مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

چکیده

زمینه و هدف: تولد نارس و وزن کم هنگام تولد به عنوان عوامل مهم مرگ ‌و میر، اختلالات تکاملی، عوارض نوزادی و شیرخواری مطرح می‌باشند. از آن‌ جایی که پیامدهای بهداشتی در گروه‌های قومی- نژادی متفاوت است و اطلاعات کمی در این زمینه در کشور وجود دارد، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تولد نوزادان نارس و کم وزن در نژاد ایرانی و افغانی انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی بر روی ۵۹۲۵ نوزاد زنده ایرانی و افغانی زایشگاه نیک نفس رفسنجان در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت. اطلاعات از داده‌های موجود در پرونده‌های زایمانی واحد مدارک پزشکی زایشگاه جمع‌آوری شد. ملاک تولد نارس در این مطالعه، سن حاملگی کمتر از ۳۷ هفته بارداری و ملاک اطلاق کم وزنی، وزن موقع تولد کمتر از ۲۵۰۰ گرم است. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری t مستقل، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر استفاده گردید.

یافته‌ها: تعداد ۵۵۳۲ نوزاد (۴/۹۳%) ایرانی و ۳۹۳ نوزاد (۶/۶%) افغانی بودند. در این مطالعه میزان شیوع تولد نارس ۵/۷% (۴۴۷ نفر) بود، به طوری که این میزان در بین موالید ایرانی ۱/۷% (۳۹۱ نفر) و در بین موالید افغانی ۵/۱۴% (۵۶ نفر) مشاهده شد (۰۰۱/۰>p). میزان شیوع کم وزنی در مطالعه حاضر ۷% (۴۱۶ نفر) بود که این میزان در بین موالید ایرانی ۷/۶% (۳۶۷ نفر) و در موالید افغانی ۷/۱۲% (۴۹ نفر) به دست آمد (۰۰۱/۰>p).

نتیجه‌گیری: با توجه به بالا بودن میزان‌ تولدهای نارس و کم وزن در بین مهاجران افغانی، به نظر می‌رسد نژاد و احتمالاً عواملی چون نبود خدمات بیمه‌ای مناسب، کمبود دسترسی به خدمات بهداشتی و سطح اجتماعی- اقتصادی پایین مهاجران افغان از عوامل تأثیرگذار بر این افزایش باشند.

واژه‌های کلیدی: تولد نارس، کم وزنی، نژاد، ایرانی، افغانی

gte vml ۱]>  چکیده

زمینه و هدف: وزن هنگام تولد، به عنوان مهم‌ترین شاخص سلامت نوزادان در هنگام تولد می‌باشد و این شاخص حیاتی رابطه مستقیمی با سلامت مادر دارد. از این رو، شناخت بیماری‌های مادر می‌تواند عامل مؤثری در برقراری وزن ایده‌آل نوزاد باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بیماری‌های زمینه‌ای مادر با وزن هنگام تولد صورت گرفته است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی بر روی نوزادان متولد شده زایشگاه نیک نفس رفسنجان در سال ۱۳۹۰ صورت گرفت. معیارهای ورود به مطالعه شامل نژاد ایرانی، تولد زنده، سن حاملگی بالای ۲۲ هفته و وزن تولد بالای ۵۰۰ گرم بود. اطلاعات توسط چک لیست جمع‌آوری و با استفاده از آزمون‌های آماری t مستقل، مجذور کای، آزمون دقیق فیشر، آنالیز واریانس یک‌طرفه و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: در نمونه مورد بررسی، ۴۱۹۳ (۶/۸۳%) مادر سالم و ۸۲۵ (۴/۱۶%) مادر دارای بیماری زمینه‌ای بودند. میانگین و انحراف معیار سن در مادران سالم ۱۴/۵ ± ۳۷/۲۷ و در مادران بیمار ۵۹/۵ ± ۹۹/۲۹ سال بود (۰۰۱/۰p<). بین بیماری‌های زمینه‌ای مادر با وزن هنگام تولد رابطه آماری معنی‌داری مشاهده گردید، به طوری که بیش‌وزنی در نوزادان مادران سالم ۸۹ (۲/۲%)، دیابتی ۲۵ (۸/۵%)، مبتلا به پرفشاری خون ۱۰ (۴/۴%) و مادرانی که بیش از یک بیماری داشتند ۴ (۸/۵%) مشاهده گردید و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (۰۰۱/۰p<). همچنین، کم‌وزنی در مادران سالم، دیابتی، پرفشاری خون و مادرانی که بیش از یک بیماری داشتند به ترتیب ۳/۶%، ۹/۴%، ۸/۱۷%، ۲/۷% بود (۰۰۱/۰p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای اختلال وزن در رفسنجان و تأثیر شدید بیماری‌های مادر بر این شاخص مهم بهداشتی، لزوم شناسایی و مراقبت‌های کنترلی ویژه حین بارداری برای مادران از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.

واژه‌های کلیدی: دیابت بارداری، پرفشاری خون، کم‌کاری تیروئید، وزن هنگام تولد

gte vml ۱]> چکیده

gte vml ۱]>  چکیده

زمینه و هدف: بیماری آنسفالومیلیت خودایمن تجربی(EAE) با ارتشاح لکوسیتی سیستم عصبی مرکزی همراه می‌باشد. مطالعات نشانگر اثرات ضد التهابی ویتامین D_۳ و زنجبیل می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی اثر ویتامینD_۳  و عصاره زنجبیل بر روی علایم بالینی EAE و میزان ارتشاح لکوسیتی است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع تجربی می‌باشد. القاء بیماری  EAEبا ایمونیزاسیون موش‌های C۵۷BL/۶ با تزریق پپتید ۵۵-۳۵ MOG مخلوط شده با ادجوانت کامل فروند صورت گرفت. گروه‌های مبتلا به EAE  شامل دریافت کننده‌های ویتامین D_۳، عصاره زنجبیل، روغن زیتون، بافر فسفات سالین و همچنین PBS به عنوان کنترل تقسیم گردیدند. در روز ۳۱ موش‌های مورد مطالعه کشته شدند و علایم بالینی، شدت التهاب بیماری و تغییرات وزن نیز تا ۳۰ روز مورد بررسی قرار گرفت. داده‌های حاصل توسط آزمون آماری t-test مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: گروه کنترل، علائم بالینی را ۱۰روز پس از القاء نشان دادند. این علایم در گروه دریافت کننده ویتامین D_۳، و عصاره زنجبیل در روز ۱۳ و ۱۵، پس از القاء EAE دیده شد. میانگین حداکثر شدت بیماری در گروه کنترل ویتامین D_۳(۶۱/۱±۸۷/۱)، گروه کنترل زنجبیل(۷۹/۱±۹۲/۱)، گروه ویتامین D_۳ (۰۱/۱±۰۵/۱) و در گروه زنجبیل (۸۱/۰± ۷۳/۰) می‌باشد. ویتامین D_۳ و عصاره زنجبیل به طور معنی‌داری (۰۵/۰=p) باعث افزایش وزن بدن نسبت به گروه کنترل می‌شوند. موش‌های تحت درمان ارتشاح سلول‌های التهابی کمتری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می‌دهند.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که ویتامین D_۳ و عصاره زنجبیل می‌تواند در جلوگیری از پیشرفت بیماری و نیز کاهش ارتشاح لکوسیتی در CNS مؤثر باشند.

واژه‌های کلیدی: آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی، ویتامین D_۳، عصاره زنجبیل، علایم بالینی