چکیده
زمینه و هدف: تفکر نقادانه تفکری است که جهت رسیدن به یک نتیجه قابلاعتماد، جویای شواهد و مدارک میشود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان گرایش به تفکر انتقادی در اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1392 بر اساس سن، جنس، نوع استخدام، رتبه دانشگاهی، فعالیت اجرایی، سابقه تدریس، تعداد واحد و دانشکده محل خدمت بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. پرسشنامه بکاررفته شامل دو بخش بود؛ بخش اول شامل متغیرهای دموگرافیک و بخش دوم آن، پرسشنامه استاندارد سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی ریکتس Critical Thinking Disposition Inventory (CTDI) بود که در اختیار 110 نفر از اعضای هیأت علمی قرار گرفت. از این تعداد، 95 نفر پرسشنامهها را تکمیل کرده و تحویل دادند. سپس دادههای بهدستآمده با کمک شاخصهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمونهای آمار استنباطی T-test و ANOVA One-Way مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بین میانگین نمره تفکر انتقادی در جنس مؤنث (25/11) و مذکر (10/11) تفاوت معنیداری وجود نداشت. بین میانگین نمره خردهمقیاس نوآوری و رتبه دانشگاهی ارتباط معنیداری وجود داشت؛ بهطوریکه رتبه دانشگاهی مربی بیشترین مقدار (37/4) و استادیار کمترین مقدار (09/4) را دارا بودند. همچنین بین میانگین نمره خردهمقیاس نوآوری و دانشکده، ارتباط معناداری دیده شد؛ بهطوریکه بیشترین مقدار (37/4) مربوط به دانشکده پرستاری و مامایی و کمترین مقدار (05/4) مربوط به دانشکده دندانپزشکی بود.
نتیجهگیری: میانگین نمره تفکر انتقادی و خردهمقیاسهای آن در اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. با وجود این، نیاز بیشتر به آموزش این نوع تفکر خصوصاً در اعضای هیأت علمی دانشکده دندانپزشکی به چشم میخورد.
واژههای کلیدی: تفکر انتقادی، خلاقیت، بالندگی، تعهد، اعضای هیأت علمی
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |