چکیده
زمینه و هدف: وجود آزمونی پایا و روا، به منظور ارزشیابی تأثیر درمان بر کیفیت مهارتهای اندام فوقانی در سنین پایین ضروری است. این پژوهش، با هدف بررسی پایایی و روایی و همچنین بررسی توافق نظر درمانگران در خرده مقیاسهای آزمون کیفیت مهارتهای اندام فوقان ی در کودکان فلج مغزی صورت پذیرفت. مواد و روشها : در این پژوهش غیرتجربی و روش شناختی، جامعه آماری را 20 کودک دچار فلج مغزی با محدوده سنی 95-19 ماه مراجعهکننده به دو مرکز توانبخشی بهار و امید عصر در تابستان و پاییز سال 1387 تشکیل میداد. کودکان انتخاب شده دو بار توسط یک درمانگر به فاصله ده روز (پایایی درون آزمونگر) آزمون شدند. در روز دهم، درمانگری دیگر نیز به طور همزمان کودکان را مورد آزمون قرار داد (پایایی بین آزمونگران). با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، پایایی درون آزمونگر و بین آزمونگر بررسی شد. یافتهها : نتایج حاکی از همبستگی بالا در خرده مقیاسهای درون آزمونگر (99/0-89/0)، نمره کلی درون آزمونگر (98/0-91/0)، خرده مقیاسهای بین آزمونگر (99/0-73/0) و نمره کلی بین آزمونگر (98/0-87/0) بود (001/0 p≤ ). نتیجهگیری : پایایی درون آزمونگر و بین آزمونگر آزمون کیفیت مهارتهای اندام فوقان ی در کودکان فلج مغزی، بسیار بالا است و میتواند به خوبی کیفیت مهارتهای اندام فوقانی را در کودکان فلج مغزی بسنجد.
واژههای کلیدی : فلج مغزی، آزمون کیفیت مهارتهای اندام فوقانی، پایایی، روایی
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |