Ethics code: IR.UMZ.REC.1400.012
Gholizadeh M, Hajizadeh Moghaddam A, Valizadehgan F, Khanjani Jelodar S. Silymarin Antioxidant Effect on Ethanol-Induced Anxiety and Learning Impairments in Rats: An Experimental Study. JRUMS 2023; 22 (6) :555-566
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6851-fa.html
قلی زاده مریم، حاجی زاده مقدم اکبر، ولی زاده گان فرهاد، خانجانی جلودار صدیقه. اثرات آنتیاکسیدانی سیلیمارین بر اختلالات یادگیری و اضطراب ناشی از اتانول در موش صحرایی: یک مطالعه تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1402; 22 (6) :555-566
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6851-fa.html
دانشگاه مازندران
متن کامل [PDF 444 kb]
(539 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1265 مشاهده)
متن کامل: (709 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 22، شهریور 1402، 566-555
اثرات آنتیاکسیدانی سیلیمارین بر اختلالات یادگیری و اضطراب ناشی از اتانول در موش صحرایی: یک مطالعه تجربی
مریم قلیزاده[1]، اکبر حاجیزاده مقدم[2]، فرهاد ولی زادگان[3]، صدیقه خانجانی جلودار[4]
دریافت مقاله: 08/11/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 13/12/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 24/04/1402 پذیرش مقاله: 26/04/1402
چکیده
زمینه و هدف: اتانول پیامدهای عصبی قوی بر روی مغز دارد که با استرس اکسیداتیو مرتبط است. هدف از این مطالعه تعیین اثر سیلیمارین بر استرس اکسیداتیو، اضطراب و اختلال یادگیری ناشی از مصرف اتانول در موش صحرایی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 200 گرم به پنج گروه تقسیم شدند. گروه کنترل و چهار گروهی که اتانول 4 گرم بر کیلوگرم را به مدت 14 روز دریافت نمودند. سه گروه تیمار، به ترتیب با دوزهای 50، 100 و 150 میلیگرم بر کیلوگرم سیلیمارین به مدت 14 روز، درمان شدند. اختلالات شناختی و اضطراب مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و سطح گلوتاتیون در ناحیه هیپوکامپ اندازهگیری شد. دادهها توسط آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مصرف اتانول شاخص تبعیض (001/0>P)، درصد زمان گذرانده شده در بازوی باز (%Open Arm Time; %OAT) (001/0>P) و درصد ورود به بازوی باز (%Open Arm Entry; %OAE) (007/0=P) را بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش داد. همچنین، فعالیت آنزیمهای کاتالاز (001/0>P)، سوپراکسیددیسموتاز (002/0=P) و سطح گلوتاتیون (001/0>P) نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داد. درحالیکه مصرف سیلیمارین با دوز 150 میلیگرم بر کیلوگرم، OAE (022/0=P) و OAT (023/0=P) را نسبت به گروه اتانول افزایش داد و همچنین فعالیت آنزیمهای کاتالاز (008/0=P)، سوپراکسیددیسموتاز (030/0=P) و سطح گلوتاتیون را (001/0>P) را نسبت به گروه اتانول افزایش داد.
نتیجهگیری: احتمالاً سیلیمارین با افزایش سطح آنتیاکسیدانی در هیپوکامپ از بروز اختلالات رفتاری ناشی از مصرف اتانول محافظت میکند.
واژههای کلیدی: سیلیمارین، اختلالات شناختی، استرس اکسیداتیو، اضطراب، هیپوکامپ، موش صحرایی
مقدمه
اتانول با فرمول شیمیایی (C2H5OH) یا (CH3CH2OH) [1] مایعی بیرنگ، با وزن مولکولی کم و قابل انحلال در آب و چربی است [2]، که اصلیترین جزء نوشیدنیهای الکلی است و میتوان آن را از تخمیر قندها بهدست آورد [3]. پس از مصرف، الکل در بافتهای بدن پخش میشود و به سرعت از سد خونی مغزی عبور میکند. سوء مصرف اتانول به طور قابل توجهی باعث آسیب در بافتهای مختلف از جمله کبد، قلب و سیستم عصبی میشود [4]. سیستم عصبی مرکزی یکی از اهداف اصلی تخریب عصبی توسط الکل است [5]. مناطقی در مغز که در دوره نوجوانی رشد عصبی قابل توجهی دارند، نسبت به سوء مصرف الکل آسیبپذیر شناخته میشوند [6]. شواهد قابل توجهی نشان میدهد که یکی از اهداف اصلی مسمومیت با الکل در مغز، هیپوکامپ است [7]. در هیپوکامپ، نوروژنز به منطقه سابگرانولار شکنج دندانهای هیپوکامپ محدود میشود که دارای یک میکرو محیط فعال است که اجازه میدهد نوروژنز در طول زندگی ادامه یابد. این فرآیند بسیار پویا توسط عوامل داخلی و خارجی از جمله انتقال دهندههای عصبی مثل استیلکولین و سوء مصرف داروها تأثیر میپذیرد [8]. قرار گرفتن در معرض اتانول در نوجوانان موجب کاهش نوروژنز در شکنج دندانهای هیپوکمپ پشتی [9] و همچنین اختلالات در حافظه و نقص در عملکرد شناختی میشود [8].
آسیبشناسی این اختلال نقش محوری استرس اکسیداتیو را نشان میدهد. مصرف اتانول تولید گونههای فعال اکسیژن (Reactive Oxygen Species; ROS) مضر را افزایش داده و منجر به تهی شدن مغز از آنتیاکسیدانهای دفاعی میشود [10]. استالدهید یک ترکیب بیولوژیکی فعال است که موجب آسیب عصبی میشود و در اعتیاد به الکل و همچنین ایجاد سرخوشی در غلظتهای کم نقش دارد. آنزیمهای سیتوکروم (Cytochrome P450 2E1; CYP2E1) P450 و کاتالاز مسیرهای اصلی در مغز هستند که اتانول را به استالدهید متابولیزه میکنند. CYP2E1، اکسیژن مولکولی را به آب کاهش میدهد و در نتیجه اتانول به استالدهید اکسید میشود [11]. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که مصرف مزمن اتانول با آسیب اکسیداتیو به پروتئینهای سلولی، لیپیدها و DNA (Deoxyribonucleic acid) و همچنین کاهش سطح آنتیاکسیدانهای درونزا همراه است [12]. استرس اکسیداتیو طولانی مدت در مغز باعث اختلال عملکرد عصبی و مرگ سلولی میشود که میتواند منجر به تخریب عصبی شود [13].
سیلیمارین (Silymarin)، عصارهای از گیاه خار مریم (Silybum marianum) و در واقع مخلوطی از ایزومرهای سیلیبین، ایزوسیلیبین، سیلی دیانین و سیلی کریستین است. این مخلوط یک آنتیاکسیدان قوی و به عنوان پاک کننده رادیکالهای آزاد در بدن انسان عمل میکند که توانایی مهار پراکسیداسیون لیپیدی را دارد [14]. با کاهش سطح گلوتاتیون (Glutathione; GSH) احیاء شده سلول را از استرساکسیداتیو محافظت میکند. گزارش شده است که سیلیمارین از مسیرهای مختلف از جمله فعالیت مستقیم مهار رادیکالهای آزاد، با جلوگیری از تشکیل رادیکالهای آزاد با کمک به مهار آنزیمهای خاص مسئول تولید رادیکالهای آزاد و با حفظ وضعیت ردوکس بهینه سلول با فعال کردن یک طیف وسیعی از آنتیاکسیدانهای آنزیمی و غیر آنزیمی، عمدتاً از طریق فاکتورهای رونویسی، از جمله NF-E2-related factor 2 (Nrf2) به عنوان آنتیاکسیدان عمل میکند [15]. علاوه بر این، احتمالاً سیلیمارین به علت شباهت ساختاری با استروژن، مشابه ترکیباتی مانند سروتونین عمل میکند و سب کاهش رفتارهای اضطراب و به دنبال آن اختلالات یادگیری میگردد [16].
بر طبق جستجوهای انجام شده، تاکنون خواص آنتیاکسیدانی سیلیمارین بر اختلالات عصبی ناشی از مصرف الکل مورد پژوهش و بررسی قرار نگرفته است، بنابراین هدف از این پژوهش تعیین اثرات آنتیاکسیدانی سیلیمارین بر اختلالات یادگیری و اضطراب ناشی از اتانول در موش صحرایی میباشد.
مواد و روشها
این مطالعه تجربی در سال 1400 در دانشگاه مازندان انجام شد. تعداد 35 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با محدوده وزنی 30±200 گرم در اتاق حیوانات دانشگاه مازندران در شرایط استاندارد ١٢ ساعت روشنایی و ١٢ ساعت تاریکی در دمای ٢±٢٣ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5±50 درصد نگهداری شدند. بهمنظور سازگاری حیوانات با محیط، آزمایشها یک هفته پس از انتقال حیوانات به آزمایشگاه انجام گردید. کلیه آزمایشات مطابق با آییننامه کمیته اخلاق زیستی معاونت پژوهشی دانشگاه مازندران با کد اخلاق IR.UMZ.REC.1400.012 انجام شد.
به منظور ایجاد مدل اتانولی، اتانول 4گرم بر کیلوگرم به مدت 14 روز به گروه اتانول و گروههای تیمار خورانده شد [10]. حیوانات به طور تصادفی به ٥ گروه 7تایی شامل گروه کنترل، اتانول و گروههای تیمار شده با پودر سیلیمارین (سیگما، آمریکا) 50، سیلیمارین 100 و سیلیمارین 150 میلیگرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. موشها در گروه تیمار ابتدا اتانول 4گرم بر کیلوگرم را بهصورت گاواژ دریافت کرده و بعد از دو ساعت به ترتیب مقدار 012/0، 025/0، 037/0 گرم از سیلیمارین در 1/0 سیسی آب مقطر (موش 250 گرمی) [17] را صورت گاواژ به مدت 14 روز دریافت کردند.
در این مطالعه از تست رفتاری ماز صلیبی بالاتر از زمینه (Elevated plus Maze; EPM) برای بررسی رفتارهای شبهاضطرابی استفاده شد. دستگاه مورد استفاده یک ماز چوبی به شکل به علاوه است. این ماز دارای دو بازوی باز بدون دیواره و دو بازوی بسته با دیوارهای به ارتفاع 30 سانتیمتر میباشد. طول و عرض بازوی باز به ترتیب 50 و 10 سانتیمتر است که به صورت عمود به بازوهای بسته به ابعاد 10 سانتیمترمربع در ناحیه مرکز متصل میباشند. این مجموعه بر روی پایهای به ارتفاع 50 سانتیمتر از سطح زمین قرار دارد. قبل از شروع آزمایش، موشها به مدت 5 دقیقه در دستگاه قرار گرفتند تا با محیط آشنا شوند. حیوانات در قسمت مرکز دستگاه و رو به بازوی باز قرار داده شدند و به مدت 5 دقیقه اجازه داشتند تا در بازوهای باز و بسته حرکت کنند. پارامترهای زیر بهروش مشاهده و با استفاده از کرنومتر (مدل F-5853T، چین) اندازهگیری شد. درصد زمان گذرانده شده در بازوی باز (%OAT) و درصد ورود به بازوی باز (%OAE) به عنوان فاکتورهای استاندارد ارزیابی اضطراب محاسبه شدند. افزایش ورود به بازوهای باز و افزایش مدت زمان سپری شده در بازوی باز شاخص کاهش اضطراب در موش تلقی شد [18].
حافظه، توجه و تواناییهای تمایز با آزمون تشخیص شی جدید (Novel Object Recognition Test; NORT) مورد آزمایش قرار گرفتند [19]. روش کار شامل سه مرحله عادت کردن، آشنایی و مرحله آزمایش بود [20]. موشها یک روز قبل از تمرین به مدت 10 دقیقه به جعبه خالی تمرین عادت کردند. در مرحله آموزش این کار، یک موش به مدت پنج دقیقه در جعبهای قرار داده شد که دو جسم یکسان به زمین چسبانده شده بود. پس از یک فاصله زمانی 24 ساعته، موشها در همان جعبه به مدت 5 دقیقه با شیء آشنا و یک شیء جدید قرار داده شدند. زمانی که یک موش در تماس با جسم بود یا در فاصله 2 سانتیمتری به سمت شیء هدایت میشد، در حال تعامل با جسم بود، زمان صرف شده با اشیاء در طول تمرین توسط دوربین برای ارزیابی هرگونه سوگیری موشها ثبت شد و در طول آزمایش یک نسبت تمایز محاسبه شد [21].
بیست و چهار ساعت پس از پایان تستهای رفتاری، حیوانات با کلروفرم بیهوش شدند و بعد از انجام رپرفیوژن قلبی، بافت مغز خارج و ناحیه هیپوکامپ آنها جدا شد. 150 میلیگرم از بافت هیپوکامپ مغز در 5/1 میلیلیتر بافر تریس (4/7=pH) شامل 32/0 مول بر لیتر ساکارز، 1 میلیمول بر لیتر EDTA (Ethylenediaminetetraacetic acid) هموژن گردید. سپس، محلول حاوی بافت هموژن شده با سرعت 13600 دور به مدت 30 دقیقه در دمای 4+ درجه سانتیگراد سانتریفیوژ (مدل k-3 30، ساخت شرکتsigma آلمان) شد. در نهایت مایع شفاف بالایی، برای سنجش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز و سطح گلوتاتیون مورد استفاده قرار گرفت [22]. غلظت کل پروتئین در مایع رویی هموژن مغز به روش Bradford با استفاده از آلبومین سرم گاوی به عنوان استاندارد تعیین شد [23]. برای سنجش فعالیت آنزیم کاتالاز از مخلوط واکنش، حاوی بافر سدیم فسفات با غلظت 50 میلیمولار در 7=pH بههمراه 10 میلیمولار H2O2 استفاده شد. پس از اضافه کردن عصاره آنزیمی به مخلوط واکنش، جذب محلول در طول موج 240 نانومتر به مدت 2 دقیقه خوانده شد [24].
سنجش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز بر اساس روش genet انجام شد. به طور خلاصه مخلوط واکنش، شامل بافر سدیم فسفات با غلظت 50 میلیمولار 7=pH است که حاوی 48/0 میلیمولار پیروگالل و 1/0 میلی مولار EDTA میباشد. جذب محلول در طول موج 420 نانومتر به مدت 2 دقیقه خوانده شد [25].
سطح گلوتاتیون احیاء شده بر اساس روش Fukazawa و Tokumura تعیین شد. به طور خلاصه، 130 میکرولیتر 5,5 –Dithiobis (2-nitrobenzoic acid) (04/0 درصد) با 200 میکرولیتر مایع رویی و 1/1 میلیلیتر از بافر فسفات سدیم (4/7=pH) 25/0 مولار مخلوط شد. سپس آب مقطر به حجم نهایی 5/1 میلیلیتر اضافه شد و جذب در طول موج 412 نانومتر خوانده شد و نتایج به صورت میلیگرم گلوتاتیون بر گرم پروتئین بیان شد [22].
دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار Prism
نسخه 8 تجزیه و تحلیل شد. نتایج بهصورت
"انحراف معیار±میانگین" گزارش شده است. به منظور ارزیابی نرمال بودن توزیع متغیرهای مورد بررسی از آزمون Shapiro–Wilk استفاده شد و تخطی از پیشفرض نرمال بودن مشاهده نشد (05/0<P). همچنین، آزمون Levene برای ارزیابی همگنی واریانس گروهها استفاده شد و همگنی واریانس گروهها نیز مورد تأیید قرار گرفت (05/0<P). در نهایت مقایسه بین میانگین گروهها توسط آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Tukey انجام شد. سطح معنیداری در آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
با توجه به نمودار 1، میانگین مدت زمان حضور در بازوی باز در گروه اتانول و گروه تیمار با سیلیمارین 50 میلیگرم بر کیلوگرم، در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنادار نشان داده است (001/0>P). این در حالی است که این شاخص در گروه تیمار با سیلیمارین 150 میلیگرم بر کیلوگرم افزایش معنادار نسبت به گروه اتانول نشان داده است (001/0>P).
