Ethics code: IR.IAU.YAZD.REC.1403.015
Zarein F, Sedrpooshan N, Bidaki R, Fallah Yakhdani M. Analyzing the Lived Experiences of Teenage Girls with the Experience of Parental Divorce: A Phenomenological Research. JRUMS 2024; 23 (6) :524-540
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-7426-fa.html
زارعین فاطمه، سدرپوشان نجمه، بیدکی رضا، فلاح یخدانی محمد حسین. واکاوی تجارب زیسته نوجوانان دختر با تجربه طلاق والدینی: یک پژوهش پدیدارشناسی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1403; 23 (6) :524-540
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7426-fa.html
متن کامل [PDF 386 kb]
(277 دریافت)
|
چکیده (HTML) (892 مشاهده)
متن کامل: (666 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 23، شهریور 1403، 540-524
واکاوی تجارب زیسته نوجوانان دختر با تجربه طلاق والدینی: یک پژوهش پدیدارشناسی
فاطمه زارعین، نجمه سدرپوشان، رضا بیدکی، محمد حسین فلاح یخدانی
دریافت مقاله: 04/04/1403 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 27/04/1403 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 17/06/1403 پذیرش مقاله: 19/06/1403
چکیده
زمینه و هدف: طلاق فقط یک اتفاق واحد نیست بلکه یک فرآیند طولانی است که در آن همه اعضای خانواده از جمله فرزندان، یک فقدان و شکست را متحمل میشوند که میتواند انتقال بیننسلی بیثباتی در زندگی زناشویی اعضای خانوادهها را به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف از انجام مطالعه حاضر، واکاوی تجارب زیسته نوجوانان با تجربه طلاق والدین ساکن شهر یزد بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع تجربه زیستی و پژوهش پدیدارشناسی بود. 12 نوجوان دختر با تجربه طلاق والدینی ساکن شهر یزد در سال 1402 شرکت کردند. دادهها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری و با روش کلارک و براون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که نوجوانان ایرانی پس از طلاق والدینشان مسائلی را در زمینههای مختلف تجربه میکنند که در قالب 7 مضمون اصلی چالشهای شناختی، رشدی/تحولی، رفتاری/مقابلهای، روانی/هیجانی، خانوادگی، اجتماعی و زمینهای دستهبندی میشوند. با توجه به یافتههای به دست آمده، تداوم رشد پس از تروما در نوجوانان با تجربه طلاق والدینی، نیازمند تدوین مداخلات چندجانبه با محوریت مضامین شناسایی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافتهها، میتوان نتیجه گرفت که طلاق پیامدهای منفی متعددی همچون چالشهای شناختی، رشدی/تحولی، رفتاری/مقابلهای، روانی/هیجانی، خانوادگی، اجتماعی و زمینهای میتواند برای خانواده به همراه داشته باشد که در این بین نوجوانان به دلیل قرار گرفتن در شرایط بحرانی ناشی از طلاق والدین، ممکن است صدمات بیشتری از نظر هیجانی و روانشناختی متحمل شوند.
واژه های کلیدی: طلاق، نوجوانان، تجربه زیسته ، دختران ، پدیدارشناسی
ارجاع: زارعین ف، سدرپوشان ن، بیدکی ر، فلاح یخدانی مح، واکاوی تجارب زیسته نوجوانان دختر با تجربه طلاق والدینی (پژوهش پدیدارشناسی). مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1403، دوره 23 شماره 6، صفحات: 540-524.
مقدمه
طلاق یکی از استرسزا ترین حوادثی است که افراد تجربه میکنند. عواقب طلاق میتواند افراد را در تمام طول زندگی تحت تأثیر قرار دهد و به طریق مختلف بر سلامت جسمی و روانی آنها تأثیر بگذارد (2، 1). بحران زناشویی و طلاق به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیبهای روانی جدی به عنوان رویدادهای آسیب زا مفهوم سازی شدهاند (۳). طلاق یکی از پیامدهای ازدواج ناموفق است که سلامت جسمانی و روانی افراد را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار میدهد و بر اکثر جنبههای زندگی افراد درگیر در رابطه تأثیر میگذارد (۴). براساس مطالعات صورتگرفته دسته کم بر سه حوزه مهم زندگی تأثیر دارد که عبارتند از: بهزیستی جسمانی، هیجانی، روانشناختی، اقتصادی، و حفاظت از فرزند و مشکلات حمایتی (۵). در مطالعه ای ترکیبی توسط Suprianto و همکاران دریافتند که طلاق یک اتفاق واحد نیست بلکه فرآیندی پیچیده و مستمر است که در آن همه اعضای خانواده از جمله فرزندان، فقدان و ناکامی را در زمینههای آموزشی، تحصیلی، هیجانی و رفتاری تجربه مینمایند (۶). در واقع، وضعیت تأهل والدین ممکن است در مواقعی، به عنوان معیاری برای صمیمیت پایین، شیوههای فرزندپروری نامطلوب، و تعارض بالا در خانواده عمل کند (۷). به طوری که بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد افراد با سابقه طلاق در خانواده اصلی، به احتمال بیشتری در معرض طلاق قرار میگیرند (۸). طبق بررسیها بیش از 60 درصد والدینی که تصمیم به طلاق میگیرند، فرزندانی دارند که هنوز با آنها زندگی میکنند و ناکامی خانواده عامل آسیب روانی فرزندان آنها میشود. بعد از طلاق والدین، آنها بهت زده، خشمگین و غمگین میشوند. نیمی هم دچار پریشانی و اضطراب شدید میشوند و زندگیشان را در شرف نابودی متصور میگردند (۹).
کودکان و نوجوانانی که والدینشان در زمان کودکی آنها طلاق گرفتهاند مشکلات اجتماعی بیشتری مانند تعارض اجتماعی قابل توجه را تجربه میکنند (۱۰). Xu در پژوهشی نشان داد هنگامی که والدین طلاق میگیرند، فرزندان دچار نوسانات و تغییرات شخصیتی میگردند و تمایل به درونگرایی، گوشهگیری و انزوا را در آنها افزایش میدهد. این تغییرات روانشناختی میتواند مانع از برقراری ارتباط مؤثر نوجوانان با دیگران شود یا در صورت ارتباط، به صورت منفی و ناسازگارانه برخورد کنند. همچنین نوجوانان ممکن است به دلیل نقش مفقوده نظارت والدین به بیراهه کشیده شوند و عادات نامطلوبی پیدا کنند (۱۱). به دنبال طلاق والدین، فرزندان پیوندهای دلبستگی خود را با والدین خود از دست میدهند که درک آنها از تنهایی را تشدید کرده و بر عملکرد اجتماعی و تحصیلی تأثیر منفی میگذارد (۱۲).
در پژوهشی به منظور بررسی مشکلات سلامت روانی نوجوانان قبل و پس از طلاق والدین مشخص شد که سطح مشکلات درونی و برونیسازی در دوره پس از طلاق والدین به طور معنیداری بالاتر میباشد (۱۳). Emmanuella و همکاران در پژوهشی نشان دادند که فرزندان طلاق به طور قابل توجهی استرس، مشکلات عاطفی، غم، اندوه و نگرانی را در مورد وضعیت خود تجربه میکنند (۱۴). همچنین، Amani و همکاران در پژوهشی در مورد شناسایی پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان، نشان دادند که ناامنی در تعاملات اجتماعی، مشکلات اقتصادی، نقایص ساختاری خانواده، ناهنجاریهای تحولی و رشدی، نشانگان افسردگی، الگوهای ناکارآمد سازگاری و مشکلات تحصیلی از پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان است (۱۵). Hajihassani و همکاران در پژوهشی یکسان نبودن ادراک اثرات طلاق والدین و فرآیندهای وابسته را در مورد نوجوانان را نشان دادند. چنانچه نوجوانان، درگیر تعارضها و خشونت والدین باشند، حمایت محدودی از شبکههای اجتماعی دریافت کنند و کیفیت ارتباط بین نوجوانان و والدین بعد از طلاق در سطح پایینی باشد و نوجوانان درک مبهمی از طلاق و شرایط بعد از آن داشته باشند، اثرات منفی طلاق گستردهتر خواهد بود (۱۶).
بدون تردید یکی از اولویتهای امروز جوامع مختلف، پرورش فرزندانی سالم در بعد جسمانی و روانی است. بنابراین ضروری است برای هدایت و تقویت نیروهای بالقوه آنان به سوی سازندگی و تحول، بهداشت جسمی و روانی آنان حفظ گردد. در این راستا، شناخت صحیح ابعاد مختلف جسمی و روانی فرزندان و کوشش در راه تأمین شرایط مادی و معنوی مناسب برای تحول بدنی، عاطفی و فکری آنان واضحتر از آن است که نیاز به تأکید داشته باشد (۱۷). برای این منظور شناسایی و بررسی عوامل اصلی اثرگذار بر شکلگیری شخصیت و زندگی آتی فرزندان حائز اهمیت فراوان میباشد که در این بین، از میان عوامل زیادی که در تحول کودک سهم دارند، میتوان به اهمیت اساسی خانواده اشاره کرد. بنابراین، با توجه به پیشینه مطالعاتی موجود در خصوص تأثیر جدایی والدین بر شکلگیری ابعاد مختلف زندگی فردی و بین فردی فرزندان آنها، برنامهریزی جهت بهبود کیفیت زندگی و کمک به آنها در زمینه ایجاد آمادگی برای زندگی بهتر ضروری به نظر میرسد؛ چرا که ممکن است این افراد به دلیل جو حاکم بر محیط خانوادگیشان الگو، فرصت و شرایط آموزشهای لازم در زمینه ازدواج مطلوب را نداشته باشند. این درحالی است که با وجود چنین احساس نیازی برای بررسی تجارب نوجوانان طلاق و همچنین، احساس نیاز برای تدوین مدل توانمندسازی متناسب با شرایط و تجارب این گروه، تاکنون در کشور ما اقدامی صورت نگرفته است. بنابراین، با در نظر گرفتن اهمیت موضوع از یک سو و از طرفی با توجه به خلأ پژوهشی موجود، مسألهای که محققان در این پژوهش در صدد پاسخگویی به موارد مرتبط با تجارب نوجوانان با تجربه طلاق والدینی و فهم و نگرش نسبتاً جامعی از اثرات طلاق بر حیطههای مختلف زندگی نوجوان میباشد.
مواد و روشها
پژوهش حاضر از نوع پدیدارشناسی و واکاوی تجربه زیسته بود. مشارکتکنندگان در مطالعه حاضر 12 نوجوان با تجربه طلاق والدینی ساکن شهر یزد شرکت کردند. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع انتخاب شدند. معیار رسیدن به اشباع، تکرار دادههای قبلی است به طوریکه با استفاده از روش مقایسه مداوم دادهها، همزمان با جمعآوری دادهها، کدگذاری نیز انجام شد و طبقهبندی اولیه شکل گرفت. مصاحبههای بعدی در جهت تکمیل و تشریح طبقات اولیه بکار گرفته شد.
اشباع نظری نمونهگیری زمانی است که دادههای جدید چیزی به تعریف خصوصیات طبقات قبلی اضافه ننماید (۱۸). معیارهای ورود شرکت کنندگان عبارت بود از تجربه طلاق والدین، قرار داشتن در دامنه سنی 18-12 سال، داشتن سواد خواندن و نوشتن، حداقل سابقه 2 سال طلاق والدین، تمایل به شرکت در پژوهش. ملاکهای خروج از این پژوهش نیز شامل، عدم تمایل و رضایت به شرکت در ادامه پژوهش بود. این مطالعه همچنین دارای کد اخلاق از دانشگاه آزاد اسلامی یزد به شماره ثبتی IR.IAU.YAZD.REC.1403.015 میباشد.
در این پژوهش از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد، تا فرصتی برای شرکت کنندگان فراهم شود تجربیات خود را آزادانه بیان کنند. قبل از انجام مصاحبهها، ضمن توضیح موازین اخلاقی همچون محرمانه ماندن مشخصات شرکت کنندگان، رضایت آگاهانه و کتبی برای شرکت در پژوهش کسب شد. مصاحبهها در مکان از قبل مشخص شده (مراکز مشاوره) در شهر یزد برگزار شد. زمان تقریبی انجام مصاحبهها از 35 تا 60 دقیقه متغیر بود. برای انجام مصاحبه در ابتدا سؤال اصلی پژوهش از شرکت کنندگان پرسیده شد و در خلال پاسخ به سؤالات مصاحبه سؤالات جدید تولید و پرسیده شدند. و با دوازده داوطلب به اشباع رسید. تمامی مصاحبهها ابتدا توسط پژوهشگر ضبط شدند و سپس متن آنها و سایر اطلاعات مرتبط با آنها از قبیل مکث کردن، لحن و غیره روی کاغذ پیاده شد. سؤال اصلی پژوهش تحلیل و واکاوی تجارب تجارب زیسته نوجوانان دختر بعد از طلاق است.
