جلد 17، شماره 7 - ( 8-1397 )                   جلد 17 شماره 7 صفحات 656-639 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hashemnia M, Javedani M, Nikoosafat Z, Abdoli Jamoor S. Study of Hematological, Biochemical and Histopathological Changes Due to Long-Term Administration of Ketamine in Rat. JRUMS 2018; 17 (7) :639-656
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-4071-fa.html
هاشم نیا محمد، جاودانی موسی، نیکوصفت زهرا، عبدلی صبا. مطالعه تغییرات هماتولوژی، بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی ناشی از تجویز طولانی مدت کتامین در موش صحرایی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1397; 17 (7) :639-656

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-4071-fa.html


دانشگاه رازی
متن کامل [PDF 307 kb]   (1843 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3247 مشاهده)
متن کامل:   (4691 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 17، مهر 1397، 656-639
 
مطالعه تغییرات هماتولوژی، بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی ناشی از تجویز طولانی مدت کتامین در موش صحرایی
محمد[a1]  هاشم­نیا[1]، موسی جاودانی[2]، زهرا نیکوصفت[3]، صبا عبدلی جمور[4]
دریافت مقاله: 11/9/96   ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 14/12/96  دریافت اصلاحیه از نویسنده: 11/4/97         پذیرش مقاله: 19/4/97

چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده تفریحی از ماده مخدر کتامین رو به افزایش است، لذا این مطالعه به­منظور تعیین اثر تجویز طولانی مدت کتامین بر روی برخی از پارامترهای خونی، بیوشیمیایی و تغییرات بافتی در موش صحرایی نر انجام شد.
مواد و روش‌ها:  در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد  Sprague-Dawleyبه‌صورت تصادفی به دو گروه کنترل (20=n) و آزمایش (20=n) تقسیم شدند. به موش­های گروه کنترل (شاهد)، محلول سالین و هم­چنین به گروه آزمایش، داروی کتامین روزانه با دوز 15 میلی‌گرم/کیلوگرم و به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر، 20، 40 و 60 از هر گروه 5 سر موش بیهوش و پس از خون‌گیری تشریح شدند. برخی پارامترهای بیوشیمیایی سرم اندازه‌گیری شد و بافت­ کلیه و کبد مورد ارزیابی میکروسکوپی قرار گرفتند. برای تحلیل داده­ها از آنالیز واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی Tukey  و آزمون نان­پارامتریک Kruskal-Wallis استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان دهنده افزایش تعداد گلبول‌های سفید، افزایش سطوح سرمی آنزیم‌های کبدی، افزایش غلظت اوره، کراتینین، گلوکز و کورتیزول و هم­چنین کاهش غلظت پروتئین تام و گلبولین در گروه‌ کتامین نسبت به گروه کنترل بود. در بررسی بافت کبد، دژنراسیون واکوئلی، اتساع و پرخونی سینوزوئیدها، تراوش سلول‌های تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال و نکروز پارانشیم مشاهده شد. در کلیه، دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولها، نکروز سلول اپی­تلیال توبولی، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها و نفوذ سلول‌های التهابی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که کتامین می‌تواند باعث ایجاد ضایعات در کبد و کلیه شود. هر چند برای پی بردن به مکانیسم عمل کتامین در مصرف طولانی مدت، مطالعات جامع‌تری نیاز است.
واژه های کلیدی: کتامین، تغییرات هماتولوژی، تغییرات بیوشیمیایی، هیستوپاتولوژی، موش صحرایی
 

 
 
مقدمه
کتامین از مشتقات فن­سیکلیدین، آنتاگونیست انتخابی و غیر رقابتی گیرنده ان-متیل-دی-آسپارتات (N-methyl d-aspartate) است که با جلوگیری از اثر انتقال‌دهنده عصبی تحریکی گلوتامات بر این گیرنده­ها، اثر بی­هوش­کنندگی خود را اعمال می­کند. علاوه بر گیرنده­های ان-متیل-دی-آسپارتات، کتامین با گیرنده‌های دیگر مانند گیرنده‌های اپیوئیدی، گیرنده مونوآمینرژیک، گیرنده­های موسکارینی و کانال­های کلسیمی حساس به ولتاژ در تعامل است. علاوه بر این، کتامین ماده­ای ضد درد کاتالپتیک است که از نظر تئوری موجب بلوک گیرنده­های درد در طناب نخاعی شده و بدون ایجاد دپرسیون تنفسی موجب بی­دردی میگردد [3-1]. دوزهای پایین کتامین تجویز شده قبل از عمل جراحی، سبب تسکین درد در طول عمل و بعد از عمل جراحی می‌شود. در انسان، دوزهای پایین کتامین (5/0-1/0 میلی­گرم/کیلوگرم/ساعت) می­تواند به‌عنوان بی‌حس‌کننده موضعی نیز استفاده شود [4]. کتامین با دوز پایین در درمان سندرم درد منطقه­ای پیچیده نیز مؤثر است [5]. هم­چنین کتامین برای از بین بردن درد حاد، مدیریت مراقبت­های ویژه در موارد صرع طولانی مدت و تشنج، مورد استفاده قرار می­گیرد [6]. این دارو در درمان بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر است و حتی در بعضی از موارد به جای الکتروشوک درمانی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد [7، 3].
مطالعات نشان داده‌اند که دوزهای بالای کتامین می­تواند با برخی اثرات ناخواسته هم­چون توهم، کابوس، افزایش ترشحات برونش و بزاق و افزایش فشار داخل مغز یا ریه همراه باشد و در دوز مصرفی جهت بی­هوشی، احتمال افزایش تعداد ضربان قلب، افزایش فشار خون شریانی و توهم وجود دارد. به دنبال تجویز دارو به صورت اپیدورال، اثرات جانبی هم­چون تاری دید، افزایش تعداد ضربان قلب، افزایش فشارخون و توهم گزارش شده است، اما در مورد ایجاد آسیب­های نوروتوکسیک هنوز اتفاق نظر وجود ندارد  [10-8]. برخی از ویژگی­های کتامین شامل کاتاتونی (Catatonia)، فراموشی، اثرات ضد دردی و هم­چنین ایجاد بعضی حالات روانی مانند عدم تشخیص زمان و مکان، توهمات حسی و ادراکی، توهم بصری و تجربه خارج شدن از بدن سبب سوء استفاده از این دارو در سال­های اخیر شده و استفاده تفریحی از کتامین، در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته و مشکلات جدیدی را پدید آورده است [11، 3]. اگرچه در حال حاضر کتامین در بسیاری از کشورها تحت کنترل شبکه بین‌المللی مبارزه با مواد مخدر نیست و آمار و ارقام واقعی از میزان سوء استفاده از این دارو در دسترس نیست، با این‌حال طبق گزارش جهانی سازمان ملل، استفاده از این دارو در سراسر شرق آسیا، استرالیا، شمال امریکا و اروپا رو به گسترش است [12].
هرچند مصرف طولانی مدت کتامین به‌عنوان یک ماده مخدر تفریحی در جوامع انسانی روبه افزایش است [13] ولی بیشتر مطالعات انجام شده در مورد کتامین بر خواص دارویی و دوزهای موثر آن در موارد مختلف متمرکز است و بجز مطالعات محدودی در مورد اثر طولانی مدت کتامین بر سیستم ادراری [15-13]، مطالعه تقریباً جامعی در خصوص تجویز طولانی مدت کتامین وجود ندارد. لذا، این مطالعه به‌منظور ارزیابی تغییرات پاتولوژی و هماتولوژی-بیوشیمایی به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین با دوز تحت بی­هوشی در موش صحرایی و مشخص کردن برخی از ابعاد ناشناخته این دارو انجام شد.
مواد و روش‌ها
این مطالعه تجربی در گروه علوم پایه و پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه رازی در تابستان سال 1395 انجام شده است. جهت انجام این مطالعه 40 سر موش صحرایی نر نژاد  Sprague-Dawleyبا محدوده وزنی 160-140 گرم از دانشکده دامپزشکی دانشگاه رازی خریداری شد و در شرایط استاندارد (درجه حرارت 24-22 درجه سلیسیوس، رطوبت نسبی 50-40 درصد و 12 ساعت روشنایی و ‌12 ساعت تاریکی) و دسترسی آزاد به آب و غذا به مدت 3 روز، جهت تطابق موش‌ها با محیط و شرایط جدید، نگهداری شدند.
جهت سهولت در انجام آزمایش، موش‌ها در قفس‌های مجزا نگه‌داری شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار داده شدند. در گروه آزمایش، کتامین به صورت روزانه با دوز 15 میلیگرم/کیلوگرم به صورت داخل صفاقی تجویز ­شد. در گروه کنترل، هم حجم با گروه کتامین، نرمال سالین استریل به همان شیوه تزریق شد. طول مدت مطالعه 60 روز در نظر گرفته شد و در روزهای صفر (قبل از تجویز و به عنوان داده­های پایه)، 20، 40 و 60 از هر گروه، 5 سر موش بیهوش و پس از خون‌گیری تشریح شدند. ارزیابی ماکروسکوپیک از ارگان­های مختلف آن‌ها صورت گرفت. بعد از سانتریفیوژ کردن  (Hettich Zentrifugen, EBA20, Germany) خون هر موش و جدا کردن سرم، سرم‌ها برای انجام مراحل بعدی در فریزر (Samsung RT62NBPN Refrigerator, Korea) نگهداری شدند. برای ارزیابی میکروسکوپی، نمونه­های بافتی به ابعاد تقریباً یک سانتی­متر از کلیه، کبد و مثانه هر حیوان جدا شد و در ظرف­های حاوی فرمالین 10 درصد نگه‌داری شدند. در نهایت نمونه‌های بافتی طبق روش‌های معمول پردازش و پس از قالب­گیری با پارافین، برش‌هایی با ضخامت 5 میکرون از آن‌ها تهیه شد. لام‌های تهیه شده با استفاده از رنگ‌های هماتوکسیلین و ائوزین رنگ‌آمیزی شدند و با استفاده از میکروسکوپ نوری (Olympus CX21, Japan) مورد ارزیابی قرار گرفتند [16].
جهت ارزیابی میکروسکوپیک ضایعات، آسیب­های بافت کبد و کلیه در گروه­های تحت مطالعه با بزرگ‌نمایی 100 در سه فیلد میکروسکوپ به صورت تصادفی انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. این ضایعات شامل برهم خوردن طراحی و نظم ساختاری سلول­های کبد و نفرون­های کلیه بودند. در صورت عدم مشاهده تغییرات در نظم ساختار کبد و کلیه با علامت منفی (-)، وجود اختلال به صورت کانونی در نظم و ساختار لبول­های کبد و توبول­های کلیه به صورت خفیف و با علامت (+)، درگیری 50 درصد از لبول­ها و توبول­های کبد و کلیه متوسط به صورت 2+ و در صورت عدم تشخیص ساختار منظم کبد و کلیه شدید با علامت 3+ گزارش شدند. عدم مشاهده مجاری با ساختارهای سلول­های اپی­تلیال مکعبی هیپرپلاستیک با علامت - و مشاهده سه مجرای صفراوی در هر تریاد به صورت +، چهار یا پنج مجرا به همراه بافت همبند در هر تریاد با علامت 2+ و بیش از پنج مجرای صفراوی در هر تریاد به صورت 3+ تشخیص داده شدند. عدم نکروز قطعه­ای در اطراف ناحیه پورتال و توبول­های نزدیک گلومرولی به شکل نکروز قطعه قطعه­ای خفیف به صورت +، درگیر شدن کمتر از 50 درصد هپاتوسیت­ها در اطراف پورتال تراکت و لوله­های خمیده نزدیک و دور ناحیه کورتکس کلیه متوسط با علامت 2+ و درگیر شدن بیش از 50 درصد هپاتوسیت­ها در اطراف پورتال تراکت و توبول­های ناحیه­ی کورتکس به صورت 3+ در نظر گرفته شد. عدم مشاهده سلول آماسی در ناحیه پورتال و بین توبول­های کلیه با علامت -، نفوذ سلول­های التهابی در کمتر از 3/1 پورتال­ها و بین توبول­های کلیه خفیف با علامت +، نفوذ سلول­های التهابی در 3/1 تا 3/2 از پورتال­ها و بین توبول­های کلیه متوسط به صورت 2+ و سلول­های التهابی فشرده در بیش از 3/2 ناحیه پورتال و بین توبول­های کلیه شدید با علامت 3+ گزارش شد. عدم مشاهده­ی فیبروز در ناحیه پورتانل به صورت -،گسترش پورتال فیبروزین خفیف به صورت +، پل فیبروزی متوسط با علامت 2+ و سیروز شدید به صورت 3+ در نظر گرفته شد. تجمع نوتروفیل­ها در مناطقی که سلول­های کبدی از بین رفته و لیز هپاتوسیت اتفاق افتاده بود، به عنوان نکروز کانونی هپاتوسیت تعریف شد. هم­چنین هپاتوسیت­های آپوپتیک به وسیله سیتوپلاسم اسیدوفیلی و هیالینیزه مشخص شد. نکروز کانونی، نکروز منتشر، آپوپتوز، هیپرپلازی سلول­های کوپفر، اتساع سینوزوئیدها و پرخونی در صورت وجود با علامت + یا عدم وجود با علامت - مشخص شدند [17].
در مطالعه حاضر فاکتورهای خونی شامل تعداد تام گلبول­های قرمز خون و تعداد تام گلبول­های سفید خون با استفاده از دستگاه شمارش سلولی خودکار (Sysmex K-1000 automated analyzer, United States) و فاکتورهای سرمی شامل پروتئین تام (روش بیوره و با استفاده از کیت پارس آزمون)، قند خون (روش دستی و با استفاده از کیت پارس آزمون)، کورتیزول (روش دستی و با استفاده کیت­ کمیلومینسانس IBL)، هموگلوبین (روش سیانومت­هموگلوبین)، هماتوکریت، آلبومین (روش بروموکرزول گرین و با استفاده از کیت زیست شیمی)، غلظت گلبولین، نسبت آلبومین به گلبولین، و میزان آنزیم آسپارتات آمینو ترنسفراز  (Aspartate aminotransferase; AST) و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (Alanine aminotransferase; ALT) (روش اصلاح شده­ Reitman و Frankel)، آنزیم آلکالین فسفاتاز (Alkaline phosphatase; ALP) (روش اصلاح شده Bowers and McComb)، اوره (روش Urease-GLDH) و کراتینین (روش  jaffe) اندازه­گیری ­شدند.
داده های حاصل توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نرمال بودن توزیع فراوانی داده‌ها توسط آزمون ناپارامتری  Kolmogorov-Smirnovتایید شد (05/0<P). برای مقایسه متغیرهای کمی از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. جهت مقایسه متغیرهای کمی بین گروههای تجربی و گروه کنترل از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت مقایسه متغیرهای کیفی رتبهای در ارزیابی هیستوپاتولوژی از آزمون غیر­پارامتریک Kruskal-Wallis استفاده شد. سطح معنی‌داری در آزمون‌ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
نتایج مربوط به تغییرات فاکتورهای خونی در جدول 1 آورده شده است. در مقایسه تعداد گلبول‌های قرمز بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل و هم­چنین گروههای تجربی و گروه شاهد تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). بیشترین تعداد گلبول‌های سفید در گروه تجربی در روز 20 مشاهده شد که این افزایش در تعداد سلولها در مقایسه با گروه کنترل و گروه تجربی روز 40 معنیدار بود (به ترتیب 004/0=P و 022/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P).
 
 
جدول1- میانگین­ و انحراف معیار تعداد گلبول­های قرمز و سفید، درصد هماتوکریت و مقدار هموگلوبین موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف نسبت به گروه شاهد (5n=)
 
 
پارامتر
زمان
       گروه
روز 0 روز 20 روز 40 روز 60 مقدار P
گلبول قرمز (106 در میکرولیتر) گروه تجربی 19/0 ± 23/7 42/0 ± 37/7 27/0±97/7 47/0 ± 13/7 394/0
شاهد 17/0 ± 12/7 37/0 ± 07/8 41/0 ± 14/7 50/0 ± 08/8 155/0
مقدار P 672/0 257/0 119/0 207/0  
گلبول سفید (103 در میکرولیتر) گروه تجربی 40/0 ± 78/3a 27/0 ± 63/5b 24/0 ± 21/4ac 34/0 ± 43/4a 004/0
شاهد 38/0 ± 80/3a 01/1 ± 72/5ab 28/0 ± 80/3a 05/2 ± 58/8b 033/0
مقدار P 972/0 930/0 299/0 056/0  
هماتوکریت (درصد) گروه تجربی 33/1 ± 34/42ab 54/1 ± 98/41ab 66/1 ± 55/46b 28/2 ± 33/39b 041/0
شاهد 60/1 ± 52/41 67/1 ± 64/46 40/1 ± 40/42 86/2 ± 28/46 193/0
مقدار P 705/0 071/0 044/0 087/0  
هموگلوبین (گرم در دسی لیتر) گروه تجربی 38/0 ± 30/13ab 66/0 ± 56/11a 23/0 ± 60/14b 69/0 ± 60/12ab 006/0
شاهد 47/0 ± 98/12 43/0 ± 72/13 42/0 ± 82/12 68/0 ± 80/14 057/0
مقدار P 615/0 030/0 001/0< 052/0  
 
حروف غیریکسان در هر ردیف بیان­گر وجود اختلاف معنی‌دار بین گروه‌ها می‌باشد (05/0>P). جهت مقایسه میانگین‌ها در روزهای مختلف در هر دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey و برای مقایسه میانگینها بین دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد در روزهای 0، 20، 40 و 60، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج به‌صورت انحراف معیار ± میانگین گزارش شده‌اند.
 
 

جدول2- میانگین­ و انحراف معیار مقدار فاکتورهای بیوشیمیایی موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف نسبت به گروه شاهد (5n=)
 
مقدار P روز 60 روز 40 روز 20 روز 0 زمان
       گروه
پارامتر
001/0< 41/0 ± 78/6b 04/0 ± 13/7b 03/0 ± 27/6b 16/0 ± 24/8a گروه تجربی پروتئین تام (گرم در دسی لیتر)
760/0 23/0 ± 98/7 030/ ± 66/7 24/0 ± 62/7 23/0 ± 74/7 شاهد
  039/0 159/0 001/0 120/0 مقدار P
317/0 12/0± 13/4 10/0 ± 38/4 16/0 ± 21/4 05/0 ± 34/4 گروه تجربی آلبومین (گرم در دسی لیتر)
335/0 13/0 ± 24/4 07/0 ± 40/4 15/0 ± 10/4 07/0 ± 30/4 شاهد
  573/0 905/0 617/0 659/0 مقدار P
001/0 31/0 ± 65/2ab 14/0 ± 75/2a 04/0 ± 96/1b 15/0 ± 4/3a گروه تجربی گلبولین (گرم در دسی لیتر)
561/0 23/0 ± 26/3 40/0 ± 06/3 35/0 ± 24/3 45/0 ± 76/2 شاهد
  159/0 524/0 005/0 240/0 مقدار P
001/0 2/4 ± 83/151b 52/2 ± 00/146b 94/0 ± 70/114a 66/2 ± 78/109a گروه تجربی گلوکز (میکروگرم در دسی لیتر)
563/0 25/7 ± 10/98 73/2 ± 58/99 76/4 ± 84/102 42/3 ± 32/107 شاهد
  001/0< 001/0< 067/0 586/0 مقدار P
001/0 12/7 ± 31/86c 12/7 ± 40/46b 75/0 ± 76/14a 62/0 ± 00/13a گروه تجربی کورتیزول (میکروگرم در دسی لیتر)
252/0 16/1 ± 14/11 51/0 ± 98/12 51/0 ± 88/11 51/0 ± 98/12 شاهد
  001/0< 001/0< 015/0 981/0 مقدار P
001/0< 19/9 ± 33/245b 51/14 ± 00/209b 07/4 ± 50/146a 44/12 ± 60/135a گروه تجربی آسپارتات آمینوترانسفراز (واحد در لیتر)
486/0 16/12 ± 80/138 30/22 ± 60/136 85/25 ± 20/102 26/8 ± 20/133 شاهد
  001/0< 020/0 162/0 876/0 مقدار P
062/0 70/13 ± 83/67 37/4 ± 66/37 19/9 ± 83/42 33/4 ± 00/33 گروه تجربی آلانین آمینوترانسفراز (واحد در لیتر)
360/0 61/9 ± 60/43 20/4 ±80/31 52/7 ± 40/26 69/3 ± 60/34 شاهد
  199/0 365/0 212/0 786/0 مقدار P
001/0< 48/56 ± 16/587b 81/30 ± 523b 05/34 ± 33/296a 96/15 ± 20/269a گروه تجربی آلکالین فسفاتاز (واحد در لیتر)
095/0 59/12 ± 20/258 17/16 ± 40/254 47/21 ± 80/205 70/14 ± 80/261 شاهد
  002/0 001/0< 061/0 742/0 مقدار P
019/0 28/4 ± 16/53b 30/3 ± 83/51b 73/2 ± 83/45ab 92/3 ± 00/31a گروه تجربی اوره (میلیگرم در دسی لیتر)
909/0 86/0 ± 80/30 30/1 ±40/32 42/3 ± 60/31 07/1 ± 60/31 شاهد
  022/0 001/0 002/0 886/0 مقدار P
055/0 04/0 ± 66/0b 03/0 ± 60/0ab 04/0 ± 61/0ab 03/0 ± 48/0a گروه تجربی کراتینین (میلی­گرم در دسی لیتر)
826/0 03/0 ± 46/0 04/0 ± 50/0 03/0± 50/0 04/0 ± 44/0 شاهد
  010/0 148/0 082/0 1 مقدار P
حروف غیریکسان در هر ردیف بیا­ن­گر وجود اختلاف معنی‌دار بین گروه‌ها می‌باشد (05/0>P). جهت مقایسه میانگین‌ها در روزهای مختلف در هر دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey و برای مقایسه میانگینها بین دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد در روزهای 0، 20، 40 و 60، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج به‌صورت انحراف معیار ± میانگین گزارش شده‌اند.
 
در مقایسه درصد هماتوکریت بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، میزان افزایش هماتوکریت در گروه تجربی روز 40 نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود (044/0=P).
در مقایسه میزان هموگلوبین بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P)، اما در مقایسه بین گروههای تجربی تفاوت بین گروه‌های روز 20 و 40 معنی‌دار بود (004/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، کاهش مقدار هموگلوبین در گروه‌های تجربی روز 20 و 60 نسبت به گروه شاهد مشاهده شد که در گروه روز 20 این تفاوت معنیدار بود (030/0=P).
نتایج مربوط به بررسی فاکتورهای بیوشیمیایی در جدول 2 آورده شده است. در مقایسه بین گروههای مختلف، کاهش معنیدار غلظت پروتئین تام در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (001/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، کاهش غلظت پروتئین تام در هر 3 گروه‌ تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد، که این اختلاف در روز بیستم معنیدار بود (001/0=P).
در بررسی غلظت آلبومین بین گروههای مختلف، تفاوت معنیداری بین 3 گروه دریافت کننده کتامین و گروه کنترل و نیز بین گروههای تجربی و گروه شاهد، مشاهده نشد (05/0<P). در مقایسه بین گروههای مختلف، کاهش غلظت گلبولین در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در روز بیستم معنی‌دار بود (001/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، میزان کاهش گلبولین در گروه روز 20 نسبت به گروه شاهد معنی­دار بود (005/0=P).
در بررسی سطح گلوکز خون، غلظت گلوکز در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه‌های تجربی روز 40 و 60 معنی­دار بود  (010/0P<) .در مقایسه بین گروه‌های تجربی کمترین غلظت گلوکز در روز بیستم مشاهده شد که این اختلاف نسبت به دو گروه دیگر معنی‌دار بود  (010/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، هرچند میزان گلوکز در هر 3 گروه تجربی نسبت به گروه شاهد افزایش یافته بود، اما این اختلاف تنها در گروه‌های روز 40 و 60 معنیدار بود (001/0P<).
در بررسی سطح کورتیزول خون، تفاوت بین گروههای کنترل و گروه تجربی روز 20 با گروههای تجربی روز 40 و 60 (05/0P<) و هم­چنین تفاوت بین گروه تجربی روز 40 با گروه تجربی روز 60 معنی­دار بود (050/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، افزایش سطح کورتیزول در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد معنیدار بود (010/0P<).
در بررسی آنزیم AST، میزان فعالیت آنزیم در سرم موش‌ها در گروه­های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود که این اختلاف در گروههای تجربی روز 40 و 60 در مقایسه با گروه کنترل معنی­داری بود (010/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی اختلاف در میزان افزایش آنزیم بین گروه روز 20 با گروه‌های روز 40 و 60 معنی­دار بود (05/0P<). در مقایسه بین گروه­های تجربی و گروه شاهد، افزایش آنزیم AST در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد مشاهده شد که این میزان افزایش در گروه‌های تجربی روز 40 و 60  معنی‌دار بود (050/0P<).
بیشترین میزان فعالیت آنزیم ALT سرم در موش­های گروه تجربی روز 60 مشاهده شد. هرچند میزان فعالیت این آنزیم در موش‌های گروه­های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود، اما این افزایش معنی­دار نبود (050/0<P). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، تفاوت معنی­دار  مشاهده
نشد (050/0<
P).
در بررسی آنزیم ALP، میزان فعالیت آنزیم در سرم موش‌ها در گروه­های دریافت­کننده­ی کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود که این اختلاف در گروههای تجربی روز 40 و 60  در مقایسه با گروه کنترل معنی­داری بود (010/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، افزایش معنی­دار آنزیم ALP در گروه های تجربی روز 40 و 60 نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (010/0P<).
 
 
جدول 3-  شدت تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف (5n=)
تغییرات بافت کبد کنترل روز20 روز 40 روز 60 مقدار P
دژنراسیون هپاتوسیت­ها - + 2+ 3+ 001/0<
دژنراسیون واکوئلی - + + 2+ 001/0<
پرخونی سینوزوئیدها - + +2 3+ 001/0<
اتساع سینوزوئیدها - + +2 2+ 001/0<
پرخونی عروق پورتال - + + 2+ 001/0
اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ پورتال - - + + 018/0
پرخونی سیاهرگ­های مرکزی کبد + + 2+ 2+ 001/0
پرولیفراسیون مجاری صفراوی - - - + 001/0
تراوش سلول تک هسته­ای در بافت کبد - - + 2+ 001/0<
هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک - - - + 167/0
هپاتوسیت­ها با سیتوپلاسم ائوزینوفیل + + 2+ 2+ 001/0
نکروز پارانشیم کبد - + + +2 001/0<
صفحات نامنظم سلولی - + + +2 001/0<
افزایش بافت فیبروز - - - + 018/0
 
علامت منفی (-) به معنای عدم مشاهده­ تغییرات بافتی (ساختار طبیعی) و علامت‌های (+)، (2+) و (3+) به­ترتیب نشان‌دهنده آسیب خفیف، آسیب ملایم و آسیب شدید است. جهت مقایسه شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف از آزمون ناپارامتری Kruskal-Wallis استفاده شد.
 
 
در مقایسه بین گروههای مختلف، افزایش غلظت اوره در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در گروه­های روز 40 (032/0=P) و روز 60 (021/0=P) معنی­دار بود. در مقایسه بین گروه­های تجربی و گروه شاهد، میزان افزایش اوره در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود (050/0P<). افزایش غلظت کراتینین در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در گروه روز 60 معنی­دار بود (039/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، میزان کراتینین در هر 3 گروه تجربی افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه روز 60 معنی‌دار بود (009/0=P).
در بررسی هیستوپاتولوژیک کبد، مهم­ترین یافته­ها عبارت بودند از: دژنراسیون هپاتوسیت­ها، دژنراسیون واکوئلی، پرخونی و اتساع سینوزوئیدها، اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ی پورتال، ارتشاح سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال، هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک، پرخونی ورید مرکزی، نکروز پارانشیم کبد و افزایش بافت فیبروز در اطراف ناحیه پورتال (جدول 3).
در موش­های گروه کنترل، ساختار بافت­شناسی کبد کاملاً طبیعی بود (شکل 1-A­). در مقایسه­ شدت ضایعات بین گروه­های مختلف، دژنراسیون هپاتوسیت­ها در گروه تجربی روز 40 متوسط و در گروه تجربی روز 60 شدید بود (شکل 1-B). دژنراسیون واکوئلی خفیف تا متوسط در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین مشاهده شد (شکل 1-C). گروه­های تجربی روز 40 و 60 بیشترین میزان پرخونی و اتساع سینوزوئیدها و اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ پورتال را نسبت به سایر گروه­ها نشان دادند (شکل 1-D). تراوش خفیف تا متوسط سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال در گروه­های تجربی روز 40 و 60 مشهود بود (شکل 1-E). بیشترین تعداد هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک در گروه تجربی روز 60 ثبت گردید. افزایش خفیف بافت فیبروز در اطراف ناحیه­ی پورتال تنها در گروه تجربی روز 60 مشاهده شد. نکروز خفیف پارانشیم کبد در گروه تجربی روز 40 و نکروز متوسط پارانشیم کبد در گروه­ تجربی روز 60 از دیگر یافته­های هیستوپاتولوژیک در این مطالعه بودند (شکل 1-F).

شکل 1-(A ساختار طبیعی کبد موش صحرایی در گروه کنترل (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (B  دژنراسیون هپاتوسیت­ها در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (C دژنراسیون واکوئلی هپاتوسیت­ها (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (D اتساع و پرخونی سینوزوئیدها به همراه پرخونی ورید مرکزی در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (E تراوش متوسط سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (F نکروز پارانشیم کبد در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800).
در ارزیابی بافتی­شناسی کلیه در گروه­های مختلف، مهم­ترین یافته­های هیستوپاتولوژیک عبارت بودند از دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولار، نکروز سلول اپی­تلیال توبولار، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها، پرخونی گلومرول­ها، پرخونی عروق در بافت بینابینی و پرخونی سیاهرگ­های کلیه (جدول 4).
 
 
جدول4-  شدت تغییرات هیستوپاتولوژیک کلیه موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف (5n=)
 
تغییرات بافت کلیه کنترل روز20 روز 40 روز 60 مقدار P  
  دژنراسیون سلول اپیتلیال توبولار + 2+ 2+ 3+ 001/0<
  نکروز سلول اپیتلیال توبولار - + 2+ 3+ 001/0<
  آتروفی گلومرول­ها - + + 2+ 001/0<
  آتروفی توبول­ها - - + + 001/0
  ترشحات پروتئینی در توبول­ها + + - + 376/0
  تراوش سلول تک هسته­ای در اطراف بافت بینابینی - - - + 339/0
  افزایش بافت فیبروز - - - - 1
  پرخونی گلومرول­ها + 2+ 3+ 3+ 001/0<
  پرخونی عروق در بافت بینابینی + + 2+ 2+ 001/0<
  پرخونی سیاهرگ­های کلیه + + 2+ 2+ 001/0
 
علامت منفی (-) به معنای عدم مشاهده­ تغییرات بافتی (ساختار طبیعی) و علامت‌های (+)، (2+) و (3+) بترتیب نشاندهنده آسیب خفیف، آسیب ملایم و آسیب شدید است. جهت مقایسه شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف از آزمون ناپارامتری Kruskal-Wallis استفاده شد.
 
 
در بررسی میکروسکوپیک کلیه در موش های گروه کنترل، ساختار بافت­شناسی آن­ها طبیعی بود. در مقایسه­ شدت ضایعات بین گروه­های مختلف، دژنراسیون و نکروز متوسط سلول اپی­تلیال توبولار در گروه­های تجربی روز 20 و 40 و ضایعات شدید در گروه­ تجربی روز 60 مشاهده شد (شکل 1-A). آتروفی توبول­ها در گروه­های تجربی روز 40 و 60 خفیف بود و در سایر گروه‌ها مشاهده نشد. آتروفی گلومرول‌ها خفیف تا متوسط در هر 3 گروه تجربی مشاهده شد (شکل 1-B). تراوش خفیف سلول­های تک هسته­ای تنها در گروه تجربی روز 60 مشاهده شد (شکل 1-C). پرخونی متوسط تا شدید عروق در بافت بینابینی و سیاهرگ­های کلیه در بیشتر کلیه­ها در گروه­های مورد مطالعه مشاهده شد (شکل 1-D).

شکل 2- (A نکروز شدید سلول‌های اپیتلیال توبول‌های موش صحرایی در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (B آتروفی متوسط گلومرول ها در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (C تراوش خفیف سلول­های تک هسته­ای در گروه تجربی روز 60  (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (D پرخونی متوسط تا شدید عروق در بافت بینابینی در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750).
بحث
به نظر می­رسد اولین گزارش از مصرف غیر پزشکی کتامین مربوط به سال 1960 است. هرچند مصرف غیر پزشکی این دارو به عنوان ماده مخدر تا دهه 90 مرسوم نبوده است؛ اما در سال­های اخیر، استفاده تفریحی از کتامین در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته و مشکلات بسیاری را پدید آورده است. توهم بصری، دوگانگی شدید شخصیتی و احساس خارج شدن از بدن به دنبال مصرف کتامین از جذاب‌ترین جنبه­های سوء مصرف این دارو هستند [18 ،11 ،3]. هرچند تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه مکانیسم و اثرات بی­هوشی کتامین انجام شده است، اما تحقیقات پیرامون اثرات جانبی کتامین بر بدن بسیار محدود است [19]. بنابراین، در مطالعه حاضر تلاش شد برخی اثرات پاتولوژیک، هماتولوژیک و بیوشیمیایی مصرف طولانی مدت داخل صفاقی داروی کتامین در موش بررسی شود. در بررسی فاکتورهای خونی، هرچند تفاوت معنی‌داری در تعداد تام گلبول‌های قرمز به دنبال تجویز کتامین در گروه­های تجربی ایجاد نشد، اما افزایش در تعداد گلبول‌های سفید در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود. Kim و همکاران در مطالعه‌ای بر روی میمون، کاهش قابل ملاحظه تعداد گلبول‌های سفید و افزایش در تعداد گلبول‌های قرمز و میزان هموگلوبین را به دنبال تجویز کتامین گزارش کرده‌اند [20]. در مطالعه‌ای مشابه، میزان کاهش تعداد گلبول‌های سفید و قرمز به ترتیب 23 و 8 درصد گزارش شده است [21]. Yoshida و همکاران نشان دادند که بی‌هوشی با کتامین باعث کاهش در تعداد گلبول‌های سفید می‌شود ولی بر تعداد تعداد گلبول‌های قرمز و میزان هموگلوبین تأثیری ندارد [22]. اندازه‌گیری گلبول­های سفید خون نقش مهمی در تعیین وضعیت ناشی از استرس موقت یا دائمی دارد. حضور کاتکول­آمین­ها می‌تواند به سرعت بر روی برون­ده قلبی، انقباض طحال و آزاد سازی نوتروفیل­های حاشیه­ای در عروق اثر بگذارد؛ از این رو به سرعت میزان نوتروفیل­ها، لنفوسیت­ها و مجموعاً تابلوی خونی گلبول­های سفید دست­خوش تغییر می­شود [24-23]. چنین به نظر می‌رسد که در مطالعه حاضر، استرس وارد شده به موش‌ها به دنبال مقید کردن آن‌ها و تزریق دارو به صورت روزانه نقش مهمی در افزایش تعداد گلبول‌های سفید داشته است. با این وجود احتمال تأثیر کتامین به عنوان یک ترکیب مقلد سمپاتیک بر تعداد گلبول‌های سفید را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، هرچند برای پی بردن به مکانیسم اثر کتامین بر تعداد گلبول‌های سفید، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است [25]. در بررسی میزان هماتوکریت بین گروه‌های دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. هماتوکریت اولین و دقیق­ترین ایندکس برای سنجش وضعیت کم خونی است. اندازه­گیری هموگلوبین همراه با شمارش گلبول­های قرمز و تعیین هماتوکریت برای تشخیص کم­ خونی به کار می­رود [26]. چنین به نظر می‌رسد که داروی کتامین با دوز استفاده شده در این مطالعه بر روی فرآیند تولید گلبول‌های قرمز خون و تعدد آن­ها بی‌تأثیر است. در مقایسه غلظت آلبومین بین گروه­های مختلف، هرچند میزان آن در گروه‌های روز 20 و 60 نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود، اما این تفاوت معنیدار نبود. به طور کلی، تجویز مکرر کتامین می­تواند منجر به مرگ سلولی در کبد شود. کتامین به طور غیرمستقیم سیستم عصبی سمپاتیک را فعال کرده و به دنبال حضور کاتکول­آمین‌ها داخل گردش خون، آسیب کبدی به دنبال ورود Ca2+ به سلول‌های کبدی روی می‌دهد. از طرف دیگر، بازجذب آب به فضای داخل عروق و ازدست رفتن پروتئین­ها از داخل عروق پس از تجویز کتامین مشاهده شده است. در حقیقت پس از ورود آب به داخل عروق جهت بالانس شدن حجم و فشار خون، پروتئین‌های داخل عروقی از عروق خارج می‌شوند تا نقشی جبران کننده داشته باشند [29-27 ،21]. بنابراین، تجویز مکرر کتامین در مطالعه حاضر از طریق آسیب به هپاتوسیت‌ها، منجر به کاهش غلظت سرمی آلبومین و پروتئین‌های تام پلاسمایی شده است. در مطالعه حاضر، در بررسی سطح گلوکز خون، غلظت گلوکز در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه‌های روز 40 و 60 معنی‌دار بود. افزایش قند خون ممکن است نتیجه مهار گیرنده  α2آدرنرژیک آزاد کننده انسولین به وسیله تحریک α2-adrenoreceptors در سلول‌های β پانکراس یا افزایش تولید گلوکوز در کبد باشد [31-30]. در مطالعه حاضر در بررسی سطح کورتیزول خون، افزایش سطح کورتیزول در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. کتامین دارای اثرات سمپاتومیمتیک است، بنابراین با تحریک نورون­های نورآدرنرژیک و ممانعت از جذب کاتکولامین­ها، باعث آزاد شدن نوراپی­نفرین، دوپامین و سروتونین می­شود. این واسطه­های شیمیایی با قرار گرفتن بر روی گیرنده­های کورتیزول، باعث افزایش ترشح کورتیزول و در نتیجه افزایش غلظت پلاسمایی آن می­شوند [33-32]. در بررسی آنزیم‌های کبدی، نتایج به دست آمده نشان‌دهنده افزایش فعالیت هر 3 آنزیم AST، ALT و ALP در سرم موش‌های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل و شاهد بود. این نتایج با یافته‌های به دست آمده از مطالعات مشابه بر روی گاو و میمون هم­خوانی داشت [35-34 ،21]. افزایش سطح آنزیم‌های کبدی می‌تواند با التهاب کبدی در نتیجه فرآیند متابولیسم دارو، القاء آنزیمی یا افزایش سطح متابولیسم کبد در ارتباط باشد [32]. برخی پژوهش‌گران افزایش کراتینین و اوره پلاسما را به اثر مهاری موقت کتامین بر روی جریان خون کلیه که به نوبه خود ممکن است باعث افزایش مقادیر کراتینین و اوره پلاسما شود، نسبت داده‌اند [36]. هرچند این نتیجه‌گیری بر اساس مطالعاتی بوده است که از کتامین به صورت تک دوز استفاده شده و اندازه‌گیری این فاکتورها بلافاصله پس از تزریق دارو انجام شده است. غلظت کراتینین در طولانی مدت هنگامی غیرطبیعی می‏شود که حدوداً 50 درصد نفرون­ها در اثر بیماری مزمن پیشرونده­ کلیه فاقد عملکرد باشند، بنابراین کراتینین سرم شاخص حساسی برای شروع بیماری کلیه نمی‏باشد و تا زمانی که عملکرد کلیه به طور قابل توجهی دچار اختلال نشده باشد، مقدار آن افزایش نمی­یابد. به طور کلی بیماری­هایی که بر عملکرد کلیه تأثیر می‌گذارند، موجب افزایش و یا کاهش کراتینین و اوره می­شوند [37]. در این مطالعه برای اولین بار ضایعات هیستوپاتولوژیک کبد و کلیه به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعه بافت کبد، ضایعات خفیف تا شدید در تمام گروه­ها مشاهده شد که مواردی مانند دژنراسیون واکوئلی، اتساع و پرخونی سینوزوئیدها، عروق ناحیه پورتال و سیاهرگ‌های مرکزی، تراوش سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه پورتال و نکروز پارانشیم کبد بارز بودند. بین شدت ضایعات و تعداد روزهای تجویز کتامین رابطه­ مستقیم وجود داشت. این یافته‌ها که نشان‌دهنده تخریب خفیف تا متوسط بافت کبد هستند، افزایش آنزیم‌های کبدی سنجش شده در این مطالعه را توجیه می‌کنند. در بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک کلیه متعاقب تجویز کتامین، ضایعات خفیف تا متوسط شامل دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولها، نکروز سلول اپی­تلیال توبولار، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها و پرخونی عروق در بافت بینابینی کلیه بارز بودند. از آن‌جایی­که تعیین مقادیر کراتینین و اوره خون به عنوان شاخص­های عملکرد کلیه به شمار می­روند، وجود ضایعات کلیوی ذکر شده در گروه‌های تجربی متفاوت، افزایش اوره و کراتینین سرم را توجیه می­کند. هر چند تاکنون گزارشاتی مبنی بر درگیری دستگاه ادرای مانند افزایش ضخامت دیواره مثانه، التهاب مثانه اولسراتیو، سوزش ادرار، بی­اختیاری ادرار و هماچوری دردناک در انسان به دنبال مصرف کتامین گزارش شده است [39-37 ،13]، اما در این مطالعه شواهدی مبنی بر آسیب به مثانه وجود نداشت. پایین بودن دوز کتامین یا کوتاه بودن دوره آزمایش در مطالعه حاضر، می­تواند از دلایل این تفاوت باشد. در این مطالعه به دلیل محدودیت‌های موجود، تنها از کتامین با دوز 15 میلی‌گرم/کیلوگرم استفاده شد و نمونه‌برداری در روزهای 20، 40 و 60 انجام شد. لذا پیشنهاد می‌شود در مطالعات آینده دوزهای دیگری نیز مورد آزمایش قرار گیرد و تعداد روزهای مصرف کتامین افزایش یابد. هم‌چنین پیشنهاد می‌گردد که مطالعات آینده بر روی حیواناتی مانند سگ که شباهت فیزیولوژیک بیشتری با انسان دارد، انجام  شود و سیستم اعصاب مرکزی نیز مورد بررسی هیستوپاتولوژیک قرار گیرد.
نتیج[a2] ه‌گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان‌دهنده افزایش آنزیم­های AST، ALT و ALP و نیز افزایش غلظت قند خون، کورتیزول، اوره و کراتینین و کاهش فاکتورهایی مانند غلظت پروتئین تام و گلبولین به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین بود. در بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد و کلیه متعاقب تجویز کتامین نیز ضایعات خفیف تا شدید در تمام گروه­ها مشاهده شدند که با تغییرات آنزیمی و بیوشیمیایی ذکر شده هم‌خوانی داشتند. چنین به نظر می‌رسد که عوارض سوء مصرف کتامین به علت ضایعات ایجاد شده در بافت کلیه و کبد توسط این دارو می‌باشد. هرچند به دلیل محدودیت‌های موجود در این مطالعه، جهت پی بردن به مکانیسم عمل کتامین در مصرف طولانی مدت، مطالعات بیشتر و جامع‌تری مورد نیاز است.
 
References
 
 
[1] Jonkman K, Dahan A, van de Donk T,  Aarts L, Niesters M, van Velzen M. Ketamine for pain [version 1; referees: 2 approved]. F1000Research 2017; 6(F1000 Faculty Rev): 1711.
[2] Kurdi MS, Theerth KA, Deva RS. Ketamine: Current applications in anesthesia, pain, and critical care. Anesth Essays Res 2014; 8(3): 283-90.
[3] Morgan CJ, Curran HV. Ketamine use: a review. Addiction 2012; 107 (1): 27-38.
[4] Lynch ME, Clark AJ, Sawynok J, Sullivan MJ. Topical amitriptyline and ketamine in neuropathic pain syndromes: an open-label study. J Pain 2005; 6 (10): 644-49.
[5] Correll GE, Maleki J, Gracely EJ, Muir JJ, Harbut RE. Subanesthetic ketamine infusion therapy: a retrospective analysis of a novel therapeutic approach to complex regional pain syndrome. Pain Med 2004; 5 (3): 263-75.
[6] Fujikawa DG. Neuroprotective effect of ketamine administered after status epilepticus onset. Epilepsia 1995; 36 (2): 186-95.
[7] Larkin GL, Beautrais AL. A preliminary naturalistic study of low-dose ketamine for depression and suicide ideation in the emergency department. Int J Neuropsychopharmacol 2011; 14 (8): 1127-31.
[8] Gao M, Rejaei D, Liu H. Ketamine use in current clinical practice. Acta Pharmacol Sin 2016; 37(7): 865-72.
[9] Song JW, Shim JK, Song Y, Yang SY, Park SJ, Kwak YL. Effect of ketamine as an adjunct to intravenous atientcontrolled analgesia, in patients at high risk of postoperative nausea and vomiting undergoing lumbar spinal surgery. Br J Anaesth 2013; 111(4): 630–35.
[10] Ivani G, Vercellino C, Tonetti F. Ketamine: a new look to an old drug. Min Anestesiol 2003; 69 (5): 468-71.
[11] Stewart CE. Ketamine as a street drug. Emerg Med Serv 2001; 30: 30, 32, 34 passim
[12] United Nations Office on Drug Control (UNODC). World Drug Report 2010. New York: United Nations Publications; 2010. United Nations Publication Sales no. E.10.XI.132010. Available from http://www.unodc.org/unodc/en/data-and-analysis/WDR-2010.html (accessed 19 July 2011; archived by Website at http://www.webcitation.org /60IJkzhGx).
[13] Chu PSK, Ma WK, Wong SCW, Chu RWH, Cheng CH, Wong S, et al. The destruction of the lower urinary tract by ketamine abuse: a new syndrome? BJU Int 2008; 102 (11): 1616-22.
[14] Oxley J. D., Cottrell A. M., Adams S., Gillatt D. Ketamine cystitis as a mimic of carcinoma in situ. Histopathology 2009; 55 (6): 705–8.
[15] Cottrell A., Warren K., Ayres R., Weinstock P., Kumar V., Gillatt D. The destruction of the lower urinary tract by ketamine abuse: a new syndrome? BJU Int 2008; 102 (9): 1178–9.
[16] Suvarna SK, Layton C, Bancroft JD. Theory and practice of histological techniques. Seven Edn. Churchil livingstone, New York, London, San Francisco, Tokyo, 2012; pp: 105-176.
[17] Ozden H, Bildirici K, Ustuner D, Ustuner C, Cengiz BP, Tülay A, et al. Histopathologic examination of rat liver after experimental application of fluoxetine. Turk Journal Ecopathol 2005; 11 (1): 9-15.
[18] Dalgarno PJ, Shewan D. Illicit use of ketamine in Scotland. J Psychoactive Drugs 1996; 28 (2): 191-99.
[19] Naddaf H, Najafzade-Varzi H, Sabiza S, Falah H. Effects of xylazine-ketamine anesthesia on plasma levels of cortisol and vital signs during laparotomy in dogs. Open Vet J 2014; 4(2): 85-9.
[20] Kim CY, Lee HS, Han SC, Heo JD, Kwon MS, Ha CS, et al. Hematological and serum biochemical values in cynomolgus monkeys anesthetized with ketamine hydrochloride. J Med Primatol 2005; 34 (2): 96-100
[21] Bennett JS, Gossett KA, McCarthy MP, Simpson ED. Effects of ketamine hydrochloride on serum biochemical and hematologic variables in rhesus monkeys. Vet Clin Path 1992; 21 (1):15-8.
[22] Yoshida T, Suzuki K, Shimizu T, Cho F, Honjo S. The effects of ketamine anesthesia hematological and serum biochemical values in female cynomolgus monkeys (Macaca fascicularis). Exp Anim 1986; 35 (4): 455-61.
[23] Benschop RJ, Rodriguez-Feuerhahn M, Schedlowski M. Catecholamine-induced leukocytosis: early observations, current research, and future directions. Brain Behav Immun 1996; 10(2): 77-91.
[24] Dimitrov S, Lange T, Born J. Selective mobilization of cytotoxic leukocytes by epinephrine. J Immunol 2010; 184(1): 503-11.
[25] Mion G, Villevieille T. Ketamine Pharmacology: An Update (Pharmacodynamics and Molecular Aspects, Recent Findings). CNS Neurosci Ther 2013; 19 (6): 370-80.
[26] Torino AB, Gilberti Mde F, da Costa E, de Lima GA, Grotto HZ. Evaluation of erythrocyte and reticulocyte parameters as indicative of iron deficiency in patients with anemia of chronic disease. Rev Bras Hematol Hemoter 2015; 37(2): 77-81.
[27] Cheung HM, Chow TCH, Yew DTW. How Ketamine Affects Livers of Pregnant Mice and Developing Mice? Int J Mol Sci 2017; 18(5). pii: E1098.
[28] Kiba T. The role of the autonomic nervous system in liver regeneration and apoptosis: recent developments. Digestion 2002; 66(2): 79-88.
[29] Spinella R, Sawhney R, Jalan R. Albumin in chronic liver disease: structure, functions and therapeutic implications. Hepatol Int 2016; 10(1): 124-32.
[30] Angel I, Langer SZ. Adrenergic induced hyperglycaemia in anaesthetized rats: involvement of peripheral α2-adrenoceptors. Eur J Pharmacol 1988; 154 (2): 191-96.
[31] Hsu WH, Hummel SK. Xylazine induced hyperglycaemia in cattle: a possible involvement of α2-adrenergic receptors regulating insulin release. Endocrinology 1981; 109 (3): 825-29.
[32] Kubota T, Anzawa N, Hirota K, Yoshida H, Kushikata T, Matsuki A. Effects of ketamine and pentobarbital on noradrenaline release from the medial prefrontal cortex in rats. Can J Anaesth 1999; 46 (4): 388-92.
[33] Ko YY, Jeong YH, Lim DY. Influence of Ketamine on Catecholamine Secretion in the Perfused Rat Adrenal Medulla. Korean J Physiol Pharmacol 2008; 12 (3): 101-9.
[34] Kilic N. Cardiopulmonary, biochemical, and haematological changes after detomidine-midazolam-ketamine anaesthesia in calves. Bull Vet Inst Pulawy 2008; 52: 453-56.
[35] Lugo-Roman LA, Rico PJ, Sturdivant R, Burks R, Settle TL. Effects of serial anesthesia using ketamine or ketamine/ medetomidine on hematology and serum biochemistry values in rhesus macaques (Macaca Mulatta). J Med Primatol 2010; 39 (1): 41-9.
[36] Renuga DTS, Gunasekaran S, Wesley HJ, Angelah SJ. Analysis on renal failure patient’s blood samples: Characterization and efficacy study. Indian J Sci Technol 2009; 2 (2): 46-50.
[37] Muetzelfeldt L, Kamboj SK, Rees H, Taylor J, Morgan CJA, Curran HV. Journey through the K-hole: phenomenological aspects of ketamine use. Drug Alcohol Depend 2008; 95 (3): 219-29.
[38] Oxley JD, Cottrell AM, Adams S, Gillatt D. Ketamine cystitis as a mimic of carcinoma in situ. Histopathology 2009; 55 (6): 705-8.
[39] Morgan CJA, Muetzelfeldt L, Curran HV. Consequences of chronic ketamine self-administration upon neurocognitive function and psychological wellbeing: a 1 year longitudinal study. Addiction 2010; 105 (1): 121-33.


Study of Hematological, Biochemical and Histopathological Changes Due to Long-Term Administration of Ketamine in Rat[a3] 
 
 
M. Hashemnia[5], M. Javedani[6], Z. Nikoosafat[7], S. Abdoli Jamoor[8]
 
 
Received: 02/12/2017             Sent for Revision: 05/12/2017              Received Revised Manuscript: 02/07/2018         Accepted: 10/07/2018
 
 
Background and Objectives: Nowadays, the use of ketamine has spread as a recreational drug. Therefore, this study was performed to evaluate the effects of long-term administration of ketamine on some hematological and biochemical parameters and tissue changes in rats.
Material and Methods: in this experimental study, forty male Sprague-Dawley rats were randomly allocated into two control (sham) (n=20) and experimental (n=20) groups. The animals in the sham group received saline solution and the experimental group received ketamine (15 mg/kg) as intraperitoneal injection. At the days of 0, 20, 40, and 60 post injection, five rats from each group were euthanized and anatomized. Some biochemical parameters of the serum were measured and the livers and kidneys tissues underwent microscopic examination. The ANOVA,Tukey post hoc test, and non-parametric Kruskal-Wallis test were used for data analysis.
Results: The results indicated that ketamine caused an increase in the number of White Blood Cells and liver enzymes levels, the creatinine, urea, cortisol, and glucose concentrations and a decrease in the total protein and globulin in serum of ketamine group as compared to the control group. In examining the liver, vacuolar degeneration, congestion and dilation of sinusoids, infiltration of mononuclear cells around the portal area, and parenchymal necrosis were observed, and tubular epithelial cell degeneration and necrosis, tubular and glomerular atrophy, and infiltration of mononuclear cells were observed in the kidney.
Conclusion: The results indicated that ketamine causes kidney and liver tissues damages in rats. However more comprehensive studies are needed to determine the mechanism of ketamine’s action in long-term use.
Key words: Ketamine, Hematological changes, biochemical changes, Histopathology, Rat
 
Funding: There was no fund for this study.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Razi University of Kermanshah approved the study (397-2-02).
 
How to cite this article: Hashemnia M, Javedani M, Nikoosafat Z, Abdoli Jamoor S. Study of Hematological, Biochemical and Histopathological Changes Due to Long-Term Administration of Ketamine in Rat[a4] . [15] J Rafsanjan Univ Med Sci 2018; 17 (7): 639-56. [Farsi]
 
 
[1]- (نویسنده مسئول) استادیار آسیب‌شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه ایران
تلفن: 38322599-083، دورنگار: 38322599-083، پست الکترونیکی:  m.hashemnia@razi.ac.ir
  1. - استادیار جراحی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
  1. - استادیار کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
[4]- دامپزشک عمومی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
 
  1. - Assistant Prof. of Pathology, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0002-2899-4794
(Corresponding Author) Tel: (083) 38322599, Fax: (083) 38322599, Email: m.hashemnia@razi.ac.ir
  1. - Assistant Prof. of Surgery, Veterinary Faculty, Shahrekord University, Shahrekord, Iran, ORCID: 0000-0003-0975-2295
  1. - Assistant Prof. of Clinical Pathology, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0003-1971-3433
  1. - Vet, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0002-2928-3302

 [a1]نویسنده محترم مسئول مشخص شده، در بخش فارسی و انگلیسی با یکدیگر هم­خوانی ندارند.
 [a2]بعد از نتیجه گیری، ذکر تشکر و قدردانی (با عنوان جداگانه) ضروری است.
 [a3]ذکر وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی ضروری است. هم­چنین در انتهای وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی، ذکر ORCID برای هر نویسنده ضروری است.
 [a4]ذکر وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی ضروری است. هم­چنین در انتهای وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی، ذکر ORCID برای هر نویسنده ضروری است.
 [15]افیلییشن طبق چکیده فارسی ترجمه شد و همانطور که ذکر شده نویسنده محترم مسئول مشخص شده، در بخش فارسی و انگلیسی با یکدیگر هم­خوانی ندارند.
 
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 17، مهر 1397، 656-639
 
مطالعه تغییرات هماتولوژی، بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی ناشی از تجویز طولانی مدت کتامین در موش صحرایی
محمد[a1]  هاشم­نیا[1]، موسی جاودانی[2]، زهرا نیکوصفت[3]، صبا عبدلی جمور[4]
دریافت مقاله: 11/9/96   ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 14/12/96  دریافت اصلاحیه از نویسنده: 11/4/97         پذیرش مقاله: 19/4/97

چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده تفریحی از ماده مخدر کتامین رو به افزایش است، لذا این مطالعه به­منظور تعیین اثر تجویز طولانی مدت کتامین بر روی برخی از پارامترهای خونی، بیوشیمیایی و تغییرات بافتی در موش صحرایی نر انجام شد.
مواد و روش‌ها:  در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد  Sprague-Dawleyبه‌صورت تصادفی به دو گروه کنترل (20=n) و آزمایش (20=n) تقسیم شدند. به موش­های گروه کنترل (شاهد)، محلول سالین و هم­چنین به گروه آزمایش، داروی کتامین روزانه با دوز 15 میلی‌گرم/کیلوگرم و به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر، 20، 40 و 60 از هر گروه 5 سر موش بیهوش و پس از خون‌گیری تشریح شدند. برخی پارامترهای بیوشیمیایی سرم اندازه‌گیری شد و بافت­ کلیه و کبد مورد ارزیابی میکروسکوپی قرار گرفتند. برای تحلیل داده­ها از آنالیز واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی Tukey  و آزمون نان­پارامتریک Kruskal-Wallis استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان دهنده افزایش تعداد گلبول‌های سفید، افزایش سطوح سرمی آنزیم‌های کبدی، افزایش غلظت اوره، کراتینین، گلوکز و کورتیزول و هم­چنین کاهش غلظت پروتئین تام و گلبولین در گروه‌ کتامین نسبت به گروه کنترل بود. در بررسی بافت کبد، دژنراسیون واکوئلی، اتساع و پرخونی سینوزوئیدها، تراوش سلول‌های تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال و نکروز پارانشیم مشاهده شد. در کلیه، دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولها، نکروز سلول اپی­تلیال توبولی، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها و نفوذ سلول‌های التهابی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که کتامین می‌تواند باعث ایجاد ضایعات در کبد و کلیه شود. هر چند برای پی بردن به مکانیسم عمل کتامین در مصرف طولانی مدت، مطالعات جامع‌تری نیاز است.
واژه های کلیدی: کتامین، تغییرات هماتولوژی، تغییرات بیوشیمیایی، هیستوپاتولوژی، موش صحرایی
 

 
 
مقدمه
کتامین از مشتقات فن­سیکلیدین، آنتاگونیست انتخابی و غیر رقابتی گیرنده ان-متیل-دی-آسپارتات (N-methyl d-aspartate) است که با جلوگیری از اثر انتقال‌دهنده عصبی تحریکی گلوتامات بر این گیرنده­ها، اثر بی­هوش­کنندگی خود را اعمال می­کند. علاوه بر گیرنده­های ان-متیل-دی-آسپارتات، کتامین با گیرنده‌های دیگر مانند گیرنده‌های اپیوئیدی، گیرنده مونوآمینرژیک، گیرنده­های موسکارینی و کانال­های کلسیمی حساس به ولتاژ در تعامل است. علاوه بر این، کتامین ماده­ای ضد درد کاتالپتیک است که از نظر تئوری موجب بلوک گیرنده­های درد در طناب نخاعی شده و بدون ایجاد دپرسیون تنفسی موجب بی­دردی میگردد [3-1]. دوزهای پایین کتامین تجویز شده قبل از عمل جراحی، سبب تسکین درد در طول عمل و بعد از عمل جراحی می‌شود. در انسان، دوزهای پایین کتامین (5/0-1/0 میلی­گرم/کیلوگرم/ساعت) می­تواند به‌عنوان بی‌حس‌کننده موضعی نیز استفاده شود [4]. کتامین با دوز پایین در درمان سندرم درد منطقه­ای پیچیده نیز مؤثر است [5]. هم­چنین کتامین برای از بین بردن درد حاد، مدیریت مراقبت­های ویژه در موارد صرع طولانی مدت و تشنج، مورد استفاده قرار می­گیرد [6]. این دارو در درمان بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر است و حتی در بعضی از موارد به جای الکتروشوک درمانی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد [7، 3].
مطالعات نشان داده‌اند که دوزهای بالای کتامین می­تواند با برخی اثرات ناخواسته هم­چون توهم، کابوس، افزایش ترشحات برونش و بزاق و افزایش فشار داخل مغز یا ریه همراه باشد و در دوز مصرفی جهت بی­هوشی، احتمال افزایش تعداد ضربان قلب، افزایش فشار خون شریانی و توهم وجود دارد. به دنبال تجویز دارو به صورت اپیدورال، اثرات جانبی هم­چون تاری دید، افزایش تعداد ضربان قلب، افزایش فشارخون و توهم گزارش شده است، اما در مورد ایجاد آسیب­های نوروتوکسیک هنوز اتفاق نظر وجود ندارد  [10-8]. برخی از ویژگی­های کتامین شامل کاتاتونی (Catatonia)، فراموشی، اثرات ضد دردی و هم­چنین ایجاد بعضی حالات روانی مانند عدم تشخیص زمان و مکان، توهمات حسی و ادراکی، توهم بصری و تجربه خارج شدن از بدن سبب سوء استفاده از این دارو در سال­های اخیر شده و استفاده تفریحی از کتامین، در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته و مشکلات جدیدی را پدید آورده است [11، 3]. اگرچه در حال حاضر کتامین در بسیاری از کشورها تحت کنترل شبکه بین‌المللی مبارزه با مواد مخدر نیست و آمار و ارقام واقعی از میزان سوء استفاده از این دارو در دسترس نیست، با این‌حال طبق گزارش جهانی سازمان ملل، استفاده از این دارو در سراسر شرق آسیا، استرالیا، شمال امریکا و اروپا رو به گسترش است [12].
هرچند مصرف طولانی مدت کتامین به‌عنوان یک ماده مخدر تفریحی در جوامع انسانی روبه افزایش است [13] ولی بیشتر مطالعات انجام شده در مورد کتامین بر خواص دارویی و دوزهای موثر آن در موارد مختلف متمرکز است و بجز مطالعات محدودی در مورد اثر طولانی مدت کتامین بر سیستم ادراری [15-13]، مطالعه تقریباً جامعی در خصوص تجویز طولانی مدت کتامین وجود ندارد. لذا، این مطالعه به‌منظور ارزیابی تغییرات پاتولوژی و هماتولوژی-بیوشیمایی به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین با دوز تحت بی­هوشی در موش صحرایی و مشخص کردن برخی از ابعاد ناشناخته این دارو انجام شد.
مواد و روش‌ها
این مطالعه تجربی در گروه علوم پایه و پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه رازی در تابستان سال 1395 انجام شده است. جهت انجام این مطالعه 40 سر موش صحرایی نر نژاد  Sprague-Dawleyبا محدوده وزنی 160-140 گرم از دانشکده دامپزشکی دانشگاه رازی خریداری شد و در شرایط استاندارد (درجه حرارت 24-22 درجه سلیسیوس، رطوبت نسبی 50-40 درصد و 12 ساعت روشنایی و ‌12 ساعت تاریکی) و دسترسی آزاد به آب و غذا به مدت 3 روز، جهت تطابق موش‌ها با محیط و شرایط جدید، نگهداری شدند.
جهت سهولت در انجام آزمایش، موش‌ها در قفس‌های مجزا نگه‌داری شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار داده شدند. در گروه آزمایش، کتامین به صورت روزانه با دوز 15 میلیگرم/کیلوگرم به صورت داخل صفاقی تجویز ­شد. در گروه کنترل، هم حجم با گروه کتامین، نرمال سالین استریل به همان شیوه تزریق شد. طول مدت مطالعه 60 روز در نظر گرفته شد و در روزهای صفر (قبل از تجویز و به عنوان داده­های پایه)، 20، 40 و 60 از هر گروه، 5 سر موش بیهوش و پس از خون‌گیری تشریح شدند. ارزیابی ماکروسکوپیک از ارگان­های مختلف آن‌ها صورت گرفت. بعد از سانتریفیوژ کردن  (Hettich Zentrifugen, EBA20, Germany) خون هر موش و جدا کردن سرم، سرم‌ها برای انجام مراحل بعدی در فریزر (Samsung RT62NBPN Refrigerator, Korea) نگهداری شدند. برای ارزیابی میکروسکوپی، نمونه­های بافتی به ابعاد تقریباً یک سانتی­متر از کلیه، کبد و مثانه هر حیوان جدا شد و در ظرف­های حاوی فرمالین 10 درصد نگه‌داری شدند. در نهایت نمونه‌های بافتی طبق روش‌های معمول پردازش و پس از قالب­گیری با پارافین، برش‌هایی با ضخامت 5 میکرون از آن‌ها تهیه شد. لام‌های تهیه شده با استفاده از رنگ‌های هماتوکسیلین و ائوزین رنگ‌آمیزی شدند و با استفاده از میکروسکوپ نوری (Olympus CX21, Japan) مورد ارزیابی قرار گرفتند [16].
جهت ارزیابی میکروسکوپیک ضایعات، آسیب­های بافت کبد و کلیه در گروه­های تحت مطالعه با بزرگ‌نمایی 100 در سه فیلد میکروسکوپ به صورت تصادفی انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. این ضایعات شامل برهم خوردن طراحی و نظم ساختاری سلول­های کبد و نفرون­های کلیه بودند. در صورت عدم مشاهده تغییرات در نظم ساختار کبد و کلیه با علامت منفی (-)، وجود اختلال به صورت کانونی در نظم و ساختار لبول­های کبد و توبول­های کلیه به صورت خفیف و با علامت (+)، درگیری 50 درصد از لبول­ها و توبول­های کبد و کلیه متوسط به صورت 2+ و در صورت عدم تشخیص ساختار منظم کبد و کلیه شدید با علامت 3+ گزارش شدند. عدم مشاهده مجاری با ساختارهای سلول­های اپی­تلیال مکعبی هیپرپلاستیک با علامت - و مشاهده سه مجرای صفراوی در هر تریاد به صورت +، چهار یا پنج مجرا به همراه بافت همبند در هر تریاد با علامت 2+ و بیش از پنج مجرای صفراوی در هر تریاد به صورت 3+ تشخیص داده شدند. عدم نکروز قطعه­ای در اطراف ناحیه پورتال و توبول­های نزدیک گلومرولی به شکل نکروز قطعه قطعه­ای خفیف به صورت +، درگیر شدن کمتر از 50 درصد هپاتوسیت­ها در اطراف پورتال تراکت و لوله­های خمیده نزدیک و دور ناحیه کورتکس کلیه متوسط با علامت 2+ و درگیر شدن بیش از 50 درصد هپاتوسیت­ها در اطراف پورتال تراکت و توبول­های ناحیه­ی کورتکس به صورت 3+ در نظر گرفته شد. عدم مشاهده سلول آماسی در ناحیه پورتال و بین توبول­های کلیه با علامت -، نفوذ سلول­های التهابی در کمتر از 3/1 پورتال­ها و بین توبول­های کلیه خفیف با علامت +، نفوذ سلول­های التهابی در 3/1 تا 3/2 از پورتال­ها و بین توبول­های کلیه متوسط به صورت 2+ و سلول­های التهابی فشرده در بیش از 3/2 ناحیه پورتال و بین توبول­های کلیه شدید با علامت 3+ گزارش شد. عدم مشاهده­ی فیبروز در ناحیه پورتانل به صورت -،گسترش پورتال فیبروزین خفیف به صورت +، پل فیبروزی متوسط با علامت 2+ و سیروز شدید به صورت 3+ در نظر گرفته شد. تجمع نوتروفیل­ها در مناطقی که سلول­های کبدی از بین رفته و لیز هپاتوسیت اتفاق افتاده بود، به عنوان نکروز کانونی هپاتوسیت تعریف شد. هم­چنین هپاتوسیت­های آپوپتیک به وسیله سیتوپلاسم اسیدوفیلی و هیالینیزه مشخص شد. نکروز کانونی، نکروز منتشر، آپوپتوز، هیپرپلازی سلول­های کوپفر، اتساع سینوزوئیدها و پرخونی در صورت وجود با علامت + یا عدم وجود با علامت - مشخص شدند [17].
در مطالعه حاضر فاکتورهای خونی شامل تعداد تام گلبول­های قرمز خون و تعداد تام گلبول­های سفید خون با استفاده از دستگاه شمارش سلولی خودکار (Sysmex K-1000 automated analyzer, United States) و فاکتورهای سرمی شامل پروتئین تام (روش بیوره و با استفاده از کیت پارس آزمون)، قند خون (روش دستی و با استفاده از کیت پارس آزمون)، کورتیزول (روش دستی و با استفاده کیت­ کمیلومینسانس IBL)، هموگلوبین (روش سیانومت­هموگلوبین)، هماتوکریت، آلبومین (روش بروموکرزول گرین و با استفاده از کیت زیست شیمی)، غلظت گلبولین، نسبت آلبومین به گلبولین، و میزان آنزیم آسپارتات آمینو ترنسفراز  (Aspartate aminotransferase; AST) و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (Alanine aminotransferase; ALT) (روش اصلاح شده­ Reitman و Frankel)، آنزیم آلکالین فسفاتاز (Alkaline phosphatase; ALP) (روش اصلاح شده Bowers and McComb)، اوره (روش Urease-GLDH) و کراتینین (روش  jaffe) اندازه­گیری ­شدند.
داده های حاصل توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نرمال بودن توزیع فراوانی داده‌ها توسط آزمون ناپارامتری  Kolmogorov-Smirnovتایید شد (05/0<P). برای مقایسه متغیرهای کمی از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. جهت مقایسه متغیرهای کمی بین گروههای تجربی و گروه کنترل از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت مقایسه متغیرهای کیفی رتبهای در ارزیابی هیستوپاتولوژی از آزمون غیر­پارامتریک Kruskal-Wallis استفاده شد. سطح معنی‌داری در آزمون‌ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
نتایج مربوط به تغییرات فاکتورهای خونی در جدول 1 آورده شده است. در مقایسه تعداد گلبول‌های قرمز بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل و هم­چنین گروههای تجربی و گروه شاهد تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). بیشترین تعداد گلبول‌های سفید در گروه تجربی در روز 20 مشاهده شد که این افزایش در تعداد سلولها در مقایسه با گروه کنترل و گروه تجربی روز 40 معنیدار بود (به ترتیب 004/0=P و 022/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P).
 
 
جدول1- میانگین­ و انحراف معیار تعداد گلبول­های قرمز و سفید، درصد هماتوکریت و مقدار هموگلوبین موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف نسبت به گروه شاهد (5n=)
 
 
پارامتر
زمان
       گروه
روز 0 روز 20 روز 40 روز 60 مقدار P
گلبول قرمز (106 در میکرولیتر) گروه تجربی 19/0 ± 23/7 42/0 ± 37/7 27/0±97/7 47/0 ± 13/7 394/0
شاهد 17/0 ± 12/7 37/0 ± 07/8 41/0 ± 14/7 50/0 ± 08/8 155/0
مقدار P 672/0 257/0 119/0 207/0  
گلبول سفید (103 در میکرولیتر) گروه تجربی 40/0 ± 78/3a 27/0 ± 63/5b 24/0 ± 21/4ac 34/0 ± 43/4a 004/0
شاهد 38/0 ± 80/3a 01/1 ± 72/5ab 28/0 ± 80/3a 05/2 ± 58/8b 033/0
مقدار P 972/0 930/0 299/0 056/0  
هماتوکریت (درصد) گروه تجربی 33/1 ± 34/42ab 54/1 ± 98/41ab 66/1 ± 55/46b 28/2 ± 33/39b 041/0
شاهد 60/1 ± 52/41 67/1 ± 64/46 40/1 ± 40/42 86/2 ± 28/46 193/0
مقدار P 705/0 071/0 044/0 087/0  
هموگلوبین (گرم در دسی لیتر) گروه تجربی 38/0 ± 30/13ab 66/0 ± 56/11a 23/0 ± 60/14b 69/0 ± 60/12ab 006/0
شاهد 47/0 ± 98/12 43/0 ± 72/13 42/0 ± 82/12 68/0 ± 80/14 057/0
مقدار P 615/0 030/0 001/0< 052/0  
 
حروف غیریکسان در هر ردیف بیان­گر وجود اختلاف معنی‌دار بین گروه‌ها می‌باشد (05/0>P). جهت مقایسه میانگین‌ها در روزهای مختلف در هر دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey و برای مقایسه میانگینها بین دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد در روزهای 0، 20، 40 و 60، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج به‌صورت انحراف معیار ± میانگین گزارش شده‌اند.
 
 

جدول2- میانگین­ و انحراف معیار مقدار فاکتورهای بیوشیمیایی موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف نسبت به گروه شاهد (5n=)
 
مقدار P روز 60 روز 40 روز 20 روز 0 زمان
       گروه
پارامتر
001/0< 41/0 ± 78/6b 04/0 ± 13/7b 03/0 ± 27/6b 16/0 ± 24/8a گروه تجربی پروتئین تام (گرم در دسی لیتر)
760/0 23/0 ± 98/7 030/ ± 66/7 24/0 ± 62/7 23/0 ± 74/7 شاهد
  039/0 159/0 001/0 120/0 مقدار P
317/0 12/0± 13/4 10/0 ± 38/4 16/0 ± 21/4 05/0 ± 34/4 گروه تجربی آلبومین (گرم در دسی لیتر)
335/0 13/0 ± 24/4 07/0 ± 40/4 15/0 ± 10/4 07/0 ± 30/4 شاهد
  573/0 905/0 617/0 659/0 مقدار P
001/0 31/0 ± 65/2ab 14/0 ± 75/2a 04/0 ± 96/1b 15/0 ± 4/3a گروه تجربی گلبولین (گرم در دسی لیتر)
561/0 23/0 ± 26/3 40/0 ± 06/3 35/0 ± 24/3 45/0 ± 76/2 شاهد
  159/0 524/0 005/0 240/0 مقدار P
001/0 2/4 ± 83/151b 52/2 ± 00/146b 94/0 ± 70/114a 66/2 ± 78/109a گروه تجربی گلوکز (میکروگرم در دسی لیتر)
563/0 25/7 ± 10/98 73/2 ± 58/99 76/4 ± 84/102 42/3 ± 32/107 شاهد
  001/0< 001/0< 067/0 586/0 مقدار P
001/0 12/7 ± 31/86c 12/7 ± 40/46b 75/0 ± 76/14a 62/0 ± 00/13a گروه تجربی کورتیزول (میکروگرم در دسی لیتر)
252/0 16/1 ± 14/11 51/0 ± 98/12 51/0 ± 88/11 51/0 ± 98/12 شاهد
  001/0< 001/0< 015/0 981/0 مقدار P
001/0< 19/9 ± 33/245b 51/14 ± 00/209b 07/4 ± 50/146a 44/12 ± 60/135a گروه تجربی آسپارتات آمینوترانسفراز (واحد در لیتر)
486/0 16/12 ± 80/138 30/22 ± 60/136 85/25 ± 20/102 26/8 ± 20/133 شاهد
  001/0< 020/0 162/0 876/0 مقدار P
062/0 70/13 ± 83/67 37/4 ± 66/37 19/9 ± 83/42 33/4 ± 00/33 گروه تجربی آلانین آمینوترانسفراز (واحد در لیتر)
360/0 61/9 ± 60/43 20/4 ±80/31 52/7 ± 40/26 69/3 ± 60/34 شاهد
  199/0 365/0 212/0 786/0 مقدار P
001/0< 48/56 ± 16/587b 81/30 ± 523b 05/34 ± 33/296a 96/15 ± 20/269a گروه تجربی آلکالین فسفاتاز (واحد در لیتر)
095/0 59/12 ± 20/258 17/16 ± 40/254 47/21 ± 80/205 70/14 ± 80/261 شاهد
  002/0 001/0< 061/0 742/0 مقدار P
019/0 28/4 ± 16/53b 30/3 ± 83/51b 73/2 ± 83/45ab 92/3 ± 00/31a گروه تجربی اوره (میلیگرم در دسی لیتر)
909/0 86/0 ± 80/30 30/1 ±40/32 42/3 ± 60/31 07/1 ± 60/31 شاهد
  022/0 001/0 002/0 886/0 مقدار P
055/0 04/0 ± 66/0b 03/0 ± 60/0ab 04/0 ± 61/0ab 03/0 ± 48/0a گروه تجربی کراتینین (میلی­گرم در دسی لیتر)
826/0 03/0 ± 46/0 04/0 ± 50/0 03/0± 50/0 04/0 ± 44/0 شاهد
  010/0 148/0 082/0 1 مقدار P
حروف غیریکسان در هر ردیف بیا­ن­گر وجود اختلاف معنی‌دار بین گروه‌ها می‌باشد (05/0>P). جهت مقایسه میانگین‌ها در روزهای مختلف در هر دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey و برای مقایسه میانگینها بین دو گروه دریافت کننده کتامین و شاهد در روزهای 0، 20، 40 و 60، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج به‌صورت انحراف معیار ± میانگین گزارش شده‌اند.
 
در مقایسه درصد هماتوکریت بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، میزان افزایش هماتوکریت در گروه تجربی روز 40 نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود (044/0=P).
در مقایسه میزان هموگلوبین بین 3 گروه دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0<P)، اما در مقایسه بین گروههای تجربی تفاوت بین گروه‌های روز 20 و 40 معنی‌دار بود (004/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، کاهش مقدار هموگلوبین در گروه‌های تجربی روز 20 و 60 نسبت به گروه شاهد مشاهده شد که در گروه روز 20 این تفاوت معنیدار بود (030/0=P).
نتایج مربوط به بررسی فاکتورهای بیوشیمیایی در جدول 2 آورده شده است. در مقایسه بین گروههای مختلف، کاهش معنیدار غلظت پروتئین تام در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (001/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، کاهش غلظت پروتئین تام در هر 3 گروه‌ تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد، که این اختلاف در روز بیستم معنیدار بود (001/0=P).
در بررسی غلظت آلبومین بین گروههای مختلف، تفاوت معنیداری بین 3 گروه دریافت کننده کتامین و گروه کنترل و نیز بین گروههای تجربی و گروه شاهد، مشاهده نشد (05/0<P). در مقایسه بین گروههای مختلف، کاهش غلظت گلبولین در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در روز بیستم معنی‌دار بود (001/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، میزان کاهش گلبولین در گروه روز 20 نسبت به گروه شاهد معنی­دار بود (005/0=P).
در بررسی سطح گلوکز خون، غلظت گلوکز در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه‌های تجربی روز 40 و 60 معنی­دار بود  (010/0P<) .در مقایسه بین گروه‌های تجربی کمترین غلظت گلوکز در روز بیستم مشاهده شد که این اختلاف نسبت به دو گروه دیگر معنی‌دار بود  (010/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، هرچند میزان گلوکز در هر 3 گروه تجربی نسبت به گروه شاهد افزایش یافته بود، اما این اختلاف تنها در گروه‌های روز 40 و 60 معنیدار بود (001/0P<).
در بررسی سطح کورتیزول خون، تفاوت بین گروههای کنترل و گروه تجربی روز 20 با گروههای تجربی روز 40 و 60 (05/0P<) و هم­چنین تفاوت بین گروه تجربی روز 40 با گروه تجربی روز 60 معنی­دار بود (050/0P<). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، افزایش سطح کورتیزول در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد معنیدار بود (010/0P<).
در بررسی آنزیم AST، میزان فعالیت آنزیم در سرم موش‌ها در گروه­های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود که این اختلاف در گروههای تجربی روز 40 و 60 در مقایسه با گروه کنترل معنی­داری بود (010/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی اختلاف در میزان افزایش آنزیم بین گروه روز 20 با گروه‌های روز 40 و 60 معنی­دار بود (05/0P<). در مقایسه بین گروه­های تجربی و گروه شاهد، افزایش آنزیم AST در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد مشاهده شد که این میزان افزایش در گروه‌های تجربی روز 40 و 60  معنی‌دار بود (050/0P<).
بیشترین میزان فعالیت آنزیم ALT سرم در موش­های گروه تجربی روز 60 مشاهده شد. هرچند میزان فعالیت این آنزیم در موش‌های گروه­های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود، اما این افزایش معنی­دار نبود (050/0<P). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، تفاوت معنی­دار  مشاهده
نشد (050/0<
P).
در بررسی آنزیم ALP، میزان فعالیت آنزیم در سرم موش‌ها در گروه­های دریافت­کننده­ی کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل افزایش یافته بود که این اختلاف در گروههای تجربی روز 40 و 60  در مقایسه با گروه کنترل معنی­داری بود (010/0P<). در مقایسه بین گروه‌های تجربی و گروه شاهد، افزایش معنی­دار آنزیم ALP در گروه های تجربی روز 40 و 60 نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (010/0P<).
 
 
جدول 3-  شدت تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف (5n=)
تغییرات بافت کبد کنترل روز20 روز 40 روز 60 مقدار P
دژنراسیون هپاتوسیت­ها - + 2+ 3+ 001/0<
دژنراسیون واکوئلی - + + 2+ 001/0<
پرخونی سینوزوئیدها - + +2 3+ 001/0<
اتساع سینوزوئیدها - + +2 2+ 001/0<
پرخونی عروق پورتال - + + 2+ 001/0
اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ پورتال - - + + 018/0
پرخونی سیاهرگ­های مرکزی کبد + + 2+ 2+ 001/0
پرولیفراسیون مجاری صفراوی - - - + 001/0
تراوش سلول تک هسته­ای در بافت کبد - - + 2+ 001/0<
هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک - - - + 167/0
هپاتوسیت­ها با سیتوپلاسم ائوزینوفیل + + 2+ 2+ 001/0
نکروز پارانشیم کبد - + + +2 001/0<
صفحات نامنظم سلولی - + + +2 001/0<
افزایش بافت فیبروز - - - + 018/0
 
علامت منفی (-) به معنای عدم مشاهده­ تغییرات بافتی (ساختار طبیعی) و علامت‌های (+)، (2+) و (3+) به­ترتیب نشان‌دهنده آسیب خفیف، آسیب ملایم و آسیب شدید است. جهت مقایسه شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف از آزمون ناپارامتری Kruskal-Wallis استفاده شد.
 
 
در مقایسه بین گروههای مختلف، افزایش غلظت اوره در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در گروه­های روز 40 (032/0=P) و روز 60 (021/0=P) معنی­دار بود. در مقایسه بین گروه­های تجربی و گروه شاهد، میزان افزایش اوره در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود (050/0P<). افزایش غلظت کراتینین در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که این اختلاف در گروه روز 60 معنی­دار بود (039/0=P). در مقایسه بین گروههای تجربی و گروه شاهد، میزان کراتینین در هر 3 گروه تجربی افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه روز 60 معنی‌دار بود (009/0=P).
در بررسی هیستوپاتولوژیک کبد، مهم­ترین یافته­ها عبارت بودند از: دژنراسیون هپاتوسیت­ها، دژنراسیون واکوئلی، پرخونی و اتساع سینوزوئیدها، اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ی پورتال، ارتشاح سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال، هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک، پرخونی ورید مرکزی، نکروز پارانشیم کبد و افزایش بافت فیبروز در اطراف ناحیه پورتال (جدول 3).
در موش­های گروه کنترل، ساختار بافت­شناسی کبد کاملاً طبیعی بود (شکل 1-A­). در مقایسه­ شدت ضایعات بین گروه­های مختلف، دژنراسیون هپاتوسیت­ها در گروه تجربی روز 40 متوسط و در گروه تجربی روز 60 شدید بود (شکل 1-B). دژنراسیون واکوئلی خفیف تا متوسط در هر 3 گروه دریافت کننده کتامین مشاهده شد (شکل 1-C). گروه­های تجربی روز 40 و 60 بیشترین میزان پرخونی و اتساع سینوزوئیدها و اتساع و بزرگ شدن ناحیه­ پورتال را نسبت به سایر گروه­ها نشان دادند (شکل 1-D). تراوش خفیف تا متوسط سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال در گروه­های تجربی روز 40 و 60 مشهود بود (شکل 1-E). بیشترین تعداد هپاتوسیت­های پلئو­مورفیک در گروه تجربی روز 60 ثبت گردید. افزایش خفیف بافت فیبروز در اطراف ناحیه­ی پورتال تنها در گروه تجربی روز 60 مشاهده شد. نکروز خفیف پارانشیم کبد در گروه تجربی روز 40 و نکروز متوسط پارانشیم کبد در گروه­ تجربی روز 60 از دیگر یافته­های هیستوپاتولوژیک در این مطالعه بودند (شکل 1-F).

شکل 1-(A ساختار طبیعی کبد موش صحرایی در گروه کنترل (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (B  دژنراسیون هپاتوسیت­ها در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (C دژنراسیون واکوئلی هپاتوسیت­ها (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (D اتساع و پرخونی سینوزوئیدها به همراه پرخونی ورید مرکزی در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (E تراوش متوسط سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه­ پورتال در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (F نکروز پارانشیم کبد در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800).
در ارزیابی بافتی­شناسی کلیه در گروه­های مختلف، مهم­ترین یافته­های هیستوپاتولوژیک عبارت بودند از دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولار، نکروز سلول اپی­تلیال توبولار، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها، پرخونی گلومرول­ها، پرخونی عروق در بافت بینابینی و پرخونی سیاهرگ­های کلیه (جدول 4).
 
 
جدول4-  شدت تغییرات هیستوپاتولوژیک کلیه موش‌های صحرایی در گروه­ دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف (5n=)
 
تغییرات بافت کلیه کنترل روز20 روز 40 روز 60 مقدار P  
  دژنراسیون سلول اپیتلیال توبولار + 2+ 2+ 3+ 001/0<
  نکروز سلول اپیتلیال توبولار - + 2+ 3+ 001/0<
  آتروفی گلومرول­ها - + + 2+ 001/0<
  آتروفی توبول­ها - - + + 001/0
  ترشحات پروتئینی در توبول­ها + + - + 376/0
  تراوش سلول تک هسته­ای در اطراف بافت بینابینی - - - + 339/0
  افزایش بافت فیبروز - - - - 1
  پرخونی گلومرول­ها + 2+ 3+ 3+ 001/0<
  پرخونی عروق در بافت بینابینی + + 2+ 2+ 001/0<
  پرخونی سیاهرگ­های کلیه + + 2+ 2+ 001/0
 
علامت منفی (-) به معنای عدم مشاهده­ تغییرات بافتی (ساختار طبیعی) و علامت‌های (+)، (2+) و (3+) بترتیب نشاندهنده آسیب خفیف، آسیب ملایم و آسیب شدید است. جهت مقایسه شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کتامین در روزهای مختلف از آزمون ناپارامتری Kruskal-Wallis استفاده شد.
 
 
در بررسی میکروسکوپیک کلیه در موش های گروه کنترل، ساختار بافت­شناسی آن­ها طبیعی بود. در مقایسه­ شدت ضایعات بین گروه­های مختلف، دژنراسیون و نکروز متوسط سلول اپی­تلیال توبولار در گروه­های تجربی روز 20 و 40 و ضایعات شدید در گروه­ تجربی روز 60 مشاهده شد (شکل 1-A). آتروفی توبول­ها در گروه­های تجربی روز 40 و 60 خفیف بود و در سایر گروه‌ها مشاهده نشد. آتروفی گلومرول‌ها خفیف تا متوسط در هر 3 گروه تجربی مشاهده شد (شکل 1-B). تراوش خفیف سلول­های تک هسته­ای تنها در گروه تجربی روز 60 مشاهده شد (شکل 1-C). پرخونی متوسط تا شدید عروق در بافت بینابینی و سیاهرگ­های کلیه در بیشتر کلیه­ها در گروه­های مورد مطالعه مشاهده شد (شکل 1-D).

شکل 2- (A نکروز شدید سلول‌های اپیتلیال توبول‌های موش صحرایی در گروه تجربی روز 60 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (B آتروفی متوسط گلومرول ها در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750)؛ (C تراوش خفیف سلول­های تک هسته­ای در گروه تجربی روز 60  (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×2800)؛ (D پرخونی متوسط تا شدید عروق در بافت بینابینی در گروه تجربی روز 40 (رﻧﮓ آﻣﯿﺰی ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺴﯿﻠﯿﻦ-اﺋﻮزیﻦ؛ ﺑﺰرگ‌نمایی ×750).
بحث
به نظر می­رسد اولین گزارش از مصرف غیر پزشکی کتامین مربوط به سال 1960 است. هرچند مصرف غیر پزشکی این دارو به عنوان ماده مخدر تا دهه 90 مرسوم نبوده است؛ اما در سال­های اخیر، استفاده تفریحی از کتامین در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته و مشکلات بسیاری را پدید آورده است. توهم بصری، دوگانگی شدید شخصیتی و احساس خارج شدن از بدن به دنبال مصرف کتامین از جذاب‌ترین جنبه­های سوء مصرف این دارو هستند [18 ،11 ،3]. هرچند تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه مکانیسم و اثرات بی­هوشی کتامین انجام شده است، اما تحقیقات پیرامون اثرات جانبی کتامین بر بدن بسیار محدود است [19]. بنابراین، در مطالعه حاضر تلاش شد برخی اثرات پاتولوژیک، هماتولوژیک و بیوشیمیایی مصرف طولانی مدت داخل صفاقی داروی کتامین در موش بررسی شود. در بررسی فاکتورهای خونی، هرچند تفاوت معنی‌داری در تعداد تام گلبول‌های قرمز به دنبال تجویز کتامین در گروه­های تجربی ایجاد نشد، اما افزایش در تعداد گلبول‌های سفید در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود. Kim و همکاران در مطالعه‌ای بر روی میمون، کاهش قابل ملاحظه تعداد گلبول‌های سفید و افزایش در تعداد گلبول‌های قرمز و میزان هموگلوبین را به دنبال تجویز کتامین گزارش کرده‌اند [20]. در مطالعه‌ای مشابه، میزان کاهش تعداد گلبول‌های سفید و قرمز به ترتیب 23 و 8 درصد گزارش شده است [21]. Yoshida و همکاران نشان دادند که بی‌هوشی با کتامین باعث کاهش در تعداد گلبول‌های سفید می‌شود ولی بر تعداد تعداد گلبول‌های قرمز و میزان هموگلوبین تأثیری ندارد [22]. اندازه‌گیری گلبول­های سفید خون نقش مهمی در تعیین وضعیت ناشی از استرس موقت یا دائمی دارد. حضور کاتکول­آمین­ها می‌تواند به سرعت بر روی برون­ده قلبی، انقباض طحال و آزاد سازی نوتروفیل­های حاشیه­ای در عروق اثر بگذارد؛ از این رو به سرعت میزان نوتروفیل­ها، لنفوسیت­ها و مجموعاً تابلوی خونی گلبول­های سفید دست­خوش تغییر می­شود [24-23]. چنین به نظر می‌رسد که در مطالعه حاضر، استرس وارد شده به موش‌ها به دنبال مقید کردن آن‌ها و تزریق دارو به صورت روزانه نقش مهمی در افزایش تعداد گلبول‌های سفید داشته است. با این وجود احتمال تأثیر کتامین به عنوان یک ترکیب مقلد سمپاتیک بر تعداد گلبول‌های سفید را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، هرچند برای پی بردن به مکانیسم اثر کتامین بر تعداد گلبول‌های سفید، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است [25]. در بررسی میزان هماتوکریت بین گروه‌های دریافت کننده کتامین با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. هماتوکریت اولین و دقیق­ترین ایندکس برای سنجش وضعیت کم خونی است. اندازه­گیری هموگلوبین همراه با شمارش گلبول­های قرمز و تعیین هماتوکریت برای تشخیص کم­ خونی به کار می­رود [26]. چنین به نظر می‌رسد که داروی کتامین با دوز استفاده شده در این مطالعه بر روی فرآیند تولید گلبول‌های قرمز خون و تعدد آن­ها بی‌تأثیر است. در مقایسه غلظت آلبومین بین گروه­های مختلف، هرچند میزان آن در گروه‌های روز 20 و 60 نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود، اما این تفاوت معنیدار نبود. به طور کلی، تجویز مکرر کتامین می­تواند منجر به مرگ سلولی در کبد شود. کتامین به طور غیرمستقیم سیستم عصبی سمپاتیک را فعال کرده و به دنبال حضور کاتکول­آمین‌ها داخل گردش خون، آسیب کبدی به دنبال ورود Ca2+ به سلول‌های کبدی روی می‌دهد. از طرف دیگر، بازجذب آب به فضای داخل عروق و ازدست رفتن پروتئین­ها از داخل عروق پس از تجویز کتامین مشاهده شده است. در حقیقت پس از ورود آب به داخل عروق جهت بالانس شدن حجم و فشار خون، پروتئین‌های داخل عروقی از عروق خارج می‌شوند تا نقشی جبران کننده داشته باشند [29-27 ،21]. بنابراین، تجویز مکرر کتامین در مطالعه حاضر از طریق آسیب به هپاتوسیت‌ها، منجر به کاهش غلظت سرمی آلبومین و پروتئین‌های تام پلاسمایی شده است. در مطالعه حاضر، در بررسی سطح گلوکز خون، غلظت گلوکز در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود که این میزان افزایش در گروه‌های روز 40 و 60 معنی‌دار بود. افزایش قند خون ممکن است نتیجه مهار گیرنده  α2آدرنرژیک آزاد کننده انسولین به وسیله تحریک α2-adrenoreceptors در سلول‌های β پانکراس یا افزایش تولید گلوکوز در کبد باشد [31-30]. در مطالعه حاضر در بررسی سطح کورتیزول خون، افزایش سطح کورتیزول در گروه‌های دریافت کننده کتامین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. کتامین دارای اثرات سمپاتومیمتیک است، بنابراین با تحریک نورون­های نورآدرنرژیک و ممانعت از جذب کاتکولامین­ها، باعث آزاد شدن نوراپی­نفرین، دوپامین و سروتونین می­شود. این واسطه­های شیمیایی با قرار گرفتن بر روی گیرنده­های کورتیزول، باعث افزایش ترشح کورتیزول و در نتیجه افزایش غلظت پلاسمایی آن می­شوند [33-32]. در بررسی آنزیم‌های کبدی، نتایج به دست آمده نشان‌دهنده افزایش فعالیت هر 3 آنزیم AST، ALT و ALP در سرم موش‌های دریافت­کننده­ کتامین در مقایسه با موش‌های گروه کنترل و شاهد بود. این نتایج با یافته‌های به دست آمده از مطالعات مشابه بر روی گاو و میمون هم­خوانی داشت [35-34 ،21]. افزایش سطح آنزیم‌های کبدی می‌تواند با التهاب کبدی در نتیجه فرآیند متابولیسم دارو، القاء آنزیمی یا افزایش سطح متابولیسم کبد در ارتباط باشد [32]. برخی پژوهش‌گران افزایش کراتینین و اوره پلاسما را به اثر مهاری موقت کتامین بر روی جریان خون کلیه که به نوبه خود ممکن است باعث افزایش مقادیر کراتینین و اوره پلاسما شود، نسبت داده‌اند [36]. هرچند این نتیجه‌گیری بر اساس مطالعاتی بوده است که از کتامین به صورت تک دوز استفاده شده و اندازه‌گیری این فاکتورها بلافاصله پس از تزریق دارو انجام شده است. غلظت کراتینین در طولانی مدت هنگامی غیرطبیعی می‏شود که حدوداً 50 درصد نفرون­ها در اثر بیماری مزمن پیشرونده­ کلیه فاقد عملکرد باشند، بنابراین کراتینین سرم شاخص حساسی برای شروع بیماری کلیه نمی‏باشد و تا زمانی که عملکرد کلیه به طور قابل توجهی دچار اختلال نشده باشد، مقدار آن افزایش نمی­یابد. به طور کلی بیماری­هایی که بر عملکرد کلیه تأثیر می‌گذارند، موجب افزایش و یا کاهش کراتینین و اوره می­شوند [37]. در این مطالعه برای اولین بار ضایعات هیستوپاتولوژیک کبد و کلیه به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعه بافت کبد، ضایعات خفیف تا شدید در تمام گروه­ها مشاهده شد که مواردی مانند دژنراسیون واکوئلی، اتساع و پرخونی سینوزوئیدها، عروق ناحیه پورتال و سیاهرگ‌های مرکزی، تراوش سلول تک هسته­ای در اطراف ناحیه پورتال و نکروز پارانشیم کبد بارز بودند. بین شدت ضایعات و تعداد روزهای تجویز کتامین رابطه­ مستقیم وجود داشت. این یافته‌ها که نشان‌دهنده تخریب خفیف تا متوسط بافت کبد هستند، افزایش آنزیم‌های کبدی سنجش شده در این مطالعه را توجیه می‌کنند. در بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک کلیه متعاقب تجویز کتامین، ضایعات خفیف تا متوسط شامل دژنراسیون سلول اپی­تلیال توبولها، نکروز سلول اپی­تلیال توبولار، آتروفی توبول­ها و گلومرول­ها و پرخونی عروق در بافت بینابینی کلیه بارز بودند. از آن‌جایی­که تعیین مقادیر کراتینین و اوره خون به عنوان شاخص­های عملکرد کلیه به شمار می­روند، وجود ضایعات کلیوی ذکر شده در گروه‌های تجربی متفاوت، افزایش اوره و کراتینین سرم را توجیه می­کند. هر چند تاکنون گزارشاتی مبنی بر درگیری دستگاه ادرای مانند افزایش ضخامت دیواره مثانه، التهاب مثانه اولسراتیو، سوزش ادرار، بی­اختیاری ادرار و هماچوری دردناک در انسان به دنبال مصرف کتامین گزارش شده است [39-37 ،13]، اما در این مطالعه شواهدی مبنی بر آسیب به مثانه وجود نداشت. پایین بودن دوز کتامین یا کوتاه بودن دوره آزمایش در مطالعه حاضر، می­تواند از دلایل این تفاوت باشد. در این مطالعه به دلیل محدودیت‌های موجود، تنها از کتامین با دوز 15 میلی‌گرم/کیلوگرم استفاده شد و نمونه‌برداری در روزهای 20، 40 و 60 انجام شد. لذا پیشنهاد می‌شود در مطالعات آینده دوزهای دیگری نیز مورد آزمایش قرار گیرد و تعداد روزهای مصرف کتامین افزایش یابد. هم‌چنین پیشنهاد می‌گردد که مطالعات آینده بر روی حیواناتی مانند سگ که شباهت فیزیولوژیک بیشتری با انسان دارد، انجام  شود و سیستم اعصاب مرکزی نیز مورد بررسی هیستوپاتولوژیک قرار گیرد.
نتیج[a2] ه‌گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان‌دهنده افزایش آنزیم­های AST، ALT و ALP و نیز افزایش غلظت قند خون، کورتیزول، اوره و کراتینین و کاهش فاکتورهایی مانند غلظت پروتئین تام و گلبولین به دنبال تجویز طولانی مدت کتامین بود. در بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد و کلیه متعاقب تجویز کتامین نیز ضایعات خفیف تا شدید در تمام گروه­ها مشاهده شدند که با تغییرات آنزیمی و بیوشیمیایی ذکر شده هم‌خوانی داشتند. چنین به نظر می‌رسد که عوارض سوء مصرف کتامین به علت ضایعات ایجاد شده در بافت کلیه و کبد توسط این دارو می‌باشد. هرچند به دلیل محدودیت‌های موجود در این مطالعه، جهت پی بردن به مکانیسم عمل کتامین در مصرف طولانی مدت، مطالعات بیشتر و جامع‌تری مورد نیاز است.
 
References
 
 
[1] Jonkman K, Dahan A, van de Donk T,  Aarts L, Niesters M, van Velzen M. Ketamine for pain [version 1; referees: 2 approved]. F1000Research 2017; 6(F1000 Faculty Rev): 1711.
[2] Kurdi MS, Theerth KA, Deva RS. Ketamine: Current applications in anesthesia, pain, and critical care. Anesth Essays Res 2014; 8(3): 283-90.
[3] Morgan CJ, Curran HV. Ketamine use: a review. Addiction 2012; 107 (1): 27-38.
[4] Lynch ME, Clark AJ, Sawynok J, Sullivan MJ. Topical amitriptyline and ketamine in neuropathic pain syndromes: an open-label study. J Pain 2005; 6 (10): 644-49.
[5] Correll GE, Maleki J, Gracely EJ, Muir JJ, Harbut RE. Subanesthetic ketamine infusion therapy: a retrospective analysis of a novel therapeutic approach to complex regional pain syndrome. Pain Med 2004; 5 (3): 263-75.
[6] Fujikawa DG. Neuroprotective effect of ketamine administered after status epilepticus onset. Epilepsia 1995; 36 (2): 186-95.
[7] Larkin GL, Beautrais AL. A preliminary naturalistic study of low-dose ketamine for depression and suicide ideation in the emergency department. Int J Neuropsychopharmacol 2011; 14 (8): 1127-31.
[8] Gao M, Rejaei D, Liu H. Ketamine use in current clinical practice. Acta Pharmacol Sin 2016; 37(7): 865-72.
[9] Song JW, Shim JK, Song Y, Yang SY, Park SJ, Kwak YL. Effect of ketamine as an adjunct to intravenous atientcontrolled analgesia, in patients at high risk of postoperative nausea and vomiting undergoing lumbar spinal surgery. Br J Anaesth 2013; 111(4): 630–35.
[10] Ivani G, Vercellino C, Tonetti F. Ketamine: a new look to an old drug. Min Anestesiol 2003; 69 (5): 468-71.
[11] Stewart CE. Ketamine as a street drug. Emerg Med Serv 2001; 30: 30, 32, 34 passim
[12] United Nations Office on Drug Control (UNODC). World Drug Report 2010. New York: United Nations Publications; 2010. United Nations Publication Sales no. E.10.XI.132010. Available from http://www.unodc.org/unodc/en/data-and-analysis/WDR-2010.html (accessed 19 July 2011; archived by Website at http://www.webcitation.org /60IJkzhGx).
[13] Chu PSK, Ma WK, Wong SCW, Chu RWH, Cheng CH, Wong S, et al. The destruction of the lower urinary tract by ketamine abuse: a new syndrome? BJU Int 2008; 102 (11): 1616-22.
[14] Oxley J. D., Cottrell A. M., Adams S., Gillatt D. Ketamine cystitis as a mimic of carcinoma in situ. Histopathology 2009; 55 (6): 705–8.
[15] Cottrell A., Warren K., Ayres R., Weinstock P., Kumar V., Gillatt D. The destruction of the lower urinary tract by ketamine abuse: a new syndrome? BJU Int 2008; 102 (9): 1178–9.
[16] Suvarna SK, Layton C, Bancroft JD. Theory and practice of histological techniques. Seven Edn. Churchil livingstone, New York, London, San Francisco, Tokyo, 2012; pp: 105-176.
[17] Ozden H, Bildirici K, Ustuner D, Ustuner C, Cengiz BP, Tülay A, et al. Histopathologic examination of rat liver after experimental application of fluoxetine. Turk Journal Ecopathol 2005; 11 (1): 9-15.
[18] Dalgarno PJ, Shewan D. Illicit use of ketamine in Scotland. J Psychoactive Drugs 1996; 28 (2): 191-99.
[19] Naddaf H, Najafzade-Varzi H, Sabiza S, Falah H. Effects of xylazine-ketamine anesthesia on plasma levels of cortisol and vital signs during laparotomy in dogs. Open Vet J 2014; 4(2): 85-9.
[20] Kim CY, Lee HS, Han SC, Heo JD, Kwon MS, Ha CS, et al. Hematological and serum biochemical values in cynomolgus monkeys anesthetized with ketamine hydrochloride. J Med Primatol 2005; 34 (2): 96-100
[21] Bennett JS, Gossett KA, McCarthy MP, Simpson ED. Effects of ketamine hydrochloride on serum biochemical and hematologic variables in rhesus monkeys. Vet Clin Path 1992; 21 (1):15-8.
[22] Yoshida T, Suzuki K, Shimizu T, Cho F, Honjo S. The effects of ketamine anesthesia hematological and serum biochemical values in female cynomolgus monkeys (Macaca fascicularis). Exp Anim 1986; 35 (4): 455-61.
[23] Benschop RJ, Rodriguez-Feuerhahn M, Schedlowski M. Catecholamine-induced leukocytosis: early observations, current research, and future directions. Brain Behav Immun 1996; 10(2): 77-91.
[24] Dimitrov S, Lange T, Born J. Selective mobilization of cytotoxic leukocytes by epinephrine. J Immunol 2010; 184(1): 503-11.
[25] Mion G, Villevieille T. Ketamine Pharmacology: An Update (Pharmacodynamics and Molecular Aspects, Recent Findings). CNS Neurosci Ther 2013; 19 (6): 370-80.
[26] Torino AB, Gilberti Mde F, da Costa E, de Lima GA, Grotto HZ. Evaluation of erythrocyte and reticulocyte parameters as indicative of iron deficiency in patients with anemia of chronic disease. Rev Bras Hematol Hemoter 2015; 37(2): 77-81.
[27] Cheung HM, Chow TCH, Yew DTW. How Ketamine Affects Livers of Pregnant Mice and Developing Mice? Int J Mol Sci 2017; 18(5). pii: E1098.
[28] Kiba T. The role of the autonomic nervous system in liver regeneration and apoptosis: recent developments. Digestion 2002; 66(2): 79-88.
[29] Spinella R, Sawhney R, Jalan R. Albumin in chronic liver disease: structure, functions and therapeutic implications. Hepatol Int 2016; 10(1): 124-32.
[30] Angel I, Langer SZ. Adrenergic induced hyperglycaemia in anaesthetized rats: involvement of peripheral α2-adrenoceptors. Eur J Pharmacol 1988; 154 (2): 191-96.
[31] Hsu WH, Hummel SK. Xylazine induced hyperglycaemia in cattle: a possible involvement of α2-adrenergic receptors regulating insulin release. Endocrinology 1981; 109 (3): 825-29.
[32] Kubota T, Anzawa N, Hirota K, Yoshida H, Kushikata T, Matsuki A. Effects of ketamine and pentobarbital on noradrenaline release from the medial prefrontal cortex in rats. Can J Anaesth 1999; 46 (4): 388-92.
[33] Ko YY, Jeong YH, Lim DY. Influence of Ketamine on Catecholamine Secretion in the Perfused Rat Adrenal Medulla. Korean J Physiol Pharmacol 2008; 12 (3): 101-9.
[34] Kilic N. Cardiopulmonary, biochemical, and haematological changes after detomidine-midazolam-ketamine anaesthesia in calves. Bull Vet Inst Pulawy 2008; 52: 453-56.
[35] Lugo-Roman LA, Rico PJ, Sturdivant R, Burks R, Settle TL. Effects of serial anesthesia using ketamine or ketamine/ medetomidine on hematology and serum biochemistry values in rhesus macaques (Macaca Mulatta). J Med Primatol 2010; 39 (1): 41-9.
[36] Renuga DTS, Gunasekaran S, Wesley HJ, Angelah SJ. Analysis on renal failure patient’s blood samples: Characterization and efficacy study. Indian J Sci Technol 2009; 2 (2): 46-50.
[37] Muetzelfeldt L, Kamboj SK, Rees H, Taylor J, Morgan CJA, Curran HV. Journey through the K-hole: phenomenological aspects of ketamine use. Drug Alcohol Depend 2008; 95 (3): 219-29.
[38] Oxley JD, Cottrell AM, Adams S, Gillatt D. Ketamine cystitis as a mimic of carcinoma in situ. Histopathology 2009; 55 (6): 705-8.
[39] Morgan CJA, Muetzelfeldt L, Curran HV. Consequences of chronic ketamine self-administration upon neurocognitive function and psychological wellbeing: a 1 year longitudinal study. Addiction 2010; 105 (1): 121-33.


Study of Hematological, Biochemical and Histopathological Changes Due to Long-Term Administration of Ketamine in Rat[a3] 
 
 
M. Hashemnia[5], M. Javedani[6], Z. Nikoosafat[7], S. Abdoli Jamoor[8]
 
 
Received: 02/12/2017             Sent for Revision: 05/12/2017              Received Revised Manuscript: 02/07/2018         Accepted: 10/07/2018
 
 
Background and Objectives: Nowadays, the use of ketamine has spread as a recreational drug. Therefore, this study was performed to evaluate the effects of long-term administration of ketamine on some hematological and biochemical parameters and tissue changes in rats.
Material and Methods: in this experimental study, forty male Sprague-Dawley rats were randomly allocated into two control (sham) (n=20) and experimental (n=20) groups. The animals in the sham group received saline solution and the experimental group received ketamine (15 mg/kg) as intraperitoneal injection. At the days of 0, 20, 40, and 60 post injection, five rats from each group were euthanized and anatomized. Some biochemical parameters of the serum were measured and the livers and kidneys tissues underwent microscopic examination. The ANOVA,Tukey post hoc test, and non-parametric Kruskal-Wallis test were used for data analysis.
Results: The results indicated that ketamine caused an increase in the number of White Blood Cells and liver enzymes levels, the creatinine, urea, cortisol, and glucose concentrations and a decrease in the total protein and globulin in serum of ketamine group as compared to the control group. In examining the liver, vacuolar degeneration, congestion and dilation of sinusoids, infiltration of mononuclear cells around the portal area, and parenchymal necrosis were observed, and tubular epithelial cell degeneration and necrosis, tubular and glomerular atrophy, and infiltration of mononuclear cells were observed in the kidney.
Conclusion: The results indicated that ketamine causes kidney and liver tissues damages in rats. However more comprehensive studies are needed to determine the mechanism of ketamine’s action in long-term use.
Key words: Ketamine, Hematological changes, biochemical changes, Histopathology, Rat
 
Funding: There was no fund for this study.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Razi University of Kermanshah approved the study (397-2-02).
 
How to cite this article: Hashemnia M, Javedani M, Nikoosafat Z, Abdoli Jamoor S. Study of Hematological, Biochemical and Histopathological Changes Due to Long-Term Administration of Ketamine in Rat[a4] . [15] J Rafsanjan Univ Med Sci 2018; 17 (7): 639-56. [Farsi]
 
 
[1]- (نویسنده مسئول) استادیار آسیب‌شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه ایران
تلفن: 38322599-083، دورنگار: 38322599-083، پست الکترونیکی:  m.hashemnia@razi.ac.ir
  1. - استادیار جراحی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
  1. - استادیار کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
[4]- دامپزشک عمومی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
 
  1. - Assistant Prof. of Pathology, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0002-2899-4794
(Corresponding Author) Tel: (083) 38322599, Fax: (083) 38322599, Email: m.hashemnia@razi.ac.ir
  1. - Assistant Prof. of Surgery, Veterinary Faculty, Shahrekord University, Shahrekord, Iran, ORCID: 0000-0003-0975-2295
  1. - Assistant Prof. of Clinical Pathology, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0003-1971-3433
  1. - Vet, Veterinary Faculty, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0002-2928-3302

 [a1]نویسنده محترم مسئول مشخص شده، در بخش فارسی و انگلیسی با یکدیگر هم­خوانی ندارند.
 [a2]بعد از نتیجه گیری، ذکر تشکر و قدردانی (با عنوان جداگانه) ضروری است.
 [a3]ذکر وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی ضروری است. هم­چنین در انتهای وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی، ذکر ORCID برای هر نویسنده ضروری است.
 [a4]ذکر وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی ضروری است. هم­چنین در انتهای وابستگی سازمانی هر نویسنده به زبان انگلیسی، ذکر ORCID برای هر نویسنده ضروری است.
 [15]افیلییشن طبق چکیده فارسی ترجمه شد و همانطور که ذکر شده نویسنده محترم مسئول مشخص شده، در بخش فارسی و انگلیسی با یکدیگر هم­خوانی ندارند.
 
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: علوم آزمايشگاهي
دریافت: 1396/9/9 | پذیرش: 1397/4/19 | انتشار: 1397/8/24

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb