Ethics code: IR.IAU.TNB.REC.1402.091
Mohseni Z, Abedi B, Kazemzadeh Y. The Effect of High-Intensity Interval Training and Thyme Supplementation on the Serum Levels of Irisin and Nesfatin-1 in Sedentary Young Girls:
A Quasi-Experimental Study. JRUMS 2024; 23 (3) :237-249
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-7334-fa.html
محسنی زهرا، عابدی بهرام، کاظم زاده یاسر. تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمهتجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1403; 23 (3) :237-249
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7334-fa.html
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
متن کامل [PDF 386 kb]
(321 دریافت)
|
چکیده (HTML) (882 مشاهده)
متن کامل: (822 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 23، خرداد 1403، 149-137
تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمهتجربی
زهرا محسنی[1]، بهرام عابدی[2]، یاسر کاظمزاده[3]
دریافت مقاله: 26/12/1402 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 23/2/1403 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 23/3/1403 پذیرش مقاله: 26/3/1403
چکیده
زمینه و هدف: کم تحرکی میتواند سطح سرمی برخی از نشانگرها مانند نسفاتین-1 (Nesfatin-1) و آیریسین (Irisin) که اثرات مثبتی در کاهش التهاب و مقاومت به انسولین دارند، را کاهش دهد. آویشن گیاهی است که برای عصاره آن خواص مختلفی از جمله اثر ضد التهابی ذکر شده است. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (High-Intensity Interval Training; HIIT) به همراه مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران جوان کم تحرک بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، 48 دختر جوان به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین HIIT، مکمل آویشن، HIIT+آویشن و گروه کنترل تقسیم شدند. مکمل آویشن به صورت کپسول نرم 20 میلیگرمـی، نیمسـاعت قبـل از هر وعده غذایی مصرف شد. سطح سرمی نسفاتین-1و آیریسین با استفاده از کیتهای اختصاصی الایزا سنجیده شدند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و t جفت شده با سطح معنیداری 05/0 آنالیز شدند.
یافتهها: سطح سرمی آیریسین در پیشآزمون (685/0=P) و پسآزمون (556/0=P) بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت. مقادیر پسآزمون نسفاتین-1 بین گروهها تفاوت معنیدار داشت (001/0P<). ارزیابی درونگروهی نشان داد که تغییرات نسفاتین-1 در گروههای کنترل و آویشن معنیدار نبوده است (05/0P>). با این حال افزایش چشمگیر مقادیر نسفاتین-1 در گروههای HIIT (001/0P=) و HIIT +آویشن (001/0P=) پس از انجام مداخلات مشاهده شد.
نتیجهگیری: افزایش نسفاتین-1 از تأثیرات مطلوب تمرینات HIIT همراه یا بدون مصرف آویشن بود. سطح آیریسین تحت تأثیر تمرینات یا مصرف مکمل آویشن قرار نگرفت.
واژههای کلیدی: تمرین تناوبی شدید، آویشن، آیریسین، نسفاتین-1، کم تحرک
ارجاع: محسنی ز، عابدی ب، کاظمزاده ی، تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران کم تحرک: یک مطالعه نیمهتجربی. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1403، دوره 23 شماره 3، صفحات: 49-137.
مقدمه
کم تحرکی و بی تحرکی از مشکلات مهم سلامتی در سراسر جهان است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر میگذارد. این مسائل بار اقتصادی قابل توجهی را در سطح جهانی ایجاد میکند (1). شیوع کم تحرکی در بین نوجوانان بالا است، به طوری که 84 درصد از دانشآموزان فعالیت ورزشی منظم ندارند و 37 درصد هم زندگی کم تحرک را تجربه میکنند. به طور خاص با تمرکز بر دختران نوجوان، مشخص شد که جنسیت، اضافه وزن یا چاق بودن، و تجربه حمایت ناکافی از سوی والدین و حمایت همسالان به طور مثبت با کمبود فعالیت بدنی مرتبط است (2). شیوع کم تحرکی در بین نوجوانان دبیرستانی ایران 4/71 درصد گزارش شده است (3).
آیریسین (Irisin) یک میوکین ناشی از ورزش است که مصرف انرژی را افزایش میدهد، تحمل گلوکز را بهبود میبخشد و مقاومت به انسولین را کاهش میدهد. از جمله نقش آیریسین در هموستاز لیپیدها، تکثیر استئوبلاستها و رشد عضلات است. همچنین به عنوان واسطه بسیاری از مسیرهای التهابی در سراسر بدن عمل میکند (4). اثر بیتحرکی بر سطح آیریسین میتواند دوگانه باشد. از یکطرف کم تحرکی موجب کاهش فعالیت سلولهای عضلانی که یکی از منابع آیریسین هستند، شود و از این طریق سطح آیریسین را کاهش دهد، اما ازطرف دیگر با افزایش بافت چربی (یکی دیگر از منابع آیریسین) در اثر کم تحرکی سطح آیریسین افزایش مییابد (5). نسفاتین 1 (Nesfatin-1)، یک پلیپپتید جدید مؤثر بر اشتها است که توسط هیپوتالاموس ترشح میشود و در توالی نوکلئوبایندین 2 (NUCB2) با اثرات بیاشتهایی و کاهش وزن کدگذاری میشود. نسفاتین-1 اثرات ضدالتهابی خود را از طریق مکانیسمهای مختلفی اعمال میکند. نسفاتین-1 با مهار نفوذ نوتروفیلها و مهار فعال شدن آستروسیت، التهاب را مهار میکند (6). ارتباط سطح نسفاتین-1 با بیتحرکی در هیچ مطالعهای به طور مستقیم بررسی نشده است اما نشان داده شده است که در افراد مبتلا به افسردگی ماژور دارای اضافه وزن که فعالیت فیزیکی بسیار محدودی دارند سطح نسفاتین-1 کاهش مییابد (7).
در پاسخ به ورزش، تنظیم آیریسین به پروتکل تمرینی خاص (شدت، مدت، و نوع تمرین)، سن، جنسیت، وضعیت تمرین و توده عضلانی بستگی دارد. دورههای کوتاه ورزش فشرده سطح سرمی آیریسین را در کودکان و بزرگسالان افزایش میدهد. همچنین، در مورد اثر ورزش بر آیریسین مطالعات نشان دادهاند که افزایش سطح آیریسین خون پس از تمرین استقامتی و تمرین ترکیبی در زنان چاق مسن، تمرین ترکیبی در مردان چاق میانسال و تمرینات استقامتی در جوانان مشاهده میشود (8). از سوی دیگر، کاهش سطح آیریسین خون پس از تمرین بسکتبال در کودکان سالم یا پس از تمرین تکواندو در کودکان چاق مشاهده شد (9). نتایج برخی تحقیقات نشانداد که نسفاتین-1 و حساسیت به انسولین در مردان چاق پس از انجام تمرینات مقاومتی بالاتنه افزایش مییابد. علاوهبراین، گزارش شدهاست که 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط باعث کاهش شاخص توده بدن (BMI) و انسولین و افزایش سطح سرمی نسفاتین-1 در زنان چاق شد (10).
آویشن (Thymus) گیاهی چند ساله از خانواده Lamiaceae است که بومی منطقه مدیترانه است. نشان داده شده است که عصاره آویشن کاهش وابسته به دوز را در تولید و بیان ژن واسطههای پیشالتهابی فاکتور نکروز تومور (TNF)-α، اینترلوکین 1 بتا (IL-1B) و اینترلوکین-6 (IL-6) اعمال میکند که با افزایش ترشح سیتوکین IL-10 ضدالتهابی در ماکروفاژهای فعال شده همراه است (11). بااینحال نتایج روشنی در مورد اثر مصرف آویشن و انجام تمرین تناوبی شدید هوازی (High-Intensity Interval Training; HIIT) بر آیریسین و نسفاتین-1 گزارش نشده است. لذا هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر هشت هفته تمرین HIIT به همراه مصرف مکمل آویشن بر سطوح سرمی آیریسین و نسفاتین-1 در دختران جوان کم تحرک است.
مواد و روشها
مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون بود و دختران جوان، جامعه مورد مطالعه را تشکیل دادند. پس از تایید کمیته اخلاق با شناسه IR.IAU.TNB.REC.1402.091، در مهرماه 1402 فراخوانی در دانشگاه فنی مهندسی گلپایگان صورت گرفت و تعداد 48 نفر از دختران جوان 18 الی 22 سال و کم تحرک پس از تکمیل پرسشنامه فعالیت بدنی و درنظرگرفتن معیارهای ورود، معاینه توسط پزشک عمومی و تکمیل فرم رضایتنامه به روش در دسترس انتخاب شدند. معیارهای ورود شامل قرار داشتن در دامنه سنی مورد نظر، نداشتن حساسیتهای تغذیهای، نداشتن مشکلات حرکتی و عدم سابقه منظم ورزشی حداقل در 6 ماه گذشته (12) بود. همچنین، معیارهای خروج نیز عدم مشارکت فعال در تحقیق و مصرف داروهای مؤثر بر نتایج تحقیق بود.
با استفاده از نرمافزار G-Power، با آزمون خانواده F تست مانوا (اندازه گیری مکرر تعامل درون-بین گروهی) با چهار گروه و دو مرحله اندازهگیری، معادل 40 نفر به دست آمد. میزان خطای نوع اول 05/0، حداقل اندازه اثر = 3/0; تعداد گروه = 4، و توان معادل 8/0 درنظر گرفته شد. با توجه به تقسیمبندی d کوهن برای محاسبه حجم نمونه از اندازه اثر کوچک 3/0d= با توجه به میانگین اندازه اثر مطالعه اصغری و همکاران (4) برای آیریسین استفاده شد. با در نظر گرفتن احتمال ریزش در گروهها مجموعاً 48 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. نمونههای انتخاب شده به صورت تصادفی (با استفاده از جدول اعداد تصادفی) در چهار گروه تمرین HIIT، مکمل آویشن، HIIT+آویشن و گروه کنترل تقسیم شدند (هر گروه 12 نفر). برای تصادفی سازی ابتدا به هر مشارکتکننده یک شماره اختصاص دادیم و ستون اعداد تصادفی از 1 تا 48 به وسیله نرمافزار اکسل (RANDBETWEEN (bottom, top)) تهیه شد. سپس به ترتیب هر شماره از اول ستون در چهار گروه قرار داده شد تا زمانی که تمام اعداد به گروه مربوطه اختصاص داده شود.
این پژوهش به روش دوسوکور و در هر چهار گروه به صورت موازی از لحاظ زمانی انجام شد. برای رعایت روش دوسوکور نیز مکملها (مکمل آویشن و دارونما) کدگذاری شدند و در آخر پژوهش پس از گرفتن پسآزمونها کدها باز شده و هر آزمودنی مشخص شد. به این صورت که افرادی که اطلاعات را جمعآوری میکردند و نیز بیماران از ماهیت داروی دریافتی اطلاع نداشتند.
قبل از شروع پروتکل تحقیق، یک جلسه توجیهی با حضور شرکتکنندگان برگزار شد و طی این جلسه توضیحات لازم درباره نحوه انجام پژوهش شامل اجرای تمرینات، مدت زمان مطالعه، نحوه مصرف مکمل، مراحل خونگیری و تاریخ دقیق هر کدام از مراحل مذکور ارائه شد. رضایتنامه کتبی از شرکتکنندگان اخذ گردید. گروههای تمرینی طبق روش تمرینی هشت هفته در فعالیت تناوبی شدید هوازی شرکت کردند. به منظور یادگیری روشهای تمرینی و تعیین شدت مناسب تمرین به مدت یک هفته آشنایی با تمرین انجام گرفت. گروه کنترل از هیچگونه برنامه فعالیتبدنی منظم پیروی نکردند و تنها با مصرف دارونما به فعالیتهای طبیعی روزمره خود پرداختند. پیش از شروع پژوهش قد و وزن آزمودنیها با قدسنج و ترازوی دیجیتال (SECA مدل 703 ساخت کشور آلمان) با دقت 05/0کیلوگرم اندازهگیری شدند. همچنین شاخص توده بدن با استفاده از معادله وزن بدن بر حسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد بر حسب متر؛ نسبت دور کمر به لگن با استفاده از تقسیم اندازه دور کمر به اندازه دور لگن و درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر یاگامی ساخت کشور ژاپن دارای دقت یک میلیمتر و بهکارگیری روش سهنقطهای (پشت بازو، شکم و ران) Jackson و Pollock، اندازهگیری شدند (13). برای تعیین اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، از نوارگردان (ویژن Classic80-T VISION ساخت کشور چین) جهت اجرای پروتکل بروس اصلاح شده تا مرز ختم آزمون و واماندگی استفاده شد. به تمامی آزمودنیها توصیه شد تا لباس و کفش راحت بپوشند و قبل از انجام تست، فعالیت بدنی نداشته باشند. پروتکل بروس شامل 7 مرحله 3 دقیقهای است که در هر مرحله شیب و سرعت نوارگردان افزایش مییابد و هر آزمودنی با توجه به توان و آمادگی جسمانی خود آزمون خود را تا سرحد واماندگی ادامه میدهد (12).
تمرین تناوبی شدید هوازی به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته در زمانهای یکسان انجام گرفت. هر آزمودنی در طی هشت هفته حضور خود در محل آزمون، کلیه پروتکلها را به اجرا درآورد. پروتکلهای تمرین بر روی نوارگردان به اجرا درآمدند. تمرینات HIIT شـامل پنج دقیقه گرم کردن (دویدن) با شدت 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره (MRHR) بود و به دنبال آن، برنامه اصلی شامل دویدن با شدت 90 تا 95 درصد MRHR و تکرارهای متفاوت، با استراحت دو دقیقهای (با شدت 50 تا 70 درصــد MRHR) بین هر اجرا بود. برنامه کامل در جدول 1 نشان داده شده است. پس از انجام تمرینات اصلی، سرد کردن با شدت 50 تا 60 درصد MRHR برای 5 دقیقه انجام شد (14). ضربان قلب نیز با یک ضربانسنج (پلار مدل H10 ساخت امریکا) کنترل شد. ابتدا شرکتکنندگان ضربان قلب استراحتی خود را پس از بیدار شدن از خواب شمارش نمودند و سپس MRHR آنها با روش Karvonen تعیین گردید (14).
Target Heart Rate = ((max HR − resting HR) × %Intensity) + resting HR
جدول 1- جزئیات پروتکل تمرین تناوبی شدید هوازی اجرا شده (14)
هفتهها |
شدت تمرین (MRHR) |
کل مدت فعالیت (دقیقه) |
مدت (دقیقه) × تکرار |
مدت استراحت (دقیقه) |
1 |
95-90 درصد |
4 |
4×1 |
8 |
2 |
95-90 درصد |
10 |
5×2 |
10 |
3 |
95-90 درصد |
18 |
6×3 |
12 |
4 |
95-90 درصد |
28 |
7×4 |
14 |
5 |
95-90 درصد |
40 |
8×5 |
16 |
6 |
95-90 درصد |
54 |
9×6 |
18 |
7 |
95-90 درصد |
70 |
10×7 |
20 |
8 |
95-90 درصد |
88 |
11×8 |
22 |
بر اساس پژوهش Eskandar Pour و همکاران (2018) جهت تجویز مکمل آویشن در گروههای آزمایش از کپسول نرم 20 میلیگرمـی گاسـترولیت باریج (ساخته شده در شـرکت باریج اسانس)، به مدت 8 هفته، روزی 3 بار و نیمسـاعت قبـل از غذا استفاده شد. برای جلوگیری از اثر حاد مکمل بر عملکرد ورزشی، بین مصرف مکمل و انجام تمرین تناوبی فاصله زمانی 3 ساعته قرار داده شد. همچنین، مکمل و دارونما به یک شکل تهیه شدند و در گروه کنترل از دارونما (متشکل از پودر نشاسته و به شکل کپسول 20 میلیگرمی، مشابه کپسول آویشن ساختهشده در شـرکت باریج اسانس) استفاده شد (15).
سعی شد که همه آزمودنیها از یک نوع رژیم غذایی که همان برنامه غذایی سلف دانشگاه می باشد، استفاده کنند. همچنین، فرم یادآمد تغذیهای 24 ساعته توسط آزمودنیها تکمیل شد. یادآمد تغذیهای 24 ساعته ابزاری برای ارزیابی رژیم غذایی است و از ساختاری تشکیل شده که در آن از شرکتکنندگان خواسته میشود تمام غذاها و نوشیدنیهایی که در 24 ساعت گذشته مصرف کردهاند را به خاطر بسپارند (16).
در این تحقیق در مرحله پیشآزمون بعد از 12 ساعت ناشتایی شبانه و در پسآزمون 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و در شرایط 12 ساعت ناشتایی نمونه خون وریدی اخذ شد. سرمها به روش الایزا با استفاده از کیتهای آزمایشگاهی اختصاصی آیریسین و نسفاتین-1 ارزیابی شدند. کیتهای سنجش الایزا انسانی آیریسین (SL2362 Hu، SUNLONG؛ حساسیت ng/ml 1/0) و نسفاتین-1 (SL1293 Hu، SUNLONG؛ حساسیت pg/ml 5/1) ساخت کشور چین در مطالعه حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
در این تحقیق آنالیز آماری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 22 انجام شد. از آزمون t زوجی برای مقایسه درونگروهی پیشآزمون و پسآزمون و از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) برای مقایسه بینگروهی متغیرها استفاده شد. در صورت وجود معنیداری از آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد. اندازه اثر برای تمام آنالیزها محاسبه و گزارش شد. سطح معنیداری تمامی آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
در مطالعه حاضر مجموعاً 48 دختر جوان کم تحرک با میانگین سنی 61/1±00/20 سال در 4 گروه 12 نفره مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین قد و وزن آنها به ترتیب 06/0±61/1 متر و 82/6±48/61 کیلوگرم بود. مقایسه ویژگیهای دموگرافیک و تنسنجی پایه بین گروهها نشان داد که هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای مورد مطالعه از نظر سن (452/0P=)، قد (529/0P=)، وزن (504/0P=)، BMI (174/0P=)، درصد چربی (517/0P=)، VO2max (454/0P=)، WHR (174/0P=) قبل از انجام مداخلات وجود ندارد که نشاندهنده آن است که تصادفیسازی به درستی انجام شده است (جدول 2).
جدول 2- مقایسه ویژگیهای دموگرافیک و تنسنجی پایه در گروه های مورد مطالعه
|
کنترل |
آویشن |
تمرینHIIT |
HIIT +آویشن |
مقدار P |
سن (سال) |
56/1±58/19 |
60/1±75/19 |
73/1±08/20 |
56/1±58/20 |
452/0 |
قد (متر) |
05/0±63/1 |
04/0±62/1 |
06/0±62/1 |
08/0±59/1 |
529/0 |
وزن (کیلوگرم) |
65/6±87/63 |
44/6±93/59 |
40/7±38/60 |
93/6±73/61 |
504/0 |
BMI (kg/m2) |
12/2±13/24 |
36/2±98/22 |
79/1±81/22 |
88/1±34/24 |
174/0 |
درصد چربی بدن (درصد) |
32/4±04/34 |
42/4±67/31 |
03/4±42/32 |
25/4±48/31 |
517/0 |
VO2max |
14/3±01/29 |
01/3±95/27 |
09/3±68/28 |
17/3±08/30 |
454/0 |
WHR |
016/0±845/0 |
015/0±835/0 |
014/0±831/0 |
015/0±837/0 |
174/0 |
بر اساس نتایج آزمون آماری ANOVA وزن افراد پس از آزمون (147/0P=) بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری ندارد. ارزیابی درونگروهی (t جفت شده) نشان میدهد در گروههای کنترل (101/0P=)، آویشن (395/0P=)، HIIT (237/0P=)، HIIT +آویشن (102/0P=)، هیچ تفاوت معنیداری بین وزن پیشآزمون و پسآزمون وجود ندارد (جدول 3). تفاوت معنیداری بین گروههای مورد مطالعه از نظر BMI پس از انجام مداخلات گزارش شد (036/0P=) و بر طبق نتایج آزمون تعقیبی post-hoc Tukey ، مقادیر BMI پسآزمون در گروه HIIT به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل است (050/0P=؛ 388/0= اندازه اثر). ارزیابی درونگروهی (t جفت شده) نشان میدهد در گروههای کنترل (094/0P=)، آویشن (406/0P=)، HIIT (237/0P=)، HIIT +آویشن (124/0P=)، هیچ تفاوت معنیداری بین BMI پیشآزمون و پسآزمون وجود ندارد. درصد چربی افراد نیز پس از آزمون (191/0P=) بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری ندارد. ارزیابی درونگروهی نشان داد که در گروههای کنترل (576/0P=) و آویشن (289/0P=) درصد چربی تغییرات معنیداری وجود ندارد. با این حال کاهش چشمگیری در درصد چربی در گروههای HIIT (033/0P=؛ 702/0= اندازه اثر) و HIIT +آویشن (033/0P=؛ 746/0= اندازه اثر) پس از انجام مداخلات مشاهده شد (جدول 3). تفاوت معنیداری بین گروههای مورد مطالعه از نظر VO2max پس از انجام مداخلات گزارش شد (041/0P=) و طبق نتایج آزمون تعقیبی، مقادیر VO2max پسآزمون در گروه HIIT +آویشن به طور معنیداری بیشتر از گروه آویشن است (036/0P=؛ 423/0= اندازه اثر). ارزیابی درونگروهی نشان میدهد در گروههای کنترل (102/0P=) و آویشن (502/0P=) هیچ تفاوت معنیداری بین VO2max پیشآزمون و پسآزمون وجود ندارد. با این حال افزایش چشمگیر VO2max در گروههای HIIT (007/0P=؛ 961/0= اندازه اثر) و HIIT +آویشن (003/0P=؛ 198/1= اندازه اثر) پس از انجام مداخلات مشاهده شد (جدول 3).
بر اساس آزمون ANOVA مقادیر WHR پس از آزمون (365/0P=) بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری ندارد. ارزیابی درونگروهی نشاندهنده کاهش WHR در گروههای کنترل (017/0P=)، آویشن (005/0 P=) و HIIT (005/0P=) پس از انجام مداخلات بود. با این حال در گروه HIIT +آویشن (174/0P=) هیچ تفاوت معنیداری بین WHR پیشآزمون و پسآزمون وجود نداشت (جدول 3).
جدول 3- مقایسه بین گروهی و درونگروهی پارامترهای مورد مطالعه
|
گروه ها |
P#
(بین گروهی) |
F |
کنترل |
آویشن |
تمرینHIIT |
HIIT +آویشن |
میانگین±SD |
P* |
میانگین±SD |
P* |
میانگین±SD |
P* |
میانگین±SD |
P* |
وزن (کیلوگرم) |
پیشآزمون |
65/6 ±87/63 |
101/0 |
44/6 ±93/59 |
395/0 |
40/7 ±38/60 |
237/0 |
93/6 ±73/61 |
102/0 |
504/0 |
794/0 |
پسآزمون |
03/6 ±21/65 |
88/5 ±57/59 |
99/6 ±94/59 |
25/7 ±94/60 |
147/0 |
876/1 |
BMI (kg/m2) |
پیشآزمون |
12/2 ±13/24 |
094/0 |
36/2 ±98/22 |
406/0 |
79/1 ±81/22 |
237/0 |
88/1 ±34/24 |
124/0 |
174/0 |
734/1 |
پسآزمون |
73/1 ±63/24 |
18/2 ±85/22 |
70/1 ±65/22 |
73/1 ±99/23 |
036/0 |
117/3 |
درصد چربی بدن (درصد) |
پیشآزمون |
32/4 ±04/34 |
576/0 |
42/4 ±67/31 |
289/0 |
03/4 ±42/32 |
033/0 |
25/4 ±48/31 |
033/0 |
517/0 |
772/0 |
پسآزمون |
44/4 ±15/34 |
36/4 ±49/31 |
80/3 ±42/31 |
69/3 ±30/30 |
191/0 |
660/1 |
VO2max |
پیشآزمون |
14/3 ±01/29 |
0.102 |
01/3 ±95/27 |
0.502 |
09/3 ±68/28 |
0.007 |
17/3 ±08/30 |
0.003 |
454/0 |
892/0 |
پسآزمون |
43/3 ±52/28 |
96/2 ±87/27 |
04/3 ±54/29 |
21/3 ±66/31 |
041/0 |
011/3 |
WHR |
پیشآزمون |
016/0±845/0 |
017/0 |
015/0±835/0 |
005/0 |
014/0±831/0 |
005/0 |
015/0±837/0 |
288/0 |
174/0 |
732/1 |
پسآزمون |
017/0±841/0 |
013/0±827/0 |
012/0±825/0 |
239/0±760/0 |
365/0 |
087/1 |
* مقایسه درونگروهی ( آزمون t وابسته) # مقایسه بین گروهی (آزمون ANOVA یکطرفه)
سطح شاخص سرمی آیریسین پیش از آزمون (685/0P=) و پس از آزمون (556/0P=) بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری ندارد. ارزیابی درونگروهی نشان میدهد که هیچ تفاوت معنیداری بین مقادیر پیشآزمون و پسآزمون آیریسین در گروههای کنترل (000/1P=)، آویشن (076/0P=، HIIT (204/0P=) و HIIT +آویشن (908/0P=) وجود ندارد (نمودار 1).