Ethics code: IR.IAU.SARI.REC.1400.026
Sarabadani A, Hassanzadeh R, Emadian S O. Comparison of the Effectiveness of Cognitive Therapy Based on Mindfulness and Life Therapy on Mental Well-Being and Psychological Security in Women with Generalized Anxiety Disorder: A Quasi-Experimental Study. JRUMS 2023; 21 (12) :1249-1266
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6759-fa.html
سرآبادانی اعظم، حسن زاده رمضان، عمادیان سیده علیا. مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر: یک مطالعه نیمه تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (12) :1249-1266
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6759-fa.html
دانشگاه آزاد اسلامی ساری
متن کامل [PDF 353 kb]
(437 دریافت)
|
چکیده (HTML) (843 مشاهده)
متن کامل: (346 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، اسفند 1401، 1266-1249
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر: یک مطالعه نیمه تجربی
اعظم سرآبادانی[1]، رمضان حسنزاده[2]، سیده علیا عمادیان[3]
دریافت مقاله: 22/08/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 28/09/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 08/12/1401 پذیرش مقاله: 10/12/1401
چکیده
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی مزمن است و نقش درمان روانی در کاهش علائم آن تأیید شده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی در قالب طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری (سه ماهه) با گروه گواه بود. از بین زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به خانههای سلامت و مراکز مشاوره مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در سال 1400، با روش نمونهگیری هدفمند 45 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایش مداخله آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند، اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای بهزیستی ذهنی Keyes و Magyar-Moe و پرسشنامه امنیت روانی Maslow استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازهگیریهای مکرر انجام شد.
یافتهها: نتایج حاکی از تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر افزایش بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود (001/0>P) و میزان اثربخشی هر دو روش مشابه بود.
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر افزایش بهزیستی و امنیت روانی، این درمانها میتوانند به عنوان مداخلات کمکی، حمایتی و توانبخشی در کنار درمانهای دارویی در راستای توانبخشی و ارتقاء کیفیت زندگی آنان به کار گرفته شود.
واژههای کلیدی: درمان شناختی ذهن آگاهی، زندگی درمانی، بهزیستی، امنیت، اضطراب فراگیر، زنان
مقدمه
اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder)، اضطراب و نگرانی بیتناسب، کنترل ناپذیر و مداوم به مدت 6 ماه یا بیشتر درباره موضوعات متعدد میباشد [1]. بیش از 6 درصد کل افراد گاهی در طول عمر خود به این اختلال مبتلا میشوند و تعداد زنان مبتلا دو برابر مردان است [2]. این اختلال با فقدان بهرهوری شغلی [3]، و کیفیت زندگی و سلامت ضعیف مرتبط است به گونهای که در مقایسه با سایر اختلالات اضطرابی فراگیر اثرات آسیبزاتر و مفرطتری بر عملکرد، سلامتی و کیفیت مناسب زندگی دارد [4].
بهزیستی ذهنی (Mental well-being) متغیری است که در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به شکل معناداری افت میکند [5]. بهزیستی ذهنی، ارزیابی است که افراد از زندگی خود در ابعاد سلامت هیجانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی دارند [6]. تنشها و ناراحتیهای زندگی میتواند موجب به وجود آمدن نشانگانی از اضطراب و افسردگی شود و از این طریق ابعاد مختلف بهزیستی ذهنی را مختل کند [7]. امنیت روانی (psychological Security) نیز از نیازها و انگیزههای اساسی انسان است به طوری که با زوال آن، آرامش خاطر انسان از بین میرود و تشویش، اضطراب و ناآرامی جای آن را میگیرد و مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی در گرو تأمین امنیت است [8]. افراد ناامن، اضطراب و نگرانی بالایی دارند و در برابر اختلالات روانشناختی آسیب پذیرتر میباشند. آنها مدام در ذهنشان درگیر دفع خطرات احتمالی هستند و این چالشهای ذهنی در طول زمان فرد را نسبت به بیماریهای جسمی آسیبپذیر میسازد [9].
از آنجایی که عوامل متعددی بر اضطراب بیماران مؤثرند، لزوم استفاده از تکنیکها و آموزشهایی در جهت کاهش آن ضروری به نظر میرسد [10]. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-based cognitive therapy) یکی از رویکردهایی است که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد بر تغییر محتوای افکار تأکید کمتری دارد و تغییر توجه و آگاهی و ارتباط با افکار را بیشتر مورد توجه قرار میدهد و تأکید بسیاری بر پذیرش افکار به جای تغییر دارد و تأکید بر این دارد که افکار را به عنوان افکار درک کنیم نه به صورت انعکاس واقعیت [11]. عملکرد ذهن آگاهی فرآیندی پویا میباشد و نیاز به توجه خود تنظیم دارد تا بتواند آگاهی از تجربه حاضر را با موضوعی بدون قضاوت و از گشودگی و کنجکاوی حفظ کند [12]. یکی دیگر از درمانهای جدید، درمان مبتنی بر زندگی (Life therapy) میباشد که بر موضوعاتی چون اشتیاق، علاقه، خلاقیت، اهمیت ویژهای داده است و علاوه بر کاهش و حذف نگرانی بر ایجاد یک نگرش سازنده نسبت به زندگی تأکید دارد و طراحی یک زندگی سالم و منحصر به فرد برای هر فرد را در نظر دارد و رفتارهای هدفگرا و داشتن عمر طولانی و همراه با عزت، هیجانات مثبت مانند خوشی، امید، عشق، دوست داشتن خود، دیگران و دنیا، مورد مطالعه قرار میدهد. به رفتارهای یکپارچه توجه دارد و اساساً مثبت نگر میباشد [13]. در این رویکرد، اصول و مهارتهای معطوف به کمک به مراجعان در شناسایی، دنبال کردن و برآوردن نیازها، اهداف و آرزوها در حوزههای با ارزش زندگی آموزش داده میشود [14].
مثل اکثر اختلالات اضطرابی درمان دارویی (اگر درمانجو به شدت در رنج باشد یا افکار خودکشی داشته باشد) پیشنهاد میشود. ولی در غیر این صورت باید رواندرمانیهای استاندارد شده و برنامههای خودیاری ارائه شوند. اما روانشناسان همواره با چالش تصمیمگیری درباره این که چه نوع رواندرمانی را به کار بگیرند روبهرو هستند [15]. با توجه به ماهیت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی و این که از جمله مداخلات کوتاه مدت و اثربخش روانشناختی محسوب میشوند، با مقایسه دو رویکرد میتوان رویکرد مؤثرتر را انتخاب کرد. لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر میباشد.
مواد و روشها
روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانههای سلامت مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بودند.
برای نمونهگیری از فرمول زیر استفاده شد که بر اساس پژوهش Shokrolahi و Naami [16] و با توجه به مقادیر 8/3=σ (انحراف معیار مشترک نمره بهزیستی هیجانی)، 82/4=d (اختلاف میانگین پیشآزمون بهزیستی هیجانی در گروه آزمایش و کنترل)، توان آماری=9/0، و سطح خطا یا α برابر با 05/0، حجم نونه برابر با 13 نفر برای هر گروه به دست آمد. با احتمال ریزش نمونه در گروهها، حجم نمونه 15 نفر برای هر گروه در نظر گرفته شد. بنابراین، 45 نفر پس از بررسی معیارهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند.