جلد 17، شماره 5 - ( 4-1397 )                   جلد 17 شماره 5 صفحات 434-421 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Atashak S. The Effect of Eight Weeks of Pilates Training on C-Reactive Protein, Insulin Resistance, and Body Composition in Middle-Aged Obese Women . JRUMS 2018; 17 (5) :421-434
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-3997-fa.html
آتشک سیروان. تأثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر پروتئین واکنش‌گرC ، مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی زنان میانسال چاق. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1397; 17 (5) :421-434

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-3997-fa.html


دانشگاه آزاد اسلامی - مهاباد
متن کامل [PDF 246 kb]   (2010 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (4222 مشاهده)
متن کامل:   (2658 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 17، مرداد 1397، 434-421
 
تأثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر پروتئین واکنش­گرC ، مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی زنان میانسال چاق
 
سیروان آتشک[1]
 
دریافت مقاله: 5/9/96     ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 11/11/96  دریافت اصلاحیه از نویسنده: 5/3/97           پذیرش مقاله: 6/3/97
 
 

چکیده
زمینه و هدف: چاقی باعث افزایش شاخص­های التهابی و ایجاد مقاومت به انسولین می‌شود و انجام تمرینات ورزشی منظم در بهبود این شاخص­ها مؤثر است. لذا در پژوهش حاضر، اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر واکنش­گر C (C-reactive protein; CRP)، مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی زنان میانسال چاق بررسی شده است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 20 زن میانسال چاق به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون در برنامه تمرینات پیلاتس به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه) شرکت کردند و گروه کنترل، فعالیت ورزشی خاصی انجام ندادند. در کلیه آزمودنی­ها، شاخص‌های ترکیب بدن شامل وزن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی، محیط کمر و لگن، نسبت دور کمر به لگن، مقاومت به انسولین (Homeostasis model assessment of insulin resistance; HOMA-IR) و CRP پیش و پس از دوره تمرین ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون­های آماری t مستقل و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. 
یافته­ها: هشت هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش شاخصهای درصد چربی بدن، وزن و شاخص توده بدنی در گروه آزمون شد (05/0‌>p). به­علاوه، بهبود معنی‌دار در شاخص HOMA-IR بعد از تمرینات در گروه آزمون (019/0‌=p) مشاهده شد. هم‌چنین غلظت CRP در گروه آزمون (007/0‌=p) در مقایسه با گروه کنترل (534/0‌=p) پس از انجام تمرینات پیلاتس به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرد.
نتیجه­گیری: یافته­ها نشان داد که تمرینات پیلاتس باعث بهبود ترکیب بدن، مقاومت به انسولین و شاخص­های التهابی در زنان میانسال چاق می‌شود.
واژه‌های کلیدی: ترکیب بدن، پروتئین واکنش­گر C، مقاومت به انسولین، چاقی، تمرینات پیلاتس، زنان
 
 

مقدمه
چاقی و اضافه وزن به عنوان یک بیماری متابولیک مزمن، به یکی از چالش­های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان در قرن حاضر تبدیل شده است [1] و علی‌رغم هشدارهای جهانی و افزایش آگاهی از عوارض و مضررات آن، شواهد حاکی از افزایش قابل ملاحظه شیوع چاقی و اضافه وزن در جهان می‌باشد [2]. به­علاوه افزایش شیوع چاقی منجر به افزایش پیشرونده در شیوع بیماری­های قلبی عروقی در جامعه شده است [4-3]، به­طوری­که امروزه بیماری­های قلبی عروقی تقریباً نزدیک به 25 درصد از مرگ و میرها را در جهان به خود اختصاص می­دهند [3]. لذا شناسایی و شناخت عوامل مؤثر در پیدایش بیماری­های قلبی عروقی و کنترل آن­ها می­تواند نقش مهمی در پیش­گیری از پیشرفت بیماری و کاهش هزینه­های درمانی برخوردار باشد [5].
در این بین، مطالعات بالینی بیانگر آن است که التهاب مزمن نقش مهمی در بروز عوارض ناشی از چاقی و پاتوژنز بیماری­های قلبی عروقی بازی می­کند [7-6]. پروتئین واکنش­گر C (C-reactive protein; CRP)، یکی از زیست نشان­گرهای غیرتخصصی التهاب بوده [8]، که مستقل از سایر عوامل خطر سنتی به عنوان پیش­بینی کننده حوادث قلبی عروقی به­ویژه در زنان معرفی شده است [9]، و شواهد نشان می دهد که سطوح خونی CRP در افراد چاق بالاتر از افراد معمولی است [10].
مقاومت به انسولین عامل مهم دیگری است که در توسعه بیماری­های قلبی عروقی دخیل بوده [7] که در آن میزان پاسخ­دهی بافت­های بدن به مقادیر انسولین، کمتر از حالت طبیعی می­باشد [11] و گزارشات علمی نشان می­دهد که در افراد دارای اضافه وزن و کم تحرک این وضعیت متابولیکی شیوع بالایی دارد [12]. مشخص شده است که چاقی توسط مکانیسم­های مختلف از جمله مکانیسم­های اندوکرینی، التهابی و مکانیسم داخل سلولی سبب القاء مقاومت به انسولین می­گردد [13].
با این حال، پیشنهاد شده است که انجام فعالیت­های ورزشی می­تواند خطر ابتلاء به بیماری­های مزمن از قبیل بیماری­های قلبی-عروقی را کاهش دهد [14]. به طوری­که اخیراًMelo  و همکاران در مطالعه خود به اثربخشی و اثرات ضد التهابی فعالیت­های ورزشی در اصلاح سطوح CRP و سایتوکین­های دیگر اذعان داشته ­است [15]. با این حال علی­رغم این­که تحقیقات فراوانی در رابطه با اثرات روش­های تمرینات سنتی بر شاخص­های التهابی و مقاومت به انسولین وجود دارد، مطالعات محدودی در رابطه با دیگر شیوه­های تمرین بر روی این شاخص­ها وجود دارد [16]. یکی از ورزش­هایی که به تازگی مورد توجه پژوهش­گران علوم ورزشی قرار گرفته است و در حال فراگیر شدن است، تمرینات پیلاتس است [17]. پیلاتس یک روش ترکیبی جامع از کشش و تقویت عضلات می­باشد [18] که با تمرکز ذهنی و تأکید بر ریتم تنفس، به تقویت عضلات عمقی می­پردازد و با تأکید بر استفاده از مغز در کنترل عضلات بدن قدرت و استقامت تمام اعضای بدن را با کم­ترین آسیب دیدگی افزایش می دهد [19]. علی­رغم وجود برخی تحقیقات متناقض [16]، اغلب مطالعات صورت گرفته در سال­های اخیر بیان­گر نقش مهم تمرینات پیلاتس در بهبود آمادگی جسمانی [20]، ترکیب بدنی [18]، مقاومت به انسولین [19]، اختلالات متابولیکی [21] و شاخص­های التهابی [22] است.
لذا با توجه به تغییر شیوه زندگی افراد و افزایش شیوع چاقی و پیامدهای ناشی از آن [1] تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر برخی از عوامل خطرزای بیماری­های قلبی- عروقی در زنان میانسال چاق صورت پذیرفت.
مواد و روش ها
پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیش آزمون-پس آزمون و کد ثبتی IRCT20120806010512N8 در سایت ایرانی کارآزمایی­های بالینی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه زنان میانسال (دامنه سنی 50-35 سال) چاق شهرستان مهاباد بود که پس از کسب مجوز کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد و بعد از اعلان فراخوان عمومی و اطلاع رسانی به صورت هدفمند از بین 35 فرد داوطلب، 20 زن میانسال چاق که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند (معیارهای ورود شامل: دارا بودن نمایه توده بدنی برابر یا بالاتر از 30 کیلوگرم/متر مربع، عدم شرکت در فعالیت­های ورزشی منظم در طی 6 ماه قبل از شروع تحقیق، و فاقد هرگونه بیماری‌های مزمن بر اساس پرسش­نامه سلامت زنان [23]) در زمستان 1395 برگزیده و پس از تکمیل پرسش­نامه سلامت و اخذ رضایت­نامه شخصی و پس از یکسان سازی گروه­ها از نظر نمایه توده بدنی، افراد منتخب به طور تصادفی ساده (پرتاب سکه) در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. لازم به ذکر است حجم نمونه در پژوهش حاضر با توجه به در دسترس بودن آزمودنی‌ها و با استناد به پیشینه تحقیقات قبلی [24-19] و هم­چنین با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه که در آن با ضریب اطمینان 95 درصد (96/1=z)، حاشیه خطای (d) 5 درصد± و انحراف استاندارد 8/0 مربوط به مطالعات قبلی در شاخص CRP قرار داده شد، تعداد 10 نفر در هر گروه محاسبه شد.
گروه آزمون در مدت پژوهش به اجرای تمرینات ورزشی طراحی شده توسط محقق در سالن‌ آمادگی جسمانی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد پرداخته، در حالی­که از گروه کنترل خواسته شد که بدون انجام فعالیت بدنی به انجام فعالیت­­های معمولی و روزانه خود بپردازند. آزمودنی­ها از اهداف، فواید و خطرات احتمالی طرح آزمایش مطلع شده و فرم رضایت­نامه را قبل از شروع کار تکمیل نمودند. شرایط خروج از مطالعه نیز شامل: عدم شرکت منظم در جلسات تمرین، اعتیاد به هرگونه مواد مخدر، مصرف هرگونه داروی مؤثر بر نتایج آزمایشگاهی (از قبیل ﻣﺘﻔﻮرﻣﻴﻦ، تولازاماید، آکاربوز و سایر داروهای اثرگذار بر قند خون)، و داروهای نیرو­زا و نیز چربی سوز (از قبیل ال-کارنتین، هیدروکسی کات و انواع مکمل های کافئین دار و ونوستات) بود. لازم به ذکر است آزمودنی­ها کاملاً به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت نموده و اجازه داشتند در هر زمان که بخواهند از ادامه تمرینات انصراف داده و از مطالعه خارج شوند.
برای اندازه­گیری شاخص­های تن سنجی و ترکیب بدن به ترتیب وزن در حالتی­ که آزمودنی­ها با حداقل لباس و بدون کفش بوده با دقت 1/0 کیلوگرم و با استفاده از دستگاه دیجیتالی سکا (مدل 220، ساخت کشور آلمان)، و قد آزمودنی­ها در حالت ایستاده و با دقت 1/0 سانی متر با استفاده از همین دستگاه اندازه­گیری شد. نمایه توده بدنی از طریق تقسیم وزن بدن (کیلوگرم) بر مجذور قد (متر مربع) محاسبه شد. هم­چنین دور کمر و دور لگن با متر نواری اندازه­گیری شد، سپس نسبت دور کمر به لگن (Waist to hip ratio; WHR) تعیین گردید [25]. به­علاوه، درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر یاگامی ساخت کشور ژاپن (با دقت 1 میلی متر) و از طریق اندازهگیری ضخامت‌ چربی زیر جلدی در سه ناحیه از بدن (شکم، سه سر بازو و فوق خاصره) و با استفاده از معادله Jackson و Pollock محاسبه شد [26]. لازم به ذکر است که تمام اندازه­گیری ها یک بار قبل از شروع تمرینات و یک بار بعد از پایان تمرینات (در روز نمونه‌گیری خونی و بعد از 12-10 ساعت ناشتایی شبانه) و توسط مربی رسمی و مجرب خانم انجام شد.
پروتکل تمرینات مورد استفاده در پژوهش حاضر قبلاً در مطالعات دیگر مورد استفاده قرار گرفته بود [21-17]. برنامه تمرینات پیلاتس شامل 60 دقیقه فعالیت با تواتر سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته در سالن آمادگی جسمانی و بدن­سازی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد انجام شد. بدین ترتیب که در برنامه هر جلسه ابتدا ده دقیقه حرکات کششی ساده به منظور گرم کردن و پس از آن هدف اصلی برنامه شامل انجام حرکات کششی، قدرتی، تعادلی و هماهنگی عصبی- عضلانی بوده (40 دقیقه) و ده دقیقه پایانی حرکات کششی ساده به منظور سرد کردن انجام می­پذیرفت. تمامی برنامه تمرینی در سه وضعیت ایستاده، نشسته، خوابیده و بدون نیاز به تجهیزات خاصی بر روی تشک انجام شد. شدت برنامه تمرینی در مطالعه حاضر با استفاده از حداکثر ضربان قلب ذخیرهKarvonen  مطابق فرمول ذیل محاسبه و کنترل شد [27]:
] درصد شدت تمرین مورد نظر × (ضربان قلب استراحت - ضربان قلب بیشینه)[+ ضربان قلب استراحت = ضربان قلب هدف
در این معادله، حداکثر ضربان قلب بیشینه، حاصل تفریق سن (سال) از عدد ثابت 220 است.
شدت تمرینات به منظور رعایت اصل اضافه بار و جهت ایجاد سازگاری­های مناسب­تر به صورت پیش­رونده با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب هدف­گذاری شد [28]. تمام جلسات تمرینی توسط و تحت نظر مربی رسمی خانم دارای گواهینامه از انجمن پیلاتس ایران انجام پذیرفت.
نمونه­های خونی توسط یک کارشناس مجرب علوم آزمایشگاهی در دو مرحله یعنی پیش از شروع تمرینات و بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس در حالت ناشتای 10 الی 12 ساعت و در فاصله ساعات 8 تا 10 صبح جمع­آوری شدند. به این ترتیب در مرحله اول خون­گیری ابتدا از همه آزمودنی­ها خواسته شد که 2 روز قبل از اجرای برنامه تمرینی از انجام هرگونه فعالیت ورزشی سنگین پرهیز نمایند. روش اندازه‌گیری به این ترتیب بود که پس از ورود آزمودنی‌ها به محل آزمایشگاه، هر یک به مدت 5 دقیقه بر روی صندلی نشسته سپس توسط تکنسین آزمایشگاه مقدار 5 میلی‌لیتر خون از محل ورید پیش آرنجی آزمودنی‌ها با استفاده از سرنگ­های 5 سی سی شرکت سها گرفته شد. سپس بخشی از نمونه خونی به شکل سرم (بخش جداشده پس از انعقاد نمونه خونی) با استفاده از دستگاه سانتریفیوژ ساخت شرکت Hettich آلمان (۱۲ دقیقه با ۳۰۰۰ دور در هر دقیقه) جدا شده و بخشی دیگر به صورت پلاسما با افزودن ماده ضدانعقاد اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (Ethylenediaminetetra-acetic.Acid; EDTA) (ساخت شرکت Merck کشور آلمان) جهت اندازه­گیری سطح گلوکز خون تهیه ‌گردید. بخشی از نمونه‌های تهیه شده به صورت سرمی جهت اندازه‌گیری CRP و انسولین سرمی تا زمان آزمایشات در فریزر 80- درجه‌ سانتی­گراد (مدل ULT 6UX، ساخت آمریکا) نگه­داری شد [29]. پس از این مرحله، آزمودنی­های گروه تمرین به مدت هشت هفته تحت تأثیر برنامه تمرینی قرار گرفتند و بعد از سپری شدن این مدت و گذشت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین (برای جلوگیری از احتمال اثر حاد آخرین جلسه تمرین بر متغیرهای خونی) مجدداً از همه آزمودنی­ها خواسته شد به محل آزمایشگاه مراجعه نمایند و مانند مرحله اول از آزمودنی­ها خون­گیری به عمل آمد. سپس سطوح پروتئین واکنش­گرC  با استفاده کیت انسانی Diagnostics Biochem کشور کانادا و روش الایزا اندازه‌گیری شد. ضریب تغییرات و حساسیت روش اندازه‌گیری CRP به ترتیب 7/5 درصد و 9/8 نانوگرم بر میلی‌لیتر بود. برای اندازه‌گیری گلوکز پلاسما از روش فتومتریک و از دستگاه اتوآنالایزر مدل BT-3000، ساخت کشور ایتالیا استفاده گردید. گلوکز خون با استفاده از کیت شرکت پارس آزمون و سطوح انسولین خون با روش الایزا و کیت انسانی Monobid آمریکا با حساسیت 4/0 میکرو واحد بین‌المللی بر میلی‌لیتر اندازه­گیری شد. مقاومت به انسولین با روش ارزیابی مدل همئوستازی (Homeostasis model assessment of insulin resistance; HOMA-IR) و با استفاده از فرمول زیر محاسبه شد [30]:
HOMA-IR = FBS (mmol/lit) × insulin (microunit/lit) / 22.5
تمام محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده‌ها، ابتدا جهت اطمینان از توزیع طبیعی داده­ها از آزمون ناپارامتری Kolmogorov-Smirnov استفاده شد. به­علاوه، همگنی واریانس­های دو گروه با استفاده از آزمون Levene مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای تعیین و مقایسه­ تغییرات میانگین متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون هر گروه از آزمون t زوجی استفاده شد که در ادامه، مقایسه اختلاف میانگین دو گروه (اختلافات بین گروهی) در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون t مستقل انجام شد. سطح معنی‌داری در آزمون­ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
میانگین و انحراف معیار شاخص­های تن سنجی و ترکیب بدنی آزمودنی­های دو گروه، به تفکیک قبل و بعد از اجرای تمرینات در جدول 1 ارائه شده است. در ابتدا نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­ها (با استفاده از آزمون ناپارامتری Kolmogorov-Smirnov) بیان­گر توزیع طبیعی داده­ها در گروه­های تحقیق بود (05/0<p). نتایج با استفاده از آزمون آماری t مستقل نشان داد که در ابتدای پژوهش تفاوت معنی­دار در شاخص­های مذکور در بین دو گروه وجود ندارد (05/0<p) و گروه­ها از این نظر همگن بودند، در حالی­که بین میانگین تغییرات شاخص­های وزن (009/0‌=p)، نمایه توده بدنی (018/0‌=p) و درصد چربی بدن (003/0‌=p) پس از انجام تمرینات در بین دو گروه تفاوت معنی­داری وجود دارد. به طوری­که نتایج تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون آماری t زوجی نشان داد که میانگین این شاخص­ها پس از هشت هفته اجرای تمرینات پیلاتس در گروه آزمون به طور معنی­داری کاهش یافت (05/0‌>p)، در حالی­که تغییرات این شاخص در گروه کنترل معنی­دار نبود (05/0‌<p). هم­چنین تفاوت معنی­داری در سایر متغیرها در دو گروه مشاهده نشد (05/0‌<p).
تغییر غلظت متغیرهای گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و پروتئین واکنش­گر C (CRP) قبل و پس از انجام تمرینات ورزشی پیلاتس در دو گروه آزمون و کنترل در جدول 2 نشان داده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون  tمستقل بیان­گر این است که علی­رغم این­که تفاوت معنی­داری در غلظت شاخص­های مورد نظر در مرحله قبل از اجرای تمرینات در بین دو گروه وجود ندارد (05/0‌<p)، با این حال، تفاوت معنی داری بین تغییرات شاخص های انسولین (008/0‌=p)، شاخص HOMA-IR (016/0‌=p) و هم­چنین غلظت  CRP(004/0‌=p) در بین دو گروه پس از 8 هفته اجرای تمرینات ورزشی پیلاتس وجود دارد. بررسی داده­ها در مراحل پیش و پس از آزمون با استفاده از آزمون آماری t زوجی بیان­گر کاهش معنی دار انسولین (017/0‌=pHOMA-IR (019/0‌=p) و  CRP(007/0‌=p) در گروه تمرین بود (جدول2).
 
جدول1- میانگین و انحراف معیار شاخص­های تن سنجی و ترکیب بدنی زنان چاق شهرستان مهاباد درگروه­های آزمون و کنترل، قبل و پس از 8 هفته تمرینات پیلاتس در سال 1395
 
      گروه کنترل (110=n)     گروه آزمون ( 10n=) متغیر             
مقدار p2
 
مقدار p1
 
ΔG پس آزمون پیش آزمون مقدار p ΔG پس آزمون  پیش آزمون 
009/0 256/0 91/0±35/0 22/9±03/79 85/8±68/76 026/0 33/2±96/1- 94/6±80/81 35/8±76/83 وزن (کیلوگرم)
018/0 253/0 35/0±13/0 15/3±40/29 96/2±26/29 047/0 85/0±62/0- 82/1±87/29 39/2±51/30 نمایه توده بدنی (کیلوگرم /  متر مربع)
003/0 956/0 83/0±01/0- 83/6±20/34 57/6±21/34 005/0 94/6±48/2- 48/5±65/34 59/6±13/37 درصد چربی بدن
149/0 858/0 51/0±03/0 60/4±67/91 68/4±64/91 149/0 10/1±55/0- 24/5±98/90 77/5±53/91 محیط کمر (سانتی متر)
146/0 415/0 62/0±17/0 60/2±48/101 04/3±31/101 226/0 60/0±25/0- 61/6±40/99 92/6±69/99 محیط لگن (سانتی متر)
596/0 454/0 00/0±00/0 04/0±90/0 04/0±90/0 410/0 00/0±00/0- 05/0±91/0 05/0±92/0 نسبت دور کمر به لگن
ΔG: میانگین و انحراف معیار تغییرات متغیرها، 05/0‌>p  اختلاف معنی­دار                                                                             p1: تغییرات درون گروهی با استفاده از آزمون t زوجی.
p2: مقایسه میانگین تغییرات متغیرها، در بین دو گروه کنترل و آزمون با استفاده از آزمون t مستقل.
 
جدول2- میانگین و انحراف معیار شاخص­های مقاومت به انسولین و CRP زنان چاق شهرستان مهاباد در گروه­های آزمون و کنترل، قبل و پس از 8 هفته تمرینات پیلاتس در سال 1395
 
        گروه کنترل (110=n)     گروه آزمون ( 10n=) متغیر
مقدار
P2
مقدار p1 ΔG پس آزمون پیش آزمون مقدار p ΔG پس آزمون  پیش آزمون 
  946/0 131/0 92/1±01/1- 41/10±11/92 06/11±12/93 123/0 77/1±95/0- 91/9±82/93 80/10±77/94 گلوکز (میلی‌گرم/ دسی لیتر)
  008/0 627/0 23/0±03/0 54/3±28/13 51/3±24/13 017/0 73/1±60/1- 92/1±77/12 66/2±37/14 انسولین (میکروگرم/لیتر)
  016/0 242/0 06/0±02/0- 11/1±09/3 12/1±12/3 019/0 48/0±44/0- 66/0±99/2 99/0±43/3 شاخص HOMA-IR
  004/0 534/0 43/53±92/10 31/396±39/1885 70/418±47/1874 007/0 43/256±77/259- 11/486±19/1738 44/390±96/1997 CRP (نانوگرم/میلی‌لیتر)
 
ΔG: میانگین و انحراف معیار تغییرات متغیرها، 05/0‌>p اختلاف معنی­دار                                                                              p1: تغییرات درون گروهی با استفاده از آزمون t زوجی.
p2: مقایسه میانگین تغییرات متغیرها، در بین دو گروه کنترل و آزمون با استفاده از آزمون t مستقل.
 
بحث
در تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر برخی از عوامل خطرزای بیماری­های قلبی عروقی از قبیل CRP، مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی زنان میانسال چاق مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، تمرینات پیلاتس باعث بهبود معنی­دار شاخص­های ترکیب بدنی نمایه توده بدنی، وزن و درصد چربی بدن زنان چاق شد. در واقع Joseph Pilates به عنوان مبتکر تمرینات پیلاتس، این شیوه تمرینات که با استفاده از ترکیبی از تقویت عضلانی، کشش و تنفس جهت بهبود عضلات تنه و بازیابی تعادل عضلانی انجام می شود را روش منحصر­ به­فردی برای آمادگی جسمانی و بهبود ترکیب بدن معرفی کرده است [31] و بر اساس گزارشات حاصل از مطالعه Olson و همکاران به نظر می­رسد که انجام تمرینات منظم پیلاتس از طریق افزایش انرژی مصرفی می­تواند محرک مناسبی برای بهبود ترکیب بدن و کاهش شاخص­های آن باشد [32]. در راستای یافته­های مطالعه حاضر،Amirsasan  و همکاران مشاهده کردند که انجام تمرینات پیلاتس در زنان غیرورزشکار دارای اضافه وزن باعث کاهش شاخص­های ترکیب بدنی نمایه توده بدنی و درصد چربی بدنی خواهد شد [33]. به طور مشابه،Savkin  و همکارش اثرات مؤثر شیوه جدید تمرینات پیلاتس را برای کاهش چاقی و بهبود پارامترهای ترکیب بدن در زنان چاق و دارای اضافه وزن کم تحرک گزارش دادند [34].
با این حال در تضاد با یافته­های پژوهش حاضر، برخی دیگر از محققان تغییرات معنی­دار را در شاخص‌های آنتروپومتریک و ترکیب بدنی متعاقب تمرینات پیلاتس مشاهده نکردند [36-35]. از دلایل مغایرت یافته­ها و توضیح احتمالی برای این تناقضات، می‌تواند شدت و تعداد جلسات کمتر تمرینی [18] و هم­چنین این نکته باشد که افراد با وزن طبیعی معمولاً تمایل به از دست دادن وزن با سرعت کمتری نسبت به افراد دارای اضافه وزن دارند [36]. به طوری­که شاید دلیل عدم تغییرات شاخص­های ترکیب بدن متعاقب تمرینات پیلاتس در مطالعه Bergamin و همکاران به پایین­تر بودن میانگین وزن و نمایه توده بدنی آزمودنی­های شرکت کننده در مطالعه این محققان (به ترتیب 92/65 و 61/25) در مقایسه با تحقیق حاضر (به ترتیب 76/83 و 51/30) باشد [35].
یکی دیگر از یافته­های مهم مشاهده شده در پژوهش حاضر، کاهش معنی­دار شاخص مقاومت به انسولین HOMA-IR پس از انجام هشت هفته تمرینات پیلاتس در زنان میانسال چاق بود. همسو با یافته پژوهش حاضر اخیراً  Mirو همکارش گزارش دادند که انجام تمرینات پیلاتس منجر به کاهش معنی دار مقادیر انسولین و شاخص­های مقاومت به انسولین در زنان چاق می­شود [19]. به طور مشابه، در تأیید یافته­های حاضر گروه دیگری از محققان نیز کاهش معنی­دار مقاومت به انسولین را متعاقب هشت هفته تمرینات پیلاتس در زنان مشاهده کردند [17]. در رابطه با ساز­­ و­ کار و مکانیزم­های احتمالی، در حقیقت به خوبی نشان داده شده است که انجام تمرینات ورزشی از طریق بهبود جذب و انتقال گلوکز، و افزایش ظرفیت اکسایشی و تراکم میتوکندریایی عضلات باعث بهبود حساست به انسولین می­شود [37]، و به ویژه زمانی که تمرینات ورزشی همراه با بهبود معنی­دار در ترکیب بدنی باشد، مقدار شاخص مقاومت به انسولین کاهش بیشتری خواهد داشت [38]. هم­چنین برخی از مطالعات حاکی از این است که ورزش از طریق افزایش حامل گلوکز نوع 4 (Glucose transporter 4; GLUT4) به درون سلول­های عضلانی و سوبستراهای گیرنده انسولین و افزایش توده عضلانی، سبب افزایش پاسخ دهی بدن به انسولین شده [19] و تمرینات ورزشی می­تواند باعث بهبود کنترل گلایسمیک و متابولیسم سوبسترا در عضلات اسکلتی افراد دیابتی شود [37].
با این حال، نتایج مطالعه خدادادی و همکاران در تضاد با یافته­ پژوهش حاضر حاکی از عدم تغییر معنی­دار شاخص مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن بود [39]. البته به نظر می‌رسد تناقض مطالعات، تحت تأثیر شدت تمرین و هم­چنین تعداد جلسات تمرینی است. چرا که این محققان تنها اثر یک جلسه را بر شاخص مقاومت به انسولین مورد بررسی قرار داده­اند و قطعاً این مدت زمان انجام تمرین نمی تواند زمان لازم برای ایجاد سازگاری و اثرگذاری تمرینات ورزشی باشد.
یکی دیگر از یافته­های مهم مشاهده شده در پژوهش حاضر، کاهش معنی دار غلظت CRP، به عنوان یکی از شاخص­های پیش­گویی­کننده بیماری­های قلبی عروقی، بعد از هشت هفته اجرای تمرینات پیلاتس در زنان میانسال چاق بود. در این راستا مطالعات گذشته اثرات مثبت تمرینات ورزشی را بر برخی از شاخص­های التهابی نشان داده­اند، به طوری­که پیشنهاد شده است که وجود ارتباط معکوس بین فعالیت­های بدنی و خطر بیماری­های قلبی- عروقی، ممکن است به­وسیله بهبود شاخص­های التهابی از قبیل CRP متعاقب تمرینات ورزشی قابل توجیه باشد [40]. هم­چنین اخیراً به اثربخشی و اثرات ضد التهابی فعالیت­های ورزشی در اصلاح سطوح CRP و سایتوکین­های دیگر اشاره شده و گزارش داده­اند که فعالیت ورزشی منظم ممکن است التهاب مزمن درجه پایین را سرکوب کند [15]. در راستای پژوهش حاضر، آقایی و همکاران گزارش دادند که 12 هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش معنی دار سطوح CRP در زنان مسن می شود [41]. هم­چنین نتایج مطالعه گروه تحقیقاتیPestana  و همکاران مبنی بر بهبود ترکیب بدن و کاهش سطوح CRP در زنان چاق متعاقب تمرینات پیلاتس بر تأیید یافته پژوهش حاضر اذعان دارند [22]. به­علاوه گزارش شده است که مداخلات غیر دارویی از قبیل تمرینات پیلاتس و مکمل­سازی دانه کرفس ممکن است از طریق سرکوب فرآیند­های التهابی باعث کاهش پروتئین واکنش­گر C در زنان غیر فعال شود [42].
با این حال در تضاد با یافته‌های ما در این پژوهش، برخی دیگر از محققان تغییر معنی داری در غلظت CRP پس از انجام شیوه‌های مختلف تمرینات ورزشی مشاهده نکردند. به طوری­که پازوکی  و همکاران گزارش دادند که اجرای یک دوره تمرینی به مدت شش هفته اثر معنی­داری بر سطوح پلاسمایی CRP ندارد [24]. دلیل این اختلاف می‌تواند مربوط به نوع تمرینات و طول دوره مداخله تمرینی باشد، به طوری­که اکثر مطالعاتی که کاهش CRP را نشان داده­اند از برنامه­های تمرینی با مدت زمان هشت هفته و بیشتر از آن استفاده کرده­اند. هم­چنینAssarzade  و همکاران نشان دادند که 12 هفته تمرینات ترکیبی تأثیر معنی­داری بر غلظت CRP، وزن و نمایه توده بدنی مردان غیر فعال ندارد [43]، که به نظر می­رسد دلیل این تناقض عدم تغییر شاخص­های ترکیب بدن بعد از تمرینات و رابطه بین تغییرات این شاخص­ها با تغییرات CRP باشد، چرا که بر اساس نتایج حاصل از مطالعه  Fedewa و همکاران، بهبود در سطوح CRP پس از انجام تمرینات ورزشی زمانی اتفاق می­افتد که کاهش درصد چربی بدن و نمایه توده بدنی مشاهده شود [44]. 
براساس پیشنهادات پژوهش­های صورت گرفته، مکانیزم­های احتمالی تأثیر تمرین ورزشی بر سطوح CRP، احتمالاً کاهش بافت چربی احشایی و زیرپوستی متعاقب انجام تمرینات ورزشی باشد، چرا که تولید این سایتوکین­ها در بافت چربی صورت می­گیرد [22]، و لذا نظر به این­که در مطالعه حاضر درصد چربی بدن بعد از تمرینات پیلاتس کاهش پیدا کرد پس می­توان کاهش این بیومارکر را به کاهش درصد چربی بدن نسبت داد. هم­چنین این احتمال وجود دارد که تمرینات ورزشی به طور مستقیم با کاهش تولید سایتوکین­ها از بافت چربی، عضله، و سلول­های تک هسته­ای و به طور غیرمستقیم با افزایش حساسیت انسولین و بهبود عملکرد اندوتلیال شاخص­های التهابی را کاهش دهد [28].
با این حال صرف‌نظر از برخی از محدودیت­های پژوهش حاضر از قبیل حجم کم نمونه‌ها در هر گروه، عدم‌ امکان کنترل هیجان‌ها و اضطراب در زمان اجرای تحقیق، یکی از محدودیت های اصلی پژوهش عدم ارزیابی و کنترل رژیم غذایی بود که این احتمال وجود دارد که به طور بالقوه بر نتایج مطالعه اثرگذار باشد و لذا پیشنهاد می­شود که در پژوهش­های بعدی رژیم غذایی تا حد امکان مورد ارزیابی و کنترل قرار گیرد.
نتیجه‌گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمرینات پیلاتس باعث بهبود ترکیب بدن، مقاومت به انسولین و شاخص­های التهابی در زنان میانسال چاق می­شود و لذا می­تواند در کاهش بروز بیماری­های قلبی-عروقی در زنان چاق مؤثر واقع شود.
تشکر و قدردانی
نویسنده مقاله بدین­وسیله مراتب تقدیر و تشکر خود را از همکاری کلیه آزمودنی­های تحقیق و سرکار خانم موصلچی از مربیان ارزنده پیلاتس کشور که در اجرای پروتکل تمرین، محقق را یاری کردند اعلام می­دارد.
 
 
 
 
References
 
 
  1. Bhupathiraju SN, Hu FB. Epidemiology of Obesity and Diabetes and Their Cardiovascular Complications. Circ Res 2016; 118(11): 1723-35.
  2. Bastien M, Poirier P, Lemieux I, Després J-P. Overview of epidemiology and contribution of obesity to cardiovascular disease. Prog Cardiovasc Dis 2014; 56(4): 369-81.
  3. Roth GA, Huffman MD, Moran AE, Feigin V, Mensah GA, Naghavi M, et al. Global and regional patterns in cardiovascular mortality from 1990 to 2013. Circulation 2015 27; 132(17): 1667-78.
  4. Dhana K, Berghout MA, Peeters A, Ikram MA, Tiemeier H, Hofman A, et al. Obesity in older adults and life expectancy with and without cardiovascular disease. Int J Obes (Lond) 2016; 40(10): 1535-40.
  5. Turk JR, Laughlin MH. Physical activity and atherosclerosis: which animal model? Can J Appl Physiol 2004; 29(5): 657-83.
  6. Bennett NR, Ferguson TS, Bennett FL, Tulloch-Reid MK, Younger-Coleman NOM, Jackson MD, et al. High-sensitivity C-reactive protein is related to central obesity and the number of metabolic syndrome components in Jamaican young adults. Front Cardiovasc Med 2014; 16(1): 12.
  7. Verit FF, Yildiz Zeyrek F, Zebitay AG, Akyol H. Cardiovascular risk may be increased in women with unexplained infertility. Clin Exp Reprod Med 2017; 44(1): 28-32.
  8. Dev N, Marcus SR. High sensitive C-reactive protein, an independent and early novel inflammatory marker in healthy obese women. Biomedical Research 2012; 23(1): 73-7.
  9. Yeh ET. High-sensitivity C-reactive protein as a risk assessment tool for cardiovascular disease. Clin Cardiol 2005; 28(9): 408-12.
  10. Visser M, Bouter LM, McQuillan GM, Wener MH, Harris TB. Elevated C-reactive protein levels in overweight and obese adults. JAMA 1999; 282(22): 2131-5.
  11. Wilcox G. Insulin and Insulin Resistance. Clin Biochem Rev 2005; 26(2): 19-39.
  12. Keshel TE, Coker RH. Exercise Training and Insulin Resistance: A Current Review. J Obes Weight Loss Ther 2015; 5(05): S5-003.
  13. Qatanani M, Lazar MA. Mechanisms of obesity-associated insulin resistance: many choices on the menu. Genes Dev 2007; 21(12): 1443-55.
  14. Kasapis C, Thompson PD. The effects of physical activity on serum C-reactive protein and inflammatory markers: a systematic review. J Am Coll Cardiol 2005; 45(10): 1563-9.
  15. Melo LC, Dativo-Medeiros J, Menezes-Silva CE, Barbosa FT, de Sousa-Rodrigues CF, Rabelo LA. Physical Exercise on Inflammatory Markers in Type 2 Diabetes Patients: A Systematic Review of Randomized Controlled Trials. Oxid Med Cell Longev 2017; 2017.
  16. Marinda F, Magda G, Ina S, Brandon S, Abel T, Goon DT. Effects of a mat pilates program on cardiometabolic parameters in elderly women. Pak J Med Sci 2013; 29(2): 500-4.
  17. Saremi A, Bahrami A, Jamilian M, Moazami Goodarzi. Effects of 8 weeks pilates training on anti-Mullerian hormone level and cardiometabolic parameters in polycystic ovary syndrome women. Arak Medical University Journal (AMUJ) 2014; 17(90): 59-69. [Farsi]
  18. Aladro-Gonzalvo AR, Machado-Díaz M, Moncada-Jiménez J, Hernández-Elizondo J, Araya-Vargas G. The effect of Pilates exercises on body composition: a systematic review. J Bodyw Mov Ther 2012; 16(1): 109-14.
  19. Mir P, Mir Z. Effect of 8 weeks pilates exercise on plasma visfatin and insulin resistance index in obese women. NVJ 2016; 3(8): 1-12. [Farsi]
  20. Lim HS, Yoon S. The effects of Pilates exercise on cardiopulmonary function in the chronic stroke patients: a randomized controlled trials. J Phys Ther Sci 2017; 29(5): 959-63.
  21. Amirsasan R, Dolgarisharaf R. Pilates Training Preventive Effects of Metabolic Syndrome in Sedentary Overweight Females. IJSS 2015; 5(5): 596-602.
  22. Pestana S, Dida M, Netto M, Pestana CS, Pestana S, Schinoni V. Pilates versus resistance exercise on the serum levels of hs-CRP, in the abdominal circumference and body mass index (BMI) in elderly individuals. Motricidade 2016; 12(1): 128-40.
  23. Hunter M. The women’s health questionnaire: a measure of mid-aged womens perceptions of their emotional and physical health. Psychol Health 1992; 7(1): 45-54.
  24. Pazoki AH, Choobineh S, Akbarnejad A. The Effect of Six Weeks Combined Training on Plasma Levels of Chemerin, Serum Amyloid A and C-reactive Proteine and Plasma Lipid in Obese Male. Arak Medical University Journal (AMUJ) 2016; 19(106): 1-11. [Farsi]
  25. de Koning L, Merchant AT, Pogue J, Anand SS. Waist circumference and waist-to-hip ratio as predictors of cardiovascular events: meta-regression analysis of prospective studies. Eur Heart J 2007; 28(7): 850–6.
  26. Jackson AS, Pollock ML, Ward A. Generalized equations for predicting body density of women. Med Sci Sports Exerc 1985; 12(3): 175-81.
  27. Karvonen M, Kentala K, Mustala O. The effects of training heart rate: a longitudinal study. Ann Med Exp Biol Fenn 1957; 35(1): 307-15.
  28. Atashak S. The effect of the eight-week progressive concurrent training on inflammatory index of cardiovascular disease predictor, and body composition in sedentary middle-age men. Cardiovascular Nursing Journal 2013; 2(3): 16-25. [Farsi].
  29. Atashak S, Stannard SR, Azizbeigi K. Cardiovascular risk factors adaptation to concurrent training in overweight sedentary middle-aged men. J Sports Med Phys Fitness 2016; 56(56): 624-30.
  30. Matthews D, Hosker J, Rudenski A, Naylor B, Treacher D, Turner R. Homeostasis model assessment: insulin resistance and β-cell function from fasting plasma glucose and insulin concentrations in man. Diabetologia 1985; 28(7): 412-9.
  31. Pilates JH, Miller WJ. Pilates’ Return to Life through contrology. New York, NY: JJ Augustin; 1945.
  32. Olson M, Williford H, Martin R, Ellis M, Woolen E, Esco M. The energy cost of a basic, intermediate, and advanced Pilates’ mat workout. Med Sci Sports Exerc 2004; 36(5): S357.
  33. Amirsasan R, Nikookheslat S, Dolgari Sharaf R. Effect of Eight Weeks of Pilates Training on Some Physical Fitness Variables in Untrained Overweight Females. J Rehab Med 2017; 6(1): 192-200. [Farsi]
  34. Savkin R, Aslan UB. The Effect of Pilates Exercise on Body Composition in Sedentary Overweight and Obese Women. J Sports Med Phys Fitness 2016; 57(11): 1464-70.  
  35. Bergamin M, Gobbo S, Bullo V, Zanotto T, Vendramin B, Duregon F, et al. Effects of a Pilates exercise program on muscle strength, postural control and body composition: results from a pilot study in a group of post-menopausal women. Age (Dordr) 2015; 37(6): 118.
  36. Sekendiz B, Altun O, Korkusuz F, Akin S. Effects of Pilates exercise on trunk strength, endurance and flexibility in sedentary adult females. J Bodyw Mov Ther 2007; 11(4): 318-26.
  37. Pesta DH, Goncalves RL, Madiraju AK, Strasser B, Sparks LM. Resistance training to improve type 2 diabetes: working toward a prescription for the future. Nutr Metab 2017; 14(1): 24.
  38. Jenkins NT, Hagberg JM. Aerobic training effects on glucose tolerance in prediabetic and normoglycemic humans. Med Sci Sports Exerc 2011; 43 (12): 2231-40.
  39. Khodadadi H, Rajabi H, Seyyed Reza Attarzadeh S R, Abbasian S. The Effect of High Intensity Interval Training (HIIT) and Pilates on Levels of Irisin and Insulin Resistance in Overweight Women. Iran J Endocrinol Metab 2014; 16(3): 190-6. [Farsi]
  40. Mora S, Cook N, Buring JE, Ridker PM, Lee IM. Physical activity and reduced risk of cardiovascular events: potential mediating mechanisms. Circulation 2007; 116(19): 2110-8.
  41. Aghaei F, Gaeini AA, Nikbakht H. The effect of 12-week pilates-based exercise on levels of hs-CRP and some functional factors of elderly females. IJCLS 2014; 4(11): 10525-8. 
  42. Habibian M, Farzanegi P, Sadat Tabar Bisheh SM. The Combined Effects of Pilates Training and Apium Graveolens Seed Supplement on the Levels of Inflammatory Monocyte Chemoattractant Protein -1 and C-Reactive Protein in Sedentary Women. Arak Med University J 2015; 18(9): 39-48. [Farsi]
  43. Assarzade Noushabadi M, Abedi B. Effects of Combination Training on Insulin Resistance Index and Some Inflammatory Markers in Inactive Men. Quarterly of Ofoghe Danesh 2012; 18(3): 95-10. [Farsi]
Fedewa MV, Hathaway ED, Ward-Ritacco CL. Effect of exercise training on C-reactive protein: a systematic review and meta-analysis of randomised and non-randomised controlled trials. Br J Sports Med; 51(8):670-6.


The Effect of Eight Weeks of Pilates Training on C-Reactive Protein, Insulin Resistance, and Body Composition in Middle-Aged Obese Women
 
 
S. Atashak[2]
 
Received: 26/11/2017  Sent for Revision: 31/01/2018    Received Revised Manuscript: 26/05/2018              Accepted: 27/05/2018
 
Background and Objectives: Obesity increaces inflammatory markers and causes insulin resistance, and   exercise training plays an effective role in improving these markers. Therefore, the present study aimed to investigate the effect of eight weeks of Pilates training on C-reactive protein (CRP), insulin resistance, and body composition in middle-aged obese women.
Materials and Methods: In this randomized clinical trial study, 20 obese middle-aged women were randomly assigned into two control and experimental groups. The experimental group participated in Pilates training for eight weeks, three times per week, each session lasting for 60 minutes. While, the control group did not do any special exercise. For all subjects, body composition indexes including body fat percent, weight, body mass index (BMI), waist circumference, hip circumference, waist to hip ratio (WHR), homeostasis model assessment of insulin resistance (HOMA-IR), and CRP were assessed prior to and after the training program. Data were analyzed using independent t-test and paired t-test.
Results: Eight weeks of Pilates training significantly reduced the body fat percent, weight, and BMI in the experimental group (p<0.05). Moreover, significant improvement in HOMA-IR index was found in the experimental group (p=0.019). Also, CRP concentration significantly decreased after Pilates training in the experimental group (p=0.007) compared to the control group (p=0.534).
Conclusion: The results indicated that Pilates training improves body composition, insulin resistance, and inflammatory parameters in middle-aged obese women.
Key words: Body composition, C-reactive protein, Insulin resistance, Obesity, Pilates training, Women
 
Funding: There was no fund for this study.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: The Ethics Committee of Islamic Azad University of Mahabad Branch approved the study (IR.IAU.MAHABAD.REC.09210/94).
 
How to cite this article: Atashak S. The Effect of Eight Weeks of Pilates Training on C-Reactive Protein, Insulin Resistance, and Body Composition in Middle-Aged Obese Women. J Rafsanjan Univ Med Sci 2018; 17 (5): 421-34. [Farsi]
 
 
[1]- دانشیار گروه آموزشی فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامی، مهاباد، ایران
تلفن: 2445597-0444، دورنگار: 2336000-0444، پست الکترونیک: s.atashak@iau-mahabad.ac.ir
 
[2]- Associate Prof., Dept. of Exercise Physiology, Faculty of Human Sciences, Mahabad Branch, Islamic Azad University, Mahabad, Iran, ORCID: 0000-0002-0953-1102
 (Corresponding Author) Tel: (0444) 2445597, Fax: (0444) 2336000, E-mail: s.atashak@iau-mahabad.ac.ir
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: فيزيولوژي
دریافت: 1396/7/17 | پذیرش: 1397/3/6 | انتشار: 1397/4/24

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb