gte vml 1]>چکیده
زمینه و هدف: از تفکر انتقادی میتوان به عنوان یکی از انواع مهم تفکر نام برد که از جمله
مهارتهاییست که زمینهساز تصمیمات صحیح است. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه
میزان گرایش و بکارگیری تفکر انتقادی در نزد دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه
علوم پزشکی رفسنجان در سال 1392 طراحی گردیده است.
مواد و روشها: مطالعه از نوع مقطعی بوده و در آن
از پرسشنامه سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی ریکتس
Critical Thinking Disposition Inventory questionnaire (CTDI) استفاده
گردید. پرسشنامه دو قسمتی شامل پرسشهای دموگرافیک و تفکر انتقادی میباشد که در
اختیار تعداد ۲۵۰ نفر از دانشجویان قرار گرفت که ۱۶۵ نفر (۶۶%) از دانشجویان پرسشنامهها
را تکمیل نمودند. سپس دادهها با استفاده از آزمونهای t test و ضریب همبستگی و آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: در مجموع از ۱۶۵ نفر دانشجویی که در این پژوهش شرکت کردند؛ میانگین نمره تفکر
انتقادی آنها معادل ۱/۳۱±۱۱/۲۲ تعیین گردید. تفکر انتقادی در دانشجویان پسر به طرز
معنیداری بیشتر از دانشجویان دختر بود (۱/۳۴±۱۱/۴۱ در برابر ۱/۲۱±۱۰/۹۴). بین
تفکر انتقادی و سن رابطه معنیدار وجود نداشت، اما بین معدل درسی دانشجویان و تفکر
انتقادی همبستگی معنیدار، معکوس و ضعیفی دیده شد (-۰/۱۵۶=r و ۰/۰۴۵=p). همچنین، در بین مقاطع تحصیلی، از نظر خرده مقیاسهای بالندگی و
تعهد، اختلافهای معنیداری مشاهده گردید (به ترتیب ۰/۰۵≥p و ۰/۰۲=p).
نتیجهگیری: در این مطالعه، تفکر
انتقادی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم
پزشکی رفسنجان در مقایسه با برخی از دانشگاههای دیگر، نسبتاً مناسب برآورد گردید؛
هر چند به نظر میرسد که نیاز به آموزش و به کارگیری تفکر انتقادی به خصوص برای
دانشجویان کارورز بیشتر احساس میشود.
واژههای
کلیدی: تفکر انتقادی، خلاقیت، بالندگی، تعهد، دانشجویان پزشکی
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |