جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای جلالی

مهدی جلالی، محمدرضا نیک‌روش،
جلد ۳، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

خلاصه

سابقه و هدف: امروزه نقش هورمونهای تیروییدی در تکامل طبیعی مغز انسان و سایر حیوانات موضوعی انکارناپذیر و شناخته شده است. در این رابطه ادعا شده است که ناکارآیی این هورمونها در دوران پیش از تولد باعث تغییرات تکاملی غیرقابل انکاری در روند شکلگیری مغز میشود. بنابراین در این پژوهش سعی گردیده است تا نقش احتمالی این هورمونها با استفاده از هیپوتیروییدی مادری بر تغییرات مورفومتریک نقاط سیناپسی یاخته‌های پیرامیدال قشر مغز نوزادان موش مورد مطالعه قرار گیرند.

مواد و روشها: این پژوهش به صورت تجربی، بر روی ۲۴ سر موش نژاد Balb/C در دو گروه تجربی و کنترل صورت گرفت. مادران گروه تجربی با بهره گیری از ۰۵/۰% پروپیل تیواوراسیل (PTU) که به آب آشامیدنی حیوانات اضافه گردید تیروییدکتومی شیمیایی شدند و گروه کنترل بصورت دست نخورده باقی ماندند. نمونههای هر دو گروه با موش‌های نر هم نژاد آمیزش داده شدند. سپس مغز نوزادان ۲۰ روزه متعلق به هر دو گروه مورد آمادهسازی بافتی و رنگ آمیزی اختصاصی گلژی قرار گرفت و روند سیناپس‌زایی و تکامل دندریتی نورون‌های پیرامیدال در آن‌ها با استفاده از آزمون t-test مقایسه گردید.

یافته‌ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میانگین کلی خارهای دندریتی نوزادان مربوط به گروه تجربی (۴۵/۰±۰۸/۳۱) در مقایسه با گروه کنترل (۵۵/۰±۸۸/۳۹) دارای کاهش معنی‌داری است (۰۵/۰p<). هم‌چنین میانگین کلی فاصله خارهای شمارش شده در نمونه های تجربی (۸۶/۰±۷۸/۳) نسبت به کنترل (۰۵/۱±۵۷/۲) نیز به شکل معنی‌داری افزایش یافته است (۰۰۵/۰p<).

نتیجهگیری: نتایج حاصل دلالت بر این موضوع می‌نمایند که هورمونهای تیروییدی در تکامل و بلوغ نورونهای مغزی دارای نقش کلیدی هستند تا آنجا که کاسته شدن از ترشح طبیعی این هورمونها در مادران باردار، تکامل و روند سیناپس‌زایی نورونی را در نسل بعد می‌تواند تحت تاثیر قرار دهد.

واژه‌های کلیدی: هیپوتیروییدی مادری، سیناپس‌زایی، یاخته‌‌های پیرامیدال، خارهای دندریتی



حمیدرضا فلاحت‌پیشه، دکتر محمود جلالی، دکتر ناصر بادامی، نادیا مردانی،
جلد ۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده

زمین ه و هدف: پروتئازها جزو مهم‌ترین آنزیم‌های صنعتی هستند پروتئازهای قلیایی در ترکیب شوینده‌ها استفاده می‌شوند. از آن‌جایی که مقاومت در برابر حرارت و محیط قلیایی دو خصوصیت مهم آنزیم‌ها به هنگام افزودن به ترکیب پاک کننده‌ها است لذا جستجو برای یافتن منابع آنزیمی و آنزیم‌های قلیایی دارای اهمیت بسیاری می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی جداسازی باسیلوس قلیا‌دوست از خاک و امکان تولید آنزیم پروتئاز قلیایی از سوش جدا شده و خالص‌سازی آنزیم تولید شده بود.

مواد و روش‌ها: عملیات جدا‌سازی و تخلیص باسیلوس قلیا دوست از نمونه‌های خاک با استفاده از کشت در محیط اختصاصی با هدف شناسایی فعالیت پروتئازی اولیه و سپس تخلیص سویه‌های دارای فعالیت پروتئازی انجام گردید. پس از آن گونه باسیلوس ۵-۲ در محیط مناسب با شرایط معین کشت داده شد. و خالص‌سازی آن از طریق: ۱- رسوب‌دهی فاز آنزیمی از طریق اشباع‌سازی با آمونیوم سولفات ۵۵%. ۲- تغلیظ توسط اولترافیلتراسیون ۳- کروماتوگرافی تعویض کاتیونی توسط رزین کربوکسی‌متیل سلولز صورت گرفت. در تمام مراحل فعالیت پروتئاز قلیایی از طریق هیدرولیز سوبسترای کازئین در۱۰ pH برای مدت زمان مشخص و سپس اندازه‌گیری محصول پروتئولیز(میزان معادل تیروزین) در طول موج ۲۷۵ نانومتر انجام می‌گرفت.

یافته‌ها: با مقایسه خصوصیات بیوشیمیایی و تاکسونومیک ، باسیلوس ۵-۲ با باسیلوس آلکالوفیلیک تطابق داشت. هم‌چنین این سویه در pH ‌های قلیایی دارای فعالیت پروتئولیتیک و آمیلولیتیک بود ولی فعالیت ژلاتینولیتیک نداشت. پیشرفت خالص سازی با روش الکتروفورز روی ژل پلی‌آکریل‌آمید ( PAGE ) بررسی و جرم ملکولی آنزیم با روش SDS-PAGE و با کمک استانداردهای پروتئینی معادل ۲۴۷۰۰ دالتون معین گردید.

نتیجه‌گیری: پس از اتمام خالص‌سازی راندمان کل ۲۴% و مرتبه خالص‌سازی ۵۰ بار تعیین شد که راندمان خالص‌سازی نهایی به دست آمده مشابه راندمان به دست آمده در سایر تحقیقات بود. به نظر می‌رسد ملکول این آنزیم یک ملکول منومر باشد چون میزان تحرک الکتروفورتیک تک باند‌های به دست آمده در PAGE و SDS-PAGE مشابه یکدیگر بود.

واژه‌های کلیدی: پروتئاز قلیایی، باسیلوس قلیا‌دوست، خالص‌سازی، فعالیت ویژه آنزیمی


جمشید شهرابی‌فراهانی، دکتر احمدرضا درستی، دکتر محمود جلالی، هاله صدرزاده، دکتر مریم‌السادات فروید،
جلد ۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: نقش اسید آسکوربیک در کاهش سرب خون در شرایط مواجهه با سرب در مطالعات متعدد انسانی و حیوانی در چند دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج ضد و نقیضی خصوصاً در مورد اثر آن در خنثی‌سازی سمیت سرب ارایه شده است. این مطالعه با هدف تعیین اثرات مکمل یاری با اسید آسکوربیک بر میزان سرب خون در کارگران مواجهه شغلی با سرب انجام شد.

  مواد و روش‌ها: در یک مطالعه تجربی (کارآزمایی بالینی)، تعداد ۲۴ نفر کارگر مرد جوشکار یک کارخانه اتومبیل‌سازی در تهران که در معرض مقدار بالای سرب محیطی قرار داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۲ نفره شاهد و آزمون تقسیم شدند. به مدت دو هفته به افراد شاهد کپسول‌های حاوی دارونما (نشاسته) و به گروه مورد روزانه ۱۰۰۰ میلی‌گرم اسید آسکوربیک داده شد. در ابتدای مطالعه، پایان هفته دوم (پایان مکمل یاری) و هفته ششم از شروع مکمل یاری (چهار هفته بعد از اتمام مکمل یاری)، میزان اسید آسکوربیک خون کامل، پلاسما و میزان سرب خون افراد اندازه‌گیری شد. تفاوت میانگین اسید آسکوربیک و سرب خون و هم‌چنین میانگین سرب خون بین دو گروه مورد مطالعه، هم‌چنین بین مقادیر اندازه‌گیری شده در هر سه مرحله، مشخص گردید.

  یافته‌ها: نتایج نشان داد که بعد از دو هفته مکمل یاری با اسید آسکوربیک، میانگین سرب خون کامل در گروه آزمون به طور معنی‌داری نسبت به شروع مطالعه (۰۱/۰ p< ) و هم‌چنین نسبت به گروه شاهد (۰۵/۰ p< ) کاهش یافت و این کاهش در هفته چهارم پس از اتمام مکمل یاری نیز نسبت به گروه شاهد (۰۵/۰ p< ) و شروع مطالعه (۰۵/۰ p< ) هم‌چنان معنی‌دار بود.

  نتیجه‌گیری: مکمل یاری روزانه با ۱۰۰۰ میلی‌گرم اسید آسکوربیک به مدت ۲ هفته، باعث کاهش معنی‌دار در میزان سرب خون کارگران مواجهه شغلی با سرب شده و می‌تواند عامل پیشگیری کننده مناسب و اقتصادی برای کاهش مسمومیت با سرب می‌باشد.

واژه‌های کلیدی: اسید آسکوربیک، سرب خون، مسمومیت با سرب، جوشکاری


دكتر بمانعلی جلالی خان آبادی، دكتر حسن مظفری خسروی،
جلد ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده

مقاله پژوهشی مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان دوره پنجم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۵، ۲۳۳-۲۲۵ ارزیابی روش‌های الکتروایمونواسی و ۱۰۰Clinitek- برای تشخیص میکروآلبومینوری دکتر بمانعلی جلالی‌خان‌آبادی ، دکتر حسن مظفری‌خسروی دریافت مقاله: ۲۰/۷/۸۴ ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: ۱۳/۱۲/۸۴ دریافت اصلاحیه از نویسنده: ۳۰/۱۰/۸۵ پذیرش مقاله: ۵/۱۱/۸۵ چکیده زمینه و هدف: تشخیص میکروآلبومینوری یک روش مهم برای پی بردن و ارزیابی عوارض دیررس در بیماران دیابتی می‌باشد. روش مطمئن برای سنجش آلبومین ادرار، در این خصوص حائز اهمیت می‌باشد. در این، مطالعه یک نوع روش الکتروایمونواسی (EIA) برای سنجش آلبومین در ادرار، راه‌اندازی و ارزیابی شد. علاوه بر این، قابلیت‌های دستگاه ۱۰۰Clinitek- در تشخیص میکروآلبومینوری نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه که از نوع ارزیابی آزمون تشخیصی می‌باشد، ابتدا با ایمن نمودن خرگوش، آنتی بادی آلبومین انسانی تهیه و با استفاده از آن روش EIA برای سنجش آلبومین ادرار راه اندازی شد. در ۶۱ نمونه ادرار نسبت آلبومین به کرآتینین، به عنوان شاخصی از میزان دفع آلبومین از طریق ادرار، محاسبه گردید. در نهایت ارزش تشخیصی EIA و ۱۰۰Clinitek- برای تشخیص میکروآلبومینوری مورد ارزیابی قرار گرفت. از روش الیزا به عنوان مرجع برای تعیین آلبومین ادرار و پی بردن به میکروآلبومینوری استفاده شد. یافته‌ها: حد تشخیص روش EIA برای سنجش آلبومین ۲ میلی‌گرم بر لیتر و محدوده آنالیز آن بین ۲ تا ۲۰۰ میلی‌گرم بر لیتر بود. ضریب تغییرات (CV) روش در یک مرحله و در غلظت‌های مختلف بین ۳۴/۳ تا ۵۷/۵% و ضریب همبستگی نتایج آن با روش مرجع (r) معادل ۹۹۶/۰ به دست آمد. حساسیت و ویژگی روش EIA برای تشخیص میکروآلبومینوری به ترتیب ۹۵% و ۸۳% بود. حساسیت و ویژگی دستگاه ۱۰۰Clinitek- برای تشخیص میکروآلبومینوری به ترتیب ۶۷% و ۹۴% به دست آمد. نتیجه‌گیری: روش EIA برای سنجش آلبومین در ادرار و تشخیص میکروآلبومینوری دقت و حساسیت بالایی دارد، ولی وقت‌گیر بوده و برای تست‌های انفرادی مناسب نیست. دستگاه ۱۰۰Clinitek- برای تشخیص میکروآلبومینوری اختصاصی و سریع می‌باشد. این روش برای تست‌های انفرادی مناسب است، ولی نتایج منفی آن معتبر نمی‌باشد. پیشنهاد می‌شود که دقت بیشتری در استفاده از این دستگاه صورت گرفته و نتایج منفی آن با روش‌های حساس‌تر بررسی شوند. واژه‌های کلیدی: میکروآلبومینوری، الکتروایمونواسی، ۱۰۰Clinitek-، ELISA
کاظم پریور، محمد نبیونی، هانیه جلالی، فاطمه نادعلی،
جلد ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: تمایز درمانی از جمله روش‌های درمانی سرطان محسوب می‌شود؛ در این روش از مواد مهار‌کننده تکثیر و القاء‌کننده تمایز، نظیر رتینوئیک اسید تمام ترانس استفاده می‌گردد. تجربیات نشان داده‌اند برخی مواد با ویژگی‌های ضد تکثیری، ضد التهابی و آنتی‌اکسیدانی در افزایش اثر این ماده و کاهش اثرات مضر جانبی آن مؤثر می‌باشند. با توجه به اثرات ضدتکثیری و ضدالتهابی زهر زنبور عسل، در این مطالعه اثر آن بر عملکرد رتینوئیک اسید تمام ترانس بررسی شد.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش تجربی، از رده سلولی HL-۶۰ (Human Lukemia) متعلق به سرطان حاد پرومیلوسیتی استفاده شد. رده سلولی HL-۶۰ ‌از انستیتو پاستور ایران تهیه و در محیط کشت RPMI ۱۶۴۰ (Roswell Park Memorial Institute) حاوی ١٠% FBS ((Fetal Bovine Serum و ١% استرپتومایسین- پنی‌سیلین کشت شد. از روش‌های MTT
(۳-(۴,۵-Dimethylthiazol-۲-yl)-۲,۵-Diphenyltetrazolium- bromide و NBT (Nitro-Blue tetrazolium chloride) در این پژوهش استفاد شد. تمامی تجربیات سه بار تکرار شده و جهت تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: زهر زنبور و رتینوئیک اسید تمام ترانس هر دو قادر به مهار تکثیر سلول‌های  HL-۶۰ شدند، همچنین رتینوئیک اسید تمام ترانس موجب القاء تمایز در این سلول‌ها گردید که میزان این تمایز با افزودن زهر زنبور به میزان معنی‌داری در سطح ۰۱/۰p< افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می‌رسد زهر زنبور بتواند اثرات درمانی رتینوئیک اسید تمام ترانس را شدت بخشد.
واژه‌های کلیدی: زهر زنبور عسل، رده سلولی HL-۶۰، تکثیر و تمایز سلولی، رتینوئیک اسید تمام ترانس
مهدی شریعتی‌کوهبنانی، محمدرضا نیکروش، مهدی جلالی، مجتبی سنکیان، علیرضا فاضل، علیرضا ابراهیم‌زاده بیدسکان،
جلد ۱۲، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: نیکوتین به آسانی از سد جفتی گذشته، در جنین و نوزاد مادرانی که در طی بارداری و شیردهی در معرض آن می باشند ، رشد کرده و تکامل ریه را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مطالعه اثر نیکوتین در دوره بارداری و شیردهی بر بیان فیبرونکتین ریه نوزادهای موش مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش تجربی موش های باردار  Balb/Cبه طور تصادفی به دو گروه تجربی و دو گروه کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی۱ از روز هفتم بارداری تا زمان تولد روزانه ۳ میلی‌گرم بر کیلوگرم نیکوتین به صورت داخل صفاقی دریافت  نمودند گروه تجربی۲ همین میزان نیکوتین را از روز هفتم بارداری تا دو هفته بعد از زایمان دریافت نمودند. گروه‌های کنترل نیز حجم مشابهی از نرمال سالین در زمان‌های مشابه دریافت کردند( ۶ n=). در پایان دوره وزن نوزادان و وزن ریه‌ها در روز‌های مورد مطالعه اندازه‌گیری شد، سپس بافت ریه نوزادان، مورد مطالعه هیستولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفته و سپس با استفاده از آزمون‌های تی مستقل و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که نسبت وزن ریه و وزن نوزادان تازه متولد شده در گروه‌هایی که در معرض نیکوتین قرار گرفته بودند در مقایسه با گروه کنترل معنی دار بود )۰۵/۰p<). مطالعه هیستولوژیک کاهش تمایزسلول های پنوموسیت نوع۱ و قطر آلوئولها را در گروه تجربی۱ نشان داد. شدت واکنش ایمنی (Immunoreactivity) فیبرونکتین در قسمتهای مختلف ریه شامل آلوئول‌ها، برونشیول‌ها و عروق ریه متفاوت بود. مطالعه ایمونوهیستوشیمی بافت ریه در گروه تجربی۲ افزایش بیان فیبرونکتین در ماتریکس خارج سلولی آلوئول‌ها را نشتن داد، اما برونشیول‌ها و عروق ریوی در هر دو گروه آزمایشی کاهش معنی‌داری را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند )۰۵/۰p<).
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که در معرض نیکوتین قرار گرفتن مادران باردار به سبب القاء بیان غیرطبیعی فیبرونکتین گردیده این موضوع احتمالأ عمل طبیعی ریه را در طول حیات بعد از جنینی می‌تواند تحت تأثیر قرار دهد .
واژه های کلیدی: نیکوتین، فیبرونکتین، ریه، نوزاد موش
رامین سلیم نژاد، مهدی جلالی، محمدرضا نیکروش، علیرضا فاضل،
جلد ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

gte vml ۱]> AWT IMAGEچکیده

زمینه و هدف: دیابت قندی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیکی بوده و از طریق افزایش استرس اکسیداتیو باعث ایجاد آسیب بیضه‌ می‌شود. استفاده از آنتی‌اکسیدان‌ها باعث کاهش استرس اکسیداتیو شده و میزان آسیب بیضه را کاهش می‌دهند. در این مطالعه تأثیر عصاره سیر بر میزان شاخص‌های استرس اکسیداتیو در بافت بیضه موش‌های صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی ۲۴ سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به ۳ گروه، کنترل، دیابتی و دیابتی تیمار شده با عصاره سیر تقسیم شدند. گروه کنترل و دیابتی به میزان ۱ میلی‌لیتر بر ۱۰۰ گرم وزن بدن آب مقطر وگروه دیابتی تیمار شده با عصاره سیر نیز به میزان ۱ میلی‌لیتر بر ۱۰۰ گرم وزن بدن عصاره سیر به مدت ۶ هفته دریافت کردند. دیابت از طریق تزریق داخل صفاقی تک دوز استرپتوزوتوسین (۶۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) ایجاد شد. بعد از ۶ هفته بیضه راست خارج شد و فعالیت آنزیم‌های استرس اکسیداتیو شامل مالون‌دی‌آلدئید، کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: درمان موش‌های صحرایی دیابتی با عصاره سیر به طور معناداری باعث کاهش سطح گلوکز خون گردید (۰۰۱/۰p<). همچنین، در طی دیابت مقدار مالون‌دی‌آلدئید افزایش یافته و میزان فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در بافت بیضه کاهش نشان داد و طی درمان با عصاره سیر، به طور معناداری بهبودی در این عوامل مشاهده گردید (۰۰۱/۰p<).

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه تأیید‌کننده نقش آنتی‌اکسیدانی عصاره سیر در بهبود آسیب‌های بیضه‌ای ناشی از دیابت می‌باشد.

واژه‌های کلیدی: استرس اکسیداتیو، دیابت شیرین، عصاره سیر، بیضه


مهران سلیمانها، میرمحمد جلالی، احمدرضا میربلوک، حسین اتحاد، حمیدرضا آهکی، زهرا حق پرست قدیم لیمودهی، علی پورصفر،
جلد ۱۳، شماره ۸ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

gte vml ۱]> AWT IMAGEچکیده

زمینه و هدف: ارزیابی شایستگی بالینی اطلاعاتی ارزشمند در تنظیم اهداف آموزشی متناسب با نیاز دانشجویان و ارتقای کیفی فرایند‌های آموزشی دانشگاهی در اختیار مسئولین قرار می‌دهد. در این مطالعه شایستگی بالینی دانشجویان سال چهارم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مقطع کارآموزی ارزیابی شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی، در سال ۱۳۹۰ به ارزیابی شایستگی بالینی کلیه دانشجویان سال چهارم دانشگاه علوم پزشکی گیلان که همگی دوره مهارت‌های بالینی را گذرانده بودند، پرداخته است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ای شامل بررسی شایستگی‌های نه گانه دانشجویان پزشکی بود. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری کای دو و آنالیز واریانس در نرم‌افزار  SPSSاستفاده شد.

یافته‌ها: شصت و هشت دانشجو با میانگین سنی ۲۴ سال وارد مطالعه شدند. ۷۸%، درحیطه برقراری ارتباط مؤثر با بیمار، نتایج عالی به دست آوردند. در حیطه‌های مهارت بالینی، استفاده از علوم در تشخیص و درمان، یادگیری مادام‌العمر، خودآگاهی، زمینه‌های اجتماعی بهداشت و تشخیص نقش پزشک حرفه‌ای، نتایج در ۸۴% از دانشجویان متوسط و تنها در حیطه استدلال و قضاوت اخلاقی اکثر دانشجویان نتایج ضعیف داشتند. میزان شایستگی بالینی به تفکیک حیطه‌ها بر حسب جنس و سن اختلاف آماری معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: دانشجویان مورد بررسی از شایستگی خوبی برای ورود به عرصه درمان در بالین بیمار برخوردار بوده‌اند.

واژه‌های کلیدی: دانشجویان پزشکی، شایستگی بالینی، آموزش مبتنی بر شایستگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


امیر رضا نگهبان، مهدی جلالی، محسن مشکانی، رزاق رحیم پور،
جلد ۱۳، شماره ۹ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده 
زمینه و هدف: شاغلین حاضر در کشورهای در حال توسعه به دلیل انجام بسیاری فعالیت‌ها به صورت دستی، در معرض ابتلا به ناراحتی‌های اسکلتی-عضلانی مرتبط با فعالیت‌های دستی تکراری می‌باشند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل خطر ناراحتی‌های اسکلتی عضلانی در فعالیت‌های دستی با روش‌های HAL- TLV،  SIو OCRA و مقایسه روش‌ها با یکدیگر بود.
مواد و روش‌ها: این پژوهش به صورت توصیفی و در ۱۴۷ کارگر شاغل در صنایع دارای کار دستی انجام گرفت. به منظور بررسی عوامل ایجاد‌کننده ناراحتی‌های اسکلتی- عضلانی از روش‌هایSI, HAL- TLV و OCRA استفاده شد. شیوع ناراحتی‌های اسکلتی- عضلانی نیز با پرسش‌نامه استاندارد نوردیک بررسی گردید. در نهایت داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری Cronbach's Alpha، آزمون‌های همبستگی تاو کندالb ، پیرسون و ضریب توافقی c مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نمره نهایی روشHAL- TLV در ۳/۳۱% از افراد در محدوده خطرناک قرار داشت. میانگین نمره نهایی روش  SIو OCRA  در محدوده با ریسک بالا و ریسک متوسط (به ترتیب۷۹/۷ و ۸۶/۴) بود. در داده‌های طبقه‌بندی شده و نشده به ترتیب بین روش‌های OCRA- HAL و OCRA- SI، ارتباط خطی و مستقیم وجود داشت (به ترتیب ضریب همبستگی تاوکندال b برابر با ۶۰۸/۰ و ضریب توافقی c برابر با ۹۶۳/۰ با ۰۰۱/۰p<).
نتیجه‌گیری: همبستگی نسبتأ مناسبی بین روش‌های ارزیابی خطر وجود داشت. بنابراین به منظور ارزیابی ناراحتی‌های اندام‌های فوقانی در فعالیت‌های دستی لازم است به نوع فعالیت‌های صورت گرفته و فاکتورهای لحاظ شده در روش انتخابی اعم از وضعیت دست و مچ‌دست، سرعت تکرار حرکات، شدت و چگونگی اِعمال نیرو، ارتعاش و همچنین، نوع و وزن ابزار مورد استفاده توجه گردد.
واژه‌های کلیدی: ناراحتی‌های اندام‌های فوقانی، فعالیت دستی تکراری، روش‌های ارزیابی ارگونومیکی


سیده زلیخا هاشمی چاشمی، صدیقه سادات حجتی، ولی الله دبیدی روشن، خسرو جلالی دهکردی،
جلد ۱۹، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

دوکسوروبیسین (Doxorubicin; DOX) یک آنتی‌بیوتیک آنتراسیکین است که برای درمان طیف وسیعی از سرطان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. متأسفانه، درمان با DOX به دلیل تجمع آن در بافت‌های سالم منجر به عوارض جانبی سمیت سلولی می‌شود. سمیت سلولی ناشی از DOX در نتیجه افزایش آسیب اکسیداتیو رخ می‌دهد و منجر به آپوپتوز و مرگ سلول می‌شود. در حال حاضر هیچ روش درمانی مطمئنی برای جلوگیری از سمیت ناشی از DOX به اندام‌های غیر هدف وجود ندارد. از این‌رو پژوهشگران به ‌دنبال توسعه و بهبود هر چه بیش‌تر راه‌های درمانی برای مقابله با این بیماری مهلک می‌باشند. در این میان ترکیب ورزش و شیمی درمانی روشی نوید بخشی برای کارآیی و تحملپذیری و کاهش اثرات جانبی و مقاومت دارویی است. فعالیت‌های بدنی، سازگاری‌های مفید بیوشیمیایی بی‌شماری را ایجاد می‌کنند که باعث ایجاد فنوتیپ سالم در بافت‌های آسیب‌پذیر می‌شوند، بدون اینکه روی خواص درمانی DOX تأثیر بگذارند، بنابراین تعیین برنامه تمرینی مناسب برای بیماران سرطانی که تحت درمان DOX قرار دارند، بسیار مهم است زیرا باید شرایط جسمانی و درمانی بیمار در نظر گرفته شود. مطالعه مروری حاضر با هدف تعیین اثرات سمیت سلولی DOX بر روی قلب، کبد، کلیه و ریه‌ها بررسی و فواید نقش فعالیت بدنی منظم و مکانیسم‌های بالقوه بحث می‌کند که به اثرات مثبت ورزش بر هر سیستم می‌پردازد.
واژه‌های کلیدی: سرطان، دوکسوروبیسین، سمیت سلولی، تمرینات ورزشی
سیده زهرا جلالی، سمانه بهزادپور،
جلد ۲۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف:  والدگری همراه با چالش‏ها و مسئولیت‏های متعدد، برای والدین به ویژه مادران استرس‏زا است. عوامل متعددی میتوانند استرس والدینی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از مطالعه حاضر تعیین نقش تعدیلکننده هوش هیجانی در رابطه بین کمال‌گرایی و استرس والدینی در مادران دانشآموزان دوره ابتدایی بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر توصیفی است. جامعه آماری شامل مادران دانش‏آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اراک در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که از میان آن‌ها ۳۰۰ نفر به طور در دسترس انتخاب شدند و به پرسش­نامه‏های کمال‌گرایی چند بعدی تهران، فرم کوتاه سنجش استرس والدینی و هوش هیجانی پاسخ دادند. داده‌ها با آزمون‌های همبستگی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که هوش هیجانی مادران با استرس والدینی رابطه منفی و معنی‏دار (۶۷/۰-=r‌) و کمال‌گرایی والدینی با استرس والدینی رابطه مثبت و معنیدار (۲۶/۰=r‌) دارد (۰۰۱/۰>P). اما میان کمال‌گرایی و هوش هیجانی در مادران رابطه معنی‌دار مشاهده نشد (۰۵/۰<P). بر اساس مدل ساختاری هوش هیجانی در ارتباط بین کمال‌گرایی و استرس والدینی نقش تعدیلکننده دارد (۰۰۱/۰>P).
نتیجه‌گیری: بر طبق یافته­های مطالعه حاضر، به نظر می‌رسد کمال‌گرایی بالا و هوش هیجانی پایین در مادران می‌تواند استرس والدینی آن‌ها را افزایش دهد. از طرفی در مادرانی که هوش هیجانی بالایی دارند، کمال‌گرایی تأثیر کمتری بر استرس والدینی خواهد داشت. لذا افزایش هوش هیجانی در مادران پیشنهاد می‌شود.
واژه­های کلیدی: استرس والدینی، رابطه والد-کودک، کمال‌گرایی، هوش هیجانی



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb