Ethics code: IR.AUSMT.REC.1400.03
Masoudi M, Azizi H, Gholami D, Khaki A. Investigation of ZBTB16 Gene Expression by Bioinformatics Analysis and Immunocytochemistry and Immunohistochemistry Methods in Embryonic Cells Derived From Spermatogonial Stem Cells of Mouse Testis: A Laboratory Study. JRUMS 2023; 22 (9) :947-962
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-7042-fa.html
مسعودی مهلا، عزیزی حسین، غلامی داریوش، خاکی امیر. بررسی بیان ژن ZBTB16 با تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک و روشهای ایمونوسیتوشیمی و ایمونوهیستوشیمی در سلولهای بنیادی شبه جنینی برگرفته شده از سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال بیضه موش: یک مطالعه آزمایشگاهی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1402; 22 (9) :947-962
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7042-fa.html
دانشگاه فناوریهای نوین آمل
متن کامل [PDF 885 kb]
(541 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1182 مشاهده)
متن کامل: (906 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 22، آذر 1402، 962-947
بررسی بیان ژن ZBTB16 با تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک و روشهای ایمونوسیتوشیمی و ایمونوهیستوشیمی در سلولهای بنیادی شبه جنینی برگرفته شده از سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال بیضه موش: یک مطالعه آزمایشگاهی
مهلا مسعودی[1]، حسین عزیزی[2]، داریوش غلامی[3]، امیر خاکی[4]
دریافت مقاله:10/04/1402 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 14/06/1402 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 24/08/1402 پذیرش مقاله: 27/08/1402
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال (Spermatogonia stem cells; SSCs) میتوانند سلولهای بنیادی شبه جنینی (Eembryonic stem-like; ES-Like) را تولید کنند که هر دو دارای پتانسیل سلولهای بنیادی پرتوان میباشند. ژن ZBTB16 (Zinc Finger and BTB Domain Containing 16) عملکردهای مختلفی در مسیر سیگنالینگ، تنظیم تمایز و رشد سلولی دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مسیرهای سیگنالینگ مرتبط با ژن ZBTB16 با روشهای بیوانفورماتیک و بررسی میزان بیان این ژن در SSCs و ES-Like میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه آزمایشگاهی، ابتدا 100 ژن دارای ارتباط و اتصال با ZBTB16 از پایگاه پروتئینی استخراج و توسط نرمافزارهای مرتبط آنالیز شدند. در ادامه، سلولهای ES-Like از SSCs بیضه موش استخراج و کشت داده شدند. سپس با انجام رنگآمیزی ایمونوسیتوشیمی و ایمونوهیستوشیمی بیان ZBTB16 در سلولهای ES-Like و SSCs بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیان ZBTB16 در جمعیت تمایز نیافته SSCs و ES-Like به وضوح دیده میشود. همچنین، بیان شد که در صورت حذف ZBTB16 از شبکه ژنی میتوان در برخی از مسیرهای سیگنالینگ نامطلوب اختلال ایجاد کرد، زیرا ZBTB16 بهعنوان یک فاکتور رونویسی خاص در غنی کردن مسیرهای خاصی دخالت دارد.
نتیجهگیری: یافتههای تجربی میتوانند از آنالیز رشد سلولهای اسپرماتوگونیال در in vivo و in vitro حمایت کنند و روشهای بیوانفورماتیک با شناسایی عملکردهای بیولوژیکی که ZBTB16 در تنظیم آنها دخیل میباشد، نشان دادند که برای ضعیف کردن برخی مسیرهای نامطلوب میتوان از ZBTB16 به عنوان ژن هدف استفاده نمود.
واژههای کلیدی: سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال، سلولهای بنیادی شبه جنینی، مسیر سیگنالینگ، ارتباط پروتئین-پروتئین، ZBTB16
مقدمه
سلولهای بنیادی شبه جنینی (Eembryonic stem-like; ES-Like) از توده سلولی پرتوان درونی (Inner cell mass; ICM) جنینهای پستانداران مشتق شدهاند. سلولهای بنیادی جنینی (Embryonic stem cells; ESCs) نوعی از سلولها هستند که قادر به خود نوسازی و تمایز چند جهته میباشند. عواملی از جمله فاکتورهای رونویسی، پروتئینهای مسیر سیگنالینگ، سیتوکینها، تنظیمکنندههای اپیژنتیکی و ترکیبات مولکولی کوچک در تنظیم خود نوسازی ESCs دخیل میباشند. از نظر عملکردی فاکتورهای رونویسی اصلی با فاکتورهای رونویسی کمکی در ارتباط هستند تا ژنهای دخیل در حفظ پرتوانی را بیان کنند، این در حالی است که به سرکوب بیان ژنهای مرتبط با تمایز نیز میپردازند. ESCs برای حفظ پرتوانی عوامل رونویسی ضروری را بیان میکنند. تنظیم خود نوسازی و تمایز ESCs با تشکیل شبکههای سیگنالینگ توسط این عوامل رونویسی انجام میشود. ESCs به دلیل توانایی در خود نوسازی نامحدود و تمایز به انواع سلولها خصوصاً سلولهای اسپرماتوگونیال، اهمیت زیادی دارند [1].
از آنجا که سلولهای جنسی توانایی انتقال اطلاعات ژنتیکی را به نسل بعد دارند، به عنوان مهمترین سلولها در اکثر موجودات در نظر گرفته میشوند. سلولهای جنسی اپیتلیوم اسپرمساز در بیضه، سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال (Spermatogonia stem cells; SSCs) میباشند. سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال با ثابت نگهداشتن مخزن سلولی خود از طریق خود نوسازی باعث حفظ سلولهای بنیادی تمایز نیافته میشوند، در حالی که به طور همزمان از طریق تمایز، سلولهای اسپرماتوگونیال را ایجاد میکنند که به اسپرم تبدیل میشوند. سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال میتوانند با کاهش یا از دست دادن عملکرد خود سبب ایجاد اختلال در اسپرماتوژنز شوند که در نهایت منجر به ناباروری در مردان میشود [2].
وجود SSCs طبیعی برای تولید سلولهای بنیادی شبه جنینی (ES-Like) ضروری است، زیرا SSCs میتوانند به حالت پرتوان تمایز زدایی شوند و سلولهای ES-Like را ایجاد کنند که دارای پتانسیل سلولهای بنیادی پرتوان میباشند. سلولهای ES-Like ممکن است به انواع گیرندههای متصل به غشاء و یا فاکتورهای رشد وابسته باشند. این سلولهای پرتوان به نوبه خود میتوانند به چندین دودمان سلولی از جمله سه لایه زایای جنینی و سلولهای جنسی تبدیل شوند [3]. اسپرماتوژنز یک فرآیند پیچیده است که در آن سلولهای اسپرماتوگونیال تمایز نیافته از طریق تقسیمهای میتوزی و میوزی متوالی و همچنین بازآرایی مورفولوژیکی برای تشکیل سلولی که قادر به بارور کردن تخمک است، تغییر مییابند [4].
خانواده پروتئین انگشت روی از فراوانترین خانوادههای پروتئینهای تنظیم کننده در سلولهای یوکاریوتی میباشند که بیش از 200 عضو آنها شناخته شده است. انگشت روی و دومین ZBTB16 (Zinc Finger and BTB Domain Containing 16 به عنوان لوسمی پرومیلوسیتیک انگشت روی (همچنین Promyelocytic leukaemia zinc finger; PLZF نیز نامیده میشود) شناخته میشود، زیرا برای اولین بار در لوسمی پرومیلوسیتیک حاد به شکل یک پروتئین ترکیبی با گیرنده آلفا رتینوئیک اسید (Retinoic Acid Receptor Alpha; RARA) کشف شد [5]. جمعیت SSCs ممکن است از نظر پتانسیل خودنوسازی و تمایز سلولهای بنیادی، جنبه رفتاری و بیان پروتئین در طول اسپرماتوژنز دچار تغییرات متعددی شوند. در طی اسپرماتوژنز، پروتئینهای مولکولی مانند ZBTB16 بهعنوان مارکر حیاتی برای عملکرد SSCs به شمار میروند [6]. در مطالعه حاضر، علاوه بر بررسی ایمونوسیتوشیمی و ایمونوهیستوشیمی بیان ژن ZBTB16 در SSCs تمایزنیافته در بیضه موش و سلولهای ES-Like، به بررسی ارتباط میان ژنهای اصلی مرتبط با ZBTB16 و کشف مسیرهای سیگنالینگ تنظیم شده توسط ZBTB16 با روشهای بیوانفورماتیک میپردازیم.
مواد و روشها
این مطالعه آزمایشگاهی با کد اخلاق IR.AUSMT.REC.1400.03 به تأیید کمیته اخلاق دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل رسید.
در این مطالعه که از نوع تجربی می باشد، از سلولهای بیضوی 3 موش سویه C57BL/6 (4 هفته) استفاده شد. به منظور هضم و کشت سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیال از بافت بیضه، ترکیبی از 5/0 میلیگرم بر میلیلیتر کلاژناز IV، 5/0 میلیگرم بر میلیلیترDNase و 5/0 میلیگرم بر میلیلیتر دیسپاز استفاده شد. محلول هضم آنزیمی در بافر HBSS (Hanks' Balanced Salt Solution) حل شد. سلولهای بیضه هضم شده در محیط SSC، متشکل از محیط StemPro-34، 6 میلیگرم بر میلیلیتر D + گلوکز، 1 درصد L-گلوتامین، 1 درصد مکمل N2 کشت شدند. 1/0% β-مرکاپتواتانول، 1 درصد پنیسیلین/استرپتومایسین، 5 میکروگرم بر میلیلیتر آلبومین سرم گاوی، 1 درصد اسیدهای آمینه غیرضروری (Non-essential amino acids; NEAA)، 30 نانوگرم بر میلیلیتر استرادیول، 60 نانوگرم بر میلیلیتر پروژسترون، 20 نانوگرم بر میلیلیتر فاکتور رشد اپیدرمی (Epidermal growth factor; EGF)، 10 نانوگرم بر میلیلیتر فاکتور رشد فیبروبلاست، 8 نانوگرم بر میلیلیتر GDN (Glial cell line-derived growth factor)، 100 واحد بر میلیلیتر فاکتور مهارکننده لوسمی انسانی (Leukemia inhibitory factor; LIF)، 1 درصد ویتامینهای محیط حداقل ضروری، 1 درصد سرم جنین گاوی واجد شرایط با سلول ES (Fetal bovine serum; FBS)، 100 میکروگرم بر میلیلیتر اسید اسکوربیک، 30 میکروگرم بر میلیلیتر اسید پیروویک و 1 میکروگرم بر میلیلیتر DL- اسید لاکتیک در دمای 37 درجه سانتیگراد و 5 درصد CO2 در هوا میباشند [7].
پس از کشت سلولهای بیضه موش در محیط GSC، کلنیهای SSCs نوع I به صورت دستی در طول کشت اولیه روی یک لایه تغذیهکننده (Mouse Embryonic Fibroblast Cells; MEF) جدا شد. مشخص شده است که کلنیهای ES-Like در یک دوره زمانی بین 125-40 روز از آغاز کشت، از این SSCs ایجاد میشوند. در مرحله بعد، از طریق تریپسینه کردن محیط ES موش سلولهای تکی از کلنیهای ES-Like به دست آورده شد. این محیط شامل محلول با گلوکز بالا (تنظیم شده بر اساس حجم محلول)، حاوی 1 درصد محلول NEAA، 15 درصد FBS، 1 درصد L-گلوتامین، 1/0 درصد β-مرکاپتواتانول، LIF در غلظت نهایی 1000 واحد بر میلیلیتر و 1 درصد Pen/Strep میباشد. کلنیهای ES-Like کشت داده شدند و 4-3 روز یکبار پاساژدهی شدند. پس از شستشو با PBS و افزودن تریپسین-EDTA، سلولهای ES-Like به یک لایه MEF جدید منتقل شدند. در نهایت با استفاده از 15 درصد FBS، تریپسین-EDTA غیرفعال شد [8].
برای رنگآمیزی ایمونوسیتوشیمی، SSCs و سلولهای ES-Like با پارافورمالدئید 4 درصد مخلوط شدند و سپس با Triton/PBS 1/0 درصد نفوذپذیر شدند. سلولها با BSA/PBS 1 درصد مسدود شدند و به دنبال آن انکوباسیون با آنتیبادی اولیه ZBTB16 انجام شد. در مرحله بعد، از آنتیبادی ثانویه فلوروکروم مخصوص گونههای فلوروکروم انکوباسیون شبانه استفاده شد و سلولهای نشاندار شده با 2/0 میکروگرم بر میلیلیتر از رنگ 4 اینچ DAPI(diamidino-2-phenylindole-6) رنگآمیزی شدند. سلولهای مثبت نشاندار شده با میکروسکوپ کانفوکال Zeiss LSM 700 (ساخت آلمان) مورد مطالعه قرار گرفتند و تصاویر با استفاده از دوربین Zeiss LSM-TPMT (ساخت آلمان) به دست آمد [9].
سپس به منظور پردازش بافت برای رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی، بافت بیضه موش با PBS شسته شد و در پارافورمالدئید 4 درصد فیکس شد. سپس بافت با Paraplast Plus احاطه شد و با دستگاه میکروتوم به ضخامت 10 میکرومتر برش داده شد. مقاطع بافت بیضه بر روی اسلایدهای Superfrost Plus نصب شد و تا زمان استفاده در دمای اتاق نگهداری شد. برای پردازش رنگآمیزی ایمونوهیستوفلورسانس، نمونهها با زایلن شسته شدند و سپس به تدریج با آب در اتانول قبل از رنگآمیزی جایگزین شدند. برای مقاطع بافتی، بازیابی آنتیژن با بازیابی اپیتوپ ناشی از گرما در دمای 95 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه انجام شد، محل اتصال غیراختصاصی نمونههای بافت با 10 درصد سرم، 3/0 درصد تریتون در PBS مسدود شد. آزمایش رنگآمیزی ایمونوفلورسانس برای این نمونهها همانطور که در بالا توضیح داده شد، ادامه یافت [9].
تجزیه و تحلیل شبکهای از تعاملات پروتئین-پروتئین (PPI) ابتدا جهت استخراج شبکهای از ژنها که بیشترین ارتباط را با ZBTB16 دارند و برای بررسی فعل و انفعالات پروتئین-پروتئین شناخته شده و ارتباطات پیشبینی شده، از داده پایگاه String (https://string-db.org) استفاده شد. پس از رسم شبکهای از پروتئینهای مرتبط با ZBTB16 به منظور کشف دقیقتر روابط میان ژنها و برجسته کردن جایگاه ژن ZBTB16 درون شبکه، دادههای به دست آمده وارد نرمافزار Gephi نسخه 0.9.2 شدند. ژنها بر اساس پارامترهای درجه و مرکزیت واسطهگری کلاسبندی شده و اختلاف میان آنها به صورت نمودار توسط نرمافزار Grapher نسخه 20.2.321 رسم شد. در ادامه از پایگاه آنلاین Enrichr (https://maayanlab.cloud/Enrichr/) جهت تفسیر ژنهای عملکردی کلاسبندی شده برای مطالعه مسیرهای سیگنالینگ بر اساس پایگاه KEGG (Kyoto Encyclopedia of Genes and Genomes) استفاده شد.
نتایج
بیان ژن ZBTB16 در جمعیت تمایزنیافته سلولهای اسپرماتوگونیال و ES-Like نشان داده شد. همچنین، ZBTB16 بهعنوان یک فاکتور رونویسی در اسپرمسازی برای تکثیر سلولهای اسپرماتوگونیال بیضه معرفی و بیان شد. پروتئینهای متصل شونده به ZBTB16 و ژنهای مرتبط با آن برای درک بهتر مکانیسمهای عملکردی ZBTB16 مورد بررسی قرار گرفتند. شبکههای تعامل پروتئین-پروتئین (PPI) بر اساس 100 پروتئین متصل شونده به ZBTB16 با استفاده از ابزار String ساخته شدند و سپس با نرمافزار Gephi آنالیز شبکه انجام شد. به منظور برجسته کردن ارتباطات میان ژنهای موجود در شبکه، سایز هر گره برای بیان درجه (Degree) که نشان از شدت ارتباط آن ژن با سایر ژنها دارد، تنظیم شد. از طرفی شدت رنگ هر گره نیز نشان دهنده مرکزیت واسطهگری (Betweenness centrality) آن ژن میباشد (شکل 1-الف). هر چه سایز گره بزرگتر باشد به معنای درجه بیشتر است یعنی آن ژن با ژنهای بیشتری در ارتباط است و هر چه درجه بالاتر باشد، گره مرکزیتر است. این اندازهگیری مهم است، زیرا بسیاری از گرهها با درجههای بالا دارای مرکزیت بالایی با سایر معیارها هستند. از طرفی هر چه رنگ گره به سمت قرمز میل کند، به این معنا است که آن گره دارای مرکزیت واسطهگری بالاتری است. به عبارتی آن ژن، ژن اصلی واسط میان ژنهای موجود در شبکه میباشد و در صورت حذف آن، انتقال اطلاعات و ارتباط میان ژنها کاهش یافته و عملکرد کلی که آن شبکه ایفاء میکند را دچار اختلال میکند و حتی ممکن است که فعالیت شبکه متوقف شود. هر چه رنگ به سمت زرد و سپس سفید میل کند، میزان مرکزیت واسطهگری آن ژن کاهش مییابد. برای تشخیص دقیق میزان پارامترهای هر گره با استفاده از نرمافزار Grapher نمودار مرتبط با شبکه ژنی رسم گردید. بر اساس نتایج، ژن ZBTB16 با قرار گرفتن در رتبه 52 در میانهی نمودار مربوط به کل ژنهای شبکه قرار گرفت (شکل 1-ب). از طرفی با رسم نمودار مرتبط با مرکزیت واسطهگری مشخص شد که ژن ZBTB16 با داشتن رتبه 82 همچنان در میانه نمودار قرار دارد و حذف این ژن اختلال چندانی در کل شبکه ایجاد نمیکند (شکل 1-ج) اما ژن Hdac1 با داشتن بیشترین قدرت مرکزیت واسطهگری و درجه، در صورت اختلال یا حذف میتواند عملکرد شبکه را به طور کامل مختل کند.
به منظور بررسی دقیقتر ارتباطات میان ژنهای شبکه، ژنها توسط نرمافزار Gephi کلاسبندی شدند. کلاسبندی شبکه را به زیرمجموعههایی تقسیم میکند که ژنها در بین خود ارتباطات متراکمتری دارند. با شناخت ارتباطات میان ژنها میتوان به وجود مسیرهای سیگنالینگ پی برد. زمانی که مجموعهای از ژنها با یکدیگر ارتباط نسبی بالایی دارند فرضیه ایجاد ارتباط عملکردی بیشتر را مطرح میکند. قرارگیری ژنها در یک کلاس نشان دهنده انجام یک پروسه بیولوژیکی میباشد که هدف ما پی بردن به آن عملکردها است. کلونی ژنها با ارتباطات بسیار بالا احتمالاً یک یا مجموعهای از عملکردها را با یکدیگر انجام میدهند که کشف این عملکردها زمانی میسر میشود که کلونی ژنها شناخته شود و سپس ژنهای دخیل در آن کلونیها شناسایی شوند. این شبکه دارای 4 کلاس با بیشترین ارتباط عملکردی میباشد (شکل 2-الف). برای بررسی بیشتر ژن هدف، ژنهای موجود در کلاس مربوط به ZBTB16 را مقایسه کرده و مشخص شد که در میان آنها ZBTB16 بیشترین مرکزیت واسطهگری و درجه را دارد و قویترین ژن موجود در این کلاس میباشد که در صورت حذف یا ایجاد اختلال در این ژن، عملکرد کل کلاس تا حد زیادی مختل میشود (شکل 2-ب).
