جلد 20، شماره 8 - ( 8-1400 )                   جلد 20 شماره 8 صفحات 932-921 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rezaeian M. A Narrative Review on Cultural Epidemiology. JRUMS 2021; 20 (8) :921-932
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6124-fa.html
رضائیان محسن. مروری روایی بر اپیدمیولوژی فرهنگی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1400; 20 (8) :921-932

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6124-fa.html


دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
متن کامل [PDF 767 kb]   (597 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1468 مشاهده)
متن کامل:   (820 مشاهده)
 
مقاله مروری
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 20، آبان 1400، 932-921
 
 
 
مروری روایی بر اپیدمیولوژی فرهنگی
 
 
 
 
محسن رضائیان[1]
 
 
 
دریافت مقاله: 05/05/1400 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 20/06/1400 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 30/06/1400 پذیرش مقاله: 10/07/1400
 
 
 
 
چکیده
زمینه و هدف: فرهنگ را می‌توان مجموعه «نظام‌های اعتقادی» و «الگوهای رفتاری» در نظر گرفت که معمولاً در سطح محلی تعریف شده‌اند. شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی، زمانی مصداق پیدا می‌کند که اپیدمیولوژیستها، از روش‌های این دانش برای بررسی تأثیرات فرهنگی بر روی سلامت انسان در سطح جمعیت‌ها، استفاده می‌نمایند. خوشبختانه در طول چند سال گذشته و به منظور دستیابی به اهداف شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی، درک متقابلی مابین انسان‌شناسان و متخصصان اپیدمیولوژی در حال شکل­گیری است که براساس آن، همکاری‌های بین رشته‌ای در حال گسترش است. از همین رو، نظر به اهمیت این شاخه از دانش اپیدمیولوژی در سلامت جوامع انسانی و با توجه به فقدان یک منبع مناسب فارسی در این زمینه، هدف از نگارش مقاله مروری حاضر، معرفی شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی برای خوانندگان فارسی زبان است.
واژه­های کلیدی: اپیدمیولوژی، فرهنگ، اجتماع، اپیدمیولوژی فرهنگی، اپیدمیولوژی اجتماعی
 
 
 
مقدمه
شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی (Cultural epidemiology) زمانی مصداق پیدا می‌کند که اپیدمیولوژیست‌ها از روش‌های این دانش برای بررسی تأثیرات فرهنگی بر روی سلامت انسان در سطح جمعیت‌ها، استفاده می‌نمایند. در این بررسی‌ها مشخص می‌شود که آیا جنبه‌های گوناگون فرهنگی، تأثیرات مثبت یا منفی را بر روی سلامت انسان‌ها ایفاء می‌نمایند. برای مشخص شدن این نکته، هم روش‌های آماری کمی و هم بررسی‌های کیفی به کار گرفته می‌شوند، تا رابطه علیتی مابین عوامل بیماری‌زا، رفتارها، خصوصیات روان­شناختی و بیماری‌ها و آسیب‌ها مشخص گردد. در این دسته از مطالعات، دانشمندانی به ویژه با تخصص انسان‌شناسی فرهنگی (Cultural anthropology) و انسان‌شناسی پزشکی (Medical anthropology)، می‌توانند همراه با جامعه‌شناسان (Sociologists) و روان­شناسان (Psychologists)، به کمک اپیدمیولوژیست‌ها بیایند [1].
خوشبختانه در طول چند سال گذشته، درک متقابلی مابین انسان‌شناسان و متخصصان اپیدمیولوژی در حال شکل گیری است که براساس آن، همکاری‌های بین رشته‌ای در حال گسترش است. موضوعات بسیار مهمی نظیر تغییر فرهنگ و استرس، طبقه­بندی اجتماعی و شناسایی سایر عوامل اجتماعی و متغیرهای فرهنگی مؤثر بر سلامت، مبنای این همکاری‌ها را تشکیل می‌دهند. انسان‌شناسان، مفاهیم اپیدمیولوژیک نظیر خطر و آسیب‌پذیری را مورد انتقاد و گسترش قرار داده‌اند. تیم‌های مشترک انسان‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها برای افزایش اعتبار نتایج مطالعات خود روش­های جدیدی را ایجاد و مورد استفاده قرار داده‌اند. پروژههای مشترک بین انسان‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها منجر به توصیف‌های دقیق‌تر از رفتار انسان در زمینه بیماری و سلامت شده و در نتیجه طراحی مداخلات مناسب‌تر و مؤثرتر را امکان­پذیر ساخته است [6-2].
از آن­جایی که بیماری‌ها و آسیب‌ها اغلب در چارچوب ساختارهای اجتماعی و فرهنگی گسترش می‌یابند، همکاری‌های مشترک بین انسان‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها مبنای شکل‌گیری شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی را ایجاد کرده است [6-1]. نظر به اهمیت این شاخه از دانش اپیدمیولوژی در سلامت جوامع انسانی و با توجه به فقدان یک منبع مناسب فارسی در این زمینه، هدف از نگارش مقاله مروری حاضر، معرفی شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی برای خوانندگان فارسی زبان است. از همین رو، در ادامه مقاله ابتداء به تعریف فرهنگ و جامعه و رابطه متقابل اپیدمیولوژی فرهنگی با اپیدمیولوژی اجتماعی خواهیم پرداخت. سپس، ضرورت پرداختن به موضوع اپیدمیولوژی اجتماعی و فرهنگی را به بحث خواهیم گذاشت. در انتهای مقاله نیز مثال‌هایی از مطالعات اپیدمیولوژی فرهنگی را به جهت درک بهتر موضوع ارائه خواهیم نمود.
تعریف فرهنگ و جامعه و رابطه متقابل اپیدمیولوژی فرهنگی با اپیدمیولوژی اجتماعی
فرهنگ را می‌توان مجموعه «نظام‌های اعتقادی» و «الگوهای رفتاری» در نظر گرفت که معمولاً در سطح محلی (Local) تعریف شده و اغلب اوقات ممکن است مورد مجادله قرار گرفته و تحت تأثیر شدید قدرت و اعتراض قرار گیرد. این در حالی است که واژه جامعه (Society)، به مجموعه افرادی اطلاق می‌گردد که با یکدیگر زندگی می‌کنند و در بسیاری از جهات رابطه متقابل دارند. از همین رو قواعدی را شکل می‌دهند که رفتارهای آن‌ها را سرپرستی می‌نمایند. این قواعد در قالب نهادهایی نظیر: ازدواج، کار، زندگی خانوادگی، قانون و مذهب، شکل می‌گیرند [2-1].
از همین رو، دانش اپیدمیولوژی اجتماعی (Social epidemiology)، با تأثیر بر چنین قوانین و نهادهایی که بر روی سلامت انسان متمرکز شده است، سعی می‌نماید تا موضوعاتی از قبیل نابرابری اجتماعی (Social inequality)، درآمد (Income)، طبقه (Class)، حرفه (Occupation)، وابستگی مذهبی (Religious affiliation)، جنسیت (Gender) و نکاتی از این دست را، مورد مطالعه قرار دهد. در مقابل، اپیدمیولوژی فرهنگی نه تنها دنبال اندازه‌گیری این نکات است که چگونه معنا و اعتقاد، نقش خود را در سلامت و بیماری نشان می‌دهند، بلکه می‌خواهد اصولی که پشتوانه چنین تأثیراتی می‌باشند را نیز مشخص نماید. از همین رو،  « اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» اگرچه اهداف متفاوتی را دنبال می‌نمایند، اما مکمل یکدیگر می‌باشند [2-1]. رابطه متقابل «اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» در دانش فراگیر اپیدمیولوژی را میتوان در تصویر 1 مشاهده نمود.
 
دانش فراگیر اپیدمیولوژی
 
 
 
«اپیدمیولوژی فرهنگی»               چگونه معنا و اعتقاد،                    نقش خود را در سلامت                  و بیماری نشان می‌دهند؟
« اپیدمیولوژی اجتماعی»    
تأثیرات قوانین و نهادهای
اجتماعی بر روی سلامت انسان چیست؟
نابرابری اجتماعی، درآمد، طبقه، حرفه، مذهب، جنسیت و ....
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

تصویر 1- رابطه متقابل «اپیدمیولوژی فرهنگی» و «اپیدمیولوژی اجتماعی» در دانش فراگیر اپیدمیولوژی
 
 
برای بیش‌تر روشن شدن اهداف متفاوت اما تکمیل کننده «اپیدمیولوژی اجتماعی» با « اپیدمیولوژی فرهنگی»، تروستل (Trostle) در مقاله خویش به مثال زیر تمسک جسته که در جدول 1 آمده است. جدول 1 نشان دهنده درصد بقاء در مسافرین کشتی معروف تایتانیک (Titanic)، پس از غرق شدن آن در سال 1912 می‌باشد. آمار ارائه شده در این جدول، به طور واضح گویای آن است که افراد متعلق به طبقه اقتصادی بالا، نسبت به سایر طبقات و خدمه کشتی، از میزان بقاء بالاتری برخوردار هستند. هم­چنین، زنان بیش‌تر از مردان و کودکان بیش‌تر از بزرگسالان، از میزان بقاء بالاتری برخوردار هستند. این که افراد در طبقه اقتصادی بالا از میزان بالاتری از بقاء برخوردار هستند به دلیل نزدیک بودن کابین‌های آن‌ها به قایق‌های نجات، توجیه‌پذیر است و این توجیهی است که اپیدمیولوژی اجتماعی به آن استناد می­کند. اما صرف نظر از این یافته مهم، این که در تمام طبقات اقتصادی، زنان بیش‌تر از مردان و کودکان بیش‌تر از بزرگسالان از درصد بقاء بیش‌تری برخوردار هستند، به دلیل یک اعتقاد فرهنگی است که هنگام سوانح دریانوردی رخ می‌دهد. این اعتقاد فرهنگی با عنوان: «کودکان و زنان مقدم هستند»، خود را نشان می‌دهد و این توجیهی است که اپیدمیولوژی فرهنگی به آن استناد می‌نماید [1].
 
جدول 1- درصد بقاء در مسافرین کشتی تایتانیک برحسب موقعیت اقتصادی، سن و جنسیت
 
جنس سن
بزرگسال     کودک
                                                            مرد (درصد از نفر)
وضعیت اقتصادی بالا 6/32 % از 175  100 % از 5
متوسط 3/8 % از 168 100% از 11
پایین 2/16 % از 482 1/27% از 48
خدمه کشتی 3/22 % از 863 -
                                                              زن (درصد از نفر)
وضعیت اقتصادی بالا 2/97 % از 144 100 % از 1
متوسط 0/86 % از 93 100 % از 130
پایین 1/46  % از 165 2/45 % از 31
خدمه کشتی 0/87 % از 23 -
 
 
 
ضرورت پرداختن به موضوع اپیدمیولوژی اجتماعی و فرهنگی
تصویر 2، تاریخچه طبیعی بیماری‌ها و آسیب­ها را نشان می­دهد. بر اساس این تصویر، افراد مستعد (Susceptible) ابتلاء به بیماری‌ها و یا آسیب‌ها، با عوامل خطر (Risk factors) برخورد می‌نمایند. پس از طی مدت زمانی، تغییرات پاتولوژیک در بدن افراد رخ می­دهد. از آن­جایی که این تغییرات پاتولوژیک به راحتی قابل تشخیص نیستند، این دوره را با عنوان دوره تحت بالینی (Subclinical) نام نهاده‌اند. با شروع علایم بیماری یا آسیب، فرد از مرحله تحت بالینی به مرحله بالینی (Clinical) عبور می­کند و در جایی از این مرحله، بیماری وی تشخیص داده می­شود. در سیر طبیعی بیماری، اگر کاری برای فرد مبتلا انجام نشود، وی از مرحله کلینیکی به مرحله بهبودی (Recovery)، ناتوانی (Disability) و یا مرگ (Death) منتقل می­شود [7].
 

تصویر 2- تاریخچه طبیعی بیماری‌ها و آسیب­ها
 
اما بر اساس نظر تروستل (Trostle)، نکته‌ای که در این تصویر نهفته است آن است که شرایط اجتماعی و فرهنگی نه تنها بر روی مواجهه تأثیر می‌گذارند بلکه تعیین کننده آن است که چه کسانی مواجهه پیدا می­نمایند [1]. برای مثال، هنگامی که بلایای طبیعی رخ می‌دهند، معمولاً فقیرترین افراد، بیش‌ترین مواجهه و در نتیجه بیش‌ترین صدمه­ها را خواهند دید. افراد فقیر، خانه‌های خود را معمولاً از مصالح ارزان قیمت تهیه و آن­ها را جاهایی بنا می‌نمایند که در معرض رخداد بیش‌ترین بلاهای طبیعی است. بنابراین، به هنگام رخداد آسیب‌های طبیعی نظیر سونامی، سیل، طوفان و زلزله، فرهنگ اجتماعی تعیین کننده آن است که چه کسانی بیش‌ترین مواجهه و در نتیجه بیش‌ترین صدمات را داشته باشند [11-8].
فرهنگ و شرایط اجتماعی هم­چنین، تعیین کننده آن است که چه چیزی جزء علایم بالینی بیماری در نظر گرفته شود و کی بیماری تشخیص داده شود. مثال بارز آن رخداد شیستوزومیازیس در برخی جوامع عقب مانده در سال‌های قبل بود. در این جوامع که پسر بچه‌ها اجازه دارند در آب‌ها شنا نمایند، بیش‌تری از سایرین به شیستوزوما مبتلا می­شوند. علامت بارز بیماری که دفع خون در ادرار است، توسط اعضاء جامعه به جای بیماری، نشانه­ای از بلوغ پسران در نظر گرفته می‌شود، یعنی معادل رخداد قاعدگی در دختران. برای نمونه، از دوران باستان تا اوایل قرن بیستم، علامت خون‌ادراری در شیستوزمیازیس در مصر، نشان بلوغ و مناسک گذار در پسرها، محسوب میگردید [13-12].
هم­چنین، فرهنگ و شرایط اجتماعی و سیاسی تعیین کننده آن است که افراد پس از آن­که به بروز علایم پی می‌برند، چه زمانی به چه مراکزی مراجعه نموده و بیماری آن‌ها چه زمانی تشخیص داده شود و سرانجام بیماری آن‌ها چه شود. برای مثال، در عالمگیری اخیر بیماری کووید-19، شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر هر جامعه، تعیین کننده شیوه مقابله آن جامعه با همه‌گیری بوده است [14]. در کشور برزیل، به علت روی کار بودن رئیس جمهوری که دید صحیحی به بیماری کووید-19 نداشته است، یکی از بدترین شرایط از نظر افزایش میزان­های ابتلاء و میرایی رقم خورده است. در این کشور هم­چنین، به دلایل تاریخی مبتنی بر نژادپرستی ساختاری، سیاه‌پوستان کشور بیش‌ترین صدمه ناشی از عالمگیری اخیر بیماری کووید-19 را متحمل شده­اند [15].
در حالی که در کشور نیوزیلند به علت آن که نخست وزیر این کشور به شدت هدف کنترل همه‌گیری را تعقیب می‌نمود، یکی از بهترین شرایط از نظر پایین بودن میزان‌های ابتلاء و میرایی رقم خورده است [17-16]. پژوهشگران معتقد هستند که درس‌های بسیار اساسی از واکنش دولت نیوزیلند به همه‌گیری را می‌توان آموخت. برای نمونه، ارزیابی سریع، مبتنی بر علم، مرتبط با اقدامات زودهنگام و قاطع دولت، بسیار حیاتی بود. اجرای مداخلات در سطوح مختلف نظیر اقدامات کنترل مرزی، اقدامات کنترل انتقال جامعه و اقدامات کنترل مبتنی بر مورد، همگی به شکل مثمرثمری به مرحله اجرا درآمدند و بالاخره، نخست وزیر جاسیندا آردن (Jacinda Ardern)، رهبری همدلانه‌ای را ارائه داد که به طور مؤثر، پیامهای اصلی را به مردم منتقل میکرد. وی در عمل، رهبری یک تیم 5 میلیون نفری برای مبارزه با همه‌گیری را به شکل عالمانه‌ای ارائه کرد که منجر به اعتماد عمومی بالا و پای­بندی به معیارهای نسبتاً سنگین، برای کنترل همه‌گیری شد [18].
مثال­هایی از مطالعات اپیدمیولوژی فرهنگی
راقم این سطور نیز در مطالعات متعدد خود پیرامون اپیدمیولوژی خودسوزی، نقش بسیار بارز فرهنگ در زمینه رخداد این پدیده را نشان داده است. بنابراین، آن­چه که در ادامه می‌آید اشاره‌ای کلی به مهم­ترین جنبه‌های فرهنگی خودسوزی است:
به طور کلی، خودسوزی پدیده‌ای است که در مجموعه مطالعات بین­المللی پیرامون خودکشی، کم‌تر به آن توجه شده است [19]. با این حال، مطالعات موجود نشان می‌دهند که خودسوزی به عنوان یکی از روش‌های خشن خودکشی با میزان کشندگی بالای هفتاد درصد، در فرهنگ‌های مختلف، در سه حالت دیده می‌شود. نخست، در کشورهای با درآمد بالا است که خودسوزی با درصد بسیار کمی، شاید کم‌تر از یک درصد تمام موارد خودکشی، بیش‌تر در مردان نسبتاً مسن دیده می­شود که دارای سابقه ابتلاء به بیماری‌های روانی هستند [23-20]. 
شکل دوم، خودسوزی در کشورهایی نظیر ویتنام، کره جنوبی و اخیراً در برخی از کشورهای عربی نظیر تونس دیده شده است که در آن مردان میانسال به دلیل اعتراض نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعه، خود را به آتش می‌کشانند. این روش خودکشی، معمولاً خیلی سریع توسط رسانه‌های اجتماعی بازتاب یافته و در برخی موارد به عنوان یک ابزار قدرتمند در تغییر وضع موجود عمل می‌نماید [23-20].
نوع سوم، خودسوزی که اغلب در شبه قاره هند و برخی کشورهای خاورمیانه نظیر افغانستان، پاکستان، ایران و مناطق کردنشین کشور عراق رخ می‌دهد، خودسوزی در زنان تازه ازدواج کرده است که از سواد کمی برخوردار می‌باشند. گاهی اوقات، خودسوزی در این گروه خاص ممکن است حتی تا هشتاد درصد موارد خودکشی را در برگیرد. جنبه فرهنگی بسیار قوی در این موارد خودسوزی در این است که زنان در اعتراض به شرایط موجود، خود را به آتش می­کشانند [26-24].
این شیوه خودسوزی به شکلی است که راقم این سطور از آن تحت عنوان «کمربند جغرافیایی خودسوزی» نام برده است، چرا که بخش‌هایی از کشورهای بنگلادش، سری‌لانکا، هندوستان، پاکستان، افغانستان، ایران و کردستان عراق، درگیر این مشکل هستند [28-27]. تصویر 3 نشان دهنده کمربند جغرافیایی خودسوزی است.
 
 

شکل 3- کمربند جغرافیایی خودسوزی
 
شواهد موجود نشان می‌دهد که تبادلات فرهنگی مابین این کشورها، سبب شده است که ایده خودسوزی زنان جوان شوهر مرده از هندوستان که به عنوان مبدأ و منشاء این روش شناخته می‌شود، به سایر کشورها نفوذ نموده است. در این رابطه، می‌توان از منظومه «سوز و گداز» که توسط شاعر پارسیگوی به نام خبوشانی که در قرن شانزدهم میلادی به رشته تحریر در آمده است، یاد نمود. این شاعر، در سفرهایی که به هند داشته است شاهد پدیده خودسوزی بوده است که در آن، زنان بیوه هندو در کنار سوزاندن جسد شوهرشان، خود را نیز به آتش می‌کشیدند. وی این واقعه را در قالب منظومه‌ای که بعداً با اشکال مینیاتوری مصور شده است، به نظم در آورده است [29].
هنوز نسخه‌ای دیجیتالی از این کتاب با دسترسی رایگان در کتابخانه والترز (Walters) وجود دارد. تصویر 4، نشان دهنده مینیاتوری از این کتاب است که پدیده خودسوزی را مصور نموده است. این منظومه، نشان می‌دهد که چطور اعتقادات فرهنگی می‌توانند به شیوه‌های مختلف از یک جامعه به جامعه دیگر نفوذ کرده و در حین نفوذ خود، تغییر ماهیت یابند. برای مثال، اگرچه در منظومه سوز و گداز، خودسوزی یک زن هندو بر سر جنازه شوهرش به عنوان یک عمل عاشقانه به تصویر کشیده شده است، اما امروزه در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه، خودسوزی به عنوان یک عمل اعتراض­آمیز در مقابل شرایط اجتماعی-اقتصادی موجود، رخ می‌دهد [29].

شکل 4- مینیاتوری از منظومه سوز و گذاز
هم­چنین، کنکاش در برخی اشعار شعرای نامدار پارسی زبان، ممکن است نشان دهد که به ظاهر خودسوزی در این اشعار، ترویج شده است. برای نمونه، می­توان به بیت زیر از حافظ اشاره  نمود:
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون 
                 آتش درافکنم به همه رخت و بخت خویش
اگرچه ممکن است که در ظاهر، تفسیر این بیت دلالت بر انجام خودسوزی داشته باشد، اما در باطن، مراد از آتش درافکندن، ناظر بر پالایش و تسویه روحی و روانی است. این در حالی است که اگر مراد واقعی شاعر در تفسیر شعر رعایت نگردد، ممکن است به شیوع پدیده خودسوزی در جوامع پارسی زبان، بی­انجامد [30].
در خاتمه، توجه به این نکته ضروری است که استراتژی‌های پیش­گیری از پدیده‌ای مانند خودسوزی که این­گونه در تار و پود فرهنگ جوامع تنیده شده است، تنها با کمک و بهره‌گیری از ظرفیت­های فرهنگی جوامع امکانپذیر خواهد بود [36-31].
نتیجهگیری
از آن­جایی که بیماری‌ها و آسیب‌ها اغلب در چارچوب ساختارهای اجتماعی و فرهنگی گسترش می‌یابند، همکاری‌های مشترک بین انسان‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها، مبنای شکل‌گیری شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی را ایجاد کرده است. نظر به اهمیت این شاخه از دانش اپیدمیولوژی در سلامت جوامع انسانی و با توجه به فقدان یک منبع مناسب فارسی در این زمینه، مقاله مروی حاضر، با هدف معرفی شاخه اپیدمیولوژی فرهنگی برای خوانندگان فارسی زبان به رشته تحریر درآمد. در این مقاله، ابتداء به تعریف فرهنگ و جامعه و رابطه متقابل اپیدمیولوژی فرهنگی با اپیدمیولوژی اجتماعی اشاره شد. سپس، ضرورت پرداختن به موضوع اپیدمیولوژی اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفت. در انتهای مقاله نیز مثال‌هایی از مطالعات اپیدمیولوژی فرهنگی در زمینه خودسوزی و با استفاده از تجربیات نگارنده، جهت درک بهتر موضوع، ارائه گردید.
 
 
 
 
References
 
 
 
[1] Trostle JA. Cultural Epidemiology. International Encyclopedia of Public Health 2008; 48–56.
[2] Trostle JA. Sommerfeld J. Medical anthropology and epidemiology. Annu Rev Anthropol 1996. 25: 253–74.
[3] DiGiacomo SM. Can there be a "cultural epidemiology". Med Anthropol Q 1999; 13(4): 436-57.
[4] Béhague DP, Gonçalves H, Victora CG. Anthropology and Epidemiology: learning epistemological lessons through a collaborative venture. Cien Saude Colet 2008; 13(6): 1701-10.
[5] Knauth DR. Beyond method: constructing "anthropoepidemiological" methods. Cien Saude Colet 2008; 13(6): 1711-2.
[6] Leal OF. Is epidemiology beginning to dialogue with anthropology? Cien Saude Colet 2008; 13(6): 1712-3.
[7] Porta, M, ed. (2014). "Natural history of disease". A Dictionary of Epidemiology (5th ed.). Oxford: Oxford University Press. Pp: 193–4.
[8] Rezaeian M. Poverty and Natural Disasters. JRUMS 2008; 7 (3): 145-6.
[9] Kim N. How much more exposed are the poor to natural disasters? Global and regional measurement. Disasters 2012; 36(2): 195-211.
[10] Rezaeian, M. The association between natural disasters and violence: a systematic review of the literature and a call for more epidemiological studies. J Res Med Sci 2013; 18: 1103-7.
[11] Daoud A, Halleröd B, Guha-Sapir D. What Is the Association between Absolute Child Poverty, Poor Governance, and Natural Disasters? A Global Comparison of Some of the Realities of Climate Change. PLoS One 2016; 11(4): e0153296.
[12] Kloos, H; Rosalie, D. The Paleoepidemiology of Schistosomiasis in Ancient Egypt. Human Ecology Review 2002; 9 (1): 14–25.
[13] Rutherford, P. The Diagnosis of Schistosomiasis in Modern and Ancient Tissues by Means of Immunocytochemistry. Chungara, Revista de Antropología Chilena 2000; 32 (1). ISSN 0717-7356.
[14] Scott L Greer, Elizabeth J King, Elize Massard da Fonseca, Andre Peralta-Santos. The comparative politics of COVID-19: The need to understand government responses Glob Public Health. 2020 Sep; 15(9): 1413-16.
[15] Roberta Gondim de Oliveira , Ana Paula da Cunha, Ana Giselle Dos Santos Gadelha, Christiane Goulart Carpio, Rachel Barros de Oliveira, Roseane Maria Corrêa. Racial inequalities and death on the horizon: COVID-19 and structural racism. Cad Saude Publica 2020; 36(9): e00150120.
[16] Sarah Jefferies, Nigel French, Charlotte Gilkison, Giles Graham, Virginia Hope, Jonathan Marshall, et al. COVID-19 in New Zealand and the impact of the national response: a descriptive epidemiological study. Lancet Public Health 2020 Nov;5(11): e612-e623.
[17] Robert A. Lessons from New Zealand's COVID-19 outbreak response. Lancet Public Health 2020 Nov;5(11):e569-e570.
[18] Michael G Baker 1, Nick Wilson 1, Andrew Anglemyer. Successful Elimination of Covid-19 Transmission in New Zealand. N Engl J Med  2020; 383(8): e56.
[19] Rezaeian, M. The WHO well known report on preventing suicide has neglected self-immolation. Burns. 2018; 44(1): 238-9.
[20] Rezaeian, M. Epidemiology of self-immolation. Burns. 2013; 39(1): 184-6.
[21] Rezaeian, M. Why it is so important to prevent self-immolation? Burns 2013; 39(6): 1322-3.
[22] Rezaeian, M. Self-immolation as a proxy measure for unmet needs among the vulnerable. Burns 2015; 41(2): 417-8.
[23] Rezaeian M. Social campaigns are needed to stop any forms of self-immolation. Burns 2014; 40(2): 356-7.
[24] Rezaeian, M. Does Durkheim's theory hold any truths for modern day self-immolation? BAU Journal - Health and Wellbeing. 2018; 1(1): Article 6.
[25] Rezaeian, M. Self-Immolation in Women: Addressing an Urgent Human Crisis. Int J High Risk Behav Addict 2017; 6(1): e30976.
[26] Rezaeian, M. Self-immolation in Afghan females. Burns 2015; 41(3) :642-643.
[27] Rezaeian, M. The geographical belt of self-immolation. Burns 2017; 43(1): 245-6.
[28] Rezaeian, M. The prevention strategies for the geographical belt of self-immolation. Burns 2017; 43(8): 1818.
[29] Rezaeian, M. Self-immolation: The literacy history between India and Iran. Iran J Psychiatry Behav Sci 2015; 9(4): e1581.
[30] Rezaeian, M. Self-immolation: A cultural view. Burns 2016; 42(8): 1877.
[31] Rezaeian, M. Integrating social epidemiological methods into self-immolation studies. Burns 2014; 40(2): 361-2.
[32] Rezaeian, M. Self-immolation studies: integrating quantitative and qualitative approaches. Burns 2014; pii: S0305-4179(14)00221-6.
[33] Rezaeian, M. The application of translational epidemiology in self-immolation prevention strategies. Burns 2016; pii: S0305-4179(15) 00242-9.
[34] Rezaeian M. A Narrative Review on Epidemiology of Self-Immolation. JRUMS 2016; 15 (6): 563-74.
[35] Rezaeian, M. Global taskforce is needed to prevent self-immolation. Burns 2019; 45(7): 1735-36.
[36] Rezaeian, M. The unique characteristics of self-immolation compared to other types of suicide: What does this imply? Burns 2021; In Press. .


 
 


 
[1]- استاد گروه آموزشی اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکده پزشکی، مرکز تحقیقات محیط کار، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان،
رفسنجان، ایران
 تلفن: 31315123-034، دورنگار:، 31315123-034، پست الکترونیکی: moeygmr2@yahoo.co.uk
نوع مطالعه: مقاله مروري | موضوع مقاله: آمار و اپيدميولوژي
دریافت: 1400/5/5 | پذیرش: 1400/8/28 | انتشار: 1400/8/28

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb