۳ نتیجه برای سربخش
الهه فرومندی، نسرین عباسزاده، پروین سربخش، ملیحه زرگری، لیلا خلیلی،
جلد ۱۶، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: غذا خوردن احساسی منجر به افزایش دریافت انرژی و بهتبع آن مشکلات مربوط به وزن و شکل بدن میشود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط احساسات غذایی با شاخصهای تنسنجی در دانشجویان دانشکده تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال ۱۳۹۴ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت توصیفی در تیرماه سال ۱۳۹۴ بر روی ۱۳۰ نفر از دانشجویان دانشکده تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. وضعیت احساسات غذایی با پرسشنامه (Emotional eater questionnaire) EEQتعیین شد. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمونهای t مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، همبستگی خطی Pearson و مجذور کای استفاده شد.
یافتهها: ارتباط بین نمایه توده بدن و نمره احساس غذایی معنیدار بود (۲۴۸/۰r=- ،۰۰۲/۰p=)؛ بهطوریکه افراد با نمایه توده بدنی بالاتر از ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع، نمره احساس غذایی کمتر و کنترل ضعیفتری بر غذا خوردن داشتند (۶۹/۱±۲۳/۴). همچنین، میانگین و انحراف معیار نمره احساس غذایی در افراد با دور کمر غیرنرمال (۸۴/۱±۷۱/۵) و در افراد با دور کمر نرمال (۳۳/۱±۸۲/۶) بود (۰۳۸/۰p=). همبستگی مثبت و معنیداری بین سن و نمره احساس غذایی به دست آمد (۲۱/۰r=، ۰۱۷/۰p=). ارتباط معنیداری بین وضعیت زندگی (بومی یا غیربومی بودن) و نمره احساس غذایی مشاهده شد (۰۲۱/۰p=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد احساسات غذایی منفی با پرخوری، چاقی، سن، سابقه چاقی در بستگان درجه یک و مصرف مکمل ارتباط دارند. ضروری به نظر میرسد با ارائه آموزشهای تغذیهای و روانشناختی مناسب در سطح جامعه، احساسات غذایی و انتخابهای غذایی ناشی از آن را کنترل نمود تا شاهد اثرات مفیدی در جامعه بود.
واژههای کلیدی: احساسات غذایی، شاخصهای تنسنجی، دانشجویان، تغذیه، تبریز
لیدا دایی فرشباف، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، پروین سربخش، علی طریقت اسفنجانی،
جلد ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی یکی از بحرانیترین دورههای رشد انسان است. با توجه به اهمیت دادن به شکل و وزن بدن به ویژه در دختران و تآثیرات سوءتغذیه در این دوران بر وضعیت سلامتی دوران بزرگسالی، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سوءتغذیه و ارتباط آن با برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی در دختران نوجوان شهر تبریز انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۷۲۵ دانشآموز دختر با میانگین سنی ۱۸-۱۴ سال به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و دادهها توسط پرسشنامه دموگرافیک و اندازهگیری شاخصهای تنسنجی جمعآوری گردید. نمایه توده بدنی برای سن و شاخصهای کموزنی، اضافه وزن، چاقی و کوتاهقدی پس از تعریف، محاسبه و با استانداردهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا (Centers for Disease Control and Prevention; CDC) مقایسه گردید. دادهها توسط آزمون مجذور کای، آنالیز واریانس یکطرفه و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد شیوع کوتاهقدی، لاغری، اضافه وزن و چاقی در جمعیت مورد مطالعه بهترتیب ۲/۵ درصد، ۵ درصد، ۹/۹ درصد و ۵ درصد بود. ارتباط مثبت معنیداری بین تحصیل در مدرسه غیردولتی با قد (۰۰۹/۰=p) و وزن (۰۱۵/۰=p) و شغل مادر با قد (۰۵۰/۰=p) مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه شیوع سوءتغذیه در دختران نوجوان شهر تبریز در میزان قابل قبول و مورد انتظار بود. با این حال با توجه به ارتباط مشاهده شده بین برخی از عوامل با سوءتغذیه اعم از کموزنی، بیش وزنی و کوتاه قدی، پایش و کنترل این شاخصها در دورههای زمانی مشخص میتواند مفید باشد.
واژههای کلیدی: دختران، نوجوان، تنسنجی، شاخص توده بدنی، تبریز
لیلی فرجی گاوگانی، پروین سربخش، محمد اصغری جعفرآبادی، سیدمرتضی شمشیرگران،
جلد ۱۸، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ماشین بردار پشتیبان (Support vector machine; SVM) بهعنوان یک روش آماری قوی و کارآمد در تشخیص و پیشبینی پیامدهای بالینی بر اساس ترکیباتی از متغیرهای پیشبین کاربرد دارد. هدف این پژوهش، استفاده از SVM برای تشخیص محدودیت عملکردی بیماران دیابتی و بررسی میزان صحت این تشخیص میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی بر روی ۳۷۸ بیمار دیابتی مراجعه کننده به مراکز دیابتی اردبیل و تبریز در سال ۹۴-۱۳۹۳ انجام شد. جهت طبقهبندی بیماران دیابتی از لحاظ وضعیت محدودیت عملکردی بر مبنای متغیرهای دموگرافیک و بالینی از SVM با تابع هسته RBF) Radial basis function;) و روش اعتبارسنجی آموزش و آزمون استفاده شد. ارزیابی بر اساس شاخصهای تشخیصی شامل حساسیت، ویژگی، صحت و سطح زیر منحنی Receiver operating characteristic; ROC)) انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مدل SVM نشان داد که صحت طبقهبندی، حساسیت و ویژگی مدل SVM در افتراق و تشخیص صحیح وجود محدودیت عملکردی در بیماران دیابتی به ترتیب برابر ۹۹%، ۱۰۰% و ۹۷% بود. سطح زیر منحنی ROC برای قدرت تشخیصی این مدل ۹۸/۰ بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه SVM برای طبقهبندی وضعیت محدودیت عملکردی بیماران دیابتی استفاده شد که نتایج نشانگر صحت و دقت مناسب مدل بود. با توجه به اهمیت طبقهبندی صحیح پیامدهای پزشکی بر اساس ترکیباتی از متغیرهای پیشبین، استفاده از روشهایی مانند SVM که قادر به یافتن چنین ترکیبات بهینهای هستند، میتواند مفید باشد.
واژههای کلیدی: داده کاوی، ماشین بردار پشتیبان، محدودیت عملکردی، طبقهبندی، تابع هسته