۲۴ نتیجه برای ابراهیمی
دکتر ناهید مسعودپور، زینت سالم، دکتر سیدمهدی سیدمیرزایی، احمدرضا صیادی، سکینه ابراهیمیپور،
جلد ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود آهن و کم خونی ناشی از آن، یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی در دنیاست و کودکان زیر ۲ سال از مهمترین گروههای آسیب پذیر میباشند. تجویز آهن کمکی به شیرخوار یکی از روشهای پیشگیری از فقر آهن است که در حال حاضر توسط مراکز بهداشتی کشور اجرا میشود. ولی با وجود ضرورت مصرف آهن، تعدادی از مادران علیرغم در دسترس بودن قطره آهن در تمام مراکز بهداشتی، به دلایلی منطقی یا غیرمنطقی از خوراندن قطره آهن به شیرخوار خود امتناع میورزند. هدف از انجام این طرح، تعیین فراوانی مصرف قطره آهن کمکی و شناخت موانع مصرف آن میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۱۲۰۰ شیرخوار ۲۴-۶ ماهه تحت پوشش هفت مرکز بهداشتی شهر رفسنجان در سال ۱۳۸۲ به طور تصادفی طبقهبندی شده انتخاب شدند. بعد از جلب رضایت مادر، پرسشنامهای که شامل اطلاعات دموگرافیک کودک، مادر و چگونگی مصرف قطره آهن بود تکمیل شد و در صورت مصرف نامنظم، موانع مهم آن توسط مادران ارایه گردید.
یافتهها: از کل ۱۲۰۰ شیرخوار مورد مطالعه، ۷/۶۱% به طور منظم قطره آهن دریافت میکردند (۶۴-۵۸ CI=۹۵%). شایعترین دلیل مصرف نامنظم آهن، سیاه شدن دندانها (۱/۲۵% ) و کمترین علت، سیاه شدن مدفوع (۵/۱%) بوده است. ارتباط معنیداری بین مصرف نامنظم قطره آهن با سن شیرخوار، رتبه تولد، سطح تحصیلات مادر، شغل و سن مادر مشاهده شد ولی با جنس شیرخوار ارتباط معنیدار دیده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به میزان بالای مصرف نامنظم قطره آهن و دلایل غیرمنطقی آن، آموزش بیشتر مادران و یا غنیسازی غذاهای شیرخوار با آهن پیشنهاد میشود. شیرخوارانی که قطره آهن را به صورت نامنظم دریافت میکنند بایستی از نظر کمخونی فقر آهن ارزیابی و درمان شوند.
واژههای کلیدی: آهن تکمیلی، کمخونی فقر آهن، کودکان
مریم فتحیپور، غلامرضا ابراهیمینژاد، صدرا... خسروی، محسن رضائیان، علیاصغر پورشانظری،
جلد ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سعادت انسان تا حد زیادی به چگونگی ارتباط با دیگران بستگی دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تحلیل ارتباط محاورهای ] ( Transactional Analysis ) [TA اریکبرن ( Eric Berne ) بر بهبود عملکرد والدین دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر رفسنجان در سال ۱۳۸۸بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی با استفاده از روش خوشهای چند مـــرحلهای از بیــن دبیــــرستانهای شهــر رفسنجان تعداد ۴۰ نفر از والدینی که از پرسشنامه [FAD۱ (Family Assessment Device)] نمرات پایین کسب کرده بودند، انتخاب شدند و با روش تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جای گرفتند. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه (۵/۱ ساعت در هفته) به مدت ۳ ماه تحت آموزش تحلیل ارتباط محاورهای قرار گرفتند و مجدداً پرسشنامه ( FAD۱ ) بر روی هر دو گروه اجرا گردید. دادهها با استفاده از تی زوجی و تحلیل مانوا ( (manova و تحلیل واریانس بررسی شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، میانگین نمرات عملکرد پسآزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معنیداری داشته است (به ترتیب ۸۷/۹ ± ۷/۱۳۴ و ۷۲/۱۰ ± ۴/۹۶) (۰۰۰۱/۰ p< ) . همچنین پس از آزمون، تفاوت معنیداری بین مؤلفههای عملکرد والدین (نقش، حل مساله، ابراز عواطف) در دو گروه مشاهده شد (۰۰۰۱/۰ p< ) بهگونهای که نمرات گروه آزمایش به ترتیب از ۱/۴۲، ۳۹ و ۹/۱۵ به ۹/۵۷، ۹/۵۷ و ۹/۲۲ افزایش یافته بود. این نکته بیانگر این است که آموزش تحلیل ارتباط محاورهای باعث بهبود عملکرد والدین شده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش تحلیل ارتباط محاورهای Berne میتواند یک روش کاربردی برای برقراری ارتباط بالغانه و بهبود بخشیدن به ارتباطات ضعیف باشد.
واژههای کلیدی: تحلیل ارتباط محاورهای، عملکرد والدین، دانشآموزان پسر، رفسنجان
میترا افشاری، فرح فرخی، سهیلا ابراهیمی، بهادر لارتی،
جلد ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی بیماری شدید روحی است که افراد بسیاری از این ناهنجاری رنج میبرند. هیپوکمپ از جمله بخشهای مغز میباشد که تخریب آن در افسردگی مهم است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار نورونهای موجود در هیپوکمپ موشهای صحرایی افسرده است که با عصاره آبی زعفران و سیتالوپرام تیمار شدند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد ۴۰ سر موش صحرایی نر بالغ به طور تصادفی انتخاب و به ۵ گروه مساوی تقسیم شدند. به جز گروه اول، سایر گروهها به مدت ۶ هفته در تاریکی برای القاﺀ افسردگی و سپس انجام تست شنا برای اثبات افسردگی قرار گرفتند. گروهها شامل: ۱) کنترل سالم ۲) شاهد افسرده ۳) کنترل افسرده (دریافتکننده نرمال سالین) و دو گروه دیگر به ترتیب عصاره آبی زعفران با دوز ۱۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم و سیتالوپرام با دوز ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم دریافت کردند. داروها به مدت ۴ هفته روزی یک بار تزریق شدند.
یافتهها: سیتالوپرام و زعفران به طور معنیداری باعث کاهش زمان بیتحرکی شدند (۰۵/۰ p< ) و ( ۱۴/۰ p= ). گروه زعفران نورونهای سالم در هر سه ناحیه هیپوکمپ مشابه با گروه شاهد غیرافسرده داشتند در گروه سیتالوپرام نورونهای سالم در نواحی CA۱ و DG هیپوکمپ مشاهده شد.
نتیجهگیری: عصاره زعفران علیه آسیب نورونی هیپوکمپ نسبت به سیتالوپرام اثرات مفیدتری دارد.
واژههای کلیدی: افسردگی، عصاره زعفران، سیتالوپرام، هیپوکمپ، موش نر
یاسر کهندلان ، امیر رشید لمیر، احمد ابراهیمی عطری،
جلد ۱۲، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه
و هدف: یافتههای علمی آغاز بروز عوامل خطرساز قلبی- عروقی را از دوره کودکی به ویژه با ملاحظات تغییرات الگوی شاخص توده بدن و شیوه زندگی خاطرنشان میکنند.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخی افراد علی رغم برخورداری از کلسترول طبیعی در لیپوپروتئین با چگالی بالا و لیپوپروتئین با چگالی پایین خون، همچنان مستعد به بیماریهای قلبیعروقی هستند. از این رو برای شناسایی بالینی افرادی که در معرض خطر بیماری تصلب شرایین قلبی هستند، شاخصهای حساس بالینی دیگری باید ارزیابی شوند. هدف از
اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفته تمرینات دایرهای بر فیبرینوژن پلاسما در
کشتیگیران تمرینکرده میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه
نیمه تجربی در سال ۱۳۹۰ بر روی ۲۰ کشتیگیر آزادکار جوان خراسان رضوی (با میانگین
سنی ۷/۱۹ سال و BMI ۵/۲۵ کیلو
گرم بر متر مربع
و با ۳ تا ۵ سال سابقه کشتی) انجام شد. آزمودنیها طی فراخوانی، بهطور داوطلبانه
انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. آزمودنیهای
گروه تجربی به مدت چهار
هفته و هر هفته هشت جلسه (چهار روز در نوبتهای صبح و عصر) تمرین داشتند؛ که در هر
جلسه نصف زمان تمرین، به تمرین کشتی و نصف دیگر زمان جلسه به تمرین دایرهای با
فنون کشتی اختصاص داشت. آزمودنیهای گروه کنترل در مدت این چهار هفته هیچگونه
تمرینی انجام ندادند. میزان وزن، درصد چربی، BMIو فیبرینوژن آزمودنیها قبل و بعد از
تمرینات اندازهگیری شد. از آزمونهای آماری t مستقل و t زوجی جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده
گردید.
یافتهها: نتایج نشان
داد که در آزمودنیهای گروه تجربی میزان درصد چربی بدن (۷% کاهش،
۰۰۲/۰=p)، وزن (۵/۳% کاهش، ۰۰۱/۰p<)، BMI (۲% کاهش، ۰۰۱/۰p<) و فیبرینوژن (۸%
کاهش، ۰۱۴/۰=p) پس از چهار هفته تمرینات دایرهای به
طور معناداری کاهش یافت.
نتیجهگیری: به طور کلّی
چهار هفته تمرین دایرهای مبتنی بر فنون کشتی با کاهش معنادار فیبرینوژن پلاسما
همراه است و به نظر میرسد کاهش درصد چربی بدن آزمودنیها که در این مطالعه مشهود
است از دلایل مهم کاهش فیبرینوژن پلاسمای آزمودنیهای گروه تجربی باشد که در نهایت
منجر به کاهش خطر بروز بیماری عروق کرونر و در نهایت کاهش سکتههای قلبی در
ورزشکاران میشود.
واژههای
کلیدی:
تمرین دایرهای، فیبرینوژن، کشتی، بیماریهای قلبی- عروقی
علی ابراهیمی نژاد، سعید کاراموزیان، احسان کیخسروی،
جلد ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: هر چند اندازهگیری فشار داخل جمجمه جزء درمان استاندارد آسیبهای
تروماتیک مغزی است ولی هنوز از آن به صورت متداول در
ایران استفاده
نمیشود. هدف از این مطالعه اندازهگیری فشار داخل جمجمه در بیماران دچار صدمات
تروماتیک مغزی در بیمارستان باهنر کرمان میباشد.
مواد
و روشها: در این مطالعه مقطعی طی یکسال تمام بیمارانی که
به علت آسیب تروماتیک مغزی به این مرکز مراجعه کرده بودند و تحت اندازهگیری فشار
داخل جمجمه قرار گرفته بودند بررسی شدند. یافتههای بالینی
و رادیولوژیک زمان بستری و مرگ و میر بیماران و عوارض مرتبط با کاتتر اندازهگیری
فشار داخل جمجمه مورد بررسی قرار گرفتند. پیامد ۶ ماهه بیماران طبق نمره Glascow Outcome Scale (GOS)ارزیابی شد. برای
بررسی تأثیر عوامل بالینی بر پیامد بیماران از آزمون t مستقل برای متغیرهای کمی و
آزمون مجذور کای برای متغیرهای کیفی استفاده شد.
یافتهها: در این مدت ۱٨
بیمار ضربه مغزی تحت اندازهگیری فشار داخل جمجمه قرار گرفتند. هشت بیمارتحت درمان
با کومای باربیتورات قرار گرفتند و ٨ عمل جراحی روی ٦ بیمار بر
اساس فشار داخل جمجمه انجام شد. هر سه بیماری که فشار داخل جمجمه در آنها قابل
کنترل نبود در حین بستری فوت شدند.GCS (نمره کما بر اساس معیار گلاسکو) بالا
در هنگام بستری، فشار داخل جمجمه قابل کنترل و واکنش مردمک به نور با GOS بهتری در ٦ ماه بعد از تروما همراه بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد
انجام مانیتورینگ فشار داخل جمجمه یک اقدام مفید و کم خطر در درمان بیماران ضربه
مغزی باشد ولی لازم است مطالعاتی با گروه شاهد و حجم
نمونه بیشتر
انجام شود.
واژههای
کلیدی: آسیب تروماتیک مغز، پیش آگهی، فشار داخل جمجمه
محمدجواد باقری پور، فیروز ابراهیمی، عباس حاجی زاده، شهرام نظریان، محمدعلی عارف پور،
جلد ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیماری بوتولیسم در اثر مسمومیت با یکی از هفت نوروتوکسین بوتولینوم ایجاد میشود. زیر واحد اتصالی این سموم ایمونوژن بوده و کاندید واکسن نوترکیب زیر واحدی علیه این بیماری میباشند. با توجه به ایمنیزایی پایین پروتئین نوترکیب، استفاده از حاملین مناسب جهت رسانش آنتیژن به سلولهای هدف، اجتنابناپذیر است. هدف از این تحقیق، ارزیابی استفاده از نانوذرات کیتوسان به عنوان حامل در تجویز خوراکی و تزریقی پروتئین نوترکیب ناحیه اتصالی Botulinum Neurotoxin type E (BoNT/E) بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، نانوذرات کیتوسان حاوی پروتئین نوترکیب ناحیه اتصالی BoNT/E با روش ژلاسیون یونی تهیه و به صورت خوراکی و تزریقی به ۵ گروه موش سوری تجویز شدند. تیتر آنتیبادی IgG ضد نورتوکسین بوتولینوم با روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، تمام گروهها با نوروتوکسین فعال بوتولینوم تیپ E چالش شدند و دادههای بدست آمده با آزمون t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میزان تولید آنتیبادی IgG ضد نورتوکسین بوتولینوم پس از هر بار تزریق در همه گروههای مورد آزمون، افزایش یافت. استفاده از نانوذرات کیتوسان، افزایش معنیداری در میزان تولید آنتیبادی IgG ضد نورتوکسین بوتولینوم به دنبال نداشت (p>۰,۰۵). با مقایسه تیتر آنتیبادی IgG ضد نوروتوکسین بوتولینوم در موشهای ایمن شده با نانوذرات حاوی آنتیژن از طریق خوراکی و تزریقی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (p>۰,۰۵). در چالش با نوروتوکسین فعال بوتولینوم تیپ E، موشهایی که به صورت خوراکی ایمن شده بودند، ۵۰۰ برابر LD۵۰ را تحمل کردند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد پروتئین نوترکیب BoNT/E به تنهایی قادر است از طریق سیستم گوارش، جذب و منجر به بروز پاسخ ایمنی مؤثر شود. نتایج چالش نشان داد پاسخ ایمنی ایجاد شده در تجویز خوراکی، مؤثر و در تجویز تزریقی ناکارآمد بود.
واژههای کلیدی: نانوذرات کیتوسان، واکسن خوراکی، ژلاسیون یونی، واکسن نوترکیب، نوروتوکسین بوتولینوم تیپ E
علیرضا صادقی، مریم ابراهیمی، بلال صادقی،
جلد ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: آفلاتوکسین B۱، سمیترین نوع آفلاتوکسین و از قویترین مواد سرطانزای کبدی است که توسط برخی از گونههای جنس آسپرژیلوس تولید میگردد. کنترل موفق رشد این کپک میتواند گامی مهم در پیشگیری از سرطان باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر جدایههای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس برویس بر رشد آسپرژیلوس فلاووس و کاهش آفلاتوکسین B۱ به اجرا درآمد.
مواد و روشها: در این مطالعه آزمایشگاهی که در سال ۱۳۹۳ انجام شد، پس از شناسایی جدایههای لاکتیکی یک نمونه خمیرترش سنتی با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز، تأثیر آنها بر رشد آسپرژیلوس فلاووس و توانایی آنها در کاهش آفلاتوکسین B۱ با کمک آزمون الایزای رقابتی مستقیم مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تأثیر زمان گرمخانهگذاری و تیمار حرارتی بر میزان باقیمانده آفلاتوکسین B۱ در حضور جدایههای مذکور ارزیابی شد. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در پایان دوره گرمخانهگذاری، قطر کلنی آسپرژیلوس فلاووس در حضور لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس برویس و نمونه کنترل به ترتیب ۵۰/۱، ۴۶/۳ و ۰۰/۹ سانتیمتر بود. همچنین درصد باقیمانده آفلاتوکسین B۱ پس از گرمخانهگذاری در حضور لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس در زمانهای ۰، ۲۴ و ۴۸ ساعت به ترتیب ۶۰/۵۰، ۹۳/۴۸ و ۲۴/۴۱% و در حضور لاکتوباسیلوس برویس به ترتیب ۲۶/۶۶، ۴۰/۶۴ و ۶۱/۵۵% بود. سلول مرده این جدایهها در مقایسه با سلول زنده آنها به نحو مؤثرتری (۰۵/۰p<) توانست آفلاتوکسین B۱ را کاهش دهد.
نتیجهگیری: با توجه به قابلیت بالای باکتریهای لاکتیکی مورد مطالعه در این پژوهش در کنترل رشد آسپرژیلوس فلاووس و کاهش آفلاتوکسین B۱، شاید بتوان از قابلیت نگهدارندگی زیستی آنها با هدف کاهش خطر ابتلاء به سرطان استفاده نمود.
واژههایکلیدی: لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس برویس، الایزای رقابتی، واکنش زنجیرهای پلیمراز، آفلاتوکسین B۱
حسین ابراهیمی مقدم، طاهره جولانیان،
جلد ۱۵، شماره ۸ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی تجربه حالت ناشادی است که تحمل آن دشوار است. هدف از این مطالعه، بررسی ویژگیهای روانسنجی پایایی (Reliability) و روایی (Validity) آزمون مقیاس افسردگی کودکان رینولدز Reynolds child depression scale; RCDS)) در دانشآموزان ابتدایی شهر تهران بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، پرسشنامههای RCDS و CDI بر روی ۳۷۰ نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران که به روش نمونهبرداری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند، به اجرا گذاشته شد. برای بررسی اعتبار درونی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی همگرایی آزمون RCDS، نمرات حاصل از پرسشنامه RCDS و CDI با استفاده از ماتریس همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت. جهت بررسی روایی، از پرسشنامه افسردگی کودکان Child depression inventory; CDI)) استفاده شد.
یافتهها: ضریب آلفای کرونباخ برابر با ۸۳/۰، به دست آمده با استفاده از چرخش واریماکس (Varimax rotation)، نقش چهار عامل عزت نفس و سرزنش خود، نگرانی و نشانههای جسمانی، فقدان احساس لذت و روحیه پایین و سردی و احساس بیارزشی را برجسته نشان داد. همچنین، مشخص شد مقیاس RCDS و CDI دارای همبستگی مثبت و معناداری هستند (۰۰۱/۰p˂). نتایج نشان داد از نظر شیوع افسردگی، تفاوت معناداری در دو جنس دختر و پسر وجود ندارد (۰۰۱/۰p˂) و در نتیجه یک جدول نرم درصدی برای این آزمون تهیه شد.
نتیجهگیری: در این مطالعه پایایی و روایی مناسب آزمون RCDS برای بررسی افسردگی در کودکان، مشخص شد. میتوان از این آزمون در جهت شناسایی افسردگی در کودکان استفاده کرد که منجر به شناسایی بیماران و بالتبع آن، تسهیل درمان و بهبود سلامت کودکان میشود.
واژههای کلیدی: افسردگی، دانشآموزان، پایایی، تهران
زهرا تفاخری، سهیلا دوستکی، محمود شیخ فتح الهی، مرجان السادات سیّدابراهیمی نژاد،
جلد ۱۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه معاینات رادیوگرافیک در تعیین طرح درمان بیماران با مشکلات پریودنتالی نقش تعیینکنندهای دارند، لذا این مطالعه با هدف تعیین دقت رادیوگرافی بایتوینگ دیجیتال (CMOS) در سنجش میزان تحلیل استخوان آلوئول بیندندانی در دندانهای خلفی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد ۶۱ دندان از ۱۶ بیمار مراجعهکننده به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی رفسنجان که دارای بیماری پریودنتیت بودند، بهطور در دسترس انتخاب شدند. بیماران توسط متخصص پریودنتیکس تحت معاینه و پروبینگ قرار گرفتند و فاصله CEJ (Cemento-Enamel Junction) تا کرست استخوان آلوئول، در سطح مزیال و دیستال دندانهای چهار، پنج و شش با پروب مدرج ویلیامز با دقت یک میلیمتر، اندازهگیری گردید. سپس از بیماران، رادیوگرافی بایتوینگ دیجیتال تهیه شد و فاصله فوقالذکر با استفاده از برنامه نرمافزاری آنالیز خطی CMOS توسط یک رادیولوژیست دهان، فک و صورت اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری t زوجی و رگرسیون خطی ساده آنالیز شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین تحلیل استخوان (میلیمتر) در رادیوگرافی CMOS بهطور معنیداری کمتر از معاینه بالینی است )۰۰۱/۰(p<. با مدل رگرسیون خطی ساده میتوان میانگین تحلیل استخوان در معاینه بالینی را از روی میزان تحلیل استخوان در رادیوگرافی CMOS با دقت بیش از ۹۹ درصد پیشبینی نمود.
نتیجهگیری: رادیوگرافی CMOS، میزان تحلیل استخوان آلوئول بیندندانی در دندانهای خلفی را کمتر از میزان اندازهگیریشده در معاینه بالینی نشان میدهد، اما با استفاده از مقادیر اندازهگیریشده بر روی رادیوگرافی CMOS، میتوان با دقت بسیار بالایی (بیش از ۹۹ درصد)، عمق پروب را پیشبینی نمود. بهنظر میرسد که از این رادیوگرافی میتوان در اندازهگیری میزان تحلیل استخوان آلوئولار بیندندانی در دندانهای خلفی در بالین بیمار استفاده نمود.
واژههای کلیدی: تحلیل استخوان، رادیوگرافی بایتوینگ دیجیتال (CMOS)، پروبینگ، رفسنجان
سیدحسین عبداللهی، حمید بخشی، حسن ابراهیمی شاهم آبادی، عبدالمنعم سلطانی نژاد،
جلد ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین نظرات دانشجویان پزشکی مقاطع بالینی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در مورد نقش دروس علوم پایه در دستیابی به اهداف بالینی، طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی در سال ۱۳۸۹، از طریق پر کردن پرسشنامه دوقسمتی شامل میزان اهمیت هرکدام از دروس علوم پایه و نحوه ارائه این دروس در دستیابی به اهداف بالینی توسط دانشجویان پزشکی (کارآموزی و کارورزی) انجام شد. حجم نمونه مورد بررسی ۵۸ نفر بود. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری t مستقل و با تعیین میانگین و درصد امتیازی که به هر یک از سؤالات پرسشنامه داده شد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: دانشجویان دوره کارآموزی و کارورزی به ترتیب، فیزیولوژی و آناتومی را بهعنوان مهمترین درس و هر دو گروه درس فیزیک پزشکی را بهعنوان کماهمیتترین درس در دستیابی به اهداف بالینی تشخیص دادند. در مورد نحوه ارائه دروس علوم پایه در دستیابی به اهداف بالینی، حداکثر امتیاز مربوط به هماهنگ بودن سؤالات پایانترم و امتحان جامع با موضوعات درسی و کمترین امتیاز مربوط به کاربرد دروس علوم پایه در بالین بود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، تأکید بر جنبههای کاربرد بالینی دروس علوم پایه در آموزش پزشکی از اهمیت زیادی برخوردار است. این امر بازنگری در روشهای فعلی آموزش دروس علوم پایه در پزشکی را ایجاب مینماید.
واژههای کلیدی: وضعیت آموزشی، پزشکی، بالینی، رفسنجان
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، سجاد عزیزخواه آلانق،
جلد ۱۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت نامطلوب ﺧﻮاب، ﺑﺎﻋﺚ ایﺠﺎد اﻧﻮاع اﺧﺘﻼﻻت از جمله کاهش عملکرد ریوی و افزایش چاقی میشود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی همبستگی بین کیفیت خواب با شاخصهای تنفسی و شاخص توده بدنی در دانشجویان پسر فعال و غیر فعال دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۹۶ بود.
مواد و روشها: در این تحقیق توصیفی از بین دانشجویان پسر دانشگاه محقق اردبیلی، ۴۰ دانشجوی سالم به صورت داوطلبانه و پس از اخذ رضایتنامه در دو گروه فعال (۲۰نفر) و غیرفعال (۲۰نفر) شرکت کردند. شاخصهای تنفسی با استفاده از اسپیرومتری میکرولب اندازهگیری شد. برای بررسی کیفیت خواب از پرسشنامه پیتزبورگ استفاده شد. همچنین شاخص تودهبدنی آزمودنیها از تقسیم وزن (به کیلوگرم) به مجذور قد (به متر) بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمره کیفیت خواب در گروه فعال به صورت معنیداری پایینتر از گروه غیرفعال بود (۰۰۱/۰P=). همچنین مقادیر پارامترهای ظرفیت حیاتی اجباری (۰۱۳/۰P=)، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول (۰۰۶/۰P=)، حداکثر تهویه ارادی (۰۲۱/۰P=)، جریان بازدمیقوی ۷۵-۲۵ درصد (۰۲۵/۰P=) در گروه فعال به صورت معنیداری بیشتر از گروه غیرفعال بود. در بررسی همبستگی متغیرها بین نمره کیفیت خواب با شاخص توده بدن (۶۷۲/۰r=، ۰۰۱/۰P=) و درصد چربی (۶۸۱/۰r=، ۰۰۱/۰P=) در گروه غیرفعال همبستگی معنیدار مثبتی مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بنظر میرسد فعالیت ورزشی میتواند عاملی اثرگذار بر بهبود کیفیت خواب و عملکرد سیستم تنفسی در افراد غیرفعال باشد.
واژههایکلیدی: عملکرد ریوی، کیفیت خواب، فعالیتبدنی
فاطمه دباغ زاده، جواد ابراهیمی، ناناز عرب،
جلد ۱۶، شماره ۹ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی مصرف آنتیبیوتیکها منجر به شناسایی مشکلات دارویی، جلوگیری از مقاومت آنتیبیوتیکی و کنترل هزینههای ناشی از دارو درمانی میشود. هدف مطالعه حاضر ارزیابی نحوه مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی در بیماران بستری و هزینه ناشی از مصرف غیرمنطقی آن میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی در بیمارستان آموزشی افضلیپور کرمان در بازه زمانی مهر تا آذر ۱۳۹۵ انجام شد. از سیستم طبقهبندی آناتومیکی، درمانی، شیمیایی و دوز معین روزانه استفاده شد و DDD/۱۰۰ bed-days محاسبه شد. هزینه مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی نیز تعیین شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافتهها: صد و دوازده بیمار در مدت مطالعه سیپروفلوکساسین تزریقی دریافت کردند. هزینه مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی ۹۴/۱۳۳۸۱ دلار بود. در ۳۴ بیمار (۳۶/۳۰ %) مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی نادرست بوده است که هزینه ناشی از آن ۱۱/۲۵۷۲ دلار بوده است. دوز سیپروفلوکساسین تزریقی در ۲۹ بیمار (۸۹/۲۵ %) مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی تنظیم نشده بود. میزان کلی مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی DDD/۱۰۰ bed-days ۱۲/۹ بود. میانگین دوز تجویزی روزانه به دوز معین روزانه، ۴۳/۱ بود.
نتیجهگیری: میزان کلی مصرف سیپروفلوکساسین تزریقی و هزینه ناشی از آن نسبت به کشورهای دیگر بالاتر بود. لذا استفاده از راهکارهای مناسب جهت کاهش مصرف آن ضروری به نظر میرسد.
واژههای کلیدی: ارزیابی، سیپروفلوکساسین، مصرف، هزینه، کرمان
لیدا دایی فرشباف، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، پروین سربخش، علی طریقت اسفنجانی،
جلد ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی یکی از بحرانیترین دورههای رشد انسان است. با توجه به اهمیت دادن به شکل و وزن بدن به ویژه در دختران و تآثیرات سوءتغذیه در این دوران بر وضعیت سلامتی دوران بزرگسالی، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سوءتغذیه و ارتباط آن با برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی در دختران نوجوان شهر تبریز انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۷۲۵ دانشآموز دختر با میانگین سنی ۱۸-۱۴ سال به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و دادهها توسط پرسشنامه دموگرافیک و اندازهگیری شاخصهای تنسنجی جمعآوری گردید. نمایه توده بدنی برای سن و شاخصهای کموزنی، اضافه وزن، چاقی و کوتاهقدی پس از تعریف، محاسبه و با استانداردهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا (Centers for Disease Control and Prevention; CDC) مقایسه گردید. دادهها توسط آزمون مجذور کای، آنالیز واریانس یکطرفه و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد شیوع کوتاهقدی، لاغری، اضافه وزن و چاقی در جمعیت مورد مطالعه بهترتیب ۲/۵ درصد، ۵ درصد، ۹/۹ درصد و ۵ درصد بود. ارتباط مثبت معنیداری بین تحصیل در مدرسه غیردولتی با قد (۰۰۹/۰=p) و وزن (۰۱۵/۰=p) و شغل مادر با قد (۰۵۰/۰=p) مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه شیوع سوءتغذیه در دختران نوجوان شهر تبریز در میزان قابل قبول و مورد انتظار بود. با این حال با توجه به ارتباط مشاهده شده بین برخی از عوامل با سوءتغذیه اعم از کموزنی، بیش وزنی و کوتاه قدی، پایش و کنترل این شاخصها در دورههای زمانی مشخص میتواند مفید باشد.
واژههای کلیدی: دختران، نوجوان، تنسنجی، شاخص توده بدنی، تبریز
داریوش شیخ الاسلامی وطنی، عایشه ابراهیمی،
جلد ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی میتواند بر کاهش چربیهای زیر پوستی و احشایی مؤثر باشد. هدف از این تحقیق، مشخص نمودن تأثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا بر چربی احشایی زنان چاق بود.
مواد و روشها: در یک طرح کارآزمایی بالینی، ۳۴ زن چاق سالم به صورت تصادفی به سه گروه تمرین تداومی با شدت متوسط، تناوبی با شدت بالا و گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروههای تمرینی، به مدت ۱۲ هفته، ۳ جلسه در هفته تمرین کردند. پروتکل تمرینی گروه تداومی شامل ۳۰ دقیقه دویدن با شدت ۶۰-۴۵ درصد ضربان قلب ذخیره و پروتکل تمرینی گروه تناوبی شامل ۴ تناوب ۴ دقیقهای با شدت ۹۵-۸۵ درصد ضربان قلب بیشینه و وهلههای ۳ دقیقهای استراحت فعال بود. گروه کنترل برنامهتمرینی نداشت. خونگیری ۴۸ ساعت قبل از شروع برنامه تمرینی و مجدداً ۴۸ ساعت پس از خاتمه تمرینات در سالن ورزشی سرپوشیده شهرستان بانه انجام شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون تعقیبی Bonferroni و هم چنین آزمون همبستگی Pearson استفاده شد.
یافتهها: در مقادیر RBP۴ هر دو گروه تمرین تداومی (از ۱۹/۱۳±۱۸/۹۹ به ۸۴/۱۸±۸۲/۶۲) و تناوبی (از ۱۳/۷±۲۳/۸۸ به ۴۸/۹±۹۹/۵۶) به دنبال ۱۲ هفته تمرین، کاهش معناداری دیده شد (در هر دو گروه، ۰۰۱/۰=p). همچنین، در پس آزمون اختلاف معناداری بین مقادیر پلاسمایی RBP۴ گروههای مداخله در مقایسه با گروه کنترل ملاحظه گردید (۰۵/۰p<). این در حالی بود که تغییرات درون گروهی گلوکز تنها در گروه تمرین تناوبی (از ۷۴/۳±۹۶/۸۸ به ۵۲/۴±۵۵/۸۰ میلیگرم بر دسیلیتر) معنادار بود (۰۳۰/۰=p). همچنین، وزن بدن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور لگن در هر دو گروه تمرینی، پس از ۱۲ هفته انجام تمرینات منظم کاهش محسوس و معناداری یافتند (۰۵/۰p>). اما مقادیر انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروهها با تغییر قابل ملاحظه ای روبرو نشد.
نتیجهگیری: این احتمال وجود دارد که هر دو پروتکل تمرینی تداومی با شدت متوسط و تناوبی با شدت بالا اثرات قابل توجهای بر کاهش چربی احشایی و زیر جلدی زنان چاق داشته باشند، اما به نظر میرسد تفاوتی بین این دو نوع برنامهی تمرینی وجود ندارد.
واژههای کلیدی: تمرین تناوبی با شدت بالا، تمرین تداومی، چربی زیر جلدی، چربی احشایی، چاقی، زنان
زهرا مرادپور، مژگان رضایی، زهرا ترابی، فریده خسروی، محمدحسین ابراهیمی، قاسم حسام،
جلد ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: از آنجاییکه ناراحتیهای عضلات اسکلتی در رانندگان وسایل نقلیه عمومی شایع است، لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین همبستگی بین روش ارزیابی خستگی عضله و پرسشنامه اختلالات عضلانی اسکلتی کرنل در بین رانندگان تاکسی بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به شکل توصیفی بر روی ۱۴۰ نفر از رانندگان تاکسی شهرستان شاهرود در سال ۱۳۹۶ انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه ناراحتی عضلانی اسکلتی کرنل (Cornell Musculoskeletal Disorders Questionnaire; CMDQ) و چارت ارزیابی خستگی عضله (Muscle Fatigue Assessment; MFA) جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و استنباطی (ضریب Eta) انجام شد.
یافتهها: نتایج MFA نشان داد، ۸۲ درصد از خستگی عضله ناحیه کمر در سطح خیلی زیاد میباشد. نتایج CMDQ نیز نشان داد، بیشترین ناراحتی عضلاتی اسکلتی در ناحیه کمر و کمترین ناراحتی در ناحیه ساعد میباشد. نتایج همبستگی بین روش MFA و CMDQ نشان داد که بیشترین همبستگی در ناحیه کمر با ۵۷۴/۰Eta= و کمترین همبستگی در ناحیه گردن با ۲۹۴/۰Eta= بوده است.
نتیجهگیری: همبستگی بالای بین نتایج روش MFA و CMDQ نشان داد، میتوان بهجای استفاده از روش CMDQ که روشی خود گزارشدهی میباشد و امکان عدم همکاری یا گزارش غیر واقعی وجود دارد، از روش MFA استفاده نمود.
واژههای کلیدی: خستگی عضله، اختلالات عضلانی اسکلتی، رانندگی خودرو
مریم برادران بی نظیر، فریبا حیدری، سکینه حاج ابراهیمی،
جلد ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که عدم رعایت استانداردهای سوندگذاری ادراری، عوارض جبران ناپذیری دارد، لذا هدف این مطالعه تعیین تأثیر آموزش بر رعایت استانداردها میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی بر روی ۳۵ نفر از کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال ۱۳۹۶ انجام شد. ارزیابی خارجی با تکمیل چک لیست در ۵ حیطه با ۱۹ سؤال در زمان قبل و یک هفته بعد از مداخله انجام شد. تحلیل دادهها توسط آزمونهای آماری t زوجی و McNemar و t مستقل انجام شد.
یافتهها: داشتن اعتماد به نفس در انجام کاتتریزاسیون، بعد از مداخله افزایش معنیدار داشت (۰۱۶/۰=P). افزایش نمره مهارت انجام سونداژ بعد از مداخله معنیدار بود (۰۰۷/۰P=). میانگین نمره مهارت کاتتریزاسیون در دانشجویان مرد، به طور معنیداری بیشتر از دانشجویان زن بود (۰۳۱/۰=P).
نتیجهگیری: علیرغم افزایش مهارت دانشجویان پزشکی در سوندگذاری ادراری هنوز نیاز به برگزاری دورههای آموزش مداوم منظم برای دانشجویان احساس میشود.
واژههای کلیدی: سوندگذاری ادراری، توانمندی بالینی، آموزش، استانداردها
حاتم ابراهیمی، رزاق محمودی، پیمان قجربیگی، سعید شهسواری، شقایق موسوی، نسیم بیگلری،
جلد ۱۸، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین در بستنی سنتی و دستگاهی عرضه شده در شهر قزوین انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعهی مقطعی، ۱۰۰ نمونه بستنی سنتی و دستگاهی عرضه شده در شهر قزوین به صورت نمونهگیری تصادفی طی یکسال و در فصول مختلف جمعآوری شدند. با استفاده از روش کشت و سپس با استفاده از تکنیک(polymerase Chain Reaction; PCR) ، مقاومت باکتری به متی سیلین تأیید شد.
یافتهها: میزان آلودگی به باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در فصول مختلف در بستنی سنتی و دستگاهی ۵ درصد و بیشترین آلودگی، در فصل تابستان بود. ۸۰ درصد (۴ مورد) از باکتریهای جدا شده به متیسیلین مقاومت داشتند.
نتیجهگیری: آموزش استفاده از بستنی پاستوریزه و تهیه بستنی سنتی و دستگاهی به روش بهداشتی سبب کاهش مسمومیت غذایی میشود.
واژههای کلیدی: استافیلوکوکوس اورئوس، بستنی سنتی، بستنی دستگاهی، PCR، مقاومت آنتیبیوتیکی، قزوین
فواد ایرانمنش، حمید استادابراهیمی، عظیم میرزازاده، مهدیه آذین،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
پاندمی کووید-۱۹ اختلال زیادی در روند آموزش پزشکی ایجاد کرده است. آموزش از راه دور روشی برای کم کردن این مشکل است. حوزه معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان تلاش کرده است تا آموزش از راه دور را با استفاده از برنامهای مشتمل بر چشمانداز، استراتژی و برنامهی عملیاتی تا حد ممکن پیادهسازی نماید. با انجام دورههای توانمندسازی، سیاستگذاری، اطلاع رسانی، تامین ابزارهای لازم و رصد مداوم برنامه، ۵۰۷۵ عدد فعالیت آموزشی روی سامانه مدیریت یادگیری نوید ثبت شده است. با این حال هنوز مشکلاتی وجود دارند که باید برطرف شوند که شامل فعال کردن آموزش برخط همزمان، افزایش تعاملات آموزشی و افزایش تولید محتواهای مبتنی بر Sharable Content Object Reference Model (SCORM) است.
واژههای کلیدی: آموزش پزشکی، آموزش از راه دور، کووید-۱۹
نجمه محمدی، حسن احمدی نیا، رضا وزیری نژاد، آزیتا منشوری، حمید استاد ابراهیمی، محسن رضائیان،
جلد ۱۹، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کم وزنی هنگام تولد یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی به شمار میآید و با میزان بالای مرگ در دوره نوزادی ارتباط دارد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل خطر مادری مؤثر بر کم وزنی هنگام تولد نوزادان در سطح بیمارستانهای شهرستان رفسنجان طراحی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مورد شاهدی از ۱۲۰ نوزاد کم وزن (کمتر از ۲۵۰۰ گرم) به عنوان گروه مورد و ۱۲۰ نوزاد با وزن طبیعی (۲۵۰۰ گرم و بیشتر) به عنوان شاهد در سال ۱۳۹۷ تشکیل شده است. دادهها به وسیله یک چک لیست محقق ساخته به طور تصادفی از روی پرونده مادران زایمان کرده در بیمارستانهای شهرستان رفسنجان جمعآوری و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری مجذور کای، t مستقل و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمونها تعداد مراقبتهای بارداری و سن بارداری هنگام زایمان در گروه مورد کمتر از شاهد بود اما سابقه تولد نوزاد کم وزن در گروه مورد بیشتر از شاهد بود. در رگرسیون لجستیک سابقه تولد نوزاد کم وزن (۱۹۶/۴=OR ,۰۰۸/۰=P) در گروه مورد بیشتر از شاهد و میانگین فاصله بین تولدها (۹۹۲/۰=OR ,۰۳۶/۰=P) و سن بارداری هنگام زایمان (۶۱/۰=OR ,۰۰۱/۰>P) در گروه مورد کمتر از شاهد بود.
نتیجهگیری: کم بودن تعداد مراقبتهای بارداری، داشتن سابقه تولد نوزاد کم وزن، زایمان زودرس و فاصله کم بین زایمانها در تولد نوزاد کم وزن نقش دارد. لذا مراقبتهای بارداری و توجه به مادرانی که سابقه تولد نوزاد کم وزن و زایمان زودرس دارند و افزایش فاصله بین زایمانها میتواند باعث کاهش تولد نوزاد کم وزن شود.
واژههای کلیدی: کم وزنی، نوزاد، عوامل خطر، رفسنجان
طاهره زارعی محمودآبادی، علی اصغر ابراهیمی، محمد حسن احرامپوش، هادی اسلامی،
جلد ۱۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: عنصر بور به طور گسترده در مواد اولیه و فاضلاب صنایع کاشی یافت میشود و حذف آن از محیطهای آبی بسیار پیچیده است. این مطالعه با هدف تعیین حذف بور از فاضلاب صنعت کاشی و سرامیک با استفاده از فرآیند انعقاد و لختهسازی به همراه جذب سطحی انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع آزمایشگاهی بود. در ابتدا برای فرآیند انعقاد پارامترهای pH بین ۵ تا ۱۱، غلظتهای ۱۵۰ تا ۴۵۰ میلیگرم بر لیتر پلی آلومینیوم کلراید (Poly-aluminum chloride) و غلظتهای ۵/۰ تا ۵/۲ میلیگرم بر لیتر پلیمرهای آنیونی و کاتیونی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در فرآیند جذب، تأثیر مقادیر مختلف pH (۲تا ۷) در زمانهای تماس ۵ تا ۲۰ دقیقه آزمایش شد. در نهایت دادهها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون آنالیز گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد، که درصد حذف بور توسط پلی آلومینیوم کلراید در pH بهینه برابر ۸ و غلظت ۴۰۰ میلیگرم بر لیتر، ۷/۳۵ درصد بدست آمد و در ترکیب با ۵/۱ و ۵/۲ میلیگرم بر لیتر پلیمر آنیونی و کاتیونی راندمان حذف ۲/۵۴ درصد ( از ۳۵ به ۱۶ میلیگرم بر لیتر) مشاهده شد. سپس در فرایند جذب با pH بهینه برابر ۵ و زمان تماس ۱۵ دقیقه، راندمان حذف ۵۰ درصد ( از ۱۶ به ۸ میلیگرم بر لیتر) بدست آمد. بررسی ایزوترمها در فرایند جذب نشان داد، جذب بور از ایزوترم Freundlich و سنتیک درجه اول پیروی میکند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، فرآیند تلفیقی انعقاد و لختهسازی با جذب، میتواند بهعنوان یک فرآیند مؤثر در حذف بور معرفی شود.
واژههای کلیدی: انعقاد، لختهسازی، جذب سطحی، بور، فاضلاب صنعتی