جلد 17، شماره 11 - ( 10-1397 )                   جلد 17 شماره 11 صفحات 1002-989 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Taari B, Goodarzi N. The Protective Effect of Curcumin Against Methandienone Induced Hepatotoxicity in Male Mice: An Experimental Study. JRUMS 2019; 17 (11) :989-1002
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-4356-fa.html
طاری بهزاد، گودرزی نادر. اثر حفاظتی کورکومین بر مسمومیت کبدی القاء شده با متاندینون در موش سوری نر: یک مطالعه تجربی . مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1397; 17 (11) :989-1002

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-4356-fa.html


دانشگاه رازی
متن کامل [PDF 867 kb]   (1308 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3487 مشاهده)
متن کامل:   (2922 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 17، بهمن 1397، 1002-989
 
 
اثر حفاظتی کورکومین بر مسمومیت کبدی القاء شده با متاندینون در موش سوری نر: یک مطالعه تجربی
 
 
بهزاد طاری[1]، نادرگودرزی[2]
 
 
دریافت مقاله: 19/4/97   ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 9/7/97      دریافت اصلاحیه از نویسنده: 14/8/97         پذیرش مقاله: 21/9/97
 
 

چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اثرات آنتی‌اکسیدانی کورکومین، مطالعه حاضر به منظور تعیین اثرات حفاظتی­کورکومین بر مسمومیت کبدی القاء شده متاندینون (دیانابول) در موش سوری نر انجام شد.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی 35 سر موش سوری نر بالغ با وزن 2±35 گرم به صورت تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند. گروه اول 2/0 میلی­لیتر نرمال سالین و گروه دوم 20 میلی­گرم/کیلوگرم دیانابول خوراکی دریافت نمود. گروه­های تیمار علاوه بر دریافت 20 میلی­گرم/کیلوگرم دیانابول، کورکومین را با دوزهای 50، 100 و 200 میلی­گرم/کیلوگرم به مدت 8 هفته  به­صورت گاواژ دریافت کردند. در پایان، آنزیم­های آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز اندازه‌گیری شدند و تغییرات کمی بافت کبد با استفاده از روش­های استریولوژی مورد بررسی قرار گرفت. داده­ها با استفاده از آنالیز واریانس یک­‌طرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
یافته­ها: حجم کبد، هپاتوسیت­ها، سینوزوئیدها و هم­چنین سطح آنزیم­های آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز در گروه دریافت کننده دیانابول نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌دار یافته بود (05/0>p). کورکومین با دوز 100 و 200 میلی‌گرم/کیلوگرم به­طور معنی­داری (05/0>p) حجم کبد، هپاتوسیت­ها و سینوزوئیدها و هم­چنین سطوح آنزیم­های آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز را نسبت به گروه تیمار شده با دیانابول کاهش داد (05/0>p). 
نتیجه‌گیری: به­نظر می­رسد که کورکومین به علت خواص آنتی‌اکسیدانی و ضد التهابی خود می­تواند از تغییرات ساختاری و عملکرد کبدی به دنبال تجویز دیانابول جلوگیری کند.
واژه­های کلیدی: متاندینون، مسمومیت کبدی، کورکومین، موش سوری، اثر حفاظتی
 
مقدمه
استروئیدهای آنابولیک آندروژنیک (Anabolic Androgenic Steroid; AAS)، مشتقات مصنوعی تستوسترون هستند که معمولاً برای تقویت عملکرد فیزیکی و افزایش توده عضلانی توسط ورزش­کاران استفاده می­شوند ]1[. استروئیدهای­ آنابولیک آندروژنیک برای درمان بیماری‌های مختلف از جمله کم خونی، اختلالات عملکردی گناد مردانه، آنژیوادم ارثی و پوکی استخوان ]3-2[ مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، بزرگ شدن سینه­ها، هیپوگونادیسم، اختلالات پوستی وکاردیومیوپاتی از عوارض جانبی هستند که پس از سوء مصرف کوتاه‌مدت و طولانی مدت این دسته از داروها رخ می­دهند ]7-4 .[از آنجایی­که استروئیدهای آنابولیک آندروژنیک توسط کبد متابولیزه می‌شوند، طیف گسترده­ای از اختلالات کبدی مانند افزایش سطح آنزیم­های کبدی، کلسترول و تری­گلیسیرید ]8[، سرطان کبدی ]9[ را به دنبال تجویز آنها می­توان انتظار داشت. با توجه به مطالعات به نظر می­رسد استرس اکسیداتیو و گونه­های فعال اکسیژن (Reactive Oxygen Species; ROS) در هپاتوسیت­ها مکانیسم اصلی آسیب‌زایی در سمیت کبدی ایجاد شده توسط AAS است. از طرف دیگر ساختار شیمیایی این داروها از جمله داشتن گروه آلکیل بر روی کربن شماره 17 می­تواند میزان سمیت کبدی آنها را افزایش دهد. متاندینون با نام تجاری دیانابول (Dianabol) یکی از استروئید­های آنابولیک آندروژنیکی است که امروزه به­­طور گسترده استفاده می­شود. این دارو نیز از دسته استروئیدهای 17-آلفا آلکیله بوده و می­تواند سمیت کبدی قابل توجه­ای داشته باشد ]10[. در این رابطه مشخص شده است که، برخی از آنتی­اکسیدان­ها دارای اثر محافظتی بر مسمومیت کبدی القاء شده توسطAAS  می‌باشند ]12-11[.
یکی از ترکیبات گیاهان با خواص آنتی‌اکسیدانی زردپوبه می‌باشد. زردچوبه پودر ریزوم خشک شده گیاه Curcuma longa  است که به­طور گسترده در کشورهای آسیایی مانند هند، چین و دیگر کشورها کشت میشود. مهم­ترین مواد تشکیل دهنده زردچوبه، کورکومینوئیدها هستند که حدود 3 تا 5 درصد ترکیب زردچوبه را تشکیل می‌دهند و رنگ زرد زردچوبه را نیز ایجاد می کنند.
مهم­ترین کورکومینوئیدی که بیش­ترین خواص درمانی زردچوبه را به آن نسبت می‌دهند، کورکومین است که اولین بار در سال 1815از زردچوبه استخراج و در سال 1910 فرمول مولکولی آن کشف شد ]13[.
مطالعاتی که در سطح برون تنی (in-vitro) و درون‌تنی (in-vivo) صورت گرفته است، خواص آنتی‌اکسیدانی، ضدسرطانی، ضد ویروسی، ضد روماتیسمی و ضد التهابی کورکومین را اثبات نمودهاند ]14[. گروه‌های فنولی موجود در ساختارکورکومین توانایی آن در از بین بردنROS  ها و رادیکال‌های سوپراکسید را افزایش می­دهند] 16-15[.  
از آنجایی­که، تغییرات کمی ساختار کبد پس از تجویز دیانابول، هم­چنین اثر حفاظتی کورکومین بر روی تغییرات بافتی و آنزیمی کبد مورد مطالعه قرار نگرفته است، بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات حافظتی کورکومین به عنوان یک آنتی­اکسیدان و ضد التهاب بر روی تغییرات کبدی ناشی از مصرف متاندینون در موش سوری نر انجام شد.
مواد و روش‌ها
این تحقیق تجربی در گروه علوم پایه و پاتوبیولوژی دانشکده دام‌پزشکی دانشگاه رازی کرمانشاه در تابستان سال 1397 انجام شد. در این مطالعه 35 سر موش سوری نر بالغ و سالم از نژاد Balb/c با میانگین وزنی 2±35 گرم از مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی دانشکده دام‌پزشکی دانشگاه رازی تهیه و در محدوده دمایی 2±22 سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5±55 درصد و 12 ساعت روشنایی و 12ساعت تاریکی نگهداری شدند. حیوانات به صورت نامحدود به آب و غذا دسترسی داشتند. روش­های مورد استفاده در این مطالعه، تحت نظر کمیته اخلاق کار با حیوانات دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. هم­چنین این مطالعه دارای کد اخلاق به شماره 014-2-396 از کمیته اخلاق کار با حیوانات آزمایشگاهی دانشگاه رازی کرمانشاه می­باشد. یک هفته پس از سازگاری با محیط، حیوانات به­طور تصادفی به پنج گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان کنترل 2/0 میلی‌لیتر سالین نرمال دریافت کرد، گروه دوم 20 میلی­گرم بر کیلوگرم دیانابول (قرص 10 میلی‌گرمی، March pharmaceutical Co., Ltd) را که در نرمال سالین حل شده بود، دریافت کردند. گروه‌های سوم، چهارم و پنجم با دیانابول علاوه بر دریافت دیانابول (20 میلی­گرم بر کیلوگرم) کورکومین را با دوزهای 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم به مدت 56 روز (8 هفته) از طریق گاواژ دریافت کردند. در آخرین روز تیمار، حیوانات با پنبه آغشته به کلروفرم بیهوش شدند و نمونه خون به طور مستقیم از قلب اخذ و سرم آنها با دستگاه سانتریفیوژ (EBA 20, Hettich, USA) با سرعت 10000 دور در دقیقه جدا شد و آنزیم­های کبدی آلکالین فسفاتاز (Alkaline phosphatase; ALP)، آسپارتات آمینوترانسفراز (Aspartate aminotransferase; AST) و آلانین آمینوترانسفراز (Alanine aminotransferase; ALT) با کیت­های شرکت پارس آزمون (Pars Azmoon Co. Iran) اندازه‌گیری شدند.
علاوه بر این، پس از تشریح حیوانات، کبد آنها برداشته شد و حجم کل آن بر اساس اصل ارشمیدوس اندازه‌گیری شد ]17[. سپس نمونه­های کبدی به مدت یک هفته در فرمالین بافر10 درصد قرار گرفتند. پس از تثبیت، به منظور تهیه مقاطع تصادفی یکنواخت ایزوتروپیک (Isotropic Uniform Random, IUR) طول عروق و مجاری، نمونه­ها از طریق روش orientator برش داده شدند ]14[. کلیه برش‌های بافتی به دست آمده از هر کبد به صورت معمول تحت پردازش بافتی قرار گرفتند. مقاطع بافتی با ضخامت 5 میکرومتر با روش هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) رنگ‌آمیزی شده و تصاویر بافتی با استفاده از میکروسکوپ نوری (CX2; Olympus, Japan) مورد مطالعه استریولوژیک قرار گرفتند.
برای تخمین دانسیته حجمی ساختارهای مورد نظر، از یک پروب نقطه­ای حاوی 25 نقطه (+) با  فواصل عمودی و افقی مساوی در بزرگ­نمایی نهایی × 400 استفاده شد (شکل 1). پروب تهیه شده بر روی مانیتور نصب گردید و با انطباق تصادفی آن بر روی تصویر مقاطع بافتی، بین 10 تا 14 میدان دید بررسی و دانسیته حجمی هپاتوسیت­ها، سینوزوئیدها، ورید مرکزی، انشعابات ورید باب، شریان کبدی و مجاری صفراوی در هر کبد با استفاده از روش شمارش نقطه و فرمول زیر محاسبه شد  ]18[:

که در آن و به ترتیب مجموع نقاط برخوردکرده با ساختار مورد نظر و مجموع نقاط پروب در n میدان دید است.
 

شکل 1- پروب نقطه جهت محاسبه حجم نسبی (دانسیته حجمی) ساختارهای کبدی، با تقسیم مجموع تعداد نقاط برخورد کرده با ساختار مورد نظر بر مجموع نقاط برخورد کرده با بافت در n میدان دید به دست آمده است (نوار مقیاس = 15 میکرومتر، بزرگ­نمایی 1000×، H&E).
برای تعیین حجم تام ساختارهای مورد نظر، حجم نسبی آنها در حجم مرجع (حجم کبد) ضرب شد  ]18[. دانسیته طول ورید مرکزی، ورید باب، شاخه­های شریان کبدی و مجرای صفراوی با استفاده از پروب شمارش (μm 740 × 740) و فرمول زیر (شکل 2) تخمین زده شد:

که در آن  ΣQمجموع ساختار شمارش شده، Σframe تعداد کل چهارچوب شمارش شده و α(frame) مساحت پروب 547600 میکرومتر مربع است  ]18[.
 
شکل 2- پروب چهارچوب شمارش جهت تخمین طول عروق و مجاری صفراوی. با قرار دادن یک چهارچوب شمارش با اضلاع گسسته (خطوط شمارشی) و اضلاع ممتد (خطوط ممنوعه) بر روی تصاویر مقاطع بافتی تخمین زده می شود. ساختاری که تمام آنها یا بخشی از آن در داخل چارچوب شمارش قرار داشته باشد و با خطوط ممنوعه برخورد نکرده باشد، مورد شمارش قرار می‌گرفتند (نوار مقیاس = 50 میکرومتر، بزرگ­نمایی 400×، H&E).
برای تجریه و تحلیل داده‌های حاصل از این تحقیق از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. با توجه به کمی بودن داده‌ها، ابتدا نرمال بودن توزیع فراوانی آنها توسط آزمونSmirnov  Kolmogorov- تعیین شد (05/0<p). سپس میانگین پارامترها توسط آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون تعقیبی Tukey مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل به صورت انحراف معیار±میانگین گزارش شدند و سطح معنی­داری در آزمون­ها 05/0 در نظرگرفته شد.
نتایج
با توجه به نتایج، وزن و حجم کبد و هم­چنین حجم کل هپاتوسیت‌ها و سینوزوئیدها در حیوانات تیمار شده با دیانابول به­طور معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (جدول 1). حجم کل ورید مرکزی و ورید باب در گروه تیمارشده با دیانابول به­طور معنی­داری در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0p<)، در حالی­که حجم کل مجاری صفراوی و شاخه­های شریان کبدی تفاوت معنی‌داری نداشت (05/0p>) (جدول 1). حجم کل کبد، هپاتوسیت­ها و سینوزوئیدها به طور معنی‌داری با دوزهای 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم کورکومین در مقایسه با گروه تیمارشده با دیانابول کاهش چشم‌گیری داشت (05/0p<). حجم ورید مرکزی، ورید باب و مجاری صفرا نیز با هر سه دوز کورکومین بهبود یافته بود (جدول 1).
 
 
جدول 1- وزن (میلی‌گرم) و حجم تام (میلی‌متر مکعب) کبد و ساختارهای کبدی در گروه‌های تیمار شده با دیانابول و دوزهای مختلف کورکومین (7n=)
  حجم (انحراف معیار±میانگین)
گروه ها                  وزن کبد       کبد      هپاتوسیت‌ها        سینوزوئیدها سیاهرگ مرکزی    سیاهرگ باب        سرخرگ کبدی      مجاری صفراوی  
نرمال سالین a220 ±1740 a210 ±1580 a118 ±1248 a9 ±68 a15 ±144 b14±51 a91/0±1/4 a4 ±15  
دیانابول c176 ±2086 c250±1934 c 204±1609 c12±121 b15 ±107 c9 ±31 a76/0±2/4 a5 ±26  
دیانابول+کورکومین 50 b499±1878 b489 ±1724 b85 ±1408 b9±88 a49 ±141 b6 ±44 a55/0±07/4 a 5 ±14  
دیانابول+کورکومین100  a387 ±1770 a459 ±1649 ab65 ±1320 b9±88 a21 ±131 b9 ±45 a26/0 ±41/4 a7 ±17  
دیانابول+کورکومین 200    a479 ±1696 a350 ±1601 a50 ±1275 a7 ±74 a52 ±148 b6 ±55 a33/1 ±16/4 a4 ±15  
 
آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون تعقیبی Tukey، حروف غیر یک‌سان در هر ستون بیان­گر وجود اختلاف معنی­دار است. سطح معنی­داری 05/0>p.
 
 
 
 
طول کل ورید مرکزی، ورید باب، مجاری صفراوی و شاخه‌های شریان کبدی، تغییرات معنی‌داری را در حیوانات تحت درمان با دیانابول و هم‌چنین در گروه های تحت درمان با کورکومین نسبت به گروه کنترل نشان نداد (05/0<p) (جدول 2).
 
جدول 2- طول (متر) عروق و مجاری صفراوی کبد در گروه های تیمار شده با دیانابول و دوزهای مختلف کورکومین (7n=)
طول (متر)
گروه‌ها سیاهرگ مرکزی سیاهرگ باب سرخرگ کبدی مجاری صفراوی
نرمال سالین a 11/ 0± 21/1 a77/0 ± 75/1 c       18/0 ± 68/0 a29/0 ± 81/0
دیانابول a35/ 0± 08/1 a42/0 ± 55/1 a    12/0 ± 59/0 a21/0 ± 77/0
دیانابول+کورکومین 50 a25/0 ± 11/1 a23/0 ± 12/1 a05/0 ± 65/0 a19/0 ± 84/0
دیانابول+کورکومین100  a25/0 ± 01/1 a15/0 ± 61/1 a 15/ 0± 62/0 a14/0 ± 85/0
دیانابول+کورکومین 200     a04/0 ± 19/1 a37/0 ± 51/1 a 07/0 ± 58/0 a09/0 ± 76/0
 
آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون تعقیبی Tukey، حروف غیر یک‌سان در هر ستون بیان­گر وجود اختلاف معنی­دار است. سطح معنی­داری  05/0>p.
 
 
در بررسی ماکروسکوپی کبد، کیست‌های کبدی در سه مورد از حیوانات تحت درمان با دیانابول مشاهده شد (شکل 3). در ارزیابی میکروسکوپیک مقاطع بافتی کبد در گروه کنترل دارای ساختار بافت شناختی طبیعی بود (شکلa 4)، در حالی که در موش‌های تیمارشده با دیانابول افزایش میزان رشته­های کلاژن و تغییرات دژنراتیو در هپاتوسیت­ها مشاهده شد (شکلb4). در گروه‌های تحت درمان با کورکومین این تغییرات بافت شناسی به میزان قابل توجهی بهبود یافته بودند (اشکال 4 ج، 4 د، 4 ه).
سطح سرمی آنزیم‌های کبدی در جدول 3 ارائه داده شده است. سطح آنزیم‌های ALP و ALT در گروه تیمارشده با دیانابول به طور معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0p<)، در حالی­که افزایش سطح آنزیم AST در گروه تیمارشده با دیانابول نسبت به گروه کنترل معنی‌دار نبود (05/0p>) بود. سطح سرمی آنزیم ALT با دوز 200 میلی‌گرم برکیلوگرم کورکومین و سطح آنزیم ALP در همه گروه‌های تحت درمان با دوزهای مختلف کورکومین کاهش
معنی­دار داشت (05/0
p<).

شکل 3- نمای ماکروسکوپیک کبد در موش سوری تیمار شده با دیانابول (20 میلی­گرم/کیلوگرم) به مدت 8 هفته. کیست کبدی در دایره نشان داده شده است (نوار مقیاس= 10 میلی­متر)
 
 
Fig 4.jpg
شکل 4-  مقاطع بافتی کبد در گروه­های کنترل و تیمار شده با دیانابول و کورکومین. الف: گروه کنترل که ساختار کبد کاملا طبیعی مشاهده می شود. ب: گروه دریافت کننده دیانابول، که نکروز  هپاتوسیت­ها، به هم ریختگی نظم صفحات سلولی و افزایش رشته‌های کلاژن مشاهده می‌شود. ج: گروه دریافت کننده 50 میلی‌گرم/کیلوگرم کورکومین. د: گروه دریافت کننده 100 میلی‌گرم/کیلوگرم کورکومین. ه: گروه دریافت کننده 200 میلی‌گرم/کیلوگرم کورکومین که صفحات هپاتوسیت­ها منظم و طبیعی مشاهده می­گردد ( نوار مقیاس = 100 میکرومتر، بزرگ نمایی 100×، H&E).
 

جدول 3- مقادیر آنزیم­های کبدی (میلی­گرم در دسی­لیتر) در گروه­های تیمار شده با دیانابول و دوز­های مختلف کورکومین  (7n=)
آنزیم‌های کبدی (انحراف معیار± میانگین)
گروه ها آلکالین فسفاتاز آسپارتات آمینوترانسفراز آلانین ترانسفراز
نرمال سالین b 293 ± 811 a62/28 ± 198 c23/11 ± 41/37
دیانابول a378 ± 1311 a35 ± 221 b 71/23 ± 66/56
دیانابول+کورکومین 50 b185 ± 860 b 33/27 ± 155 b56/16 ± 33/52
دیانابول+کورکومین100 b253 ± 728 b81/39 ± 159 b 73/21 ± 41/61
دیانابول+کورکومین 200 b242 ± 557 b72/42 ± 154 c65/23 ± 61/47
 
آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون تعقیبی Tukey، حروف غیر یک‌سان در هر ستون بیان­گر وجود اختلاف معنی­دار است. سطح معنی­داری  05/0>p.
 
 
بحث
در این تحقیق، تغییرات ساختاری کبد موش سوری به دنبال تجویز دیانابول و اثر کورکومین در بهبود این تغییرات با استفاده از روش‌های استریولوژی بررسی شد. هم‌چنین عملکرد کبد با اندازه گیری سطح سرمی آنزیم‌های کبدی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج به‌دست آمده نشان داد که وزن و حجم کبد پس از 8 هفته تجویز دیانابول افزایش می­یابد. در این راستا، Karbalay-Doust و ] Noorafshan19[ و Gerez و همکاران ]20[ نتایج مشابهی را پس تجویز ناندرولون دکانوانات به عنوان یک داروی استروئید آنابولیک اندروژنیک گزارش نمودند. Viera و همکاران ]21[ افزایش مقدار فیبر کلاژن کبد پس از 5 هفته تیمار با ناندرولون دکانوانات را مشاهده نمودند که یافته‌های ما با این گزارش مطابق بود. جالب توجه است، برخی مطالعات اولیه نشان داده­اند که استروئیدهای آنابولیک آندروژنیک می­توانند از پیشرفت بیماری­هایی مانند سیروز کبدی، هپاتیت الکلی و هپاتیت حاد ویروسی که در آنها بافت هم‌بندی کبد افزایش می‌یابد، جلوگیری کنند ]22[.
از آنجایی­که هیپرتروفی و هیپرپلازی دو مکانیسمی هستند که می­توانند باعث افزایش حجم کبد شوند. هم‌چنین مشخص شده است که داروهای AAS می­توانند گیرنده­های آندروژن بر روی هپاتوسیت­ها و سایر انواع سلول­ها تنظیم کنند و به این­ ترتیب باعث افزایش سنتز DNA و تقسیم سلولی و ایجاد هیپرپلازی می‌شوند ]24-23[، بنابراین AAS را می­توان به­طور بالقوه به عنوان القاء کننده سرطان­های کبدی در نظر گرفت. علاوه بر این، موارد متعددی از آدنوم و کارسینوم هپاتوسلولار پس از تجویز استروئید­های آنابولیک مختلف گزارش شده است ]26-25[. هم­چنین مطالعات قبلی نشان داده شده است که AAS می‌تواند منجر به تکثیر شبکه اندوپلاسمی در هپاتوسیت­ها شوند ]27[. در واقع، افزایش حجم کبد پس از دریافت استروئیدهای آنابولیک می­تواند به­طور جزئی به افزایش شبکه اندوپلاسمی و پروتئین‌های میکروسکوپی هپاتوسیت­ها منجر شود. در نتیجه، افزایش کل حجم هپاتوسیت­ها و کبد در مطالعه حاضر ممکن است به‌طور عمده ناشی از هیپرپلازی هپاتوسیت­ها و نه هیپرتروفی باشد.
به طور کلی پذیرفته شده است که ارزیابی آنزیم­های کبدی در اختلالات کبدی اهمیت فراوانی دارد ]28[. با این حال، لازم به ذکر است که نه تنها یک آنزیم، بلکه دو یا چند آنزیم کبدی باید برای بررسی عملکرد کبد مورد بررسی قرار گیرد ]31-29[. بر این اساس، نتایج مطالعه ما نشان داد که مصرف دیانابول منجر به افزایش سطح سرمی ترانس آمینازهای کبدی می‌شود. به نظر می­رسد دیانابول باعث تخریب غشای سلول­های کبدی و رهاسازی آنزیم­های سیتوپلاسمی هپاتوسیت­ها و در نهایت باعث افزایش سطح سرمی آنزیم­ها می گردد.
از طرف دیگر مشخص شده است که درجه سمیت کبدی ناشی از ترکیبات AAS به ساختار مولکولی آنها و هم­چنین دوز مورد استفاده بستگی دارد. بهطوری­که آندروژن­های 17α- آلکیله که به صورت خوراکی مصرف می­شوند، میزان متابولیسم پایین و قابلیت زیستی بالاتری دارند و در نتیجه می­توانند عملکرد کبدی را نسبت به AAS های غیر آلکیله بیشتر تحت تأثیر قرار دهند ]10[. در این راستا، Kuipers و همکاران نشان دادند تزریق عضلانی اثرات ناندرولون دکانوات، تستوسترون و استنوزولول به مدت 8 هفته در بدن­سازان تغییری در مقادیر آنزیم­های کبدی در طول مطالعه بهوجود نمی­آورد ]31[. هم­چنین Boada و همکاران ]28[ به طور مشابه­ای هیچ تغییری در سطوح سرمی ترانس آمینازهای کبدی پس از تیمار حاد و مزمن موش­های صحرایی با استنوزولول مشاهده نکردند. علاوه بر این، دیگر محققین نیز تغییری در سطوح سرمی ALT و AST پس از تیمار طولانی مدت دیگر حیوانات آزمایشگاهی با AASهای 17α- آلکیله گزارش نکردند ]32[. بر اساس این نتایج متناقض، به­نظر می‌رسد که شدت آسیب­های کبدی ناشی از AAS می­تواند تا حدی با حساسیت­های فردی نیز تعیین شود ]28[.
مکانیزم دقیق ایجاد مسمومیت کبدی توسط ASS تا به حال به طور کامل شناخته نشده است. به­طور کلی ROS ها عمدتاً به عنوان یک محصول جانبی در فرآیندهای متابولیسم تولید می­شوند. هم‌چنین کبد نقش کلیدی کبد در متابولیسم و پاتوژنز مسمومیت کبدی القاء شده توسط استرس اکسیداتیو دارد ]10[.
مطالعات مختلف نشان داده­اند که مسمومیت کبدی القاء شده توسط AAS های 17α- آلکیله با استرس اکسیداتیو و افزایش ROSها در سلول­های کبدی مرتبط است ]36-33[. هم­چنین این عوامل می­توانند بتا اکسیداسیون اسیدهای چرب را در میتوکندری افزایش دهند. بنابراین باعث افزایش رادیکال‌های آزاد و ایجاد مسمومیت­های کبدی می‌شوند ]37 .[ در این راستا، با توجه به نتایج مطالعه ما، کورکومین در دوزهای بالاتر (100 و 200 میلی­گرم/کیلوگرم) توانست وزن و حجم کبد را به­طور قابل توجهی افزایش دهد. علاوه بر این، میزان آنزیم­های ALP و ALT به میزان قابل توجهی در گروه­های تحت تیمار با کورکومین با دوز بالا (200 میلی­گرم/کیلوگرم) کورکومین کاهش یافت. در این راستا مشخص شده است که گروه­های فنولیک β-دیکتون، و هم‌چنین گروه­های متوکسی در کورکومین، مسئول ویژگی‌های آنتی‌اکسیدانی کورکومین و حذف رادیکال­های آزاد هستند ]38[. هم­چنین هم­سو با مطالعه ما، Salahshoor و همکاران ]39[ نشان دادند که کورکومین می­تواند کاهش وزن کبد و هپاتوسیت­ها و هم­چنین اتساع ورید مرکزی به علت مسمومیت کبدی ناشی از نیکوتین را کاهش دهد. هم­چنین نشان داده شده است که دوزهای 200 و 600 میلی­گرم بر کیلوگرم کورکومین می­تواند با مداخله در بیان پروتئین­های مرتبط به چرخه سلولی از ایجاد هیپرپلازی کبدی و التهاب ناشی از دی اتیل نیتروزآمین جلوگیری نماید ]40[.
نتیجه‌گیری
در نهایت، نتایج این مطالعه نشان می­دهد که دیانابول به عنوان یک استروئید آنابولیک آندروژنیک می‌تواند با تغییر سطح آنزیم­های کبدی و ساختار کبدی در موش سوری اثرات مسمومیت کبدی ایجاد نماید. از سوی دیگر، کورکومین به علت اثرات آنتی‌کسیدانی و ضد التهابی خود در دوزهای بالا می‌تواند از آسیب کبدی جلوگیری نموده و در نتیجه عمل‌کرد کبد را در برابر اثرات نامطلوب دیانابول تقویت نماید. در این مطالعه با توجه به محدودیت­های سخت افزاری و مالی، امکان بررسی تغییرات بافت کبد به کمک میکروسکوپ الکترونی مقدور نبود و هم­چنین اندازه‌گیری آنزیم­های مرتبط با استرس اکسیداتیو انجام نشده است. لذا پیشنهاد می‌گردد که در مطالعات آینده تغییرات فراساختاری هپاتوسیت­ها، سینوزوئید‌های کبدی و سطوح آنزیم­های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و مالون دی آلدئید در این مدل مورد بررسی قرارگیرد.
تشکر و قدردانی
این مطالعه از پایان نامه آقای بهزاد طاری به منظور دریافت درجه دکترای عمومی دامپزشکی استخراج شده است. بدین وسیله از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه رازی  به دلیل حمایت­های مالی تقدیر و تشکر می­گردد. هم­چنین از همکاری­های آقای محمد مهدی زنگنه در انجام مراحل مختلف این تحقیق تقدیر می­گردد.
 
 
 
 
 
References
 
 
[1] Shahidi NT. A review of the chemistry, biological action, and clinical applications of anabolic-androgenic steroids. Clin Ther 2001; 23(9): 1355–90.
[2] Shahidi NT, Diamond LK. Testosterone-induced remission in aplastic anemia of both acquired  and congenital types. Further observations in 24 cases. N Engl J Med 1961; 264(19): 953–67.
[3] Moss JL, Crosnoe LE, Kim ED. Effect of rejuvenation hormones on spermatogenesis. Fertil Steril 2013; 99(7):1814–20.
[4] Babigian A, Silverman RT. Management of gynecomastia due to use of anabolic steroids in bodybuilders. Plast Reconstr Surg 2001; 107(1): 240–2.
[5] Rahnema CD, Lipshultz LI, Crosnoe LE, Kovac JR, Kim ED. Anabolic steroid induced hypogonadism: diagnosis and treatment. Fertil Steril 2014; 101(5): 1271–9.
[6] Scott 3rd M, Scott A. Effects of anabolic-androgenic steroids on the pilosebaceous unit. Med Pract 1992; 50(2): 113–6.
[7] Sullivan ML, Martinez CM, Gennis P, Gallagher EJ. The cardiac toxicity of anabolic steroids. Prog Cardiovasc Dis 1988; 41(1): 1–15.
[8] Kafrouni MI, Anders RA, Verma S. Hepatotoxicity associated with dietary supplements containing anabolic steroids. Clin. Gastroenterol Hepatol 2007; 5(7): 809–12.
[9] Maravelias C, Dona  A, Stefanidou M, Spiliopoulou  C.  Adverse effects of anabolic steroids in athletes. A constant threat. Toxicol  Lett 2005; 158(3): 67.
[10] Bond P, Llewellyn W, Van Mol P. Anabolic androgenic steroid-induced hepatotoxicity. Med Hypotheses 2016; 93: 150-3.
[11] Pagonis TA, Koukoulis GN, Hadjichristodoulou CS, Toli PN, Angelopoulos NV. Multivitamins and phospholipids complex protects the hepatic cells from androgenic-anabolic-steroids-induced toxicity. Clin Toxicol  2008; 46(1): 57–66.
[12] Radovanovic´ D , Jovanovic´ D, Mihailovic´ D, Rankovi´c G, Stojiljkovi´c N, Dimitrov V. Hepatoprotective effects of silymarin in androgenic-anabolic steroid-induced liver damage. Med Pregl 2003; 56(1): 79–83.
[13] Aggarwal BB, Sundaram C, Malani N, Ichikawa H. Curcumin: the Indian solid gold. Adv Exp Med Biol 2007; 595:1-75.
[14] Gescher A, Pastorino U, Plummer SM, Manson MM. Suppression of tumour development by substances derived from the diet—mechanisms and clinical implications. Br J Clin Pharmacol 1998; 45(1): 1-12.
[15] Pozharitskaya ON, Ivanova SA, Shikov AN, Makarov VG. Separation and free radical‐scavenging activity of major curcuminoids of Curcuma longa using HPTLC‐DPPH method. Phytochem Anal 2008; 19(3): 236-243.
[16] Reddy ACP, Lokesh BR. Effect of dietary turmeric (Curcuma longa) on iron-induced lipid peroxidation in the rat liver. Food Chem Toxicol 1994; 32(3): 279-283.
[17] Scherle W. A simple method for volumetry of organs in quantitative Stereology. Mikroskopie 1970;26(1): 57–60.
[18] Nyengaard JR. Stereologic methods and, their application in kidney research. J Am Soc Nephrol 1999; 10(5): 1100–23.
[19] Karbalay-Doust  S, Noorafshan  A. Stereological study of the effects of nandrolone decanoate on the mouse liver. Micron 2009; 40(4): 471-5.
[20] Gerez JR, Frei F, Camargo IC. Histological assessment of ovaries and uterus of rats subjected to nandrolone decanoate treatment. Contraception 2005; 72(1): 77–80.
[21]  Vieira RP, Franca RF, Damaceno-Rodrigues NR, Dolhnikoff M, Caldini EG,Carvalho CR, Ribeiro W, et al. Androlone decanoate. Med Sci Sports Exerc 2008; 40(5): 842-7.
[22] Gloud C. Anabolic-androgenic steroid treatment of liver diseases. Liver 1984; 4(3): 159-69.
[23] Yager JD, Zurlo J, Sewall C, Lucier G, Hongchin H.  Growth stimulation followed by growth inhibition in livers of female rats treated with ethinylestradiol. Carcinogenesis 1994; 15(10): 2117-23.
[24] Giannitrapani L, Soresi M, La Spada E, Cervello M, D’Alessandro N,Montalto G. Sex hormones and risk of liver tumor. Ann NY Acad Sci 2006;1089: 228–36.
[25] Carrasco D, Prieto M, Pallardo L, et al.  Multiple hepatic adenomas after long-term therapy with testosterone enanthate. J Hepatol 1985; 1(6): 1573-8.
[26] Serke S, Dienemann D, Speck B, et al. Hepatocellular carcinoma and focal nodular hyperplasia associated with norethandrolonetherapy: A case report Blut 1986; 52(2): 111-6.
[27] Saborida A, Fulgencio M, Megias A. Effects of training and anabolic-androgenic steroids on drug metabolism in rat liver. Med Sci Sports Exerc 1993; 25(7): 815-22.
[28] Boada LD, Zumbado M, Torres S, et al. Evaluation of acute and chronic hepatotoxic effects exerted by anabolic-androgenic steroid stanozolol in adult male rats. Arch Toxicol 1999; 73(8-9): 465–72.
[29] Berrahall A, Hajjaji N. Antioxidant enzymes activities and bilirubin level in a adult rats treated with load. C R Biol 2007; 330(8): 581-8.
[30] Nunez M. Hepatotoxicity of antiretrovirals: incidence, mechanisms and management. J Hepatol 2006; 44(1): 132–9.
[31] Kuipers H, Wijnen JA, Hartgens F, Willems SM. Influence of anabolic steroids on body composition, blood pressure, lipid profile and liver functions in body builders. Int J sports Med 1991; 12(4): 413–8.
[32] Saborido A, Vila J, Odriozola JM, MegõÂas A. Effects of anabolizing androgens on hepatic monooxygenase activities. In: Shipe JR, Savory J (eds) Drugs in competitive athletics, Blackwell Scienti®c Publications, Oxford, 1991; pp: 121-55.
[33] Welder AA, Robertson JW, Melchert RB. Toxic effects of anabolic-androgenic steroids in primary rat hepatic cell cultures. J Pharmacol Toxicol Methods 1995; 33(4): 187–95.
[34] Pey, Saborido A, Bl´azquez I, Delgado J, Megı’aas A. Effects of prolonged stanozolol treatment on antioxidant enzyme activities, oxidative stress markers, and heat shock protein hsp72 levels in rat liver. J Steroid Biochem Mol Biol 2003; 87(4): 269–77.
[35] El-Moghazy M, Tousson E, Sakeran MI. Changes in the hepatic and renal structure and function after a growth promoter boldenone injection in rabbits. Anim Biol-Leiden 2010; 62(2): 171.
[36] Frankenfeld SP, Oliveira LP, Ortenzi VH, Rego-Monteiro IC, Chaves EA, Ferreira AC, et al. The anabolic androgenic steroid nandrolone decanoate disrupts redox homeostasis in liver, heart and kidney of male wistar rats. PLoS one 2014; 9: 1-8.
[37] Lin H, Lu J-P, Laflamme P, Qiao S, Shayegan B, Bryskin I et al. Inter-related in vitro effects of androgens, fatty acids and oxidative stress in prostate cancer: a mechanistic model supporting prevention strategies. Int J Oncol 2010; 37(4):761.
[38] Garcia nino WR, Pedraza Chaverri J. Protective effect of curcumin against heavy metals- induced liver damage. Food Chem Toxicol 2014; 69: 182- 201.
[39] Salahshoor M, Mohamadian S, Kakabaraei S, Roshankhah S, Jalili. Curcumin improves liver damage in male mice exposed to nicotine. J Tradit Complement Med 2016; 6(2): 176-83
[40] Chaung S, Cheng AL, Lin JK, Kuo ML. Inhibition by curcumin of diethylnitrosamine-induced hepatic hyperplasia, inflammation, cellular gene products and cell-cycle-related proteins in rats. Food Chem Toxicol 2000; 38(11): 991-5.
 
 
 

The Protective Effect of Curcumin Against Methandienone Induced Hepatotoxicity in Male Mice: An Experimental Study
 
B. Taari[3], N. Goodarzi[4]
 
Received: 10/07/2018  Sent for Revision: 01/10/2018    Received Revised Manuscript: 05/11/2018              Accepted: 12/12/2018
 
Background and Objectives: Due to the approved antioxidant effects of curcumin, this study was conducted to investigate the hepatoprotective effects of curcumin against methandienone (dianabol)  induced hepatotoxicity in male mice.
Materials and Methods: In this descriptive study, 35 adult male mice (weight=35±2 g) were randomly assigned into five groups. The first group received 0.2 ml of normal saline and second group received dianabol at 20 mg/kg/day orally. The treatment groups treated with 20 mg/kg/day of dianabol plus 50, 100 and 200 mg/kg/day of curcumin, during 8 weeks by gavage. At the end of the experiment,  the level of alkaline phosphatase, alanine aminotransferase and aspartate amiotrasferase enzymes were measured and the quantitative changes of  liver tissue were examined using stereological procedures. The data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey’s post-hoc test.
Results: The volume of the liver, hepatocytes, sinusoids as well as alanine aminotrasferase and alkaline phosphatase levels increased significantly in dianabol treated group as compared with the control group (p<0.05).  Curcumin at 100 and 200 mg/kg doses significantly decreased the volume of the liver, hepatocytes, and  sinusoides as well as the alanine aminotrasferase and alkaline phosphatase levels when compared to the dianabol treated group (p<0.05).
Conclusion: It seems that curcumin due to its anti-oxidant and anti-inflammatory properties can inhibit hepatic structural and functional alterations following dianabol administration.
Key words: Methandienone, Hepatotoxicity, Curcumin, Mice, Protective effect
 
Funding: This research was funded by Razi University, Kermanshah, Iran
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Razi University approved the study ( Ethic Nubmer: 396-2-014).
 
How to cite this article: Taari B, Goodarzi N. The Protective Effect of Curcumin Against Methandienone Induced Hepatotoxicity in Male Mice: An Experimental Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2019; 17 (11): 989-1002. [Farsi]
 
 
 
[1]- دانش­آموخته دکترای عمومی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی،کرمانشاه، ایران
  1. - (نویسنده مسئول) استادیارگروه آموزشی علوم پایه و پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
تلفن: 38322599-083، دورنگار: 38320041-083، پست الکترونیکی: n.goodarzi@razi.ac.ir
 
 
[3]- D.V.M Graduate, Faculty of Veterinary Medicine, Razi University, Kermanshah, Iran, ORCID: 0000-0003-4742-1067
  1. - Assistant Prof., Dept. of Basic and Pathobiological Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Razi University, Kermanshah, Iran
ORCID: 0000-0003-4704-6076
   (Corresponding Author) Tel: (083) 38322599, Fax: (083) 38320041, E-mail: n.goodarzi@razi.ac.ir
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: فارماكولوژي
دریافت: 1397/4/12 | پذیرش: 1397/9/21 | انتشار: 1397/10/25

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb