جلد 23، شماره 8 - ( 10-1403 )                   جلد 23 شماره 8 صفحات 704-691 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.UMA.REC.1402.062


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Nemati S M, Narimani M, Porzoor P, Basharpoor S, Fattahzade G. The Effectiveness of Transcranial Magnetic Stimulation on Cravings and Anthropometric Indicators in Obese Women: A Quasi-Experimental Study. JRUMS 2025; 23 (8) :691-704
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7476-fa.html
نعمتی سید محسن، نریمانی محمد، پرزور پرویز، بشرپور سجاد، فتاح زاده قاسم. اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه‌‌ای بر ولع مصرف و شاخص‌های تن‌سنجی در زنان مبتلا به چاقی: یک مطالعه نیمه‌تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1403; 23 (8) :691-704

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7476-fa.html


دانشگاه محقق اردبیلی
متن کامل [PDF 325 kb]   (243 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (677 مشاهده)
متن کامل:   (413 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 23، آبان 1403، 704-691




اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه‌‌ای بر ولع مصرف و شاخص­های تن­سنجی در زنان مبتلا به چاقی: یک مطالعه نیمه­تجربی



سیدمحسن نعمتی[1]، محمد نریمانی[2]، پرویز پرزور[3]، سجاد بشرپور[4]، قاسم فتاح‌زاده[5]



دریافت مقاله: 24/05/1403   ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 28/04/1403 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 27/08/1403 پذیرش مقاله: 28/08/1403




چکیده
زمینه و هدف: چاقی در بین جوامع و اکثر کشورها گسترش یافته و به موضوعی عمومی و جهانی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر ولع مصرف و شاخص­های تن­سنجی در زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه­تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان چاق مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه شهر اردبیل در سال 1402 بود. تعداد 30 زن چاق به روش نمونه­گیری هدف­مند انتخاب و به­صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جای­گذاری شدند. گروه آزمایش به تفکیک روزانه به­مدت 7 دقیقه و با تعداد جلسات 10 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. اعضای گروه با استفاده از پرسش­نامه ولع مصرف Cepeda-Benito و شاخص­های تن­سنجی در مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند و از آنالیز کوواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده­ها استفاده شد.
یافته‌ها: اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر ولع مصرف معنادار بوده و موجب کاهش آن شده است (05/0>P). هم­چنین، یافته­ها نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر شاخص توده بدنی، شاخص نسبت دور کمر به قد و شاخص حجم شکمی تأثیر مثبت و معنادار داشته است (001/0>P)، به­طوری­که نمرات آزمودنی­های گروه آزمایش در پس­آزمون این متغیرها کاهش معنادار یافته است، اما بر نسبت دور کمر به باسن تأثیر معناداری نداشته است (05/0<P).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به­نظر می­رسد از روش تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای می­توان در بانوان چاق و افرادی که ولع مصرف دارند و در برنامه­های کاهش وزن و تغییر سبک زندگی و ارتقاء سلامت جامعه استفاده کرد.
واژه­های کلیدی: تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای، ولع مصرف، شاخص­های تن­سنجی، چاقی

ارجاع: نعمتی س‌م، نریمانی م، پرزور پ، بشرپور س، فتاح‌زاده ق، اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه¬ای بر ولع مصرف و شاخص¬های تن¬سنجی در زنان مبتلا به چاقی: یک مطالعه نیمه¬تجربی . مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1403، دوره 23 شماره 8، صفحات: 704-691.


 
مقدمه
در سال­های اخیر چاقی در بین جوامع و کشورها گسترش یافته و به موضوعی عمومی و جهانی تبدیل شده است (1). سازمان بهداشت جهانی چاقی را به عنوان وضعیت تجمیع بیش از حد چربی در بدن تعریف می­کند که سلامت و تندرستی فرد تحت تأثیر نامطلوب قرار می‌گیرد. شیوع چاقی در جهان رو به افزایش بوده و در سال 2022، از هر 8 نفر در جهان یک نفر با مشکل چاقی زندگی می­کرد. چاقی بزرگسالان در سراسر جهان از سال 1990 بیش از دو برابر شده و چاقی نوجوانان چهار برابر شده است. در سال 2022، 2.5 میلیارد بزرگسال (18 سال و بالاتر) اضافه وزن داشتند (2). چاقی در حال حاضر بیش از 600 میلیون بزرگسال در سراسر جهان و بیش از 20 درصد از زنان آمریکایی را تحت تأثیر قرار داده است (3). در ایران نیز شیوع چاقی رو به افزایش بوده و بر اساس نتایج پژوهش­ها، شیوع اضافه­وزن و چاقی در ایران به ترتیب 1/20 درصد و 13/44 درصد است (4). طبق استانداردهای سازمان بهداشت جهانی، شاخص توده ­بدنی (Body Mass Index; BMI) بیش از 30 کیلوگرم بر مترمربع نشان دهنده چاقی است (5). نتایج پژوهش Arjomand و همکاران نشان داد که چاقی شکمی عامل خطر مهمی برای بروز و گسترش بیماری‌های قلبی عروقی بوده است (6).
چندین روش برای ارزیابی و یا تعیین چربی بدن یا چربی شکمی پیشنهاد داده شده است. این روش­ها شامل BMI، شاخص حجم شکمی (Abdominal Volume Index; AVI)، دور کمر (Waist Circumference)، نسبت دور کمر به دور باسن (Waist to hip ratio; WHR)، دور باسن (Hip Circumference)، نسبت دور کمر به قد (Waist to height ratio)، ضخامت چین پوستی و بیوالکتریک ایمپدنس (Bioelectrical Impedance Analysis) می­باشد که البته تعدادی از این­ها گران و پیچیده هستند (7). تن‌سنجی به­معنای اندازه‌گیری بدن انسان بوده و هدف از آن یافتن تفاوت فیزیکی انسان‌ها می‌باشد. Narimani و Nemati در پژوهشی نشان دادند که بین شاخص‌های تن‌سنجی (BMI, AVI, WHR)، اضطراب، افسردگی و عزت‌نفس رابطه معنی­داری وجود دارد (7). نتایج دیگر پژوهش نشان داد که استفاده از شاخص حجم شکمی، جهت شناسایی افراد در معرض خطر برای جلوگیری از پیشرفت بیماری قلبی کمک کننده می­باشد (8) هم‌چنین، مطالعات پیشین ارتباط آن را با بیماری­هایی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار داده­اند (9).
یکی از رفتارهای هیجانی که باعث چاقی می­شود ولع مصرف به مواد غذایی می­باشد. وضعیتی هیجانی عاطفی که در آن میل شدیدی به مصرف غذاها و یا طعم به خصوصی می­باشد و معمولاً برای غذاهای بسیار خوش طعم و پرکالری مانند شیرینی­ها و غذاهای چرب رخ می­دهد و با افکار مرتبط با غذا و مصرف بیشتر آن غذاها همراه است (10). بر این اساس، افرادی که دارای اضافه وزن یا چاقی هستند معمولاً هوس بیشتر و مکرری برای غذاهای پرکالری در مقایسه با افراد با وزن معمولی گزارش می‌کنند (11). جالب این­که ولع مصرف غذایی در نبود گرسنگی واقعی نیز خود را نشان می­دهد (12). پژوهش­ها نشان داده­اند که ولع مصرف غذایی با برخی بیماری­ از جمله پرخوری عصبی، اضافه وزن، چاقی، پراشتهایی، شاخص توده ­بدنی بالا و آشفتگی روان­شناختی همراه است (13). از سویی دیگر، مطابق با شواهد و پژوهش­ها ولع مصرف غذایی مسیری مشابه به ساختار اعتیاد دارد (14). بنابراین، می‌توان نتیجه­گیری کرد که ولع مصرف غذایی از نظر تغییرات مغزی شباهت­هایی به ولع مصرف به اعتیاد داشته باشد. بر همین اساس یکی از نواحی مغزی که در تنظیم و کنترل مصرف مواد غذایی نقش به­سزایی دارد ناحیه قشر خلفی جانبی پیش‌پیشانی (Dorsolateral prefrontal cortex) می­باشد (15).
به­طور خاص، کاهش متابولیسم در قشر جلوی مغز و جسم مخطط و هم­چنین تغییرات دوپامینرژیک در افراد چاق، به موازات افزایش فعال‌سازی نواحی پاداش مغز در پاسخ به نشانه‌های غذایی خوش طعم، توصیف شده و افزایش پاسخ منطقه پاداش ممکن است باعث میل به غذا شود و افزایش وزن در آینده را نیز پیش‌بینی کند (16). برای کنترل و جلوگیری از ولع مصرف غذایی نسل نسبتاً جدیدی از درمان­ها که یکی از روش‌های ایمن و غیرتهاجمی تحریک مغز است به نام درمان تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای (Transcranial Magnetic Stimulation) مغز وجود دارد که به اختصار TMS نامیده می­شود. این درمان با تأثیرگذاری در ناحیه قشر خلفی جانبی پیش‌پیشانی باعث کاهش ولع مصرف به مواد غذایی و پرخوری می­گردد (17).
درمان تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز در سال 1985 توسط Barker و همکارانش معرفی شد، ماشین فشرده­ای که امکان تحریک غیرتهاجمی قشر مغز را فراهم می­کرد (18). تکنیک تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز در درمان چندین اختلال روانی مورد مطالعه قرار گرفته است و بهترین دستاوردهای درمانی آن در درمان افسردگی با تمرکز بر قشر خلفی جانبی پشتی­پیشانی بوده است (19)، هم­چنین تحقیقات متعددی اثربخشی آن را در کاهش ولع غذایی به تأیید رسانده است (21-20). تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز از طریق اصول القاء مغناطیسی و تقویت طولانی مدت (22) عمل می­کند و می­تواند عملکرد مغز را به صورت کانونی تغییر دهد (23). نتایج پژوهش­های علمی متعددی نشان می­دهد که تحریک مغناطیسی مغز در کاهش ولع مصرف به مواد غذایی نقش به­سزایی دارد. برای نمونه Gay و همکاران نشان دادند که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز در کاهش مصرف مواد غذایی نقش دارد (24). پژوهش­هایی تأثیر تحریک مغزی را در کنترل یا کاهش اشتها تأیید کرده­اند (26-25). اما بر طبق جستجوهای به عمل آمده مطالعه­ای مبتنی بر اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز بر کاهش شاخص­های تن­سنجی در زنان چاق و ارتباط آن با کاهش ولع مصرف منتشر نشده است و سوالات بسیاری در این زمینه وجود دارد که از رایج­ترین آنها نحوه طراحی پروتکل تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز می­باشد. با توجه به مطالب گفته شده، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر ولع مصرف و شاخص­های تن­سنجی در زنان چاق انجام شد.
مواد و روش­ها
روش پژوهش حاضر از نوع نیمه­تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان چاق مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه اردبیل بود. با توجه به این­که حداقل 15 نمونه در تحقیقات تجربی در نظر گرفته شده است، اما حجم نمونه با نرم­افزار G*Power نسخه 3.1.9.4 برای آزمون F تست (آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره( با دو گروه و دو مرحله اندازه­گیری 30 نفر بدست آمد(27) (سطح قابل قبول توان آزمون برابر با 0.80، اندازه اثر 0.50 و سطح معنی­داری 0.05) در نتیجه 30 زن چاق (15 نفر در موقعیت درمان با TMS به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر در موقعیت بدون درمان به عنوان گروه مقایسه) به روش نمونه­گیری هدف­مند انتخاب و به­صورت تصادفی با قرعه­کشی در گروه آزمایش و کنترل جای­گذاری شدند.
شرکت کنندگان با رضایت آگاهانه وارد تحقیق ­شدند و هر زمان که می­خواستند می­توانستند تحقیق را ترک کنند. این تحقیق در 1 بهمن ماه 1402 تا 20 اسفندماه 1402 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک شامل جنسیت، سطح تحصیلات، سن، شغل، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی، قد، غیر باردار و نبود بیماری­های مزمن که توسط داده­های خودگزارشی آزمودنی­ها، ثبت گردید. ملاک ورود به پژوهش زنان چاق سالم، غیر باردار و غیر شیرده، 50-25 سال و با شاخص توده ­بدنی بیش از 30 کیلوگرم بر متر مربع از مناطق شهری بودند. ملاک خروج از پژوهش نیز شرکت در برنامه‌های کاهش وزن مانند رژیم غذایی و فعالیت ورزشی، انجام جراحی‌های لاغری و ابتلاء به بیماری­های مزمن جسمی و روانی بود.
هدف از پژوهش و امنیت اطلاعات شخصی به هر یک از شرکت کنندگان داده شد. در این راستا روش TMS توسط محقق بر روی آزمودنی­ها انجام شد. کل مدت مداخله یک ماه بود. هر دو گروه یک هفته قبل از اجرای درمان با استفاده از پرسش­نامه ولع مصرف، اندازه­گیری تن­سنجی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش روزانه به­مدت 7 دقیقه و به تعداد جلسات 10 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. پس از پایان مداخله درمان TMS، زنان گروه آزمایش و کنترل با استفاده از پرسش­نامه ولع مصرف و اندازه­گیری تن‌سنجی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. مطالعات متعددی تعداد جلسات را از 5 تا 20 جلسه و تعداد بیماران از 5 تا 36 نفر (28-29) ذکر شده است. اکنون پروتکل قطعی برای تعداد جلسات و پروتکل درمانی ذکر نشده است. پروتکل این پژوهش با کد اخلاق IR.UMA.REC.1402.062 در دانشگاه محقق اردبیلی تأیید شده است.
پرسش‌نامه ولع به غذا-صفت (Food Craving Questionnaire-Trait): این پرسش­نامه دارای 39 سؤال بوده که توسط Cepeda-Benito و همکاران طراحی گردیده و هدف آن ارزیابی میزان ولع به غذا می­باشد. پرسش­نامه فوق دارای 5 بعد بوده که عبارتند از: فقدان کنترل (گویه­های 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 12، 13)، اشتغال ذهنی (گویه­های 11، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21)، گرسنگی لذت جویانه (گویه‌های 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 36)، هیجان (گویه‌های 32، 33، 34، 35) و احساس گناه (گویه­های 37، 38، 39) می‌باشد (30). طیف پاسخ­گویی آن از نوع لیکرت 6 درجه­ای از هرگز (نمره 1) تا همیشه (نمره 6) بوده که پاسخ داده می­شوند و شیوه نمره‌گذاری در مورد سؤالات 37، 38 و 39 به­صورت معکوس می­باشد. برای به دست آوردن نمره کل پرسش­نامه، نمره کل سؤالات با هم جمع می­شود. دامنه نمرات از 39 تا 234 متغیر است و نمره بالاتر نشان دهنده ولع بیش از حد بوده و نمره کم، ولع کمتر به غذا می­باشد. در پژوهش Kachooei  و  Ashrafi ضمن تأیید روایی این آزمون، ضریب آلفای کرونباخ 76/0 تا 96/0 و پایایی مجدد آزمون 76/0 تا 86/0 گزارش شده است (31).
اندازه­گیری­های تن­سنجی شامل اندازه­گیری قد، وزن، دورشکم و دور باسن در ابتدا و انتهای مداخله بود. اندازه­گیری وزن با حداقل لباس و بدون کفش توسط ترازوی سکا مدل 224 ساخت کشور آلمان و با دقت 5/0 کیلوگرم و اندازه‌گیری قد با قدسنج دیواری بادی اسکیل مدل BS286، درحالی که باسن، شانه و پاشنه‌ها مماس بر دیوار و سر در حالت نگاه به روبه­رو بود، در فاصله بین پاشنه و بالای سر و با دقت 1/0 سانتی­متر انجام گرفت. اندازه‌گیری دور شکم در انتهای چند بازدم معمولی پی­درپی و در سطح موازی کف زمین در نقطه وسط حد فاصل خارخاصره و آخرین دنده قابل لمس و اندازه­گیری دور باسن در سطح موازی کف زمین و در محل بزرگ­ترین قسمت سرینی و از روی لباس سبک و توسط متر نواری پلاستیکی غیرقابل ارتجاع و بدون تحمیل هرگونه فشاری به بدن فرد انجام گردید. شاخص توده ­بدنی (از تقسیم وزن برحسب کیلوگرم بر توان دوم قد برحسب متر)، نسبت دورکمر به دور باسن و نسبت دور کمر به قد و برای محاسبه شاخص حجم شکمی از فرمول­ زیر استفاده گردید (7):
AVI= (2× (WC (m)2+ (0.7× (WC (m)-HC (m)2 )
پروتکل درمان با تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز: در این تحقیق از دستگاه MagSurve مدل 30 هرتز شرکت مدینا طب استفاده شده است. تعداد 10 جلسه مداخله درمانی با استفاده از دستگاه TMS، هر جلسه حداقل 7 دقیقه به طول انجامید. فرکانس تحریک 10 هرتز، مدت زمان تحریک 7 دقیقه، فاصله زمانی بین هر قطار پالس: 15 ثانیه، فاصله زمانی بین هر تک پالس 100 میلی ثانیه، مدت زمان قطار پالس: 5 ثانیه، کل پالس 1000، تعداد پالس در قطار 50، در ناحیه قشر خلفی جانبی پیش­پیشانی (Left Dorsolateral Prefrontal Cortex) رخ داده است. این منطقه با استفاده از سیستم 20-10 واقع شده است. در مورد روش درمان با دستگاه TMS لازم به ذکر است که با توجه به ایجاد میدان مغناطیسی از بیمار خواسته شد تا اتمام فرآیند درمان تمامی اجسام حساس به مغناطیس مانند کارت­های اعتباری و جواهرات را از سر و گردن خود دور کند. هم­چنین، محافظ شنوایی و پدهای داخل گوش به وی داده شد تا صدای امواج مغناطیسی پالس فرد را اذیت نکند. اپراتور سر بیمار را در موقعیت مناسبی قرار داده تا بتواند محل دقیق کویل دستگاه را مشخص کند و ناحیه مورد نظر مغز را مشخص کند. سپس شروع به تعیین آستانه حرکتی (Motor Threshold) بیمار می­کند که حداقل قدرت مغناطیسی مورد نیاز برای ایجاد انقباض در دست بیمار است که از فردی به فرد دیگر متفاوت می­باشد. بنابراین قبل از شروع جلسات، MT هر دو نیمکره راست و چپ مشخص می­شود و سپس در جلسه 3، 6 و 10 دوباره، MT در هر دو طرف تعیین می‌شود. این عمل با تنظیم دستگاه برای تولید یک پالس انجام شد. تعیین آستانه حرکتی روان­شناس را قادر می‌سازد تا برنامه‌ریزی درمانی را برای هر فردی که مقدار مناسبی از انرژی مغناطیسی دریافت می‌کند، نه بیشتر و نه کمتر از آن­چه لازم است، برنامه‌ریزی کند و اثرات درمانی را دقیق­تر و مؤثرتر ایجاد کند. پس از این اقدامات دوباره کویل در محل مناسب روی سر بیمار قرار گرفت. در طول فرآیند درمان، بیمار فقط صدای کلیک و ضربه کوتاه ناشی از ایجاد یک پالس در ناحیه زیر کویل را احساس می­کرد. در طول جلسه اپراتور حضور داشت و بیمار را تحت نظر داشت و در صورت تمایل بیمار جلسه درمان قطع می­شد.
در این پژوهش از نرم­افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در آمار توصیفی از جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل متغیرها در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون مجذور کای، آزمون لوین، آزمون کلموگروف اسمیرنف و از آزمون ام باکس استفاده شد. سطح معنی­داری در آزمون­ها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
در پژوهش حاضر 30 نفر (15 نفر گروه درمان TMS با میانگین و انحراف معیار سن 26/3± 26/43 سال و 15 نفر گروه کنترل با میانگین و انحراف معیار سن 90/2± 26/42 سال) شرکت کرده بودند. توزیع فراوانی برخی ویژگی­های جمعیت­شناختی شرکت‌کنندگان در جدول 1 ارائه شده است. با توجه به عدم معنی­داری مجذور کای، نتیجه گرفته می­شود که بین متغیرهای جمعیت شناختی گروه­ها تفاوت معنی­داری وجود ندارد (P>0.05).
 


جدول  1- ویژگی­های جمعیت­شناختی زنان چاق 25 تا 50 ساله مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه شهرستان اردبیل در سال 1402 (تعداد در هر گروه=15 نفر )
متغیرها تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای
(15=n)
گروه کنترل
(15=n)
مقدار P
فراوانی درصد فراوانی درصد
سطح تحصیلات دیپلم 5 3/33 5 3/33 910/0
کارشناسی 5 3/33 6 40
بالاتر 5 3/33 4 7/26
وضعیت تأهل مجرد 8 3/53 7 7/46 642/0
متأهل 7 7/46 8 3/53
شغل شاغل 7 7/46 7 7/46 1
بیکار 8 3/53 8 3/53
وضعیت اقتصادی پایین 3 20 5 3/33 258/0
متوسط 7 7/46 6 40
بالا 5 3/33 4 7/26
      آزمون خی­دو، (P<0.05) اختلاف معنی­دار
 
همان­طور که نتایج جدول 2 نشان می­دهد، میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش در گروه کنترل و آزمایش به تفکیک مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون گزارش شده است. بر اساس نتایج جدول 2، میانگین نمرات ولع مصرف به غذا، شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به قد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس­آزمون نسبت به مرحله پیش­آزمون کاهش یافته است اما نسبت دور کمر به دور باسن و شاخص حجم شکمی تغییری نکرده است.
 

جدول 2- میانگین و انحراف معیار نمرات آزمودنی­ها در متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک گروهی زنان مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه شهر اردبیل در سال 1402 (تعداد در هر گروه=15 نفر )
متغیرها گروه آزمایش
(15=n)
گروه کنترل
(15=n)
میانگین انحراف ­معیار میانگین انحراف ­معیار
ولع مصرف به غذا پیش­آزمون 00/191 00/1 20/156 96/40
پس­آزمون 86/84 74/0 80/155 83/40
شاخص توده بدنی (کیلوگرم/مترمربع) پیش­آزمون 71/31 45/2 80/33 55/5
پس­آزمون 11/29 21/2 02/34 33/5
نسبت دور کمر به دور باسن پیش­آزمون 962/0 08/0 967/0 64/0
پس­آزمون 00/1 16/0 911/0 68/0
نسبت دور کمر به قد پیش­آزمون 76/71 54/2 12/68 98/4
پس­آزمون 36/69 67/2 75/67 33/5
شاخص حجم­شکمی پیش­آزمون 45/2 04/0 23/2 31/0
پس­آزمون 35/2 17/0 11/2 29/0
 
جهت بررسی معناداری تفاوت نمرات متغیرها در پیش­آزمون و پس­آزمون از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد که نتایج آزمون­های Kolmogorov-Smirnov، با توجه به مقادیر آماره­ها و سطح معناداری 05/0 (05/0<P)، بیانگر توزیع نرمال داده­های پژوهش بود. نتایج آزمون ام باکس (63/156=Box’s M، 081/0=P) و نتایج آزمون Levene برای ولع غذا (24/2=F، 081/0=P)، برای BMI (34/2=F، 080/0=P)، برای WHR (58/3=F، 069/0=P)، برای WHTR (59/3=F، 068/0=P) و برای AVI نیز (73/5=F، 024/0=P) نیز بیانگر همگنی واریانس‌های بین‌گروهی (به جز برای متغیر AVI) می­باشد.
خلاصه نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در جدول 3 نشان می­دهد که پس از کنترل نمره­های پیش­آزمون، حداقل در یکی از متغیرهای نمرات وابسته از نظر آماری تفاوت معنی­داری در دو گروه وجود دارد. نتایج آزمون F برابر است با 01/21 در مرحله پس­آزمون با ارزش لامبدای ویلکز برابر با 153/0، و اثر هتلینگ برابر با 53/5 و اثرپیلای برابر 847/0 گواه آن است که مداخله آزمایشی، حداقل در بهبود یکی از متغیرهای وابسته مؤثر بوده است. با توجه به مجذور اتا می­توان نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی 7/84 درصد از تغییرات میانگین نمرات متغیرهای وابسته را تبیین می­کند.
 

جدول 3- خلاصه نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره بر میانگین نمرات ولع مصرف و شاخص­های تن­سنجی در زنان چاق 25 تا 50 ساله مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه شهرستان اردبیل در سال 1402
نام آزمون مقدار مقدار F درجه آزادی فرضیه درجه آزادی خطا مقدار P مجذور اتا
اثر پیلای 847/0 01/21 5 19       001/0> 847/0
لامبدا ویلکز 153/0 01/21 5 19 001/0> 847/0
اثر هتلینگ 53/5 01/21 5 19 001/0> 847/0

(P<0.05) اختلاف معنی­دار
 
نتایج جدول 4، نشان می­دهد که TMS بر ولع مصرف غذا، BMI، شاخص WHTR و شاخص  AVIتأثیر مثبت و معنادار داشته است (001/0>P)، به­طوری­که نمرات آزمودنی­های گروه آزمایش در پس­آزمون این متغیرها کاهش معنادار یافته است، اما بر WHR تأثیر معنی­داری نداشته است (05/0<P). با توجه به مجذور اتا می­توان نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی 92 درصد از تغییرات میانگین نمره ولع غذا، 7/88 درصد از تغییرات میانگین نمره شاخص توده ­بدنی، 2/1 درصد از تغییرات میانگین نمره نسبت دور کمر به دور باسن، 71 درصد از تغییرات میانگین نمره نسبت دور کمر به قد و 4/22 درصد از تغییرات میانگین نمره شاخص حجم­شکمی را تبیین می­کند.
 

جدول 4- نتایج تحلیل کوواریانس یک­متغیره اثربخشی TMS بر ولع مصرف غذا و شاخصه­های تن­سنجی در زنان چاق 25 تا 50 ساله مراجعه­کننده به کلینیک تغذیه شهرستان اردبیل در سال 1402
مقیاس منبع مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات مقدار F مقدار P اندازه اثر
ولع غذا پیش­آزمون 03/1788 1 03/1788 23/3526 071/0 099/0
گروه 69/37912 1 69/37912 50/74828 001/0> 92/0
خطا 65/11 23 507/0
کل 00/49751 30
شاخص توده ­بدنی
(کیلوگرم/مترمربع)
پیش­آزمون 031/0 1 031/0 060/0 808/0 003/0
گروه 14/23 1 14/23 61/180 001/0> 887/0
خطا 94/2 23 128/0
کل 54/30348 30
نسبت دور کمر به دور باسن پیش­آزمون 025/0 1 025/0 48/1 235/0 061/0
گروه 004/0 1 004/0 269/0 609/0 012/0
خطا 382/0 23 017/0
کل 64/29 30
نسبت دور کمر به قد پیش­آزمون 85/6 1 85/6 73/18 131/0 091/0
گروه 09/19 1 09/19 43/56 001/0> 710/0
خطا 78/7 23 017/0
کل 38/14153 30
شاخص حجم­شکمی پیش­آزمون 033/0 1 033/0 75/1 199/0 071/0
گروه 126/0 1 126/0 65/6 017/0 224/0
خطا 434/0 23 019/0
کل 62/159 30

(P<0.05) اختلاف معنی­دار
 
بحث
در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر ولع مصرف به مواد غذایی و شاخص‌های تن‌‌سنجی پرداخته شد. یافته­های این پژوهش نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر کاهش ولع مصرف غذایی در زنان مبتلا به چاقی اثربخش می­باشد. نتایج این پژوهش با نتایج مطالعات Grall-Bronnec و همکاران (32)، Maiti و همکاران (33) همسو می­باشد. نتایج مطالعات Maiti و همکاران نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای به عنوان یک ابزار غیرتهاجمی و تعدیل کننده عصبی با فرکانس بالا بر کاهش ولع مصرف در افراد مبتلا به اختلالات اعتیاد مؤثر می­باشد. در تبیین یافته­های پژوهش حاضر می­توان گفت تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مغز در درمان چندین اختلال روانی مورد مطالعه قرار گرفته و بهترین دستاوردهای درمانی آن در درمان افسردگی با تمرکز بر قشر جلوی مغز پیش­پیشانی جانبی چپ بوده است، تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای روش تحریکی غیرتهاجمی بوده و برای بیمار عارضه جانبی قابل توجهی ندارد. تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای قادر است به صورت غیرمستقیم شبکه­های عصبی مغزی و نواحی زیرقشری را تحت تأثیر قرار دهد و با افزایش فعالیت در ناحیه DLPFC باعث ولع مصرف به مواد غذایی می‌شود (33).
هم­چنین، نتایج مطالعات Maiti و همکاران نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای در ناحیه قشر خلفی جانبی پیش­پیشانی سمت چپ (DLPFC) به طور مداوم باعث کاهش ولع مصرف و مصرف سیگار می­شود. مصرف مزمن نیکوتین منجر به فعال شدن مسیر پاداش دوپامینرژیک می­شود، درحالی که ترک آن با کاهش فعالیت دوپامینرژیک و میل شدید همراه است. استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای در PFC می‌تواند باعث افزایش آزادسازی دوپامین در مسیر پاداش شود، که اثر مصرف نیکوتین را کاهش می­دهد، و در نهایت کاهش در ولع مصرف را به دنبال دارد (34).
 این­که تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای به چه صورت انجام می­پذیرد هنوز به صورت دقیق مشخص نشده است ولیکن پژوهش­ها به دو جنبه اثربخشی تحریک مغناطیسی توجه دارند اولی نحوه کارکرد این روش درمانی و دیگری اثراتی که این روش در ساختار مغز می­گذارد و همچنین به نقش آن در تنظیم سیستم انتقال دهنده­های عصبی از جمله سروتونین، استیل­کولین، دوپامین، گلوتامات، گابا، در قشر مغز بحث شده است (35).
هم­چنین، یافته­­ دیگر پژوهش حاضر نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر شاخص­­های تن­سنجی اثر بخش می‌باشد. شاخص­های تن­سنجی که در پژوهش حاضر بررسی شده‌اند، شاخص­ توده­ بدنی (BMI)، شاخص حجم شکمی (AVI)، نسبت دورکمر به دورباسن (WHR) و دورکمر به قد (WHtR) می­باشد. نتایج این پژوهش با نتایج مطالعات Kim و همکاران (36)، Bou و همکاران (37)، Su و همکاران (38) همسو می­باشد. Kim و همکاران در مطالعه­ای تحت عنوان اثرات تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای بر رفتارهای غذایی و وزن بدن در افراد مبتلا به چاقی که در آن 60 بیمار مبتلا به چاقی با شاخص توده­ بدنی بیش از 25 کیلوگرم بر متر مربع شرکت داشتند و در مجموع چهار جلسه تحت درمان تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای طی دو هفته در ناحیه قشر خلفی جانبی پیش­پیشانی سمت چپ قرار داشتند، با ارزیابی نتیجه پژوهش به تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای در کاهش وزن بیماران قلبی دست یافتند.
در تبیین یافته پژوهش حاضر می­توان گفت که اثرات تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای با تأثیر گذاشتن در ناحیه قشر خلفی جانبی پیش­پیشانی یا همان DLPFC باعث کاهش ولع مصرف به مواد غذایی، کاهش پرخوری عصبی و کاهش اشتها شده و در نتیجه باعث پایین آمدن وزن می‌شود. از این رو باعث بهبود شاخص­های تن­سنجی می­شود. یعنی زمانی که وزن افراد مبتلا به چاقی کاهش می­یابد، این کاهش وزن باعث کاهش شاخص توده ­بدنی، دور کمر، دور شکم و کاهش شاخص حجم­شکمی می­شود. تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای قادر است به صورت غیرمستقیم شبکه­های عصبی مغزی و نواحی زیرقشری را تحت تأثیر قرار دهد و با افزایش فعالیت در ناحیه DLPFC باعث ولع مصرف به مواد غذایی شود. با بهبودی نمرات ولع مصرف به مواد غذایی و شاخص‌های تن­سنجی افراد باعث می­شود وزن مناسب خودشان را حفظ کنند. نوسان­های هیجانی و رفتارهای تکانشی از قسمت‌های زیرقشری مغز شروع شده که به شکل خلق منفی و عدم کنترل و یا ولع مصرف به مواد غذایی توسط فرد تجربه می‌شود.
چنین اعمالی توسط لوب پیش­پیشانی که مسئول کارکردهای اجرایی است و فعالیت‌های زندگی روزمره ما را برنامه­ریزی می‌کنند، مدیریت می‌شوند. اما از آنجا که در افراد مبتلا به چاقی ممکن است کارکردهای اجرای آسیب دیده باشد همین امر باعث می­شود کنترل افراد مبتلا به چاقی به خوردن و ولع مصرف غذایی کمتر شود در این راستا تحریک با امواج مغناطیسی فراجمجمه‌ای در ناحیه F3 سبب بهبود ولع مصرف به مواد غذایی و بهبود شاخص‌های تن‌سنجی می­گردد. از این رو می­توان در کنار درمان‌های رایج برای کاهش وزن افراد مبتلا به چاقی از تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای هم استفاده کرد.
این پژوهش نیز همانند سایر پژوهش‌ها دارای محدودیت‌هایی می­باشد. انجام پژوهش بر روی یک جنس (بانوان) بود، نبود امکان دوره پی­گیری و نیز عدم وجود گروه شم (تحریک ساختگی) بود. پیشنهاد می­شود در پژوهش­های آتی از سایر ابزارهای خود گزارشی، استفاده از هر دو جنسیت در نمونه­گیری و گروه شم استفاده شود.
نتیجه‌گیری
یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای در کاهش شاخص توده ­بدنی، دور کمر، دور باسن و دور شکم اثربخش می­باشد. لذا نتایج مداخله، این روش درمانی را به عنوان یک روش مکمل در درمان زنان مبتلا به ولع مصرف و مبتلا به چاقی پیشنهاد می­کند. لزوم ارائه کارگاه­های تغییر سبک و شیوه زندگی جهت حفظ وزن متعادل، ارتقاء سطح سبک­های تصمیم­گیری به جهت کنترل هوس­های غذایی و همچنین با توجه به نتایج به دست آماده به درمانگران پیشنهاد می­گردد از تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای در کاهش وزن افراد و دیگر ابعاد چاقی استفاده شود.
تشکر و قدردانی
به این ­وسیله نویسندگان مقاله بر خود لازم می­دانند از مسئولین دانشگاه و دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی دانشگاه محقق اردبیلی به جهت فراهم آوردن دستگاه تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای و هم­چنین زنانی که در اجرای این پژوهش با ما همکاری کردند تشکر و قدردانی نمایند.
تعارض در منافع: بنا بر اظهار نظر نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
حامی مالی: این مطالعه حامی مالی نداشته است.
ملاحظات اخلاقی (کد اخلاق): این پژوهش با کد اخلاق IR.UMA.REC.1402.062 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه محقق اردبیلی به تصویب رسیده است.
مشارکت نویسندگان
- طراحی ایده: سید محسن نعمتی
- روش کار: سجاد بشرپور
- جمع­آوری داده­ها: سید محسن نعمتی
- تجزیه و تحلیل داده­ها: پرویز پرزور
- نظارت: محمد نریمانی، قاسم فتاح­زاده
- مدیریت پروژه: محمد نریمانی
- نگارش پیش­نویس اصلی: سید محسن نعمتی
- نگارش بررسی و ویرایش: سجاد بشرپور
 

References
 
1. Hajifathalian K, Kumar S, Newberry C, Shah S, Fortune B, Krisko T, et al. Obesity is associated with worse outcomes in COVID-19: analysis of early data from New York City. Obesity 2020; 28: 1606-12.
2. WHO. Obesity and Overweigh [Internet]. Who. int.Available from: https:// www.who.int/news-room/fact-sheets/detail/ obesityand-overweight. 2018.
3. Mohammed MS, Sendra S, Lloret J, Bosch I. Systems and WBANs for controlling obesity. J Healthc Eng 2018.
4. Abiri B, Ahmadi AR, Amini S, Akbari M, Hosseinpanah F, Madinehzad SA, et al. Prevalence of overweight and obesity among Iranian population: a systematic review and meta-analysis. J Health Popul Nutr 2023; 42(1): 70. [Farsi]
5. Sinha R. Role of addiction and stress neurobiology on food intake and obesity. Biol Psychol 2018; 131: 5–13.
6. Arjmand G, Shidfar F, Abbaszadeh M, Molavi Nojoomi M, Amirfarhangi A. Assessing Predictive Power of the Abdominal Volume Index Compared to other Anthropometric Indices and Its Association with Risk Factors of Cardiovascular Diseases. Iranian J Nutr Sci Food Technol 2021; 15(4): 21-30. [Farsi]
7. Narimani M, Nemati SM. The Relationship between Psychological Distress and Self-Esteem with Anthropometric Characteristics in Obese Children. JSSU 2020; 28(9): 3030-3043. [Farsi]
8. Larsen B, Bellettiere J, Allison M, Ryu R, Tam RM, McClelland RL, et al. Associations of Abdominal Muscle Density and Area and Incident Cardiovascular Disease, Coronary Heart Disease, and Stroke: The MultiEthnic Study of Atherosclerosis. JAHA 2024; e032014.
9. Patil VC, Parale G, Kulkarni P, Patil HV. Relation of anthropometric variables to coronary artery disease risk factors. IJEM 2011; 15(1): 31.
10. Devoto F, Mariano M, Gornetti E, Paulesu E, Zapparoli L. Trait food craving predicts functional connectivity between dopaminergic midbrain and the fusiform food area during eating imagery. Front Psychiatry 2024; 15: 1396376.
11. Stefanaki K, Karagiannakis DS, Peppa M, Vryonidou A, Kalantaridou S, Goulis DG, et al. Food Cravings and Obesity in Women with Polycystic Ovary Syndrome: Pathophysiological and Therapeutic Considerations. Nutrients 2024; 16(7): 1049.
12. Malika NM, Hayman LW Jr, Miller AL, Lee HJ, Lumeng JC. Low-income women's conceptualizations of food craving and food addiction. Eat Behav 2015; 18: 25-29.
13. Chao AM, Grilo CM, Sinha R. Food cravings, binge eating, and eating disorder psychopathology: Exploring the moderating roles of gender and race. Eat Behav 2014
14. Contreras-Rodríguez O, Martín-Pérez C, Vilar- López R, Verdejo-Garcia A. Ventral and Dorsal Striatum Networks in Obesity: Link to Food Craving and Weight Gain. Biol Psychiatry 2017; 81(9): 789-796.
15. Anderson EC, Cantelon JA, Holmes A, Giles GE, Brunyé TT, Kanarek R. Transcranial direct current stimulation (tDCS) to dorsolateral prefrontal cortex influences perceived pleasantness of food. Heliyon 2023; 9(2).
16. Val-Laillet D, Aarts E, Weber B, Ferrari M, Quaresima V, Stoeckel LE, et al. Neuroimaging and neuromodulation approaches to study eating behavior and prevent and treat eating disorders and obesity. NeuroImage Clin 2015; 8: 1-31.
17. Stramba-Badiale C, Mancuso V, Cavedoni S, Pedroli E, Cipresso P, Riva G. Transcranial magnetic stimulation meets virtual reality: the potential of integrating brain stimulation with a simulative technology for food addiction. Front Neurosci 2020; 14: 535103.
18. Barker AT, Freeston IL, Jalinous R, Jarratt JA. Magnetic stimulation of the human brain and peripheral nervous system: an introduction and the results of an initial clinical evaluation. Neurosurgery. 1987 Jan 1;20(1):100-9.
19. McGirr A, Van den Eynde F, Tovar-Perdomo S, Fleck MP, Berlim MT. Effectiveness and acceptability of accelerated repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) for treatment-resistant major depressive disorder: an open label trial. J Affect Disord 2015; 173: 216-20.
20. Li X, Caulfield KA, Hartwell KJ, Henderson S, Brady KT, George MS. Reduced executive and reward connectivity is associated with smoking cessation response to repetitive transcranial magnetic stimulation: A double-blind, randomized, sham-controlled trial. Brain Imaging and Behavior 2024; 18(1): 207-19.
21. Sahlem GL, Kim B, Baker NL, Wong BL, Caruso MA, Campbell LA, et al. A preliminary randomized controlled trial of repetitive transcranial magnetic stimulation applied to the left dorsolateral prefrontal cortex in treatment seeking participants with cannabis use disorder. Drug Alcohol Dependence 2024; 254: 111035.
22. Brown JC, Yuan S, DeVries WH, Armstrong NM, Korte JE, Sahlem GL, et al. NMDA-receptor agonist reveals LTP-like properties of 10-Hz rTMS in the human motor cortex. Brain Stimu 2021; 14(3): 619-21.
23. Hanlon CA, Dowdle LT, Correia B, Mithoefer O, Kearney-Ramos T, Lench D, et al. Left frontal pole theta burst stimulation decreases orbitofrontal and insula activity in cocaine users and alcohol users. Drug and alcohol dependence 2017; 178: 310-7.
24. Gay A, Cabe J, De Chazeron I, Lambert C, Defour M, Bhoowabul V, et al. Repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) as a promising treatment for craving in stimulant drugs and behavioral addiction: a meta-analysis. J Clin Med 2022; 11(3): 624.
25. Ray MK, Sylvester MD, Osborn L, Helms J, Turan B, Burgess EE. The critical role of cognitivebased trait differences in transcranial direct current stimulation (tDCS) suppression of food craving and eating in frank obesity. Appetite 2017; 116:568-74.
26. Montenegro RA, Okano AH, Cunha FA, Gurgel JL, Fontes EB, Farinatti PT. Prefrontal cortex transcranial direct current stimulation associated with aerobic exercise change aspects of appetite sensation in overweight adults. Appetite 2012; 58(1): 333-338.
27. Faul F, Erdfelder E, Lang AG, Buchner A. G* Power 3: A flexible statistical power analysis program for the social, behavioral, and biomedical sciences. Behavior Research Methods 2007; 39(2): 175-91.
28. Camprodon J.A, Martínez-Raga J, Alonso-Alonso M, Shih M.C, Pascual-Leone A. One session of high frequency repetitive transcranial magnetic stimula-tion (rTMS) to the right prefrontal cortex transiently reduces cocaine craving. Drug Alcohol Depend 2007; 86: 9194.
29. Sasani B, Moazami Goudarzi S, Ebrahimi Moghaddam H. The Effect of Transcranial Electrical Simulation on the Temptation of Drug Abuse in Adult Males with Substance Abuse Disorder in Safadasht. Cogn Psychol 2020; 8(2): r001597.
30. Cepeda-Benito A, Gleaves DH, Fernandez MC, Vila J, Williams TL, Reynoso J. The development and validation of Spanish versions of the state and trait food cravings questionnaires. Behav Res Ther 2000; 38(11): 1125-38.
31. Kachooei, M., Ashrafi, E. Exploring the Factor Structure, Reliability and Validity of the Food Craving Questionnaire-Trait in Iranian adults. JKMU 2016; 23(5): 631-648. [Farsi]
32. Grall-Bronnec M, Sauvaget A. The use of repetitive transcranial magnetic stimulation for modulating craving and addictive behaviours: a critical literature review of efficacy, technical and methodological considerations. Neurosci Biobehav Rev 2014; 47: 592-613.
33. Maiti R, Mishra BR, Hota D. Effect of high-frequency transcranial magnetic stimulation on craving in substance use disorder: a meta-analysis. J Neuropsychiatry Clin 2017; 29(2): 160-71.
34. Dinur-Klein L, Dannon P, Hadar A, Rosenberg O, Roth Y, Kotler M, et al. Smoking cessation induced by deep repetitive transcranial magnetic stimulation of the prefrontal and insular cortices: a prospective, randomized controlled trial. Biological Psychiatry 2014; 76(9): 742-9.
35. Skurvydas A, Valančiene D, Satas A, Mickevičiene D,Vadopalas K, Karanauskienė D. Are motor and cognitive control, impulsivity and risk-taking behaviour as well as moral decision making determined by the activity of prefrontal cortex during stroop test? JSHS 2018; 1(108): 30-41.
36. Kim SH, Chung JH, Kim TH, Lim SH, Kim Y, Eun YM, et al. The effects of repetitive transcranial magnetic stimulation on body weight and food consumption in obese adults: A randomized controlled study. Brain Stimul 2019; 12(6): 1556-64.
37. Bou Khalil R, El Hachem C. Potential role of repetitive transcranial magnetic stimulation in obesity. Eating and Weight Disorders-Studies on Anorexia, Bulimia and Obesity 2014; 19: 403-7.
38. Su H, Zhong N, Gan H, Wang J, Han H, Chen T, et al. High frequency repetitive transcranial magnetic stimulation of the left dorsolateral prefrontal cortex for methamphetamine use disorders: a randomised clinical trial. drug Alcohol Depend 2017; 175: 84-91.


The Effectiveness of Transcranial Magnetic Stimulation on Cravings and Anthropometric Indicators in Obese Women: A Quasi-Experimental Study


Seyed Mohsen Nemati[6], Mohammad Narimani[7], Parviz Porzoor[8], Sajjad Basharpoor[9], Ghasem Fattahzade[10]

Received: 14/08/24       Sent for Revision: 18/09/24       Received Revised Manuscript: 17/11/24   Accepted: 18/11/24


Background and Objectives: Obesity has spread among societies and most countries and has become a general and global issue. The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of transcranial magnetic stimulation on cravings and anthropometric indicators in obese women.
Materials and Methods: The current research was quasi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population included all obese women who referred to the nutrition clinic of Ardabil City in 2023. 30 obese women (15 in the experimental group and 15 in the control group) were selected by purposive sampling and randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group was treated separately daily for 7 minutes in 10 sessions. Group members were evaluated using the Cepeda-Benito’s Food Craving Questionnaire and anthropometric indices in the pre-test and post-test stages, and multivariate covariance analysis was used to analyze the data.
Results: The effectiveness of transcranial magnetic stimulation on the urge to consume is significant and has reduced it (p<0.05). Also, the findings showed that transcranial magnetic stimulation had a positive and significant effect on the body mass index, the waist-to-height ratio index, and abdominal volume index (p<0.001), so that the scores of the experimental group subjects in the post-test of these variables significantly decreased, but it had no significant effect on waist-to-hip ratio (p>0.05).
Conclusion: Based on the results of this study, it seems that the transcranial magnetic stimulation method can be used in obese women and people who have cravings and in weight loss and lifestyle change programs and improving the health of society.
Keywords: Transcranial magnetic stimulation, Cravings, Anthropometric indicators, Obesity

Funding: This study did not have any funds.
Conflict of interest: None declared.
Ethical Considerations: The Ethics Committee of Mohaghegh Ardabili University approved the study (IR.UMA.REC.1402.062).
Authors’ Contributions:
- Conceptualization: Seyed Mohsen Nemati
- Methodology: Sajjad Basharpoor
- Data collection: Seyed Mohsen Nemati
- Formal analysis: Parviz Porzoor
- Supervision: Mohammad Narimani, Ghasem Fattahzade
- Project administration: Mohammad Narimani
- Writing – original draft: Seyed Mohsen Nemati
- Writing – review & editing: Sajjad Basharpoor
Citation:  Nemati SM, Narimani M, Porzoor P, Basharpoor S, Fattahzade Gh. The Effectiveness of Transcranial Magnetic Stimulation on Cravings and Anthropometric Indicators in Obese Women: A Quasi-Experimental Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2024; 23 (8): 691-704. [Farsi]
                           
 

[1]- دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[2]-) نویسنده مسئول (دکترای تخصصی روانشناسی، استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
    تلفن: 09149554665، پست الکترونیکی: narimani@uma.ac.ir
[3]- دکترای تخصصی روانشناسی، دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[4]- دکترای تخصصی روانشناسی، استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[5]- دکترای نورولوژی، دانشیار گروه آموزشی نورولوژی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران
[6]- PhD Student in Psychology, Dept. of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
[7]- PhD in Psychology, Prof., Dept. of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran, ORCID: 0000-0002-9710-4046
(Corresponding Author) Tel: 09149554665, E-mail: narimani@uma.ac.ir
[8]- PhD in Psychology, AssociateProf., Dept. of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
[9]- PhD in Psychology, Prof., Dept. of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
[10]- PhD in Neurology, Assistant Prof., Dept. of Neurology, School of Medicine, Ardabil University of Medical Science, Ardabil, Iran
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تغذيه
دریافت: 1403/5/22 | پذیرش: 1403/10/2 | انتشار: 1403/11/2

فهرست منابع
1. Hajifathalian K, Kumar S, Newberry C, Shah S, Fortune B, Krisko T, et al. Obesity is associated with worse outcomes in COVID-19: analysis of early data from New York City. Obesity 2020; 28: 1606-12.
2. WHO. Obesity and Overweigh [Internet]. Who. int.Available from: https:// www.who.int/news-room/fact-sheets/detail/ obesityand-overweight. 2018.
3. Mohammed MS, Sendra S, Lloret J, Bosch I. Systems and WBANs for controlling obesity. J Healthc Eng 2018.
4. Abiri B, Ahmadi AR, Amini S, Akbari M, Hosseinpanah F, Madinehzad SA, et al. Prevalence of overweight and obesity among Iranian population: a systematic review and meta-analysis. J Health Popul Nutr 2023; 42(1): 70. [Farsi]
5. Sinha R. Role of addiction and stress neurobiology on food intake and obesity. Biol Psychol 2018; 131: 5–13.
6. Arjmand G, Shidfar F, Abbaszadeh M, Molavi Nojoomi M, Amirfarhangi A. Assessing Predictive Power of the Abdominal Volume Index Compared to other Anthropometric Indices and Its Association with Risk Factors of Cardiovascular Diseases. Iranian J Nutr Sci Food Technol 2021; 15(4): 21-30. [Farsi]
7. Narimani M, Nemati SM. The Relationship between Psychological Distress and Self-Esteem with Anthropometric Characteristics in Obese Children. JSSU 2020; 28(9): 3030-3043. [Farsi]
8. Larsen B, Bellettiere J, Allison M, Ryu R, Tam RM, McClelland RL, et al. Associations of Abdominal Muscle Density and Area and Incident Cardiovascular Disease, Coronary Heart Disease, and Stroke: The Multi‐Ethnic Study of Atherosclerosis. JAHA 2024; e032014.
9. Patil VC, Parale G, Kulkarni P, Patil HV. Relation of anthropometric variables to coronary artery disease risk factors. IJEM 2011; 15(1): 31.
10. Devoto F, Mariano M, Gornetti E, Paulesu E, Zapparoli L. Trait food craving predicts functional connectivity between dopaminergic midbrain and the fusiform food area during eating imagery. Front Psychiatry 2024; 15: 1396376.
11. Stefanaki K, Karagiannakis DS, Peppa M, Vryonidou A, Kalantaridou S, Goulis DG, et al. Food Cravings and Obesity in Women with Polycystic Ovary Syndrome: Pathophysiological and Therapeutic Considerations. Nutrients 2024; 16(7): 1049.
12. Malika NM, Hayman LW Jr, Miller AL, Lee HJ, Lumeng JC. Low-income women's conceptualizations of food craving and food addiction. Eat Behav 2015; 18: 25-29.
13. Chao AM, Grilo CM, Sinha R. Food cravings, binge eating, and eating disorder psychopathology: Exploring the moderating roles of gender and race. Eat Behav 2014
14. Contreras-Rodríguez O, Martín-Pérez C, Vilar- López R, Verdejo-Garcia A. Ventral and Dorsal Striatum Networks in Obesity: Link to Food Craving and Weight Gain. Biol Psychiatry 2017; 81(9): 789-796.
15. Anderson EC, Cantelon JA, Holmes A, Giles GE, Brunyé TT, Kanarek R. Transcranial direct current stimulation (tDCS) to dorsolateral prefrontal cortex influences perceived pleasantness of food. Heliyon 2023; 9(2).
16. Val-Laillet D, Aarts E, Weber B, Ferrari M, Quaresima V, Stoeckel LE, et al. Neuroimaging and neuromodulation approaches to study eating behavior and prevent and treat eating disorders and obesity. NeuroImage Clin 2015; 8: 1-31.
17. Stramba-Badiale C, Mancuso V, Cavedoni S, Pedroli E, Cipresso P, Riva G. Transcranial magnetic stimulation meets virtual reality: the potential of integrating brain stimulation with a simulative technology for food addiction. Front Neurosci 2020; 14: 535103.
18. Barker AT, Freeston IL, Jalinous R, Jarratt JA. Magnetic stimulation of the human brain and peripheral nervous system: an introduction and the results of an initial clinical evaluation. Neurosurgery. 1987 Jan 1;20(1):100-9.
19. McGirr A, Van den Eynde F, Tovar-Perdomo S, Fleck MP, Berlim MT. Effectiveness and acceptability of accelerated repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) for treatment-resistant major depressive disorder: an open label trial. J Affect Disord 2015; 173: 216-20.
20. Li X, Caulfield KA, Hartwell KJ, Henderson S, Brady KT, George MS. Reduced executive and reward connectivity is associated with smoking cessation response to repetitive transcranial magnetic stimulation: A double-blind, randomized, sham-controlled trial. Brain Imaging and Behavior 2024; 18(1): 207-19.
21. Sahlem GL, Kim B, Baker NL, Wong BL, Caruso MA, Campbell LA, et al. A preliminary randomized controlled trial of repetitive transcranial magnetic stimulation applied to the left dorsolateral prefrontal cortex in treatment seeking participants with cannabis use disorder. Drug Alcohol Dependence 2024; 254: 111035.
22. Brown JC, Yuan S, DeVries WH, Armstrong NM, Korte JE, Sahlem GL, et al. NMDA-receptor agonist reveals LTP-like properties of 10-Hz rTMS in the human motor cortex. Brain Stimu 2021; 14(3): 619-21.
23. Hanlon CA, Dowdle LT, Correia B, Mithoefer O, Kearney-Ramos T, Lench D, et al. Left frontal pole theta burst stimulation decreases orbitofrontal and insula activity in cocaine users and alcohol users. Drug and alcohol dependence 2017; 178: 310-7.
24. Gay A, Cabe J, De Chazeron I, Lambert C, Defour M, Bhoowabul V, et al. Repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) as a promising treatment for craving in stimulant drugs and behavioral addiction: a meta-analysis. J Clin Med 2022; 11(3): 624.
25. Ray MK, Sylvester MD, Osborn L, Helms J, Turan B, Burgess EE. The critical role of cognitivebased trait differences in transcranial direct current stimulation (tDCS) suppression of food craving and eating in frank obesity. Appetite 2017; 116:568-74.
26. Montenegro RA, Okano AH, Cunha FA, Gurgel JL, Fontes EB, Farinatti PT. Prefrontal cortex transcranial direct current stimulation associated with aerobic exercise change aspects of appetite sensation in overweight adults. Appetite 2012; 58(1): 333-338.
27. Faul F, Erdfelder E, Lang AG, Buchner A. G* Power 3: A flexible statistical power analysis program for the social, behavioral, and biomedical sciences. Behavior Research Methods 2007; 39(2): 175-91.
28. Camprodon J.A, Martínez-Raga J, Alonso-Alonso M, Shih M.C, Pascual-Leone A. One session of high frequency repetitive transcranial magnetic stimula-tion (rTMS) to the right prefrontal cortex transiently reduces cocaine craving. Drug Alcohol Depend 2007; 86: 91–94.
29. Sasani B, Moazami Goudarzi S, Ebrahimi Moghaddam H. The Effect of Transcranial Electrical Simulation on the Temptation of Drug Abuse in Adult Males with Substance Abuse Disorder in Safadasht. Cogn Psychol 2020; 8(2): r001597.
30. Cepeda-Benito A, Gleaves DH, Fernandez MC, Vila J, Williams TL, Reynoso J. The development and validation of Spanish versions of the state and trait food cravings questionnaires. Behav Res Ther 2000; 38(11): 1125-38.
31. Kachooei, M., Ashrafi, E. Exploring the Factor Structure, Reliability and Validity of the Food Craving Questionnaire-Trait in Iranian adults. JKMU 2016; 23(5): 631-648. [Farsi]
32. Grall-Bronnec M, Sauvaget A. The use of repetitive transcranial magnetic stimulation for modulating craving and addictive behaviours: a critical literature review of efficacy, technical and methodological considerations. Neurosci Biobehav Rev 2014; 47: 592-613.
33. Maiti R, Mishra BR, Hota D. Effect of high-frequency transcranial magnetic stimulation on craving in substance use disorder: a meta-analysis. J Neuropsychiatry Clin 2017; 29(2): 160-71.
34. Dinur-Klein L, Dannon P, Hadar A, Rosenberg O, Roth Y, Kotler M, et al. Smoking cessation induced by deep repetitive transcranial magnetic stimulation of the prefrontal and insular cortices: a prospective, randomized controlled trial. Biological Psychiatry 2014; 76(9): 742-9.
35. Skurvydas A, Valančiene D, Satas A, Mickevičiene D,Vadopalas K, Karanauskienė D. Are motor and cognitive control, impulsivity and risk-taking behaviour as well as moral decision making determined by the activity of prefrontal cortex during stroop test? JSHS 2018; 1(108): 30-41.
36. Kim SH, Chung JH, Kim TH, Lim SH, Kim Y, Eun YM, et al. The effects of repetitive transcranial magnetic stimulation on body weight and food consumption in obese adults: A randomized controlled study. Brain Stimul 2019; 12(6): 1556-64.
37. Bou Khalil R, El Hachem C. Potential role of repetitive transcranial magnetic stimulation in obesity. Eating and Weight Disorders-Studies on Anorexia, Bulimia and Obesity 2014; 19: 403-7.
38. Su H, Zhong N, Gan H, Wang J, Han H, Chen T, et al. High frequency repetitive transcranial magnetic stimulation of the left dorsolateral prefrontal cortex for methamphetamine use disorders: a randomised clinical trial. drug Alcohol Depend 2017; 175: 84-91.
39.  

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb