. در این بررسیها مشخص میشود که آیا جنبههای گوناگون فرهنگی، تأثیرات مثبت یا منفی را بر روی سلامت انسانها ایفاء مینمایند. برای مشخص شدن این نکته، هم روشهای آماری کمی و هم بررسیهای کیفی به کار گرفته میشوند، تا رابطه علیتی مابین عوامل بیماریزا، رفتارها، خصوصیات روانشناختی و بیماریها و آسیبها مشخص گردد. در این دسته از مطالعات، دانشمندانی به ویژه با تخصص انسانشناسی فرهنگی (Cultural anthropology) و انسانشناسی پزشکی (Medical anthropology)، میتوانند همراه با جامعهشناسان (Sociologists) و روانشناسان (Psychologists)، به کمک اپیدمیولوژیستها بیایند [1].
خوشبختانه در طول چند سال گذشته، درک متقابلی مابین انسانشناسان و متخصصان اپیدمیولوژی در حال شکل گیری است که براساس آن، همکاریهای بین رشتهای در حال گسترش است. موضوعات بسیار مهمی نظیر تغییر فرهنگ و استرس، طبقهبندی اجتماعی و شناسایی سایر عوامل اجتماعی و متغیرهای فرهنگی مؤثر بر سلامت، مبنای این همکاریها را تشکیل میدهند. انسانشناسان، مفاهیم اپیدمیولوژیک نظیر خطر و آسیبپذیری را مورد انتقاد و گسترش قرار دادهاند. تیمهای مشترک انسانشناسان و اپیدمیولوژیستها برای افزایش اعتبار نتایج مطالعات خود روشهای جدیدی را ایجاد و مورد استفاده قرار دادهاند. پروژههای مشترک بین انسانشناسان و اپیدمیولوژیستها منجر به توصیفهای دقیقتر از رفتار انسان در زمینه بیماری و سلامت شده و در نتیجه طراحی مداخلات مناسبتر و مؤثرتر را امکانپذیر ساخته است [6-2].
از آنجایی که بیماریها و آسیبها اغلب در چارچوب ساختارهای اجتماعی و فرهنگی گسترش مییابند، همکاریهای مشترک بین انسانشناسان و اپیدمیولوژیستها مبنای شکلگیری شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی را ایجاد کرده است [6-1]. نظر به اهمیت این شاخه از دانش اپیدمیولوژی در سلامت جوامع انسانی و با توجه به فقدان یک منبع مناسب فارسی در این زمینه، هدف از نگارش مقاله مروری حاضر، معرفی شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی برای خوانندگان فارسی زبان است. از همین رو، در ادامه مقاله ابتداء به تعریف فرهنگ و جامعه و رابطه متقابل اپیدمیولوژی فرهنگی با اپیدمیولوژی اجتماعی خواهیم پرداخت. سپس، ضرورت پرداختن به موضوع اپیدمیولوژی اجتماعی و فرهنگی را به بحث خواهیم گذاشت. در انتهای مقاله نیز مثالهایی از مطالعات اپیدمیولوژی فرهنگی را به جهت درک بهتر موضوع ارائه خواهیم نمود.
تعریف فرهنگ و جامعه و رابطه متقابل اپیدمیولوژی فرهنگی با اپیدمیولوژی اجتماعی
فرهنگ را میتوان مجموعه «نظامهای اعتقادی» و «الگوهای رفتاری» در نظر گرفت که معمولاً در سطح محلی (Local) تعریف شده و اغلب اوقات ممکن است مورد مجادله قرار گرفته و تحت تأثیر شدید قدرت و اعتراض قرار گیرد. این در حالی است که واژه جامعه (Society)، به مجموعه افرادی اطلاق میگردد که با یکدیگر زندگی میکنند و در بسیاری از جهات رابطه متقابل دارند. از همین رو قواعدی را شکل میدهند که رفتارهای آنها را سرپرستی مینمایند. این قواعد در قالب نهادهایی نظیر: ازدواج، کار، زندگی خانوادگی، قانون و مذهب، شکل میگیرند [2-1].
از همین رو، دانش اپیدمیولوژی اجتماعی (Social epidemiology)، با تأثیر بر چنین قوانین و نهادهایی که بر روی سلامت انسان متمرکز شده است، سعی مینماید تا موضوعاتی از قبیل نابرابری اجتماعی (Social inequality)، درآمد (Income)، طبقه (Class)، حرفه (Occupation)، وابستگی مذهبی (Religious affiliation)، جنسیت (Gender) و نکاتی از این دست را، مورد مطالعه قرار دهد. در مقابل، اپیدمیولوژی فرهنگی نه تنها دنبال اندازهگیری این نکات است که چگونه معنا و اعتقاد، نقش خود را در سلامت و بیماری نشان میدهند، بلکه میخواهد اصولی که پشتوانه چنین تأثیراتی میباشند را نیز مشخص نماید. از همین رو، « اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» اگرچه اهداف متفاوتی را دنبال مینمایند، اما مکمل یکدیگر میباشند [2-1]. رابطه متقابل «اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» در دانش فراگیر اپیدمیولوژی را میتوان در تصویر 1 مشاهده نمود.
«اپیدمیولوژی فرهنگی» چگونه معنا و اعتقاد، نقش خود را در سلامت و بیماری نشان میدهند؟
|
« اپیدمیولوژی اجتماعی»
تأثیرات قوانین و نهادهای
اجتماعی بر روی سلامت انسان چیست؟
|
نابرابری اجتماعی، درآمد، طبقه، حرفه، مذهب، جنسیت و ....
|
تصویر 1- رابطه متقابل «اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» در دانش فراگیر اپیدمیولوژی
برای بیشتر روشن شدن اهداف متفاوت اما تکمیل کننده «اپیدمیولوژی اجتماعی» با « اپیدمیولوژی فرهنگی»، تروستل (Trostle) در مقاله خویش به مثال زیر تمسک جسته که در جدول 1 آمده است. جدول 1 نشان دهنده درصد بقاء در مسافرین کشتی معروف تایتانیک (Titanic)، پس از غرق شدن آن در سال 1912 میباشد. آمار ارائه شده در این جدول، به طور واضح گویای آن است که افراد متعلق به طبقه اقتصادی بالا، نسبت به سایر طبقات و خدمه کشتی، از میزان بقاء بالاتری برخوردار هستند. همچنین، زنان بیشتر از مردان و کودکان بیشتر از بزرگسالان، از میزان بقاء بالاتری برخوردار هستند. این که افراد در طبقه اقتصادی بالا از میزان بالاتری از بقاء برخوردار هستند به دلیل نزدیک بودن کابینهای آنها به قایقهای نجات، توجیهپذیر است و این توجیهی است که اپیدمیولوژی اجتماعی به آن استناد میکند. اما صرف نظر از این یافته مهم، این که در تمام طبقات اقتصادی، زنان بیشتر از مردان و کودکان بیشتر از بزرگسالان از درصد بقاء بیشتری برخوردار هستند، به دلیل یک اعتقاد فرهنگی است که هنگام سوانح دریانوردی رخ میدهد. این اعتقاد فرهنگی با عنوان: «کودکان و زنان مقدم هستند»، خود را نشان میدهد و این توجیهی است که اپیدمیولوژی فرهنگی به آن استناد مینماید [1].
جدول 1- درصد بقاء در مسافرین کشتی تایتانیک برحسب موقعیت اقتصادی، سن و جنسیت
جنس |
سن |
بزرگسال |
کودک |
مرد (درصد از نفر) |
وضعیت اقتصادی |
بالا |
6/32 % از 175 |
100 % از 5 |
متوسط |
3/8 % از 168 |
100% از 11 |
پایین |
2/16 % از 482 |
1/27% از 48 |
خدمه کشتی |
3/22 % از 863 |
- |
زن (درصد از نفر) |
وضعیت اقتصادی |
بالا |
2/97 % از 144 |
100 % از 1 |
متوسط |
0/86 % از 93 |
100 % از 130 |
پایین |
1/46 % از 165 |
2/45 % از 31 |
خدمه کشتی |
0/87 % از 23 |
- |
ضرورت پرداختن به موضوع اپیدمیولوژی اجتماعی و فرهنگی
تصویر 2، تاریخچه طبیعی بیماریها و آسیبها را نشان میدهد. بر اساس این تصویر، افراد مستعد (Susceptible) ابتلاء به بیماریها و یا آسیبها، با عوامل خطر (Risk factors) برخورد مینمایند. پس از طی مدت زمانی، تغییرات پاتولوژیک در بدن افراد رخ میدهد. از آنجایی که این تغییرات پاتولوژیک به راحتی قابل تشخیص نیستند، این دوره را با عنوان دوره تحت بالینی (Subclinical) نام نهادهاند. با شروع علایم بیماری یا آسیب، فرد از مرحله تحت بالینی به مرحله بالینی (Clinical) عبور میکند و در جایی از این مرحله، بیماری وی تشخیص داده میشود. در سیر طبیعی بیماری، اگر کاری برای فرد مبتلا انجام نشود، وی از مرحله کلینیکی به مرحله بهبودی (Recovery)، ناتوانی (Disability) و یا مرگ (Death) منتقل میشود [7].