Yadegari Dehnavi M, Belali Kharaji M, Zare Mehrjerdi F, Pourentezari Zarch M. The Effects of Caffeine Consumption on Histomorphometric Changes of Seminal Vesicle and Epididymis in Rat Offspring: An Experimental Study. JRUMS 2020; 19 (4) :325-340
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-5043-fa.html
یادگاری دهنوی مریم، بلالی خراجی محبوبه، زارع مهرجردی فاطمه، پورانتظاری زارچ مجید. اثر مصرف کافئین بر ساختار هیستومورفومتریک سمینال وزیکول و اپیدیدیم نوزادان موش صحرایی: یک مطالعه تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1399; 19 (4) :325-340
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-5043-fa.html
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد،
متن کامل [PDF 875 kb]
(1010 دریافت)
|
چکیده (HTML) (2533 مشاهده)
متن کامل: (3477 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 19، تیر 1399، 340-325
اثر مصرف کافئین بر ساختار هیستومورفومتریک سمینال وزیکول و اپیدیدیم نوزادان موش صحرایی: یک مطالعه تجربی
مریم یادگاری دهنوی[1]،[2]، محبوبه بلالی خراجی[3]، فاطمه زارع مهرجردی[4]، مجید پور انتظاری زارچ[5]
دریافت مقاله: 9/9/98 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 27/11/98 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 27/1/99 پذیرش مقاله: 6/2/99
چکیده
زمینه و هدف: از آنجاییکه کافئین میتواند باعث کاهش حجم بیضه شده و تعداد سلولهای زایای بیضه موش صحرایی را کاهش میدهد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر مصرف کافئین در دوره بارداری و شیردهی موش صحرایی بر بافت وزیکول سمینال و اپیدیدیم و همچنین میزان موالید آنها بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی21 موش صحرایی ماده باردار به گروههای کنترل و تجربی (دو گروه) تقسیم شدند. کافئین محلول در آب، طی دوران بارداری و شیردهی به گروههای تجربی 1 و 2 داده شد (به ترتیب 26 و 45 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن روزانه). در روز 120 پس از تولد، پنج سر از موالید نر هر گروه بهصورت تصادفی انتخاب شدند و سمینال وزیکول و اپیدیدیم نوزادان خارج و پس از توزین، تثبیت و آمادهسازی مقاطع بافتی، تغییرات ساختاری بافتی بررسی گردید. برای مقایسه دادههای گروهها با یکدیگر از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی
Tukeyاستفاده شد.
یافتهها: دوز بالای کافئین، میانگین ارتفاع اپیتلیوم سمینال وزیکول را نسبت به گروه کنترل کاهش داد ولی این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود (909/0=P). افزایش ضخامت جدار عضلانی توبولها در گروه کافئین با دوز بالا نسبت به گروه کنترل دیده شد (001/0P<). ارتفاع اپیتلیوم اپیدیدیم در گروه کافئین با دوز بالا در مقایسه با گروه کنترل کاهش نشان داد (047/0P=) و قطرتوبولهای اپیدیدیم در گروه کافئین با دوز بالا در مقایسه با گروه کنترل کاهش نشان داد (001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد کافئین با دوز بالا میتواند موجب تغییرات بافتی در ساختار سمینال وزیکول و اپیدیدیم موش صحرایی شود.
واژههای کلیدی: کافئین، سمینال وزیکول، اپیدیدیم، موش صحرایی
مقدمه
در بررسیهای انجام شده در هر جامعه 10 تا 15 درصد افراد نابارور هستند که در این میان 30 درصد موارد را مردان و 20 درصد موارد را هم زن و هم مرد به خود اختصاص دادند [1]. علت ناباروری مردان در 90 درصد موارد تعداد کم اسپرم است که ناشی از کاهش تولید آن میباشد [2]. با توجه به ارتباط سبک زندگی و تغذیه در سلامت تولید مثلی انسانها مشخص شده است که تماس طولانی مدت با مواد شیمیایی توان باروری افراد نر را کاهش میدهد [3]. این مواد با تأثیر بر تنظیمات هورمونی، اسپرماتوژنز، اسپرمیوژنز و تحرک اسپرم، غدد ضمیمه تناسلی، باروری افراد نر را تحت تأثیر قرار میدهند. کیسه منی و غده پروستات در عملکرد طبیعی باروری مؤثر هستند، زیرا در پارامترهای تحرک، پایداری اسپرم و حفاظت ایمنی سلولهای جنسی نقش زیادی دارند. غده پروستات بزرگترین غده جنسی ضمیمه دستگاه تولید مثل پستانداران بوده و نقش مهمی در قدرت باروری اسپرم دارد [4-3]. کافئین الکالوئیدی بلورین وسفید رنگ با فرمول C8H10N402 از دسته متیل گزانتینها میباشد و در چای، قهوه، شکلات، کولا و برخی دیگر از مواد غذایی وجود دارد [6-5]. امروزه در سراسر جهان قهوه و چای به عنوان نوشیدنی اصلی مردم جایگاه خود را دارا است. مصرف یک فنجان قهوه 100 تا 150 میلیگرم کافئین و یک فنجان چای حدود 30 تا 50 میلی گرم کافئین دارد [8-7]. در انسان 75 درصد کافئین پلاسما وارد شیر میشود [5، 7، 10-9]. در موش، 2 درصد کافئین مصرفی توسط مادر از طریق شیر به نوزادان میرسد به طوری که بسته به میزان مصرف، در هر میلیلیتر از شیر موش 7/0 تا 7 میکرولیتر کافئین یافت میشود [10].
نوشیدن قهوه بیش از ۲ فنجان (بیش از 200 میلیگرم کافئین) در روز اثرات نامطلوبی برای بارداری دارد. مکانیسمهای فیزیولوژیکی وجود دارد که از طریق آنها کافئین موجود در قهوه ممکن است به جنین آسیب برساند. مطالعات نشان دادند زنان بارداری که روزانه دو فنجان قهوه مینوشند احتمال این که نوزاد زیر وزن طبیعی به دنیا بیاورند بیشتر است. آزمایشات نشان میدهد که کافئین همراه با ریزمغذیها و اکسیژن، آزادانه از جفت عبور کرده و به جنین در حال رشد میرسد اما جنین فاقد آنزیمهای مورد نیاز برای غیرفعال سازی اثرات کافئین است [14-11]. اثرات کافئین بر کاهش وزن جنین و برخی دیگر از ناهنجاریهای ظاهری در جنین در مطالعات مختلف نشان داده شده است [19-15].
تغییرات هیستوپاتولوژیک در پی مصرف کافئین در برخی از اعضاء بدن از جمله مغز، قلب، کبد، کلیه، دستگاه گوارش و بیضه مورد مطالعه قرار گرفته است [23-20]، اما اثرات احتمالی توکسیک کافئین بر بافت سمینال وزیکول و اپیدیدیم کمتر مورد تحقیق واقع شده است. همچنین مطالعات نشان دادند که عوارض جانبی کافئین به فاکتورهای زیادی از جمله دوز مصرف بستگی دارد. به علاوه در مطالعات مشابه انجام شده، طولانیتر نمودن طول دوره مطالعه نیز پیشنهاد گردیده است که با طولانی نمودن دوره میتوان هم اثرات کافئین و هم برگشت احتمالی تغییرات را پس از قطع مصرف بررسی نمود.
از جمله مطالعه Belali و همکاران و Dorostghoal و همکاران بر روند تغییرات اندازه بیضه نشان میدهد که با وجود پایان دوره قرارگیری در معرض کافئین، اثرات آن همچنان بر بافت بیضه ادامه دارد [25-24]. این بدان معنی است که قرارگیری در معرض کافئین طی دوره شیرخوارگی میتواند موجب بروز تغییرات برگشت ناپذیر بر روی کارآیی اسپرماتوژنز شود، به طوری که در هنگام بلوغ این اثرات همچنان ادامه دارد. البته با طولانیتر نمودن طول دوره مطالعه، دقیقتر میتوان برگشت پذیر بودن اثرات کافئین را بهتر مورد مطالعه قرار داد [25-24، 19].
لذا مطالعه حاضر اثرات کافئین بر بافت سمینال وزیکول و اپیدیدیم را در روز 120 پس از تولد بررسی نموده است خواهد کرد. مطالعات اندکی از اثرات کافئین در دوزهای مختلف بر بافت غدد ضمیمه تناسلی وجود دارد [20-19]. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر مصرف کافئین در دوره بارداری و شیردهی موش صحرایی بر بافت وزیکول سمینال و اپیدیدیم و همچنین میزان موالید آنها بود.
مواد و روشها
پژوهش حاضر از نوع تجربی بود که بر روی نوزادان نر موشهای صحرایی ماده انجام شد. این پژوهش در سال 1397 در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شد. در این مطالعه از 21 سر موش صحرایی ماده بالغ، در محدوده وزنی 240 تا 270 گرم استفاده شد. حیوانات در دمای کنترل شده اطاق (٢±٢٢ درجه سانتیگراد)، ١٢ ساعت روشنایی و ١٢ ساعت تاریکی، و رطوبت 22 تا 24 درصد با غذا و آب کافی نگهداری شدند. پس از یک هفته سازگاری با شرایط محیط به منظور جفتگیری، موشهای نر و ماده در یک قفس قرار داده شدند. موشهای صحرایی ماده با حیوان نر به نسبت دو به یک در یک قفس قرار داده شدند و صبح روز بعد با گرفتن اسمیر واژینال موشهای صحرایی ماده از بارداری آنها موشهای صحرایی مطمئن شده و به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد. موشهای ماده باردار به سه گروه شامل گروه کنترل و دو گروه تجربی تقسیم شدند. در هر گروه 7 موشهای صحرایی ماده قرار گرفت. گروه کنترل فقط آب معمولی دریافت کردند و گروههای تجربی یک و دو به ترتیب دوزهای 26 و 45 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه کافئین (C0750 سیگما) محلول در آب آشامیدنی در دوره بارداری و سپس در دوره شیردهی دریافت کردند [26، 24].
در این مطالعه کلیه ملاحظات اخلاقی و پروتکلهای کار بر روی حیوانات آزمایشگاهی مورد تأیید کمیته نظارت بر حقوق حیوانات دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد رعایت شد. پس از اتمام دوره شیردهی در روز 120 پس از تولد در هر گروه 5 سر از موالید نر به صورت تصادفی انتخاب شدند [26، 24]. پس از آسانکشی موشها توسط ایجاد جا به جایی در مهرههای گردن (Cervical Dislocation)، سمینال وزیکول و اپیدیدیم موشها خارج و نمونهگیری بافتی انجام و پس از ثابت سازی در فرمالین بافری 10 درصد و قالبگیری در پارافین از بافت وزیکول سمینال و اپیدیدیم برشهای 5 میکرونی تهیه و مقاطع بافتی با رنگ
آمیزی هماتوکسیلین-آئوزین آماده شدند. از هر موش10 مقطع و از هر مقطع 10 فیلد مورد بررسی قرار گرفت. از میکروسکوپ نوریNIKON مدل E100T ژاپن برای برررسی تغییرات بافتی بهره گرفته شد. از نرمافزار Micrometrics SE Premium نسخه 4 برای اندازهگیری پارامترهای قطر مجاری داخلی اپیدیدیم، ارتفاع سلول مجاری اپیدیدیم، ارتفاع سلول مجاری سمینال وزیکول و ضخامت لایه عضلانی آن استفاده شد [24، 19].
تفاوت قطر مجاری داخلی اپیدیدیم، ارتفاع اپیتلیوم سلول مجاری اپیدیدیم، ارتفاع اپیتلیوم سلول مجاری وزیکول سمینال و ضخامت لایه عضلانی در همه گروهها در این پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد. نتایج به صورت انحراف معیار ± میانگین گزارش شدند. ابتداء نرمال بودن توزیع دادهها بررسی و سپس قطر مجاری داخلی اپیدیدیم، ارتفاع سلول مجاری اپیدیدیم، ارتفاع سلول مجاری وزیکول سمینال و ضخامت لایه عضلانی آن با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه ارزیابی شد. درصورت معنیدار بودن اختلاف از پس آزمون Tukey استفاده شد. 05/0p< به عنوان اختلاف معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج
یافتههای بافتشناختی و مورفومتریک سمینال وزیکول نشان داد در گروه کنترل تغییر هیستوپاتولوژیک واضحی در بافت غده وزیکول سمینال دیده نشد. غده دارای اپیتلیوم استوانهای ساده یا مطبق کاذب با چینهای نازک میباشد و دو لایه عضلانی نازک نیز در اطراف غدد دیده میشود و استرومای بین غدد طبیعی بود. دوز بالای کافئین موجب ایجاد تغییرات واضح هیستوپاتولوژیک در وزیکول سمینال شد و باعث کاهش در میزان ترشحات وزیکول سمینال گردید و مواد درون لومن غدد به شکل مواد غلیظ و دانه دانه تغییر شکل داد. غده دارای اپیتلیوم استوانهای ساده یا مطبق کاذب با چینهای نازک بود ولی ضخامت لایه عضلانی افزایش داشت و استرومای بین غدد طبیعی بود (شکل 1 و 2). همچنین میانگین ارتفاع اپیتلیوم درگروه کافئین با دوز بالا اندکی کاهش یافته ولی این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود (990/0P=) (نمودار 1). پوشش توبولها در بعضی نواحی از بین رفته بود و اپیتلیوم در بعضی قسمتها تغییر یافته بود. افزایش ضخامت جدار عضلانی توبولها در گروه کافئین با دوز بالا نسبت به گروه کنترل دیده شد (001/0P<) (نمودار 2). درگروه کافئین با دوز پایین تغییر هیستوپاتولوژیک واضحی در مقایسه با گروه کنترل دیده نشد و ضخامت جدار عضلانی توبولها نیز با گروه کنترل اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (080/0P=). ولی بین کافئین با دوز پایین و کافئین با دوز بالا اختلاف آماری معنیداری وجود داشت (001/0P<) (نمودار 1و 2).
