جلد 23، شماره 3 - ( 4-1403 )                   جلد 23 شماره 3 صفحات 249-237 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.TNB.REC.1402.091


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohseni Z, Abedi B, Kazemzadeh Y. The Effect of High-Intensity Interval Training and Thyme Supplementation on the Serum Levels of Irisin and Nesfatin-1 in Sedentary Young Girls: A Quasi-Experimental Study. JRUMS 2024; 23 (3) :237-249
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7334-fa.html
محسنی زهرا، عابدی بهرام، کاظم زاده یاسر. تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمه‌تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1403; 23 (3) :237-249

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7334-fa.html


دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
متن کامل [PDF 386 kb]   (321 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (882 مشاهده)
متن کامل:   (822 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 23، خرداد 1403، 149-137
تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمه­تجربی
زهرا محسنی[1]، بهرام عابدی[2]، یاسر کاظم‌زاده[3]
دریافت مقاله: 26/12/1402 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 23/2/1403 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 23/3/1403 پذیرش مقاله: 26/3/1403


چکیده
زمینه و هدف: کم تحرکی می­تواند سطح سرمی برخی از نشانگرها مانند نسفاتین-1 (Nesfatin-1) و آیریسین (Irisin) که اثرات مثبتی در کاهش التهاب و مقاومت به انسولین دارند، را کاهش دهد. آویشن گیاهی است که برای عصاره آن خواص مختلفی از جمله اثر ضد التهابی ذکر شده است. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (High-Intensity Interval Training; HIIT) به همراه مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران جوان کم تحرک بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه نیمه­تجربی، 48 دختر جوان به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین HIIT، مکمل آویشن، HIIT+آویشن و گروه کنترل تقسیم شدند. مکمل آویشن به صورت کپسول نرم 20 میلی‌گرمـی، نیم‌سـاعت قبـل از هر وعده غذایی مصرف شد. سطح سرمی نسفاتین-1و آیریسین با استفاده از کیت­های اختصاصی الایزا سنجیده شدند. داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری ANOVA و t جفت شده با سطح معنی­داری 05/0 آنالیز شدند.
یافته­ها: سطح سرمی آیریسین در پیش­آزمون (685/0=P) و پس­آزمون (556/0=P) بین گروه­های مورد مطالعه تفاوت معنی­داری نداشت. مقادیر پس­آزمون نسفاتین-1 بین گروه­ها تفاوت معنی­دار داشت (001/0P<). ارزیابی درون­گروهی نشان داد که تغییرات نسفاتین-1 در گروه­های کنترل و آویشن معنی­دار نبوده است (05/0P>). با این ­حال افزایش چشم‌گیر مقادیر نسفاتین-1 در گروه­های HIIT (001/0P=) و HIIT +آویشن (001/0P=) پس از انجام مداخلات مشاهده شد.
نتیجه­گیری: افزایش نسفاتین-1 از تأثیرات مطلوب تمرینات HIIT همراه یا بدون مصرف آویشن بود. سطح آیریسین تحت تأثیر تمرینات یا مصرف مکمل آویشن قرار نگرفت.
واژه­های کلیدی: تمرین تناوبی شدید، آویشن، آیریسین، نسفاتین-1، کم تحرک
ارجاع: محسنی ز، عابدی ب، کاظم­زاده ی، تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمه­تجربی. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1403، دوره 23 شماره 3، صفحات: 49-137.




 
مقدمه
کم­ تحرکی و بی تحرکی از مشکلات مهم سلامتی در سراسر جهان است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می­گذارد. این مسائل بار اقتصادی قابل­ توجهی را در سطح جهانی ایجاد می­کند (1). شیوع کم تحرکی در بین نوجوانان بالا است، به طوری که 84 درصد از دانش­آموزان فعالیت ورزشی منظم ندارند و 37 درصد هم زندگی کم تحرک را تجربه می­کنند. به طور خاص با تمرکز بر دختران نوجوان، مشخص شد که جنسیت، اضافه وزن یا چاق بودن، و تجربه حمایت ناکافی از سوی والدین و حمایت همسالان به طور مثبت با کمبود فعالیت بدنی مرتبط است (2). شیوع کم تحرکی در بین نوجوانان دبیرستانی ایران 4/71 درصد گزارش شده است (3).
آیریسین (Irisin) یک میوکین ناشی از ورزش است که مصرف انرژی را افزایش می­دهد، تحمل گلوکز را بهبود می­بخشد و مقاومت به انسولین را کاهش می­دهد. از جمله نقش آیریسین در هموستاز لیپیدها، تکثیر استئوبلاست­ها و رشد عضلات است. هم‌چنین به عنوان واسطه بسیاری از مسیرهای التهابی در سراسر بدن عمل می­کند (4). اثر بی­تحرکی بر سطح آیریسین می­تواند دوگانه باشد. از یک­طرف کم تحرکی موجب کاهش فعالیت سلول‌های عضلانی که یکی از منابع آیریسین هستند، شود و از این طریق سطح آیریسین را کاهش دهد، اما ازطرف دیگر با افزایش بافت چربی (یکی دیگر از منابع آیریسین) در اثر کم تحرکی سطح آیریسین افزایش می­یابد (5). نسفاتین‌ 1 (Nesfatin-1)، یک پلی­پپتید جدید مؤثر بر اشتها است که توسط هیپوتالاموس ترشح می­شود و در توالی نوکلئوبایندین 2 (NUCB2) با اثرات بی­اشتهایی و کاهش وزن کدگذاری می‌شود. نسفاتین-1 اثرات ضد­التهابی خود را از طریق مکانیسم‌های مختلفی اعمال می­کند. نسفاتین-1 با مهار نفوذ نوتروفیل‌ها و مهار فعال شدن آستروسیت، التهاب را مهار می­کند (6). ارتباط سطح نسفاتین-1 با بی­تحرکی در هیچ مطالعه­ای به طور مستقیم بررسی نشده است اما نشان داده شده است که در افراد مبتلا به افسردگی ماژور دارای اضافه وزن که فعالیت فیزیکی بسیار محدودی دارند سطح نسفاتین-1 کاهش می­یابد (7).
در پاسخ به ورزش، تنظیم آیریسین به پروتکل تمرینی خاص (شدت، مدت، و نوع تمرین)، سن، جنسیت، وضعیت تمرین و توده عضلانی بستگی دارد. دوره‌های کوتاه ورزش فشرده سطح سرمی آیریسین را در کودکان و بزرگسالان افزایش می‌دهد. هم­چنین، در مورد اثر ورزش بر آیریسین مطالعات نشان داده­اند که افزایش سطح آیریسین خون پس از تمرین استقامتی و تمرین ترکیبی در زنان چاق مسن، تمرین ترکیبی در مردان چاق میانسال و تمرینات استقامتی در جوانان مشاهده می­شود (8). از سوی دیگر، کاهش سطح آیریسین خون پس از تمرین بسکتبال در کودکان سالم یا پس از تمرین تکواندو در کودکان چاق مشاهده شد (9). نتایج برخی تحقیقات نشان­داد که نسفاتین-1 و حساسیت به انسولین در مردان چاق پس از انجام تمرینات مقاومتی بالاتنه افزایش می‌یابد. علاوه­بر­این، گزارش شده­است که 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط باعث کاهش شاخص توده بدن (BMI) و انسولین و افزایش سطح سرمی نسفاتین-1 در زنان چاق شد (10).
آویشن (Thymus) گیاهی چند ساله از خانواده Lamiaceae است که بومی منطقه مدیترانه است. نشان داده­ شده است که عصاره آویشن کاهش وابسته به دوز را در تولید و بیان ژن واسطه‌های پیش­التهابی فاکتور نکروز تومور (TNF)-α، اینترلوکین 1 بتا (IL-1B) و اینترلوکین-6 (IL-6) اعمال می­کند که با افزایش ترشح سیتوکین IL-10 ضد‌التهابی در ماکروفاژهای فعال شده همراه است (11). بااین­حال نتایج روشنی در مورد اثر مصرف آویشن و انجام تمرین تناوبی شدید هوازی (High-Intensity Interval Training; HIIT) بر آیریسین و نسفاتین-1 گزارش نشده ­است. لذا هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر هشت هفته تمرین HIIT به همراه مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران جوان کم تحرک است.
مواد و روش‌ها
مطالعه حاضر از نوع نیمه­تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون بود و دختران جوان، جامعه مورد مطالعه را تشکیل دادند. پس از تایید کمیته اخلاق با شناسه IR.IAU.TNB.REC.1402.091، در مهرماه 1402 فراخوانی در دانشگاه فنی مهندسی گلپایگان صورت ­گرفت و تعداد 48 نفر از دختران جوان 18 الی 22 سال و کم تحرک پس از تکمیل پرسش­نامه فعالیت بدنی و درنظر­گرفتن معیارهای ورود، معاینه توسط پزشک عمومی و تکمیل فرم رضایت‌نامه به روش در‌ دسترس انتخاب شدند. معیارهای ورود شامل قرار‌ داشتن در دامنه سنی مورد نظر، نداشتن حساسیت‌های تغذیه‌ای، نداشتن مشکلات حرکتی و عدم سابقه منظم ورزشی حداقل در 6 ماه گذشته (12) ­بود. هم­چنین، معیارهای خروج نیز عدم ­مشارکت فعال در تحقیق و مصرف داروهای مؤثر بر نتایج تحقیق بود.
با استفاده از نرم­افزار G-Power، با آزمون خانواده F تست مانوا (اندازه گیری مکرر تعامل درون-بین گروهی) با چهار گروه و دو مرحله اندازه­گیری، معادل 40 نفر به دست آمد. میزان خطای نوع اول 05/0، حداقل اندازه اثر = 3/0; تعداد گروه = 4، و توان معادل 8/0 درنظر گرفته شد. با توجه به تقسیم‌بندی d کوهن برای محاسبه حجم نمونه از اندازه اثر کوچک 3/0d= با توجه به میانگین اندازه اثر مطالعه اصغری و همکاران (4) برای آیریسین استفاده شد. با در نظر گرفتن احتمال ریزش در گروه­ها مجموعاً 48 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. نمونه­های انتخاب شده به صورت تصادفی (با استفاده از جدول اعداد تصادفی) در چهار گروه تمرین HIIT، مکمل آویشن، HIIT+آویشن و گروه کنترل تقسیم شدند (هر گروه 12 نفر). برای تصادفی ‌سازی ابتدا به هر مشارکت‌کننده یک شماره اختصاص دادیم و ستون اعداد تصادفی از 1 تا 48 به وسیله نرم­افزار اکسل (RANDBETWEEN (bottom, top)) تهیه شد. سپس به ترتیب هر شماره از اول ستون در چهار گروه قرار داده شد تا زمانی که تمام اعداد به گروه مربوطه اختصاص داده شود.
این پژوهش به روش دوسوکور و در هر چهار گروه به صورت موازی از لحاظ زمانی انجام شد. برای رعایت روش دوسوکور نیز مکمل­ها (مکمل آویشن و دارونما) کد­گذاری شدند و در آخر پژوهش پس از گرفتن پس­آزمون­ها کدها باز شده و هر آزمودنی مشخص شد. به این صورت که افرادی که اطلاعات را جمع­آوری می‌کردند و نیز بیماران از ماهیت داروی دریافتی اطلاع نداشتند.
قبل از شروع پروتکل تحقیق، یک جلسه توجیهی با حضور شرکت­کنندگان برگزار شد و طی این جلسه توضیحات لازم درباره نحوه انجام پژوهش شامل اجرای تمرینات، مدت زمان مطالعه، نحوه مصرف مکمل، مراحل خون­گیری و تاریخ دقیق هر کدام از مراحل مذکور ارائه شد. رضایت­نامه کتبی از شرکت­کنندگان اخذ گردید. گروه­های تمرینی طبق روش تمرینی هشت هفته در فعالیت تناوبی شدید هوازی شرکت کردند. به منظور یادگیری روش­های تمرینی و تعیین شدت مناسب تمرین به مدت یک هفته آشنایی با تمرین انجام گرفت. گروه کنترل از هیچگونه برنامه فعالیت­بدنی منظم پیروی نکردند و تنها با مصرف دارونما به فعالیت­های طبیعی روزمره خود پرداختند. پیش از شروع پژوهش قد و وزن آزمودنی­ها با قدسنج و ترازوی دیجیتال (SECA مدل 703 ساخت کشور آلمان) با دقت 05/0کیلوگرم اندازه­گیری شدند. همچنین شاخص توده بدن با استفاده از معادله وزن بدن بر حسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد بر حسب متر؛ نسبت دور کمر به لگن با استفاده از تقسیم اندازه دور کمر به اندازه دور لگن و درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر یاگامی ساخت کشور ژاپن دارای دقت یک میلی­متر و به­کارگیری روش سه­نقطه‌ای (پشت بازو، شکم و ران) Jackson و Pollock، اندازه­گیری شدند (13). برای تعیین اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، از نوارگردان (ویژن Classic80-T VISION ساخت کشور چین) جهت اجرای پروتکل بروس اصلاح شده تا مرز ختم آزمون و واماندگی استفاده شد. به تمامی آزمودنی­ها توصیه شد تا لباس و کفش راحت بپوشند و قبل از انجام تست، فعالیت بدنی نداشته باشند. پروتکل بروس شامل 7 مرحله 3 دقیقه­ای است که در هر مرحله شیب و سرعت نوارگردان افزایش می­یابد و هر آزمودنی با توجه به توان و آمادگی جسمانی خود آزمون خود را تا سرحد واماندگی ادامه می­دهد (12)
تمرین تناوبی شدید هوازی به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته در زمان­های یکسان انجام گرفت. هر آزمودنی در طی هشت هفته حضور خود در محل آزمون، کلیه پروتکل­ها را به اجرا درآورد. پروتکل­های تمرین بر روی نوارگردان به اجرا درآمدند. تمرینات HIIT شـامل پنج دقیقه گرم کردن (دویدن) با شدت 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره (MRHR) بود و به دنبال آن، برنامه اصلی شامل دویدن با شدت 90 تا 95 درصد MRHR و تکرارهای متفاوت، با استراحت دو دقیقه­ای (با شدت 50 تا 70 درصــد MRHR) بین هر اجرا بود. برنامه کامل در جدول 1 نشان داده شده است. پس از انجام تمرینات اصلی، سرد کردن با شدت 50 تا 60 درصد MRHR برای 5 دقیقه انجام شد (14). ضربان قلب نیز با یک ضربان­سنج (پلار مدل H10 ساخت امریکا) کنترل شد. ابتدا شرکت­کنندگان ضربان قلب استراحتی خود را پس از بیدار شدن از خواب شمارش نمودند و سپس MRHR آنها با روش Karvonen تعیین گردید (14).
Target Heart Rate = ((max HR − resting HR) × %Intensity) + resting HR
 
جدول 1- جزئیات پروتکل تمرین تناوبی شدید هوازی اجرا شده (14)
هفته­ها شدت تمرین (MRHR) کل مدت فعالیت (دقیقه) مدت (دقیقه) × تکرار مدت استراحت (دقیقه)
1 95-90 درصد 4 4×1 8
2 95-90 درصد 10 5×2 10
3 95-90 درصد 18 6×3 12
4 95-90 درصد 28 7×4 14
5 95-90 درصد 40 8×5 16
6 95-90 درصد 54 9×6 18
7 95-90 درصد 70 10×7 20
8 95-90 درصد 88 11×8 22
 
بر اساس پژوهش Eskandar Pour و همکاران (2018) جهت تجویز مکمل آویشن در گروه‌های آزمایش از کپسول نرم 20 میلی‌گرمـی گاسـترولیت باریج (ساخته ‌شده در شـرکت باریج اسانس)، به مدت 8 هفته، روزی 3 بار و نیم‌سـاعت قبـل از غذا استفاده شد. برای جلوگیری از اثر حاد مکمل بر عملکرد ورزشی، بین مصرف مکمل و انجام تمرین تناوبی فاصله زمانی 3 ساعته قرار داده شد. هم­چنین، مکمل و دارونما به یک شکل تهیه شدند و در گروه کنترل از دارونما (متشکل از پودر نشاسته و به شکل کپسول 20 میلی‌گرمی، مشابه کپسول آویشن ساخته‌شده در شـرکت باریج اسانس) استفاده شد (15).
سعی شد که همه آزمودنی­ها از یک نوع رژیم غذایی که همان برنامه غذایی سلف دانشگاه می باشد، استفاده کنند. هم­چنین، فرم یادآمد تغذیه‌ای 24 ساعته توسط آزمودنی­ها تکمیل شد. یادآمد تغذیه‌ای 24 ساعته ابزاری برای ارزیابی رژیم غذایی است و از ساختاری تشکیل شده که در آن از شرکت­کنندگان خواسته می‌شود تمام غذاها و نوشیدنی‌هایی که در 24 ساعت گذشته مصرف کرده­اند را به خاطر بسپارند (16).
در این تحقیق در مرحله پیش­آزمون بعد از 12 ساعت ناشتایی شبانه و در پس­آزمون 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و در شرایط 12 ساعت ناشتایی نمونه خون وریدی اخذ شد. سرم­ها به روش الایزا با استفاده از کیت‌های آزمایشگاهی اختصاصی آیریسین و نسفاتین-1 ارزیابی شدند. کیت­های سنجش الایزا انسانی آیریسین (SL2362 Hu، SUNLONG؛ حساسیت ng/ml  1/0) و نسفاتین-1 (SL1293 Hu، SUNLONG؛ حساسیت pg/ml  5/1) ساخت کشور چین در مطالعه حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
در این تحقیق آنالیز آماری با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS نسخه 22 انجام شد. از آزمون t زوجی برای مقایسه درون­گروهی پیش­آزمون و پس­آزمون و از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه ‌(ANOVA) برای مقایسه بین­گروهی متغیرها استفاده ­شد. در صورت وجود معنی­داری از آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد. اندازه اثر برای تمام آنالیز­ها محاسبه و گزارش شد. سطح معنی‌داری تمامی آزمون­ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
در مطالعه حاضر مجموعاً 48 دختر جوان کم تحرک با میانگین سنی 61/1±00/20 سال در 4 گروه 12 نفره مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین قد و وزن آنها به ترتیب 06/0±61/1 متر و 82/6±48/61 کیلوگرم بود. مقایسه ویژگی­های دموگرافیک و تن‌سنجی پایه بین گروه­ها نشان داد که هیچ تفاوت معنی­داری بین گروه­های مورد مطالعه از نظر سن (452/0P=)، قد (529/0P=)، وزن (504/0P=BMI (174/0P=)، درصد چربی (517/0P=VO2max (454/0P=WHR (174/0P=) قبل از انجام مداخلات وجود ندارد که نشان­دهنده آن است که تصادفی‌سازی به درستی انجام شده است (جدول 2).
 
جدول 2- مقایسه ویژگی­های دموگرافیک و تن­سنجی پایه در گروه های مورد مطالعه
کنترل آویشن تمرینHIIT HIIT +آویشن مقدار P
سن (سال) 56/1±58/19 60/1±75/19 73/1±08/20 56/1±58/20 452/0
قد (متر) 05/0±63/1 04/0±62/1 06/0±62/1 08/0±59/1 529/0
وزن (کیلوگرم) 65/6±87/63 44/6±93/59 40/7±38/60 93/6±73/61 504/0
BMI (kg/m2) 12/2±13/24 36/2±98/22 79/1±81/22 88/1±34/24 174/0
درصد چربی بدن (درصد) 32/4±04/34 42/4±67/31 03/4±42/32 25/4±48/31 517/0
VO2max 14/3±01/29 01/3±95/27 09/3±68/28 17/3±08/30 454/0
WHR 016/0±845/0 015/0±835/0 014/0±831/0 015/0±837/0 174/0
 
بر اساس نتایج آزمون آماری ANOVA وزن افراد پس از آزمون (147/0P=) بین گروه­های مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری ندارد. ارزیابی درون­گروهی (t جفت شده) نشان می­دهد در گروه‌های کنترل (101/0P=)، آویشن (395/0P=HIIT  (237/0P=HIIT +آویشن (102/0P=)، هیچ تفاوت معنی‌داری بین وزن پیش‌آزمون و پس­آزمون وجود ندارد (جدول 3). تفاوت معنی‌داری بین گروه­های مورد مطالعه از نظر BMI پس از انجام مداخلات گزارش شد (036/0P=) و بر طبق نتایج آزمون تعقیبی post-hoc Tukey ، مقادیر BMI پس‌آزمون در گروه HIIT به طور معنی­داری کمتر از گروه کنترل است (050/0P=؛ 388/0= اندازه اثر). ارزیابی درون­گروهی (t جفت شده) نشان می­دهد در گروه­های کنترل (094/0P=)، آویشن (406/0P=HIIT  (237/0P=HIIT +آویشن (124/0P=)، هیچ تفاوت معنی­داری بین BMI پیش‌آزمون و پس­آزمون وجود ندارد. درصد چربی افراد نیز پس از آزمون (191/0P=) بین گروه­های مورد مطالعه تفاوت معنی­داری ندارد. ارزیابی درون­گروهی نشان داد که در گروه­های کنترل (576/0P=) و آویشن (289/0P=) درصد چربی تغییرات معنی‌داری وجود ندارد. با این حال کاهش چشم‌گیری در درصد چربی در گروه­های HIIT  (033/0P=؛ 702/0= اندازه اثر) و HIIT +آویشن (033/0P=؛ 746/0= اندازه اثر) پس از انجام مداخلات مشاهده شد (جدول 3). تفاوت معنی­داری بین گروه­های مورد مطالعه از نظر VO2max پس از انجام مداخلات گزارش شد (041/0P=) و طبق نتایج آزمون تعقیبی، مقادیر VO2max پس‌آزمون در گروه HIIT +آویشن به طور معنی­داری بیشتر از گروه آویشن است (036/0P=؛ 423/0= اندازه اثر). ارزیابی درون‌گروهی نشان می­دهد در گروه­های کنترل (102/0P=) و آویشن (502/0P=) هیچ تفاوت معنی­داری بین VO2max پیش‌آزمون و پس­آزمون وجود ندارد. با این حال افزایش چشم‌گیر VO2max در گروه­های HIIT (007/0P=؛ 961/0= اندازه اثر)  و HIIT +آویشن (003/0P=؛ 198/1= اندازه اثر) پس از انجام مداخلات مشاهده شد (جدول 3).
بر اساس آزمون ANOVA مقادیر WHR پس از آزمون (365/0P=) بین گروه­های مورد مطالعه تفاوت معنی­داری ندارد. ارزیابی درون­گروهی نشان­دهنده کاهش WHR در گروه‌های کنترل (017/0P=)، آویشن (005/0 P=) و HIIT  (005/0P=) پس از انجام مداخلات بود. با این حال در گروه HIIT +آویشن (174/0P=) هیچ تفاوت معنی­داری بین WHR پیش‌آزمون و پس­آزمون وجود نداشت (جدول 3).
 
جدول 3- مقایسه بین گروهی و درون­گروهی پارامتر­های مورد مطالعه
گروه ها P#
(بین گروهی)
F
کنترل آویشن تمرینHIIT HIIT +آویشن
میانگین±SD P* میانگین±SD P* میانگین±SD P* میانگین±SD P*
وزن (کیلوگرم) پیش­آزمون 65/6 ±87/63 101/0 44/6 ±93/59 395/0 40/7 ±38/60 237/0 93/6 ±73/61 102/0 504/0 794/0
پس­آزمون 03/6 ±21/65 88/5 ±57/59 99/6 ±94/59 25/7 ±94/60 147/0 876/1
BMI (kg/m2) پیش­آزمون 12/2 ±13/24 094/0 36/2 ±98/22 406/0 79/1 ±81/22 237/0 88/1 ±34/24 124/0 174/0 734/1
پس­آزمون 73/1 ±63/24 18/2 ±85/22 70/1 ±65/22 73/1 ±99/23 036/0 117/3
درصد چربی بدن (درصد) پیش­آزمون 32/4 ±04/34 576/0 42/4 ±67/31 289/0 03/4 ±42/32 033/0 25/4 ±48/31 033/0 517/0 772/0
پس­آزمون 44/4 ±15/34 36/4 ±49/31 80/3 ±42/31 69/3 ±30/30 191/0 660/1
VO2max پیش­آزمون 14/3 ±01/29 0.102 01/3 ±95/27 0.502 09/3 ±68/28 0.007 17/3 ±08/30 0.003 454/0 892/0
پس­آزمون 43/3 ±52/28 96/2 ±87/27 04/3 ±54/29 21/3 ±66/31 041/0 011/3
WHR پیش­آزمون 016/0±845/0 017/0 015/0±835/0 005/0 014/0±831/0 005/0 015/0±837/0 288/0 174/0 732/1
پس­آزمون 017/0±841/0 013/0±827/0 012/0±825/0 239/0±760/0 365/0 087/1
* مقایسه درون­گروهی ( آزمون t وابسته)        # مقایسه بین گروهی (آزمون ANOVA یکطرفه)
 
سطح شاخص سرمی آیریسین پیش از آزمون (685/0P=) و پس از آزمون (556/0P=) بین گروه­های مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری ندارد. ارزیابی درون­گروهی نشان می‌دهد که هیچ تفاوت معنی‌داری بین مقادیر پیش­آزمون و پس­آزمون آیریسین در گروه­های کنترل (000/1P=)، آویشن (076/0P=، HIIT  (204/0P=) و HIIT +آویشن (908/0P=) وجود ندارد (نمودار 1). 
 

نمودار 1- سطح آیریسین پیش­آزمون و پس­آزمون در گروه­های مورد مطالعه. هیچ تفاوت معنی­داری در سطح 05/0 وجود نداشت.
 
تفاوت معنی‌داری بین گروه­های مورد مطالعه از نظر مقادیر نسفاتین-1 پیش‌آزمون (991/0P=) وجود ندارد. با این حال تفاوت معنی­داری بین گروه­های مورد مطالعه از نظر نسفاتین-1پس از انجام مداخلات گزارش شد (001/0P<) و بر طبق نتایج آزمون تعقیبی post-hoc Tukey، مقادیر نسفاتین-1 پس­آزمون در گروه‌های HIIT +آویشن (001/0P<؛ 850/0= اندازه اثر) و HIIT (001/0P<؛ 776/0= اندازه اثر) به طور معنی­داری بیشتر از گروه کنترل است. ارزیابی درون­گروهی نشان می‌دهد که در گروه‌های کنترل (541/0P=) و آویشن (395/0P=) هیچ تفاوت معنی‌داری بین مقادیر نسفاتین-1 پیش­آزمون و پس‌آزمون وجود ندارد. با این حال افزایش چشم‌گیر مقادیر نسفاتین-1 در گروه­های HIIT (001/0P<) و HIIT +آویشن (001/0P=) پس از انجام مداخلات مشاهده شد (نمودار 2).
 
*#
*#

نمودار 2- سطح نسفاتین-1 پیش­آزمون و پس­آزمون در گروه­های مورد مطالعه.
* نشان دهنده تغییرات معنی­دار نسبت به مقدار پیش­آزمون                # نشان دهنده تفاوت معنی­دار با گروه آویشن و گروه کنترل
 
بحث
در مطالعه حاضر، در ارزیابی بین­گروهی یافته­های پس­آزمون، سطح نسفاتین-1 پس­آزمون در گروه­های ورزشی (HIIT  و HIIT +آویشن) به طور معنی­داری بیشتر از گروه­های آویشن و کنترل بود. تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) به عنوان یک پروتکل جایگزین و کارآمدتر از تمرین مداوم با شدت متوسط (MCT) شناخته شده است، که استاندارد طلایی توصیه شده در چندین دستورالعمل است (17). در مطالعه حاضر به دنبال مداخله در هر دو گروه تمرین HIIT و HIIT +آویشن، کاهش چشم‌گیری در درصد چربی بدن ایجاد شد. از آنجایی که هیچ اثر چشم‌گیری برای گروه آویشن در کاهش درصد چربی بدن ذکر نشد و کاهش درصد چربی بدن در گروه­های ورزشی چه با آویشن و چه با پلاسیبو مشابه بود، می­توان کاهش درصد چربی را تماماً به تمرینات HIIT نسبت داد. Morales-Palomo و همکاران (2017) اثرات مثبت تمرین تناوبی شدید را در مردان مبتلا به سندرم متابولیک نشان دادند. آن­ها با مقایسه تأثیر HIIT با تمرینات رایج با شدت متوسط در مردان چاق مبتلا به سندروم متابولیک نشان دادند که کاهش وزن در ورزش­های HIIT سریع­تر صورت می­گیرد (18). این یافته­ها با نتایج مطالعه حاضر هم­خوانی دارد. مرور نظام مند Eddolls و همکاران (2017) در مورد اثرات تمرین تناوبی شدید بر روی کودکان و نوجوانان، شواهد ضعیفی از تأثیر تمرین­های HIIT بر BMI و درصد چربی بدن نشان دادند (19). با این حال مطالعه Racil و همکاران (2016) تأثیر قابل توجهی بر بهبود درصد چربی بدن در نوجوانان پس از سه ماه مداخله تمرینات HIIT، گزارش کردند (20). این یافته­ها نیز هم­جهت با نتایج مطالعه حاضر بود و به طور کلی نشان می­دهد که تمرینات HIIT می­توانند تأثیر چشم‌گیری بر کاهش درصد چربی بدن داشته باشند.
خصوصیات مختلفی برای آویشن در مطالعات ذکر شده است که می­توان به خواص ضد ­تهوع، آنتی­اکسیدانی، ضد­ اسپاسم، سداتیو، ضد­میکروبی اشاره کرد (11). با وجود اینکه برخی مطالعات اثر مکمل آویشن به همراه تمرینات ورزشی از جمله HIIT بر روی بهبود پروفایل لیپیدی و افزایش HDL سرم را نشان داده­اند، هنوز هیچ مطالعه­ای اثر این مکمل را بر کاهش وزن یا درصد چربی بدن تأیید نکرده­ است (21). با توجه به این‌که مطالعات ذکر شده هم مشابه با مطالعه حاضر نهایتاً تأثیر 8 هفته‌ای را بررسی کرده بودند، نمی­توان اثر آویشن بر کاهش وزن را به کلی رد کرد اما می­توان بیان کرد که تأثیر آویشن در کوتاه مدت چشم‌گیر نیست و حتی باعث تقویت تأثیر تمرینات HIIT بر کاهش درصد چربی هم نمی­گردد.
نسفاتین-1 یک هورمون تنظیم­کننده و القا­کننده بی­اشتهایی است که سنتز و آزادسازی آن تحت تأثیر وضعیت تغذیه، متابولیسم انرژی و ورزش می­باشد. نسفاتین-1 حس سیری را القا می­کند و مصرف غذا را سرکوب می­کند و به همین دلیل ممکن است باعث بهبود قابل توجهی در سلامت و بهزیستی افراد دارای اضافه­وزن و چاق شود (10). نسفاتین-1 هموستاز گلوکز را تعدیل می­کند، حساسیت به انسولین را افزایش می­دهد، چربی اضافی بدن را کاهش می­دهد و از اختلالات متابولیک جلوگیری می­کند. همچنین ممکن است اثرات عمیقی بر سیستم قلبی عروقی و ترشح هورمون­های استرس داشته باشد (22). در مطالعه حاضر گروه­هایی که مداخله HIIT را دریافت کرده بودند (HIIT و  HIIT +آویشن)، افزایش چشم‌گیر سطوح سرمی نسفاتین-1 را نشان دادند. یک مطالعه توسط Ahmadizad و همکاران، با هدف بررسی اثر کوتاه مدت تمرین تناوبی شدید و تمرین تداومی با شدت متوسط بر سطح نسفاتین-1 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا موجب افزایش چشم‌گیری در سطح نسفاتین-1 سرم در مقایسه با گروه کنترل می­شود (23). این نتایج با یافته­های مطالعه حاضر همسو است. با این حال برخی مطالعات نتایج دیگری را نشان دادند. Arıkan در سال 2020 با بررسی اثر ورزش 8 هفته­ای به صورت چرخه­های 40 تا 60 دقیقه‌ای بر روی 16 مرد جوان، هیچ افزایش معنی­داری در سطح نسفاتین-1 را نشان نداد (24). به نظر می­رسد افزایش نسفاتین-1 با تمام انواع ورزش­ها رخ نمی­دهد. در واقع تفاوت­های اساسی در مدت زمان، شدت، مصرف اکسیژن پس از تمرین (EPOC) بین تمرین­های تناوبی با شدت بالا و سایر تمرین­ها وجود دارد. یک مطالعه مروری نشان داد که تمرین­های تناوبی شدید باعث اکسیداسیون چربی در حین و بعد از ورزش می­شود و همچنین اشتهای بعد از ورزش را سرکوب می­کند (25). بر اساس شواهد به دست آمده در مطالعه حاضر، می­توان تسهیل آزادسازی نسفاتین-‌1 را از عوامل اصلی سرکوب اشتها پس از تمرین­های تناوبی شدید محسوب کرد.
در مطالعات انجام شده بر نمونه انسانی، نشان داده شده است که ورزش به طور قابل توجهی غلظت آیریسین را افزایش می­دهد (26). سطح آیریسین پس از 30 تا 60 دقیقه فعالیت ورزشی به اوج خود می­رسد و 6 ساعت بعد به سطح اولیه باز می­گردد. مطالعه Morelli و همکاران (2020) نشان داد که سطح آیریسین سرم در نوجوانانی که فعالیت­های بدنی شدیدی انجام می­دادند نسبت به نوجوانان کم تحرک به طور معنی­داری بیشتر بود (27). این یافته‌ها با نتایج مطالعه حاضر همسو نبود. علت این اختلاف را می­توان در تفاوت برنامه و نوع فعالیت فیزیکی بین مطالعات جستجو کرد. در واقع مطالعات گذشته نشان داده­اند که نوع ورزش نیز می­تواند بر روی آیریسین تأثیر بگذارد، برخی از مطالعات نشان می­دهد که ورزش هوازی و همچنین سایر تمرینات مقاومتی یا تمرینات قدرتی سنگین، باعث افزایش سطح گردش خون آیریسین می­شود (28). برخی از نویسندگان گزارش کرده­اند که ورزش مزمن باعث تغییر در سطح آیریسین در گردش خون نمی‌شود (29). مطالعه Khodadadi و همکاران نشان داد که تمرین HIIT موجب افزایش چشم‌گیر سطح آیریسین در زنان بالای 30 سال می­شود. این یافته­ها با نتایج مطالعه حاضر همسو نبود (30). به جزء اختلاف در جمعیت مورد مطالعه، طول مدت تمرین HITT نیز می­تواند توجیه­کننده این تفاوت باشد. در مطالعه Khodadadi و همکاران، سطح آیریسین تنها پس از یک جلسه تمرین اندازه­گیری شد، در حالی­که در مطالعه حاضر تغییرات این مارکر پس از 8 هفته اندازه‌گیری شد.
به نظر می­رسد تمرینات تناوبی در پژوهش حاضر، می‌تواند راهکار مناسبی برای کاهش التهاب مزمن در افراد کم­تحرک باشد. تمرین تناوبی و نیز مصرف همزمان مکمل آویشن از نقاط قوت تحقیق حاضر بود، چرا که این نوع تمرین با شدت بالا همراه با مصرف مکمل آویشن، می­تواند پاسخ­ها و سازگار­های متفاوتی نسبت به برنامه­های تمرینی دیگر با یا بدون مصرف مکمل به همراه داشته باشد.
از جمله محدودیت­های این تحقیق عدم اندازه‌گیری هورمون‌های استرسی، شرایط روانی، سایر شاخص‌های التهابی و ضدالتهابی و کمبود شواهد تحقیق مشابه است. حجم نمونه مورد مطالعه با وجود اینکه از نظر آماری کافی بود، اما برای دستیابی به یک نتیجه قابل اعتماد نیاز به حجم نمونه گسترده­تر است. بنابراین یکی از محدودیت­های مطالعه حاضر حجم نمونه نسبتا کوچک مطالعه است. محدودیت دیگر عدم امکان کنترل بیماران از نظر رژیم غذایی می­باشد که با وجود ارائه توصیه­ها، امکان راستی آزمایی وجود نداشت.
نتیجه‌‌گیری
تمرینات HIIT موجب کاهش درصد چربی بدن دختران جوان کم تحرک شد. افزایش نسفاتین-1 یکی دیگر از تأثیرات مطلوب تمرینات HIIT همراه یا بدون مصرف آویشن بود. به نظر نمی‌رسد که مکمل آویشن تأثیر قابل توجهی بر مقادیر نسفاتین-1 داشته باشد. کاهش BMI تنها به واسطه تمرینات HIIT مشاهده شد و مصرف آویشن تأثیر قابل توجهی بر آن نداشت. سطح آیریسین تحت تأثیر تمرینات یا مصرف مکمل آویشن قرار نگرفت. پیشنهاد می­شود که در مطالعات آینده تغییرات نسفاتین-1 و آیریسین به دنبال تمرینات HIIT در جمعیت­های مختلف مثل پسران جوان و یا زنان یائسه ارزیابی شود. همچنین مقایسه اثر تمرینات HIIT با سایر رویکرد های ورزشی و مصرف مکمل آویشن جهت بررسی این شاخص­ها و دیگر شاخص­های التهابی و ضدالتهابی، می‌تواند موضوع مطالعات آتی باشد تا بتوان از برنامه تمرینی مناسب برای پیشگیری، تشخیص یا بهبود التهاب بدن استفاده کرد.
تشکر و قدردانی
این مطالعه مستخرج از رساله دوره دکتری تخصصی فیزیولوژی ورزشی می­باشد. بدینوسیله نویسندگان از حمایت معاونت پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، پزشک ناظر بر پروژه و شرکت‌کنندگان محترم حاضر در مطالعه کمال تشکر و قدردانی دارند.
تعارض در منافع: این پژوهش تعارض منافع ندارد.
حامی مالی: این پژوهش هیچگونه حامی مالی نداشته است و برگرفته از رساله دکتری دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال می­باشد.
ملاحظات اخلاقی: قبل از اجرای این پژوهش، کد اخلاق با شناسه IR.IAU.TNB.REC.1402.091 از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال دریافت شده است و برای انجام پژوهش، تمامی افراد شرکت­کننده فرم رضایت آگاهانه در پژوهش را تکمیل کردند.
مشارکت نویسندگان:
  • طراحی ایده: زهرا محسنی، بهرام عابدی
  • روش کار: زهرا محسنی، بهرام عابدی
  • جمع­آوری داده­ها: زهرا محسنی
  • تجزیه و تحلیل آماری داده­ها: بهرام عابدی، یاسر کاظم­زاده
  • نظارت: بهرام عابدی، یاسر کاظم­زاده
  • مدیریت پروژه: بهرام عابدی
  • نگارش پیش نویس اصلی: زهرا محسنی
  • نگارش بررسی و ویرایش: زهرا محسنی، بهرام عابدی
 
[1]- دانشجوی دکتری تخصصی، گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
[2]- (نویسنده مسئول)  استاد، گروه فیزیولوژی ورزش، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران
    تلفن: 77009801-021، پست الکترونیکی: Bahram.Abedi@iau.ac.ir
[3]- استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی ، اسلامشهر، ایران
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تربيت بدني
دریافت: 1402/12/25 | پذیرش: 1403/3/26 | انتشار: 1403/4/30

فهرست منابع
1. Bueno-Antequera J, Munguía-Izquierdo D. Physical Inactivity, Sedentarism, and Low Fitness: A Worldwide Pandemic for Public Health. Integrated Science of Global Epidemics: Springer; 2023. p. 429-47.
2. Paroi S, Hasanat MA, Roy BK. Study on the sedentary lifestyle of adolescents in Khulna city. Mediscope 2022; 9(2): 68-74.
3. Ziaei R, Mohammadi R, Dastgiri S, Baybordi E, Rahimi VA, Sadeghi-Bazargani H, et al. The prevalence and correlates of physical activity/inactivity and sedentary behaviour among high-school adolescents in Iran: a cross-sectional study. J Public Health 2020; 30(5): 1-11.
4. Asghari E, Rashidlamir A, Attarzadeh Hoseini SR, Moazzami M. Effect of one session of high-intensity resistive activity on Irisin, IL-15, IL-6 and TNF-α plasma levels in sedentary young women. J Neyshabur Univ Med Sci 2018; 6(3): 1-12. [Farsi]
5. Desiana M, Sugiharto S, Hendra S, Ahmad T, Adi P, Dessy A, et al. Dynamic of irisin secretion change after moderate-intensity chronic physical exercise on obese female. J Basic Clin Physiol Pharmacol 2023; 34(4): 539-47.
6. Xu Y, Chen F. Antioxidant, anti-inflammatory and anti-apoptotic activities of nesfatin-1: a review. J Inflamm Res 2020;13:607-17.
7. Gülşen T, Musa Ş, Faruk K, Cem S, Hüseyin B. Decreased nesfatin-1 level in overweight depressed patients. Psychiatr Danub 2022; 34(4): 682-6.
8. Jandova T, Buendía-Romero A, Polanska H, Hola V, Rihova M, Vetrovsky T, et al. editors. Long-term effect of exercise on Irisin blood levels—systematic review and meta-analysis. Healthcare; 2021: Multidisciplinary Digital Publishing Institute.
9. Dundar A, Kocahan S, Sahin L. Associations of apelin, leptin, irisin, ghrelin, insulin, glucose levels, and lipid parameters with physical activity during eight weeks of regular exercise training. Arch Physiol Biochem 2021; 127(4): 291-5.
10. Nesreen N, Mohsen ES. Moderate exercise training has anorexogenic effect associated with improved oxidative stress in obese women. Int J Nutr Metab 2015; 7(4): 52-61.
11. Hammoudi Halat D, Krayem M, Khaled S, Younes S. A focused insight into thyme: Biological, chemical, and therapeutic properties of an indigenous Mediterranean herb. Nutrients 2022; 14(10):2104.
12. Vahdat H, Mombini H, Eslami Farsani M, Ab Abzadeh S, Barzegar H. Effect of High-Intensity Interval Training (HIIT) on the Levels of Irisin and Interleukin-10 in Overweight Men. Qom Univ Med Sci J 2018;12(2):35-44. [Farsi]
13. Jackson AS, Pollock ML. Practical assessment of body composition. Physician Sportsmed 1985; 13(5): 76-90.
14. Jokar M, Sherafati Moghadam M, Daryanoosh F. The effect of a period of high-intensity interval training on the content of AMPK and PGC-1α proteins in the heart muscle tissue of rats with type 2 diabetes. Daneshvar Med 2021; 29(1): 23-34. [Farsi]
15. Eskandar Pour F, Tofighi A, Tolouei Azar J. Effects of eight-weeks of circuit resistance training with Thyme supplementation on serum FGF-21 in overweight menopausal women. J Appl Health Stud Sport Physiol 2018; 5(2): 20-7. [Farsi]
16. Tolouei Azar J, Saberi Y, Tofigi A, Ghorbanian B. Effects of 10 weeks of continuous aerobic training and Sesamin supplementation on serum levels of Interleukin-6 and Interleukin-1 Beta in trained men. J Pract Stud Biosci Sport 2020; 8(16): 8-19. [Farsi]
17. Group JJW. Guidelines for Rehabilitation in Patients With Cardiovascular Disease (JCS 2012)–Digest Version–. Circ J 2014; 78(8): 2022-93.
18. Morales-Palomo F, Ramirez-Jimenez M, Ortega JF, Pallares JG, Mora-Rodriguez R. Acute hypotension after high-intensity interval exercise in metabolic syndrome patients. Int J Sports Med 2017; 38(07): 560-7.
19. Eddolls WT, McNarry MA, Stratton G, Winn CO, Mackintosh KA. High-intensity interval training interventions in children and adolescents: a systematic review. Sports Med 2017;47:2363-74.
20. Racil G, Coquart J, Elmontassar W, Haddad M, Goebel R, Chaouachi A, et al. Greater effects of high-compared with moderate-intensity interval training on cardio-metabolic variables, blood leptin concentration and ratings of perceived exertion in obese adolescent females. Biol Sport 2016;33(2):145-52.
21. Ghaedi H, Hosseini SA, Jaberi H. Effect of 8 Weeks of Resistance Exercise Combined with Shirazi Thyme Supplementation on Plasma Levels of INF-γ and TNF-alpha in Men With Non-Alcoholic Fatty Liver. Complement Med J 2021;11(3):256-67. [Farsi]
22. Azamar-Llamas D, Hernandez-Molina G, Ramos-Avalos B, Furuzawa-Carballeda J. Adipokine contribution to the pathogenesis of osteoarthritis. Mediators of inflammation 2017;2017.
23. Ahmadizad S, Avansar AS, Ebrahim K, Avandi M, Ghasemikaram M. The effects of short-term high-intensity interval training vs. moderate-intensity continuous training on plasma levels of nesfatin-1 and inflammatory markers. Hormone molecular biology and clinical investigation 2015;21(3):165-73.
24. Arıkan S. Effects of acute and chronic exercises on plasma nesfatin-1 levels in young adults. Cyprus J Med Sci 2020;5(1):77-80.
25. Boutcher SH. High-intensity intermittent exercise and fat loss. Journal of obesity 2011;2011.
26. Kraemer RR, Shockett P, Webb ND, Shah U, Castracane VD. A transient elevated irisin blood concentration in response to prolonged, moderate aerobic exercise in young men and women. Hormone and metabolic research 2013:150-4.
27. Morelli C, Avolio E, Galluccio A, Caparello G, Manes E, Ferraro S, et al. Impact of vigorous-intensity physical activity on body composition parameters, lipid profile markers, and irisin levels in adolescents: a cross-sectional study. Nutrients 2020;12(3):742.
28. Nygaard H, Slettaløkken G, Vegge G, Hollan I, Whist JE, Strand T, et al. Irisin in blood increases transiently after single sessions of intense endurance exercise and heavy strength training. PloS one 2015;10(3):e0121367.
29. Ellefsen S, Vikmoen O, Slettaløkken G, Whist JE, Nygård H, Hollan I, et al. Irisin and FNDC5: effects of 12-week strength training, and relations to muscle phenotype and body mass composition in untrained women. European journal of applied physiology 2014;114:1875-88.
30. Khodadadi H, Rajabi H, Seyyed Reza Attarzadeh SR, Abbasian S. The effect of high intensity interval training (HIIT) and pilates on levels of irisin and insulin resistance in overweight women. Iranian Journal of Endocrinology and Metabolism 2014;16(3):190-6. [Farsi].

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb