Ethics code: IR.IAU.CTB.REC.1400.044
Jahangiri J, Ranjbaripour T, Pashang S, Tarimoradi A, Bahrami hidaji M. Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study. JRUMS 2022; 21 (6) :625-642
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6539-fa.html
جهانگیری جهانگیر، رنجبری پور طاهره، پاشنگ سارا، تاری مرادی آرزو، بهرامی هیدجی مریم. طراحی و آزمون الگوی پیشبینی سازگاری با درد بر اساس سبکهای دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (6) :625-642
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6539-fa.html
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
متن کامل [PDF 542 kb]
(633 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1002 مشاهده)
متن کامل: (929 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، شهریور 1401، 642-625
طراحی و آزمون الگوی پیشبینی سازگاری با درد بر اساس سبکهای دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400: یک مطالعه توصیفی
جهانگیر جهانگیری[1]، طاهره رنجبریپور[2]، سارا پاشنگ[3]، آرزو تاریمرادی[4]، مریم بهرامیهیدجی[5]
دریافت مقاله: 24/02/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 25/04/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 06/06/1401 پذیرش مقاله: 08/06/1401
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه درد برای ادامه حیات ضروری است، ولی این پدیده در بسیاری از مواقع نقش هشدار دهنده و انطباقی خود را از دست میدهد و مشکلات گوناگونی به وجود میآورد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر طراحی و آزمون مدل پیشبینی سازگاری با درد بر اساس سبک دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی که به روش همبستگی انجام گرفت، جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود. تعداد 300 بیمار با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) انتخاب و به پرسشنامههای سبکهای دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس چندوجهی درد پاسخ دادند. دادههای به دست آمده با استفاده از مدلیابی معادله ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که ضرایب مستقیم سبکهای دلبستگی (001/0>p، 61/0=β) و استحکام من (001/0>p، 89/0=β) به سازگاری با درد معنیدار میباشد. علاوه بر این، سبکهای دلبستگی و استحکام من با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان اثر غیرمستقیمی بر سازگاری با درد داشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که سبکهای دلبستگی، استحکام من و تنظیم شناختی هیجان میتوانند به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم ادراک درد مزمن و عملکرد بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهند و از سویی، نقش پویایی در سازگاری با درد مزمن در آنان ایفاء کنند. این نتایج میتواند در طراحی برنامههای پیشگیرانه و مداخلهای درد مزمن کاربرد داشته باشد.
واژههای کلیدی: سازگاری با درد، سبکهای دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان، درد مزمن، آرتریت روماتوئید
مقدمه
یکی از شایعترین بیماریهای خود ایمنی بیماری آرتریت روماتوئید (Rheumatoid arthritis) میباشد که با آرتریتهای التهابی چندگانه در مفاصل بزرگ و کوچک و علائم عمومی مشخص میشود [1] و شیوع آن تقریباً یک درصد از کل جمعیت دنیا (بین 4/0 تا 1/2 درصد) بوده و در زنان تقریباً سه برابر مردان شایعتر میباشد [2]. علاوه بر محدودیت فیزیکی و تحت تأثیر قرار گرفتن کارکردهای روانشناختی و اجتماعی بیماران مبتلا، ویژگی اصلی و ناخوشایندترین نشانه آن ادراک درد/ناراحتی و رنج طولانیمدت و به عبارتی از دست دادن عملکرد بدنی و درد مزمن (Chronic pain) است [3]. با توجه به اینکه سلامت جسمی، منجر به تضمین تداوم حیات میشود، درد بهعنوان تجربهای که در واقع پایداری و بقای فرد را به خطر میاندازد، ادراک میشود، از اینرو مانع ارضای نیازهای روانی میگردد [4]. در جهت تبیین تنوع سطوح سازگاری با درد مزمن و توجیه پیامدهای درد و در نهایت شناسایی عوامل تعیین کننده شدت درد و ناتوانی جسمی و روانشناختی برآمده از آن، الگوهای چندوجهی (زیستی، روانی و اجتماعی) ارائه شدهاند که بر اساس آنها، عوامل روانشناختی مختلفی مانند هیجانها (اضطراب، افسردگی و خشم) [5]، راهبردهای مقابله با درد [6]، معنای درد برای فرد [7]، شناختهای مرتبط با درد [8] میتوانند در فرآیند سازگاری با درد نقش مهمی ایفاء کنند [9].
یکی از متغیرهای مرتبط با تجربه درد، سبک دلبستگی (Attachment style) میباشد [10] به این گونه که تجربه درد مزمن به عنوان یک عامل استرسزا، فعالکننده سبک دلبستگی ویژه فرد و در نهایت الگوهای هیجانی، شناختی و رفتاری مرتبط با آن سبک دلبستگی میباشد و چنین الگوهایی، تعیینکننده نحوه تعامل فرد با بیماری، پاسخهای زیستی، روانی و اجتماعی و همچنین روند بهبود و کیفیت زندگی بیماران میباشد [11] و نشان داده شده که سبک دلبستگی نقش مهمی در مقابله با درد و سازگاری با آن در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و ناتوانی مرتبط با آن ایفاء مینماید [12]. عامل دیگری که در ارتباط با درد مزمن قرار دارد و محصول فائق آمدن بر بحرانهای تحولی و گذار موفق از یک مرحله به مرحله بعدی تحول روانی-اجتماعی است، استحکام من (Ego strength) میباشد [13] و بر این اساس به فرد کمک مینماید تا در شرایط استرسزا و درمانده ساز، پایداری و ثبات هیجانی خود را حفظ نماید [14] به گونهای که نشان داده شده است که افراد با تابآوری من بالاتر، از قدرت انطباق پذیری بالاتر و توانایی برنامهریزی بر اساس اهداف بلندمدت برخوردارند، از آسیب سریعتر بهبود مییابند و در مواجهه با آن کمتر مضطرب و پریشان میشوند [15]. پژوهشهای مختلفی نقش عوامل مرتبط با هیجان را در سازگاری با درد مزمن را مورد تأیید قرار دادهاند [18-16]، چرا که این بیماری به عنوان تجربهای استرسزا و در مواردی درمانده ساز، هیجانهای شدید و منفی را فعال میکند [19] و در این راستا، مدلهای مختلفی از عوامل هیجانی مؤثر بر سازگاری با درد مانند مدل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation strategies) ارائه شدهاند [20].
درد بهعنوان تجربهای شخصی، وضعیت تعادلی فرد را در سطوح مختلف بهویژه در سطح کارکردهای شناختی با اختلال و چالش جدی مواجه میسازد و با تجربه استرس طولانی و شدید همراه میباشد و موجب رنج و ناراحتیهای طولانیمدت و متحمل شدن هزینههای اقتصادی گزاف نیز میگردد. علیرغم شیوع بالای درد و بار هیجانی ناشی از آن برای بیماران، دانش درباره عوامل مؤثر بر سازگاری با آن محدود میباشد [21]. از سوی دیگر مدل زیستی-پزشکی (Bio-medical) نیز با نگاه محدود در مورد علتشناسی و درمان دارویی درد، آرتریت روماتوئید و سایر انواع موقعیتهای مولد دردهای مزمن ناکافی بوده و در بهترین حالت اثر محدودی دارد و اغلب غافل از نقش عوامل روانی-اجتماعی را در سازگاری فرد با این تجربهاند [22]. با توجه به اینکه بیماری آرتریت روماتوئید به عنوان تجربهای استرسزا و در مواردی درماندهساز، هیجانهای شدید و منفی را فعال میکند، از این رو، فرآیند فراز و فرود هیجانها و راهبردهای تنظیم هیجانها ممکن است بتواند به عنوان متغیری بنیادین رابطه بین سبکهای دلبستگی و استحکام من با سازگاری با درد مزمن ناشی از بیماری آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهد [23]. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل پیشبینی سازگاری با درد بر اساس سبکهای دلبستگی و استحکام من با نقش واسطهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود