جلد ۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: استرس سبب رهایی گلوکوکورتیکوئیدها و اندورفینهای درونی میشود. بعضی از استروئیدها موجب بروز آثار مهاری میگردند، در حالی که بعضی دیگر تشنج زا هستند. مکانیسمهای اپیوئیدی درونی ممکن است در تشدید صرعهای وابسته به استرس نقش داشته باشند. از طرفی اثرات تأخیری استرس شنای آب گرم در شروع تشنجهای مربو ط به تزریق درون صفاقی PTZ و تشدید تشنجهای الکتریکی نشان داده شده است. در مطالعه حاضر اثر تکرار استرس شنا در آب گرم بر تکرار تزریق PTZ جهت ایجاد کیندلینگ شیمیایی بررسی گردید.
مواد و روشها: ۵۶ سرموش صحرایی نر انتخاب و به ۷ گروه ۸ تایی تقسیم گردید. جهت ایجاد کیندلینگ شیمیایی از تزریق داخل صفاقیPTZ با دوز mg/kg۴۵ استفاده شد. به منظور بررسی اثر گلوکوکورتیکوئید ها و اندروفینهای درونی قبل از تزریق PTZ، نالوکسان و یا متیراپون با یا بدون استرس شنا تزریق شد.
یافتهها: اعمال استرس شنا روند ایجاد کیندلینگ ر ا تسریع کرد. به طوریکه میانگین روزهای لازم برای ایجاد مرحله پنج کیندلینگ از میانگین۶./۱±۹/۴ روز در گروه PTZ به۹۶/۰± ۳/۳ روز رسید. تزریق متیرایون قبل از تزریق PTZ کیندلینگ را به طور کامل مهار کرد به طوریکه هیچکدام از حیوانات کیندل نشدند. میانگین مراحل تشنج در این گروه همواره (بجز در روزهای دوم و ششم) دارای اختلاف معنیدار آماری با گروه PTZ بود. پیش درمانی با نالوکسان روند ایجاد کیندلینگ را به تأخیر انداخت و میانگین روزهای لازم برای ایجاد مرحله پنج کیندلینگ به روز۰۵/۲± ۹ رسید ضمنا˝ در این گروه ۵۰% حیوانات کیندل شدند. اعمال استرس بعد از تزریق نالوکسان روند ایجاد کیندلینگ را تسریع نمود. در این گروه تمامی حیوانات [۸،۱۸] به مرحله پنج کیندلینگ رسیدند.
بحث ونتیجه گیری: بهر حال نتایج این پژوهش نشان داد استرس شنا احتمالاً از طریق رهایی گلوکوکورتیکوئیدها و اپیوئیدهای اندوژن موجب تسریع روند کیندلینگ شیمیایی توسط PTZ میگردد و در بروز اثر اپیوئیدها، گیرندهای اپیوئیدی mu احتمالاً دارای نقش اساسی میباشند.
واژههای کلیدی: استرس شنا، گلوکوکورتیکوئید، اپیوئیدها، کیندلینگ شیمییایی، موش صحرایی
علیرضا غفارینژاد، منصوره نصیریان،
جلد ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف : پدیده تحرک نوعی اختلال ادراک میباشد و با مصرف داروهای توهم زا مرتبط دانسته شده است. منظور از آن، دیدن اشیاء متحرک به صورت یک سری تصاویر محو شونده میباشد که در زمینه حس بینایی روی میدهد. برای تعیین علل آن به مطالعات بیشتری نیاز است این اختلال در سایر حسها گزارش نشده است.
شرح مورد : بیمار آقای ۴۱ ساله که با تشخیص اختلال استرس پس از ضربه به دلیل تشدید علایم به دنبال قطع مصرف دارو به بیمارستان شهید بهشتی کرمان در سال ۱۳۸۷ مراجعه کرده بود و نوعی خاص از پدیده تحرک را در زمینه حس لامسه تجربه میکرد. وی ابراز مینمود بعد از لمس اشیاء برای مدتی که از آنها دور میشود، بدون این که اشیاء را ببیند همچنان آنها را در دست خود لمس میکند. بیمار تحت درمان دارویی قرارگرفت، بعد از سه هفته علایم بیماری به طور نسبی رفع و یک ماه بعد بیمار ترخیص گردید.
بحث و نتیجهگیری: پدیده نادر تحرک ممکن است غیر از ادراک بینایی در زمینه سایر ادراکات توهمی مانند لمس نیز وجود داشته باشد و با تجزیه که مکانیسمی برای توجیه بعضی علایم یک بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه است، مرتبط باشد.
واژههای کلیدی: پدیده تحرک، حس لامسه، اختلال استرس پس از ضربه
مسعود معینی شبستری، مجتبی کاویانی،
جلد ۹، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: حرفۀ مربیگری فوتبال یکی از شغلهای پر مخاطره در جهان به شمار میرود و فشارهای روانی ناشی از ماهیت این حرفه، موجب فرسوده شدن مربیان فوتبال میشود. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی تأثیر فشار روانی مسابقه، بر غلظت کورتیزول و ضربان قلب مربیان برنده و بازنده لیگ برتر فوتبال بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، نمونههای بزاقی در روز مسابقه در پنج مرحله جمعآوری شد. بدین منظور ۱۶ نفر از مربیان حرفهای لیگ برتر فوتبال فصل مسابقات ۱۳۸۴-۱۳۸۳ آزمودنیهای این تحقیق را تشکیل دادند. غلظت کورتیزول بزاقی با استفاده از روش رادیوایمنواسی اندازهگیری شد. ضربان قلب مربیان در زمان استراحت و در جریان مسابقه با استفاده از دستگاه Polar- Team ثبت گردید.به جهت اینکه مربیان در شرایط استرس روانی مسابقه قرار نداشته باشند، تعیین غلظت کورتیزول و ضربان قلب استراحت آزمودنیها، یک هفته پس از پایان مسابقات انجام شد. از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر (ANOVA) استفاده شد.
یافتهها: بیشترین مقدار کورتیزول در بین دو نیمه مسابقه مشاهده شد که در مربیان بازنده این افزایش بیشتر بود. نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین میزان غلظت کورتیزول بزاقی مربیان برنده و بازنده در مراحل مختلف نمونهگیری وجود نداشت. تغییرات ضربان قلب در مربیان برنده و بازنده در جریان بازی اختلاف معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: استرسهای روانی مسابقه در مربیان با افزایش معنیداری در سطوح کورتیزول بزاقی همراه بود. در نتیجه فشارهای روانی ناشی از مسابقه میتواند برای مربیان استرسزا و مضر باشد.
واژههای کلیدی: استرس مسابقه، کورتیزول بزافی، ضربان قلب، مربی، فوتبال
افشین بهمنی، علیرضا حیدرنیا، صدیقهالسادات طوافیان،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: وجود استرس در محیط زندگی امری اجتنابناپذیر است. ناتوانی در مقابله با استرس میتواند به صورت واکنشهای فیزیولوژیک و روانی تظاهر کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش در مقابله با استرس و کاهش میزان آن در دانشآموزان است.
مواد و روشها: در مطالعه مداخلهای حاضر، دادهها با استفاده از پرسشنامه سنجش استرس کودرون از تمام دانشآموزان پسر واجد شرایط ساکن در خوابگاه شبانهروزی شهر سروآباد در سال ۱۳۸۸ جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. آموزش در ۴ جلسه و به مدت ۲ هفته به صورت حضوری با روش سخنرانی و پرسش و پاسخ صورت گرفت. از آزمونهای آماری تی زوج، مجذور کای و منویتنی جهت بررسی دادهها استفاده گردید.
یافتهها: مجموعاً ۷۰ دانشآموز پسر واجد شرایط در مطالعه شرکت نمودند. طبق نتایج مطالعه، قبل از آموزش ۸/۶۸% دانشآموزان استرس ناشی از محیط و ۴/۷۱% استرس ناشی از شخصیت را داشتند که بعد از آموزش این میزان به ترتیب به ۱/۳۷% و ۳/۴۴% کاهش یافت. آنالیز آماری نشان داد استرس ناشی از محیط و شخصیت با یکدیگر و نیز با رتبه افراد در خانوار، قبل و بعد از آموزش ارتباط معنیداری (۰۵/۰p<) داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد آموزش در زمینه مقابله با استرس میتواند در کاهش میزان استرس دانشآموزان به میزان معنیداری تأثیر داشته باشد.
واژههای کلیدی: استرس، دانشآموز، آموزش
عصمت نوحی، مهدی عبدالکریمی، محسن رضائیان،
جلد ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: عوامل روانی از قبیل استرس و روشهای مقابله با استرس، از جمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی بیماران با اختلال عروق کرونر میباشند. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط کیفیت زندگی بیماران کرونری با میزان استرس و روشهای مقابله با استرس میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی۳۱۰ بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد و آنژین با اختلال کرونری مراجعهکننده به بخشهای CCU و آنژیوگرافی بیمارستان علیبنابیطالب (ع) رفسنجان از فروردین تا آبان ۱۳۸۸ انجام شده است. روش نمونهگیری آسان بود. جهت جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه کیفیت زندگی SF-۳۶ ، روشهای مقابلهای Jalowiec و سنجش استرس Cohen استفاده شد. روایی و پایایی این ابزار در مطالعات قبلی تأیید شده است. جهت تحلیل دادهها از آزمونهای آماری t ، ANOVA Scheffe , و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین میزان کیفیت زندگی و استرس (۶۸/۰- = r ) و میزان کیفیت زندگی با روشهای مقابلۀ با استرس هیجانمدار (۳۵/۰- = r ) ارتباط منفی و معنیدار (۰۰۰۱/۰ p< ) و بین میزان کیفیت زندگی و روشهای مقابلهای مسئله مدار ارتباط مثبت و معنیدار (۴۱/۰ = r ) وجود داشت. نتایج همچنین نشان داد که بین میزان استرس و روشهای مقابلهای مسئله مدار ارتباط منفی (۴۹/۰- = r ) و با روشهای هیجانمدار ارتباط مثبت (۳۱/۰= r ) و معنیدار وجود داشت (۰۰۰۱/۰ p< ).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، استفاده از روشهای مقابلهای مسئلهمدار با کاهش استرس درک شده و بهبود کیفیت زندگی در بیماران کرونری مرتبط میباشد.
واژههای کلیدی: بیماری عروق کرونر، کیفیت زندگی، استرس، روشهای مقابله با استرس
نیما حیدریاورنجقی، المیرا قاسمی، حبیب ا... مهدیپور، بقیه ا... صالحی، محمد صوفیآبادی، الهه ارمی، حسن اژدریزرمهری،
جلد ۱۱، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استرس حاد و مزمن سبب القاء تغییرات هورمونی و عصبی میشود که هم آستانه درد و هم رفتارهای دردی را متأثر میکند، اما اثر استرس حاد و مزمن ناشی از بیحرکتی، روی رفتارهای دردی ناشی از فرمالین ناشناخته است. در نتیجه، در این مطالعه اثرات استرس بیحرکتی حاد و مزمن روی آزمون درد فرمالین در موش صحرایی نر مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، از آزمون فرمالین(۵۰ میکرولیتر فرمالین ۲٪) برای ارزیابی اثرات استرس حاد و مزمن روی پاسخ به درد در ۴۲ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات در ابتدا تحت یک جلسه استرس حاد (۱۵، ۳۰ و۶۰ دقیقه) یا چند جلسه استرس مزمن (۱۰ و ۲۰ روز و هر روز ۳۰ دقیقه) قرار گرفتند و بلافاصله فرمالین در پنجه عقبی پا تزریق شده و رفتارهای دردی مشاهده گردید.
یافتهها: در معرض قرار دادن حیوان برای ۶۰ دقیقه (استرس حاد) رفتار دردی ناشی از تحریک شیمیایی (فرمالین ۲%) را کاهش نداد، در حالی که ۱۵ دقیقه استرس حاد، رفتار دردی ناشی از فرمالین را در فاز ۲ کاهش داد و ۳۰ دقیقه در معرض استرس قرار دادن حیوان، رفتار دردی ناشی از فرمالین را در فاز ۱، اینترفاز و فاز ۲ کاهش داد. استرس مزمن به مدت ۱۰ روز (روزانه ۳۰ دقیقه)، باعث تشدید بیدردی ناشی از۳۰ دقیقه استرس نشد و در مدت ۲۰ روز (روزانه ۳۰ دقیقه) اثری در پاسخهای دردی ناشی از فرمالین نداشت.
نتیجهگیری: استرس بیحرکتی حاد میتواند برای درد تونیک، بیدردی کوتاهمدت و بلند مدت تولید کند. بیدردی ناشی از استرس کوتاهمدت به عنوان کاهش در رفتار درد در طول فاز ۱ و بیدردی ناشی از استرس دراز مدت به عنوان انعکاس رفتارهای کاهش درد در طول فاز ۲ تلقی میشود .
واژ ه های کلیدی: آزمون فرمالین، استرس بیحرکتی، موش صحرایی
نعیما خدادادی، عاطفه قنبری، شاهرخ یوسفزاده، هادی رحیمی،
جلد ۱۱، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: حوادث رانندگی سالانه جان ۲/۱ میلیون نفر را در دنیا میگیرند و بیش از۵۰ میلیون مورد مصدومیت ایجاد مینمایند. بازماندگان سوانح رانندگی نه تنها دچار مشکلات جسمی میگردند، بلکه از آسیبهای روانی مانند استرس حاد و پس از سانحه نیز رنج میبرند. هدف این مطالعه، تعیین فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در مصدومین حوادث رانندگی بستری در بیمارستان پورسینای رشت میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۸۹ مصدوم حوادث رانندگی بستری در بیمارستان در سال ۱۳۸۹ با روش نمونهگیری در دسترس انجام گرفت. دادهها یک هفته و دو ماه بعد از حادثه با استفاده از مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمعآوری شدند. ابزارهای مورد استفاده، مشخصات فردی – روانی و اجتماعی و پرسشنامه SRS- PTSD بودند. جهت آنالیز دادهها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره مرحله به مرحله و t زوجی استفاده شد.
یافتهها: بین فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در هفته اول (۳/۳۰%) و دو ماه بعد (۵/۲۲%) ارتباط معنیدار وجود نداشت. آزمون رگرسیون چند متغیره، بین استرس حاد هفته اول و متغیرهای طول مدت بستری در بیمارستان (۰۲/۰=p)، شغل (۰۰۳/۰p=) و شاهد صحنه زجر و مرگ دیگران بودن (۰۲۱/۰p=)، ارتباط معنیدار نشان داد.
نتیجهگیری: حوادث رانندگی بر سلامت روانی- اجتماعی مردم تأثیر میگذارند و کارکنان ارائهدهنده خدمات مراقبتی لازم است به آنان اطلاعاتی در زمینه حفظ و ارتقاء سلامت روان بدهند، تا در نهایت بتوانند فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در مصدومین حوادث رانندگی را کاهش دهند.
واژههای کلیدی: فراوانی، اختلال استرس حاد، اختلال استرس پس از سانحه، حوادث رانندگی
محمد صاحبالزمانی، سعیده صغیری، محبوبه صفوی، حمید علویمجد،
جلد ۱۱، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: نگرانی در مورد شکل ظاهری بدن در بسیاری از مردم وجود دارد. اگر این نگرانی افراطی باشد و موجب اشتغال ذهنی و آسیب به کارکردهای اجتماعی، شغلی و سایر جنبههای زندگی شود به عنوان اختلال بدشکلی بدن تشخیص داده میشود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ترس از بدشکلی بدن و علایم اختلال وسواسی- جبری در دانشجویان دختر گروه علوم پزشکی شهر تهران در سال ۱۳۸۶ صورت گرفت.
مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران با نمونهگیری چند مرحلهای، توسط پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه وسواس Moudzly و پرسشنامه اختلال بدشکلی بدن Phillips تحت بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری مجذور کای، فیشر و منویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه، ۴۵۶ دانشجوی دختر با میانگین سنی ۸/۱±۵/۲۰ سال شرکت داشتند. نتایج نشان داد در ۱۳ نفر (۹/۲%) از دانشجویان علایم اختلال بدشکلی بدن وجود داشت و ۹ نفر (۹/۱%) از آنها دارای علایم اختلال وسواسی- جبری بودند. آزمون آماری بین علایم اختلال بدشکلی بدن و علایم اختلال وسواسی- جبری ارتباط معنیدار (۰۴۳/۰=p) نشان داد. شانس وجود علایم اختلال وسواسی- جبری در کسانی که علایم اختلال بدشکلی بدن را دارا بودند ۴/۳ برابر افراد فاقد علایم این اختلال بود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع قابلملاحظه علایم اختلال بدشکلی بدن در این مطالعه، غربالگری این اختلال در گروههای پرخطر ضروری به نظر میرسد.
واژههای کلیدی: اختلال وسواسی-جبری، اختلال ترس از بدشکلی بدن، دانشجویان علوم پزشکی
فرزانه میرزایی، حمیدطاهر نشاطدوست، شیدا جبلعاملی، علی درهکردی، فاطمهالسادات ناظمکازرانی،
جلد ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: نشانگان پیش از قاعدگی، اختلالی جسمی- روانی است که در مرحله ترشحی سیکل قاعدگی بروز میکند و عملکرد فردی و اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. برای بهبود علایم، روشهای مختلفی چون درمان دارویی و راهکارهای روانشناختی کاربرد دارد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افسردگی و تحریکپذیری زنان مبتلا به نشانگان پیش از قاعدگی بوده است.
مواد و روشها: روش انجام این مطالعه نیمهتجربی، به صورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری زنان رفسنجانی بودند که در اردیبهشت ۱۳۸۸ به کلینیک نیکنفس مراجعه کرده بودند. بعد از انتخاب تصادفی کلینیک نیکنفس، از بین مراجعین، ۵۰ نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب و سپس ۲۴ نفر که بالاترین نمره را در پرسشنامه سنجش علایم سندرم پیش از قاعدگی کسب کرده بودند، به عنوان نمونه نهایی گزینش شده و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه سنجش علایم نشانگان پیش از قاعدگی جمعآوری گردید. افراد گروه مداخله در یک برنامه آموزشی۹۰ دقیقهای به مدت ۸ جلسه هفتگی شرکت نمودند. سپس نمرات پسآزمون هر دو گروه جمعآوری گردید. دادهها با نرمافزار SPSS و آزمونهای کوواریانس و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمرات افسردگی و تحریکپذیری به ترتیب ۶/۵±۷/۲۴ و ۹/۷±۶/۲۶ بود. پس از مداخله، میانگین نمرات در دو مقیاس فوق به ترتیب ۴/۷±۹/۱۹ و ۳/۷±۷۷/۲۰ حاصل شد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (۰۱/۰= p و ۰۳/۰= p ).
نتیجهگیری: مدیریت استرس به شیوه شناختی– رفتاری میتواند در بهبود افسردگی و تحریکپذیری PMS مؤثر باشد.
واژههای کلیدی: افسردگی، تحریکپذیری، مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، نشانگان پیش از قاعدگی
فریده ایزدی، مهوش جعفری، حسین بهادران، علیرضا عسگری، عادله دیوسالار، مریم صالحی،
جلد ۱۲، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دیازینون [Diazinon: (DZN)] به عنوان یک سم ارگانوفسفره سبب تولید رادیکالهای آزاد و القاء استرس اکسیداتیو میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر N – استیل سیستئین [N- acetyl cysteine: (NAC)] به عنوان آنتیاکسیدان بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از سمیت دیازینون در کبد و کلیه موش صحرایی است.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی ۲۴ سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۴ گروه (در هر گروه ۶ سر) تقسیم شدند. گروه کنترل (روغن ذرت)، گروه DZN (۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن )، گروه NAC (۱۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن ) و گروه NAC+DZN که هم زمان DZN و NAC را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از ۲۴ ساعت، موشها بیهوش و بافتهای کبد و کلیه جدا شدند. پس از هموژنه کردن بافتها، فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز ( SOD )، کاتالاز ( CAT )، گلوتاتیون S - ترانسفراز ( GST )، لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و غلظت گلوتاتیون ( GSH ) و مالوندیآلدئید ( MDA ) توسط روش بیوشیمیایی تعیین شد. معنیدار بودن نتایج توسط آنالیز واریانس ( ANOVA ) به همراه تست توکی تعیین شد.
یافتهها: دیازینون سبب افزایش فعالیت SOD ، CAT و GST کبد و کلیه و افزایش فعالیت LDH کبد و کاهش میزان GSH و افزایش میزان MDA میگردد. تجویز NAC باعث کاهش فعالیت SOD ، GST و LDH کبد و فعالیت آنزیم CAT در کبد و کلیه و افزایش غلظت GSH کبد و کلیه و کاهش غلظت MDA کبد میشود.
نتیجهگیری: احتمالا ً دیازینون با تولید رادیکالهای آزاد سبب افزایش لیپیدپراکسیداسیون غشاء و کاهش غلظت GSH سلولهای کبد و کلیه میشود. تجویز NAC به عنوان آنتیاکسیدان از طریق حذف رادیکالهای آزاد و افزایش سنتز گلوتاتیون به طور نسبی باعث کاهش سمیت دیازینون میشود.
واژههای کلیدی: دیازینون، N – استیل سیستئین، استرس اکسیداتیو، کبد، کلیه، موش صحرایی
رامین سلیم نژاد، مهدی جلالی، محمدرضا نیکروش، علیرضا فاضل،
جلد ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: دیابت قندی یکی از شایعترین بیماریهای متابولیکی بوده و از
طریق افزایش استرس اکسیداتیو باعث ایجاد آسیب بیضه میشود. استفاده از آنتیاکسیدانها
باعث کاهش استرس اکسیداتیو شده و میزان آسیب بیضه را کاهش میدهند. در این مطالعه تأثیر
عصاره سیر بر میزان شاخصهای استرس اکسیداتیو در بافت بیضه موشهای صحرایی دیابتی
مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد
و روش ها:
در این مطالعه تجربی ۲۴ سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به ۳ گروه، کنترل، دیابتی
و دیابتی تیمار شده با عصاره سیر تقسیم شدند. گروه کنترل و دیابتی به میزان ۱ میلیلیتر
بر ۱۰۰ گرم وزن بدن آب مقطر وگروه دیابتی تیمار شده با عصاره سیر نیز به میزان ۱ میلیلیتر
بر ۱۰۰ گرم وزن بدن عصاره سیر به مدت ۶ هفته دریافت کردند. دیابت از طریق تزریق داخل
صفاقی تک دوز استرپتوزوتوسین (۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم) ایجاد شد. بعد از ۶ هفته بیضه
راست خارج شد و فعالیت آنزیمهای استرس اکسیداتیو شامل مالوندیآلدئید، کاتالاز و
سوپراکسید دیسموتاز مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: درمان موشهای
صحرایی دیابتی با عصاره سیر به طور معناداری باعث کاهش سطح گلوکز خون گردید (۰۰۱/۰p<).
همچنین، در طی دیابت مقدار مالوندیآلدئید افزایش یافته و میزان فعالیت آنزیمهای
سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در بافت بیضه کاهش نشان داد و طی درمان با عصاره سیر،
به طور معناداری بهبودی در این عوامل مشاهده گردید (۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از
این مطالعه تأییدکننده نقش آنتیاکسیدانی عصاره سیر در بهبود آسیبهای بیضهای
ناشی از دیابت میباشد.
واژههای
کلیدی:
استرس اکسیداتیو، دیابت شیرین، عصاره سیر، بیضه
اکبر رضایی،
جلد ۱۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روانشناختی برای
افراد جامعه به ویژه دانشجویان مهم است؛ بنابراین تعیین عوامل مرتبط با آن ضروری
به نظر میرسد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه کنترل تصوری حالتهای درونی، استرس
تصوری و سبکهای پردازش اطلاعات شهودی و خردگرایانه و همچنین تعیین سهم هر یک از
این متغیرها در پیشبینی افسردگی و رضایت از زندگی دانشجویان بود.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی تعداد ۲۴۱ نفر از دانشجویان دختر و پسر رشتههای علوم
انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای
به شیوه تصادفی انتخاب شدند (۱۶۸ زن و ۷۳ مرد). دانشجویان پرسشنامههای سبکهای
پردازش اطلاعات، کنترل تصوری حالتهای درونی، استرس تصوری، رضایت از زندگی و
افسردگی را تکمیل کردند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه برای
تحلیل دادههای گردآوریشده مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین سبکهای پردازش اطلاعات شهودی و خردگرایانه،
کنترل تصوری حالتهای درونی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنیدار، ولی بین
استرس تصوری و رضایت از زندگی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). بین سبک پردازش اطلاعات خردگرایانه و کنترل تصوری حالتهای درونی با
افسردگی رابطه منفی و معنیدار ولی با استرس تصوری همبستگی مثبت و معنیداری
مشاهده شد (۰۰۱/۰p<). نتایج تحلیل رگرسیون
خطی چندگانه نشان داد که کنترل تصوری حالتهای درونی و استرس تصوری پیشبینیکنندههای
معنیدار افسردگی و رضایت از زندگی دانشجویان هستند (۰۵۰/۰p<).
نتیجهگیری: نتایج
پژوهش حاضر بر اهمیت کنترل
تصوری حالتهای درونی و استرس تصوری در پیشبینی شاخصهای بهزیستی روانشناختی
از جمله رضایت از زندگی و افسردگی در دانشجویان تأکید میکند.
واژههای
کلیدی: کنترل تصوری، استرس تصوری، پردازش اطلاعات، رضایت از زندگی،
افسردگی، دانشجویان
هادی اسلامی، علی امینی، رضا بابائیان، محمد پویه، سید مجتبی دهقان، محمد نصیری،
جلد ۱۳، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تمامی افراد،
درجاتی از فشار عصبی یا استرس را در محیط کار احساس میکنند.
فرسودگی شغلی محصول استرس طولانی مدت در محل کار میباشد.
هدف از این مطالعه بررسی فرسودگی شغلی کارکنان شاغل در آزمایشگاههای تشخیص طبی
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۱۳۹۲ بوده است.
مواد و روشها: این بررسی، یک مطالعه توصیفی و مقطعی بوده
که در آن ۱۰۶ نفر از میان کلیه کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی دانشگاه علوم پزشکی
شهید صدوقی یزد به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این
مطالعه به وسیله پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مازلاک (MBI)
بوده است. در نهایت دادهها توسط آزمونهای آماری Mann-Whitney
و Kruskal-Wallis
مورد تجزیه و تحلیل قرار
گرفتند.
یافتهها: نتایج
به دست آمده نشان داد میانگین نمره فرسودگی شغلی کلی ۴۰/۱۹±۸۴/۳۷ (خفیف) بوده است.
میانگین نمره فرسودگی در بعد خستگی هیجانی۷۷/۶±۴۲/۱۸ (متوسط)، در بعد مسخ شخصیت ۴۰/۴±۳۹/۴ (پایین) و در بعد کفایت شخصی ۷۷/۶±۵۷/۲۹ (پایین) بوده است. در این مطالعه بین
فرسودگی شغلی با جنس (۰۳۱/۰=p)، سن (۰۱۷/۰=p)، سابقه کاری (۰۴۸/۰=p)، نوع کار (۰۴۴/۰=p) و وضعیت استخدامی (۰۳۱/۰=p) ارتباط آماری معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: با
توجه به نتایج به دست آمده، در بعد خستگی هیجانی و کفایت شخصی وضعیت مطلوبی وجود
ندارد و بنابراین میبایست جهت مدیریت و کاهش فرسودگی و استرسهای شغلی و بالا بردن
سطح کیفیت کاری پرسنل، از یک سری برنامههای مدیریتی از قبیل حمایتهای مادی و معنوی از پرسنل و افزایش حقوق و مزایا استفاده کرد.
واژههای کلیدی: فرسودگی
شغلی، استرس، پرسشنامه فرسودگی مازلاک، آزمایشگاههای تشخیص طبی
اسحق رحیمیان بوگر، سید موسی طباطبائی، نگین نیک آئین،
جلد ۱۳، شماره ۸ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سیگار از عوامل
مهم بروز و تداوم اغلب بیماریهای مزمن و پیامدهای نامطلوب این بیماریها است. هدف
از پژوهش حاضر مقایسه تابآوری و عوامل خطر روانشناختی میان جوانان سیگاری و
غیرسیگاری بود.
مواد و روشها: در این طرح
توصیفی مقطعی، از بین جوانان شهرستان سمنان ۳۰۰ نفر (۱۵۳ فرد سیگاری و ۱۴۷ فرد
غیرسیگاری) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان مقیاس تابآوری Connor-Davidson، مقیاسهای افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۲۱)، مقیاس نشانگان وابستگی به نیکوتین و پرسشنامه جمعیت شناختی را
تکمیل کردند. دادهها توسط تحلیل کواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج
نشان داد بین میانگین نمره تابآوری (۰۰۱/۰=p)، افسردگی (۰۰۱/۰=p)، اضطراب (۰۰۱/۰=p) و استرس (۰۰۵/۰=p)، در حضور عوامل مخدوش کننده سن و جنس، در دو گروه
جوانان سیگاری و غیر سیگاری تفاوت معنیداری وجود دارد به طوری که میانگین نمره
تابآوری در افراد سیگاری به طور معنیداری کمتر از افراد غیر سیگاری و میانگین
نمرات افسردگی، اضطراب و استرس به طور معنیداری بیشتر از افراد غیر سیگاری بود.
نتیجهگیری: جوانان سیگاری نسبت
به جوانان غیرسیگاری از تابآوری کمتر و از افسردگی، اضطراب و استرس بالاتری
برخوردارند. لذا توجه به بهبود تابآوری و کاهش این عوامل خطر روانشناختی در
برنامههای پیشگیری و ترک سیگار ضروری است.
واژههای کلیدی: افسردگی، تابآوری، سیگار، جوانان، اضطراب، استرس
فریده باستانی، الهام قاسمی، الهه رمضان زاده تبریز، لیلا جانانی، لیلی رحمت نژاد،
جلد ۱۳، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: مراقبان بیماران مبتلا به دمانس با
چالشها و پیامدهای منفی ناشی از استرس مواجه میباشند. تأَثیر موقعیتهای تنش زا
بر سلامت روان وابسته به عواملی مانند نحوه سازگاری با استرس معرفی شده و سازگاری
مذهبی به عنوان یکی از جنبههای مهم حمایتی در مراقبان مطرح گردیده است. هدف این مطالعه
تعیین وضعیت استرس درک شده و سازگاری مذهبی در زنان مراقبتکننده از سالمندان
مبتلا به دمانس بود.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی ۱۰۰
نفر از زنان مراقب سالمندان مبتلا به دمانس مراجعهکننده به انجمن آلزایمر ایران و
یک کلینیک مغز و اعصاب با استفاده از نمونهگیری متوالی در سال ۱۳۹۲ انتخاب شدند.
دادهها با پرسشنامههای
استرس درک شده و سازگاری مذهبی جمعآوری و با استفاده از آزمونهای آماری t
مستقل، آنالیز واریانس یک
طرفه، ضریب
همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون خطی چندگانه تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین استرس درک شده ۸۶/۵±۰۰/۳۰
(محدوده نمرات ۴۵-۱۰) بود. مراقبانی که هیچ کمکی دریافت نمیکردند استرس بالاتری را درک
نمودند (۰۴۰/۰=p). میانگین سازگاری مذهبی
مثبت ۹۶/۴±۵۷/۲۳ (دامنه ۲۸-۷) و در مقیاس سازگاری مذهبی منفی ۲۹/۲±۸۲/۸ (دامنه
۱۹-۷) بدست آمد. ارتباط معنیدار بین سازگاری مذهبی مثبت با تحصیلات (۰۲۳/۰=p) و
نیز سازگاری مذهبی منفی با وضعیت اقتصادی (۰۵۰/۰=p)
مشاهده گردید. بین استرس درک شده با سازگاری مذهبی مثبت (۳۹۸/۰=p،
۰۸۵/۰=r) و منفی (۴۳۲/۰=p، ۰۷۹/۰-=r)
همبستگی معنیدار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش مبنی بر
استرس درک شده در حد متوسط و سازگاری مذهبی مثبت نسبتاً مطلوب در افراد مورد مطالعه، پیشنهاد میگردد برنامههای مداخلهای حمایتی و آموزشی جهت
مدیریت استرس و ارتقای سازگاری مذهبی در زنان مراقبتکننده از سالمندان مبتلا به
دمانس طراحی گردد.
واژههای
کلیدی:
مراقبان عضو خانواده، دمانس، استرس درک شده، سازگاری مذهبی،
سلامت
زنان، سالمندان
وحید خوش روش، معصومه پورمحسن، سمیرا خیاط،
جلد ۱۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
زهرا طاهری، محبوبه خورسندی، مسعود امیری، اکبر حسن زاده،
جلد ۱۴، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: بارداری حادثه بزرگ در زندگی زنان است
که استرس زیادی بر مادر وارد میکند. ترس از زایمان یک مشکل شایع و یکی از
عوامل پیشگویی کننده سزارین در زنان باردار میباشد. پژوهش حاضر به بررسی علل ترس
از زایمان در مادران باردار میپردازد.
مواد و روشها: این مطالعه به
صورت توصیفی مقطعی بر روی ۱۳۰ مادر باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرکرد
انجام گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ترس از زایمان بود. جهت آنالیز دادهها
از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل وضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مهمترین علل ترس از
زایمان در مادران باردار ترس از تزریقات دردناک حین زایمان بود. همچنین، میانگین
نمره ترس از زایمان در زنان نخستزا بیشتر از زنان چندزا بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت
ترس از زایمان در افزایش سزارین لازم است دلایل این ترس توسط مسئولان بهداشتی مورد
توجه قرار گیرد.
واژههای کلیدی: ترس،
زایمان، زنان باردار
سجاد بشرپور، معصومه شفیعی، اکبر عطادخت، محمد نریمانی،
جلد ۱۴، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اجتناب از افکار مرتبط با رویدادهای آسیبزا در افراد آسیبدیده میتواند در
بروز و تداوم اختلال استرس پس از سانحه نقش
داشته باشد. با توجه به اهمیت این امر پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش اجتناب تجربی و
ذهنآگاهی در پیشبینی علائم اختلال استرس پس از مواجهه با رویداد آسیبزا انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، تعداد ۱۰۰ آزمودنی
که از بین افراد آسیب دیده تحت حمایت کمیتۀ امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلانغرب در
نیمۀ اول سال ۱۳۹۳ به طور
تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس اختلال استرس
پس از سانحه Mississippi، پرسشنامه پذیرش و
عمل و پرسشنامه ذهنآگاهی استفاده شد. دادههای
جمعآوری شده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تحلیل
شد.
یافتهها: نتایج همبستگی نشان
داد علائم اختلال استرس پس از سانحه با اجتناب تجربی ارتباط مثبت (۷۶۸/۰=r؛ ۰۰۱/۰>p)، ولی با نمره کلی ذهنآگاهی (۳۵۱/۰-
=r؛ ۰۰۱/۰>p)
و مؤلفههای مشاهدهگری (۳۲۸/۰- =r؛ ۰۰۱/۰>p)، توصیف عمل (۴۲۰/۰-
=r؛ ۰۰۱/۰>p)، عمل از روی
آگاهی (۲۶۳/۰- =r؛ ۰۰۹/۰=p) ارتباط منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد ۶۳٪ از
کل واریانس علائم اختلال استرس پس از سانحه به طور مسقیم به وسیلۀ اجتناب تجربی و به
طور معکوس به به وسیله ذهنآگاهی تبیین میشود و از میان مؤلفههای ذهنآگاهی توصیف عمل از روی آگاهی ۲۱% از کل واریانس علائم
اختلال استرس پس از سانحه را به
طور معکوس تبیین کند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد اجتناب از افکار
مربوط به رویدادهای آسیبزا و ذهنآگاهی پایین میتواند در علائم اختلال استرس پس از
سانحه در افراد آسیب دیده نقش داشته باشد.
واژههای کلیدی: اجتناب تجربی، ذهنآگاهی، اختلال استرس، مواجهه، رویداد آسیبزا
اکبر عطادخت، سمیه دانشور، مهناز فتحی گیلارلو، اسماعیل سلیمانی،
جلد ۱۴، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
gte vml ۱]>
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی یکی از حساسترین دورههای زندگی هر فرد است و اختلالات
روانشناختی مادر نقش کلیدی در چگونگی تحول عاطفی این دوره ایفا میکند. هدف از این
مطالعه بررسی ارتباط پروفایل آشفتگی روانشناختی مادران با افسردگی، اضطراب و استرس
نوجوانان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، ۲۰۰ دانشآموز دختر و پسر مشغول به تحصیل در
مدارس متوسطه اردبیل در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲ با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای
چندمرحلهای انتخاب و به همراه مادرانشان (۲۰۰=n) به ترتیب به پرسشنامههای افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۴۲)
و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۲۱) پاسخ دادند. دادهها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین آشفتگی روانشناختی (افسردگی، اضطراب و
استرس) مادران با اختلالات افسردگی، اضطراب و استرس فرزندان آنها رابطه مثبت معنیداری
وجود دارد (۰۰۱/۰>p) و بیشترین ضریب همبستگی نیز مربوط به رابطه اضطراب مادر با
اضطراب فرزند است (۴۶/۰=r). نتایج تحلیل رگرسیون
خطی نیز نشان داد که مدل پیشبینی اختلالات افسردگی، اضطراب و
استرس فرزندان بر اساس آشفتگی روانشناختی مادران معنیدار بوده (۰۰۱/۰>p) و ۱۶% از واریانس افسردگی نوجوانان، ۲۵% واریانس
اضطراب نوجوانان و ۲۰% واریانس استرس نوجوانان با آشفتگی روانشناختی مادران بیان میشود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر از ارتباط آشفتگی روانشناختی
مادران با افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان
حمایت میکند. بنابراین توجه به وضعیت روانشناختی مادران میتواند در پیشگیری از
اختلالات روانشناختی نوجوانان حائز اهمیت بهداشتی باشد.
واژههای کلیدی: آشفتگی روانشناختی، مادر، افسردگی، اضطراب، استرس، نوجوانان
شهناز احراری، مهناز بهرامی، مریم عشقی زاده، عاطفه خلیق، فاطمه رشیدی،
جلد ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده