مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 20، مهر 1400، 766-747
مدلیابی عود مصرف مواد بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش: با نقش میانجی ولع مصرف: یک مطالعه توصیفی
مینا طاهریفرد[1]، سجاد بشرپور[2]، نادر حاجلو[3]، محمد نریمانی3، جابر علیزاده گورادل[4]
دریافت مقاله: 21/1/00 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 2/3/00 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 22/4/00 پذیرش مقاله: 23/4/00
چکیده
زمینه و هدف: عود مصرف مواد همراه با پیامدهای جسمی و روانی-اجتماعی منفی به یک نگرانی بهداشت عمومی در سراسر جهان تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی عود مصرف مواد بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی ولع مصرف انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، جامعه آماری شامل تمامی مردان وابسته به مواد (مصرف متامفتامین) در حال ترک در سال 1398 بود که به کمپهای ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد 172 نفر از این افراد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای پیشبینی عود، حساسیت به پاداش، مقیاس کوتاه ولع مصرف و آزمون خطرپذیری بادکنکی (Balloon analogue risk task; BART) و آزمونDot-Probe پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد ضرایب مسیر تصمیمگیری پرخطر به ولع مصرف (21/0=β، 002/0=P) و عود (30/0=β، 001/0=P)، ضرایب مسیر سوء گیری توجه به ولع مصرف (29/0=β، 004/0=P)، ضرایب مسیر حساسیت به پاداش به ولع مصرف (15/0=β، 041/0=P) و عود (21/0=β، 006/0=P) در مدل مورد بررسی، معنادار است. اما ضرایب مسیر سوء گیری توجه به عود معنادار نبود (14/0=β، 113/0=P). همچنین ولع مصرف، نقش میانجی برای روابط بین تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش ایفا میکرد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، برای پیشبینی عود مصرف مواد میتوان از متغیرهای تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه، حساسیت به پاداش و نقش میانجی ولع مصرف استفاده نمود. بنابراین پیشنهاد میشود متخصصان حوزه اعتیاد از نتایج پژوهش حاضر در برنامههای درمانی و مشاورهای خود استفاده نمایند.
واژههای کلیدی: عود، تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه، حساسیت به پاداش، ولع مصرف
مقدمه
افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد، عود و رفتارهای مرتبط به جستجوی مواد را حتی بعد از ترک مواد نشان میدهند [1]. میزان عود این افراد بعد از درمان حدود 50 تا 90 درصد است [2]. خطر عود در بین افراد وابسته به متامفتامین (Methamphetamine) با سابقه ترک، بسیار بالاتر است. به طوریکه شیوع استفاده از متامفتامین و بازگشت به مواد یکی از موضوعات مهم در جهان کنونی تبدیل شده است [3]. تصمیمگیری پرخطر ( (Risky decision making در ایجاد و گسترش وابستگی به مواد نقش مهمی دارد [4]. افراد وابسته به مواد رفتارهای تکانشگرانه به ویژه تصمیمگیری پرخطر دارند و این با وجود پیامدهای آزار دهنده میتواند زمینهساز تداوم مصرف مواد در این افراد شود [5]. مصرف مواد با تصمیمگیری پرخطر و مختلشده همراه است که برای پیشگیری از عود و توانبخشی این افراد باید مورد توجه قرار گیرد [6].
همچنین، سوگیری توجه (Attentional bias) نقش مهمی در تقویت، تداوم و عود انواع مختلف رفتارهای بهنجار و نابهنجار مانند اختلال سوءمصرف مواد دارد [7]. سوء گیری توجه یک کارکرد شناختی است که با وجود تکانشهای فرد برای نادیده گرفتن محرک، تمام توجه فرد به سمت آن سوق مییابد که از نظر روانی در سوء مصرف مواد نقش مهمی دارد [8]. سوء گیری توجه و سیستمهای مغزی-رفتاری در مبتلاء شدن به عود و مصرف مجدد مواد نقش مهمی دارند [9]. بین سوء گیری توجه به نشانههای متامفتامین با شاخصهای بالینی اعتیاد همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد [10].
یکی دیگر از متغیرهای مرتبط با عود افراد وابسته به مواد، حساسیت به پاداش (Reward sensitivity) است. افرادی که حساسیت بالایی به پاداش دارند، به راحتی نمیتوانند نقش پاداش دهندگی مصرف مواد را از یاد ببرند [11]. مصرف مواد، با کاهش گیرندههای دوپامین موجود در مغز، موجب کاهش علاقه به فعالیتهایی که قبلاً پاداش معمولی برای این افراد داشته است، میشود [12]. حساسیت به پاداش در تعامل با صفات عدم کنترل بازداری میتواند مشکلات مصرف مواد را پیشبینی کند [13] و حساسیت به پاداش با ولع مصرف ارتباط مثبت دارد [14].
همچنین میتوان گفت که بزرگترین تهدید یک بیمار در حال بهبودی و عامل اصلی عود، ولع مصرف (Craving) است و اگر به طور دقیق کنترل و شناخته نشود؛ برای فرد بسیار گیجکننده و آشفتهساز بوده و ممکن است مصرف مجدد را در پی داشته باشد [15]. ولع مصرف با همان شدت گرفتن مایل به مصرف مجدد میتواند تمام رفتارهای مقابلهای فرد را برای رهاشدن از اعتیاد پیشبینی کرده، پشت سر بگذارد و فرد مصرفکننده را به مصرف مجدد سوق دهد. بنابراین شدت ولع مصرف با احتمال مصرف رابطه نیرومندی دارد [16]. تحریک کورتکس پیشپیشانی خلفی جانبی چپ در کاهش نشانههای ولع مصرف افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد نقش مهمی دارد [17]. ولع مصرف با شروع و ادامه خطر مصرف مواد همراه است [18].
با توجه به موارد گفته شده و نقش متغیرهای مهم در عود و بازگشت دوباره به مصرف مواد، و از آنجایی که متغیر ولع مصرف به عنوان مانع و چالش بزرگ برای ترک و پیشگیری از عود محسوب میشود [19]، به عنوان متغیر میانجی در پژوهش حاضر وارد مدل شد. در نظر گرفتن متغیرهای میانجی و نقش متغیرهای مکنون و آشکار در پژوهشها منجر به ایجاد بینش جدید و باعث تحلیل عمیقتر و گستردهتر مسئله اختلال مصرف مواد میگردد. همچنین برای تعیین مسیر دقیقتر افراد مستعد ابتلاء به اختلال مصرف مواد، مدل نقش مهمی دارد [20]. پژوهشهای مختلفی به طور جداگانه نقش متغیرهای پژوهش حاضر (تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش به عنوان متغیرهای پیشایند و متغیر ولع مصرف به عنوان متغیر میانجی) بر عود را مورد بررسی قرار دادهاند [21، 14]. با این حال، رابطه مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر مصرف مواد و بازگشت به آن کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدلیابی عود مصرف مواد بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی ولع مصرف انجام شد. شکل 1، الگوی پیشنهادی پژوهش را نشان میدهد.
شکل 1- الگوی مفهومی مدلیابی عود مصرف مواد بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی ولع مصرف
مواد و روشها
روش پژوهش حاضر توصیفی و مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری است که با کد اخلاق شناسه IR.ARUMS.REC.1398.246 در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تصویب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مردان مبتلا به اختلال سوء مصرف متامفتامین بودند که به کمپهای ترک اعتیاد شهر اردبیل در فاصله زمانی مهر تا بهمن ماه سال 1398 مراجعه کرده بودند و تعداد کل این افراد 320 نفر بود. جهت تعیین حجم نمونه در این پژوهش، از فرمول Slovin n = N ÷ (1 + Nα2)) استفاده شد [22]. با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه پژوهش حاضر حدود 177 نفر محاسبه شد. پنج نفر پرسشنامهها و آزمونها را به طور کامل پاسخ نداده بودند که از تحلیل نهایی خارج شدند و در نهایت اطلاعات گردآوری شده 172 نفر قابل استفاده بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد.
روند اجرای پژوهش به این صورت بود که به منظور بررسی متغیرهای پژوهش بعد از دریافت نامه معرفی از دانشگاه به مرکز بهزیستی استان اردبیل جهت دریافت مجوز اجرا در کمپها مراجعه کردیم. بعد از هماهنگی با مسئول کمپهای ترک اعتیاد به آنجا مراجعه کرده و مردانی که دارای سابقه مصرف متامفتامین بودند، شناسایی شدند. بعد از ارائه توضیحات لازم در خصوص هدف اجرای پژوهش و جلب اعتماد افراد درباره محرمانه بودن نتایج پژوهش حاضر از آنان درخواست شد تا به دقت به پرسشنامههای خودگزارشدهی پیشبینی بازگشت به مصرف مواد، حساسیت به پاداش و تنبیه، مقیاس کوتاه ولع مصرف و پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک پاسخ دهند و سپس آزمون خطرپذیری بادکنکی (Balloon analogue risk task; BART) و آزمون Dot-Probe را انجام دهند. پرسشنامهها و آزمونها به صورت فردی اجراء شدند و در صورت وجود هرگونه سؤال یا نیاز به راهنمایی در حین جمعآوری اطلاعات، پژوهشگر در محل حضور داشت. تشخیص و مصاحبه بالینی توسط روانپزشک کمپهای ترک اعتیاد برای بررسی عدم ابتلاء به اختلالات روانپزشکی انجام شد.
ملاکهای ورود آزمودنیها به مطالعه حاضر شامل دامنه سنی 20-60 سال، تشخیص اختلال سوءمصرف مواد بر اساس ملاکهای پنجمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی، داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن و دارا بودن سابقه مصرف متامفتامین بود. معیارهای خروج پژوهش حاضر توسط روانپزشک کمپهای ترک اعتیاد با استفاده از مصاحبه بالینی انجام شد که شامل اختلالات سایکوتیک مانند اسکیزوفرنی، هذیانی، بیماری صرع، اختلال دوقطبی و عدم تمایل به حضور در پژوهش برای انجام آزمونها و پاسخگویی به پرسشنامهها در نظر گرفته شد. در این مطالعه ابزار گردآوری اطلاعات به شرح زیر است:
- مقیاس پیشبینی بازگشت به مصرف مواد (Relapse prediction scale): این پرسشنامه یک مقیاس خودسنجی است که توسط Wright و همکاران در سال 1993 به منظور ارزیابی میزان احتمال برگشت به مواد در بیماران وابسته به آن طراحی شده است [23]. نسخه اصلی این مقیاس دارای 50 سؤال است که متناسب با مواد افیونی بازبینی و 45 سؤال آن انتخاب شد. هر سؤال شامل یک موقعیت است که آزمودنی باید خود را در آن موقعیت تصور کند. این مقیاس شامل دو قسمت شدت نیرومندی میل در موقعیت خاص و احتمال مصرف در آن موقعیت است که هر موقعیت 45 سؤالی بر اساس طبق طیف لیکرت از صفر (هیچ)، 1 (ضعیف)، 2 (متوسط)، 3 (قوی) و 4 (خیلی زیاد) نمرهگذاری میشود. دامنه نمرات آزمودنیها در هر موقعیت میل مصرف و احتمال مصرف بین صفر تا 180 قرار میگیرد که هر چه نمرات بالاتر باشد، نشاندهنده میل و احتمال مصرف بالاتر است و بالعکس. نمره 0 تا 60 = میزان پیشبینی بازگشت، ضعیف است. نمره 61 تا 90 = میزان پیشبینی بازگشت، متوسط است. نمره بالاتر از 90 = میزان پیشبینی بازگشت، قوی است. در مجموع بر اسـاس پاسخدهی آزمودنی میتوان نـوع مقابلـه، میزان اشتیاق و احتمال بازگشت مجدد به مصرف مواد را پیشبینی کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت اول پرسشنامه که میل به مصرف را میسنجد برابر با 58/0 و برای قسمت دوم که احتمال مصرف و لغزش را میسنجد 63/0 محاسبه شد [24]. پایـایی اولیه این آزمون در خرده مقیاس میل به مصرف 94 درصـد و احتمال مصرف 97 درصد و همبستگی بهدسـت آمـده بـین نمرههای قسمت اول و دوم 85 درصد گزارش شده است [25]. روایی آزمون از طریق اعتبار افتراقی با تحلیل Mann-Whitney U برای کل آزمون در سطح 99 درصد اطمینان معنادار بوده که بیانکننده تمایز متناسب این پرسشنامه بین دو گروه بازگشتکننده و ماندگار بر ترک است [26]. در پژوهش حاضر پایایی آزمون از طریق آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس میل به مصرف 84/0 و برای خردهمقیاس احتمال مصرف 87/0 بهدست آمد.
- پرسشنامه حساسیت به پاداش و تنبیه-تجدید نظر شده(Sensitivity to punishment and reward questionnaire -RC): این پرسشنامه توسط Conner و همکاران ساخته شد که 20 سؤال دارد و شامل دو مقیاس حساسیت به پاداش و حساسیت به تنبیه است. هر یک از این عوامل دارای 10 ماده است و هر یک از این عاملها با سیستم فعالسازی رفتاری و سیستم بازداری رفتاری نظریه حساسیت به تقویت مطابقت دارد. سؤالات شماره 1، 3، 5، 7، 9، 11، 13، 15، 17 و 19 مقیاس حساسیت به تنبیه و سؤالات شماره 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14، 16، 18 و 20 مقیاس حساسیت به پاداش را میسنجند. هر سؤال بر روی یک طیف لیکرت 5 درجهای از کاملاً درست = 5، درست = 4، نظری ندارم = 3، مخالفم = 2، کاملاً مخالفم = 1 نمرهگذاری میشود. دامنه نمرات آزمودنیها در مجموعه پرسشها در محدوده 20 تا 100 قرار میگیرد که هر چه نمرات بالاتر باشد، نشاندهنده حساسیت به پاداش و حساسیت به تنبیه بیشتر است و بالعکس. با تحلیل بازآزمایی نشان داده شد که نمرات پرسشنامه در یک دوره 8 هفتهای از ثبات برخوردار است، ضریب همبستگی بازآزمایی برای خرده مقیاس حساسیت به پاداش 82/0 و برای خرده مقیاس حساسیت به تنبیه 86/0 گزارش شده است [27]. آلفای کرونباخ برای مقیاس حساسیت به پاداش 80/0 و برای حساسیت به تنبیه 86/0 بهدست آمده است. هبستگی بین خرده مقیاسهای حساسیت به پاداش و حساسیت به تنبیه با هر یک از ابعاد مقیاس سیستم فعالسازی و بازداری رفتاری به ترتیب 32/0 و 16/0-، 25/0- و 49/0 است که معنیدار هستند و نشاندهنده این است که این پرسشنامه از روایی همگرا و افتراقی مطلوبی برخوردار است [28]. در پژوهش حاضر فقط از مقیاس حساسیت به پاداش استفاده شده است که پایایی آزمون از طریق آلفای کرونباخ برای مقیاس حساسیت به پاداش 79/0 بهدست آمده است.
- مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد (Short scale substance craving): این آزمون یک ابزار خود گزارشی 8 آیتمی است که توسطSomoza و همکاران در سال 1995 طراحی شده و مدت، فراوانی و شدت ولع مصرف مواد را در یک مقیاس لیکرت 5 نقطهای (خیلی زیاد= 4، کمی زیاد= 3، کم= 2، خیلی کم= 1، هیچ= 0) اندازه میگیرد. سؤالات 1 و 5 نوع وابستگی اولیه و ثانویه افراد به مواد را نشان میدهد. سؤالات 2 تا 4 و 6 تا 8 با هم جمع و نمره کلی مقیاس ولع مصرف به دست میآید. دامنه نمرات افراد در مقیاس ولع مصرف بین صفر تا 32 است که هر چه نمرات بالاتر باشد، نشاندهنده ولع مصرف بیشتر است و بالعکس. این مقیاس همبستگی بالایی با مقیاسهای شدت اعتیاد نشان داده و ضریب آلفای کرونباخ آن نیز 88/0 گزارش شده است [29]. همچنین در پژوهشی ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 78/0 گزارش شده است [30]. همبستگی این پرسشنامه با مقیاس شدت اعتیاد در پژوهش حاضر 75/0 به دست آمد که معنیدار بود و نشاندهنده روایی همگرا است. ضریب پایایی این مقیاس در پژوهش حاضر 83/0 به دست آمده است.
- آزمون خطرپذیری بادکنکی (Balloon analogue risk task; BART): این آزمون اولین بار توسط Lejuez و همکاران در سال 2002 در دانشگاه مریلند طراحی و ارائه شد و یکی از آزمونهای اصلی نوروساینسی که جهت سنجش رفتارهای ریسکپذیر و تصمیمگیری پرخطر مورد استفاده قرار میگیرد [31]. در این آزمون روی صفحه نمایش رایانه تصویر یک بادکنک ظاهر میشود که فرد با فشاردادن تکمه زیر آن میتواند آن را باد کند. در صفحه نمایش دو جعبه یکی بهعنوان صندوق موقت و یکی بهعنوان صندوق دائم وجود دارد که موجودی هر صندوق روی آن نمایش داده میشود. با هر بار باد شدن بادکنک مقداری پول (در این پژوهش 50 تومان)، به صندوق موقت فرد ریخته میشود. فرد میتواند به جای باد کردن بیشتر بادکنک روی کلید «جمعآوری پول» فشار دهد در این زمان بادکنک جدیدی جایگزین میشود و مقدار پولی که از بادکردن آن بادکنک بهدست آمده بود، به صندوق دائم میرود. تعداد کل بادکنکها محدود و 30 عدد است. با هر بار باد کردن بادکنک پول صندوق موقت افزایش مییابد، ولی اگر بادکنک بترکد پول صندوق موقت از دست میرود. در اینجا فرد با بادکردن بادکنک هرچند مبلغی را به صندوق موقت اضافه میکند، ولی کل پول صندوق موقت را بهخطر میاندازد. بادکنکها در نقطۀه غیرمشخصی میترکند و این موضوع تصمیمگیری پرخطر و یا تصمیمگیری در شرایط عدم قطعیت را امکانپذیر میکند. افراد با تصمیمگیری پرخطر تمایل دارند با نادیده گرفتن خطر ترکیدن بادکنک، هر بادکنک را به میزان بیشتری باد کنند تا پول بیشتری از آن به دست آورند. در این آزمون مقادیر زیر به عنوان نمرههای آزمون در نظر گرفته میشوند. نمره تنظیم شده که معادل میانگین دفعات پمپ شدن بادکنکهایی است که نترکیدهاند. این متغیر، نمره اصلی آزمون و شاخص خطرپذیری آزمودنی است. نمره تنظیم نشده که معادل میانگین دفعات پمپشدن کل بادکنکها است، تعداد دفعات ترکیدن بادکنکها و حداکثر و حداقل تعداد دفعات باد کردن یک بادکنک در مطالعه حاضر این آزمون بهعنوان آزمون معیار تصمیمگیری پرخطر در نظر گرفته شد [32]. آزمون خطر پذیری بادکنکی BART همبستگی بالایی (68/0=r) با آزمون حسجویی Zuckermanو همکاران [33] و همبستگی (43/0=r) با آزمون تکانشگری Eysenck و همکاران [34] دارد [31]. از آنجایی که شرایط آزمون به نحوی است که فرد در شرایط واقعی تصمیمگیری قرار میگیرد مانند پرسشنامه، اجزاء وابسته به فرهنگ نیست و مبنای عصبشناختی دارد. ذکر روایی و پایایی مقالههای خارجی در این مورد قابل استناد است [35]. آلفای کرونباخ آزمون BART در پژوهشی 80/0 ذکر شده است [36]. آلفای کرونباخ آزمون در پژوهش حاضر 69/0 محاسبه شد.
- آزمون دات پروب (Dot-probe Test): این آزمون نرمافزاری، نسخه اصلاح شده آزمون اصلی است که توسط Macleod و همکاران در سال 1986 جهت بررسی سوء گیری توجه طراحی شده است. در این آزمون بهجای واژهها از تصاویر مربوط به مواد استفاده خواهد شد. تصاویر و نقطه در دو کادر مستطیل شکل با فاصله 2 سانتیمتر از نقطه تثبیت مرکزی صفحه نمایش، ارائه میشوند. برای اجرای این آزمون، آزمودنی به فاصله 50 سانتیمتر از رایانه قرار میگیرد. ابتداء برای ثابتکردن محل توجه آزمودنی، یک علامت (+) در وسط صفحه رایانه ظاهر و پس از 200 هزارم ثانیه ناپدید میشود. سپس به طور تصادفی یک جفت محرک (تصاویر مرتبط با مواد و تصاویر غیر مرتبط با مواد) ظاهر میشود. یکی از محرکها در سمت راست و دیگری در سمت چپ (به طور تصادفی) ظاهر میشود. پس از زمان مشخص (200 هزارم ثانیه) دو محرک ناپدید و به جای یکی از دو محرک یک علامت (*) ظاهر میشود. محرکها به صورت تصادفی در دو حالت یکی در حالت آزمایش متجانس با مواد که ستاره در جهت محرک مواد ظاهر میشود و یکی در حالت آزمایش نامتجانس با مواد که در این حالت ستاره در جهت محرک غیر مواد ظاهر میگردد. به شرکتکنندگان گفته میشود باید هر چه سریعتر با دیدن نقطه (ستاره)، با فشار دادن کلیدهای جهت نما بر روی صفحه کلید رایانه، جهت نقطه (ستاره) ظاهر شده را فشار دهند و بر این پایه، رایانه زمان واکنش آزمودنی را تا یک هزارم ثانیه ثبت میکند [37]. پایایی این آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردیده که بالای 90/0 بوده است. برای محاسبه روایی نیز نمرات توجه آزمودنیها با نمرات مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی مورد بررسی قرار گرفته که با 038/0=P معنیدار بوده است [38]. آلفای کرونباخ آزمون در پژوهش حاضر 82/0 محاسبه شد.
پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک نیز شامل: سن، سن شروع مصرف متامفتامین، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت شغلی، محل زندگی، وضعیت اقتصادی، سابقه ترک مواد، سابقه فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد در خانواده و تعداد فرزندان بود.
دادههای جمعآوری شده در پژوهش حاضر با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 22 و با روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار و درصد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی Pearson) و مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. سطح معنیداری در آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
در پژوهش حاضر میانگین سنی آزمودنیها 54/35 سال با انحراف معیار 76/7 سال بود. کمترین سن شروع مصرف متامفتامین در دوره 8 تا 12 سالگی (2/1 درصد) و بیشترین شروع مصرف مواد در سن 23 تا 27 سالگی (53 درصد) بوده است. در ابتداء ویژگیهای دموگرافیک آزمودنیها بررسی شد که نتایج آن در جداول 1 قابل مشاهده است.
جدول 1- ویژگیهای دموگرافیک مردان مبتلا به اختلال مصرف متامفتامین شهر اردبیل در سال 1398
متغیر |
|
تعداد |
درصد |
وضعیت تأهل |
مجرد |
57 |
2/33 |
متأهل |
95 |
2/55 |
مطلقه |
20 |
6/11 |
سطح تحصیلات |
بدون تحصیلات |
8 |
7/4 |
ابتدایی |
25 |
5/14 |
راهنمایی و دبیرستان |
54 |
4/31 |
دیپلم |
55 |
32 |
کارشناسی |
25 |
6/14 |
کارشناسی ارشد و بالاتر |
5 |
8/2 |
وضعیت شغلی |
بیکار |
36 |
9/20 |
کارگر |
25 |
5/14 |
آزاد |
102 |
3/59 |
دولتی |
9 |
3/5 |
محل زندگی |
شهر |
133 |
33/77 |
روستا |
39 |
67/22 |
وضعیت اقتصادی |
بسیار پایین |
41 |
8/23 |
پایین |
74 |
43 |
متوسط |
51 |
7/29 |
بالا |
6 |
5/3 |
سابقه ترک مواد |
بدون سابقه |
35 |
3/20 |
حداقل یک بار سابقه ترک |
137 |
7/79 |
فرد مبتلا به مصرف مواد در خانواده |
دارای فرد مبتلا |
67 |
39 |
بدون فرد مبتلا |
105 |
61 |
تعداد فرزندان |
بدون فرزند |
93 |
1/54 |
یک فرزند |
47 |
3/27 |
دو فرزند |
26 |
1/15 |
سه فرزند و بیشتر |
6 |
5/3 |
به منظور توصیف دادهها از میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی و جهت آزمون فرضیههای پژوهش از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، میانگین (انحراف معیار) متغیرهای تصمیمگیری پرخطر 57/115 (72/57)، سوء گیری توجه 49/553 (77/89)، حساسیت به پاداش 58/23 (72/11)، ولع مصرف 61/13 (33/6) و عود 23/147 (10/45) میباشد. نتایج همبستگی Pearson نشان داد که بین تصمیمگیری پرخطر با عود (41/0=r)، سوء گیری توجه با عود (35/0=r)، حساسیت به پاداش با عود (35/0=r) و ولع مصرف با عود (46/0=r) ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P) (جدول 2).
جدول 2- ماتریس همبستگی تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه، حساسیت به پاداش، ولع مصرف و عود در مردان مبتلا به اختلال مصرف متامفتامین شهر اردبیل در سال 1398
متغیرها |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
1- تصمیمگیری پرخطر |
1 |
|
|
|
|
|
2- سوء گیری توجه |
*15/0 |
1 |
|
|
|
|
3- حساسیت به پاداش |
14/0 |
**36/0 |
1 |
|
|
|
4- ولع مصرف |
**27/0 |
**37/0 |
**28/0 |
1 |
|
|
5- نیرومندی میل |
**39/0 |
**34/0 |
**36/0 |
**51/0 |
1 |
|
6- احتمال مصرف |
**37/0 |
**33/0 |
**29/0 |
**36/0 |
**69/0 |
1 |
7- عود (کل) |
**41/0 |
**35/0 |
**35/0 |
**46/0 |
**91/0 |
**91/0 |
ضریب همبستگی Pearson، ** 01/0 >P، * 05/0>P
قبل از تجزیه و تحلیل دادهها برای اطمینان از اینکه دادههای پژوهش حاضر مفروضههای زیربنابی مدلیابی معادلات ساختاری را برآورد میکنند، چند مفروضه اصلی معادلات ساختاری شامل دادههای گمشده (Missing) از روش جایگزینی (Replacement) استفاده شد. برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون Kolmogorov-Smirnov استفاده شد و نتایج این آزمون نشان داد که دادهها دارای تویع نرمال هستند (05/0<P). علاوه بر این، همخطی چندگانه بین متغیرها با استفاده از ضریب تحمل (Tolerance) و عامل تورم واریانسinflation factor) Variance) بررسی شد. مقدار ضریب تحمل برای تمامی متغیرها از 01/0 بیشتر بود که پیشفرض عدم همخطی متغیرهای پیشبین رعایت شده بود. مقدار عامل تورم واریانس به دست آمده برای متغیرها بین 1 تا 10 بود که نشاندهنده عدم همخطی چندگانه بین متغیرها است. با توجه به اینکه مفروضات معادلات ساختاری در این پژوهش برقرار میباشد، حال میتوان از این روش برای بررسی روابط چندگانه بین متغیرهای پژوهش از نرمافزارAMOS نسخه 22 استفاده کرد.
همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود، شاخصهای برازش مدل پیشنهادی را نشان میدهد. جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی با دادهها، شاخصهای مذکور مقادیر هر یک از این شاخصها بین 0 و 1 قرار دارد و مقادیر نزدیک یا بیشتر از 90/0 نشاندهنده برازش مدل است [39]. شاخص برازش تطبیقی (Comparative fit index; CFI) برای این مدل 99/0، شاخص برازش فزآینده (Incremental fit index; IFI) 99/0، شاخص نیکویی برازش (Goodness of fit index; GFI) 99/0، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (normed fit index; PNFI Parsimony) که مقدار 58/0 و دامنه قابل قبول آن بزرگتر از 50/0 است. شاخص کای اسکوئر بهنجار شده ((Normed chi-square
index; CMIN/DF 19/1 که دامنه قابل قبول آن بین 1 تا
5، و شاخص تعدیل شده نیکویی برازش 95/0 که دامنه قابل قبول آن بزرگتر از 80/0 است و مدل تدوین شده را مورد حمایت قرار میدهند. از آنجا که ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (Root mean squared error of approximation; RMSEA) برای مدل حاضر 034/0 بهدست آمده است که بازه قابل قبول برای آن کمتر از 08/0 است، پس میتوان گفت که مدل پژوهش حاضر برازش مناسبی دارد (جدول 3).
جدول 3- شاخصهای نیکویی برازش مدل در مردان مبتلا به اختلال مصرف متامفتامین شهر اردبیل در سال 1398
شاخصها |
کای اسکوئر بهنجار شده |
شاخص تعدیل شده نیکویی برازش |
شاخص برازش هنجار شده مقتصد |
شاخص نیکویی برازش |
شاخص برازش فزاینده |
شاخص برازش تطبیقی |
ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب |
|
CMIN/DF |
AGFI |
PNFI |
GFI |
IFI |
CFI |
RMSEA |
بازههای قابل قبول [39] |
1 تا 5 |
80/0< |
50/0< |
90/0< |
90/0< |
90/0< |
08/0> |
وضعیت مدل پیشنهادی |
19/1 |
95/0 |
58/0 |
99/0 |
99/0 |
99/0 |
034/0 |
وضعیت برازش |
برازش |
برازش |
برازش |
برازش |
برازش |
برازش |
برازش |
ضرایب استاندارد مسیرها در شکل 2 حاکی از آن است که مسیر تصمیمگیری پرخطر به ولع مصرف (21/0=β، 002/0=P) و عود (30/0=β، 001/0=P) معنادار است. همچنین ضرایب استاندارد متغیر سوء گیری توجه به ولع مصرف (29/0=β، 004/0=P) معنادار، اما به عود (14/0=β، 113/0=P) معنادار نیست. همچنین مسیر حساسیت به پاداش به ولع مصرف (15/0=β، 041/0=P) و عود (21/0=β، 006/0=P) معنادار است. به عبارت دیگر، تمامی مسیرهای مستقیم به جزء مسیرهای سوء گیری توجه به عود از لحاظ آماری معنادار میباشند. همچنین جهت بررسی نقش میانجی متغیر ولع مصرف از آزمون Bootstrap در نرمافزار AMOS نسخه 22 استفاده شد که نتایج آن در جدول 4 آورده شده است.
شکل 2- مدلیابی عود مصرف مواد (متغیر پنهان) بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی ولع مصرف (متغیرهای مشاهدهای) به همراه ضرایب استاندارد
نتایج مندرج در جدول 4 نشان میدهد که برای مسیر تصمیمگیری پرخطر به عود از طریق ولع مصرف حد پایین 017/0 و حد بالا 074/0 با 001/0=P معنادار است. همچنین در مورد متغیر سوء گیری توجه به عود از طریق متغیر ولع مصرف حد پایین 006/0 و حد بالا 023/0 با 002/0=P از نظر آماری معنیدار است. نهایتاً در مورد متغیر حساسیت به پاداش به عود از طریق متغیر ولع مصرف حد پایین 032/0 و حد بالا 280/0 با 036/0=P از نظر آماری معنادار است. به عبارت دیگر، میتوان گفت که متغیر ولع مصرف برای هر سه متغیر پژوهش نقش میانجی معناداری بازی میکند. با توجه به اینکه دو متغیر پیشبین (تصمیمگیری پرخطر و حساسیت به پاداش) به صورت مستقیم هم میتوانند متغیر ملاک (عود) را بهصورت معنیداری پیشبینی کنند، بنابراین میتوان گفت که متغیر میانجی ولع مصرف به صورت جزئی قادر به میانجیگری معنادار بین متغیرهای پیشبین و ملاک است. اما از آنجایی که متغیر پیشبین سوء گیری توجه بهصورت مستقیم قادر به پیشبینی متغیر ملاک نمیباشد، بنابراین میتوان گفت متغیر میانجی ولع مصرف بهصورت کامل قادر به میانجیگری معنادار بین متغیر سوء گیری توجه و عود میباشد.
جدول 4- مسیرهای غیرمستقیم تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش در مردان مبتلا به اختلال مصرف متامفتامین شهر اردبیل در سال 1398
متغیر پیشبین |
متغیر میانجی |
متغیر ملاک |
تعداد نمونه گیری مجدد |
حد پایین |
حد بالا |
فاصله اطمینان |
مقدار p |
تصمیمگیری پرخطر |
ولع مصرف |
عود |
2500 |
017/0 |
074/0 |
95/0 |
001/0 |
سوء گیری توجه |
ولع مصرف |
عود |
2500 |
006/0 |
023/0 |
95/0 |
002/0 |
حساسیت به پاداش |
ولع مصرف |
عود |
2500 |
032/0 |
280/0 |
95/0 |
036/0 |
روش Bootstrap
بحث
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری عود مصرف مواد بر اساس تصمیمگیری پرخطر، سوء گیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی ولع مصرف انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیر تصمیمگیری پرخطر هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی ولع مصرف (به صورت جزئی) قادر به پیشبینی عود مصرف مواد است. این یافته با نتایج پژوهشهایی همچون Moradi و همکاران [5]، Chen و همکاران [6] همسو میباشد. در تبیین این یافته میتوان گفت که رفتارها و تصمیمگیری پرخطر و تکانشگری ابزاری برای تسکین هیجان منفی میباشد که شامل رفتارهایی از جمله عجله و شتاب، بیاختیاری، بیصبری و فقدان توجه به پیامدهای یک عمل میشود [40]. به عبارت دیگر، این افراد دارای برخی ویژگیهایی همچون فقدان برنامه ریزی، فوریت، هیجانطلبی و فقدان پایداری میباشند و به طور گسترده در رفتارهای هدفمند و خودتنظیمی دچار مشکل هستند [41]. با توجه به این ویژگیها نتایج پژوهش حاضر هم قابل تبیین است چرا که افراد دارای این ویژگی مستعد عود بیشتر و تجربه ولع مصرف مکرر میباشند.
نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که متغیر سوء گیری توجه فقط بهصورت غیرمستقیم و از طریق متغیر ولع مصرف قادر به پیشبینی معنادار عود میباشد. این یافته با نتایج پژوهشهایی پیشین [10-8] همسو میباشد.
در تبیین یافته حاضر میتوان گفت که نظریههای مشوق وابستگی به مواد، پیشبینی میکنند محرکـی کـه بـا مـصرف مـواد همراه میشود، جذاب و خواستنی شده و توجه را به خود جلب میکنـد. به خاطر چنین محرکی، برای افراد برجستگی انگیزشی ایجاد میشود. اشتغال ذهنـی بـا این نشانههـا میتواند به عنوان سوء گیری توجه مفهـومسازی شود. در ایـن فرآینـد، تمایل بـه محرک مربوط به مواد بیشتر شده، محرک برجـسته میشود ولع مصرف بیشتر شده و توجـه بیـشتری دریافـت میکند [42] تئوری حساسیت انگیزشی مطرح میکند که برجستگی از یک ارتباط بهدست آمده از نشانهها، لذت ذهنی و پاسخهای پاداش بیولوژیکی پدیدار میشود که منجر به ولع مصرف مواد، جستجوی مواد و رفتار مصرف مواد میشود [43]. به این ترتیب سوء گیری توجه منجر به افزایش مصرف مواد و تدوام مصرف مواد میگردد [44]. بنابراین، میتوان گفت که سوء گیری توجه همراه با ولع مصرف مواد نقش پررنگتری در عود دوباره مصرف مواد دارد و بدون ولع مصرف مواد نمیتواند نقش بیشتری در عود داشته باشد.
نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که حساسیت به پاداش هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر ولع مصرف قادر به پیشبینی معنادار عود است. نتایج این پژوهش با دیگر یافتهها همچون Joyner و همکاران [13] و Ahmadi و همکاران [11] همسو میباشد.
میتوان گفت انگیزه اول مصرف مواد احساس لذتی است که در فرد به وجود میآید و در نهایت، در جهت تغییر از راه تقویت حساسیت نسبت به مواد یا اعمال خود در مقابل انتقالدهندههای عصبی بر میآید. بدین طریق یک دور باطل صورت میگیرد؛ در جستجوی تقویت، گیرندهها به صورت عادی متعادل گردیده و تقویت حساسیتزدایی گردیده یا کمتر میشود که منجر به مصرف مواد مخدر شده و به دو مؤلفه پرهیز و تحمل کمک میکند. بر این اساس، افراد وابسته به مواد، مخدر بیشتری استفاده میکنند، نیاز بیشتری به مصرف مواد دارند و روز به روز اعتیادشان به مواد مخدر پیشرفت میشود، این دور باطل مذکور شاخص اصلی همه انواع اعتیادها میباشد [45]. به عبارت دیگر، حساسیت زیاد سیستم فعالساز رفتاری (حساسیت به پاداش) در شخص، سبب انجام رفتاری میگردد که به احتمال زیاد به جای ختمشدن به عواقب منفی، منجر به تقویت میشود. به صورتی که تعدادی از پژوهشگران معنی نشانه نقص تقویت را شاخص احتمالی مهم در به وجود آمدن مشکل مصرف مواد میدانند که این سیستم به علت همین ویژگی نقش مهمی در شدت وابستگی به مواد ایفا میکند [46]. با توجه به این نتایج، یافته پژوهش حاضر هم قابل تبیین است چرا که حساسیت به پاداش بالا هم عود و هم ولع مصرف را در افراد دامن میزند.
انجام پژوهش حاضر مانند سایر پژوهشها با محدودیتهایی مواجه بود از جمله اینکه پژوهش حاضر فقط به مردان مصرفکننده مواد محدود بود که تعمیم یافتههای پژوهش حاضر را به زنان مصرف کننده مواد با مشکل مواجه میسازد. بنابراین، پیشنهاد میشود که پژوهشهای مشابه بر روی هر دو جنسیت صورت گیرد و نتایج آن مقایسه شود. محدودیت دیگر پژوهش حاضر این بود که نتایج این مطالعه در شهر اردبیل به دست آمد. لذا، تعمیم آن به سایر فرهنگها و محیطهای جغرافیایی دیگر باید با احتیاط صورت پذیرد و پیشنهاد میشود این پژوهش در شهرها و استانهای دیگر و با فرهنگهای مختلف نیز انجام شود تا بتوان از این طریق قابلیت تعمیم نتایج پژوهش را افزایش داد.
نتیجهگیری
با توجه به معنادار شدن مدل ارائه شده و تأیید نقش میانجی متغیر ولع مصرف، توصیه میشود متخصصان حوزه اعتیاد در کمپها از نتایج پژوهش حاضر استفاده کنند تا با شناسایی متغیرهای سوء گیری توجه، تصمیمگیری پرخطر و حساسیت به پاداش در افراد مصرفکننده متامفتامین، از میزان عود پیشگیری کنند. همچنین، به متخصصان و درمانگران بالینی توصیه میشود که برنامههایی را در جهت افزایش آگاهی این افراد قبل از رسیدن به مرحله عود طراحی نمایند و در مراکز درمانی، از راهکارهای اختصاصی برای ارزیابی و اصلاح ولع مصرف افراد مصرفکننده متامفتامین استفاده نمایند.
تشکر و قدردانی
این پژوهش برگرفته از پایاننامه دکتری روانشناسی نویسنده اول و با حمایت مالی صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور با شماره ۹۸۰۲۱۸۲۰ است. بدینوسیله نویسندگان پژوهش حاضر بر خود لازم میدانند مراتب قدردانی خود را از حمایت مالی صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور اعلام نمایند. همچنین از همکاری افراد شرکتکننده در پژوهش حاضر، از کارکنان کمپهای شهر اردبیل برای زمینهسازی انجام این پژوهش و همچنین از اداره کل بهزیستی استان اردبیل جهت ارائه مجوز تقدیر و تشکر به عمل میآید. .
[1]- دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[2]- استاد گروه آموزشی روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
تلفن: 33520457-045، دورنگار: 33520457-045، پست الکترونیکی: basharpoor_sajjad@uma.ac.ir
[3]- استاد گروه آموزشی روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[4]- استادیار گروه آموزشی روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران