Ethics code: IR.IAU.KERMAN.REC.1403.149
دانشگاه آزاد اسلامی کرمان
متن کامل [PDF 388 kb]
(31 دریافت)
|
چکیده (HTML) (116 مشاهده)
متن کامل: (45 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 24، تیر 1404، 389-375
اعتبارسنجی الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت: یک مطالعه توصیفی
ناهید زرین صدف[1]، مژگان درخشان[2]، امین نیک پور[3]، حمیدرضا ملائی[4]
دریافت مقاله: 12/09/1403 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 05/12/1403 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 27/02/1404 پذیرش مقاله: 29/02/1404
چکیده
زمینه و هدف: تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت یکی از عوامل کلیدی در بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی است. با توجه به پیچیدگیهای این حوزه و نیاز به بهینهسازی فرآیندها، اعتبارسنجی الگوی تحلیلگری میتواند ابزاری مؤثر در ارتقاء عملکرد نظام سلامت باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی این الگو انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، از روش توصیفی پیمایشی و از طریق نظرسنجی با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته برای اعتبارسنجی الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت بهره گرفته شد. دادهها از ۱۰ متخصص مدیریت و منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1403 جمعآوری و با استفاده از نسبت روایی محتوا (Content validity ratio; CVR) و شاخص روایی محتوا (Content validity index; CVI) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان دادند که الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت شامل ۲۴ زیر مؤلفه در شش مؤلفه (پدیده مرکزی، شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها) با میانگین نسبت روایی 726/0 و شاخص روایی 848/0 از اعتبار مناسبی برخوردار است و میتواند در طراحی الگوی نهایی مورد استفاده قرار گیرد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت از اعتبار و روایی محتوایی خوبی برخوردار است. این الگو به بهبود کارایی و اثربخشی نظام سلامت کمک خواهد کرد و نتایج آن میتواند راهگشای بهبود سیاستگذاریهای نظام سلامت باشد.
واژههای کلیدی: تحلیلگری داده، نیروی کار سلامت، الگوی نظری، پژوهش اعتبارسنجی
ارجاع: زرینصدف ن، درخشان م، نیکپور ا، ملائی حر. اعتبارسنجی الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1404، دوره 24 شماره 4، صفحات: 389-375.
.
مقدمه
تحلیلگری منابع انسانی (Human Resources Analytics) ابزاری اساسی برای ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی است که به جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای کارکنان میپردازد و به سازمانها امکان میدهد تا تصمیمگیریهای مبتنی بر داده را در مدیریت منابع انسانی اتخاذ کنند. این فرآیند به همسو کردن راهکارهای نیروی کار با اهداف سازمانی کمک کرده و منجر به افزایش عملکرد و بهرهوری میگردد (1). با این حال، تحلیلگری منابع انسانی با چالشهایی نظیر یکپارچگی دادهها و ملاحظات اخلاقی مواجه است، بهویژه در کشورهای کمدرآمد و متوسط که با بحران منابع انسانی روبرو هستند. بنابراین، ایجاد یک چارچوب قوی منابع انسانی برای ارائه خدمات بهداشتی با کیفیت ضروری است (2). همچنین، تصمیمگیری مبتنی بر داده در سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی برای بهبود برنامهریزی و مدیریت نیروی کار بسیار مهم است (3) و استفاده از دادههای بزرگ و مدلهای تحلیلی به سازمانها کمک میکند تا نیازهای نیروی کار را شناسایی و راهکارهای مؤثری برای جذب و حفظ منابع انسانی بهکار گیرند (4). سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات بایستی شامل داشبورد اطلاعات، شفافسازی و تحلیلهای مبتنی بر هوش مصنوعی را شامل شوند تا روندها را سریعتر و دقیقتر تحلیل کنند (5). در نهایت، ایجاد یک چارچوب قوی برای منابع انسانی در کشورهای کمدرآمد و متوسط که با بحران منابع انسانی مواجهاند، ضروری است. تصمیمگیری مبتنی بر داده در این سیستمها به بهبود برنامهریزی و مدیریت کمک کرده (6، 3) و ارزیابی سیاستهای منابع انسانی در نظام سلامت نشان میدهد که کیفیت و رضایتمندی از خدمات بهداشتی نیاز به توجه بیشتری دارد (7).
راهکارهای مؤثر در مدیریت منابع انسانی، مانند آموزش و حفظ کارکنان، برای افزایش رضایت بیماران و بهبود کیفیت مراقبت حیاتی هستند (4). با این حال، چالشهایی مانند یکپارچگی دادهها و ملاحظات اخلاقی میتواند بر موفقیت تحلیلگری منابع انسانی تأثیر بگذارد (7، 3). بنابراین، تحقیقات بیشتری برای بهبود مدیریت منابع انسانی و تأثیر آن بر کیفیت خدمات بهداشتی بهویژه در زمینه شکافهای تحقیقاتی و نیاز به همکاری با
ذینفعان ضروری است (2) و مدلهای تجزیهوتحلیل منابع انسانی در سیستمهای بهداشتی میتوانند به بهینهسازی تخصیص منابع انسانی، ادغام دادهها و روشهای مختلف و نیز کاهش هزینهها منجر شوند (8).
از طرفی، اعتبارسنجی مدلها در تحقیقات علمی اهمیت زیادی دارد، زیرا به تضمین قابلیت اطمینان مدلهای پیچیده کمک میکند و اعتماد به پیشبینیهای آنها را افزایش میدهد (9). در تحلیلگری منابع انسانی، این فرآیند به تصمیمگیریهای استراتژیک و عملیاتی یاری میرساند و شامل ارزیابی دقت و صحت پیشبینیها نسبت به دادههای واقعی است (10). استفاده از ضریب Lawshe بهعنوان معیار کلیدی در اعتبارسنجی، به پژوهشگران و مدیران منابع انسانی کمک میکند تا از دقت مدلهای خود اطمینان حاصل کنند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند (11). در پژوهش Stanimirović و Pribaković Brinovec نیز بر ضرورت اعتبار سنجی مدلهای برنامه ریزی منابع انسانی در مراقبتهای بهداشتی برای رفع کمبودهای سیستمی و تضمین اقدامات استراتژیک مؤثر تأکید دارد و این پیچیدگیها و نیاز به دادههای قابل اعتماد برای بهبود ابتکارات برنامهریزی نیروی کار را برجسته میکند (12). از سوی دیگر، تحلیلگری منابع انسانی بهطور خاص مورد توجه قرار نگرفته و هیچ مدل یا چارچوب عملی مشخصی برای انجام تجزیهوتحلیلهای مرتبط وجود ندارد (13). از همین رو، پژوهش حاضر به بررسی و اعتبارسنجی یک الگوی معتبر و قابل استفاده برای متخصصان این حوزه میپردازد و هدف این پژوهش اعتبارسنجی الگوی تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت پژوهشگران در قالب مدل مفهومی شکل 1 است
پیامدها
پیشبینی افق آینده منابع انسانی
(تدوین استراتژیهای آتی در برآورد و تأمین منابع انسانی، جلوگیری از آشفتگی منابع انسانی)
آینده بهتر برای نظام سلامت
(رشد سازمانی، رشد فردی، افزایش رضایتمندی جامعه و گیرندگان خدمت، افزایش کارایی و بهرهوری منابع انسانی، افزایش عملکرد سازمان و نظام سلامت با کارآمدی منابع انسانی و رسیدن به سطح استانداردها و پایبندی بیشتر به شواهد)
توسعه منابع انسانی با برنامه از پیش تعیینشده آینده نگارانه
(تصمیمگیری و سیاستگذاری مبتنی بر شواهد مناسب در حوزه منابع انسانی، استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری، برنامهریزی جهت جذب منابع انسانی کارآمد و شایسته)
|
پدیده محوری: تحلیل گری منابع انسانی
بازطراحی نظام اطلاعات منابع انسانی، ترویج و تعمیم فرهنگسازی در تحلیل گری منابع انسانی، دید سیستمی، همهجانبه و نظاممند در تحلیل گری منابع انسانی
|
شرایط علی
عوامل برونسازمانی (عوامل ارزشی و فرهنگی، تقاضاها و فشارهای اجتماعی، بحرانها، رشد فناوریهای نوین، عوامل مدیریتی)
عوامل درونسازمانی (عوامل فردی، عوامل انگیزشی، ساختار و تشکیلات سازمانی، رشد و بلوغ سیستم سازمانی، عوامل مربوط به اجرای سیاستها و قوانین در سازمان، برنامهریزی استراتژیک و راهبردی حوزه منابع انسانی، نظام دادهای مناسب)
|
راهبردها
توجه به چارچوب و دید سیستمی (همهجانبه) و تعیین نقش منابع انسانی در آن
ملاحظات پیشبینی در افق آینده
تقویت حرفهای گرایی
تغییر در مدل مدیریت منابع انسانی دانشگاه
تعاملات سازنده و شناخت مستمر محیط سازمان
آموزش و یادگیری
انسجام بیشتر بانکهای اطلاعاتی در جهت ایجاد یک نظام اطلاعاتی
تقویت تصمیمگیری منابع انسانی مبتنی بر شواهد
برنامهریزی در سیاستهای نگهداشت منابع انسانی
|
شرایط زمینهای
عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی و وضعیت بخشهای کلان آن، شرایط اجتماعی، قوانین و سیاستگذاری، فرهنگ کاری، نگرش و سطح دیدگاه فکری مدیریت منابع انسانی، فناوری و پیشرفت دیجیتال
|
محیط بیرونی سازمان
(عوامل اجتماعی محیطی، عوامل سیاستی و راهبردی، عوامل فرهنگی و ارتباطی)
|
محیط درونی سازمان
(رفتار و فرهنگسازمانی، توزیع ارائهدهندگان خدمت، نیازسنجی سازمانی و بهکارگیری نیروها در جهت اهداف، جانشین پروری در سازمان، دانش اطلاعات و تفویض اختیار در سازمان)
|
شکل 1- مدل مفهومی الگوی تحلیل گری منابع انسانی در نظام سلامت با رویکرد داده بنیاد (14)
مواد و روشها
این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی، با هدف اعتبارسنجی درونی و بررسی الگوی پارادایمی داده بنیاد تحلیلگری منابع انسانی در نظام سلامت (14) با استفاده از روش سنجش اعتبار محتوایی Lawshe، در تابستان سال 1403 انجام شد و جامعه آماری نیز شامل خبرگان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی کرمان بودند. پژوهش حاضر با اخذ کد اخلاق IR.IAU.KERMAN.REC.1403.149 از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان انجام گرفت و بر مبنای نمونهگیری هدفمند بر اساس تخصص و تجربه، تعداد 10 نفر از صاحبنظران، اساتید و متخصصان حوزه منابع انسانی شامل افرادی که با مفهوم عوامل کلیدی آشنا هستند و تجربه و شناخت کافی در حوزه منابع انسانی دارند، نظرات خود را در مورد الگوی طراحی شده، بیان کردند. هدف از این نوع ارزیابی پاسخ به این سؤال است که آیا محتوای ابزار، قابلیت اندازهگیری هدف تعریف شده را دارد یا خیر؟ به همین دلیل برای ارزیابی روایی محتوایی، از قضاوت افراد خبره در زمینه تخصصی مورد نظر استفاده شد و با رجوع به نظر متخصصان و اساتید، از روایی ابزار اندازهگیری در سنجش متغیرهای پژوهش اطمینان حاصل گردید.
بدین منظور بر اساس این الگوی تحلیل گری که در شکل 1 نیز ارائه شده است، پرسشنامهای 26 سؤالی شامل مؤلفههای پدیده مرکزی، شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها طراحی گردید که شامل دو بخش از سؤالات بود. بخش اول، برای ارزیابی میزان ضرورت مؤلفهها بر اساس طیف سهقسمتی لیکرت (ضروری، مفید اما غیرضروری و غیرضروری) و بخش دوم برای ارزیابی میزان مرتبط بودن، واضح بودن و ساده بودن مؤلفهها بر اساس طیف چهار قسمتی، گویهها در نظر گرفته شدند.
شاخص روایی محتوا، یک روش کمی برای ارزیابی و سنجش اعتبار گویههای پرسشنامه بر اساس دیدگاه خبرگان میباشد که یکی از روشهای ارزیابی روایی محتوا محسوب میگردد. در این روش، متخصصان «مربوط بودن»، «واضح بودن» و «ساده بودن» هر گویه را بر اساس یک طیف لیکرتی چهار قسمتی ارزیابی میکنند. متخصصان مربوط بودن هر گویه را از ۱ «مربوط نیست» تا ۴ «کاملاً مربوط است» تعیین میکنند. همچنین، ساده بودن گویه از ۱ «ساده نیست» تا ۴ «کاملاً ساده است» و واضح بودن گویه نیز از ۱ «واضح نیست» تا ۴ «کاملاً واضح است» مشخص میگردد (15).
در بخش اول، سؤالاتی حاوی ضرورت هر یک از عوامل را در مؤلفههای اصلی (تحلیل گری منابع انسانی نظام سلامت) چگونه ارزیابی میکنید و نیز در بخش دوم، سؤالاتی حاوی میزان ارتباط هر یک از عوامل زیر را با مؤلفههای اصلی تحلیلگری منابع انسانی نظام سلامت چگونه ارزیابی میکنید؟ مطرح گردید و برای بررسی روایی، پرسشنامهها در اختیار دو تن از اساتید قرار گرفت و با مطالعه محتوا بعد از تغییراتی، روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت.
پس از جمعآوری دادهها بهمنظور اعتبارسنجی الگو، با بهرهگیری از ضریب Lawshe از طریق برآورد ضرایب نسبت روایی محتوا (Content validity ratio; CVR) و شاخص روایی محتوا (Content validity index; CVI) برای هر سؤال محاسبه گردید و اصلاحات لازم به عمل آمد. این روش به بررسی پایایی و روایی پرسشنامه کمک کرده و امکان ارزیابی دقت و اعتبار مؤلفههای الگو را فراهم میآورد.
در بخش اول، محاسبه نسبت روایی محتوا، پاسخها با استفاده از رابطه 1، محاسبه و ارزش عددی آنها با استفاده از جدول 1، مطابقت داده شد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر، تعداد 10 متخصص در اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی مشارکت داشتند، بنابراین بر اساس توصیه Lawshe مقدار CVR مورد قبول 62/0 یا بیشتر از آن فرض شد (16).
