جلد 20، شماره 7 - ( 7-1400 )                   جلد 20 شماره 7 صفحات 848-845 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Babaee A, Dehghani-Soltani S, Taghipour-Shool Z, Shabanizade A, Taghavi M M. Ibn Sina as a Pioneer in Dissection and Description of the Circulatory System Details and Arterial Circle of the Brain. JRUMS 2021; 20 (7) :845-848
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6097-fa.html
بابائی عبدالرضا، دهقانی سلطانی سامره، تقی پور شول زهرا، شبانی زاده احمد، تقوی محمد محسن. ابوعلی سینا به عنوان یک پیشگام در تشریح و بیان جزئیات دستگاه گردش خون و حلقه شریانی مغز. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1400; 20 (7) :845-848

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6097-fa.html


دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
چکیده:   (7137 مشاهده)
سردبیر محترم
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا معروف به ابوعلی سینا (Ibn Sina) یکی از بزرگترین دانشمندان و متفکران ایران و جهان اسلام است که در پیشرفت علم پزشکی در جهان سهم به سزایی داشته است (370 تا 428 قمری / 980 تا 1037میلادی) [1]. او در ایران به شیخ الرئیس و در لاتین به اَوِسینا (Avicenna) معروف است. ابوعلی سینا اصلاحاتی در مباحث کالبدشناسی جالینوس انجام داد که از دیدگاه مورخین، این اصلاحات بر اساس تشریح، مشاهدات، تجربیات و نوآوری‌های شخصی اوست [2].
پزشک )به زبان آلمانیDer Medicus ، به زبان انگلیسی (The Physician  نام یک فیلم در ژانر درام - تاریخی و محصول (سال 2013) کشور آلمان است. حوادث این فیلم مربوط به قرون وسطی و زوال علوم تجربی، به ویژه علم پزشکی در اروپا و توجه مردم به خرافه‌های مطرح شده توسط سودجویان و با نام کلیسا می‌باشد. در همان زمان در سرزمین‌های اسلامی به ویژه ایران دوران طلایی شکوفایی علم بود. در این فیلم فردی به نام راب کول که اهل انگلستان است در شهر خود با دوره‌گردی آشنا می‌شود که برخی فنون پزشکی و از جمله درمان مشکلات چشمی بیماران را انجام می‌دهد و به راب می‌گوید همه این موارد را از پزشکی حاذق به نام ابن‌سینا آموخته است. راب کول که در کودکی مادرش را به خاطر بیماری از دست داده بود، برای دست‌یابی به رؤیایش و آموختن علم طب، با مشقت بسیار و با عبور از بیابان‌های صعب‌العبور بالاخره خود را به ایران می‌رساند و به شاگردی ابن‌سینا در اصفهان می‌رود. علاوه بر تحریفات تاریخی فراوان این فیلم از جمله آن‌که سلجوقیان هم عصر ابن‌سینا معرفی شده‌اند (در حالی که آن‌ها حدود 100 سال بعد، روی کار آمدند) و نیز این موضوع که ابن‌سینا در انتهای فیلم با خوردن کاسه زهر خودکشی می‌کند (در صورتی که وی به گواه تاریخ از بیماری قولنج رنج می‌برده و در اثر آن فوت کرده است)، در بخشی از آن و در طی یک عمل جراحی ابن‌سینا به عنوان وردست راب کول وسایل جراحی را آماده می‌کند و کارگردان فیلم او را در حد دست‌یار یک کارآموز پزشکی پایین می‌آورد. هم‌چنین در بخش دیگری از فیلم، این جوان اطلاعاتی از قلب و اعضای درونی بدن را که طی تشریح مخفیانه یک جسد و دور از نظر مأمورین حکومتی به دست آورده است به صورت شبانه و در خفا در اختیار ابن سینا قرار می‌دهد. در ادامه، داستان به نحوی پیش می‌رود که گویا ابن‌سینا به هیچ عنوان تشریح عملی انجام نداده است و از ساختارهای درونی بدن جز اطلاعات نظری چیزی نمی‌داند [3].
این در حالی است که ابن سینا عمل تشریح را در سنین جوانی انجام داده و به اعضای بدن انسان شناخت کامل داشت، به گونهای که حتی بیماری‌های پیچیده‌ای چون آب مروارید را درمان می‌کرد [4]. ابوعلی‌سینا در مبحث ماهیچه‌ها نظرات جالینوس را پذیرفته است، ولی جالینوس ماهیچه‌ها را در میمون بررسی کرده است. به عنوان مثال در بررسی ماهیچه جناغی چنبری پستانی (Sternocleidomastoid Muscle)، بر خلاف نظر جالینوس ابوعلی سینا این عضله را شامل دو بخش جناغی و چنبری می‌دانست و نه این‌که دو ماهیچه جدا باشند و مبدأ عضله را دقیق توضیح می‌دهد. تفسیر او از مفهوم سر ماهیچه و بیان تفاوت‌های جزئی نشان از تشریح دقیق ماهیچه‌ها در انسان توسط ابن‌سینا دارد [5].
ابوعلی سینا در تشریح و توصیف قلب می‌نویسد:
«قلب را دو زائده گوش مانند است که بر دو دهانه ورودی که خون از آن به قلب می‌آید، قرار دارند. این زوائد پوشیده از چربی‌اند و به هنگام انقباض قلبی چین می‌خورند و در زمان انبساط سفت می‌شوند و بخشی از آنچه را که وارد قلب می‌شود در خود محصور می کنند. اگر ماده رطوبتی در میان قلب و نیام آن جمع شود و میزان آن زیاد باشد، بر قلب فشار می آورد و از گسترش باز می‌ماند» که این مطلب اشاره به پریکاردیت حاد قلبی دارد. او در ارتباط با شریان‌های قلب نیز چنین توصیف می‌کند که «برخی از آن‌ها در درازای قلب قرار دارند، در حالی که برخی به صورت مورب و عرضی‌تر طی مسیر می‌کنند و در قلب فرو می‌روند، هم چنین بیان می‌دارد ممکن است در رگ‌های قلب، راه بندان‌های زیان‌آوری رخ دهد و کنش‌های قلب به کاستی گراید» [6].
در ارتباط با شریان‌ها می‌نویسد:
«تمام شریان‌ها به استثناء یکی از آن‌ها دارای دو لایه نازکند. لایه‌ای که به مثابه آستر دیواره شریان است، سخت‌تر از لایه رویی است» [7]، و در ادامه پس از آن‌که شاخه‌های منشعب از قلب را توصیف می‌کند و به شریان‌های سباتی
(
Carotid Artery) درونی و بیرونی می‌رسد، در ارتباط با شریان سباتی درونی این‌گونه شرح می‌دهد: «سپس در استخوان حجری فرو می‌رود و به شبکه‌ای می‌رسد که از آن تنیده شده است، به طوری که رگ‌های ریز با هم به صورت طبقه طبقه و چین‌هایی تار و پود آن شبکه را می‌سازند. این بخش از شریان سپس به سوی مغز بالا می‌رود و جفتی از آن به وجود می‌آید که غشاء را سوراخ می‌کند و در حجم مغز متفرق می‌گردد و به بطن‌های مغز و پوست نازک بطن‌های مغز وارد می‌شود و در آنجا دهانه انشعاباتش به دهانه انشعابات رگ‌های پایین‌رو وریدی می‌رسد. از آن‌جا که روح موجود در شریان لطافت و جنبشی دارد که می‌تواند مغز را گرمی بخشد و نیازمندی آن را برآورده کند، برای پذیرش آن، شبکه‌ای در زیر مغز گسترده شده که خون شریانی و روان که در شریان است در شبکه توزیع گردد و بعد از پخته شدن با مغز هم مزاج شود و آنگاه از راه شبکه که در بین استخوان و غشاء سفت قرار دارد، به طور تدریجی به مغز انتقال یابد» [7].
که در این مطلب اشاراتی به عبور شریان سباتی درونی از درون سینوس غاری، و هم‌چنین اشاراتی به لایه نرم شامه درون بطن و تشکیل حلقه شریانی مغز یا حلقه ویلیس دارد و سبک نوشتاری و توصیفی او به نحوی است که جز با مشاهده و تشریح این جزئیات قابل بیان نیستند.
هم‌چنین ورید باب را این‌چنین توصیف می‌کند: «ورید باب در دو انتهای خود انشعاباتی دارد. انتهایی که در گودی کبد فرورفته است به پنج قسمت تقسیم می‌شود. انشعاباتی از آن به کناره‌های محدب کبد می‌رسد و انشعابی نیز به کیسه صفرا می‌رود. در طرف دیگر به هشت شاخه تقسیم می‌شود که دو انشعاب آن کوچک و شش شاخه دیگر بزرگ‌ترند. یکی از شاخه‌های کوچک به دوازدهه می‌رود و از آن انشعاباتی جدا می‌شود که در لوزالمعده پراکنده می‌شود » [8] و به همین ترتیب و با ذکر جزئیات تمامی شاخه‌ها را توصیف می‌کند که بی‌شک این نوع توصیف دقیق همراه با ذکر تعداد و مسیر شاخه‌ها خود گواهی بر تشریح عملی و مشاهده عینی این جزئیات توسط نویسنده کتاب می‌باشد.
به عنوان آخرین مثال در ارتباط با مجرای سینه‌ای (Thoracic duct) می‌نویسد: این رگ در جانداران و به ویژه انسان از ورید اجوف به سوی طرف چپ قلب می‌رود و پس از آن به سمت مهره پنجم سینه گرایش پیدا می‌کند و بر مهره تکیه می‌کند و در دنده‌های هشت گانه زیرین و در ماهیچه‌ها و سایر اعضای پیوسته با آنها متفرق می‌گردد [9].
واژه‌های کلیدی: دستگاه
متن کامل [PDF 193 kb]   (495 دریافت) |   |   متن کامل (HTML)  (657 مشاهده)  
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: علوم تشريح
دریافت: 1400/4/21 | پذیرش: 1400/4/28 | انتشار: 1400/7/26

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb