جلد 20، شماره 7 - ( 7-1400 )                   جلد 20 شماره 7 صفحات 816-801 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Ahar S, Ghadiri F. The Effect of Motor Imagery Training on Motor Proficiency of Children with Autism Spectrum Disorder: A Clinical Trial Study. JRUMS 2021; 20 (7) :801-816
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6040-fa.html
آهار سعید، قدیری فرهاد. تأثیر تمرینات تصویرسازی حرکتی بر تبحر حرکتی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم: یک مطالعه کارآزمایی بالینی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1400; 20 (7) :801-816

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6040-fa.html


دانشگاه خوارزمی تهران
متن کامل [PDF 350 kb]   (862 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1794 مشاهده)
متن کامل:   (2374 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 20، مهر 1400، 816-801
 
 
تأثیر تمرینات تصویرسازی حرکتی بر تبحر حرکتی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم: یک مطالعه کارآزمایی بالینی
 
 
سعید آهار[1]، فرهاد قدیری[2]
 
 
دریافت مقاله: 17/3/00   ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 5/4/00      دریافت اصلاحیه از نویسنده: 2/5/00           پذیرش مقاله: 13/5/00
 
 
 
چکیده
زمینه و هدف: شیوع اختلال طیف اوتیسم رو به افزایش می‌باشد که توجه بیش‌تر به توان­بخشی و ارتقاء سطح مهارتی افراد مبتلا را ضروری می‌سازد. تحقیق حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات تصویرسازی حرکتی بر مهارت­های حرکتی درشت و ظریف کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد.
مواد و روش­ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 30 کودک اوتیسم پسر 8 تا 11 ساله از سه مرکز تخصصی اوتیسم شهر تهران در سال 1398 به صورت هدفمند انتخاب و داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی­ها پس از جلسه پیش­آزمون، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم­بندی شدند. گروه آزمایش، تمرینات تصویرسازی حرکتی را در 5 جلسه یک ساعته به مدت 5 هفته دریافت کرد. در این مدت، گروه کنترل به کارهای روزمره و برنامه­های آموزشی معمول خود مشغول بود. از آزمون استاندارد ارزیابی حرکتی کودکان نسخه دوم در دو مرحله پیش و پس آزمون استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آنالیز کواریانس چندمتغیره تجزیه­ و ­تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد روند تغییر دو گروه از پیش­آزمون به پس­آزمون متفاوت بوده است، به شکلی که آزمودنی‌های گروه آزمایش در تمام خرده آزمون­های‌ چالاکی دستی (001/0>p)، هدف‌گیری-دریافت (001/0>p)، تعادل (001/0>p) و نمره کلی (001/0>p)، پس از انجام تمرینات رشد معنی‌داری داشتند، اما تغییری در گروه کنترل مشاهده نشد (05/0<p).
نتیجه­گیری: براساس یافته­های تحقیق، به نظر می­رسد درمان­گران و متخصصان این حوزه ضمن توجه به ارتقاء سطح مهارت‌های اجتماعی و تعاملات این کودکان، برنامه‌ریزی دقیق و مناسبی برای افزایش تبحر حرکتی داشته باشند که تمرینات تصویرسازی حرکتی به عنوان راه­کاری در دسترس، مقرون به صرفه و تأثیرگذار، توصیه می‌شود.
واژه­های کلیدی: تصویرسازی حرکتی، اوتیسم، رشد حرکتی، چالاکی دستی، تعادل، هدف­گیری-دریافت
 
 
مقدمه
برچسب اختلال طیف اوتیسم (Autism spectrum disorder; ASD) به طور عمده با مشکلاتی در تعاملات، روابط اجتماعی و رفتارهای قالبی و کلیشه­ای به افراد داده می‌شود [1]، اما مشکلات بیش‌تری وجود دارند که توجه کم‌تری به آن‌ها شده است. به نظر می‌رسد، بروز اختلال، اثرات قابل توجهی بر اعمال روزمره، سطح فعالیت بدنی و تبحر حرکتی داشته باشد [2]. بر اساس شواهد، نقص در رشد اجتماعی و تعاملات، با نقص در تبحر حرکتی و اجرای ماهرانه حرکات مرتبط است [3]. مطابق با آخرین نسخه راهنمای آماری و تشخیصی بیماری­های سازمان بهداشت جهانی، اختلال اوتیسم، بر اساس ویژگی­ها و علائم خاص به صورت یک طیف از عملکرد بالا تا عملکرد پایین تقسیم بندی می­شود [1]. افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم عملکرد بالا، از دوران طفولیت با تأخیر در اکتساب بارزه‌های رشدی سینه خیز، چهار دست و پا رفتن و تأخیر در راه رفتن مواجه هستند که در سنین بالاتر با نقص در کنترل حرکتی، تأخیر در یادگیری مهارت‌ها و اجرای ناکارآمد و ناهماهنگ ظهور می­یابد [4].
نواقص حرکتی مشهود در کودکان اوتیسم می‌تواند به طور مستقیم بر فرآیند رشد و یادگیری مهارت­های حرکتی تأثیر بگذارد [3]. مهارت‌های حرکتی بنیادی به عنوان سنگ بنای اجرای مهارت‌های حرکتی تخصصی و انجام کارآمد فعالیت‌های روزمره زندگی شناخته می‌شوند [6-5]. بر اساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال، نسبت به همتایان با رشد عادی، مهارت‌های حرکتی بنیادی ضعیف‌تری در هر دو دسته حرکات درشت و ظریف دارند و این نواقص تا نوجوانی، جوانی و حتی بزرگسالی نیز می‌توانند ادامه یابند [11-7] که تمرکز تحقیقی و اقدامات بالینی مؤثر و متناسب را اجتنابناپذیر می‌نماید.
تدوین برنامه­های مداخله‌ای برای ارتقاء سطح تبحر در مهارت­های حرکتی بنیادی اهمیت زیادی دارد. تمرینات تصویرسازی حرکتی، نوعی از الگوی مداخلات مبتنی بر فرضیه مدلسازی درونی و فرآیند کنترل پیش­بینانه حرکات است که با توجه به قیود بیومکانیکی و فیزیولوژیکی همانند اجرای واقعی حرکات، اثربخشی قابل توجهی به همراه دارد [12]. بر اساس مرور سیستماتیک انجام شده، بیش‌ترین استفاده از این تمرینات برای بیماران، بزرگسالان و ورزشکاران حرفهای بوده است [13]. منطق استفاده از این تمرینات، از یک سو همبستگی عملکردی مشترکی است که بین تصویرسازی حرکتی و اجرای واقعی مهارت‌های حرکتی وجود دارد و از سوی دیگر تأیید شده است که تصویرسازی حرکات، پاسخ‌های عصبی خودسازمانی را که شبکه یکسانی با جنبه‌های اساسی طرح‌ریزی و اجرای واقعی عمل دارند، فراخوانی می‌کنند [16-14]. تمرینات تصویرسازی حرکتی به منظور افزایش آگاهی افراد از پیشبینی توالی‌های حرکتی و مقایسه بهتر بین اطلاعات مربوط به پیش­بینی و اجرای واقعی حرکات به کار گرفته می‌شوند [17]. کارکرد عمده مداخلات تصویرسازی حرکتی در سه حوزه یادگیری، تمرین و توان­بخشی فرض شده است [18]، اما مرور تحقیقات انجام شده گواه آن است عمده تحقیقات بر بازتوانی حرکتی بیماران پس از سکته یا تمرین برای ارتقاء عملکرد ورزشکاران در مهارت‌های مختلف تمرکز داشته است و معدود تحقیقاتی نیز بر روی کودکان با اختلالات رشدی انجام گردیده که تأثیر مثبت آن در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی [20-19 ،17 ،12] و فلج مغزی [22-21] را گزارش کردند.
گزارش­های تحقیقی از یک سو گواه آن است که در افراد با اختلال طیف اوتیسم، به دلیل نقص در سیستم نورون‌های آیینه‌ای و نظریه ذهن، عملکردهای تقلیدی و درک حرکات دیگران محدود و در پایین‌ترین سطح می‌باشد [23]، اما از سوی دیگر، نشان داده شده است کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال در عین عملکرد با دقت کم‌تر و کندتر، قابلیت استفاده از توانایی تصویرسازی حرکتی را همانند همتایان با رشد عادی دارند [25-24] و این خود می‌تواند نقطه عطفی در بهره‌مندی از این تمرینات به حساب آید. شواهد تحقیقی کمی درخصوص اثربخشی این تمرینات در سنین کودکی وجود دارد [23] و تاکنون تحقیقی به تعیین اثربخشی تمرینات تصویرسازی حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم نپرداخته است. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف تعیین اثرات تمرینات تصویرسازی حرکتی بر رشد مهارت­های حرکتی درشت و ظریف کودکان با اختلال طیف اوتیسم عملکرد بالا انجام شد.
مواد و روش­ها
تحقیق حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود که در یک طرح پیش­آرمون و پس­آزمون با گروه کنترل در سال 1398 و در شهر تهران انجام شد. ابتدا طرح تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس بررسی و با شناسه IR.MODARES.REC.1397.140 تصویب شد. سپس در مرکز بین‌المللی کارآزمایی بالینی ایران که عضو مراکز رسمی تحت نظر سازمان بهداشت جهانی می­باشد، ثبت و پس از طی مراحل بررسی با کد IRCT20181211041929N1 تأیید گردید.
جامعه آماری تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر تهران بودند. بر اساس مطالعات آزمایشی پیشین [19، 12] و هم‌چنین با لحاظ پارامترهای مورد نظر در نرم­افزار G-POWER اعم از نوع آزمون آماری مورد استفاده (تحلیل کوواریانس چند متغیره)، اندازه اثر 80/0 و سطح خطای 05/0، حجم نمونه مجموعاً 30 کودک تعیین شد که این تعداد از سه مرکز تخصصی اوتیسم شهر تهران به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و پس از احراز معیارهای ورود، داوطلبانه در تحقیق مشارکت نمودند.
معیارهای ورود به تحقیق شامل: 1. نداشتن هیچ­گونه سابقه آسیب‌های اسکلتی- عضلانی از جمله شکستگی یا دررفتگی اندام­های تحتانی و فوقانی، بستری در آسایشگاههای روانی، مصرف داروهای روان گردان غیرمجاز، مصرف داروهای خاص از جمله داروهای خواب آور یا ضد اضطراب و استرس و مشکلات روانی از جمله مشکلات سلوک، ترس افراطی یا اضطراب جدایی که همه این موارد بر اساس فرم اختصاصی و گزارش والدین به تأیید رسید، 2. عدم تجربه قبلی دریافت تمرینات تصویرسازی حرکتی، 3. نداشتن هیچ­گونه مشکل ساختاری یا عملکردی در سیستم بینایی که این امر به تأیید پزشک متخصص رسید. معیارهای خروج از تحقیق 1. عدم همکاری مطلوب در جلسه ارزیابی یا مداخله­، 2. غیبت بیش از دو جلسه متوالی در جلسات برنامه‌ریزی شده و 3. بی­توجهی به رعایت دقیق معیارهای ورودی از جمله برنامه منظم خواب و مصرف داروهای غیرمجاز در طول دوره اجرای تحقیق، تعیین گردید که به صورت دقیق با گزارش­گیری از والدین کنترل می­شد.
تمام آزمودنی‌ها قبل از مشارکت در تحقیق، توسط یک روان­پزشک، روان‌شناس بالینی یا کودکان استثنایی و یا پزشک متخصص اطفال تشخیص قطعی اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا داده شده بودند و هیچ­گونه اختلالی مانند صرع، فلج مغزی و یا سندرم داون و انواع عقب­ ماندگی ذهنی برای آن‌ها وجود نداشت که پرونده شخصی آن­ها این موضوع را تصدیق نمود.
روند اجرای تحقیق این­گونه بود که ابتدا از والدین برای شرکت کودکان در تحقیق، رضایت آگاهانه اخذ گردید. به والدین اطمینان داده شد که مشارکت در این تحقیق، هیچ­گونه هزینه مادی یا معنوی برای کودک یا خانواده نداشته و ضمن رعایت اصول ایمنی و سلامتی، تمام اطلاعات محرمانه باقی می‌ماند. پیش از شروع مداخلات، به منظور اطمینان از توانایی تصویرسازی حرکتی، از پرسش­نامه تصویرسازی حرکتی نسخه سوم (Movement imagery questionnaire-3) اصلاح شده توسط Williams و همکاران استفاده شد ]26[. این مقیاس شامل 12 گویه است که سه مؤلفه تصویرسازی حرکتی بیرونی، درونی و جنبشی (هر مؤلفه 4 گویه) را در قالب طیف هفت ارزشی از خیلی سخت تا خیلی آسان ارزیابی می‌کند. روایی و پایایی این پرسش­نامه در داخل کشور توسط Hojati و همکاران ]27[ بررسی و تأیید شده است.
ویژگی­های جمعیت­شناختی و تن­سنجی عمومی شامل سن بر اساس سن دقیق تقویمی، وزن ناشتا تنها با پوشیدن یک شورت راحتی و به وسیله ترازو (مدل سکا، ساخت کشور آلمان)، قد بدون پوشیدن کفش با استفاده از قد سنج (مدل سکا، ساخت کشور آلمان)، بهره هوشی با استفاده از آزمون هوش وکسلر نسخه کودکان نسخه چهارم تجدید نظر شده که روایی و پایایی آن در ایران بررسی و تایید شده است ]25[، عملکرد مهارت­های چالاکی دستی، هدف‌گیری-دریافت، تعادل و نمره کلی تبحر حرکتی بر اساس نمرات مجموعه ارزیابی حرکتی برای کودکان نسخه دوم از آزمودنی­ها در ابتدای روند اجرای تحقیق، به طور دقیق اندازه‌گیری و ثبت گردید. آزمودنی‌ها بر اساس نمره پیش­آزمون و به صورت تصادفی (بر اساس قرعه­کشی) به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. پس از گزینش و گروه­بندی دقیق آزمودنی‌ها، تمرینات تصویرسازی حرکتی مطابق با پروتکل استاندارد و معتبر استفاده شده Wilson و همکاران [19 ،12] به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که گروه کنترل به امور روزمره و برنامه­های توان‌بخشی معمول خود که شامل برنامه اختصاصی کاردمانی، گفتار درمانی و رفتار درمانی سه جلسه در هفته بود، مشغول بودند.
پروتکل مداخله‌ای شامل 5 جلسه یک ساعتی بود که یک جلسه در هفته و به صورت انفرادی ارائه گردید. درطول دوره انجام تحقیق که حدود 2 ماه به طول انجامید، زمانبندی مراجعه آزمودنی­ها به صورت اختصاصی تعیین شد که از عدم تبادل اطلاعات و حذف عوامل مزاحمی چون بحث­های بیمورد در خصوص برنامه مداخلات، بازخوردهای متعاقب شرکت در جلسات ارزیابی و مداخله و هم­چنین کیفیت اجرای تکالیف آزمون ارزیابی و عملکرد آزمودنی­ها اطمینان حاصل شود. ساعت حضور هر نفر با هماهنگی قبلی و طبق زمان­بندی مشخص بود که از اتلاف زمان جلوگیری و رضایت خانواده­ها برای ادامه روند تمرینات جلب شود. از یک محیط آزمایشگاهی در داخل مراکز منتخب با نور، دما و شرایط مطلوب به منظور اجرای پروتکل مداخله‌ای و جلسات ارزیابی استفاده گردید. برنامه مداخله­ای استفاده شده در تحقیق شامل 6 مرحله بود که اعتبار محتوای مراحل و ترتیب آن در مطالعات قبلی به تفصیل تشریح، بررسی و مورد تأیید قرار گرفته شده است [18].
کلیات برنامه اجراء شده به این شرح می­باشد: مرحله اول) تمرینات تصویرسازی مستلزم توجه به زمان بندی: در این مرحله تکالیف ردیابی یک دیسک در رنگ و سرعت­های مختلف ارائه شد تا کودک بر اساس زمان­بندی بتواند دیسک­ها را با چشم دنبال نماید. این مرحله 10 دقیقه به طول میانجامید. مرحله دوم) آرام­ سازی و آماده ­سازی ذهنی بود. در این مرحله با کودک صحبت شده و با انجام چند بازی مشارکتی او از نظر ذهنی آماده شروع تلاش اصلی تمرینات ذهنی می­شد. طول مدت این مرحله 5 دقیقه بود. مرحله سوم) مدل­سازی از مهارت­های حرکتی بنیادی: الگوی اجرای ماهرانه مهارت­های حرکتی بنیادی راه رفتن، دویدن، پرش جفت، لیلی کردن، یورتمه رفتن، سکسکه دویدن، پرتاب و دریافت، جاخالی دادن، جای گذاری قطعات روی صفحه که به صورت ویدئوهای سه بعدی تدوین و به منظور کنترل دقیق ارائه تمرینات، به وسیله یک عینک پلاروید با کیفیت بالا به صورت انفرادی به هر شرکت کننده ارائه شد. این مرحله 10 دقیقه به طول می­انجامید؛ مرحله چهارم) تمرین ذهنی مهارت از دیدگاه خارجی: در این مرحله ابتدا اجرای مهارت یک کودک همسان (نمای سوم شخص) به صورت ویدئو نمایش داده شده و پس از آن خواسته می­شد که مهارت را تصویرسازی کرده و آن را به صورت ذهنی مرور نماید. طول مدت این مرحله 10 دقیقه بود؛  مرحله پنجم) تمرین ذهنی مهارت از دیدگاه داخلی: در این مرحله ابتدا اجرای مهارت به گونه­ای که خود شخص در حال اجرای حرکت است (اول شخص) به صورت ویدئو نمایش داده شده و پس از آن خواسته می­شد که مهارت را تصویرسازی کرده و آن را به صورت ذهنی مرور نماید. این مرحله 10 دقیقه به طول می­انجامید؛ مرحله ششم) اجرای واقعی مهارت همراه با تمرین ذهنی بین هر کوشش: در این مرحله از هر مهارت یک اجرای واقعی توسط کودک انجام شده و پس از هر اجرا از او خواسته شد تا مهارت را تصویرسازی و مجدداً اجرا نماید تا مهارت به صورت ذهنی مرور و به طور دقیق تصویرسازی گردد. طول مدت این مرحله 5 دقیقه بود. مجموع تمام مراحل 60 دقیقه (1 ساعت) بود.
ابزار اندازه­گیری استفاده شده در تحقیق، مجموعه ارزیابی حرکتی برای کودکان نسخه دوم (Movement assessment battery for children-2) بود. این آزمون استاندارد و معتبر، مجموعه‌ای است که مهارت‌های حرکتی کودکان 3 تا 16 سال را در سه خرده آزمون چالاکی دستی، هدف­گیری-دریافت و تعادل و در قالب 8 آیتم اندازه­گیری می‌کند. آزمون دارای سه رده سنی است که در تحقیق حاضر از تکالیف مربوط به رده سنی دوم آن استفاده گردید [28]. در این آزمون، مطابق با دستورالعمل، تکالیف هر آیتم به ترتیب ارائه می­شود. پس از آن عملکرد هر آزمودنی در چک لیست نمرات او ثبت می­گردد. در نهایت به منظور انجام تحلیل­های آماری، نمرات خام میبایست بر اساس نورم سنی دقیق در هر سه خرده آزمون و هم­چنین نمره کلی که مقادیر آن بر اساس مطالعات جمعیت شناختی گسترده به دست آمده و مبنای محاسبات بعدی قرار داده شده است [28]، به نمرات استاندارد تبدیل گردد. این روند در تحقیق حاضر به طور کامل و با رعایت تمام ضوابط اجرا شد.
تحلیل‌های آماری از طریق نرم­افزارهای SPSS نسخه 21 و Excel نسخه آفیس 2016 انجام شد. برای تعیین اثربخشی مداخله بر نمره کلی و سه خرده آزمون ارزیابی شده، داده‌ها با استفاده از آزمون­های t مستقل، t زوجی و آنالیز کواریانس چند متغیره تجزیه ­و­ تحلیل شد. سطح معنیداری در تمام آزمون‌ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
محدوده سنی آزمودنی‌ها بین 8 تا 11 سال تعیین گردید. میانگین و انحراف معیار سنی  15/1 ± 75/10 سال بود. در ابتدا جهت اطمینان از گزینش دقیق آزمودنی‌ها و تقسیم تصادفی آن­ها در دو گروه آزمایش و کنترل، مهم­ترین متغیرهای حاصل از ویژگی‌های جمعیت­شناختی و تشخیصی پس از تأیید پیش فرض­های آماری با استفاده از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل گردید که یافته‌ها نشان داد در هیچکدام از این متغیرها تفاوت آماری معنی­داری وجود نداشت (05/0<p) (جدول 1).
 
 
جدول 1- مقایسه ویژگی­های جمعیت شناختی و تن­سنجی عمومی در آزمودنی­های مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر تهران در سال 1398 به تفکیک دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر)
               آماره
متغیر
گروه‌ها انحراف معیار ± میانگین تفاوت میانگین‌ها درجه آزادی مقدار t مقدار p
سن (سال) آزمایش 94/53 ± 0/9 73/0 - 28 232/0 - 818/0
کنترل 77/60 ± 0/9
قد (متر) آزمایش 05/54 ± 0/1 11/0 - 28 625/0 - 536/0
کنترل 03/53 ± 0/1
وزن (کیلوگرم) آزمایش 41/20 ± 5/52 20/0 - 28 102/0 - 920/0
کنترل 34/40 ± 5/52
بهره هوشی آزمایش 74/93 ± 7/102 86/1 28 710/0 484/0
کنترل 61/10 ± 6/101
نمره کلی تبحر حرکتی آزمایش 75/46 ± 5/46 26/3 - 28 37/1 - 179/0
کنترل 15/73 ± 7/49
آزمون t مستقل، 05/0>P اختلاف معنی­دار
 
 
مقادیر مربوط به میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیرهای اندازه گیری شده چالاکی دستی، هدف­گیری-دریافت، تعادل و نمره کلی تبحر حرکتی در دو نوبت پیش ­آزمون و پس­ آزمون به تفکیک گروه­های آزمودنی در جدول 2 قابل مشاهده می­باشد.
 
 
جدول 2- مقادیر میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیرهای اندازه­گیری شده در آزمودنی­های مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر تهران در سال 1398 در دو نوبت پیش و پس آزمون برحسب گروه­های مورد ارزیابی
متغیر گروه ها
مراحل
گروه آزمایش (15 نفر)
انحراف معیار± میانگین
گروه کنترل (15 نفر)
انحراف معیار± میانگین
گروه آزمایش (15 نفر)
حداکثر - حداقل
گروه کنترل (15 نفر)
حداکثر - حداقل
چالاکی دستی پیش آزمون 56/80 ± 2/16 15/26 ± 3/18 21- 14 23- 14
پس آزمون 25/06 ± 2/19 02/20 ± 3/19 23- 16 24- 15
هدف گیری-دریافت پیش آزمون 45/46 ± 1/12 40/13 ± 1/13 16- 10 15- 10
پس آزمون 54/40 ± 1/14 63/40 ± 1/14 18- 13 17- 11
تعادل پیش آزمون 88/20 ± 2/17 49/33 ± 3/18 23- 12 24- 14
پس آزمون 48/00 ± 2/20 45/66 ± 3/18 24- 14 23- 14
نمره کلی پیش آزمون 75/46 ± 5/46 15/73 ± 7/49 58- 38 60- 39
پس آزمون 85/46 ± 4/53 26/26 ± 7/52 61- 44 63- 43
 
 
پیش از تحلیل داده­ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره، پیش­فرض­های آن بررسی شد.  نتایج نشان داد بر اساس آزمون­های آماری Shapiro-Wilk و Kolmogorov-Smirnov پیش­فرض آماری توزیع طبیعی برای متغیر نمره کلی تبحر حرکتی و هر سه خرده آزمون چالاکی دستی، هدف­گیری-دریافت و تعادل در مراحل پیش و پس­آزمون برقرار است (05/0<p). فرض همگنی واریانس­ها از طریق آزمون Levene برای نمره کلی تبحر حرکتی (635/0=P، 231/0=F) و خرده آزمون چالاکی دستی (467/0=P، 189/0=F)، هدف­گیری-دریافت (843/0=P، 040/0=F) و تعادل (373/0=P، 820/0=F) تأیید شد. فرض همگنی ماتریس­های کوواریانس از طریق آزمون ام باکس بررسی و مورد تأیید قرار گرفته شد (216/0=P، 13/1=F، 40/8=Box’s M). بر این اساس، شرایط استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره فراهم بود.
نتایج آزمون لامبدای ویلکز از مجموعه آزمون­های چند متغیره نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در حداقل یکی از متغیرهای اندازه­گیری شده تفاوت معنی­داری وجود داشت (001/0>p، 167/7=F). نتایج دقیق آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین دو گروه در نمره تبحر حرکتی کلی و هم­چنین هر سه خرده آزمون آن بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنی­داری وجود داشت که برحسب مقادیر مجذور اتا می­توان این گونه بیان نمود به ترتیب 34، 7/41، 5/68 و 2/79 درصد از تغییرات در متغیرهای چالاکی دستی، هدف­گیری-دریافت، تعادل و نمره کلی تبحر حرکتی مربوط به مداخله تمرینات تصویرسازی حرکتی بود (001/0>p) (جدول 3).
 
 
جدول 3- مقایسه میانگین نمرات متغیرهای اندازه­گیری شده در آزمودنی­های مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر تهران در سال 1398 در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر)
متغیر منبع تغییرات مجموع ‌مجذورات درجه آزادی میانگین ‌مجذورات مقدار F مقدار p مجذور اتا توان آزمون
چالاکی دستی پیش آزمون 400/38 1 400/38 134/83 001/0> 748/0 00/1
گروه 667/6 1 667/6 433/14 001/0> 340/0 00/1
خطا 933/12 28 462/0   001/0>    
هدف گیری-دریافت پیش آزمون 017/14 1 017/14 492/15 001/0> 356/0 00/1
گروه 150/18 1 150/18 061/20 001/0> 417/0 00/1
خطا 333/25 28 905/0   001/0>    
تعادل پیش آزمون 150/66 1 150/66 015/86 001/0> 754/0 00/1
گروه 817/46 1 817/46 876/60 001/0> 685/0 00/1
خطا 533/21 28 769/0   001/0>    
نمره کلی پیش آزمون 817/340 1 817/340 427/103 001/0> 787/0 00/1
گروه 417/350 1 417/350 340/106 001/0> 792/0 00/1
خطا 267/92 28 295/3        
تحلیل کوواریانس چندمتغیره، 05/0>P اختلاف معنی­دار
 
 
به منظور بررسی دقیق­تر یافته­های تحقیق و درک بهتر تغییرات و تفاوت­ها، نمرات پیش و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل از طریق آزمون t زوجی مقایسه گردید که نتایج نشان داد در گروه آزمایش، نمرات پیش­آزمون و پسآزمون تفاوت معنی­داری (001/0>p) داشته، اما در گروه کنترل این تفاوت در هیچ­کدام از متغیرها معنی­دار نبود (05/0<p) (جدول 3).
 
  جدول 4- مقایسه میانگین پیش و پس آزمون خرده آزمون­ها و نمره کلی در آزمودنی­های مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر تهران در سال 1398 در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر)
مهارت ارزیابی شده گروه تفاوت میانگین ها آماره t درجه آزادی مقدار p
چالاکی دستی آزمایش 66/3- 472/8- 14 001/0>
کنترل 266/0 654/0 14 524/0
هدف گیری-دریافت آزمایش 066/2- 883/6- 14 001/0>
کنترل 133/0 343/0 14 737/0
تعادل آزمایش 866/3- 502/11- 14 001/0>
کنترل 333/0- 099/1- 14 260/0
نمره کلی آزمایش 600/9- 082/14- 14 001/0>
کنترل 342/0- 12/1- 14 290/0
آزمون t زوجی، 05/0>P اختلاف معنی­دار
 

بحث
براساس نتایج مطالعه حاضر، گروه آزمایش که مداخله تمرینات تصویرسازی حرکتی را بر اساس الگوی استفاده شده در تحقیق Wilson و همکاران [12] دریافت کرده بود در پس­آزمون برتری معنی­داری نسبت به گروه آزمایش در سه خرده آزمون چالاکی دستی، هدف­گیری-دریافت و تعادل و هم­چنین نمره کلی تبحر حرکتی نشان داد. راهبرد تمرینات تصویرسازی حرکتی از طریق یادگیری پنهان (ضمنی)، می‌تواند به ارتقاء سطح یادگیری منجر شود [19]. بر این اساس می­توان افزایش در مهارت‌های حرکتی بنیادی کودکان تحقیق حاضر را به طور دقیق‌تری توجیه نمود. هر چند ادبیات نظری موجود در زمینه رشد و یادگیری حرکتی بر تمرین و تکرار تأکید کرده است، اما شواهد تحقیقی زیادی نیز از اثربخشی بیش‌تر تمرینات تصویرسازی حرکتی به نسبت روش مداخلات سنتی و کاردرمانی هم بر کمیت و هم کیفیت عملکرد حمایت می­نماید [17 ،12].
تمرینات تصویرسازی می­تواند با ایجاد مدل­سازی­های درونی به ارتقاء سطح عملکرد حرکتی در کودکان و به طور خاص کودکان با اختلالات عصبی رشدی، از جمله مبتلا به اختلال طیف اوتیسم کمک کنند. ترکیب درون دادهای بینایی و حرکتی در طراحی تمرینات تصویرسازی حرکتی استفاده شده و هم­چنین الگودهی جهت تمرین، تکرار و تقلید حرکات در این پروتکل، به ایجاد یادگیری عمیق­تر و اثربخشی بیش‌تر شده است. این موضوع در تحقیقات دیگر نیز نشان داده شده بود [30-29] که یافته­های تحقیق حاضر نیز از آن حمایت می‌نماید. بر اساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در تکالیف مستلزم یکپارچگی حواس، هماهنگی عصبی عضلانی و جفت شدن ادراک-عمل، از جمله هدف‌گیری-دریافت نواقص جدی­تری دارند [31، 11] که شواهد تحقیقی، عملکرد ضعیف‌تر کودکان اوتیسم نسبت به همتایان با رشد عادی خود در این تکالیف گزارش نموده­اند [8-7]. یافته‌های تحقیق حاضر از تأثیر تمرینات تصویرسازی حرکتی بر این مهارت­ها حمایت نمود که همراستا با مطالعات مشابه در کودکان فلج مغزی همی پلژی [22] و کودکان با اختلال هماهنگی رشدی [19-20 ،12] می­باشد.
حفظ تعادل و کنترل پاسچر یکی دیگر از نیازهای مهم‌ فرد برای اجرای ماهرانه حرکات بوده و رشد آن به منظور بهبود در عملکرد حرکتی، به خصوص در دوران کودکی ضرورت زیادی دارد [6]. یافته­های تحقیق حاضر در خصوص خرده آزمون تعادل نشان داد گروه آزمایش رشد معنی‌داری در تعادل را تجربه کرده است. شواهد تحقیقی نشان داده است که بازخوردهای بینایی به کنترل پاسچر بهتر در کودکان با اختلالات رشدی کمک می‌نماید. به عبارت دیگر، در دسترس بودن بازخوردهای بینایی، از طریق بهبود توانایی کنترل پاسچر می‌تواند به تعادل بهتر این کودکان منجر شود [32]. به نظر می‌رسد تمرینات تصویرسازی حرکتی از طریق دستورالعمل‌های ارائه شده، بر بهبود آگاهی‌های ادراک فضایی کودکان تأثیر داشته که با توجه به پیشینه تحقیقاتی معدود در این خصوص، از یک سو این یافته ارزشمند را باید به طور ویژه مورد توجه قرار داد [17] و به محققان برای انجام مطالعات بیش‌تر در این زمینه پیشنهاد ارائه نمود.
در زمینه رشد مهارت‌های حرکتی ظریف و درشت، نتایج تحقیق حاضر نشان داد  از طریق مداخلات هدفمند مبتنی بر تصویرسازی حرکتی می‌توان بهبود معنی­داری در مهارت­های حرکتی کودکان با اختلال طیف اوتیسم عملکرد بالا ایجاد نمود. بررسی دقیق‌تر مقادیر اندازه اثر تحقیق حاضر با یافته‌های Wilson و همکاران [19 ،12] و Adams و همکاران [17] قابل مقایسه است. با توجه به پروتکل مشابه تحقیقات اشاره شده، اندازه اثر ناشی از مداخله بر رشد تبحر حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بالاتر از شرکت کنندگان مطالعه حاضر بود. این موضوع احتمالاً به تفاوت در سطح مهارت‌های حرکتی بنیادی این دو گروه از کودکان و حساسیت خاص گروه کودکان با اختلال طیف اوتیسم مربوط است.
ترکیب تصویرسازی حرکتی با مشاهده عمل و تمرین بدنی مهارت­ها، خود به عنوان الگوی مهم و مفیدی برای ارتقاء سطح مهارت‌های حرکتی متصور می­باشد و در تحقیق حاضر نیز از آن حمایت گردید. اثربخشی این الگوی تمرینی به غیر از کودکان با رشد عادی [33]، در کودکان با مشکلات حرکتی و با اختلال هماهنگی رشدی
(Developmental coordination disorder)
[20-19 ،17 ،12]، کودکان مبتلا به فلج مغزی فلج مغزی [22-21]، افراد مبتلا به پارکینسون [34]، بیماران سکته‌ای [35]، بیماران مالتیپل اسکلروزیس [36] و سالمندان [37] هم در سطوح عملکرد و خروجی حرکات و هم در اتصالات عصبی قشر پیش حرکتی و حرکتی اولیه مغز و پلاستیسیتی آن‌ها گزارش شده است. با توجه به شباهت حرکات تصویرسازی شده با حرکت واقعی، می‌توان به فعال­سازی سیستم نورون‌های آیینه‌ای به عنوان یک عامل زیربنایی برای این تغییرات اشاره کرد [17]، اما به نظر می­رسد با توجه به گزارش­های موجود در زمینه نقص سیستم نورون‌های آینه‌ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم لازم است در تحقیقات بعدی نقش این سیستم در رشد و یادگیری مهارت‌های حرکتی این دسته از کودکان تبیین شود.
در تحقیق حاضر صرفاً به تعیین اثربخشی مداخله بر سطح تبحر حرکتی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم پرداخته شد، در حالی‌که به نظر می‌رسد با استفاده از آزمون­های جانبی مرتبط با این حوزه (نظیر گزارش والدین، درمانگران و نیز ارزیابی میزان لذت کودکان با استفاده از مصاحبه یا پرسش­نامه)، تبیین دقیق­تری از یافته­های تحقیق فراهم می‌گردد. گزارش والدین با مقادیر رشد تبحر حرکتی حاصل از اندازهگیری­های استاندارد همبستگی بالایی دارد [19 ،12] و می­تواند درک بهتری از تغییرات متعاقب مشارکت در برنامه مداخله­ای فراهم نماید. این موضوع، محدودیت اصلی تحقیق حاضر می‌باشد و پیشنهاد می­شود در تحقیقات آتی بدان پرداخته شود. محدودیت بعدی تحقیق حاضر، عدم کنترل ماندگاری تأثیرات حاصل از تمرینات تصویرسازی می­باشد. پیشنهاد می‌شود در تحقیقات آینده ماندگاری اثربخشی تمرین در بازهای زمانی طولانی پس از مداخلات بررسی گردد. از آن­جایی که در مطالعه Adams و همکاران [17] نقش تمرینات تصویرسازی حرکتی بر تمرکز توجه کودکان تأیید شده است، لذا پیشنهاد می‌شود در تحقیقات بعدی به تعمیم این یافتهها در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم پرداخته شود تا هم از این مسیر، دید بهتری نسبت به مکانیزم اثر مداخلات تصویرسازی بر تبحر حرکتی ایجاد شود و هم این که به توان­بخشی بهتر و همه جانبه­تر آن­ها کمک گردد. احتمالاً، ضبط ویدئویی از عملکرد کودک طی تمرینات و در مراحل آزمون و تحلیل آن بتواند نتایج کیفی ارزشمندی را فراهم نماید، لذا پیشنهاد می‌شود مطالعه مشابهی در این زمینه و با استفاده از تحلیل کیفی رفتار به این موضوع بپردازند تا یافته­های بیش‌تر و دقیق­تری در این باره فراهم گردد.
نتیجهگیری
بر اساس یافته­های تحقیق حاضر می­توان نتیجه­گیری نمود که تأخیر حرکتی و نقص در اجرای ماهرانه حرکات در کودکان اوتیسم با عملکرد بالا، احتمالاً به عدم اکتساب گنجینه حرکتی مطلوب مربوط می­باشد که با ارائه مداخلات هدفمند می­توان آن را ارتقاء داد. در این خصوص، تمرینات تصویرسازی حرکتی و راهبرد حمایت‌های بینایی به عنوان پروتکل­های در دسترس، مقرون به صرفه و اثربخش توصیه می­شود تا معلمان، مربیان و والدین به بهترین شکل و در کنار تمام برنامه­های اختصاصی موجود در زمینه ارتقاء مهارت­ها، از آن نیز بهره­مند گردند.
تشکر و قدردانی
با توجه به این که مقاله حاضر مستخرج از طرج پژوهشی مصوب دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه خوارزمی تهران بوده و با حمایت مادی معاونت پژوهشی آن دانشگاه انجام شد، از همکاری و حمایت مالی معاونت پژوهشی تقدیر و سپاسگزاری می‌شود. از تمام کودکان و والدینی که با مشارکت خود، انجام چنین مطالعه­ای را فراهم نمودند، کمال قدردانی را داریم


 
[1]- دکترای تخصصی، گروه رفتار حرکتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
[2]- (نویسنده مسئول) استادیار، گروه رفتار حرکتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
تلفن: 22269549-021؛ دورنگار: 22228001-021؛ پست الکترونیکی: ghadiri@khu.ac.ir
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: توانبخشي و فيزيوتراپي
دریافت: 1400/3/15 | پذیرش: 1400/5/13 | انتشار: 1400/7/26

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb