جستجو در مقالات منتشر شده


۸۵ نتیجه برای پزشکی

حمیدرضا رشیدی‌نژاد، سیدمحمدجواد مرتضوی،
جلد ۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده

سابقه و هدف : کاهش انگیزه دانش‌آموزان پسر برای ادامه تحصیل در رشته‌های مختلف تحصیلی در دانشگاه‌های کشور موجب شده است که نسبت دانشجویان پسر به دختر در برخی رشته‌های تحصیلی کاهش یابد. این مس أ له می‌تواند در آینده‌ای نزدیک موجب تک جنسیتی شدن ارایه دهندگان خدمات بهداشتی-درمانی و بروز اختلال در نظام سلامت جامعه گردد. با توجه به این که دانشجویان دختر جمعیت غالب هر رشته تحصیلی را تشکیل می‌دهند، در این مطالعه موفقیت تحصیلی دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها : این مطالعه مقطعی بر روی ۱۱۴ دانشجوی پزشکی و ۵۰ دانشجوی دندان ‌ پزشکی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۸۳-۱۳۸۲ انجام شد. معدل دانشجویان بر اساس پرونده‌های تحصیلی به سه گروه ۲۰-۱۷ (الف ) ، ۹ ۹ /۱۶-۱۴ (ب) و کمتر از آن طبقه‌بندی شد. فراوانی سه گروه معدلی بر حسب جنس ، بومی بودن و بومی نبودن با استفاده از آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها : دربررسی‌های صورت گرفته، نشان داد ه شد که دخترا ن علاوه بر تشکیل دادن جمعیت غالب در هر رشته، در آزمون‌های درسی نیز از موفقیت بیشتری برخوردار می ‌ باشد به طوری که در گروه پزشکی ۷/۲% پسران و ۲/۱۸% دختران از معدل الف برخوردار بودند. در گروه دندان ‌ پزشکی هیچ ‌ کدام از پسران معدل الف نداشتند در حالی که ۸% دختران معدل الف داشتند. این تفاوت ‌ ها هم در رشته پزشکی و هم در دندان ‌ پزشکی از نظر آماری معنی ‌ دار بود.

نتیجه گیری : به نظر می ‌ رسد که تفاوت‌های معنی ‌ دار مشاهده شده ارتباطی به میزان استعداد تحصیلی دانشجویان نداشته و تنها از کمتر بودن نسبی انگیزه دانشجویان پس ر برای مطالعه پس از ورود به دانشگاه منش أ گرفته باشد.

واژه‌های کلیدی: پیشرفت تحصیلی، نسبت دختر به پسر، دانشجویان پزشکی و دندان‌پزشکی، رفسنجان


محمدرضا محمدی، سیدعباس باقری‌یزدی، مهدی رهگذر، بیتا مسگرپور، غلامرضا حسینی‌فخر، حشمت‌ا... برجسته، عباس زامیاد، حمید پرنده‌افشار،
جلد ۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: امروزه تا حد زیادی بار اختلالات روانی در کشورهای پیشرفته جهان به وسیله پرسش‌نامه‌های غربالگری و مصاحبه‌های بالینی شناسایی شده، اما مطالعات همه‌گیری‌شناسی اختلالات روانی در کشور ما کوتاه و تعداد مطالعات انجام شده کم و محدود می‌باشد. هدف پژوهش حاضر، برآورد شیوع اختلالات روان‌پزشکی در افراد ۱۸ سال و بالاتر مناطق شهری و روستایی استان کرمان بود.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی – مقطعی در سال ۱۳۸۰ و در قالب طرح کشوری بررسی اختلالات روان‌پزشکی در ایران انجام گردید. در این مطالعه ۸۷۶ نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای و سیستماتیک از بین خانواده‌های موجود استان انتخاب شدند و با استفاده از پرسش ‌ نامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا ( SADS ) بر اساس معیارهای طبقه‏بندی DSM-IV ، مورد بررسی قرار گرفتند .

یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان داد شیوع انواع اختلالات روان‌پزشکی در استان ۶۲/۱۹% می‏باشد که این شیـوع در زنــان ۴۸/۲۵% و در مردان ۵/۱۳% بود . اختلالات اضطرابی و خلقی به ترتیب با ۳۳/۸ % و ۱۹/۷% ، شایع‏ترین اختلالات روان‌پزشکی در استان بودن د. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه ۴۶/۰%، اختلالات عصبی - شناختی ۹۳/۱% و اختلالات تجزیه‏ای ۷۱/۱% بوده است. در گروه اختلالات خلقی، افسردگی اساسی با ۵۹/۵% و در گروه اختلالات اضطرابی، وسواس فکری- عملی با ۸۵/۲% شیوع بیشتری داشته‏اند. در این مطالعه ۹۳/۱۳% افراد مورد مطالعه دچار حداقل یک اختلال روان‌پزشکی بوده‏اند. شیوع اختلالات روان‌پزشکی در استان در زنان با ۶۷/۱۷%، افراد گروه سنی۶۶ سال و بیشتر با ۸۲/۲۹%، افراد همسر فوت شده با ۳۳/۳۳%، افراد ساکن در مناطق روستایی با ۰۹/۱۶ %، افراد بی‏سواد با ۵۷/۱۷ % و افراد بازنشسته با ۰۳/۲۹% بیش از گروه ‌ های دیگر بوده است.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه مسئولیت سیاستگزاران و برنامه‌ریزان بهداشتی استان کرمان و کشور را در رابطه با تدوین برنامه‌های عملی و اجرایی بهداشت روان، بیش از پیش روشن می‌سازد.

واژ ه‌های‌کلیدی : همه‏گیری‏شناسی، اختلالات روان ‌ پزشکی، پرسش ‌ نامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا ( SADS ) ، استان کرمان


دکتر فرید بحرپیما،
جلد ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

 

 

چکیده

  زمینه و هدف: بی‌ثباتی عملکردی ستون فقرات کمری یکی از شایع‌ترین اختلالاتی است که به علت ضعف عضلات پاراورتبرال کمری پدید می‌آید. این نوع از بی‌ثباتی می‌تواند به طور پیشرونده منجر به بروز کمر درد و پدید آمدن اختلال در فعالیت‌های روزمره زندگی گردد. برای درمان این نوع از کمردرد روش‌های مختلف تمرین درمانی پیشنهاد شده است که از آن جمله می‌توان به تمرینات ثبات کمر و آموزش درمانی پزشکی اشاره نمود. لذا هدف این مطالعه، مقایسه میان تأثیر هر کدام از این روش‌ها بر کاهش علایم ناشی از بی‌ثباتی کمر می‌باشد.

  مواد و روش‌ها: برای ارزیابی میزان تأثیر این دو روش بر یافته‌های بالینی بی‌ثباتی عملکردی ستون فقرات کمری، پنجاه بیمار مبتلا به بی‌ثباتی و کمردرد مزمن مورد ارزیابی و درمان با این دو روش قرار گرفتند,۳ ۰ بیمار تمرینات ثبات کمری را در برنامه روزانه خود گنجاندند و ۲۰ بیمار تحت درمان با تمرینات آموزش درمانی پزشکی قرار گرفتند و در پایان دوره درمان، یافته‌های بالینی قبل و پس از تمرینات با هم مقایسه گردید.

  یافته‌ها : یافته‌های آماری نشان دهنده این موضوع بودند که قبل از انجام تمرینات، میان دو گ روه آزمایشی اختلاف معنی‌داری در علایم ناشی از بی‌ثباتی کمر وجود نداشت. هم‌چنین بیماران هر دو گ روه آزمایشی بعد از انجام تمرینات کاهش معنی‌داری در علایم ناشی از بی‌ثباتی کمر از خود نشان دادند (۰۵/۰ p< ). به علاوه بعد از انجام تمرینات نیز اختلاف معنی‌داری در علایم به دست آمده از بیماران مشاهده نشد.

  نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که هر دو روش درمانی می‌توانستند باعث کاهش درد و سایر علایم گردند و هر دو روش تأثیر یکسانی بر تظاهرات بالینی بی‌ثباتی عملکردی ستون فقرات کمری دارند.

واژه‌های کلیدی: کمردرد، بی‌ثباتی عملکردی، تمرینات ثبات، آموزش درمانی پزشکی


محسن رضائیان، مهدی محمودی، محمدابراهیم رضوانی، فاطمه بشارت، عصمت حاجی‌قدرت آبادی، فاطمه ملایی،
جلد ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده

 

 

چکیده

  مقدمه و هدف: بررسی دقیق مقالات چاپ شده در یک مجله، یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای ارتقاء کمّی و کیفی آن مجله می‌باشد. از همین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی روند چاپ و کیفیت مقالات نشریه علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان توسط برخی از اعضا هیأت تحریریه به مرحله اجرا درآمده است.

  مواد و روش‌ها: در این خودارزیابی، اطلاعات مربوط به تک‌تک مقالاتی که در فاصله سال ۱۳۸۵-۱۳۸۰ در نشریه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان چاپ شده بودند با استفاده از یک چک لیست و به طور جداگانه توسط دو نفر از اعضاء تیم تحقیق جمع‌آوری گردید. سپس، چک لیست‌های تکمیل شده با یکدیگر مقایسه شده و در صورت وجود هر گونه اختلاف، موضوع توسط یکی از اعضاء دیگر تیم تحقیق مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گرفت.

  یافته‌ها: در این دوره زمانی تعداد ۲۱ شماره از نشریه علمی – پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان که حاوی ۱۸۹ مقاله بوده منتشر شده است. در بیشترین موارد، یعنی ۵۹ مقاله (۲/۳۱%) نویسنده اول از شهرستان رفسنجان بوده است. نوع مطالعه در ۹۰ مقاله (۶/۴۷%) ذکر نشده است. میزان تغییرات مشاهده شده به ویژه از لحاظ میانگین تعداد کلمات متن، چکیده‌های فارسی ‌و انگلیسی بسیار زیاد می‌باشد. هم‌چنین، میانگین و انحراف معیار مدت زمان دریافت مقاله تا زمان چاپ ۵۴/۹۸±۱۵/۲۳۸ روز بوده است.

  نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می‌شود که: ۱. با ارایه تبلیغات و اطلاع‌رسانی بیشتر امکان دریافت مقالات از تمامی شهرهای ایران فراهم گردد. ۲. با ایجاد ارتباط نزدیک و هماهنگی دقیق بین نویسندگان، داوران و ویراستاران مجله، گزارش نوع مطالعه، تعداد لغات متن مقاله و تعداد لغات چکیده‌های فارسی و انگلیسی با دقت بیشتر و بر اساس دستورالعمل مجله به صورت استاندارد امکان‌پذیر ‌گردد.

  ۳. اهتمام بیشتری در خصوص کاهش مدت زمان دریافت مقاله از نویسنده تا چاپ آن به عمل آید.

واژه‌های کلیدی : ارتقا، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، هیأت تحریریه


زینت سالم، محسن رضائیان، کلثوم رئیس‌آبادی، لیلا سلاجقه،
جلد ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

 

 

چکیده

  زمینه و هدف: بررسی وضعیت تغذیه در گروه‌های جمعیتی یک ابزار و معیار کاربردی در ارزیابی سلامت فرد و جامعه است . هدف این مطالعه تعیین وضعیت تغذیه‌ای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان با استفاده از سه شاخص تن‌سنجی (شاخص توده بدن، دور کمر و دور بازو ) بوده است.

  مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی بر روی ۶۹۴ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال ۱۳۸۶ انجام شد. از پرسش‌نامه و ابزار مناسب برای اندازه‌گیری وزن، قد، دور کمر و دور بازو استفاده شد. برای تعیین چاقی و چاقی مرکزی به ترتیب از شاخص توده بدن و دور کمر و برای تعیین سوء‌تغذیه از دور بازو استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های t ، مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته ها: این بررسی نشان داد ۷ /۱۰% دانشجویان (۷۴ نفر) دارای اضافه وزن و ۴ /۱% (۱۰ نفر) دارای چاقی می‌باشند. هفت و هشت دهم درصد دانشجویان (۵۴) نفر دارای چاقی مرکزی بودند . ارتباط آماری معنی‌داری بین شاخص توده بدن و دور کمر مشاهده شد (۸۱/۰= r ، ۰۱/۰= p ). هم‌چنین ۱۳ % دانشجویان (۹۰ نفر) دارای کم وزنی و سوء‌تغذیه بودند. اندازه‌گیری دور بازو نشان داد ۱۶/۳% دختران (۱۸ نفر) و ۱/۷% پسران (۹۰ نفر) دارای سوء‌تغذیه می‌باشند. ارتباط آماری معنی‌داری بین BMI برآورد شده از طریق دور بازو و BMI واقعی مشاهده شد (۸۴/۰= r ، ۰۰۱/۰= p ). ارتباط آماری بین شاخص توده بدن و دور بازو نیز معنی‌دار بود (۸۳/۰= r ، ۰۰۱/۰= p ).

  نتیجه‌گیری: این بررسی نشان داد نارسایی‌های تغذیه به صورت کم ‌وزنی، اضافه وزن و چاقی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان وجود دارد. به نظر می‌رسد با استفاده از اندازه‌گیری دور بازو بتوان شاخص توده بدن را در بالغین برآورد نمود.

  واژه‌های کلیدی: وضعیت تغذیه، تن‌سنجی، شاخص توده بدن، دور کمر، دور بازو، دانشجوی پزشکی


حسین زارع، محمد ناظر، احمد رضا صیادی،
جلد ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: خودکشی به عنوان یکی از اورژانس‌های روان‌پزشکی مورد توجه تمامی روان‌پزشکان و شبکه بهداشت است. در سال‌های اخیر، خودکشی در تمام سنین به ویژه در سنین نوجوانی افزایش داشته است. پدیده پیشگیری در خودکشی بسیار مهم‌تر از مقوله درمان می‌باشد. لذا در پژوهش حاضر فراوانی اختلالات روانی و عوامل مرتبط با اقدام به خودکشی در بیماران مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان حضرت علی‌ابن‌ابیطالب (ع) رفسنجان مورد بررسی قرار گرفته است.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، ۱۱۳ نفر که با تشخیص اقدام به خودکشی در اورژانس بیمارستان حضرت علی‌ابن‌ابیطالب (ع) در سال ۱۳۸۶ پذیرش شده بودند، انتخاب شدند. پرسش‌نامه چندوجهی شخصیتی دانشگاه مینوسوتا و پرسش‌نامه مشخصات فردی و عوامل خطر خودکشی برای نمونه‌ها تکمیل شد. پس از جمع‌آوری اطلاعات، جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری رگرسیون خطی و همبستگی استفاده شد.

  یافته‌ها: افسردگی با ۵۸%، خود بیمارانگاری با ۵۶%، اسکیزوفرنی ۵۴% و شخصیت ضداجتماعی با ۵۴%، بالا‌ترین فراوانی را، در گروه مورد مطالعه داشتند. بیماری‌های جسمی با ۷/۱۷% کمترین درصد را در بین ده عامل مرتبط با اقدام به خودکشی دارا بودند و سایر عوامل از جمله افسردگی با ۵/۵۷% و وضعیت تأهل با ۸/۴۷% به مراتب درصد‌های بالاتری داشتند، برحسب مقیاس ۱۰ ماده‌ای خطر خودکشی، ۱/۷% اقدام‌کنندگان به خودکشی نیاز به بستری داشتند. نمره مقیاس خطر خودکشی ۶/۷۱% از اقدام‌کنندگان، در حدی بود که نیاز به بستری داوطلبانه را مطرح می‌کرد. ارتباط معنی‌داری بین میانگین نمره فرد در چک لیست عوامل خطر و اختلالات خود بیمارانگاری، افسردگی، ضد اجتماعی، اضطراب و اسکیزوفرنی وجود داشت.

  نتیجه‌گیری: اختلالات روانی، پیش‌بینی‌کننده اقدام به خودکشی هستند. همچنین حضور همزمان تعداد بیشتری از ده عامل مرتبط با خودکشی مثل وضعیت تأهل، افسردگی، سوءمصرف مواد و سنین نوجوانی، افزایش‌دهنده میزان جدی بودن خودکشی، در موارد اقدام به خودکشی می‌باشند.

  واژه‌های کلیدی: خودکشی، اختلالات روان‌پزشکی، عوامل خطر

 


حمید تابلی، محسن رضائیان،
جلد ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: اخلاق پزشکی، فعالیتی تحلیلی است که در طی آن ابعاد مختلف حیطه تصمیم‌گیری‌های اخلاقی پزشکی، مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این مطالعه، جهت شناسایی نقاط قوت، ضعف و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهای آموزش اخلاق پزشکی، به طراحی استراتژی‌های اثربخش در جهت توسعه آموزش‌های نوین در حوزه اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان پرداخته شده است.

  مواد و روش‌ها : در این مطالعه مقطعی نظرات ۴۴ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال ۱۳۸۸ بررسی گردید. پس از شناسایی فهرستی از نقاط قوت، ضعف و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهای آموزش اخلاق پزشکی، از طریق پرسش‌نامه و ضمن نظرخواهی از نمونه‌ها به وزن‌دهی و تعیین رتبه این عوامل پرداخته شد و سپس استراتژی‌ها در قالب مدل SWOT ( (Strength, Weakness, Opportunities, Threats ارائه گردید.

  یافته‌ها: در بررسی عوامل داخلی از بین نقاط قوت، بیشترین میزان اهمیت (وزن) مربوط به «وجود منابع اسلامی و تاریخی غنی در زمینه اخلاق پزشکی» با وزن ۱/۰ و رتبه ۹/۲ و بین نقاط ضعف بیشترین میزان اهمیت مربوط به «به کارگیری روش‌های سنتی در آموزش اخلاق پزشکی» با وزن ۱۲/۰ و رتبه ۷/۲ بود. با توجه به مجموع امتیازها در جدول تجزیه و تحلیل عوامل داخلی (۷۴/۲) و خارجی (۸۳/۲)، می‌توان گفت واکنش اعضای هیئت علمی نسبت به نقاط قوت و ضعف و همچنین نسبت به فرصت‌ها و تهدیدها در آموزش اخلاق پزشکی کمتر از حد متوسط بوده است.

  نتیجه‌گیری: در قالب مدل SWOT ، مجموعاً ۱۷ استراتژی در قالب‌های تهاجمی، رقابتی، احتیاطی و تدافعی ارائه شد. اعتبار این استراتژی‌ها توسط جامعه مورد مطالعه سنجیده شده و میزان اعتبار، زیاد بوده است. پس از اولویت‌بندی استراتژی‌ها، اولویت اول به «آموزش اخلاق پزشکی به صورت بین رشته‌ای توسط اساتید اخلاق و اساتید علوم بالینی»، اولویت دوم به «آموزش اخلاق در بالین بیمار» و اولویت آخر به استراتژی «تربیت پزشکان پرسش‌گر» اختصاص یافت.

  واژه‌های کلیدی: آموزش اخلاق پزشکی، مدل SWOT ، برنامه‌ریزی راهبردی، راهبرد


رضا وزیری نژاد، مهران سلطانی، محمد محسن تقوی، محسن رضاییان،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: توانایی پزشکان در مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی می‌تواند به عنوان یک عامل اصلی در موفقیت برنامه‌های خدمات بهداشتی و درمانی کشوری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشد. در این مطالعه، میزان تأثیر حضور این پزشکان و استفاده از تجارب آنها در آموزش دانشجویان پزشکی کارورز بهداشت مورد بررسی قرار گرفته است.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه مداخله‌ای دو دوره دانشجویان پزشکی کارورز بهداشت (۳۰ نفر در هر گروه) در دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان به عنوان آموزش‌گیرندگان و تمامی پزشکان (۱۲ نفر) شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی آموزشی دانشگاه وارد مطالعه شدند. پزشکان مذکور در کارگاه‌های آموزشی که توسط گروه آموزشی پزشکی اجتماعی برگزار گردید، شرکت نمودند تا با نحوه مشارکت خود آشنا گردند. اطلاعات مورد نظر از دو گروه (گروه آموزش‌دیده در مراکز فاقد پزشک همکار و گروه آموزش‌دیده در مراکز دارای پزشک همکار) پس از پایان دوره و نیز در طول دوره با استفاده از پرسش‌نامه‌ جمع‌آوری شد. سه شاخص نمره کل کارورزی؛ میزان رضایت از دوره و نمره آزمون علمی برای مقایسه بین دو گروه به کار رفت. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های t و Mann Whitney U test و آزمون غیرپارامتریک مجذور کای مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته‌ها: هیچ‌گونه اختلاف آماری معنی‌دار بین دو گروه از نظر سن، جنس و وضعیت درسی در شروع بررسی وجود نداشت. میانگین نمره کارورزی کسب شده توسط دانشجویان آموزش دیده در مراکز دارا و فاقد پزشکان آموزش‌دیده به ترتیب ۹۸/۰ ± ۱۸ و ۲/۱ ± ۳/۱۷ (از ۲۰) و میانگین نمرات علمی به ترتیب ۱/۱ ± ۹/۲ و ۷۸/۰ ± ۱/۲ بوده است (از ۵). نتایج نشان داد میانگین‌ نمرات در گروه دانشجویان دوره‌دیده در مراکز دارای پزشک آموزش‌دیده به طور معنی‌داری بیش از گروه دیگر می‌باشد (۰۱/۰ p< ).

  نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که همکاری آموزشی پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی در امر آموزش دانشجویان پزشکی کارورز نه تنها سطح علمی و عملی کارورزان را افزایش می‌دهد بلکه در مجموع، رضایت دانشجویان پزشکی کارورز را از طی دوره آموزشی کارورزی بهداشت نیز ارتقاء می‌بخشد.

  واژه‌های کلیدی: کارورز بهداشت، پزشک عمومی، آموزش پزشکی جامعه‌نگر

 

 

 


حسن بابامحمدی، محمد اسماعیل‌پور، رضا نگارنده، ناهید دهقان‌نیری،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: برنامه درسی دوره کارشناسی پرستاری بایستی سبب ارتقاء سطح مهارت‌های تفکر انتقادی دانشجویان گردد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه سطح مهارت تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری سمنان با دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران بوده است.

  مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است. حجم نمونه شامل کلیه دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی سمنان (۷۰ نفر) و ۱۲۰ نفر از دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی ‌شهید بهشتی، تهران و ایران که به شیوه تصادفی طبقاتی از ترم‌های اول و آخر انتخاب شده بودند، می‌باشد. ابزار پژوهش، آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بود. این پرسش‌نامه حاوی ۳۴ سؤال است که تفکر انتقادی را در ۵ حوزه مهارت‌های شناختی مورد بررسی قرار می‌دهد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تی و آنالیز واریانس استفاده شد.

  یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات دانشجویان پرستاری دانشگاه سمنان و دانشجویان تهران در آزمون مذکور به ترتیب ۴۵/۲ ± ۳۴/۱۲ و ۷۵/۲ ± ۴۵/۱۰ بود که اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (۰۰۲/۰= p ، ۹۵/۱= t ). در دانشگاه سمنان بین نمرات آزمون دانشجویان سال‌های مختلف اختلاف معنی‌داری وجود داشت (۰۰۰/۰= p ، ۲۸/۴=۶۰، F۳ ) . در دانشگاه‌های تهران فقط بین میانگین نمرات دانشجویان سال اول (۰۴/۱۱) و سال آخر کارشناسی (۴۲/۱۲) در آزمون مذکور اختلاف معنی‌داری مشاهده شد (۰۰۷/۰= p ، ۷۷/۲-= t ).

  نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که دانشجویان پرستاری دانشگاه سمنان از سطح مهارت‌های تفکر انتقادی بالاتری نسبت به دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران برخوردار می‌باشند. همچنین، دانشجویان سال بالاتر نسبت به سال پایین از سطح مهارت‌های تفکر انتقادی بیشتری برخوردار هستند. پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند روش‌های مؤثر در ایجاد تفکر انتقادی، به نحو مقتضی در آموزش دانشجویان در نظر گرفته شود.

  واژه‌های کلیدی: تفکر انتقادی، دانشجویان پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران

 

 

 


محسن رضائیان، رضا وزیری‌نژاد، عباس اسماعیلی، زینت سالم، محمد اسدپور، لیلا حیدری‌نژاد،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: ارزیابی وضعیت موجود در حین اجرای فرآیند، بازخورد مطلوبی ایجاد خواهد کرد که مشخص می‌سازد برنامه اجرا شده، تا چه حد در دست‌یابی به اهداف از پیش تعیین شده، موفق بوده است. لذا ارزیابی درونی گروه پزشکی اجتماعی دانشکده پزشکی رفسنجان با هدف شناخت نقاط قوت و ضعف، به منظور اصلاح نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت صورت گرفت.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، که در سال ۱۳۸۸-۱۳۸۷ انجام شد، ملاک‌های مدیر گروه، کارشناس گروه، تجهیزات گروه، کتابخانه، ارزشیابی نظرات دانشجویان (نظری، کارآموزی و کارورزی)، ترکیب اعضای هیئت علمی (ساختار و عملکرد پژوهشی) و نظرات همکاران گروه در ارتباط با کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نشانگرهای مربوط به هر ملاک در فرم چک لیست تعیین شدند و با استفاده از جدول گورمن ( Gourman ) مورد مقایسه قرار داده شد.

  یافته‌ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داد که میانگین امتیازات حاصله از ملاک‌های مدیر گروه، کارشناس گروه، تجهیزات گروه، کتابخانه، اعضای هیئت علمی (ساختار و مسئولیت‌ها، عملکرد پژوهشی، کیفیت تدریس، نظر دانشجویان در مورد عملکرد آموزش نظری، کارآموزی و کارورزی) به ترتیب ۸۹/۴، ۴۶/۴، ۵، ۷۷/۲، ۷۹/۴، ۵۶/۴، ۱۵/۴، ۵۳/۲ و ۳۰/۲ بود و امتیاز کلی ارزیابی درونی گروه معادل ۸ ۳ /۳ بود که با توجه به معیار رتبه‌بندی گورمن، در رده خوب به حساب می‌آید.

  نتیجه‌گیری: با عنایت به نتایج حاصله، وضعیت گروه در بیشتر قسمت‌ها در حد بسیار قوی و قوی بود، ولی در سایر قسمت‌ها مانند کتابخانه، نظر دانشجویان در مورد عملکرد آموزش کارآموزی و کارورزی از کیفیت خوبی برخوردار نبود که باید گروه پزشکی اجتماعی در برنامه کارآموزی و کارورزی دانشجویان تجدید نظر کلی انجام داده و در صدد رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت برآید و نسبت به تجهیز و غنی‌تر نمودن کتابخانه گروه اقدام لازم را به عمل آورد. 

  واژه‌های کلیدی: ارزیابی درونی، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی

 


نرگس خانجانی، مریم صابر،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: اولین دوره آموزش غیرحضوری گواهینامه عالی بهداشت در ایران در دانشگاه علوم پزشکی کرمان با پذیرش ۳۰ دانشجو از بهمن ۱۳۸۶ آغاز شد. لازم بود تجربیات این دوره بررسی و ثبت گردد تا برای تصحیح و برگزاری دوره‌های مکاتبه‌ای مشابه در سایر رشته‌ها و در دانشگاه‌های دیگر کشور به کار گرفته شود.

  مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به روش کیفی و فنومنولوژی توصیفی انجام شد. با تمام اساتید درگیر در تدریس مکاتبه‌ای، مصاحبه‌ انجام شد. از سؤالات باز و نیمه‌ساختار یافته استفاده گردید. اطلاعات کدگذاری و طبقه‌بندی شدند و به روش آنالیز موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تأیید صحت مطالب از دو نفر از اساتید شرکت‌کننده خواسته شد که متن نهایی را مطالعه کنند و نظر بدهند.

  یافته‌ها: اطلاعات در دو حیطه عمده طبقه‌بندی شدند. حیطه اول، نگرانی اساتید در مورد کیفیت آموزش دانشجویان بود. اکثر اساتید تصور می‌کردند دانشجویان مکاتبه‌ای، به خوبی دانشجویان حضوری مطالب را نیاموخته‌اند، سؤالاتشان بدون جواب می‌ماند، برطرف کردن اشکالات‌شان دشوار است و دروس‌شان تلمبار می‌شود. حیطه دوم، مشکلات خود اساتید بود از جمله این که تدریس مکاتبه‌ای به خصوص در دروس فهمیدنی و عملی مشکل‌تر است، آماده‌سازی مطالب و ارتباط با تلفن و ایمیل بیشتر وقت می‌گیرد و چون با دانشجو ارتباط نزدیک ندارند، نمی‌توانند فیدبک سریع از دانشجو بگیرند. دیگر این که اساتید می‌بایست از قبل توجیه می‌شدند و زیرساختار تدریس مکاتبه‌ای از جمله ویدئوکنفرانس از قبل فراهم می‌شد.

  نتیجه‌گیری: آموزش غیرحضوری در ایران هنوز در مراحل ابتدایی است و برای راه‌اندازی دوره‌های موفق باید برنامه‌ریزی مناسبی صورت گیرد. ایجاد زیرساختار مناسب، توجیه اساتید و دانشجویان قبل از شروع دوره و تحقیق و ارزشیابی مداوم در مورد کیفیت تدریس، لازم به نظر می‌رسد.

  واژه‌های کلیدی: آموزش غیرحضوری، دانشنامه عالی بهداشت، اساتید، دانشگاه علوم پزشکی کرمان

 


مصطفی صادقی، کریستوفر لینچ،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش تعمیر به جای تعویض ترمیم‌های کامپوزیت مستقیم معیوب یک نگرانی بالینی است که در بین متخصصان دندان‌پزشکی ایران مطالعه نشده است. هدف از این مطالعه ارزیابی دیدگاه متخصصان دندان‌پزشکی ترمیمی در مورد آموزش تعمیر به عنوان یک روش محافظه‌کارانه، به جای تعویض ترمیم‌های کامپوزیت مستقیم معیوب در دانشکده‌‌های دندان‌پزشکی ایران بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، پرسش‌نامه‌‌ای حاوی ۱۴ سؤال به ۱۲۶ متخصص دندانپزشکی ترمیمی شاغل در ۱۸ دانشکده‌ دندان‌پزشکی ارسال گردید. بیشتر سؤالات در مورد انجام تعمیر به جای تعویض، میزان موفقیت تعمیر، آموزش تعمیر و تعویض کامپوزیت رزین معیوب و مدت دوام ترمیم تعمیر شده بود. داده‌ها توسط آمار توصیفی گزارش شدند.
یافته‌ها: میزان پاسخگویی به سؤالات ۳/۶۸% (۸۶ نفر) بود. اکثریت متخصصان (۷/۹۰%) تعمیر کامپوزیت رزین معیوب را انجام می‌دادند، فقط ۳/۹% از آنان تعویض را ترجیح دادند. شصت و یک نفر (۹/۷۰%) از شرکت‌کنندگان گزارش کردند که تکنیک‌های تعمیر را به عنوان یک درمان جایگزین برای تعویض ترمیم‌های مستقیم کامپوزیتی معیوب به دانشجویان آموزش می‌دهند؛ ۵۱ (۳/۵۹%) و ۴۲ (۸/۴۸%) نفر از آنان به ترتیب تکنیک‌های نظری و عملی تعمیر را در مقطع بالینی آموزش می‌دادند؛ دلایل آن به ترتیب حفظ بافت دندانی، کاهش اثرات مضر بر روی پالپ، کاهش زمان و هزینه درمان بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها، مبحث تعمیر ترمیم‌های کامپوزیتی مستقیم معیوب به صورت بسیار گسترده‌ای در دانشکده‌های دندان‌پزشکی ایران تدریس می‌شود. اکثر متخصصان دندان‌پزشکی ترمیمی، تعمیر این ترمیم‌ها را به عنوان یک درمان نهایی در نظر داشتند و گزارش کردند که میانگین طول عمر یک ترمیم کامپوزیتی تعمیر شده ۵/۴ سال است.
واژه‌های کلیدی: کامپوزیت رزین، آموزش، تعمیر، تعویض، دندان‌پزشکی ترمیمی
زینب کاظمی‌زاده، محسن رضائیان، مژده فرنودی،
جلد ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف: بی‌تردید یکی از اساسی‌ترین تصمیم‌ها برای هر انسان در طول زندگی، انتخاب شغل می‌باشد و افراد با انتخاب رشته تحصیلی، آماده ورود به حرفه مربوطه می‌شوند. هدف این مطالعه، بررسی انگیزه‌های انتخاب رشته تحصیلی در دانشجویان پزشکی و دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بود.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال ۱۳۸۹ انجام شد، پرسش‌نامه‌ای حاوی سؤالاتی برای جمع‌آوری اطلاعات فردی و سؤالات مربوط به انگیزه انتخاب رشته تحصیلی به صورت جمع ایفا در اختیار دانشجویان سال اول و دوم رشته‌های پزشکی و دندان‌پزشکی قرار گرفت (۱۴۶ دانشجو). داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آمار توصیفی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها: میزان پاسخ‌دهی در این تحقیق ۸۹% بود. دانشجویان شرکت‌کننده، به تفکیک ۶۰% پزشکی و ۴۰% دندان‌پزشکی بودند. در بین دانشجویان رشته پزشکی و دندان‌پزشکی "داشتن موقعیت حرفه‌ای بالا " و "موقعیت اجتماعی" جزء مهم‌ترین انگیزه‌ها در انتخاب رشته تحصیلی بوده است. انگیزه‌های " داشتن امنیت شغلی" (۰۴/۰= p )، " درآمد بالا" (۰۱/۰= p ) و "داشتن شغلی نیازمند توانایی‌های دستی" (۰۰۱/۰= p ) به طور معنی‌داری برای دانشجویان دندان‌پزشکی مهم‌تر بودند. در مقابل، اهمیت انگیزه‌های " ارتباط با مردم"(۰۲/۰= p ) و " داشتن شغلی با چالش‌های زیاد" (۰۱/۰= p ) برای دانشجویان پزشکی به طور معنی‌داری بیشتر بود.

  نتیجه‌گیری: انتخاب رشته‌های تحصیلی پزشکی و دندان‌پزشکی تا حدود زیادی مربوط به برخوردار بودن از موقعیت حرفه‌‌ای بالا و جایگاه اجتماعی این رشته‌ها می‌باشد. تفاوت موجود در انگیزه‌های انتخاب رشته تحصیلی در بین این دو رشته مربوط به ماهیت کاری آنها است.

  واژه‌های کلیدی: دانشجویان ، انگیزه، انتخاب رشته تحصیلی، دندان‌پزشکی، پزشکی


محسن رضائیان، زینت سالم، فاطمه بشارت، مریم هادوی، رضا وزیری نژاد،
جلد ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: ارزیابی مداوم روند چاپ مقالات در مجلات علمی- پژوهشی، راهگشای فعالیت‌های پژوهشی آینده خواهد بود. مطالعه حاضر، به عنوان دومین خودارزیابی مجله علمی- ‌پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، در راستای بررسی اثربخشی سیاست‌های اعمال شده پس از انتشار نتایج اولین خودارزیابی، طرح‌ریزی گردیده است.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، کلیه مقالاتی که در فاصله سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ در مجله علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان به چاپ رسیده‌اند، بررسی گردیدند. اطلاعات با استفاده از چک‌لیست طراحی شده برای اولین خودارزیابی، که بر اساس سیاست‌گزاری جدید مجله گزینه‌های بودجه، کمیته اخلاق و تعارض در منافع به آن اضافه شده بود، جمع‌آوری و با استفاده از آزمون‌های توصیفی t مستقل و‌ مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها: از مجموع ۹۴۸ مقاله ارسال شده به دفتر مجله، ۲۰۸ مقاله (۲۲%) به چاپ رسیده بودند که بیشتر آنها را مطالعات توصیفی (۲/۳۰%) تشکیل می‌دادند. بیست و هفت نفر (۵/۲۲%) از نویسندگان نامه پذیرش را ۶ ماه بعد از ارسال مقاله خود دریافت کرده‌اند.

  نتیجه‌گیری: اگر چه در مواردی پیشرفت‌هایی حاصل شده است، اما روند چاپ مقالات بیش از حد انتظار می‌باشد. لازم است هماهنگی‌های لازم جهت کاهش مدت زمان بین ارسال مقاله به دفتر مجله تا پذیرش آن و همچنین کاهش تعداد کلمات چکیده‌های انگلیسی و فارسی صورت گیرد.

  واژه‌های کلیدی: روند چاپ، کیفیت، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان


امید رضاحسینی، سیّدمهدی سیّدمیرزایی، احمدرضا صیادی، سعید ستایی‌مختاری،
جلد ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: سندرم روده تحریک‌پذیر ( Irritable Bowel Syndrome ) IBS یک اختلال گوارشی شایع با پاتوفیزیولوژی نامشخص است که یکی از علل مهم غیبت از کار، مراجعه به پزشکان و کاهش کیفیت زندگی می‌باشد. در این مطالعه فراوانی این سندرم در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان ارزیابی شده است .

  مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی-مقطعی، در سال ۸۸-۱۳۸۷ بر روی ۴۰۶ نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان که به روش نمونه‌گیری منظم انتخاب شدند، انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها ، پرسش‌نامه پژوهش ‌ گر ساخته‌ای بر اساس معیار Rome III بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری مجذور کای و - t test انجام شد.

  یافته‌ها: از تعداد ۲۷۴ پرسش‌نامه بررسی شده ( ۹/۶۳%) ۱۷۵ پرسش‌نامه مربوط به دانشجویان دختر و ( ۱/۳۶ %) ۹۹ پرسش‌نامه مربوط به دانشجویان پسر بود. میانگین سنی دانشجویان مورد بررسی ۳۲/۲±۳۶/ ۲۱ سال محاسبه شد. ۱۶ دانشجو (۸/۵%) با فاصله اطمینان ۹۵% (۸/۹%- ۸/۱%) مبتلا به IBS بودند که شایع‌ترین علامت در آن‌ها درد یا ناراحتی شکمی بود که با تغییر در تعداد دفعات اجابت مزاج همراهی داشت (۴/۱۲%). شروع درد با تغییر در تعداد دفعات اجابت مزاج در مردان بیشتر از زنان بود (۰۱۵/۰= p ). در سنجش توزیع فراوانی متغیرهای دموگرافیک مورد بررسی، از نظر ابتلاء و یا عدم ابتلاء به IBS ، تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده نشد .

  نتیجه‌گیری: فراوانی IBS در مطالعه حاضر در مقایسه با کشورهای در حال توسعه کمتر است و به آمار کشورهای توسعه یافته نزدیک‌تر است. بر اساس نتایج این مطالعه فراوانی IBS بر اساس معیار Rome III با آمارهای پیشین از سایر نقاط ایران (۴/۱۸%-۲/۴%) نزدیک می‌باشد. انجام مطالعه‌های گسترده‌تر توصیه می‌شود.

واژه‌های کلیدی: سندرم روده تحریک‌پذیر، دانشجویان، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان


محسن رضائیان،
جلد ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه، ضرورت بازنگری جدی در برنامه‌های آموزش پزشکی به سمت پاسخگویی در مقابل نیازهای اجتماع، به شکل بسیار گسترده‌ای در سرتاسر دنیا مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به ضرورت طرح این موضوع در آموزش پزشکی کشور، هدف از نگارش این مقاله، تعیین ابعاد دانشکده‌های پزشکی پاسخگو در مقابل اجتماع می‌باشد.

  مواد و روش‌ها: در مطالعه مروری حاضر، موتورهای جستجوی پاب مد ( http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed )، گوگل اسکولار ( http://scholar.google.com/ ) و های‌وایر ( http://highwire.stanford.edu/ ) با واژگان “school”, “medical”, “accountable”, “socially” مورد جستجو قرار گرفتند. این شیوه جستجو منجر به بازیابی ۱۳ مقاله گردید. همچنین، تلاش شد تا با تغییر در شیوه جستجو و نیز بررسی منابع مورد استفاده در مقالات به دست آمده، مرتبط‌ترین و به‌روزترین مقالات علمی مشخص گردند.

  یافته‌ها و نتیجه‌گیری: شواهد نشان می‌دهند که دانشکده پزشکی پاسخگو در مقابل اجتماع دانشکده‌‌ای است که در آن ضرورت بازنگری در محتوای آموزشی، پژوهشی و خدمت‌رسانی دانشکده‌های پزشکی با محوریت اولویت‌های مربوط به نیازهای سلامت جامعه تحت پوشش و بر اساس اصول و موازین اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است. به علاوه، شیوه گزینش استاد و دانشجو و همچنین ارزشیابی دانشکده‌ها به نحوی صورت می‌پذیرد تا آرمان پاسخگویی در مقابل اجتماع در مرکز توجه قرار گیرد.

  بحث: پاسخگویی در مقابل نیازهای اجتماع از اولویت‌های اساسی در بازنگری آموزش پزشکی در اطراف و اکناف جهان است. ضروری است تا این آرمان توسط سایر دانشکده‌های علوم سلامت نیز مورد تأیید و استفاده قرار گیرد.

  واژه‌های کلیدی: اجتماع، پاسخگو، دانشکده‌، پزشکی


وحید میرزایی، احمدرضا صیادی، حمید بخشی، وثوق حسنی مقدم،
جلد ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: سندرم روده تحریک‌پذیر ( ( Irritable bowel syndrome یک اختلال کارکرد روده می‌باشد و با توجه به این که متغیرهای روانشناختی، نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد و تداوم بیماری‌های جسمی‌ دارند، مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه میزان افسردگی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به IBS در تابستان ۱۳۸۹ طراحی گردید.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۱۰۰ بیمار مبتلا به IBS مراجعه‌کننده به مطب‌های متخصصین داخلی شهر رفسنجان و ۱۰۰ نفر به عنوان غیرمبتلا شرکت داده شدند که پس از جمع‌آوری اطلاعات دموگرافیک و تکمیل پرسش‌نامه افسردگی بک (Beck) ، مصاحبه بالینی روان‌پزشکی در مورد آنها انجام شد. سپس اطلاعات کسب شده با استفاده از آزمون‌های آماری t ، مجذور کای و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته‌ها: از مجموع ۱۰۰ نفر شرکت‌کننده در هر یک از گروه‌های مورد و کنترل، ۳۸ نفر مرد و ۶۲ نفر زن بودند. مطالعه حاضر نشان داد که در افراد مبتلا به IBS ، شدت و شیوع افسردگی بیش از افراد عادی جامعه می‌باشد (۰۳۷/۰= p ) و با افزایش سطح تحصیلات، سن و مدت زمان ابتلا به بیماری، میزان افسردگی بیشتر می‌شود. در مشاغل دولتی و دانشجویان نیز این میزان بیشتر بود. در گروه غیرمبتلا نیز اگر چه افسردگی کمتر از گروه IBS بود اما، میزان افسردگی در سطوح پایین تحصیلاتی، سن بالا و قشر خانه‌دار بیشتر مشاهده شد. فاکتور جنس نقش برجسته‌ای در هیچ یک از این بررسی‌ها نداشت.

  نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد در افراد مبتلا به IBS شدت و شیوع افسردگی بیش از افراد غیرمبتلا می‌باشد. بنابراین، در درمان بیماران IBS باید به شدت و شیوع افسردگی توجه خاصی مبذول شود.

  واژه‌های کلیدی: میزان افسردگی، سندرم روده تحریک‌پذیر، روان‌پزشکی

 


محسن رضائیان، مریم هادوی، فاطمه بشارت،
جلد ۱۱، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به نقش بسیار مهم نشریات علمی در انتشار دانش، به ویژه در حوزه سلامت، مدیریت آن‌ها حائز اهمیت است. مطالعه حاضر، با هدف تعیین سرنوشت مقالات مردود شده در بررسی اولیه توسط نشریه علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان انجام شده است.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه پی‌گیر ( Follow up study )، کلیه مقالاتی که در طی سال‌های ۱۳۸۶-۱۳۸۰ در بررسی اولیه نشریه علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان مردود شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور تعیین سرنوشت مقالات مردود شده، سه پایگاه داده‌ای SID ، Magiran و IranMedex با استفاده از عنوان مقاله و نام نویسندگان مورد جستجو قرار گرفتند. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های توصیفی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها: در طی سال‌های مورد بررسی، ۱۰۳۰ مقاله به دفتر مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان ارسال گردیده بود که ۵۱۲ عدد از آنها (۷/۴۹%) در مرحله اولیه بررسی، مردود اعلام شده بودند. از این تعداد، ۱۵۵ مقاله (۳/۳۰%) موفق به چاپ در مجلات دیگر شدند. عنوان ۹۶ عدد (۹/۶۱%) از این مقالات، با عنوان ارسال شده به دفتر مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، تفاوت داشت. تاریخ چاپ دوازده عدد (۷/۷%) از آن‌ها، مربوط به قبل از ارسال به دفتر مجله بود.

  نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه ۷۰% از مقالات مردود شده در بررسی اولیه مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، در سایر مجلات نیز به چاپ نرسیده‌اند، می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که بررسی اولیه مقالات در این مجله به خوبی صورت گرفته است و هیئت تحریریه در این امر موفق عمل نموده‌اند.

  واژه‌های کلیدی: سرنوشت، مقالات رد شده، نشریه دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان


محمد صاحب‌الزمانی، سعیده صغیری، محبوبه صفوی، حمید علوی‌مجد،
جلد ۱۱، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: نگرانی در مورد شکل ظاهری بدن در بسیاری از مردم وجود دارد. اگر این نگرانی افراطی باشد و موجب اشتغال ذهنی و آسیب به کارکردهای اجتماعی، شغلی و سایر جنبه‌های زندگی شود به عنوان اختلال بدشکلی بدن تشخیص داده می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ترس از بدشکلی بدن و علایم اختلال وسواسی- جبری در دانشجویان دختر گروه علوم پزشکی شهر تهران در سال ۱۳۸۶ صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران با نمونه‌گیری چند مرحله‌ای، توسط پرسش‌نامه مشخصات فردی، پرسش‌نامه وسواس Moudzly و پرسش‌نامه اختلال بدشکلی بدن Phillips تحت بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری مجذور کای، فیشر و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: در این مطالعه، ۴۵۶ دانشجوی دختر با میانگین سنی ۸/۱±۵/۲۰ سال شرکت داشتند. نتایج نشان داد در ۱۳ نفر (۹/۲%) از دانشجویان علایم اختلال بدشکلی بدن وجود داشت و ۹ نفر (۹/۱%) از آن‌ها دارای علایم اختلال وسواسی- جبری بودند. آزمون آماری بین علایم اختلال بدشکلی بدن و علایم اختلال وسواسی- جبری ارتباط معنی‌دار (۰۴۳/۰=p) نشان داد. شانس وجود علایم اختلال وسواسی- جبری در کسانی که علایم اختلال بدشکلی بدن را دارا بودند ۴/۳ برابر افراد فاقد علایم این اختلال بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع قابل‌ملاحظه علایم اختلال بدشکلی بدن در این مطالعه، غربالگری این اختلال در گروه‌های پرخطر ضروری به نظر می‌رسد.
واژ‌ه‌های کلیدی: اختلال وسواسی-جبری، اختلال ترس از بدشکلی بدن، دانشجویان علوم پزشکی
مصطفی صادقی، علی باقریان،
جلد ۱۲، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: آموزش تخصصی دندانپزشکی یک تصمیم انتخابی و شخصی برای دستیابی به افزایش معلومات و مهارت‌ها است که دلایل گوناگونی دارد. از این رو، هدف مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی میزان و علل اشتیاق به ادامه تحصیل در دانشجویان دندانپرشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان ‌طراحی گردید.

  مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی-مقطعی که در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت، تمامی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان شرکت داشتند. اطلاعات به صورت مصاحبه فردی و به وسیله پرسشنامه‌ای حاوی سؤالاتی در مورد خصوصیات فردی، علل علاقه‌مندی و عدم علاقه‌مندی به ادامه تحصیل و سه رشته تخصصی مورد علاقه دانشجویان جمع‌آوری گردید. سؤالات بر اساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت طراحی شدند. داده‌ها به وسیله آمار توصیفی، آزمون‌ t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردیدند.

  یافته‌ها: در این مطالعه تمامی ۱۳۷ دانشجوی دندانپزشکی با میانگین سنی ۴/۲±۲/۲۲ سال شرکت کردند که ۷/۵۷% آنان دختر بودند. اکثریت دانشجویان (۶/۸۷%) علاقه‌مند به ادامه تحصیل بودند. افزایش مهارت بالینی و معلومات، کسب موقعیت اجتماعی بهتر، دستیابی به کار بهتر و ارتقای منزلت شغلی مهم‌ترین علل ادامه تحصیل ذکر شدند. تمایل به شروع به کار بعد از تحصیل و خستگی از تحصیل از مهم‌ترین علل عدم‌ علاقه‌مندی به ادامه تحصیل بود. سه رشته‌ تخصصی مورد علاقه دانشجویان به ترتیب عبارت بودند از: ارتودنسی (۳/۵۳%)، جراحی فک و صورت (۶/۱۴%)، دندانپزشکی ترمیمی (۸%) .

  نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که اکثریت دانشجویان دندانپزشکی برای افزایش مهارت بالینی و معلومات، کسب موقعیت اجتماعی بهتر، اشتیاق به ادامه تحصیل دارند و ارتودنسی انتخاب اول اغلب آنان است.

  واژه‌های کلیدی: اشتیاق به ادامه تحصیل، دانشجوی دندانپزشکی، آموزش دندانپزشکی، رشته‌های تخصصی دندانپزشکی



صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb