Ethics code: IR.MODARES.REC.1401.197
Bagheri Sheykhangafshe F, Farahani H, Dehghani M, Fathi-Ashtiani A. Examining the Relationship between Mental Health and Chronic Pain in Children and Adolescents: A Systematic Review Study. JRUMS 2023; 22 (6) :617-636
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6979-fa.html
باقری شیخانگفشه فرزین، فراهانی حجت اله، دهقانی محسن، فتحی آشتیانی علی. بررسی ارتباط سلامت روانی و درد مزمن در کودکان و نوجوانان:
یک مطالعه مروری نظاممند. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1402; 22 (6) :617-636
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6979-fa.html
گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
متن کامل [PDF 333 kb]
(817 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1565 مشاهده)
متن کامل: (2448 مشاهده)
مقاله مروری
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 22، شهریور 1402، 636-617
بررسی ارتباط سلامت روانی و درد مزمن در کودکان و نوجوانان:
یک مطالعه مروری نظاممند
فرزین باقری شیخانگفشه، حجتاله فراهانی، محسن دهقانی، علی فتحی آشتیانی
دریافت مقاله: 02/03/1402 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 04/04/1402 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 12/04/1402 پذیرش مقاله: 13/04/1402
چکیده
زمینه و هدف: تجربه درد در مدت طولانی و باورهای مربوط به زمان مرتبط با درد عوامل کلیدی را برای درک تجربه درد و پریشانی روانشناختی بیمار تشکیل میدهند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت روانی با درد مزمن در کودکان و نوجوانان انجام شد.
مواد و روشها: در پژوهش مروری حاضر، با استفاده از کلید واژههای انگلیسی درد مزمن، کمر درد مزمن، سردرد مزمن، شکم درد، گردن درد، درد چندگانه، درد اسکلتی-عضلانی، کودکان، نوجوانان، و سلامت روانی در پایگاههای اطلاعاتی نظیر Google Scholar، PubMed، ISI، Scopus، EMBASE و PsycINFO در بازه زمانی 2000 (از ماه ژانویه) تا 2022 (تا ماه نوامبر) مورد جستجو قرار گرفتند.
یافتهها: بررسیهای صورت گرفته حاکی از شیوع 4 الی 60 درصدی درد مزمن در کودکان و نوجوانان داشت که شکم درد، سر درد، کمر درد و دردهای چندگانه شیوع بالاتری داشتند. بیمارانی که دارای افسردگی، اضطراب، ترس، استرس، فاجعه سازی درد، ناگویی هیجانی، پریشانی روانشناختی، پرخاشگری، مشکلات رفتاری، اختلالات شناختی بودند از شدت درد مزمن بیشتری برخوردار بودند. در مقابل، عواملی مانند وضعیت اقتصادی-اجتماعی مطلوب، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، کیفیت خواب، ارتباط اجتماعی، فعالیت بدنی، تابآوری و انعطافپذیری شناختی موجب کاهش درد و تسریع روند درمان بیماران مبتلا به درد مزمن گردید.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده حاکی از ارتباط معنادار بین سلامت روانی و درد مزمن در کودکان و نوجوانان داشت. در این زمینه، مراکز روانشناسی و مشاوره مدارس ضروری است آموزشهایی در جهت افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی و تابآوری کودکان و نوجوانان ارائه دهند.
واژههای کلیدی: سلامت روانی، درد مزمن، کودکان، نوجوانان، مطالعه مروری نظاممند
مقدمه
انجمن بینالمللی مطالعات درد (International Association for the Study of Pain)، درد مزمن (Chronic pain) را به عنوان دردی که به مدت سه ماه یا بیشتر ادامه دارد، تعریف میکند [1]. درد مزمن به عنوان یک نگرانی و مشکل جهانی در زمینه سلامتی، پیامدهای روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را برای فرد و جامعه ایجاد میکند [2]. بررسیهای صورت گرفته حاکی از این واقعیت دارد که درد مزمن در تمامی سنین ممکن است رخ دهد و تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی کودکان و نوجوانان بر جای بگذارد [3]. درد مزمن در ابعاد گوناگونی مانند گردن درد، کمر درد، سر درد، درد اسکلتی-عضلانی و شکم درد میتواند در سنین پایین وجود داشته باشد [4]. یافتههای پژوهش مروری King و همکاران نشان از شیوع 83/8 درصدی سردرد، 53/4 درصدی شکم درد، 24/14 درصدی کمر درد، 40/4 درصدی درد اسکلتی-عضلانی و 49/4 درصدی دردهای چندگانه در کودکان و نوجوانان داشت. در این بین دختر بودن، اضطراب، استرس، وضعیت اقتصادی و تحصیلی پایین با شیوع درد مزمن در کودکان و نوجوانان ارتباط معناداری داشت [5].
عدم آگاهی از داشتن درد مزمن در سنین پایین به علت اینکه فرد نمیداند این بیماری تا بزرگسالی ممکن است او را درگیر کند، بسیار نگرانکننده تلقی میشود [6]. اگر کودک و نوجوان به موقع متوجه درد مزمن خود شود نیز پیامدهایی مانند عدم اعتماد به نفس، افسردگی، ناامیدی، کاهش عملکرد و توانمندی را تجربه میکند [7]. به همین دلیل است که سنین پایین با توجه به تغییرات هورمونی و جسمانی که در آن رخ میدهد از اهمیت بالایی برخوردار است [8]. در واقع وقتی که نوجوان میبایست تصمیمات مهمی در زندگی خود بگیرد، به علت بیماری و کاهش کارآمدی مجبور است برخلاف سایر دوستان خود، به دنبال درمان درد مزمن خود باشد [9]. نتایج مطالعه Tutelman و همکاران حاکی از شیوع 4 تا 12 درصدی درد مزمن در کودکان و نوجوانان داشت که در بین دختران، نوجوانان، افراد دارای تابآوری و انعطافپذیری شناختی پایین از درد مزمن بیشتری رنج میبردند [10]. Kazemi در پژوهشی مروری شیوع کمر درد مزمن را در کودکان و نوجوانان ایرانی به ترتیب 4/7 و 50 درصد گزارش کرد [11]. Dianat و همکاران نیز شیوع 3/34 درصدی از کمر درد مزمن را در دانشآموزانی ایرانی به دست آوردند [12]. Rezapur-Shahkolai و همکاران شیوع 6/26 درصدی را برای کمر درد مزمن در دانشآموزان ایرانی به دست آوردند [13].
تداوم درد مزمن در سنین پایین میتواند موجب افت تحصیلی، اعتیاد به مواد افیونی، کاهش کیفیت خواب، غیبت از مدرسه و کم تحرکی دانشآموزان شود [14]. از آنجایی که درد مزمن تحت تأثیر متغیرها و شرایط محیطی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، جنسیتی، تحصیلی و روانی زیادی قرار دارد، میتواند تأثیر عمیقی بر کودکان و نوجوانان داشته باشد [15]. با توجه به اینکه سلامت روانی ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی افراد دارد و تأثیر بهسزایی در ایجاد، تشدید و درمان دردها و بیماریهای مزمن ایفاء میکند [16]، قبل از هرچیزی میبایست متغیرهای روانشناختی مؤثر در درد مزمن کودکان و نوجوانان مورد بررسی ارزیابی دقیقی قرار داد [17]. در این زمینه، بررسیهای صورت گرفته نشان داده است که درد مزمن در کودکان و نوجوانان با عوامل روانشناختی متعددی از جمله افسردگی [18]، اضطراب [19]، ترس [20]، اختلال استرس پس از ضربه [21]، فاجعه سازی درد [22]، ناگویی هیجانی [23]، کیفیت خواب [24]، اضطراب اجتماعی [25]، تغذیه [26]، پریشانی روانشناختی [27]، کیفیت زندگی [28]، سبک زندگی [29]، پرخاشگری [30]، مشکلات رفتاری و اختلالات شناختی [31] در ارتباط است.
در مقایسه با جمعیت عمومی، کودکان و نوجوانان مبتلا به درد مزمن به علت مشکلاتی که دارند اغلب دارای سلامت روانی پایینی هستند که بر روی ابعاد گوناگونی از زندگی آنها تأثیرگذار است [32]. عوامل متعددی مانند نوع و شدت درد مزمن، جنسیت، سن و سطح تحصیلات، حمایت اجتماعی، وضعیت اقتصادی و خانواده میتوانند اختلالات روانشناختی را در کودکان و نوجوانان پیشبینی کنند [33]. نظریههای مختلفی پیرامون ارتباط خلق افراد با سلامت جسمانی وجود دارد که به بررسی نقش مهم سلامت روانی در تسریع فرآیند درمان و بهبود بیماران مبتلا به درد مزمن پرداختهاند [34]. بررسیهای صورت گرفته حاکی از بالا بودن پریشانی روانشناختی بیماران دارای درد مزمن است که به دلایل گوناگونی میتواند تشدید گردد [35]. در واقع، تجربه درد در مدت طولانی و باورهای مربوط به زمان مرتبط با درد عوامل کلیدی را برای درک تجربه درد و پریشانی روانشناختی بیمار تشکیل میدهند [36]. نتایج پژوهش Knook و همکاران نشان داد 21 درصد از کودکان و نوجوانان مبتلا به درد مزمن دارای اختلالات روانپزشکی بودند که اضطراب (18 درصد) شایعترین اختلال روانشناختی بود [37]. یافتههای مطالعه Noel و همکاران مشخص کرد افرادی که در دوران نوجوانی درد مزمن داشتند در مقایسه با سایر افراد از اختلالات افسردگی و اضطرابی بیشتری برخوردار بودند [38]. نتایج پژوهش Liu و همکاران نیز نشان داد 74، 6/76، 5/86، و 7/58 درصد از کودکان و نوجوانان دارای درد مزمن دارای بیخوابی، خستگی، اضطراب و افسردگی بودند [39].
از آنجایی که با پیشرفت تکنولوژی و گسترس شبکههای اجتماعی سبک زندگی، فعالیت بدنی، تحرک، سیکل خواب، سلامت روانی و کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است، میتوان انتظار داشت در آینده نزدیک درد مزمن در سنین پایین به یک چالش جهانی تبدیل شود [40]. بررسیهای انجام شده در 20 سال اخیر نیز بر این موضوع دلالت دارد که دردهای مزمن متنوع مانند کمر درد، شکم درد، سر درد و دردهای اسکلتی-عضلانی در بین کودکان و نوجوانان جهان روز به روز در حال افزایش است [41]. در این زمینه نیز درمانهای فیزیوتراپی و توانبخشی زیادی انجام شده است، اما بررسی و تقویت ابعاد روانشناختی و اجتماعی درد مزمن در کودکان و نوجوانان به صورت قابل قبولی مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار نگرفته است [17]. لذا پژوهش مروری حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت روانی با درد مزمن در کودکان و نوجوانان انجام شد.
مواد و روشها
مطالعه حاضر از نوع پژوهش مروری نظاممند است که از طریق الگوی پریزما (Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses; PRISMA) یافتههای پژوهشی مرتبط با سلامت روانی و درد مزمن در کودکان و نوجوانان را مورد بررسی قرار داده است [42].
راهبردهای جست و جو
در پژوهش حاضر، با استفاده از جستوجوی کلید واژههای انگلیسی تخصصی chronic pain، chronic low back pain، chronic headache، abdominal pain، neck pain، multiple pain، musculoskeletal pain، children، adolescents، mental health، anxiety، depression، stress، psychological distress در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی نظیر Google Scholar، PubMed، ISI، Scopus، EMBASE و PsycINFO در بازه زمانی 2000 (از ماه ژانویه) تا 2022 (تا ماه نوامبر) مورد جستجو قرار گرفتند.
معیارهای ورود و خروج
مقالات پژوهشی به صورت هدفمند بر اساس معیارهای خروج (در دسترس نبودن متن کامل مقاله، نامه به سردبیر و فاقد چکیده) و ورود به پژوهش (مرتبط بودن با هدف پژوهش، برخورداری از چهارچوب ساختاریافته پژوهشی و انتشار در مجله معتبر انگلیسی) برای بررسی انتخاب شدند.
ارزیابی کیفیت مقالات
تمامی مقالات بعد از استخراج از پایگاههای موردنظر، با استفاده کلید واژههای تخصصی پیرامون ارتباط سلامت روانی با درد مزمن در کودکان و نوجوانان، توسط مؤلفان حاضر مورد ارزیابی قرار گرفت. بهمنظور ارتقاء کیفیت بیشتر مقالات، بعد از حذف مقالات نامرتبط با اهداف پژوهش و انتخاب مقالات اصلی، بار دیگر برای بالابردن اطمینان از شناسایی و بررسی مقالات موجود، فهرست منابع مقالات انتخاب شده نیز جستجو گردید. چهار محقق بهطور جداگانه محتوای هر یک از 36 مقاله را تجزیه و تحلیل کردهاند. هریک از محققان، هر مقاله را بهطور جداگانه مطالعه نمودند و پس از آن داده مربوط به هر مقاله را به فرم تحلیل محتوا وارد ساختند. کیفیت مقالات با استفاده از چک لیست بررسی مقالات شامل: تطابق ساختار مقاله با نوع پژوهش، هدف پژوهش، جامعه پژوهش، فرآیند انتخاب نمونه، ابزارهای گردآوری اطلاعات، تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری مرتبط و متناسب با اهداف، مشخص بودن معیارهای ورود و خروج، رعایت اخلاق در پژوهش، ارائه یافتهها متناسب با اهداف پژوهش و بحث در مورد یافتهها با استناد به نتایج پژوهشهای مرتبط بررسی شد. ارزیابی کیفیت مقالات با استفاده از معیارهای ارائه شده توسط Gifford و همکاران انجام گرفت [43]. بر اساس معیارهای ارائه شده برای مطالعات کمی (6 معیار)، کیفی (11 معیار)، نیمه تجربی (8 معیار) و تجربی (7 معیار) مقالات در یک مقیاس دو امتیازی (صفر و یک) ارزیابی شدند. نقطه برش برای حذف مقالات کمی امتیاز 4 و کمتر، برای مطالعات تجربی و نیمه تجربی امتیاز 6 و کمتر، برای مطالعات کیفی نیز امتیاز 8 و کمتر بود [43].
استخراج اطلاعات
در انتها از 594 مقاله موجود پیرامون ارتباط سلامت روانی با درد مزمن در کودکان و نوجوانان، بعد از حذف مقالاتی که ارتباطی با اهداف پژوهش نداشتند، در نهایت 36 مقاله کاملاً مرتبط وارد پژوهش گردید و بهطور کامل و دقیق مطالعه و بررسی شدند (نمودار 1).
