Ethics code: IR.IAU.SDJ.REC.1400.017
Ahmadi Kanigolzar V, Karimi Q, Moradi O, Akbari M. The Pattern of Structural Relationships of Women's Adjustment After the Event of Divorce Based on Mindfulness and Self-Compassion with the Mediating Role of Distress Tolerance: A Descriptive Study. JRUMS 2023; 22 (1) :35-52
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6824-fa.html
احمدی کانی گلزار وریا، کریمی کیومرث، مرادی امید، اکبری مریم. الگوی روابط ساختاری سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر اساس ذهن آگاهی و شفقت به خود با نقش میانجیگری تحمل پریشانی: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1402; 22 (1) :35-52
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6824-fa.html
دانشگاه آزاد اسلامی، مهاباد، ایران
متن کامل [PDF 417 kb]
(417 دریافت)
|
چکیده (HTML) (622 مشاهده)
متن کامل: (255 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 22، فروردین 1402، 52-35
الگوی روابط ساختاری سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر اساس ذهن آگاهی و شفقت به خود با نقش میانجیگری تحمل پریشانی: یک مطالعه توصیفی
وریا احمدی کانی گلزار،کیومرث کریمی، امید مرادی،مریم اکبری
دریافت مقاله: 02/11/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 23/11/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 10/12/1401 پذیرش مقاله: 13/12/1401
چکیده
زمینه و هدف: طلاق بهعنوان یکی از عوامل فروپاشی خانواده بهشمار میرود و سازگاری بعد از آن برای زوجین حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی روابط ساختاری سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر اساس ذهن آگاهی و شفقت به خود با نقش میانجیگری تحمل پریشانی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان سنندج در سال 1401-1400 بود که حداقل 3 ماه و حداکثر 36 ماه از طلاقشان گذشته بود و از میان آنها 222 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس شفقت به خود Rees و همکاران، ذهن آگاهی Bauer و همکاران، تحمل پریشانی هیجانی Simmons و Gaher و سازش یافتگی Fisher بود. دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش به دادههای تجربی بود. یافتهها نشان داد ذهن آگاهی، شفقت به خود و تحمل پریشانی به صورت مستقیم قادر به پیشبینی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق هستند (05/0P<). همچنین، اثر غیرمستقیم ذهن آگاهی (011/0=P) و شفقت به خود (010/0P<) با میانجیگری تحمل پریشانی، بر سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق معنادار بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت که ذهن آگاهی، شفقت به خود و تحمل پریشانی نقش کلیدی در پیشبینی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره و رواندرمانی به این متغیرها در پیشبینی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق ضروری بهنظر میرسد.
واژههای کلیدی: شفقت به خود، ذهن آگاهی، تحمل پریشانی، سازش یافتگی
مقدمه
ازدواج نوعی از رابطه بین زن و مرد میباشد که طی مراسمی قانونی بنیان یک خانواده را پایهریزی میکنند [1] و در نقطه مقابل آن طلاق عامل فروپاشی مهمترین بخش جامعه یعنی خانواده است [2]. در این میان مجموعه عوامل مختلفی بر ثبات، پایداری و سازش یا سازش نایافتگی آن اثرگذار است [3] و بر میزان رضایتمندی زندگی مشترک اثر خواهد گذاشت [4]. سازگاری با طلاق میتواند تحمل یک فرآیند دردناک باشد، اثرات جدایی و طلاق و به تبع آن عدم سازش، بیشتر خود را به صورت شیوع علائم افسردگی، اضطراب و مشکلات سلامتی نشان میدهد [5]. همچنین، سازگاری مثبت پس از طلاق شامل رهایی از علائم و نشانههای جسمی یا بیماری روانی، توانایی انجام وظایف و مسئولیتهای محوله زندگی روزانه در خانه، میان فامیل و بستگان، محل کار، بهرهوری از اوقات فراغت و رشد استقلال فردی به طوری که با وضعیت تأهل یا همسر سابق گره نخورده باشد، است [6]. بر همین اساس به نظر میرسد که موفقیت زندگی مشترک مبتنی بر سازگاری طرفین بوده و ناساگاری منجر به تنش و تعارض میشود [7] که این امر باعث میشود با گذشت زمان عشق و علاقه بین طرفین کمتر و حتی محو گردد [8]. نتیجه این تعارضات از بین رفتن معنا و هیجان ازدواج و در نتیجه طلاق است [9].
از متغیرهای مرتبط با سازش یافتگی بعد از رویداد طلاق، ذهن آگاهی (Mindfulness) است. ذهنآگاهی به عنوان فرآیندی شناختی تعریف میشود که طی آن افکار و احساسات پریشان کننده بدون قضاوت شخصی مورد مشاهده قرار میگیرند [10]. ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. روشی مؤثر برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد است. حضور ذهن، به این معنی است که شخص آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند [11]. McKay و Walker نشان دادند که ذهن آگاهی و شفقت به خود (Self-compassion) با سلامتی و رفاه انسانها رابطه مثبت دارند. بنابراین افراد با ذهن آگاهی بالا، در زمان مواجهه با رویدادهای مختلف زندگی، تجربه در زمان حال بودن و آگاه بودن از زمان حال را پذیرش کرده و پاسخها و رفتارهای غیرقضاوتی داشته و در تصمیمگیری، افکار، باورها، هیجانها و رفتارهایی که زمینه و ایجادکننده پریشانی ذهنی آنها شود را رها میکنند [12]. با توجه به غریزه آدمها مبنی بر اینکه تمایلی به قرار گرفتن در شرایط پریشان کننده ندارند، راهبردهای مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند جایگاه مؤثری در کمک به افراد داشته باشد [13].
از دیگر متغیرهای مرتبط با سازش یافتگی بعد از رویداد طلاق، شفقت به خود است که به نظر میرسد با توجه به نقش و اهمیت آن در کاهش عوارض مختلف پس از طلاق به عنوان یک شیوه خود مراقبتی قوی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است [14]. شفقت به خود به فرآیند نشان دادن دلسوزی نسبت به خود اشاره دارد که متشکل از سه جنبه: مهربانی نسبت به خود به جای قضاوت خود، انسانیت مشترک یا اشتراکات انسانی و هوشیاری در مقابل همسانسازی افراطی میباشد [15].
به نظر میرسد توانایی عمومی شفقت به خود با دلبستگی اولیه دوران کودکی و تجارب بین فردی به وقوع پیوسته در اجتماع شکل میگیرد [16] و مداخله خود شفقتورزی میتواند انعطافپذیری روانشناختی افراد را افزایش دهد [17]. همچنین، سازش یافتگی بعد از رویداد طلاق با تحمل پریشانی (Distress tolerance) نیز در ارتباط است که به عنوان ظرفیت تجربه و تحمل کردن حالات روانشناختی منفی تعریف شده است [18]. تحمل پریشانی به عنوان توانایی ذهنی یا عینی برای مقاوم ماندن در برابر حالتهای درونی مضر و رویدادهای بیرونی ناسازگار تعریف شده است [19]. بعضی از افراد تحمل پایینی در برابر پریشانیها دارند. این افراد به این واقعیت واقف هستند که نمیتوانند احساس ناراحتی را تحمل کرده و احساس میکنند که دیگران شرایط بهتری برای مقابله با هیجانهای منفی نسبت به آنها دارند. در نتیجه این افراد به دلیل ناتوانیشان برای تحمل هیجانهای منفی احساس سرخوردگی و ضعف میکنند [20].
بنابراین، با وجود ضرورتهایی که در زمینه ایجاد سلامت روان و ایمنسازی و توانمندسازی خانوادهها احساس میشود، خلاء پژوهشی اساسی در این زمینه وجود دارد و با توجه به نقش اساسی طلاق در میان زوجین که چالشها و مشکلات فراوانی هم برای خانواده و هم برای جامعه میتواند به وجود آید؛ بروز آسیبهای روانشناختی در زنان به عنوان افرادی که نقش ویژهای در تربیت نسلهای بعدی دارند علاوه بر عوارض فردی میتواند در طولانی مدت هزینههای سنگینی را بر جامعه تحمیل نماید [21]. تاکنون مطالعهای در داخل کشور به تبیین روابط بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با سازش یافتگی بعد از رویداد طلاق با نقش تحمل پریشانی نپرداخته است. لذا انجام این پژوهش میتواند دست آوردهای تلویحی مهمی برای سازمانهای مرتبط با خانواده و مراکز مشاوره به دنبال داشته باشد. در نهایت پژوهش حاضر با توجه به مطالب ارائه شده در بالا با هدف مدلیابی علی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر اساس ذهن آگاهی و شفقت به خود با نقش میانجیگری تحمل پریشانی در قالب مدل مفهومی زیر (نمودار 1) انجام شد.
نمودار1- مدل مفهومی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر اساس ذهن آگاهی و شفقت به خود با نقش میانجیگری تحمل پریشانی
مواد و روشها
روش این پژوهش توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود که با کد اخلاق IR.IAU.SDJ.REC.1400.017 در کمیته اخلاق تصویب شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان سنندج در سال 1401-1400 بود که حداقل 3 ماه و حداکثر 36 ماه از طلاقشان گذشته بود و از میان آنها 222 نفر از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. حداقل حجم نمونه لازم در مدلهای ساختاری 200 نفر میباشد [22]. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن احتمال افت نمونهها، 240 نفر وارد مطالعه شدند که بعد از حذف دادههای مخدوش 222 پرسشنامه وارد تحلیل آماری شد.