Ethics code: IR.YAZD.REC.1401.053
Heidari M M, Afkhami E, Khatami M, Farzaneh G. Genetic Analysis of D-Loop Region of Mitochondrial DNA Sequence in Iranian Patients with Familial Adenomatous Polyposis (FAP): A Case-Control Study. JRUMS 2023; 21 (12) :1307-1322
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-6746-fa.html
حیدری محمد مهدی، افخمی الهام، خاتمی مهری، قاسمی فرزانه. تجزیه و تحلیل ژنتیکی ناحیه D-loop توالی DNA میتوکندری در بیماران ایرانی مبتلا به پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی: یک مطالعه مورد-شاهدی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (12) :1307-1322
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6746-fa.html
دانشگاه یزد
متن کامل [PDF 388 kb]
(704 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1258 مشاهده)
متن کامل: (1713 مشاهده)
گزارش مورد
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، اسفند 1401، 1322-1307
تجزیه و تحلیل ژنتیکی ناحیه D-loop توالی DNA میتوکندری در بیماران ایرانی مبتلا به پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی: یک مطالعه مورد-شاهدی
محمد مهدی حیدری[1]، الهام افخمی عقدا، مهری خاتمی، فرزانه قاسمی
دریافت مقاله: 08/08/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 27/10/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 10/12/1401 پذیرش مقاله: 13/12/1401
چکیده
زمینه و هدف: پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی (Familial adenomatous polyposis; FAP) یک اختلال ارثی و شکل نادری از سرطان کولورکتال است. این بیماری در هر دو جنس به طور مساوی ظاهر میشود و بروز آن بیشتر در دهه دوم یا سوم زندگی است. جهشها و تغییرات ژنوم میتوکندری مخصوصاً در ناحیه D-loop با انواع تومورهای انسانی گزارش شده است. اما نقش دقیق این جهشها در بیماریزایی و پیشرفت تومورها هنوز مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر تعیین وقوع جهشهای نوکلئوتیدی mtDNA در ناحیهD-loop و به ویژه در جایگاههای بسیار متغیر (Hypervariable region; HVR)، در بیمارانFAP است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 56 بیمار FAP از نظر وجود جهش در ناحیهD-loop میتوکندری با استفاده از تکنیکهای Touchdown PCR، پلیمورفیسم کنفورماسیون تک رشتهای (Single-stranded conformation polymorphism; SSCP) و آنالیز تعیین توالی بررسی شدند. از آنالیز آماری فیشر برای یافتن ارتباط آماری این تغییرات نوکلئوتیدی با بیماری FAP استفاده شد.
یافتهها: 19 تغییر نوکلئوتیدی در ناحیهD-loop ژنوم میتوکندری بیماران مبتلا به علائم FAP شناسایی شد. دو مورد از این تغییرات نوکلئوتیدی (C16335T و C16352T) جدید بودند و قبلاً در هیچ بیماری گزارش نشده بودند. نتایج آنالیز آماری جهشهای مشاهده شده، تفاوت آماری مهمی را در بین گروه بیماران و گروه کنترل نشان داد (05/ 0P<).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه همبستگی مثبت جهشهای mtDNA در ناحیهD-loop در تمام موارد FAP در مقایسه با گروههای کنترل همسان نشان میدهد. بنابراین، جهش در توالیهای غیرکدکننده میتوکندری ممکن است با تأثیر بر فرآیند بیان ژنهای میتوکندریایی منجر به تولید پروتئینهای معیوب در زنجیره تنفسی شوند.
واژههای کلیدی: DNA میتوکندریایی، D-loop، بدخیمی، سرطان کلورکتال، پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی
مقدمه
پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی (OMIM #175100) (Familial adenomatous polyposis; FAP) یک اختلال نادر اتوزومال غالب است و با وجود صدها تا هزاران پولیپ در روده بزرگ، کولون و رکتوم در دهه دوم یا سوم زندگی مشخص میشود. درصدی از بیماران مبتلا به نوع کلاسیک پولیپهای FAP در صورتی که در مراحل اولیه شناسایی و درمان نشوند به کارسینوم کولورکتال (Colorectal carcinoma; CRC) مبتلا خواهند شد [1]. برآوردها نشان میدهد که FAP، 1-3 نفر در هر11000-40000 نفر را تحت تأثیر قرار داده است [2]. علائم عمومی ممکن است شامل درد شکمی، یبوست یا اسهال، تودههای قابل لمس شکم و کاهش وزن باشد [3]. FAP ممکن است با برخی از تظاهرات خارج از روده بزرگ مانند استئوما، ناهنجاریهای دندانی، هیپرتروفی مادرزادی اپیتلیوم رنگدانه شبکیه (Congenital hypertrophy of the retinal pigment epithelium; CHRPE)، پولیپهای دستگاه گوارش فوقانی و سایر بدخیمیهای خارج کولون ظاهر شود [5-4].
تشخیص بالینی استاندارد FAP معمولی/کلاسیک در درجه اول به شناسایی بالینی 100 پولیپ آدنوماتوز در کولون و رکتوم و یک وراثت غالب در سابقه خانوادگی متکی است. با این حال، بیماران با 100 پولیپ یا بیشتر، یا با کمتر از 100 پولیپ اما با سابقه خانوادگی مثبت برای FAP، از نظر بالینی نیز با FAP تشخیص داده میشوند. با این حال، وجود و بروز اختلالات خارج رودهای مانند پولیپ معده، کیستهای اپیدرمی، تومورهای دسموئید، و ناهنجاریهای تیروئید و دوازدهه در FAP کلاسیک به طور بالقوه معیارهای مفیدی در تشخیص بیمار هستند [6].
سلولهای یوکاریوتی علاوه بر ژنوم هستهای دارای ژنومهای سیتوپلاسمی نیز هستند که در اندامکهای پیچیده چند منظورهای به نام میتوکندری طبقهبندی شدهاند. میتوکندری مکانیسمهای مختلفی از جمله تولید انرژی سلولی و متابولیسم، مرگ برنامهریزی شده و برنامهریزی نشده سلولی (آپوپتوز و نکروز) و مسیرهای سمزدایی را نیز تنظیم میکند. میتوکندریها به عنوان اندامکهای نیمه خودمختار در سلولهای یوکاریوتی، در تولید رادیکالهای آزاد نیز نقش دارند[7]. میتوکندریها میتوانند فرآیند آپوپتوز را فعال و طی آن گونههای فعال اکسیژن (ROS) تولید کنند. به عبارت دیگر، از یک سو میتوکندریها به عنوان عوامل پیش آپوپتوزی عمل میکنند و از سوی دیگر، در شروع و پیشرفت فرآیند تومورزایی نقش دارند. به دلیل فقدان هیستونها و مکانیسمهای ترمیم DNA و همچنین نزدیکی به گونههای فعال اکسیژن تولید شده طی فسفوریلاسیون اکسیداتیو در غشای داخلی میتوکندری، ژنوم میتوکندری (mtDNA) در معرض نرخ جهش بالاتری نسبت به DNA هستهای قرار دارد [8]. این اندامکهای سیتوپلاسمی انرژی سلولی را از دو مسیر اصلی فسفوریلاسیون اکسیداتیو (Oxidative phosphorylation; OXPHOS) و چرخه اسید سیتریک تولید میکنند [9]. تأثیر جهشهای OXPHOS میتوکندری بر تومورزایی یا پیشرفت به سمت تغییرات بدخیم، ممکن است از طریق تعدادی از تغییرات نوکلئوتیدی در mtDNA حاصل شود. اما پیامدهای بالقوه بالینی این جهشها هنوز مشخص نشده است [10]. جهشهای سوماتیک mtDNA به طور گسترده در طیف وسیعی از تومورهای اولیه انسانی با بالاترین شیوع در ناحیه D-loop شناسایی شدهاند و مدتهاست که به عنوان نشانگرهای زیستی جذاب در سرطان پیشنهاد میشوند [11]. متابولیسم تومورهای سفت (Solid) با تولید بالای لاکتات مرتبط است. این موضوع نشان دهنده نقص عملکرد میتوکندری در تومورها است [12]. با مطالعه بیش از 200 جهش mtDNA سوماتیک اختصاصی تومور، مشخص شده است که 52 درصد جهشها از نوع missense، 83 درصد جهشها در ژنهای tRNA، 38 درصد جهشها در ژنهای rRNA و 85 درصد، جهشهای نواحی تنظیمی میتوکندری هستند [13]. جهشهای خاص توموری در mtDNA میتواند به عنوان یک نشانگر تشخیصی اولیه ارزشمند باشد. مطالعه حاضر برای یافتن رابطه بین جهشهای mtDNA و بدخیمیهای توموری بسیار حائز اهمیت است و ممکن است بینش جدیدی را در رویکردهای تشخیص و درمان سرطان در آینده پیشنهاد دهد. مطالعاتی که تاکنون انجام شده است تأثیر تغییرات mtDNA را در تومورهای انسانی عمدتاً، بر نواحی کمپلکسهای زنجیره تنفسی نشان میدهد. به عبارت دیگر، وضعیت ناحیهD-loop در میتوکندری بیماران FAP و ارتباط کمی بین تغییرات mtDNA در این ناحیه و FAP انجام هنوز مشخص نشده است. لازم به ذکر است که این مطالعه به تجزیه و تحلیل ناحیهD-loop میتوکندری در بیماران FAP پرداخته است. با این وجود، ممکن است با افزایش سن و ایجاد آسیبهای سوماتیک در DNA هستهای و میتوکندریایی سلولهای اپیتلیال دستگاه گوارش، خطر بروز بیماریهای پولیپوز در افراد افزایش یابد [14].
ژنوم میتوکندری انسان شامل یک مولکول DNA دو رشتهای حلقوی است که طولی به اندازه 16569 جفت باز (bp) دارد. ژنوم میتوکندری متشکل از 37 ژن شامل 13 ژن کد کننده زیرواحدهای پلیپپتیدی سیستم فسفوریلاسیون اکسیداتیو (OXPHOS)، 2 ژن کد کننده rRNA و 22 ژن کدکننده tRNA برای تولید و ذخیره انرژی است. علاوه بر این، ژنوم میتوکندری شامل یک ناحیه غیر کد کننده به نام D-loop است. ناحیه D-loop شامل دو منطقه به نامهای HVR1 (16024 تا 16365) و HVR2 (73 تا 340) (Hypervariable Region1,2) است. به دو دلیل میانگین جهش در HRV1,2 بیشتر از سایر قسمتهای ژنوم میتوکندری است. دلیل اول اینکه این دو ناحیه، کدکننده هیچ پروتئینی نیستند و دوم اینکه ناحیه D-loop به عنوان پیشبرنده رونویسی، نقش مهمی ندارند. از این رو جهشهای صورتگرفته در آن ابقاء میشوند [15].
طبق پایگاه داده میتوکندری (www.mitomap.org) تغییرات نوکلئوتیدی mtDNA در ناحیه D-loop به عنوان یک رویداد تکرار شونده عنوان شده است. لازم به ذکر است که این تغییرات بوفور در سرطان دهانه رحم، سرطان سینه، کارسینوم معده، مری، سرطان کولورکتال، سرطان کبد سلولی، سرطان ریه، آندومتریوز رحم، کارسینوم سلول کلیه و سایر بدخیمیها به شکل جهشهای نقطهای، درج شدگی و حذف نوکلئوتیدی گزارش شده است [17-16]. D-loop دارای طولی به اندازه 1122 جفتباز است (نوکلئوتیدهای 16024-16569 و 1-576). در این مطالعه، یک ناحیه به طول تقریباً 1 کیلوباز در ناحیه D-loop ژنوم میتوکندری بیماران مبتلا به FAP مورد مطالعه قرار گرفته است تا پلی مورفیسمهای تک نوکلئوتیدی ناحیه D-loop مرتبط با خطر ابتلاء به FAP شناسایی شود.
مواد و روشها
در این مطالعه مورد-شاهدی، 56 بیمار خانوادگی و تکگیر (Sporadic) مبتلا به FAP پس از جراحی برای درمان سرطان کولورکتال، جهت بررسیهای مولکولی انتخاب شدند. همه بیماران با میانگین سنی 5/13 سال (محدوده 7/0 تا 20 سال) و با تشخیص تأیید شده FAP کلاسیک بودند که در فاصله زمانی 1395 تا 1397 به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران مراجعه کرده بودند. پس از بررسی سوابق بالینی، بیمارانی که سابقه هرگونه بیماری گوارشی، کبدی، کلیوی و قلبی داشتند از مطالعه خارج شدند. بیماران انتخاب شده برای بررسیهای مولکولی، متعلق به 9 خانواده مختلف ایرانی (17 زن و 9 مرد) و 30 بیمار تکگیر و غیر خویشاوند (16 زن و 14 مرد) بودند.
علاوه بر این، یک گروه 60 نفره به عنوان نمونههای کنترل سالم انتخاب شدند. گروه کنترل از نظر سن و جنسیت با گروه بیماران اختلاف آماری مهم و معناداری نداشتند (2 تا 19 سال: 26/0=P و 31 مرد و 29 زن: 76/0=P). گروه کنترل متشکل از افراد سالم و غیر مرتبط با هم و بدون سابقه خانوادگی شناخته شده هر نوع سرطان و از همان منطقه جغرافیایی وارد مطالعه شدند. این افراد برای انجام معاینات روتین به بیمارستان مراجعه کرده بودند. توزیع جنسیتی در هر دو گروه بیمار و کنترل، تقریباً برابر بود و تعداد 54 مرد (46.55 درصد) و 62 زن (53.45 درصد) در مطالعه حضور داشتند. به علت توزیع یکسان متغیرهای ذکر شده در گروههای بیمار و کنترل، نمونه مورد بررسی برای یک تحلیل آماری معتبر، قابل قبول در نظر گرفته شد. تمامی پروتکلهای این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه یزد تأیید شد (IR.YAZD.REC.1401.053) و تمامی رویهها مطابق با اعلامیه هلسینکی (Declaration of Helsinki) 1975، اصلاح شده در سال 2008 و استانداردهای اخلاقی بود [18].
تمام افراد (مورد و شاهد) فرم رضایت آگاهانه مشارکت در طرح تحقیقاتی را تکمیل نمودند. با مروری بر مطالعات پیشین، یک چک لیست جامع در ارتباط با عوامل احتمالی مرتبط با بیماری، تهیه و هنگام نمونهگیری توسط فرد آگاه تکمیل گردید. سپس از همه افراد، 5 میلیلیتر نمونه خون محیطی گرفته شد و نمونهها در لولههای استریل حاوی ماده ضد انعقاد EDTA در شرایط سرد به آزمایشگاه ژنتیک انتقال داده شدند. نمونهها تا زمان انجام آزمایشات در فریز 20- درجه سانتیگراد (شرکت پارس، ساخت ایران) نگهداری شدند. استخراج DNA از نمونههای خون تام، طبق پروتکل پیشنهادی کیت استخراج DNA شرکت یکتا تجهیز آزما (YT9040، ایران) انجام گرفت. برای بررسیهای مولکولی ناحیه D-loop از روش Touchdown PCR برای تکثیر قطعه مورد نظر استفاده شد. روشTouchdown PCR یکی از انواع روشهای تکثیر DNA است که سبب کاهش احتمال تکثیر قطعات غیراختصاصی میگردد. در این روش به جای استفاده از یک دمای اتصال پرایمر مشخص، از یک بازه دمایی در مرحله اتصال (Annealing) استفاده میشود. بدین صورت که دمای اتصال با بالاترین دما شروع میشود که فقط سبب تکثیر اختصاصی قطعه مورد نظر میشود. به تدریج در سیکلهای بعدی دما به صورت تدریجی کاهش مییابد. در واقع این روش، سبب افزایش اختصاصیت و حساسیت تکثیر قطعه DNA مورد نظر میشود [19].
در روش Touchdown PCR دو پرایمر در میکروتیوب واکنش PCR ریخته میشود. پرایمرهای اختصاصی، با نرمافزار آنلاینPrimer1 (http://primer1.soton.ac.uk/primer1.html) طراحی شد. پرایمرها، پس از بلاست کردن (http://www.ncbi.nlm.nih.gov/blast) و بررسی همولوژی با کل ژنوم انسان و تأیید اختصاصیت آنها در تکثیر ناحیه هدف، مورد استفاده قرار گرفتند (جدول 1).
جدول 1- توالی و موقعیت پرایمرهای طراحی شده برای واکنش PCR ژن D-loop
نام قطعه |
اندازه (bp) |
Tm (Cₒ) |
موقعیت نوکلئوتیدی پرایمرها |
توالی پرایمرها ('3-'5) |
D-loop |
927 |
60 |
16153-16133 |
F-CCATAAATACTTGACCACCTG |
60 |
469-491 |
R-GTATTGATGAGATTAGTAGTATG |
واکنش PCR در حجم 25 میکرولیتر برای تکثیر ناحیه D-loop با استفاده از مسترمیکس آماده شرکت یکتا تجهیز آزما انجام گرفت. برای انجام روش Touchdown PCR، مخلوط واکنش PCR شامل 10 میکرولیتر مخلوط مسترمیکس، 3 میکرولیتر از هر پرایمر (Forward و Reverse)، 5 میکرولیتر DNA الگو و 7 میکرولیتر آب دیونیزه استریل آماده شد. با کمک دستگاه ترموسایکلر TMT100 (شرکتRad Bio ، ساخت آمریکا) واکنش تکثیر قطعه DNA انجام گرفت. برنامه زمانی و دمایی واکنش Touchdown PCR به این صورت انجام گرفت: دناتوراسیون اولیه در دمای 96 درجه سانتیگراد به مدت 3 دقیقه و به دنبال آن 35 سیکل دمایی متشکل از دمای دناتوراسیون 96 درجه سانتیگراد به مدت 30 ثانیه، دمای اتصال از درجه حرارت 54 تا 63 درجه سانتیگراد (به صورت کاهشی 5/0 درجه سانتیگراد به ازای هر سیکل) و مرحله گسترش به مدت یک دقیقه در درجه حرارت 72 درجه سانتیگراد و مرحله گسترش نهایی به مدت پنج دقیقه در درجه حرارت 72 درجه سانتیگراد صورت گرفت. در نهایت برای اطمینان از تکثیر قطعات مورد نظر، 5 میکرولیتر از محصولات PCR روی ژل آگاروز 5/1 درصد حاوی اتیدیوم بروماید، بارگذاری و الکتروفورز شد. ژل آگارز به مدت 30 دقیقه و با ولتاژ 100 ولت الکتروفورز گردید و پس از آن نمونهها با استفاده از دستگاه ترانسلومیناتور Gel Doc (UVITEc, UK) مشاهده شد و تصویربرداری از آنها صورت گرفت.
در مرحله بعد، برای غربالگری محصولات تکثیر شده PCR که حاوی جهش بودند، از تکنیک SSCP (Single-stranded conformation polymorphism) برای تمام بیماران FAP و افراد سالم استفاده شد. در این تکنیک، ابتدا 10 میکرولیتر از محصولات PCR با 7 میکرولیتر محلول بارگذاری (لودینگ)SSCP شامل فرمامید 95 درصد، 10 میلی مولار NaOH، 45 درصد ساکارز و 2/0 درصد زایلن سیانول FF مخلوط شدند. سپس قطعات DNA به مدت 10 دقیقه در دمای 95 درجه سانتیگراد دناتوره شدند و بلافاصله به مدت 5 دقیقه در حمام یخ خنک شدند. الکتروفورز و جداسازی قطعات DNA روی ژل پلیآکریل آمید 7 درصد (با نسبت 49:1 آکریل آمید به بیس آکریل آمید) به مدت 16-18 ساعت در ولتاژ 110 ولت در دمای اتاق انجام شد. رنگآمیزی باندهای SSCP روی ژل با روش رنگآمیزی نقره مطابق پروتکل استاندارد انجام شد [20]. قطعاتی که الگوهای الکتروفورتیک و مهاجرتی متفاوتی در مقایسه با نمونههای کنترل سالم نشان میدادند، مستقیما برای شناسایی دقیق تغییر نوکلئوتیدی تعیین توالی شدند (شرکت نورژن، تهران). نتایج تعیین توالیها با نرم افزار MEGA5 و برنامه کروماس (chromas) بررسی و با توالی مرجع کمبریج (CRS)، MITOMAP و توالی ثبت شده در سایت NCBI همتراز شدند. همردیفی با توالی ناحیه D-loop سایر گونهها نیز از طریق پایگاه BLAST انجام شد.
برای بررسیهای آماری و تعیین ارتباط یا تفاوت معنادار تغییرات نوکلئوتیدی با بیماری FAP در دو گروه کنترل و بیمار، از آزمون آماری فیشر (Fisher’s exact) و نرمافزارSPSS نسخه 13 استفاده شد. مقایسه میانگینها با آزمون t مستقل انجام شد. صفات کیفی با آزمون مجذور کای بین دو گروه مقایسه شدند. مقایسه مقادیر مورد انتظار و مشاهده شده ژنوتیپها در هر دو گروه کنترل و بیمار با آزمون مجذور کای مورد بررسی قرار گرفت. سطح معنیداری کمتر از 05/0 (P<0.05)، از نظر آماری مهم و معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج
در مطالعه حاضر 56 بیمار مبتلا به FAP با میانگین سنی 5/13 سال (محدوده 7/0 تا 20 سال) و با تشخیص تأیید شده FAP کلاسیک برای بررسیهای مولکولی انتخاب شدند که متعلق به 9 خانواده مختلف ایرانی (17 زن و 9 مرد) و 30 بیمار تکگیر و غیرخویشاوند (16 زن و 14 مرد) بودند. ارزیابی اولیه برای FAP با دلیل سابقه خانوادگی مثبت در 26 بیمار از 9 خانواده مختلف ایرانی، فراوانی 43/46 درصد را نشان داد. سایر بیماران با تشخیص FAP موارد تکگیر جدید بودند (30 نفر با فراوانی 57/53 درصد). خصوصیات جمعیتی بیماران بررسی شده در جدول 2 آورده شده است.
جدول2- مشخصات بالینی و دموگرافیک بیماران FAP
مشخصات بالینی |
تعداد بیماران=56 |
محدوده |
فراوانی یا میانگین |
جنسیت
زن
مرد |
33
23 |
17 با سابقه خانوادگی
9 با سابقه خانوادگی |
92/58%
08/41%[a1] |
وقوع FAP
با سابقه خانوادگی
بدون سابقه خانوادگی |
26
30 |
از 9 خانواده مختلف
براساس تشخیص بالینی FAP |
43/46%
57/53%[a2] |
سن در زمان تشخیص
در موارد خانوادگی
در موارد تکگیر (Sporadic) |
26
30 |
7/0 تا 20 سال
5/1 تا 20 سال |
5/12 سال
15 سال |
موارد پروندههای پیگیری شده
در موارد خانوادگی
در موارد تکگیر (Sporadic) |
3
5 |
1 تا 10 سال
5/2 تا 20 سال |
16/6 سال
8/11 سال |
توالی ناحیه D-loop میتوکندری، با استفاده از واکنش Touchdown PCR و آنالیز SSCP و تعیین توالی مستقیم توالی در 56 بیمار FAP و 60 نمونه کنترل سالم و غیرسرطانی مورد بررسی قرار گرفت (شکل 1). در بیماران (33 زن و 23 مرد)، 19 تغییر نوکلئوتیدی هموزیگوت در توالی D-loop مشاهده شد. در گروه کنترل نیز با فراوانی بسیار کمتر نسبت به بیماران FAP، 13 تغییر نوکلئوتیدی در این ناحیه مشخص شد.