جلد 21، شماره 6 - ( 6-1401 )                   جلد 21 شماره 6 صفحات 642-625 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.CTB.REC.1400.044


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Jahangiri J, Ranjbaripour T, Pashang S, Tarimoradi A, Bahrami hidaji M. Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study. JRUMS 2022; 21 (6) :625-642
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6539-fa.html
جهانگیری جهانگیر، رنجبری پور طاهره، پاشنگ سارا، تاری مرادی آرزو، بهرامی هیدجی مریم. طراحی و آزمون الگوی پیش‌بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌‌‌های دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (6) :625-642

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6539-fa.html


دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
متن کامل [PDF 542 kb]   (633 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1002 مشاهده)
متن کامل:   (929 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، شهریور 1401، 642-625



طراحی و آزمون الگوی پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌های دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400: یک مطالعه توصیفی

جهانگیر جهانگیری[1]، طاهره رنجبری‌پور[2]، سارا پاشنگ[3]، آرزو تاری‌مرادی[4]، مریم بهرامی‌هیدجی[5]

دریافت مقاله: 24/02/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 25/04/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 06/06/1401 پذیرش مقاله: 08/06/1401


چکیده
زمینه و هدف: اگرچه درد برای ادامه حیات ضروری است، ولی این پدیده در بسیاری از مواقع نقش هشدار دهنده و انطباقی خود را از دست می­دهد و مشکلات گوناگونی به وجود می­آورد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌ دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی که به روش همبستگی انجام گرفت، جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود. تعداد 300 بیمار با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس از کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) انتخاب و به پرسش­نامه‌های سبک‌های دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس چندوجهی درد پاسخ دادند. داده‌های به دست آمده با استفاده از مدل‌یابی معادله ساختاری تجزیه­ و تحلیل شدند.
یافته­ها: نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که ضرایب مستقیم سبک‌های دلبستگی (001/0>p، 61/0=β) و استحکام من (001/0>p، 89/0=β) به سازگاری با درد معنی­دار می‌باشد. علاوه بر این، سبک‌های دلبستگی و استحکام من با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان اثر غیرمستقیمی بر سازگاری با درد داشت.
نتیجه­گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که سبک‌های دلبستگی، استحکام من و تنظیم شناختی هیجان می‌توانند به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم ادراک درد مزمن و عملکرد بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهند و از سویی، نقش پویایی در سازگاری با درد مزمن در آنان ایفاء ­کنند. این نتایج میتواند در طراحی برنامههای پیش­گیرانه و مداخلهای درد مزمن کاربرد داشته باشد.
واژه­های کلیدی: سازگاری با درد، سبک‌های­ دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان، درد مزمن، آرتریت روماتوئید
 
مقدمه
یکی از شایع‌ترین بیماری‌های خود ایمنی بیماری آرتریت روماتوئید (Rheumatoid arthritis) می‌باشد که با آرتریت‌های التهابی چندگانه در مفاصل بزرگ و کوچک و علائم عمومی مشخص می‌شود [1] و شیوع آن تقریباً یک درصد از کل جمعیت دنیا (بین 4/0 تا 1/2 درصد) بوده و در زنان تقریباً سه برابر مردان شایع‌تر می‌باشد [2]. علاوه بر محدودیت فیزیکی و تحت تأثیر قرار گرفتن کارکردهای روان‌شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا، ویژگی اصلی و ناخوشایندترین نشانه آن ادراک درد/ناراحتی و رنج طولانی‌مدت و به عبارتی از دست دادن عملکرد بدنی و درد مزمن (Chronic pain) است [3]. با توجه به این‌که سلامت جسمی، منجر به تضمین تداوم حیات می­شود، درد به‌عنوان تجربه­ای که در واقع پایداری و بقای فرد را به خطر میاندازد، ادراک می­شود، از این­رو مانع ارضای نیازهای روانی می­گردد [4]. در جهت تبیین تنوع سطوح سازگاری با درد مزمن و توجیه پیامدهای درد و در نهایت شناسایی عوامل تعیین کننده شدت درد و ناتوانی جسمی و روان‌شناختی برآمده از آن، الگوهای چندوجهی (زیستی، روانی و اجتماعی) ارائه شده‌اند که بر اساس آن‌ها، عوامل روان‌شناختی مختلفی مانند هیجان‌ها (اضطراب، افسردگی و خشم) [5]، راه­بردهای مقابله با درد [6]، معنای درد برای فرد [7]، شناخت‌های مرتبط با درد [8] می‌توانند در فرآیند سازگاری با درد نقش مهمی ایفاء کنند [9].
یکی از متغیرهای مرتبط با تجربه‌ درد، سبک دلبستگی (Attachment style) می‌باشد [10] به این گونه که تجربه درد مزمن به عنوان یک عامل استرس‌زا، فعال‌کننده سبک دلبستگی ویژه‌ فرد و در نهایت الگوهای هیجانی، شناختی و رفتاری مرتبط با آن سبک دلبستگی می‌باشد و چنین الگوهایی، تعیین‌کننده نحوه تعامل فرد با بیماری، پاسخ‌های زیستی، روانی و اجتماعی و همچنین روند بهبود و کیفیت زندگی بیماران می‌باشد [11] و نشان داده شده که سبک دلبستگی نقش مهمی در مقابله با درد و سازگاری با آن در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و ناتوانی مرتبط با آن ایفاء می‌نماید [12]. عامل دیگری که در ارتباط با درد مزمن قرار دارد و محصول فائق آمدن بر بحران‌های تحولی و گذار موفق از یک مرحله به مرحله بعدی تحول روانی-اجتماعی است، استحکام من (Ego strength) می‌باشد [13] و بر این اساس به فرد کمک می‌نماید تا در شرایط استرس‌زا و درمانده ساز، پایداری و ثبات هیجانی خود را حفظ نماید [14] به گونه‌ای که نشان داده شده است که افراد با تاب‌آوری من بالاتر، از قدرت انطباق پذیری بالاتر و توانایی برنامه‌ریزی بر اساس اهداف بلندمدت برخوردارند، از آسیب سریع‌تر بهبود می‌یابند و در مواجهه با آن کم‌تر مضطرب و پریشان می‌شوند [15]. پژوهش‌های مختلفی نقش عوامل مرتبط با هیجان را در سازگاری با درد مزمن را مورد تأیید قرار داده‌اند [18-16]، چرا که این بیماری به عنوان تجربه‌ای استرس‌زا و در مواردی درمانده ساز، هیجان‌های شدید و منفی را فعال می‌کند [19] و در این راستا، مدل‌های مختلفی از عوامل هیجانی مؤثر بر سازگاری با درد مانند مدل راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation strategies) ارائه شده‌اند [20].
درد به­عنوان تجربه­ای شخصی، وضعیت تعادلی فرد را در سطوح مختلف به­ویژه در سطح کارکردهای شناختی با اختلال و چالش جدی مواجه می­سازد و با تجربه استرس طولانی و شدید همراه می‌باشد و موجب رنج و ناراحتی­های طولانی‌مدت و متحمل شدن هزینه­های اقتصادی گزاف نیز می‌گردد. علیرغم شیوع بالای درد و بار هیجانی ناشی از آن برای بیماران، دانش درباره عوامل مؤثر بر سازگاری با آن محدود می‌باشد [21]. از سوی دیگر مدل زیستی-پزشکی (Bio-medical) نیز با نگاه محدود در مورد علت­شناسی و درمان دارویی درد، آرتریت روماتوئید و سایر انواع موقعیت‌های مولد دردهای مزمن ناکافی بوده و در بهترین حالت اثر محدودی دارد و اغلب غافل از نقش عوامل روانی-اجتماعی را در سازگاری فرد با این تجربه‌اند [22]. با توجه به این­که بیماری آرتریت روماتوئید به عنوان تجربه‌ای استرس‌زا و در مواردی درمانده‌ساز، هیجان‌های شدید و منفی را فعال می‌کند، از این رو، فرآیند فراز و فرود هیجان‌ها و راهبردهای تنظیم هیجان‌ها ممکن است بتواند به عنوان متغیری بنیادین رابطه بین سبک‌های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با درد مزمن ناشی از بیماری آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهد [23]. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک­های دلبستگی و استحکام من با نقش واسطه­ای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود
 


نمودار 1- مدل نظری مفروض پیش بینی سازگاری با درد بر اساس سبک دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان
 
مواد و روش­ها
پژوهش حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی و به‌طور مشخص مبتنی بر مدل‌سازی معادلات ساختاری (Structural equation modeling) بود. این مطالعه با کد اخلاق شناسه IR.IAU.CTB.REC.1400.044 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به تصویب رسیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه‌کننده به بیمارستان‌ امام حسین (ع) تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه‌گیری به صورت در دسترس انجام شد. در انتخاب حجم نمونه باید گفت در پژوهش‌های مدل‌سازی معادلات ساختاری تعداد نمونه کم‌تر از 200 نفر پیشنهاد نمی‌شود [24] و اساس متغیرهای موجود (33 متغیر آشکار) با توجه به در نظر گرفتن ریزش، تعداد 300 پرسش­نامه توزیع شد. پس از ریزش آزمودنی‌ها و حذف پرسش­نامه‌های مخدوش و داده‌های پرت یک­متغیری و چندمتغیری، تعداد 285 پرسش­نامه تجزیه و تحلیل شدند.
در این پژوهش برای جایگزین کردن داده‌های گمشده از روش جایگزین کردن داده‌های گمشده با میانگین متغیر استفاده شد. همچنین، برای تشخیص داده‌های پرت چند متغیری، روش‌های مبتنی بر فاصله ماهالانوبیس برای متغیرها به کار رفت [25]. بعد از ارائه توضیح توسط پژوهشگر در خصوص نحوه تکمیل پرسش­نامه‌ها و اخذ رضایت آگاهانه از آزمودنی‌ها برای شرکت در پژوهش، پرسش­نامه‌ها توسط آزمودنی‌ها تکمیل شد.
معیارهای ورود شرکت‌کنندگان به مطالعه عبارت بود از: تشخیص آرتریت روماتوئید توسط پزشک متخصص بر اساس پرونده پزشکی، داشتن سواد خواندن و نوشتن، تمایل برای شرکت در پژوهش و پاسخ­گویی به پرسش­نامه­ها، میزان درد در مقیاس نمره­گذاری درد (Numerical pain rating scale) بالاتر از سه (این مقیاس برای درد از بقیه متداول‌تر است. شخص درد خود را با استفاده از یک مقیاس ۰ تا ۵ نرخ بندی می‌کند. صفر به معنی بدون درد است و ۵ به معنی بدترین وضعیت درد است). ملاک‌های خروج شرکت ‌کنندگان از مطالعه، عدم توانایی پاسخ­گویی به پرسش­نامه­ها (ناتوانی جسمی یا ذهنی) در نظر گرفته شد.
پس از انجام مصاحبه با آزمودنی­ها، پرسش­نامه­ها به‌صورت مداد/کاغذی و به شکل انفرادی اجرا شد. قبل از شرکت بیمار در پژوهش در مورد رضایت بیمار از شرکت در پژوهش اطمینان حاصل شد. پس از توضیح در مورد پژوهش و ابراز تمایل بیماران، پرسش­نامه­ها در اختیار آنان قرار گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی و معیارهای ورود و خروج از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت فردی سؤال شد. مشارکت ‌کنندگان درباره محرمانه بودن داده‌ها اطمینان حاصل کردند. شایان ذکر است که پژوهش­گر قبل از آغاز کار، کلیه دستورات لازم جهت تکمیل پرسش­نامه و جلب اعتماد آزمودنی­ها را بیان نمود. زمان تقریبی برای تکمیل پرسشنامه­ها 25 الی 30 دقیقه بود. بر اساس ضوابط اخلاقی پژوهش، شرکت­ کنندگان می­توانستند در صورت عدم تمایل به مشارکت، بدون هیچ­گونه محدودیت یا توضیحی به همکاری خود خاتمه دهند.
پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی: این پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، سطح تحصیلات، جنسیت، شغل و وضعیت تأهل بود.
پرسش­نامه سبک‌های دلبستگی (Adult attachment styles): این پرسش­نامه توسط Hazan و Shaver ساخته شده است که دارای 15 سؤال می‌باشد و سه سبک دلبستگی اجتنابی (شامل سؤالات 1، 2، 3، 4 و 5)، ایمن (شامل سؤالات 6، 7، 8، 9 و 10) و دوسوگرا (شامل سؤالات 11، 12، 13، 14 و 15) را در مقیاس 5 درجهای لیکرت (کاملاً مخالفم=1، مخالفم=2، تا حدی موافقم، 4=موافقم، کاملاً موافقم=5) مورد سنجش قرار می‌دهد. کمینه و بیشینه نمره در خرده مقیاس‌ها به ترتیب 5 و 25 می‌باشد. نمره بیش‌تر نشان دهنده‌ سبک دلبستگی غالب فرد می‌باشد [26]. Hazan و Shaver ضریب پایایی این پرسش­نامه را از طریق روش بازآزمایی 81/0 و از طریق روش آلفای کرونباخ را 87/0 به دست آوردند [26]. ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های ایمن، اجتنابی و دوسوگرا در پژوهش Ghanbari و همکاران در مورد یک نمونه ایرانی به ترتیب برابر با 86/0، 84/0 و 85/0 گزارش شده است که میزان قابل قبولی می‌باشد [27]. ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای سبک‌های دلبستگی ایمن 57/0، سبک دلبستگی اجتنابی 76/0، سبک دلبستگی دوسوگرا 56/0 و برای کل مقیاس 68/0 به دست آمد که مطلوب می‌باشد.
پرسش­نامه روانی-اجتماعی استحکام من (Psychosocial inventory of ego strength): این پرسشنامه توسط Markstrom و همکاران در قالب دو فرم بلند (64 سؤالی) و کوتاه (32 سؤالی) به منظور سنجش و اندازه­گیری 8 قابلیت اساسی ناشی از موفقیت در مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون (Erikson's stages of psychosocial development) تهیه شده است [28]. به عبارت دیگر، این پرسش­نامه شامل هشت خرده مقیاس امید (Hope)، اراده (Will)، هدفمندی (Purpose)، شایستگی (Competence)، وفاداری (Fidelity)، عشق (Love)، مراقبت (Care) و خرد (Wisdom) در افراد می­باشد. نحوه پاسخ­گویی به سؤالات در طیف لیکرت 5 درجه­ای (1=اصلاً مرا توصیف نمی‌کند، 2=کمی با من مطابق نیست، 3=نظری ندارم، 4= کمی با من مطابق است، 5=کاملاً با من منطبق است) قرار می­گیرد. کمینه و بیشینه نمره در فرم 32 سؤالی مورد استفاده در پژوهش حاضر، به ترتیب 32 و 160 برای کل پرسش­نامه و برای هر خرده مقیاس، 4 و 20 می‌باشد. نمره بالا در این آزمون به معنی سطح بالای قدرت ایگو و نمره بالاتر در هر خرده مقیاس به معنای رشد بیش‌تر آن قابلیت اساسی تفسیر می­شود. Markstrom و همکاران روایی صوری، محتوا و سازه این پرسش­نامه را مورد تأیید قرار دادند و هم­چنین برای بررسی پایایی آن از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده نمودند که ضرایب آلفای کرونباخ را برای هریک از خرده مقیاس­ها بین 62/0 تا 82/0 و برای کل پرسش­نامه روانی-اجتماعی استحکام من، 94/0 گزارش کرده­اند [28]. نتایج پژوهش Besharat و Shahidi نشان داد کلیه‌ ضرایب همبستگی نمره آیتم­ها با نمره کل (65/0 تا 73/0) و هم­چنین ضرایب آلفای کرونباخ در دامنه مناسبی (79/0 تا 85/0) قرار دارند. در پژوهش حاضر از فرم کوتاه 32 سؤالی استفاده شد که هر خرده مقیاس متشکل از 4 آیتم میباشد [29]. در مطالعه حاضر، ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده برای هر یک از خرده مقیاس‌ها بین 68/0 تا 79/0 و برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد.
مقیاس چندوجهی درد (Multidimensional pain inventory): این مقیاس توسط Kerns، Turk و  Rudy تهیه شد. این پرسش‌نامه دارای سه بخش می‌باشد: نخستین بخش دارای 20 عبارت است و بیمار در قالب 5 خرده مقیاس (ارزیابی خود را از شدت درد، اختلال در زندگی روزانه، کنترل بر زندگی، اختلال عاطفی و حمایت) گزارش می‌کند. بخش دوم، دارای 14 عبارت است و بیمار در قالب سه مقیاس (واکنش منفی، انحراف توجه و نشان دادن دلسوزی) ارزیابی خود را از واکنش همسر یا سایر اطرافیان صاحب نقش در زندگی‌اش، نسبت به دردی که از آن رنج می‌برد درجه‌بندی می‌کند. بخش سوم دارای 18 عبارت است و در قالب 4 خرده مقیاس (فروانی فعالیت‌های بیمار را در امور خانه‌داری، امور مربوط به تعمیر، و نگهداری وسایل منزل، فعالیت اجتماعی و انجام فعالیت‌های بیرون از منزل) مورد ارزیابی قرار می‌دهد. نمره‌گذاری پرسش­نامه فوق در طیف لیکرت 6 درجه‌ای صورت می‌پذیرد. اعتبار و پایایی این پرسشنامه بین 92/0-7/0 گزارش شد [30]. علاوه بر این، در پژوهش Rezaei [31] ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های پرسش‌نامه نیز در میان بیماران درد مزمن ایرانی بین 77/0 تا 92/0 و میانگین ضرایب همبستگی بین ماده‌ای هر خرده مقیاس بین 25/0 تا 4/0 متغیر بود؛ لذا تمام خرده مقیاس‌های این ابزار دارای اعتبار مطلوبی بودند. در پژوهش حاضر، ضرایب آلفای کرونباخ هر خرده مقیاس بین 66/0 تا 84/0 گزارش شد. 
پرسش­نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation questionnaire): این پرسشنامه توسط Garnefski و Kraaij ساخته شده است و دارای 36 گویه و دربرگیرنده 9 خرده مقیاس به نام‌های خود سرزنشگری (Self-blame پذیرش (Acceptance تمرکز بر فکر/نشخوارگری (Focus on thought/rumination تمرکز مجدد مثبت (Positive refocusing تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی (Refocus on planning)، ارزیابی مجدد مثبت (Positive reappraisal کم اهمیت شماری (Putting into perspective فاجعه انگاری (Catastrophizing) و دیگر سرزنشگری (Other blame) است. نمره هر یک از زیرمقیاس‌های 9 گانه با جمع نمره‌های 4 گویه آن زیرمقیاس محاسبه می‌شود. حداقل و حداکثر نمره در هر زیرمقیاس به ترتیب  2 و 10 می‌باشد و نمره بالاتر نشان دهنده استفاده بیش‌تر فرد از آن راه­بردهای شناختی محسوب می‌شود. گویه‌های این پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت 5 درجه‌ای (1= هرگز، 2=گاهی، 3=معمولاً، 4= اغلب، و 5=همیشه) و در پاسخ به رویدادهایی که در زندگی استرسزا و تهدیدکننده به شمار می‌آیند، نمره‌گذاری می‌شوند [32]. طبق پژوهش Garnefski و Kraaij ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در محدوده 78/0 تا 93/0 گزارش شده است [33]. نتایج مطالعه Samani و Sadeghi [34] نیز نشان داد که 9 زیرمقیاس نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان همسانی درونی خوبی داشتند، دامنه آلفای کرونباخ 76/0 تا 92/0 بود. نمره­های ماده و نمره‌های کلی زیرمقیاس‌های سازش‌یافته و سازش‌ نایافته به صورت معنادار همبسته بودند (46/0=r تا 75/0=r) و ارزش ضرایب همبستگی بازآزمایی (51/0 تا 77/0) بیانگر ثبات مقیاس بود. ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای خرده مقیاسهای پرسش­نامه در دامنه 71/0 تا 87/0 قرار داشت. 
برای تحلیل داده‌های پژوهش، نرم‌افزارهای  SPSSنسخه 23 و AMOS نسخه 22 استفاده شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای دستهبندی مشخصات فردی آزمودنی‌ها به منظور محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شد. از آزمون Kolmogorov-Smirnovبرای تشخیص نرمال بودن داده‌ها و از ضریب همبستگی Pearson و مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده شد. سطح معناداری در آزمون­ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
تعداد کل نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر 300 بیمار بوده است که پس از ریزش آزمودنی‌ها و حذف پرسشنامه‌های مخدوش و داده‌های پرت یک ­متغیری و چند متغیری، پرسشنامه‌های مربوط به تعداد 285 تجزیه و تحلیل شدند. میانگین سنی نمونه پژوهش 41/42 سال و انحراف معیار 37/1 و همچنین دامنه سنی نمونهها بین 36 تا 53 سال گزارش شد. سایر ویژگی­های جمعیت­شناختی گروه نمونه در جدول 1، ارائه شده است.  
 

جدول1- ویژگی­های جمعیت­شناختی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) در سال 1400 (285=n)
متغیر طبقات تعداد درصد متغیر طبقات تعداد درصد
سطح تحصیلات ابتدایی 35 29/12 جنسیت زن 146 52
راهنمایی 63 1/22 مرد 139 48
دیپلم 121 45/42 شغل شاغل 54
فوق‌دیپلم 32 23/11 خانه­دار 46
کارشناسی 29 18/10 وضعیت تأهل متأهل 230 7/76
کارشناسی ارشد 4 4/1 مجرد 52 6/17
دکتری 1 35/0 مطلقه 7 2/2
بیوه 11 5/3
 
نتایج جدول 2 نشان داد که همه‌ متغیرهای پژوهش از توزیع نرمال برخوردار بودند (05/0<p). رابطه میان مؤلفه‌های مختلف از طریق آزمون همبستگی Pearson مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد رابطه بین تمامی خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با استحکام من مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه تمامی خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه بین تمام خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با سازگاری با درد مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه میان سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با راه­بردهای 9 گانه تنظیم شناختی هیجان معنادار بود. در این راستا، سبک اجتنابی با راه­بردهای فاجعه سازی، ملامت خویش، نشخوارگری و ملامت دیگران به ترتیب دارای همبستگی 81/0، 75/0، 71/0 و 69/0 بود. سبک دلبستگی دوسوگرا نیز با راه­بردهای فاجعه سازی، ملامت خویش، ملامت دیگران و نشخوارگری به ترتیب دارای همبستگی 80/0، 73/0، 71/0 و 67/0 بود. سبک دلبستگی ایمن نیز با راهبردهای تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه گیری، تمرکز مجدد مثبت، پذیرش و ارزیابی مجدد مثبت به ترتیب دارای همبستگی 78/0، 77/0، 74/0، 74/0 و 72/0 بود. رابطه بین مؤلفه­های استحکام من با راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان نیز معنادار بود. راه­برد پذیرش به ترتیب با مؤلفه عشق و اختیار، 73/0 و 72/0 دارای همبستگی بود. راه­برد تمرکز مجدد مثبت دارای همبستگی معنادار 76/0 با مؤلفه‌ی عشق بود. راه­برد تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی دارای همبستگی معنادار با مؤلفه‌های اهمیت و عشق به ترتیب 74/0 و 72/0 بود. راه­برد ارزیابی مجدد مثبت نیز دارای همبستگی معنادار 69/0 و 67/0 با مؤلفه‌ی اهمیت و عشق بود. راه­برد دیدگاه گیری نیز دارای همبستگی 71/0 با مؤلفه‌ی عشق بود. رابطه بین راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان با اکثر مؤلفه‌های سازگاری با درد معنادار بود. راه­برد تمرکز مجدد مثبت دارای همبستگی 56/0 با مؤلفه‌ کنترل زندگی بود. راه­برد نشخوارگری دارای همبستگی 64/0 با مؤلفه شدت درد بود. مؤلفه فعالیت‌های اجتماعی دارای همبستگی 54/0 با راه­برد تمرکز مجدد مثبت بود. راه­برد نشخوارگری نیز همبستگی 49/0 با مؤلفه‌ی پریشانی عاطفی بود (05/0>p).
 

جدول 2- شاخص­های توصیفی متغیرهای سبک‌های دلبستگی، تنظیم شناختی هیجان، سازگاری با درد و استحکام من در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) در سال 1400 (285=n)
متغیر حداقل نمره حداکثر نمره میانگین انحراف معیار آماره
Kolmogorov-Smirnov
مقدار p
سبک‌های دلبستگی ایمن 10 21 64/14 82/4 31/0 603/0
اضطرابی 9 16 59/17 84/4 47/0 668/0
اجتنابی 7 19 85/17 64/4 51/0 772/0
تنظیم شناختی هیجان 79 143 78/115 58/9 48/0 541/0
مؤلفه‌های تنظیم شناختی هیجان ملامت خویش 4 12 2/4 58/0 37/0 701/0
پذیرش 5 9 17/4 57/0 52/0 622/0
نشخوار فکری 4 8 22/4 56/0 55/0 563/0
تمرکز مجدد مثبت 4 7 15/4 59/0 6/0 235/0
نمرکز مجدد بر برنامه­ریزی 5 9 2/4 59/0 58/0 202/0
ارزیابی مجدد مثبت 4 7 15/4 57/0 52/0 312/0
دیدگاه گیری 4 10 29/4 55/0 53/0 171/0
فاجعه سازی 5 9 27/4 53/0 42/0 218/0
ملامت دیگران 4 12 22/4 55/0 54/0 243/0
سازگاری با درد 43 102 32/54 67/5 40/0 661/0
مؤلفه‌های سازگاری با درد اختلال در عملکرد روزانه 2 7 13/4 72/0 39/0 412/0
حمایت اجتماعی 1 6 24/4 72/0 52/0 503/0
شدت درد 1 8 14/4 77/0 45/0 214/0
کنترل بر زندگی 2 6 11/4 94/0 48/0 661/0
پریشانی هیجانی 2 6 98/3 91/0 42/0 545/0
واکنش تنبیهی 2 5 3/3 55/0 59/0 663/0
دلواپسی دیگران 2 7 05/3 52/0 35/0 454/0
پریشانی و گیجی از طرف دیگران 1 5 16/4 81/0 53/0 751/0
کارهای خانگی 2 7 62/2 48/0 61/0 851/0
کار خارج از خانه 2 4 26/2 52/0 67/0 677/0
فعالیت های دور از خانه 1 7 22/2 54/0 6/0 691/0
فعالیت های اجتماعی 2 8 67/3 71/0 52/0 553/0
استحکام من 73 126 23/67 4/5 59/0 752/0
مؤلفه‌های استحکام من امید 7 16 2/4 61/0 46/0 712/0
اختیار 9 14 2/4 62/0 58/0 783/0
هدف 11 17 1/4 56/0 49/0 794/0
کارآیی 13 18 26/4 52/0 53/0 775/0
پای بندی 10 16 21/4 51/0 61/0 856/0
عشق 9 17 18/4 56/0 67/0 673/0
اهمیت 11 16 17/4 65/0 62/0 691/0
خرد 12 17 16/4 57/0 56/0 672/0

05/0>p  اختلاف معنی­دار
 
مسیرهای مستقیم سبکهای دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد و هم­چنین مسیرهای غیرمستقیم دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد با میانجی­گری تنظیم شناختی هیجان بر اساس ضرایب استاندار در نمودار 1 نشان داده شده است. نمودار 1 نشان میدهد که ضرایب مستقیم سبک‌های دلبستگی (001/0>p، 61/0=β) و استحکام من (001/0>p، 89/0=β) به سازگاری با درد معنی دار می‌باشد. علاوه بر این، سبک‌های دلبستگی و استحکام من با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان اثر غیر مستقیمی بر سازگاری با درد داشت.
 

chart
نمودار 1- ضرایب استاندارد مدل اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک­های دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد: نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان (285=n)
 
جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی، ترکیبی از شاخص­های برازندگی از قبیل: 1) نسبت کای اسکوئر بر درجه آزادی (Chi-Square/ Degrees of Freedom; CSDF)، 2) شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (Root Mean Square Error of Approximation; RMSEA3) تطبیقی برازش تطبیقی (Comparative Fit Index; CFI)، 4) شاخص برازش هنجار شده (Normed Fit Index; NFI)، 5) شاخص نیکویی برازش (Adjusted Goodness of Fit Index; AGFI) مورد استفاده قرار گرفت که مقادیر اندازه‌گیری شده و بازه قابل قبول آن‌ها در جدول 3 ارائه شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان گفت که مدل تحقیق از نظر شاخص‌های معنی‌داری و برازش مورد تأیید است [35]
 


       جدول3- برازش مدل آزمون شده بر اساس شاخص‌های برازندگی (285=n)
نام شاخص مقدار بازه قابل قبول [35] نتیجه
نسبت کای اسکوئر بر درجه آزادی (CSDF) 821/2 کم‌تر از 3 قابل قبول
شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSEA) 076/0 خوب: کم‌تر از 08/0
متوسط: 08/0 تا 1
خوب
شاخص برازش تطبیقی (CFI) 911/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص برازش هنجار شده (NFI) 937/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص نیکویی برازش (GFI) 907/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص نیکویی برازش اصلاح شده (AGFI) 902/0 بیش‌تر از 8/0 قابل قبول
 
پس از بررسی شاخص­های برازش، به بررسی ضرایب و وزنهای رگرسیونی حاضر در مدل و سطح معنی­داری آن‌ها پرداخته شد که نتایج آن در جدول 4، ارائه شده است. با توجه به نتایج جدول 4، اثر مستقیم متغیر سبک دلبستگی بر سازگاری با درد معنی­دار می­باشد (61/0=β، 001/0>P). همچنین، اثرات مستقیم سبک‌های دلبستگی بر تنظیم شناختی هیجان معنی­دار به‌دست‌ آمد (89/0=β، 001/0>P). شایان ذکر است که در این بین، وزن­های رگرسیونی مسیرهای استحکام من بر سازگاری با درد در دامنه سطح معنی­داری قرار گرفته‌اند (76/0=β، 001/0>P) و همچنین مسیرهای استحکام من بر تنظیم شناختی هیجان در دامنه سطح معنیداری قرار دارد (93/0=β، 001/0>P). اثرات غیر مستقیم سبک‌های دلبستگی با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری با درد معنی‌دار به‌دست‌ آمد (54/0=β، 001/0>P). اثرات غیر مستقیم استحکام من با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری با درد معنی­دار به‌دست‌ آمد (44/0=β، 001/0>P). نتایج شاخصهای برازش حاکی از تأیید مدل بود (415/0=p، 821/2=CSDF، 907/0=GFI، 902/0=AGFI، 911/0=CFI، 937/0=NFI، 076/0=RMSEA).
 
جدول 4- برآوردهای استاندارد ضرایب اثر مستقیم، غیرمستقیم و کل (285=n)
متغیرها مسیرها اثر مستقیم اثر کل خطای معیار برآورد مقدار p
سبک‌های دلبستگی -->  سازگاری با درد 61/0 - 61/0 03/0 001/0>
سبک­های دلبستگی --> تنظیم شناختی هیجان 89/0 - 89/0 05/0 001/0>
استحکام من -->  تنظیم شناختی هیجان 76/0 - 76/0 12/0 001/0>
استحکام من --> سازگاری با درد 93/0 - 93/0 02/0 001/0>
سبک­های دلبستگی--> تنظیم شناختی هیجان--> سازگاری با درد - 89/0* 59/0=54/0 54/0 08/0 001/0>
استحکام من --> تنظیم شناختی هیجان-->سازگاری با درد - 76/0* 59/0=44/0 44/0 10/0 001/0>
* 05/0>p اختلاف معنی­دار
 
بحث
این مطالعه با هدف طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌ دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که تنظیم شناختی هیجان نقش میانجی در رابطه‌ی بین سبک‌های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با درد دارد. بنابراین، سبک‌های دلبستگی و استحکام من می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان)، سازگاری با درد را پیش‌بینی کنند. ایمنی در دلبستگی، با افزایش سازگاری بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید با درد و دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کاهش سازگاری با درد رابطه معنادار دارند. همچنین استحکام من بالاتر با افزایش سازگاری با درد رابطه معنادار داشت. نتایج پژوهش با یافته‌های Cheche Hoover و Jackson [36]، Shaver  و Mikulincer [37]، Barberis  و همکاران [38] و Caldwell  و Shaver [39] همسو است.
توانایی به‌کارگیری راه­بردهای مؤثر تنظیم شناختی هیجان در کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند، به آن‌ها این امکان را می‌دهد که در ارتباط با محیط و سازش با درد به صورت سازش یافته عمل کنند و سازمان رفتاری خود را هنگام مواجهه با سطوح بالای تنیدگی در هنگام تجربه‌ی درد مزمن حفظ کنند. این در حالی است که افراد دارای سبک دلبستگی ناایمن، مستعد به‌کارگیری راه­بردهای سازش نایافته هستند بنابراین، چنین راه­بردهایی با افزایش مقاومت فرد در برابر درد، توان مدیریت وی را برای حل تعارض‌ها افزایش می‌دهد و احتمالاً از این طریق به بهبود سازگاری با درد کمک می‌کند. افراد دارای سبک دلبستگی ایمن، با به‌کارگیری راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه، مواجهه با تغییرات روان‌شناختی و محرک‌های تنیدگی زای محیطی و ناشی از بیماری را تسهیل می‌کند [40]. افراد دلبسته ایمن از آن جایی که نمی‌توانند به دسترس پذیری و پاسخ­گو بودن نگاره دلبستگی شان امیدوار باشند، نمی‌توانند در موقعیت‌ها به خصوص هنگام تجربه‌ی درد مزمن سازگاری نشان دهند و از طریق راه­بردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (مانند خود سرزنش گر، دیگر سرزنش گری، تمرکز بر فکر/نشخوار فکری، فاجعه نمایی)، تمام انرژی شان معطوف به رفتارهای افراطی دلبستگی و جست‌وجوی توجه و حمایت مراقب می‌شود. چنین افرادی فرصت‌های فراگیری و گسترش مهارت‌های تنظیم هیجان را از دست می‌دهند، اما افراد دلبسته ایمن از نگاره دلبستگی شان به عنوان پایگاهی امن استفاده می‌کنند، به جست‌وجوی محیط و تعامل با آن می‌پردازند و از طریق راه­بردهای سازگارانه‌ی تنظیم شناختی هیجان (مانند کم اهمیت شماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی)، می‌توانند در عرصه‌ی روابط عاطفی و اجتماعی هیجان‌ها را به خوبی شناسایی، ابراز و مبادله کنند که خود می‌تواند مسیر سازگاری با درد را تسهیل نماید [41].
تضعیف استحکام من موجب می‌شود تا بیماران نتوانند در شرایط استرس‌زا و درمانده ساز، ثبات و پایداری هیجانی خود را حفظ کنند، در کشاکش مطالبات و تعارض‌ها گرفتار شوند و آشفتگی هیجانی را تجربه ‌نمایند که خود نقش مهمی در کاهش سازگاری با درد ایفاء می‌کند. راه­بردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان با سازمان‌دهی و برانگیزاندن پاسخ‌های انطباقی و بالا بردن شانس بقاء در مقابل فرصت‌ها و تقاضاهای محیط شده و از طریق هماهنگ کردن پاسخ‌های فیزیولوژیک، شناختی، رفتاری، انگیزشی و ذهنی موجب افزایش توانایی مقابله با چالش‌های انطباقی مانند سازگاری با درد می‌شوند [42]. تنظیم شناختی هیجان با ارائه راهبردهای کارآمد هیجانی و شناختی به عنوان جایگزینی برای فعالیت‌های اجتنابی، آن هم توسط خود مراجع، موجب رشد ویژگی‌هایی مانند امید، شایستگی و هدفمندی می‌شود که رابطه مستقیمی با استحکام من دارند، و آن عبارت است از پذیرش خود به عنوان فردی که «می‌تواند» و توانایی دیدن و پذیرفتن نقاط ضعف و قوت خود را پیدا نموده که تأثیر مستقیمی بر رشد هویت شخصی، خودمختاری و تسلط بر خود و محیط را ایجاد و در نهایت موجب سازگاری بهتر با درد ناشی از بیماری می‌گردد [43]. اگر من از استحکام کافی برخوردار نباشد، فرد در کشاکش توقعات و تعارض‌ها گرفتار شده که موجب تجربه‌ی آشفتگی هیجانی می‌شود، بنابراین، به‌کارگیری راهبردهای سازگارانه‌ی تنظیم شناختی هیجان می‌تواند با تقویت استحکام من، فرایند سازگاری با درد را تسهیل نماید.
یکی از محدودیت‌های پژوهش حاضر این است که چون یک پژوهش از نوع توصیفی می‌باشد، بنابراین نمی‌تواند ما را در بررسی علت و معلولی متغیرها یاری رساند. از سوی دیگر، یکی از محدودیت‌های این پژوهش جامعه منحصر به فرد آن است. با توجه به چنین محدودیت‌هایی، پیشنهاد می‌شود برای بررسی بیش‌تر با پژوهش‌های مختلف رابطه علی بررسی گردد. همچنین پژوهش­گران در طی پژوهشی با مداخله و به طور مثال برگزاری کارگاه سبب افزایش تنظیم شناختی هیجان در افراد شده و سپس میزان سازگاری با درد را در آزمودنی‌ها مطالعه نمایند. در نهایت پیشنهاد می‌شود این پژوهش را بر روی دیگر جوامع اجرا نمود و نتایج پژوهش‌ها را مقایسه نمود.
نتیجه‌گیری
به طور خلاصه نتایج این مطالعه نشان داد که سبک‌های دلبستگی و استحکام من می‌توانند به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان) به عنوان عوامل پیش‌بینی کننده سازگاری با درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در نظر گرفته شوند. تنظیم شناختی هیجان نیز با مدیریت تجربه‌های هیجانی و کاهش آسیب پذیری و درماندگی و در نهایت تقویت دلبستگی ایمن و تعدیل پیامدهای ناشی از دلبستگی ناایمن از یک سو، و با افزایش استحکام من، هم­زمان با افزایش مقاومت فرد در برابر تنیدگی‌ها و افزایش توان مدیریت برای حل تعارض‌ها به ارتقاء سازگاری با درد کمک نماید.
 این نتایج لزوم طراحی و کاربست برنامه‌های پیش­گیرانه و مداخلات حمایتی، آموزشی، توانبخشی و درمانی مبتنی بر تنظیم شناختی هیجان برای درد مزمن را در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید توصیه می‌کند.

تشکر و قدردانی
نوسندگان مقاله مراتب تشکر و قدردانی خود را از مسئولین محترم کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) به دلیل همراهی در انجام این مطالعه اعلام می‌کنند. هم­چنین، از شرکت کنندگان در این پژوهش که با شکیبایی در این پژوهش همکاری کرده­اند، تشکر به عمل می‌آید.
 

References

 
[1] Martinez-Calderon J, Meeus M, Struyf F, Luque-Suarez A. The role of self-efficacy in pain intensity, function, psychological factors, health behaviors, and quality of life in people with rheumatoid arthritis: a systematic review. Physiother Theory Pract 2020; 36(1): 21-37.
[2] Shin J, Harris C, Oppegaard K, Kober KM, Paul SM/ Cooper BA, et al. Worst pain severity profiles of oncology patients are associated with significant stress and multiple co-occurring symptoms. J Pain 2022; 23(1): 74-88.
[3] Chancay MG, Guendsechadze SN, Blanco I. Types of pain and their psychosocial impact in women with rheumatoid arthritis. Womens Midlife Health 2019; 5(1): 1-9.
[4] Davoodabadi A, Rohani SH, Hajian A. Effects of the oral probiotics to control pain and stress disorders of cyclical mastalgia associated with fibrocystic breast changes; a randomised controlled trial. Int J Surg Open 2021; 33(1): 100358-63.
[5] Ziarko M, Siemiątkowska, Sieński, Samborski, Samborska, & Mojs E. Mental health and rheumatoid arthritis: toward understanding the emotional status of people with chronic disease. Biomed Res Int 2019; 1(1): 24-32.
[6] Larice S, Ghiggia A, Di Tella M, Romeo A, Gasparetto E, Fusaro E. et al. Pain appraisal and quality of life in 108 outpatients with rheumatoid arthritis. Scand J Psychol 2020; 61(2): 271-80.
[7] Aloush V, Niv D, Ablin JN, Yaish I, Elkayam O, & Elkana O. Good pain, bad pain: Illness perception and physician attitudes towards rheumatoid arthritis and fibromyalgia patients. Clin Exp Rheumatol 2021; 39(1): S54-S60.
[8] Kadłubowska M, Bąk E, Marcisz C, Kózka M, Michalik A, Kolonko J. et al, Perception vs pain and beliefs about pain control and Type A behavior pattern in patients with chronic ischemia of lower extremities or with rheumatoid arthritis. J Pain Res 2018: 11(1): 30519.
[9] Garcia MA, Allen PA, Li X, Houston JR, Loth F, Labuda R, & Delahanty DL. An examination of pain, disability, and the psychological correlates of Chiari Malformation pre-and post-surgical correction. Disabil Health J 2019; 12(4): 649-56.
[10] Sechi C, Vismara L, Brennstuhl MJ, Tarquinio & Lucarelli L. Adult attachment styles, self-esteem, and quality of life in women with fibromyalgia. Health Psychol Open 2020; 7(2): 1-8.
 [11] Häuser W, & Jones G. Psychological therapies for chronic widespread pain and fibromyalgia syndrome. Best Pract Res Clin Rheumatol 2019; 33(3): 101416-22.
[12] Sirois FM, & Gick ML. An appraisal-based coping model of attachment and adjustment to arthritis. J Health Psychol 2016; 21(5): 821-31.
[13] yousefi Z, simi Z, Amiri M, Nourafkan samarkhazan F. The Mediating Role of Spiritual Experiences With Ego Strength on Adaptation to Dialysis. Health Spiritual Med eth 2021; 8(3): 181-90. [Farsi]
[14] Küçükdeveci AA. Nonpharmacological treatment in established rheumatoid arthritis. Best Pract Res Clin Rheumatol 2019; 33(5): 101482-9.
[15] Gonzalez B, Novo R, Peres R, & Baptista T. Fibromyalgia and rheumatoid arthritis: Personality and psychopathology differences from the Minnesota Multiphasic Personality Inventory-2. Pers Individ Dif 2019; 142(1): 260-9.
[16] Janiszewska M, Baranska A, Kanecki K, Karpinska A, Firlej E, & Bogdan M. Coping strategies observed in women with rheumatoid arthritis. Ann Agric Environ Med 2020; 27(3): 401-6.
[17] Tosato S, Bonetto C, Zanini A, Montanari I, Piccinelli A, Bixio R, et al., Coping strategies, emotional distress and perceived disease severity in a cohort of patients with rheumatoid arthritis: a mediation analysis. Rheumatol 2022; 1(1); 23-31.
[18] Lumley MA,  Krohner S, Marshall LM, Kitts TC, Schubiner H, & Yarns BC. Emotional awareness and other emotional processes: Implications for the assessment and treatment of chronic pain. Pain Manag 2021; 11(3): 325-32.
[19] Graham-Engeland JE, Song S, Mathur A, Wagstaff DA, Klein LC, Whetzel C, & Ayoub WT. Emotional state can affect inflammatory responses to pain among rheumatoid arthritis patients: preliminary findings. Psychol Rep 2019; 122(6): 2026-49.
[20] Manshaee G, Yazdanfar M, & Ghamarani A. Determination and Fitting of Emotional Regulation Strategies Model on the Basis of Attachment Dimensions in Patients with Rheumatoid Arthritis. Anesth Pain 2019; 10(3): 53-70.
[21] Rice D, Mehta S, Shapiro A, Pope J, Harth M, Morley-Forster P, et al. Psychological distress in out-patients assessed for chronic pain compared to those with rheumatoid arthritis. Pain Res Manag 2016; 1(1): 21-8.
[22] Karsdal MA, Woodworth T, Henriksen K, Maksymowych WP, Genant H, Vergnaud P, et al. Biochemical markers of ongoing joint damage in rheumatoid arthritis-current and future applications, limitations and opportunities. Arthritis Res Ther 2011; 13(2): 1-20.
[23] Koechlin H, Coakley R, Schechter N, Werner C, & Kossowsky J. The role of emotion regulation in chronic pain: A systematic literature review. J Psychosom Res 2018; 107(1): 38-45.
[24] Kline R. Principles and practice of structural equation modeling (2nd ed). New York, NY: Guilford Press. 2016; 212-25.
[25] Leys C, Klein O, Dominicy Y, & Ley C. Detecting multivariate outliers: Use a robust variant of the Mahalanobis distance. J Exp Soc Psychol 2018; 74(1): 150-6.
[26] Hazan C, & Shaver P. Romantic love conceptualized as an attachment process. J Pers Soc Psychol 1987; 52(3): 511-24.
[24] Ghanbari B, Hatami A, Esmaieli M, & Farahbakhsh K. On the relationship among parenting styles, attachment styles and marital commitment in arried female students of Allameh Tabatabai University. J Women Soc 2011; 2(7): 39-60. [Farsi]
[28] Markstrom CA, Sabino VM, Turner BJ, & Berman RC. The Psychosocial Inventory of Ego Strengths: Development and Validation of a New Eriksonian Measure. J Youth Adolesc 1997; 26(6): 705-32.
[29] Besharat MA, & Shahidi V. Mediating role of cognitive emotion regulation strategies on the relationship between attachment styles and alexithymia. Eur J Psychol 2014; 10(2): 352–62.
[30] Turk DC, & Okifuji A. Psychological factors in chronic pain: evolution and revolution. J Consult Clin Psychol 2002; 70(3): 678-90.
[31] Rezaei S, & Khaksari Z. Validity and Reliability of the Short Form Health Survey Questionnaire (SF-36) for Use in Iranian Patients With Traumatic Brain Injury (TBI). IrJNS 2019; 5(2): 79-91.
[32] Garnefski N. & Kraaij V. Cognitive emotion regulation questionnaire–development of a short 18-item version (CERQ-short). Pers Individ Dif 2006; 41(6): 1045-53.
[33] Garnefski N, & Kraaij V. Cognitive emotion regulation questionnaire – development of a short 18-item version (CERQ-short). Pers Individ Dif 2006; 41(6): 1045-53.
[34] Samani S, & Sadeghi L. Psychometric properties of the cognitive emotion regulation questionnaire. 2010; J Psychol Mod Met 1(1): 51-62. [Farsi]
[35] Hooman HA. Structural equation modeling using LISREL software (2nd ed). Tehran: SAMT Publication; 2005; 22-9. [Farsi]
[36] Cheche Hoover R,& Jackson JB. Insecure Attachment, Emotion Dysregulation, and Psychological Aggression in Couples. J Interpers Violence 2021; 36(19-20): Np10908-np10936.
[37] Shaver PR, & Mikulincer M. Attachment-related psychodynamics. Attach Hum Dev 2002; 4(2): 133-61.
[38] Barberis N, Cernaro V, Costa S, Montalto G, Lucisano S, Larcan R, & Buemi M. The relationship between coping, emotion regulation, and quality of life of patients on dialysis. Int J Psychiatry Med 2017; 52(2): 111-23.
[39] Caldwell JG, and Shaver PR. Exploring the cognitive-emotional pathways between adult attachment and ego-resiliency. Individ Differ Res 2012; 10(3): 141-52.
[40] Calkins SD, & Hill A. Caregiver influences on emerging emotion regulation: Biological and Environmental Transactions in Early Development (3rd ed). New York, NY: Guilford Press. 2007; 229-48.
[41] Brumariu, LE, & Kerns KA. Mother–child attachment and social anxiety symptoms in middle childhood. J Appl Dev Psychol 2008; 29(5): 393-402.
[42] Baumeister RF, & Vohs KD. Strength Model of Self-Regulation as Limited Resource: Assessment, Controversies, Update, in Advances in Experimental Social Psychology (2nd ed). Academic Press, 2016: 78-127.
[43] Baumeister R, Vohs K, & Tice D. The Strength Model of Self-Control. Curr Dir Psychol Sci 2007; 16(6): 351-5.
 

Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study

Jahangir Jahangiri[6], Tahereh Ranjbaripour[7], [H1] Sara Pashang[8], Arezoo Tari-Moradi[9], Maryam Bahrami Hidaji[10]


Received:  14/05/22 Sent for Revision: 16/07/22 Received Revised Manuscript: 28/08/22 Accepted: 30/08/22


Background and Objectives: Although pain is necessary for the continuation of life, this phenomenon often loses its warning and adaptive role and causes various problems. Therefore, the aim of the present study was to design and test the prediction model of adaptation to pain based on attachment styles and ego strength with the mediating role of cognitive emotion regulation in patients with rheumatoid arthritis in Tehran in 2021.
Materials and Methods: In this descriptive study conducted by correlational method, the statistical population included all patients with rheumatoid arthritis in Tehran in 2021. 300 patients were selected from the pain clinic of Imam Hossein Hospital by convenience sampling method and answered the questionnaires of Attachment Styles, Ego Strength, Cognitive Emotion Regulation, and Multidimensional Pain Inventory. Data were analyzed using structural equation modeling.
Results: The results of structural equation modeling showed that the coefficients of the direct path of attachment styles (β=0.61, p<0.001) and ego strength (β=0.89, p<0.001) to the adaptation to pain were significant. In addition, attachment styles and ego strength had an indirect effect on the adaptation to pain with the mediating role of cognitive emotion regulation. 
Conclusion: The results of this study reveal that attachment styles, ego strength, and cognitive emotion regulation can directly and indirectly affect the perception of chronic pain and ultimately the performance of patients with rheumatoid arthritis, and on the other hand, play a dynamic role in adapting to chronic pain. These results can be used in designing preventive and interventional programs of chronic pain.
Key words: Adaptation to pain, Attachment styles, Ego strength, Cognitive emotion regulation, Chronic pain, Rheumatoid arthritis
Funding: This study did not have any funds.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Islamic Azad University (central unit) approved the study (IR.IAU.CTB)[H2] 
How to cite this article: Jahangiri Jahangir, Ranjbaripour Tahereh, Pashang Sara, Tari-Moradi Arezoo, Bahrami Hidaji Maryam. Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2022; 21 (06): 625-42. [Farsi]
 
[1]- دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[2]- نویسنده مسئول) استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
تلفن: 4259585-0263، دورنگار: 44330179-021، پست الکترونیکی: tahereh.ranjbar@kiau.ac.ir
[3]- استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[4]- استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[5]- (نویسنده مسئول) استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
[6]- PhD Student in Health Psychology, Islamic Azad Univ
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، شهریور 1401، 642-625



طراحی و آزمون الگوی پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌های دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400: یک مطالعه توصیفی

جهانگیر جهانگیری[1]، طاهره رنجبری‌پور[2]، سارا پاشنگ[3]، آرزو تاری‌مرادی[4]، مریم بهرامی‌هیدجی[5]

دریافت مقاله: 24/02/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 25/04/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 06/06/1401 پذیرش مقاله: 08/06/1401


چکیده
زمینه و هدف: اگرچه درد برای ادامه حیات ضروری است، ولی این پدیده در بسیاری از مواقع نقش هشدار دهنده و انطباقی خود را از دست می­دهد و مشکلات گوناگونی به وجود می­آورد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌ دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی که به روش همبستگی انجام گرفت، جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 بود. تعداد 300 بیمار با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس از کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) انتخاب و به پرسش­نامه‌های سبک‌های دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس چندوجهی درد پاسخ دادند. داده‌های به دست آمده با استفاده از مدل‌یابی معادله ساختاری تجزیه­ و تحلیل شدند.
یافته­ها: نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که ضرایب مستقیم سبک‌های دلبستگی (001/0>p، 61/0=β) و استحکام من (001/0>p، 89/0=β) به سازگاری با درد معنی­دار می‌باشد. علاوه بر این، سبک‌های دلبستگی و استحکام من با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان اثر غیرمستقیمی بر سازگاری با درد داشت.
نتیجه­گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که سبک‌های دلبستگی، استحکام من و تنظیم شناختی هیجان می‌توانند به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم ادراک درد مزمن و عملکرد بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهند و از سویی، نقش پویایی در سازگاری با درد مزمن در آنان ایفاء ­کنند. این نتایج میتواند در طراحی برنامههای پیش­گیرانه و مداخلهای درد مزمن کاربرد داشته باشد.
واژه­های کلیدی: سازگاری با درد، سبک‌های­ دلبستگی، استحکام من، تنظیم شناختی هیجان، درد مزمن، آرتریت روماتوئید
 
مقدمه
یکی از شایع‌ترین بیماری‌های خود ایمنی بیماری آرتریت روماتوئید (Rheumatoid arthritis) می‌باشد که با آرتریت‌های التهابی چندگانه در مفاصل بزرگ و کوچک و علائم عمومی مشخص می‌شود [1] و شیوع آن تقریباً یک درصد از کل جمعیت دنیا (بین 4/0 تا 1/2 درصد) بوده و در زنان تقریباً سه برابر مردان شایع‌تر می‌باشد [2]. علاوه بر محدودیت فیزیکی و تحت تأثیر قرار گرفتن کارکردهای روان‌شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا، ویژگی اصلی و ناخوشایندترین نشانه آن ادراک درد/ناراحتی و رنج طولانی‌مدت و به عبارتی از دست دادن عملکرد بدنی و درد مزمن (Chronic pain) است [3]. با توجه به این‌که سلامت جسمی، منجر به تضمین تداوم حیات می­شود، درد به‌عنوان تجربه­ای که در واقع پایداری و بقای فرد را به خطر میاندازد، ادراک می­شود، از این­رو مانع ارضای نیازهای روانی می­گردد [4]. در جهت تبیین تنوع سطوح سازگاری با درد مزمن و توجیه پیامدهای درد و در نهایت شناسایی عوامل تعیین کننده شدت درد و ناتوانی جسمی و روان‌شناختی برآمده از آن، الگوهای چندوجهی (زیستی، روانی و اجتماعی) ارائه شده‌اند که بر اساس آن‌ها، عوامل روان‌شناختی مختلفی مانند هیجان‌ها (اضطراب، افسردگی و خشم) [5]، راه­بردهای مقابله با درد [6]، معنای درد برای فرد [7]، شناخت‌های مرتبط با درد [8] می‌توانند در فرآیند سازگاری با درد نقش مهمی ایفاء کنند [9].
یکی از متغیرهای مرتبط با تجربه‌ درد، سبک دلبستگی (Attachment style) می‌باشد [10] به این گونه که تجربه درد مزمن به عنوان یک عامل استرس‌زا، فعال‌کننده سبک دلبستگی ویژه‌ فرد و در نهایت الگوهای هیجانی، شناختی و رفتاری مرتبط با آن سبک دلبستگی می‌باشد و چنین الگوهایی، تعیین‌کننده نحوه تعامل فرد با بیماری، پاسخ‌های زیستی، روانی و اجتماعی و همچنین روند بهبود و کیفیت زندگی بیماران می‌باشد [11] و نشان داده شده که سبک دلبستگی نقش مهمی در مقابله با درد و سازگاری با آن در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و ناتوانی مرتبط با آن ایفاء می‌نماید [12]. عامل دیگری که در ارتباط با درد مزمن قرار دارد و محصول فائق آمدن بر بحران‌های تحولی و گذار موفق از یک مرحله به مرحله بعدی تحول روانی-اجتماعی است، استحکام من (Ego strength) می‌باشد [13] و بر این اساس به فرد کمک می‌نماید تا در شرایط استرس‌زا و درمانده ساز، پایداری و ثبات هیجانی خود را حفظ نماید [14] به گونه‌ای که نشان داده شده است که افراد با تاب‌آوری من بالاتر، از قدرت انطباق پذیری بالاتر و توانایی برنامه‌ریزی بر اساس اهداف بلندمدت برخوردارند، از آسیب سریع‌تر بهبود می‌یابند و در مواجهه با آن کم‌تر مضطرب و پریشان می‌شوند [15]. پژوهش‌های مختلفی نقش عوامل مرتبط با هیجان را در سازگاری با درد مزمن را مورد تأیید قرار داده‌اند [18-16]، چرا که این بیماری به عنوان تجربه‌ای استرس‌زا و در مواردی درمانده ساز، هیجان‌های شدید و منفی را فعال می‌کند [19] و در این راستا، مدل‌های مختلفی از عوامل هیجانی مؤثر بر سازگاری با درد مانند مدل راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation strategies) ارائه شده‌اند [20].
درد به­عنوان تجربه­ای شخصی، وضعیت تعادلی فرد را در سطوح مختلف به­ویژه در سطح کارکردهای شناختی با اختلال و چالش جدی مواجه می­سازد و با تجربه استرس طولانی و شدید همراه می‌باشد و موجب رنج و ناراحتی­های طولانی‌مدت و متحمل شدن هزینه­های اقتصادی گزاف نیز می‌گردد. علیرغم شیوع بالای درد و بار هیجانی ناشی از آن برای بیماران، دانش درباره عوامل مؤثر بر سازگاری با آن محدود می‌باشد [21]. از سوی دیگر مدل زیستی-پزشکی (Bio-medical) نیز با نگاه محدود در مورد علت­شناسی و درمان دارویی درد، آرتریت روماتوئید و سایر انواع موقعیت‌های مولد دردهای مزمن ناکافی بوده و در بهترین حالت اثر محدودی دارد و اغلب غافل از نقش عوامل روانی-اجتماعی را در سازگاری فرد با این تجربه‌اند [22]. با توجه به این­که بیماری آرتریت روماتوئید به عنوان تجربه‌ای استرس‌زا و در مواردی درمانده‌ساز، هیجان‌های شدید و منفی را فعال می‌کند، از این رو، فرآیند فراز و فرود هیجان‌ها و راهبردهای تنظیم هیجان‌ها ممکن است بتواند به عنوان متغیری بنیادین رابطه بین سبک‌های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با درد مزمن ناشی از بیماری آرتریت روماتوئید را تحت تأثیر قرار دهد [23]. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک­های دلبستگی و استحکام من با نقش واسطه­ای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود
 


نمودار 1- مدل نظری مفروض پیش بینی سازگاری با درد بر اساس سبک دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان
 
مواد و روش­ها
پژوهش حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی و به‌طور مشخص مبتنی بر مدل‌سازی معادلات ساختاری (Structural equation modeling) بود. این مطالعه با کد اخلاق شناسه IR.IAU.CTB.REC.1400.044 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به تصویب رسیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه‌کننده به بیمارستان‌ امام حسین (ع) تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه‌گیری به صورت در دسترس انجام شد. در انتخاب حجم نمونه باید گفت در پژوهش‌های مدل‌سازی معادلات ساختاری تعداد نمونه کم‌تر از 200 نفر پیشنهاد نمی‌شود [24] و اساس متغیرهای موجود (33 متغیر آشکار) با توجه به در نظر گرفتن ریزش، تعداد 300 پرسش­نامه توزیع شد. پس از ریزش آزمودنی‌ها و حذف پرسش­نامه‌های مخدوش و داده‌های پرت یک­متغیری و چندمتغیری، تعداد 285 پرسش­نامه تجزیه و تحلیل شدند.
در این پژوهش برای جایگزین کردن داده‌های گمشده از روش جایگزین کردن داده‌های گمشده با میانگین متغیر استفاده شد. همچنین، برای تشخیص داده‌های پرت چند متغیری، روش‌های مبتنی بر فاصله ماهالانوبیس برای متغیرها به کار رفت [25]. بعد از ارائه توضیح توسط پژوهشگر در خصوص نحوه تکمیل پرسش­نامه‌ها و اخذ رضایت آگاهانه از آزمودنی‌ها برای شرکت در پژوهش، پرسش­نامه‌ها توسط آزمودنی‌ها تکمیل شد.
معیارهای ورود شرکت‌کنندگان به مطالعه عبارت بود از: تشخیص آرتریت روماتوئید توسط پزشک متخصص بر اساس پرونده پزشکی، داشتن سواد خواندن و نوشتن، تمایل برای شرکت در پژوهش و پاسخ­گویی به پرسش­نامه­ها، میزان درد در مقیاس نمره­گذاری درد (Numerical pain rating scale) بالاتر از سه (این مقیاس برای درد از بقیه متداول‌تر است. شخص درد خود را با استفاده از یک مقیاس ۰ تا ۵ نرخ بندی می‌کند. صفر به معنی بدون درد است و ۵ به معنی بدترین وضعیت درد است). ملاک‌های خروج شرکت ‌کنندگان از مطالعه، عدم توانایی پاسخ­گویی به پرسش­نامه­ها (ناتوانی جسمی یا ذهنی) در نظر گرفته شد.
پس از انجام مصاحبه با آزمودنی­ها، پرسش­نامه­ها به‌صورت مداد/کاغذی و به شکل انفرادی اجرا شد. قبل از شرکت بیمار در پژوهش در مورد رضایت بیمار از شرکت در پژوهش اطمینان حاصل شد. پس از توضیح در مورد پژوهش و ابراز تمایل بیماران، پرسش­نامه­ها در اختیار آنان قرار گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی و معیارهای ورود و خروج از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت فردی سؤال شد. مشارکت ‌کنندگان درباره محرمانه بودن داده‌ها اطمینان حاصل کردند. شایان ذکر است که پژوهش­گر قبل از آغاز کار، کلیه دستورات لازم جهت تکمیل پرسش­نامه و جلب اعتماد آزمودنی­ها را بیان نمود. زمان تقریبی برای تکمیل پرسشنامه­ها 25 الی 30 دقیقه بود. بر اساس ضوابط اخلاقی پژوهش، شرکت­ کنندگان می­توانستند در صورت عدم تمایل به مشارکت، بدون هیچ­گونه محدودیت یا توضیحی به همکاری خود خاتمه دهند.
پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی: این پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، سطح تحصیلات، جنسیت، شغل و وضعیت تأهل بود.
پرسش­نامه سبک‌های دلبستگی (Adult attachment styles): این پرسش­نامه توسط Hazan و Shaver ساخته شده است که دارای 15 سؤال می‌باشد و سه سبک دلبستگی اجتنابی (شامل سؤالات 1، 2، 3، 4 و 5)، ایمن (شامل سؤالات 6، 7، 8، 9 و 10) و دوسوگرا (شامل سؤالات 11، 12، 13، 14 و 15) را در مقیاس 5 درجهای لیکرت (کاملاً مخالفم=1، مخالفم=2، تا حدی موافقم، 4=موافقم، کاملاً موافقم=5) مورد سنجش قرار می‌دهد. کمینه و بیشینه نمره در خرده مقیاس‌ها به ترتیب 5 و 25 می‌باشد. نمره بیش‌تر نشان دهنده‌ سبک دلبستگی غالب فرد می‌باشد [26]. Hazan و Shaver ضریب پایایی این پرسش­نامه را از طریق روش بازآزمایی 81/0 و از طریق روش آلفای کرونباخ را 87/0 به دست آوردند [26]. ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های ایمن، اجتنابی و دوسوگرا در پژوهش Ghanbari و همکاران در مورد یک نمونه ایرانی به ترتیب برابر با 86/0، 84/0 و 85/0 گزارش شده است که میزان قابل قبولی می‌باشد [27]. ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای سبک‌های دلبستگی ایمن 57/0، سبک دلبستگی اجتنابی 76/0، سبک دلبستگی دوسوگرا 56/0 و برای کل مقیاس 68/0 به دست آمد که مطلوب می‌باشد.
پرسش­نامه روانی-اجتماعی استحکام من (Psychosocial inventory of ego strength): این پرسشنامه توسط Markstrom و همکاران در قالب دو فرم بلند (64 سؤالی) و کوتاه (32 سؤالی) به منظور سنجش و اندازه­گیری 8 قابلیت اساسی ناشی از موفقیت در مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون (Erikson's stages of psychosocial development) تهیه شده است [28]. به عبارت دیگر، این پرسش­نامه شامل هشت خرده مقیاس امید (Hope)، اراده (Will)، هدفمندی (Purpose)، شایستگی (Competence)، وفاداری (Fidelity)، عشق (Love)، مراقبت (Care) و خرد (Wisdom) در افراد می­باشد. نحوه پاسخ­گویی به سؤالات در طیف لیکرت 5 درجه­ای (1=اصلاً مرا توصیف نمی‌کند، 2=کمی با من مطابق نیست، 3=نظری ندارم، 4= کمی با من مطابق است، 5=کاملاً با من منطبق است) قرار می­گیرد. کمینه و بیشینه نمره در فرم 32 سؤالی مورد استفاده در پژوهش حاضر، به ترتیب 32 و 160 برای کل پرسش­نامه و برای هر خرده مقیاس، 4 و 20 می‌باشد. نمره بالا در این آزمون به معنی سطح بالای قدرت ایگو و نمره بالاتر در هر خرده مقیاس به معنای رشد بیش‌تر آن قابلیت اساسی تفسیر می­شود. Markstrom و همکاران روایی صوری، محتوا و سازه این پرسش­نامه را مورد تأیید قرار دادند و هم­چنین برای بررسی پایایی آن از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده نمودند که ضرایب آلفای کرونباخ را برای هریک از خرده مقیاس­ها بین 62/0 تا 82/0 و برای کل پرسش­نامه روانی-اجتماعی استحکام من، 94/0 گزارش کرده­اند [28]. نتایج پژوهش Besharat و Shahidi نشان داد کلیه‌ ضرایب همبستگی نمره آیتم­ها با نمره کل (65/0 تا 73/0) و هم­چنین ضرایب آلفای کرونباخ در دامنه مناسبی (79/0 تا 85/0) قرار دارند. در پژوهش حاضر از فرم کوتاه 32 سؤالی استفاده شد که هر خرده مقیاس متشکل از 4 آیتم میباشد [29]. در مطالعه حاضر، ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده برای هر یک از خرده مقیاس‌ها بین 68/0 تا 79/0 و برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد.
مقیاس چندوجهی درد (Multidimensional pain inventory): این مقیاس توسط Kerns، Turk و  Rudy تهیه شد. این پرسش‌نامه دارای سه بخش می‌باشد: نخستین بخش دارای 20 عبارت است و بیمار در قالب 5 خرده مقیاس (ارزیابی خود را از شدت درد، اختلال در زندگی روزانه، کنترل بر زندگی، اختلال عاطفی و حمایت) گزارش می‌کند. بخش دوم، دارای 14 عبارت است و بیمار در قالب سه مقیاس (واکنش منفی، انحراف توجه و نشان دادن دلسوزی) ارزیابی خود را از واکنش همسر یا سایر اطرافیان صاحب نقش در زندگی‌اش، نسبت به دردی که از آن رنج می‌برد درجه‌بندی می‌کند. بخش سوم دارای 18 عبارت است و در قالب 4 خرده مقیاس (فروانی فعالیت‌های بیمار را در امور خانه‌داری، امور مربوط به تعمیر، و نگهداری وسایل منزل، فعالیت اجتماعی و انجام فعالیت‌های بیرون از منزل) مورد ارزیابی قرار می‌دهد. نمره‌گذاری پرسش­نامه فوق در طیف لیکرت 6 درجه‌ای صورت می‌پذیرد. اعتبار و پایایی این پرسشنامه بین 92/0-7/0 گزارش شد [30]. علاوه بر این، در پژوهش Rezaei [31] ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های پرسش‌نامه نیز در میان بیماران درد مزمن ایرانی بین 77/0 تا 92/0 و میانگین ضرایب همبستگی بین ماده‌ای هر خرده مقیاس بین 25/0 تا 4/0 متغیر بود؛ لذا تمام خرده مقیاس‌های این ابزار دارای اعتبار مطلوبی بودند. در پژوهش حاضر، ضرایب آلفای کرونباخ هر خرده مقیاس بین 66/0 تا 84/0 گزارش شد. 
پرسش­نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation questionnaire): این پرسشنامه توسط Garnefski و Kraaij ساخته شده است و دارای 36 گویه و دربرگیرنده 9 خرده مقیاس به نام‌های خود سرزنشگری (Self-blame پذیرش (Acceptance تمرکز بر فکر/نشخوارگری (Focus on thought/rumination تمرکز مجدد مثبت (Positive refocusing تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی (Refocus on planning)، ارزیابی مجدد مثبت (Positive reappraisal کم اهمیت شماری (Putting into perspective فاجعه انگاری (Catastrophizing) و دیگر سرزنشگری (Other blame) است. نمره هر یک از زیرمقیاس‌های 9 گانه با جمع نمره‌های 4 گویه آن زیرمقیاس محاسبه می‌شود. حداقل و حداکثر نمره در هر زیرمقیاس به ترتیب  2 و 10 می‌باشد و نمره بالاتر نشان دهنده استفاده بیش‌تر فرد از آن راه­بردهای شناختی محسوب می‌شود. گویه‌های این پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت 5 درجه‌ای (1= هرگز، 2=گاهی، 3=معمولاً، 4= اغلب، و 5=همیشه) و در پاسخ به رویدادهایی که در زندگی استرسزا و تهدیدکننده به شمار می‌آیند، نمره‌گذاری می‌شوند [32]. طبق پژوهش Garnefski و Kraaij ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در محدوده 78/0 تا 93/0 گزارش شده است [33]. نتایج مطالعه Samani و Sadeghi [34] نیز نشان داد که 9 زیرمقیاس نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان همسانی درونی خوبی داشتند، دامنه آلفای کرونباخ 76/0 تا 92/0 بود. نمره­های ماده و نمره‌های کلی زیرمقیاس‌های سازش‌یافته و سازش‌ نایافته به صورت معنادار همبسته بودند (46/0=r تا 75/0=r) و ارزش ضرایب همبستگی بازآزمایی (51/0 تا 77/0) بیانگر ثبات مقیاس بود. ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای خرده مقیاسهای پرسش­نامه در دامنه 71/0 تا 87/0 قرار داشت. 
برای تحلیل داده‌های پژوهش، نرم‌افزارهای  SPSSنسخه 23 و AMOS نسخه 22 استفاده شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای دستهبندی مشخصات فردی آزمودنی‌ها به منظور محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شد. از آزمون Kolmogorov-Smirnovبرای تشخیص نرمال بودن داده‌ها و از ضریب همبستگی Pearson و مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده شد. سطح معناداری در آزمون­ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
تعداد کل نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر 300 بیمار بوده است که پس از ریزش آزمودنی‌ها و حذف پرسشنامه‌های مخدوش و داده‌های پرت یک ­متغیری و چند متغیری، پرسشنامه‌های مربوط به تعداد 285 تجزیه و تحلیل شدند. میانگین سنی نمونه پژوهش 41/42 سال و انحراف معیار 37/1 و همچنین دامنه سنی نمونهها بین 36 تا 53 سال گزارش شد. سایر ویژگی­های جمعیت­شناختی گروه نمونه در جدول 1، ارائه شده است.  
 

جدول1- ویژگی­های جمعیت­شناختی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) در سال 1400 (285=n)
متغیر طبقات تعداد درصد متغیر طبقات تعداد درصد
سطح تحصیلات ابتدایی 35 29/12 جنسیت زن 146 52
راهنمایی 63 1/22 مرد 139 48
دیپلم 121 45/42 شغل شاغل 54
فوق‌دیپلم 32 23/11 خانه­دار 46
کارشناسی 29 18/10 وضعیت تأهل متأهل 230 7/76
کارشناسی ارشد 4 4/1 مجرد 52 6/17
دکتری 1 35/0 مطلقه 7 2/2
بیوه 11 5/3
 
نتایج جدول 2 نشان داد که همه‌ متغیرهای پژوهش از توزیع نرمال برخوردار بودند (05/0<p). رابطه میان مؤلفه‌های مختلف از طریق آزمون همبستگی Pearson مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد رابطه بین تمامی خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با استحکام من مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه تمامی خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه بین تمام خرده مقیاس‌های سبک‌های دلبستگی با سازگاری با درد مثبت و معنادار بود (05/0>p). رابطه میان سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با راه­بردهای 9 گانه تنظیم شناختی هیجان معنادار بود. در این راستا، سبک اجتنابی با راه­بردهای فاجعه سازی، ملامت خویش، نشخوارگری و ملامت دیگران به ترتیب دارای همبستگی 81/0، 75/0، 71/0 و 69/0 بود. سبک دلبستگی دوسوگرا نیز با راه­بردهای فاجعه سازی، ملامت خویش، ملامت دیگران و نشخوارگری به ترتیب دارای همبستگی 80/0، 73/0، 71/0 و 67/0 بود. سبک دلبستگی ایمن نیز با راهبردهای تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه گیری، تمرکز مجدد مثبت، پذیرش و ارزیابی مجدد مثبت به ترتیب دارای همبستگی 78/0، 77/0، 74/0، 74/0 و 72/0 بود. رابطه بین مؤلفه­های استحکام من با راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان نیز معنادار بود. راه­برد پذیرش به ترتیب با مؤلفه عشق و اختیار، 73/0 و 72/0 دارای همبستگی بود. راه­برد تمرکز مجدد مثبت دارای همبستگی معنادار 76/0 با مؤلفه‌ی عشق بود. راه­برد تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی دارای همبستگی معنادار با مؤلفه‌های اهمیت و عشق به ترتیب 74/0 و 72/0 بود. راه­برد ارزیابی مجدد مثبت نیز دارای همبستگی معنادار 69/0 و 67/0 با مؤلفه‌ی اهمیت و عشق بود. راه­برد دیدگاه گیری نیز دارای همبستگی 71/0 با مؤلفه‌ی عشق بود. رابطه بین راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان با اکثر مؤلفه‌های سازگاری با درد معنادار بود. راه­برد تمرکز مجدد مثبت دارای همبستگی 56/0 با مؤلفه‌ کنترل زندگی بود. راه­برد نشخوارگری دارای همبستگی 64/0 با مؤلفه شدت درد بود. مؤلفه فعالیت‌های اجتماعی دارای همبستگی 54/0 با راه­برد تمرکز مجدد مثبت بود. راه­برد نشخوارگری نیز همبستگی 49/0 با مؤلفه‌ی پریشانی عاطفی بود (05/0>p).
 

جدول 2- شاخص­های توصیفی متغیرهای سبک‌های دلبستگی، تنظیم شناختی هیجان، سازگاری با درد و استحکام من در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) در سال 1400 (285=n)
متغیر حداقل نمره حداکثر نمره میانگین انحراف معیار آماره
Kolmogorov-Smirnov
مقدار p
سبک‌های دلبستگی ایمن 10 21 64/14 82/4 31/0 603/0
اضطرابی 9 16 59/17 84/4 47/0 668/0
اجتنابی 7 19 85/17 64/4 51/0 772/0
تنظیم شناختی هیجان 79 143 78/115 58/9 48/0 541/0
مؤلفه‌های تنظیم شناختی هیجان ملامت خویش 4 12 2/4 58/0 37/0 701/0
پذیرش 5 9 17/4 57/0 52/0 622/0
نشخوار فکری 4 8 22/4 56/0 55/0 563/0
تمرکز مجدد مثبت 4 7 15/4 59/0 6/0 235/0
نمرکز مجدد بر برنامه­ریزی 5 9 2/4 59/0 58/0 202/0
ارزیابی مجدد مثبت 4 7 15/4 57/0 52/0 312/0
دیدگاه گیری 4 10 29/4 55/0 53/0 171/0
فاجعه سازی 5 9 27/4 53/0 42/0 218/0
ملامت دیگران 4 12 22/4 55/0 54/0 243/0
سازگاری با درد 43 102 32/54 67/5 40/0 661/0
مؤلفه‌های سازگاری با درد اختلال در عملکرد روزانه 2 7 13/4 72/0 39/0 412/0
حمایت اجتماعی 1 6 24/4 72/0 52/0 503/0
شدت درد 1 8 14/4 77/0 45/0 214/0
کنترل بر زندگی 2 6 11/4 94/0 48/0 661/0
پریشانی هیجانی 2 6 98/3 91/0 42/0 545/0
واکنش تنبیهی 2 5 3/3 55/0 59/0 663/0
دلواپسی دیگران 2 7 05/3 52/0 35/0 454/0
پریشانی و گیجی از طرف دیگران 1 5 16/4 81/0 53/0 751/0
کارهای خانگی 2 7 62/2 48/0 61/0 851/0
کار خارج از خانه 2 4 26/2 52/0 67/0 677/0
فعالیت های دور از خانه 1 7 22/2 54/0 6/0 691/0
فعالیت های اجتماعی 2 8 67/3 71/0 52/0 553/0
استحکام من 73 126 23/67 4/5 59/0 752/0
مؤلفه‌های استحکام من امید 7 16 2/4 61/0 46/0 712/0
اختیار 9 14 2/4 62/0 58/0 783/0
هدف 11 17 1/4 56/0 49/0 794/0
کارآیی 13 18 26/4 52/0 53/0 775/0
پای بندی 10 16 21/4 51/0 61/0 856/0
عشق 9 17 18/4 56/0 67/0 673/0
اهمیت 11 16 17/4 65/0 62/0 691/0
خرد 12 17 16/4 57/0 56/0 672/0

05/0>p  اختلاف معنی­دار
 
مسیرهای مستقیم سبکهای دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد و هم­چنین مسیرهای غیرمستقیم دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد با میانجی­گری تنظیم شناختی هیجان بر اساس ضرایب استاندار در نمودار 1 نشان داده شده است. نمودار 1 نشان میدهد که ضرایب مستقیم سبک‌های دلبستگی (001/0>p، 61/0=β) و استحکام من (001/0>p، 89/0=β) به سازگاری با درد معنی دار می‌باشد. علاوه بر این، سبک‌های دلبستگی و استحکام من با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان اثر غیر مستقیمی بر سازگاری با درد داشت.
 

chart
نمودار 1- ضرایب استاندارد مدل اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک­های دلبستگی و استحکام من بر سازگاری با درد: نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان (285=n)
 
جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی، ترکیبی از شاخص­های برازندگی از قبیل: 1) نسبت کای اسکوئر بر درجه آزادی (Chi-Square/ Degrees of Freedom; CSDF)، 2) شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (Root Mean Square Error of Approximation; RMSEA3) تطبیقی برازش تطبیقی (Comparative Fit Index; CFI)، 4) شاخص برازش هنجار شده (Normed Fit Index; NFI)، 5) شاخص نیکویی برازش (Adjusted Goodness of Fit Index; AGFI) مورد استفاده قرار گرفت که مقادیر اندازه‌گیری شده و بازه قابل قبول آن‌ها در جدول 3 ارائه شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان گفت که مدل تحقیق از نظر شاخص‌های معنی‌داری و برازش مورد تأیید است [35]
 


       جدول3- برازش مدل آزمون شده بر اساس شاخص‌های برازندگی (285=n)
نام شاخص مقدار بازه قابل قبول [35] نتیجه
نسبت کای اسکوئر بر درجه آزادی (CSDF) 821/2 کم‌تر از 3 قابل قبول
شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSEA) 076/0 خوب: کم‌تر از 08/0
متوسط: 08/0 تا 1
خوب
شاخص برازش تطبیقی (CFI) 911/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص برازش هنجار شده (NFI) 937/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص نیکویی برازش (GFI) 907/0 بیش‌تر از 9/0 قابل قبول
شاخص نیکویی برازش اصلاح شده (AGFI) 902/0 بیش‌تر از 8/0 قابل قبول
 
پس از بررسی شاخص­های برازش، به بررسی ضرایب و وزنهای رگرسیونی حاضر در مدل و سطح معنی­داری آن‌ها پرداخته شد که نتایج آن در جدول 4، ارائه شده است. با توجه به نتایج جدول 4، اثر مستقیم متغیر سبک دلبستگی بر سازگاری با درد معنی­دار می­باشد (61/0=β، 001/0>P). همچنین، اثرات مستقیم سبک‌های دلبستگی بر تنظیم شناختی هیجان معنی­دار به‌دست‌ آمد (89/0=β، 001/0>P). شایان ذکر است که در این بین، وزن­های رگرسیونی مسیرهای استحکام من بر سازگاری با درد در دامنه سطح معنی­داری قرار گرفته‌اند (76/0=β، 001/0>P) و همچنین مسیرهای استحکام من بر تنظیم شناختی هیجان در دامنه سطح معنیداری قرار دارد (93/0=β، 001/0>P). اثرات غیر مستقیم سبک‌های دلبستگی با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری با درد معنی‌دار به‌دست‌ آمد (54/0=β، 001/0>P). اثرات غیر مستقیم استحکام من با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری با درد معنی­دار به‌دست‌ آمد (44/0=β، 001/0>P). نتایج شاخصهای برازش حاکی از تأیید مدل بود (415/0=p، 821/2=CSDF، 907/0=GFI، 902/0=AGFI، 911/0=CFI، 937/0=NFI، 076/0=RMSEA).
 
جدول 4- برآوردهای استاندارد ضرایب اثر مستقیم، غیرمستقیم و کل (285=n)
متغیرها مسیرها اثر مستقیم اثر کل خطای معیار برآورد مقدار p
سبک‌های دلبستگی -->  سازگاری با درد 61/0 - 61/0 03/0 001/0>
سبک­های دلبستگی --> تنظیم شناختی هیجان 89/0 - 89/0 05/0 001/0>
استحکام من -->  تنظیم شناختی هیجان 76/0 - 76/0 12/0 001/0>
استحکام من --> سازگاری با درد 93/0 - 93/0 02/0 001/0>
سبک­های دلبستگی--> تنظیم شناختی هیجان--> سازگاری با درد - 89/0* 59/0=54/0 54/0 08/0 001/0>
استحکام من --> تنظیم شناختی هیجان-->سازگاری با درد - 76/0* 59/0=44/0 44/0 10/0 001/0>
* 05/0>p اختلاف معنی­دار
 
بحث
این مطالعه با هدف طراحی و آزمون مدل پیش­بینی سازگاری با درد بر اساس سبک‌ دلبستگی و استحکام من با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که تنظیم شناختی هیجان نقش میانجی در رابطه‌ی بین سبک‌های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با درد دارد. بنابراین، سبک‌های دلبستگی و استحکام من می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان)، سازگاری با درد را پیش‌بینی کنند. ایمنی در دلبستگی، با افزایش سازگاری بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید با درد و دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کاهش سازگاری با درد رابطه معنادار دارند. همچنین استحکام من بالاتر با افزایش سازگاری با درد رابطه معنادار داشت. نتایج پژوهش با یافته‌های Cheche Hoover و Jackson [36]، Shaver  و Mikulincer [37]، Barberis  و همکاران [38] و Caldwell  و Shaver [39] همسو است.
توانایی به‌کارگیری راه­بردهای مؤثر تنظیم شناختی هیجان در کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند، به آن‌ها این امکان را می‌دهد که در ارتباط با محیط و سازش با درد به صورت سازش یافته عمل کنند و سازمان رفتاری خود را هنگام مواجهه با سطوح بالای تنیدگی در هنگام تجربه‌ی درد مزمن حفظ کنند. این در حالی است که افراد دارای سبک دلبستگی ناایمن، مستعد به‌کارگیری راه­بردهای سازش نایافته هستند بنابراین، چنین راه­بردهایی با افزایش مقاومت فرد در برابر درد، توان مدیریت وی را برای حل تعارض‌ها افزایش می‌دهد و احتمالاً از این طریق به بهبود سازگاری با درد کمک می‌کند. افراد دارای سبک دلبستگی ایمن، با به‌کارگیری راه­بردهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه، مواجهه با تغییرات روان‌شناختی و محرک‌های تنیدگی زای محیطی و ناشی از بیماری را تسهیل می‌کند [40]. افراد دلبسته ایمن از آن جایی که نمی‌توانند به دسترس پذیری و پاسخ­گو بودن نگاره دلبستگی شان امیدوار باشند، نمی‌توانند در موقعیت‌ها به خصوص هنگام تجربه‌ی درد مزمن سازگاری نشان دهند و از طریق راه­بردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (مانند خود سرزنش گر، دیگر سرزنش گری، تمرکز بر فکر/نشخوار فکری، فاجعه نمایی)، تمام انرژی شان معطوف به رفتارهای افراطی دلبستگی و جست‌وجوی توجه و حمایت مراقب می‌شود. چنین افرادی فرصت‌های فراگیری و گسترش مهارت‌های تنظیم هیجان را از دست می‌دهند، اما افراد دلبسته ایمن از نگاره دلبستگی شان به عنوان پایگاهی امن استفاده می‌کنند، به جست‌وجوی محیط و تعامل با آن می‌پردازند و از طریق راه­بردهای سازگارانه‌ی تنظیم شناختی هیجان (مانند کم اهمیت شماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی)، می‌توانند در عرصه‌ی روابط عاطفی و اجتماعی هیجان‌ها را به خوبی شناسایی، ابراز و مبادله کنند که خود می‌تواند مسیر سازگاری با درد را تسهیل نماید [41].
تضعیف استحکام من موجب می‌شود تا بیماران نتوانند در شرایط استرس‌زا و درمانده ساز، ثبات و پایداری هیجانی خود را حفظ کنند، در کشاکش مطالبات و تعارض‌ها گرفتار شوند و آشفتگی هیجانی را تجربه ‌نمایند که خود نقش مهمی در کاهش سازگاری با درد ایفاء می‌کند. راه­بردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان با سازمان‌دهی و برانگیزاندن پاسخ‌های انطباقی و بالا بردن شانس بقاء در مقابل فرصت‌ها و تقاضاهای محیط شده و از طریق هماهنگ کردن پاسخ‌های فیزیولوژیک، شناختی، رفتاری، انگیزشی و ذهنی موجب افزایش توانایی مقابله با چالش‌های انطباقی مانند سازگاری با درد می‌شوند [42]. تنظیم شناختی هیجان با ارائه راهبردهای کارآمد هیجانی و شناختی به عنوان جایگزینی برای فعالیت‌های اجتنابی، آن هم توسط خود مراجع، موجب رشد ویژگی‌هایی مانند امید، شایستگی و هدفمندی می‌شود که رابطه مستقیمی با استحکام من دارند، و آن عبارت است از پذیرش خود به عنوان فردی که «می‌تواند» و توانایی دیدن و پذیرفتن نقاط ضعف و قوت خود را پیدا نموده که تأثیر مستقیمی بر رشد هویت شخصی، خودمختاری و تسلط بر خود و محیط را ایجاد و در نهایت موجب سازگاری بهتر با درد ناشی از بیماری می‌گردد [43]. اگر من از استحکام کافی برخوردار نباشد، فرد در کشاکش توقعات و تعارض‌ها گرفتار شده که موجب تجربه‌ی آشفتگی هیجانی می‌شود، بنابراین، به‌کارگیری راهبردهای سازگارانه‌ی تنظیم شناختی هیجان می‌تواند با تقویت استحکام من، فرایند سازگاری با درد را تسهیل نماید.
یکی از محدودیت‌های پژوهش حاضر این است که چون یک پژوهش از نوع توصیفی می‌باشد، بنابراین نمی‌تواند ما را در بررسی علت و معلولی متغیرها یاری رساند. از سوی دیگر، یکی از محدودیت‌های این پژوهش جامعه منحصر به فرد آن است. با توجه به چنین محدودیت‌هایی، پیشنهاد می‌شود برای بررسی بیش‌تر با پژوهش‌های مختلف رابطه علی بررسی گردد. همچنین پژوهش­گران در طی پژوهشی با مداخله و به طور مثال برگزاری کارگاه سبب افزایش تنظیم شناختی هیجان در افراد شده و سپس میزان سازگاری با درد را در آزمودنی‌ها مطالعه نمایند. در نهایت پیشنهاد می‌شود این پژوهش را بر روی دیگر جوامع اجرا نمود و نتایج پژوهش‌ها را مقایسه نمود.
نتیجه‌گیری
به طور خلاصه نتایج این مطالعه نشان داد که سبک‌های دلبستگی و استحکام من می‌توانند به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان) به عنوان عوامل پیش‌بینی کننده سازگاری با درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در نظر گرفته شوند. تنظیم شناختی هیجان نیز با مدیریت تجربه‌های هیجانی و کاهش آسیب پذیری و درماندگی و در نهایت تقویت دلبستگی ایمن و تعدیل پیامدهای ناشی از دلبستگی ناایمن از یک سو، و با افزایش استحکام من، هم­زمان با افزایش مقاومت فرد در برابر تنیدگی‌ها و افزایش توان مدیریت برای حل تعارض‌ها به ارتقاء سازگاری با درد کمک نماید.
 این نتایج لزوم طراحی و کاربست برنامه‌های پیش­گیرانه و مداخلات حمایتی، آموزشی، توانبخشی و درمانی مبتنی بر تنظیم شناختی هیجان برای درد مزمن را در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید توصیه می‌کند.

تشکر و قدردانی
نوسندگان مقاله مراتب تشکر و قدردانی خود را از مسئولین محترم کلینیک درد بیمارستان امام حسین(ع) به دلیل همراهی در انجام این مطالعه اعلام می‌کنند. هم­چنین، از شرکت کنندگان در این پژوهش که با شکیبایی در این پژوهش همکاری کرده­اند، تشکر به عمل می‌آید.
 

References

 
[1] Martinez-Calderon J, Meeus M, Struyf F, Luque-Suarez A. The role of self-efficacy in pain intensity, function, psychological factors, health behaviors, and quality of life in people with rheumatoid arthritis: a systematic review. Physiother Theory Pract 2020; 36(1): 21-37.
[2] Shin J, Harris C, Oppegaard K, Kober KM, Paul SM/ Cooper BA, et al. Worst pain severity profiles of oncology patients are associated with significant stress and multiple co-occurring symptoms. J Pain 2022; 23(1): 74-88.
[3] Chancay MG, Guendsechadze SN, Blanco I. Types of pain and their psychosocial impact in women with rheumatoid arthritis. Womens Midlife Health 2019; 5(1): 1-9.
[4] Davoodabadi A, Rohani SH, Hajian A. Effects of the oral probiotics to control pain and stress disorders of cyclical mastalgia associated with fibrocystic breast changes; a randomised controlled trial. Int J Surg Open 2021; 33(1): 100358-63.
[5] Ziarko M, Siemiątkowska, Sieński, Samborski, Samborska, & Mojs E. Mental health and rheumatoid arthritis: toward understanding the emotional status of people with chronic disease. Biomed Res Int 2019; 1(1): 24-32.
[6] Larice S, Ghiggia A, Di Tella M, Romeo A, Gasparetto E, Fusaro E. et al. Pain appraisal and quality of life in 108 outpatients with rheumatoid arthritis. Scand J Psychol 2020; 61(2): 271-80.
[7] Aloush V, Niv D, Ablin JN, Yaish I, Elkayam O, & Elkana O. Good pain, bad pain: Illness perception and physician attitudes towards rheumatoid arthritis and fibromyalgia patients. Clin Exp Rheumatol 2021; 39(1): S54-S60.
[8] Kadłubowska M, Bąk E, Marcisz C, Kózka M, Michalik A, Kolonko J. et al, Perception vs pain and beliefs about pain control and Type A behavior pattern in patients with chronic ischemia of lower extremities or with rheumatoid arthritis. J Pain Res 2018: 11(1): 30519.
[9] Garcia MA, Allen PA, Li X, Houston JR, Loth F, Labuda R, & Delahanty DL. An examination of pain, disability, and the psychological correlates of Chiari Malformation pre-and post-surgical correction. Disabil Health J 2019; 12(4): 649-56.
[10] Sechi C, Vismara L, Brennstuhl MJ, Tarquinio & Lucarelli L. Adult attachment styles, self-esteem, and quality of life in women with fibromyalgia. Health Psychol Open 2020; 7(2): 1-8.
 [11] Häuser W, & Jones G. Psychological therapies for chronic widespread pain and fibromyalgia syndrome. Best Pract Res Clin Rheumatol 2019; 33(3): 101416-22.
[12] Sirois FM, & Gick ML. An appraisal-based coping model of attachment and adjustment to arthritis. J Health Psychol 2016; 21(5): 821-31.
[13] yousefi Z, simi Z, Amiri M, Nourafkan samarkhazan F. The Mediating Role of Spiritual Experiences With Ego Strength on Adaptation to Dialysis. Health Spiritual Med eth 2021; 8(3): 181-90. [Farsi]
[14] Küçükdeveci AA. Nonpharmacological treatment in established rheumatoid arthritis. Best Pract Res Clin Rheumatol 2019; 33(5): 101482-9.
[15] Gonzalez B, Novo R, Peres R, & Baptista T. Fibromyalgia and rheumatoid arthritis: Personality and psychopathology differences from the Minnesota Multiphasic Personality Inventory-2. Pers Individ Dif 2019; 142(1): 260-9.
[16] Janiszewska M, Baranska A, Kanecki K, Karpinska A, Firlej E, & Bogdan M. Coping strategies observed in women with rheumatoid arthritis. Ann Agric Environ Med 2020; 27(3): 401-6.
[17] Tosato S, Bonetto C, Zanini A, Montanari I, Piccinelli A, Bixio R, et al., Coping strategies, emotional distress and perceived disease severity in a cohort of patients with rheumatoid arthritis: a mediation analysis. Rheumatol 2022; 1(1); 23-31.
[18] Lumley MA,  Krohner S, Marshall LM, Kitts TC, Schubiner H, & Yarns BC. Emotional awareness and other emotional processes: Implications for the assessment and treatment of chronic pain. Pain Manag 2021; 11(3): 325-32.
[19] Graham-Engeland JE, Song S, Mathur A, Wagstaff DA, Klein LC, Whetzel C, & Ayoub WT. Emotional state can affect inflammatory responses to pain among rheumatoid arthritis patients: preliminary findings. Psychol Rep 2019; 122(6): 2026-49.
[20] Manshaee G, Yazdanfar M, & Ghamarani A. Determination and Fitting of Emotional Regulation Strategies Model on the Basis of Attachment Dimensions in Patients with Rheumatoid Arthritis. Anesth Pain 2019; 10(3): 53-70.
[21] Rice D, Mehta S, Shapiro A, Pope J, Harth M, Morley-Forster P, et al. Psychological distress in out-patients assessed for chronic pain compared to those with rheumatoid arthritis. Pain Res Manag 2016; 1(1): 21-8.
[22] Karsdal MA, Woodworth T, Henriksen K, Maksymowych WP, Genant H, Vergnaud P, et al. Biochemical markers of ongoing joint damage in rheumatoid arthritis-current and future applications, limitations and opportunities. Arthritis Res Ther 2011; 13(2): 1-20.
[23] Koechlin H, Coakley R, Schechter N, Werner C, & Kossowsky J. The role of emotion regulation in chronic pain: A systematic literature review. J Psychosom Res 2018; 107(1): 38-45.
[24] Kline R. Principles and practice of structural equation modeling (2nd ed). New York, NY: Guilford Press. 2016; 212-25.
[25] Leys C, Klein O, Dominicy Y, & Ley C. Detecting multivariate outliers: Use a robust variant of the Mahalanobis distance. J Exp Soc Psychol 2018; 74(1): 150-6.
[26] Hazan C, & Shaver P. Romantic love conceptualized as an attachment process. J Pers Soc Psychol 1987; 52(3): 511-24.
[24] Ghanbari B, Hatami A, Esmaieli M, & Farahbakhsh K. On the relationship among parenting styles, attachment styles and marital commitment in arried female students of Allameh Tabatabai University. J Women Soc 2011; 2(7): 39-60. [Farsi]
[28] Markstrom CA, Sabino VM, Turner BJ, & Berman RC. The Psychosocial Inventory of Ego Strengths: Development and Validation of a New Eriksonian Measure. J Youth Adolesc 1997; 26(6): 705-32.
[29] Besharat MA, & Shahidi V. Mediating role of cognitive emotion regulation strategies on the relationship between attachment styles and alexithymia. Eur J Psychol 2014; 10(2): 352–62.
[30] Turk DC, & Okifuji A. Psychological factors in chronic pain: evolution and revolution. J Consult Clin Psychol 2002; 70(3): 678-90.
[31] Rezaei S, & Khaksari Z. Validity and Reliability of the Short Form Health Survey Questionnaire (SF-36) for Use in Iranian Patients With Traumatic Brain Injury (TBI). IrJNS 2019; 5(2): 79-91.
[32] Garnefski N. & Kraaij V. Cognitive emotion regulation questionnaire–development of a short 18-item version (CERQ-short). Pers Individ Dif 2006; 41(6): 1045-53.
[33] Garnefski N, & Kraaij V. Cognitive emotion regulation questionnaire – development of a short 18-item version (CERQ-short). Pers Individ Dif 2006; 41(6): 1045-53.
[34] Samani S, & Sadeghi L. Psychometric properties of the cognitive emotion regulation questionnaire. 2010; J Psychol Mod Met 1(1): 51-62. [Farsi]
[35] Hooman HA. Structural equation modeling using LISREL software (2nd ed). Tehran: SAMT Publication; 2005; 22-9. [Farsi]
[36] Cheche Hoover R,& Jackson JB. Insecure Attachment, Emotion Dysregulation, and Psychological Aggression in Couples. J Interpers Violence 2021; 36(19-20): Np10908-np10936.
[37] Shaver PR, & Mikulincer M. Attachment-related psychodynamics. Attach Hum Dev 2002; 4(2): 133-61.
[38] Barberis N, Cernaro V, Costa S, Montalto G, Lucisano S, Larcan R, & Buemi M. The relationship between coping, emotion regulation, and quality of life of patients on dialysis. Int J Psychiatry Med 2017; 52(2): 111-23.
[39] Caldwell JG, and Shaver PR. Exploring the cognitive-emotional pathways between adult attachment and ego-resiliency. Individ Differ Res 2012; 10(3): 141-52.
[40] Calkins SD, & Hill A. Caregiver influences on emerging emotion regulation: Biological and Environmental Transactions in Early Development (3rd ed). New York, NY: Guilford Press. 2007; 229-48.
[41] Brumariu, LE, & Kerns KA. Mother–child attachment and social anxiety symptoms in middle childhood. J Appl Dev Psychol 2008; 29(5): 393-402.
[42] Baumeister RF, & Vohs KD. Strength Model of Self-Regulation as Limited Resource: Assessment, Controversies, Update, in Advances in Experimental Social Psychology (2nd ed). Academic Press, 2016: 78-127.
[43] Baumeister R, Vohs K, & Tice D. The Strength Model of Self-Control. Curr Dir Psychol Sci 2007; 16(6): 351-5.
 

Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study

Jahangir Jahangiri[6], Tahereh Ranjbaripour[7], [H1] Sara Pashang[8], Arezoo Tari-Moradi[9], Maryam Bahrami Hidaji[10]


Received:  14/05/22 Sent for Revision: 16/07/22 Received Revised Manuscript: 28/08/22 Accepted: 30/08/22


Background and Objectives: Although pain is necessary for the continuation of life, this phenomenon often loses its warning and adaptive role and causes various problems. Therefore, the aim of the present study was to design and test the prediction model of adaptation to pain based on attachment styles and ego strength with the mediating role of cognitive emotion regulation in patients with rheumatoid arthritis in Tehran in 2021.
Materials and Methods: In this descriptive study conducted by correlational method, the statistical population included all patients with rheumatoid arthritis in Tehran in 2021. 300 patients were selected from the pain clinic of Imam Hossein Hospital by convenience sampling method and answered the questionnaires of Attachment Styles, Ego Strength, Cognitive Emotion Regulation, and Multidimensional Pain Inventory. Data were analyzed using structural equation modeling.
Results: The results of structural equation modeling showed that the coefficients of the direct path of attachment styles (β=0.61, p<0.001) and ego strength (β=0.89, p<0.001) to the adaptation to pain were significant. In addition, attachment styles and ego strength had an indirect effect on the adaptation to pain with the mediating role of cognitive emotion regulation. 
Conclusion: The results of this study reveal that attachment styles, ego strength, and cognitive emotion regulation can directly and indirectly affect the perception of chronic pain and ultimately the performance of patients with rheumatoid arthritis, and on the other hand, play a dynamic role in adapting to chronic pain. These results can be used in designing preventive and interventional programs of chronic pain.
Key words: Adaptation to pain, Attachment styles, Ego strength, Cognitive emotion regulation, Chronic pain, Rheumatoid arthritis
Funding: This study did not have any funds.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Islamic Azad University (central unit) approved the study (IR.IAU.CTB)[H2] 
How to cite this article: Jahangiri Jahangir, Ranjbaripour Tahereh, Pashang Sara, Tari-Moradi Arezoo, Bahrami Hidaji Maryam. Designing and Testing the Prediction Model of Adaptation to Pain Based on Attachment Style and Ego Strength with the Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation in Patients with Rheumatoid Arthritis in Tehran in 2021: A Descriptive Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2022; 21 (06): 625-42. [Farsi]
 
[1]- دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[2]- نویسنده مسئول) استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
تلفن: 4259585-0263، دورنگار: 44330179-021، پست الکترونیکی: tahereh.ranjbar@kiau.ac.ir
[3]- استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[4]- استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
[5]- (نویسنده مسئول) استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
[6]- PhD Student in Health Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran
(Corresponding Author) Tel: (0263) 4259585, Fax: (021) 44330179, E-mail: tahereh.ranjbar@kiau.ac.ir
[8]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran
[9]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran
[10]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran

 [H1]در چکیده فارسی، نویسنده مسئول اشتباه ذکر شده است.
 [H2]کد اخلاق کامل است؟
ersity, Karaj Branch, Karaj, Iran
(Corresponding Author) Tel: (0263) 4259585, Fax: (021) 44330179, E-mail: tahereh.ranjbar@kiau.ac.ir
[8]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran
[9]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran
[10]- Assistant Prof., Dept. of Psychology, Islamic Azad University, Karaj Branch, Karaj, Iran

 [H1]در چکیده فارسی، نویسنده مسئول اشتباه ذکر شده است.
 [H2]کد اخلاق کامل است؟
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانپزشكي
دریافت: 1401/2/22 | پذیرش: 1401/6/8 | انتشار: 1401/6/28

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb