جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای جعفریان

مجتبی افشارنیا، سمیه جعفریان، زهرا آقالری،
جلد ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد چیز جدید با اختصاص زمان و تلاش لازم همراه با پذیرش خطرات مالی، فیزیکی و اجتماعی با دریافت نتایج پاداش‌های پولی، رضایت شخصی و استقلال. کشورهای در حال توسعه از جمله ایران برای دستیابی به مزیت‌های رقابتی و حل مسائل و مشکلات عمومی‌ جامعه مانند بیکاری، ملزم به توسعه کارآفرینی هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین قابلیت کارآفرینی دانش­آموختگان بهداشت محیط در استان مازندران انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است که در سال ۱۳۹۶، با پرسش­نامه‌ای روا و پایا شامل ۷۴ گویه با مقیاس لیکرت ۴ درجه‌ای انجام شد. نمونه‌گیری به صورت در دسترس میان ۸۵ نفر از فارغ‌التحصیلان رشته بهداشت محیط ساکن استان مازندران، انجام شد. داده‌های جمع‌آوری شده از طریق آزمون‌های آماری Pearson و t-test تحلیل گردیدند.
یافته‌ها: از افراد مورد بررسی ۴۹ نفر (۶/۵۷%) زن، ۷۲ نفر (۷/۸۴%) در مقطع کارشناسی، ۳۲ نفر (۶/۳۷%) دارای شغل موقت بودند. ۱۰ نفر (۷/۱۱%) راه­اندازی یک کسب و کار مستقل را تجربه کرده بودند که تنها دو نفر موفق به ادامه کسب و کار خود شدند. در مؤلفه‌های کارآفرینی ۷۰ نفر (۳/۸۲%)، استقلال­طلبی ۸۱ نفر (۲/۹۵%) و خلاقیت ۷۹ نفر (۹/۹۲%) ضعیف بودند. از نظر قابلیت کارآفرینی میان دو جنس ارتباط معنی‌دار مشاهده شد به طوری که این قابلیت در مردان بیشتر بود (۰۱۲/۰ p=).
نتیجه‌گیری: ضعف قابلیت کارآفرینی دانش­آموختگان نمایانگر ضرورت برنامه‌ریزی و توجه بیشتر به تقویت مؤلفه‌های مؤثر بر قابلیت کارآفرینی در برنامه‌های آموزشی و کمک آموزشی در دوره دانشجویی است.
واژه‌های کلیدی: بهداشت محیط، فارغ‌التحصیل، کارآفرین، مازندران


زهرا اقالری، خان سمیه جعفریان، محسن میرزایی، داوود للهی، سمیه جعفریان،
جلد ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهم­ترین وظایف بهداشت محیط، رسیدگی به وضعیت بهداشتی و بهسازی اماکن عمومی ‌است که رابطه مستقیمی ‌با سلامت عموم جامعه دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت بهداشت محیط اماکن عمومی‌شهرستان بابل انجام پذیرفت.
مواد و روش­ها: مطالعه توصیفی حاضر روی ۶۴۹ مسجد، ۵۵۲ مدرسه و ۲۵۰ آرایشگاه­ زنانه شهرستان بابل به صورت سرشماری طی دو سال متوالی ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ انجام شد. اطلاعات با استفاده از چک­لیست استاندارد مربوط به وضعیت بهداشت محیط مساجد، مدارس و آرایشگاه­ها از طریق بازدید و مشاهده مستقیم جمع­آوری و آنالیز داده­ها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای انجام شد.
یافته­ها: آنالیز داده­ها نشان داد که ۲۹۹ مسجد (۴۶ درصد) از نظر بهداشت محیط اماکن مذهبی، در وضعیت مطلوبی بودند. وضعیت بهداشت مدارس از نظر ایمنی و مهندسی انسانی ۵۰۹ مدرسه (۲/۹۲ درصد)، دستشویی ۵۱۹ (۹۴ درصد)، توالت ۵۰۶ (۷/۹۱ درصد)، دفع زباله ۵۳۸ (۴/۹۷ درصد) و دفع فاضلاب ۵۰۵ (۴/۹۱ درصد) مطلوب بودند. از میان آرایشگاه­های مورد بررسی ۴۵ (۱۸ درصد) بدون نواقص و فاقد مشکلات بهداشتی و بهسازی بودند. از نظر وضعیت بهداشت ساختمان ۳۶ (۴/۱۴ درصد) آرایشگاه­ها فاقد تهویه مناسب، ۲۶ (۴/۱۰ درصد) فاقد شرایط بهسازی استاندارد بودند و اختلاف معنیداری بین وضعیت بهداشتی آبخوری، آب آشامیدنی، حفاظت و ایمنی ساختمان مدارس و جمع‌آوری و دفع فاضلاب میان مدارس شهری و روستایی وجود داشت (۰۵/۰P<).
نتیجه­گیری: نتایج نشان داد که وضعیت بهداشتی اماکن مورد بررسی نسبتاً مطلوب بود، اما برای رسیدن به وضعیت کاملاً مطلوب، پیشنهاد می‌شود با همکاری مسئولین بهداشتی و جلب مشارکت­های مردمی‌وضعیت بهداشتی این اماکن بهبود یابد.
واژههای کلیدی: بهداشت محیط، اماکن عمومی، بابل
 
زهرا آقالری، سمیه جعفریان، مرضیه نجار،
جلد ۱۷، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سطح آگاهی و نگرش دانشجویان نقش مؤثری در بهبود وضعیت تغذیه­ای و امنیت غذایی دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش دانشجویان فنی مهندسی در رابطه با بهداشت و ایمنی غذایی انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی با نمونه‌گیری در دسترس، روی ۱۰۰ نفر از دانشجویان فنی مهندسی شهر بابل در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش­نامه­ای شامل سه بخش اطلاعات دموگرافیک، آگاهی و نگرش بهداشت و امنیت غذایی استفاده شد. آنالیز داده‌ها از طریق آزمون آماری مجذور کای انجام پذیرفت.
یافته‌ها: در مجموع نتایج نشان داد که ۲۷ درصد دانشجویان آگاهی خوب و ۲۶ درصد نگرش خوبی در خصوص بهداشت و ایمنی غذایی دارند.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها، نگرش اکثر دانشجویان در سطح ضعیف و متوسط بوده و پیشنهاد می‌شود کارگاه­های آموزشی و یا واحد درسی بهداشت مواد غذایی برای دانشجویان فنی مهندسی برگزار گردد.
واژه‌های کلیدی: آگاهی، نگرش، دانشجویان، ایمنی غذایی، بابل
مجتبی حسن پور، زهرا اقالری، سمیه جعفریان،
جلد ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی­که بازیافت کاغذ علاوه بر صرفه­جویی انرژی، از مصادیق اجرایی سازی اقتصاد مقاومتی می‌باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد پرسنل بیمارستان آموزشی ساری در خصوص بازیافت کاغذ و اقتصاد مقاومتی انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: در مطالعه توصیفی حاضر، ۱۵۱ نفر از کارکنان بیمارستان آموزشی ساری در سال ۱۳۹۶ به‌صورت سرشماری انتخاب و نظرات آنها در خصوص بازیافت کاغذ و اقتصاد مقاومتی توسط پرسش­نامه­ بررسی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از شاخص­های آمار توصیفی و آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافته‌ها: ۱۱۳ نفر (۸/۷۴ درصد) بازیافت را از مصادیق اقتصاد مقاومتی می‌دانستند. هم­چنین بین انجام بازیافت در محل کار و آشنایی با مفهوم اقتصاد مقاومتی ارتباط معنی­داری وجود داشت (۰۰۱/۰p=).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بیش از ۷۰ درصد افراد از آگاهی و نگرش کافی در خصوص بازیافت کاغذ برخوردارند، اما از نظر عملکرد نیاز به آموزش دارند.
واژه‌های کلیدی: آگاهی، نگرش، عملکرد، بازیافت
 
زهرا اقالری، Hans-Uwe Dahms، مجتبی حسن‌پور، سمیه جعفریان، همت قلی نیا آهنگر،
جلد ۲۰، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نوپدید کروناویروس که در ابتدای شیوع، هیچ اطلاعاتی از چگونگی بیماری­زایی آن وجود نداشت، منجر به اضطراب در شاغلین مراکز بهداشت و درمان خط مقدم مبارزه با کروناویروس شد. لذا این مطالعه با هدف تعیین اضطراب ناشی از پاندمی کروناویروس در شاغلین مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بابل انجام شد.
مواد و روش­ها: این پژوهش توصیفی در سال ۱۳۹۹ در ۲۶۰ نفر از شاغلین مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بابل که به روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند، انجام شد. جمع‌آوری اطلاعات به وسیله پرسش­نامه‌ سنجش ویژگی‌های فردی و شغلی و تعیین مقیاس اضطراب ناشی از کرونا در افراد انجام شد. از شاخص­های آمار توصیفی و آزمون مجذور کای جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته­ها: میانگین و انحراف معیار نمرات حاصل از پرسش­نامه مقیاس اضطراب کل، علائم روانی اضطراب و علائم جسمانی اضطراب ناشی از کرونا در شاغلین مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بابل به ترتیب ۰۲/۸±۱۳/۱۲، ۳۵/۵±۸۶/۹، ۲۷/۲±۶۹/۳ بود. ۱۹۵ نفر (۷۵ درصد) فاقد اضطراب یا دارای اضطراب خفیف و ۶۵ نفر (۲۵ درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند. آزمون مجذور کای نشان داد بین جنسیت با علائم روانی اضطراب (۰۱۶/۰=p)، جنسیت با اضطراب کل (۰۱۰/۰=p) ارتباط آماری معنی‌دار مشاهده شد و میزان اضطراب در زنان بیش‌تر بود.
نتیجه­گیری: نتایج نشان داد میزان اضطراب در شاغلین مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بابل که در معرض خطر مواجهه با کروناویروس بودند، پایین بود که نشان ‌دهنده وضعیت مطلوب روانی و جسمانی افراد در مواجهه با شرایط بحرانی است.
واژه­های کلیدی: کروناویروس، اضطراب، مراکز بهداشتی درمانی، بابل
زهرا اقالری، پروفسور Hans-Uwe Dahms، سمیه جعفریان، همت قلی نیا آهنگر،
جلد ۲۰، شماره ۹ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اطلاع­رسانی درخصوص ویروس کرونا می­تواند مانع از ابتلاء به بیماری و کاهش بار اقتصادی بر مردم و وزارت بهداشت شود و وب­سایت­ها یکی از ابزار اطلاع­رسانی محسوب می­شوند. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین عملکرد دانشگاه‌های علوم­پزشکی کشور در راستای اطلاع‌رسانی و آموزش‌های بهداشتی پیش­گیرانه در زمینه ویروس کرونا انجام شد.
مواد و روش­ها: این پژوهش توصیفی در سال ۱۳۹۹ بر روی وب‌سایت دانشگاه‌های علوم­پزشکی ایران در سه دسته (دانشگاه‌های تیپ۱، تیپ۲ و تیپ۳) انجام شد. ابزار مورد استفاده چک‌لیستی درخصوص بررسی اطلاعات عمومی وب‌سایت‌ها، وضعیت اطلاع‌رسانی و مطالب آموزش بهداشت فردی و بهداشت محیطی جهت پیش­گیری و کنترل ویروس کرونا بود. داده­ها با استفاده از آزمون مجذور کای تجزیه­و­تحلیل شد.
یافته­ها: در مطالعه حاضر، صفحات وب‌سایت مربوط به ۴۸ دانشگاه علوم­پزشکی ایران از ۱۹ دانشگاه تیپ یک، ۲۱ دانشگاه تیپ دو، و ۸ دانشگاه تیپ سه بررسی شدند. میانگین و انحراف­معیار نمره وب‌سایت‌ها درخصوص اطلاع‌رسانی و اخبار ویروس کرونا ۷۵/۱±۵۴/۸، و مطالب آموزشی بهداشت فردی و محیطی ویروس کرونا ۱۴/۱±۹۶/۱۰ بودند که نشان­دهنده وضعیت مطلوبی است. آزمون مجذور کای نشان داد بین دانشگاه‌های علوم­پزشکی براساس نوع تیپ و دسته‌بندی نمرات درخصوص وضعیت اطلاع‌رسانی مربوط به ویروس کرونا ارتباط معنی‌داری وجود داشت (۰۰۶/۰=p) و وضعیت اطلاع­رسانی در دانشگاه­های تیپ یک بهتر بود.
نتیجه­گیری: مطالعه حاضر نشان داد همه دانشگاه‌های علوم­پزشکی تیپ یک و دو و بیش از نیمی از دانشگاه‌های علوم­پزشکی تیپ سه از نظر مجموع نمرات در دو حیطه اطلاع‌رسانی و آموزش بهداشت در مورد ویروس کرونا در وضعیت قابل قبول قرار داشتند.
واژه­های کلیدی: دانشگاه علوم ­پزشکی، وب­‌سایت، آموزش بهداشت، پیش­گیری، ویروس کرونا
جلال پورجعفریان، یاسر کاظم زاده، سجاد ارشدی، یحیی محمدنژادپناه کندی، عبدالعلی بنایی فر،
جلد ۲۱، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: آپوپتوز یک برنامه منظم مرگ سلولی است که با تغییرات مورفولوژیک مانند چروکیده شدن سلول، متراکم شدن کروماتین و قطعه قطعه شدن DNA مشخص می‌شود. هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرین استقامتی و مصرف مکمل نانو­کورکومین بر محور p۲۱-p۵۳ و بیان ژن TERF۲ (Telomeric repeat-binding factor ۲) در بافت عضلانی موش‌های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۲۴ سر­ موش نر با میانگین وزنی ۲۰±۲۰۰ گرم به­ صورت تصادفی به ۴ گروه کنترل سالم، تمرین استقامتی، نانو­کورکومین، تمرین استقامتی+ نانو­کورکومین تقسیم شدند. تمرین استقامتی در ۴ هفته طبق پروتکل اجرا گردید. هم­زمان موش­های گروه‌های نانو­کورکومین به میزان ۸۰ میلی­گرم به ازای هر کیلو وزن بدن مکمل مصرف نمودند. شاخص­­ها به­روشReal-Time PCR  و تجزیه­ و­ تحلیل داده­ها با آنالیز واریانس دو­­‌طرفه انجام شد.
یافتهها: نتایج تفاوت معناداری در TERF۲، p۵۳ (Protein ۵۳) و p۲۱ (Protein ­۲۱) بین چهار گروه را نشان داد (۰۵/۰>P). در گروه تمرین استقامتی و نانو­کورکومین + تمرین استقامتی، میانگین متغیر TERF۲ و p۵۳ به طور معنا‌‌‌‌‌‌‌‌­داری بالاتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰>P). هم­چنین، تفاوت معناداری بین گروه تمرین استقامتی و گروه نانو­کورکومین مشاهده شد که میانگین p۵۳ در گروه تمرین استقامتی به طور معناداری بالاتر از گروه نانو­کورکومین بود (۰۵/۰>P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمرین استقامتی به ‌همراه مصرف مکمل نانو­کورکومین، بیان ژن TERF۲ را افزایش داده و می‌تواند سرعت کوتاه شدن تلومر و پیری را کاهش دهد. هم‌چنین، افزایش پروتئین p۵۳ و p۲۱ در هنگام تمرین استقامتی و مصرف مکمل نانو­کورکومین احتمالاً منجر به‌ توقف چرخه سلولی و آپوپتوز شود.
واژه­های کلیدی: تمرین استقامتی، TERF۲، محور p۲۱-p۵۳، نانو­کورکومین، موش صحرایی
حسین فرجی، زهرا آقالری، سمیه جعفریان، مهندس داوود للهی، مرتضی ولی پور،
جلد ۲۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در فروشگاه­های مواد غذایی، برخی رفتارهای غیربهداشتی می‌توانند عاملی جهت کرونا باشند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت رعایت پروتکل‌های بهداشتی در فروشگاه­های مواد غذایی شهرستان بابل انجام شد.
مواد و روش‌ها: مطالعه توصیفی حاضر میان ۲۱۴ نفر از مشتریان فروشگاه­های مواد غذایی در بابل در سال ۱۴۰۱ انجام شد. اطلاعات با مصاحبه و پرسش‌نامه‌ای روا و پایا جمع‌آوری گردید. آنالیز داده­ها با آزمون آماری مجذور کای انجام شد.
یافته­ها: به ترتیب ۲ نفر (۹/۰ درصد)، ۴۴ نفر (۶/۲۰ درصد) و ۱۶۸ نفر (۵/۷۸ درصد) مشتریان اظهار داشتند که رعایت پروتکل‌های بهداشتی در فروشگاه­های مواد غذایی ضعیف، متوسط و خوب بود. ۷/۴۰ درصد مشتریان (۸۷ نفر) از اقدامات بهداشتی در فروشگاه کاملاً راضی بودند و ۸/۳۱ درصد (۶۸ نفر) گزارش کردند که برای خرید به برند فروشگاه مواد غذایی توجه می­نمایند.
نتیجه­گیری: نتایج نشان داد وضعیت بهداشتی فروشگاه­های مواد غذایی مورد بررسی مطلوب بود. توصیه‌های بهداشتی می‌تواند کمک کننده باشد.
واژه­های کلیدی: ویروس کرونا، پروتکل‌های بهداشتی، فروشگاه مواد غذایی، بابل


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb