جلد 20، شماره 6 - ( 6-1400 )                   جلد 20 شماره 6 صفحات 680-661 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohebbi Rad Y, Fadaei Chafy M R, Elmieh A. Comparison of the Effect of Core Stability and Suspension Training on Beta Endorphin, Pain, and Functional Disability in Patients with Lumbar Disc Herniation: A Clinical Trial. JRUMS 2021; 20 (6) :661-680
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-5899-fa.html
محبی راد یاسر، فدائی چافی محمدرضا، علمیه علیرضا. مقایسه اثر تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق بر بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی بیماران دچار فتق دیسک کمر: یک کارآزمایی بالینی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1400; 20 (6) :661-680

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-5899-fa.html


گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
متن کامل [PDF 555 kb]   (952 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2199 مشاهده)
متن کامل:   (1140 مشاهده)
مقایسه اثر تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق بر بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی بیماران دچار فتق دیسک کمر: یک کارآزمایی بالینی
 
 
 
یاسر محبیراد[1]، محمد رضا فدائیچافی[2]، علیرضا علمیه[3]
 
 
دریافت مقاله: 7/1/00     ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 18/3/00    دریافت اصلاحیه از نویسنده: 9/4/00           پذیرش مقاله: 20/4/00
 
 
چکیده
زمینه و هدف: ورزش درمانی یکی از روش­های مدیریت فتق دیسک است و مقایسه اثربخشی تمرینات رایج با تمرینات نوین مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه دو برنامه تمرینی ثبات مرکزی و تعلیق بر بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی در افراد مبتلا به فتق دیسک کمر بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 32 مرد مبتلا به فتق دیسک به­صورت تصادفی به سه گروه تمرینات ثبات مرکزی (10 نفر)، تعلیق (12 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. بتا اندورفین سرم، درد و ناتوانی عملکردی یک روز قبل و بلافاصله بعد از دوره مداخله، اندازه­گیری شد. دوره مداخله شامل 8 هفته تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق بود، در حالی­که گروه کنترل فقط پی­گیری می­شدند. داده­ها با استفاده از آزمون t زوجی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه­ و ­تحلیل شد.
یافته­ها: تمامی نتایج در هر دو گروه مداخله بهبود معنی­داری را نشان داد (05/0P<)، در حالی­که در گروه کنترل تغییر معنی­داری دیده نشد (05/0<P). در مقایسه پس آزمون، گروه تعلیق بهبود معنی­داری را در درد و ناتوانی عملکردی نسبت به گروه ثبات مرکزی نشان داد (05/0P<). اما تفاوت در میزان بتا اندورفین سرم معنی­دار نبود (05/0<P). تغییرات هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل در تمام متغیرها معنی­دار بود (05/0P<). 
نتیجه­گیری: یافته­های مطالعه نشان داد که هر دو نوع تمرین باعث بهبود بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی در افراد دچار فتق دیسک کمر می‌شود، هر چند نقش تمرینات تعلیق بر کاهش درد و ناتوانی عملکردی بارزتر از تمرینات ثبات مرکزی بود.
واژه­های کلیدی: فتق دیسک، تمرینات تعلیق، درد، ناتوانی عملکردی
 
 
 
مقدمه
امروزه کمردرد یکی از شایع­ترین مشکلات سلامتی می­باشد و فتق دیسک کمر یکی از علت­های مهم درد مزمن کمر است. فتق دیسک به جابه­جایی بخش مرکزی ژلاتینی دیسک و خارج شدن آن از فضای بین دو مهره گفته می­شود [1]. درد بر اثر محتویات بیرون زده دیسک بر روی ریشه‌های عصب و یا خود نخاع به وجود می­آید [2] و باعث آزاد شدن نشانگرهای زیستی متعدد می­شود. بتا اندروفین (β-endorphin) یکی از این نشانگرها است که باعث تعدیل درد می­شود [3]. از طرفی، درد و کاهش عملکرد طبیعی ستون فقرات باعث کاهش انعطاف پذیری کمر می­شود که پیامد آن کاهش یا عدم فعالیت بدنی یا ناتوانی عملکردی است [4]. کمر درد به هر دلیلی که بروز کند، توان حرکت و عملکرد عادی را از بیمار می­گیرد، به همین دلیل در میان اختلالات اسکلتی عضلانی، بیش‌ترین محدودیت را برای محیط کار به همراه دارد و دومین علت غیبت از کار می­باشد [5]
از بین روش­های مختلف برای درمان کمر درد می­توان به ورزش درمانی اشاره کرد. تمرینات ثبات مرکزی(Core stability training) یکی از متداولترین روش‌های توانبخشی برای بهبود ثبات پویای ستون فقرات و عضلات تنه در مبتلایان به فتق دیسک کمر است [6] گزارش شده است که این تمرینات باعث کاهش درد و بهبود ناتوانی عملکردی افراد دچار کمردرد مزمن می­شود [7] و مؤثرتر از تمرینات مقاومتی کمر در افراد مبتلا به کمردرد می­باشد [8]؛ اما در تحقیقی دیگر گزارش شد که این تمرینات تاثیر معنی­داری روی کاهش درد و بهبود ناتوانی عملکردی مادران دچار کمردرد ندارد [9].
در سال­های اخیر، اضافه شدن بی­ثباتی به تمرین‌های سنتی برای افزایش ویژگی­های ورزشی بسیار رایج شده است که از میان آنها می­توان به تمرینات تعلیق  (Suspension training)اشاره کرد. تمرینات تعلیق نیاز به وسیله معلق کننده دارد و یک یا چند نگهدارنده که کاربر به کمک آن­ها یکی از دستان یا پاهایش را معلق می­کند، در حالی­که جفت غیر معلق آن روی زمین است [10]. تمرینات مقاومتی در سطوح ناپایدار، باعث افزایش فعالسازی عضلات مرکزی می­شود [11]. تمرین ناپایدار هم‌چنین ممکن است فراخوانی واحد حرکتی را افزایش داده و هماهنگی عصبی-عضلانی را بدون افزایش بار مکانیکی هنگام انجام حرکت تحت شرایط ناپایدار، بهبود بخشد [12]. با توجه به رابطه بالای بین کارایی سیستم عصبی- عضلانی و قدرت عضلانی با کمردرد، تمرینات تعلیق ممکن است به ویژه برای توانبخشی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مفید باشد [13]. تحقیقات اخیر از استفاده از وسایل تعلیق در توانبخشی و بهبود قدرت و فعال‌سازی عضلانی حمایت می­کند [14 ,11]. هرچند در برخی تحقیقات تغییر خاصی در افزایش قدرت عضلات مرکزی مشاهده نشد [15] و یا نتایج متفاوتی در زنان و مردان گزارش گردید [16]. در میان تنوع زیادی از تمرینات تعلیق، مناسب­ترین حالت­های وضعیتی برای افراد با کمردرد مزمن هنوز مشخص نشده است [17] و اطلاعات در مورد اثربخشی این روش در بیماران مبتلا به فتق دیسک محدود است. از طرفی بررسی نشانگرهای زیستی و اپیوئید (مخدر)های درون زا مانند بتا اندورفین برای فهم شدت درد  و تغییرات آن مفید به نظر می­رسد. مطالعات قبلی حاکی از آن است که غلظت بتا اندورفین پلاسما در حالت استراحت ممکن است یک نشانگر بالقوه برای بیماران مبتلا به درد مزمن میباشد [19-18]. بیان شده که سطح بتا اندورفین بر اثر تمرینات ثبات مرکزی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی افزایش پیدا می­کند که باعث کاهش درد میشود [20]. با این حال، برخی از مطالعات هیچ ارتباطی بین کاهش شدت درد و تغییر معنی­دار در غلظت بتا اندورفین پلاسما گزارش نکرده­اند [22-21] و در مطالعه­ای در افراد مبتلا به کمر درد مزمن، کاهش درد با کاهش بتا اندورفین همراه بود [23]. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین و مقایسه اثر تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق بر بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی افراد مبتلا به دیسک کمر بود.
مواد و روش­ها
پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی به شماره IRCT20191016045136N1 بود. آزمودنی­ها شامل داوطلبان مرد میانسال (رده سنی 50-20 سال) مراجعه کننده به کلینیک فیزیوتراپی پردیس رشت در 6 ماه اول سال 1399، بعد از فراخوان بودند. احراز فتق دیسک خلفی جانبی در مهرههای کمر با شدت فتق درجه 1 یا برآمدگی (Bulging) و 2 یا پیش آمدگی (Protrusion) توسط متخصص مغز و اعصاب و با یافته­های ام آر آی صورت گرفت. سایر معیارهای ورود شامل سابقه کمردرد بیش از سه ماه، عدم ابتلاء به بیماری­های خاص (مانند سرطان، مانند بیماری­های نورولوژیک، دیابت، و..)، عدم شرکت در تمرینات منظم ورزشی و عدم استفاده از سایر روش­های درمانی (مانند دارو درمانی و فیزیوتراپی) برای کمردرد در دوره مداخله بود. با توجه به اینکه فتق دیسک تمامی افراد جامعه را درگیر می­کند، متغیرهای جمعیت شناسی همچون شغل و تحصیلات ملاک قرار نگرفت. ابتدا 82 نفر برای شرکت در برنامه اعلام آمادگی کردند و برای تعیین حجم نمونه از نرمافزار GPower نسخه 1/3 با قدرت آنالیز 8/0 و اندازه اثر متوسط 5/0 استفاده شد. بر این اساس تعداد نمونه 42 نفر پیشنهاد گردید که به­دلیل احتمال ریزش نمونههای تحقیق 45 نفر پس از بررسی معیارهای ورود به­صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.. تا زمان شروع پژوهش به­دلیل شیوع کرونا 9 نفر انصراف دادند و از افراد باقیمانده رضایتنامه کتبی دریافت شد و کد اخلاق به شماره IR.IAU.RASHT.REC.1399.019 از دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت اخذ گردید. سایر ملاحظات اخلاقی شامل رعایت رازداری و محرمانه بودن برای تک شرکت کنندگان، داشتن آزادی کامل برای کنارهگیری از پژوهش و اطلاع رسانی در مورد پژوهش بود. سپس آزمودنیها به­طور تصادفی و با قرعه کشی (بر زدن پاکت­های حاوی اسم گروهها) در 3 گروه 12 نفری شامل گروه تمرینات تعلیق، گروه تمرینات ثبات مرکزی و گروه کنترل تقسیم شدند. 2 نفر از گروه تمرینات ثبات مرکزی و 2 نفر از گروه کنترل نتوانستند دوره را کامل کنند و از پژوهش حذف شدند (شکل 1). انجام اندازه­گیری­های تن سنجی (شامل قد با متر نواری، وزن با ترازوی دیجیتال مدل BEURER آلمان و شاخص توده بدنی که از تقسیم وزن به کیلوگرم بر مربع قد به متر محاسبه می­شود) و آزمون­های مربوط به درد، ناتوانی عملکردی و هم‌چنین دریافت نمونه­های خونی برای اندازه­گیری بتا اندورفین سرم،  یک روز قبل و بعد از دوره مداخله صورت گرفت و دوره مداخله گروه­های تجربی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه انجام شد. هر جلسه تمرین شامل سه بخش گرم کردن (10 دقیقه)، تمرین (30 دقیقه) و سرد کردن (5 دقیقه) بود و محققان از شرکت کنندگان خواستند هرگونه افزایش درد در طول دوره مداخله را گزارش کنند. روند انتخاب، ارزیابی و پیگیری آمودنی­هادر نمودار شماره 1 به صورت نمودار کانسورت گزارش شده است.
تمرینات گروه­های مداخله در باشگاه پرانیک رشت و عصر روزهای زوج از ساعت 18-19 زیر نظر یک فیزیولوژیست ورزشی و یک تمرین­دهنده انجام شد. تمرینات ثبات مرکزی شامل 8 تمرین پل زدن، شنا سوئدی، پلانک، دراز و نشست به صورت مورب، ابداکشن ران، فلکشن ران، جمع کردن پا در شکم و بلند کردن لگن در حالت به پهلو خوابیده بود (شکل 1).
در جلسه اول تمام تمرینات به­غیر از پلانک، 4 تکرار انجام شد و 1 دقیقه استراحت بین تکرارها در نظر گرفته شد و بین هر تمرین تا تمرین بعدی 2 دقیقه استراحت صورت گرفت (تمرین پلانک 1 تکرار 5 ثانیه­ای انجام شد). به مرور تکرارها افزایش پیدا کرد و در جلسه آخر به 1 تکرار 15 ثانیه­ای برای پلانک و 10 تکرار برای سایر تمرینات رسید. تمرینات گروه تعلیق با الگوی حرکتی مشابه انتخاب شدند که شامل پل زدن تعلیقی، شنای سوئدی تعلیقی، پلانک تعلیقی، جمع پاها به صورت مورب در حالت تعلیق، ابداکشن ران در حالت تعلیق، فلکشن ران در حالت تعلیق، جمع کردن پا در شکم در حالت تعلیق و چپ و راست بردن هردو پا باهم در حالت تعلیق بود (شکل 2).
تعداد و زمان استراحت مثل گروه اول در نظر گرفته شد. معیار افزایش شدت تمرینات مقیاس بورگ بود که با توجه به مشکل افراد تا سطح عدد 6 برای تمرینات تعلیق و 5 برای تمرینات ثبات مرکزی باقی می­ماند و افرادی که بیش از سه جلسه پیاپی غیبت داشتند از تحقیق کنار گذاشته شدند. تمرینات به کمک یک فیزیولوژیست ورزشی و تمرین دهنده انجام شد.
 هر 3 گروه (دو گروه آزمایش و گروه کنترل) به انجام روش­ها و فعالیت­های خودمراقبتی در منزل در طول پژوهش پرداختند. لازم به ذکر است که بیماران گروه کنترل فقط پیگیری می­شدند و هیچ­گونه مداخله­ای بر روی آن­ها انجام نمی­شد.
 

شکل 1- نحوه انجام تمرینات ثبات مرکزی: تمرینات ثبات مرکزی به ترتیب: تمرین شماره 1 پل زدن، شماره 2 شنای سوئدی، شماره 3 پلانک، شماره 4 دراز و نشست مورب، شماره 5 ابداکشن ران، شماره 6 فلکشن ران، شماره 7 جمع کردن پا در شکم و شماره 8 بلند کردن لگن در حالت به پهلو خوابیده.
 

شکل 2- نحوه انجام تمرینات تعلیق: تمرین شماره 1 پل زدن تعلیقی، شماره 2 شنای سوئدی تعلیقی، شماره 3 پلانک تعلیقی، شماره 4 جمع کردن مورب پاها در حالت تعلیق، شماره 5 ابداکشن ران در حالت تعلیق، شماره 6 فلکشن ران در حالت تعلیق، شماره 7 جمع کردن پا در شکم در حالت تعلیق و شماره 8 چپ و راست بردن هردو پا در حالت تعلیق.
 
 
برای اندازهگیری درد از مقیاس آنالوگ بصری
(Visual analog scale; VAS) استفاده شد. مقیاس آنالوگ بصری از یک خط 10 سانتی­متری تشکیل شده است. انتهای چپ این خط نشانه بدون درد و انتهای راست نشانه درد غیرقابل تحمل می­باشد. مقادیر بالاتر حاکی از درد شدیدتر است. در واقع آزمودنی میزان درد را از یک تا 10 مشخص می­کند و با میزان مشخص شده پس از مداخله مقایسه میشود. روایی این مقیاس در تحقیقات، بالا گزارش شده است [24].
برای اندازه­گیری ناتوانی عملکردی از پرسش­نامه ناتوانی عملکردی Ostwestry استفاده شد. پرسشنامه شامل ده موضوع در مورد شدت درد، توانایی بلند کردن، توانایی مراقبت از خود، توانایی راه رفتن، توانایی نشستن و غیره است. هر سؤال در مقیاس 5-0 نمره می­گیرد و برای به دست آوردن شاخص (دامنه 0 تا 100) دو برابر می‌شود [25]. پرسش­نامه Ostwestry مفهوم وسیعتری از ناتوانی نسبت به آنچه در ارتباط مستقیم با شدت درد است، ارائه می‌دهد و پایایی و روایی بالایی در نسخه ترجمه فارسی آن در افراد دچار کمردرد مزمن مشاهده شده است [26].
خونگیری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه تمرینی از ورید آرنجی تمامی‌شرکت کنندگان انجام شد. نمونهگیری پیشآزمون و پس آزمون هر دو بین ساعت 11-9 صبح گرفته شد تا اثر ریتم شبانه روزی روی خون، استاندارد شود. نمونه خونی در لوله‌های پلاستکی جمعآوری شد و در طرف یخی نگهداری شد تا به محل سانتریفیوژ برسد. سپس نمونههای خونی سانتریفیوژ (دستگاه مدل ROTINA380 ساخت شرکت HETTICH آلمان) شده و سرم جدا شد. برای اندازهگیری بتااندورفین سرم از کیت ZELL BIO ساخت کشور آلمان استفاده شد. اندازهگیری این متغیر از روش ELIZA (Enzyme-linked immune-sorbent assay) بر اساس واکنش رقابتی بین هورمون موجود در نمونه سرم با هورمون نشاندار شده با آنزیم پراکسیداز جهت اتصال به آنتی بادی ضد هورمون در فاز جامد انجام شد. رنگ محصول از این اتصال با دستگاه ELIZA TECAN ساخت کشور اتریش اندازه­گیری شد. میزان رنگ در این واکنشها با غلظت بتااندورفین سرم نسبت مستقیم دارد. سطح بتا اندورفین سرم با واحد نانوگرم بر لیتر (ng/l) با حساسیت ng/l 5/6 اندازه­گیری شد[20].
به منظور تجزیه تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده گردید. برای بررسی نرمال بودن توزیع داده­های آماری از آزمون Shapiro-Wilk و برای مقایسه درون گروهی از t همبسته استفاده شد. با توجه به وجود پیش فرض همگنی واریانسها و شیب رگرسیون، برای مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و به منظور ارزیابی دو به دوی متغیرهای گروه­های مطالعه از آزمون Bonferroni استفاده شد. هم‌چنین سطح معنیداری آزمونها 05/0P< در نظر گرفته ­شد.
 
 
 
 
افراد واجد شرایط (82 نفر)
 

خروج از مطالعه (46 نفر):
- نداشتن معیارهای ورود (37 نفر)
- عدم تمایل به شرکت (9 نفر)
1100
نمونه گیری هدفمند (36 نفر)
تخصیص به گروه تعلیق (12 نفر)
دریافت تمرینات تعلیق (12 نفر)
عدم دریافت تمرینات تعلیق (0 نفر)
تخصیص به گروه ثبات مرکزی (12 نفر)
دریافت تمرینات ثبات (10 نفر)
عدم دریافت تمرینات ثبات (2 نفر)
 
تخصیص به گروه کنترل (12 نفر)
دریافت روش­های خود مراقبتی (10 نفر)
عدم دریافت روش­های خود مراقبتی (2 نفر) (0 نفر)
111
تخصیص تصادفی
عدم پیگیری (0 نفر)
 
تحلیل داده‌ها (12 نفر)
 
تجزیه و تحلیل
پیگیری
عدم پیگیری (0 نفر)
 
عدم پیگیری (0 نفر)
 
تحلیل داده‌ها (10 نفر)
 
تحلیل داده‌ها (10 نفر)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نمودار 1- نمودار کانسورت روند انتخاب، ارزیابی و پسگیری آزمودنی­های مطالعه
 
 
نتایج
اطلاعات آزمودنی­ها با استفاده از شاخص­های آمار توصیفی در جدول 1 ارائه شده است. نتایج آزمون Shapiro-Wilk فرض نرمال بودن توزیع داده­ها و آزمون Levene پیش­فرض تساوی واریانس نمرات آزمودنی­ها را در تمام متغیرها در پیش آزمون نشان داد (05/0p>). بنابراین با توجه به برقراری این پیش شرط‌ها، از آزمون‌های پارامتریک برای آزمون فرضیه­ها استفاده شد. نتایج ارزیابی درون گروهی با آزمون t زوجی نشان داد که میزان بتا اندورفین سرم در گروه­های تمرین تعلیق و ثبات مرکزی به میزان معنی­داری افزایش و میزان درد و ناتوانی عملکردی در این گروه­ها کاهش نشان داد (001/0P< برای هر سه متغیر در هر دو گروه تمرین). با این وجود تغییرات در گروه کنترل معنی­دار نبود (05/0p>). نمودارهای 2، 3 و 4 به ترتیب تغییرات میزان بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی در 3 گروه را نشان می­دهد.
 
 
جدول 1- توصیف ویژگی­های فردی آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل و مقایسه مقادیر پیش آزمون 3 گروه
متغیر گروه کنترل (10=n) گروه تعلیق (12=n) گروه ثبات مرکزی(10=n) مقدار F مقدار P
سن (سال) 67/6 ± 40/34 81/8 ± 25/34 30/10 ± 00/35 012/0 988/0
وزن (کیلوگرم) 86/3 ± 50/75 65/2 ± 16/76 01/15 ± 10/83 345/2 114/0
قد (سانتیمتر) 16/7 ± 40/178 83/9 ± 75/187 64/8 ± 60/181 415/0 664/0
شاخص توده بدنی (کیلوگرم بر متر مربع) 45/1 ± 76/23 70/2 ± 01/24 27/2 ± 00/25 862/0 433/0
 

نمودار 2- مقایسه میانگین بتا اندورفین (ng/l) در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل. نمودار به صورت "انحراف معیار ± میانگین" رسم شده است. آزمون t زوجی، *تفاوت معنی­دار با 05/0p<.
 

نمودار 3- مقایسه میانگین شدت درد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل. نمودار به صورت "انحراف معیار ± میانگین" رسم شده است. آزمون t زوجی، *تفاوت معنی­دار با 05/0p<.
 

نمودار 4- مقایسه میانگین ناتوانی عملکردی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل. نمودار به صورت "انحراف معیار ± میانگین" رسم شده است. آزمون t زوجی، * تفاوت معنی­دار با 05/0p<.
 
 
با توجه به وجود پیش فرض همگنی واریانس‌ها و شیب رگرسیون، آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با در نظر گرفتن مقادیر پیش­آزمون به عنوان عامل مداخله­گر انجام شد و مجذور یا ضریب اِتا برای نشان دادن اندازه اثر به منظور تشخیص معنی­داری تفاوت­ها، در انتهای جدول بیان گردید. هرچقدر مقدار این ضریب بیش‌تر باشد، تأثیر روی متغیر وابسته بیش‌تر است (جدول 2). نتایج این آزمون نشان داد که تفاوت معنی­داری بین پس­ آزمون تمام متغیرها وجود دارد (05/0P<). بنابراین به منظور ارزیابی دو به دوی متغیرهای گروه­های مطالعه از آزمون تعقیبی Bonferroni  استفاده شد (جدول3). نتایج آزمون Bonferroni نشان دهنده آن بود که میانگین بتا اندورفین سرم در گروه تمرین تعلیق و ثبات مرکزی به میزان معنی­داری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0P<). اما تفاوت معنی­داری در تغییرات بین دو گروه مداخله تمرین تعلیق و ثبات مرکزی وجود نداشت (05/0P>). هم‌چنین میانگین درد و ناتوانی عملکردی در گروه تمرین تعلیق و گروه ثبات مرکزی به میزان معنی­داری پایینتر از گروه کنترل بود(05/0P<) و میزان این دو متغیر در گروه تمرین تعلیق نیز به میزان معنیداری کم‌تر از گروه تمرین ثبات مرکزی بود (05/0P<).
 
 
جدول 2- نتایج ارزیابی تفاوت‌های بین گروهی بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی در آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل
متغیر   مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات مقدار F مقدار P مجذور اِتا
بتا اندورفین (ng/l) گروه 484/9390 2 242/4695 166/27 *001/0> 676/0
خطا 726/4493 26 836/172
درد (VAS) گروه 318/52 2 659/25 314/38 *001/0> 747/0
خطا 412/17 26 670/0
ناتوانی عملکردی گروه 628/1463 2 814/731 116/54 *001/0> 806/0
خطا 599/351 26 523/13
 
تحلیل کوواریانس چندمتغیره، 05/0>p اختلاف معنی­دار
 
جدول 3- نتایج ارزیابی دو به دو گروه­های مطالعه برای متغیر بتا اندورفین، درد و ناتوانی عملکردی در آزمودنی­های دچار فتق دیسک شهر رشت سال 1399 در سه گروه تعلیق، ثبات مرکزی و کنترل
متغیر گروه‌ها اختلاف میانگین مقدار P فاصله اطمینان 95%
کران پایین کران بالا
بتا اندورفین (ng/l) کنترل تعلیق 846/33- *001/0> 575/48- 118/19-
کنترل ثبات مرکزی 310/42- *001/0> 423/58- 197/26-
تعلیق ثبات مرکزی 464/8- 545/0 245/24- 317/7
درد (VAS) کنترل تعلیق 223/3 *001/0> 273/2 172/4
کنترل ثبات مرکزی 488/1 *002/0 509/0 466/2
تعلیق ثبات مرکزی 735/1- *001/0> 646/2- 825/0-
ناتوانی عملکردی کنترل تعلیق 093/17 *001/0> 889/12 297/21
کنترل ثبات مرکزی 883/8 *001/0> 441/4 325/13
تعلیق ثبات مرکزی 210/8- *001/0> 571/12- 849/3-
 
آزمون تعقیبی Bonferroni، 05/0>p اختلاف معنی­دار
 
بحث
فتق دیسک باعث آزاد شدن نشانگرهای زیستی مختلفی می‌شود که یکی از مهمترین نشانگرهای تعدیل کننده درد، بتا اندورفین می­باشد. یافته­های حاصل از این پژوهش افزایش معنی­داری در غلظت بتا اندورفین سرم در هر دو گروه تمرین را نشان داد، اما این تغییر در گروه کنترل معنی­دار نبود. نتایج تحقیق ما با تحقیق Paugmali و همکاران مشابه بود که افزایش معنی­داری را در سطح بتا اندورفین بعد از تمرینات ثبات مرکزی در افراد دچار کمردرد مزمن گزارش کردند [20]. هم‌چنین Esmaeili و همکاران بیان کردند که تمرینات ترکیبی هوازی و مقاومتی باعث افزایش سطح سرمی‌بتا اندورفین می­شود [27]. در مقابل You و همکاران به دنبال مداخله 12 هفته، هیچ تغییر در بتا اندروفین افراد مبتلا به درد مزمن مشاهده نکردند [21] و Sokunbi و همکاران هم گزارش کردند که تمرینات ثبات مرکزی هیچ تغییر معنی­داری در سطح پلاسما بتا اندورفین ایجاد نمی­کند [22]. از دلایل تفاوت در نتایج بیان می­شود که برای بیماران مبتلا به درد، عوامل شناختی و عوامل عاطفی  ممکن است با تنظیم صعودی انتقال درد در نخاع ارتباط برقرار کنند. بنابراین، سطح  بتا اندورفین پلاسما ممکن است حتی در یک روز نوسان داشته باشد، بنابراین بر توانایی تخمین دقیق روند تغییرات تأثیر میگذارد [28] و هم‌چنین چنانچه در ادامه توضیح داده میشود بهبود سطح بتا اندورفین به شدت ورزش وابستگی دارد.
یافته دیگر این تحقیق نشان داد که در مقایسه پس­آزمون، بین اثر دو برنامه تمرینی ثبات مرکزی و تعلیق بر میزان بتا اندورفین افراد مبتلا به فتق دیسک کمر تفاوت معنی­داری وجود ندارد؛ اما هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل باعث افزایش معنی­داری در سطح بتا اندورفین شدند.
بیان شده است که سطح پایین بتا اندورفین یک نشانگر مفید درد مزمن است و برای بیماران مبتلا به درد مداوم مزمن، ترشح بتا اندورفین ممکن است کم و تنوع کم‌تری داشته باشد. بنابراین می­تواند یک نشانگر زیستی قابل اعتماد برای شدت درد و پیش آگهی بیماری باشد [29]. Choi و همکارش در یک بررسی متا-آنالایز نشان دادند که تغییر در سطح بتا اندورفین پلاسما ممکن است یک نشانگر برای بیماران مبتلا به کمردرد مزمن باشد و سطح بتا اندروفین پایه می­تواند شدت کمردرد مزمن را نشان دهد [19].
بر اساس یک نظریه پایه، ورزش درمانی می­تواند حساسیت سیستم عصبی را کاهش دهد. ورزش باعث بی دردی درون زا می­شود که ناشی از انتشار مخدرهای درون زا و فاکتورهای رشد [30] و فعالسازی مکانیسم­های مهار عصبی درد در سطوح فوقانی است که توسط مغز تنظیم می‌شود [31]. ترشح بتا اندورفین از هیپوفیز قدامی‌با ترشح کورتیکوتروپین (Adrenocorticotropic; ACTH) از هیپوفیز قدامی‌در ارتباط است چرا که هر دو  پیش ساز مشابهی به نام پرواپیوملانوکورتین (Proopiomelanocortin; POMC)  دارند. در واقع تحریک ترشح هر دو هورمون ACTH  و بتا اندورفین، با آزاد کننده  کورتیکوتروپین  (Corticotropin releasing hormone; CRH)  هیپوتالاموسی انجام میگردد [32]. با انجام فعالیت ورزشی هیپوتالاموس فعالتر شده و CRH را ترشح می­کند [33]. هم‌چنین در اثر فعالیت­ ورزشی طولانی مدت، غده آدرنال دچار‌هایپرتروفی می­شود و افزایش غلظت هورمون­های محور هیپوتالاموس-هیپوفیز- آدرنال نیز به­دنبال اجرای تمرینات مداوم رخ می­دهد [34]. از سوی دیگر گیرنده­های مخدر محیطی در شرایطی که فعالیتی باعث تحریک گیرنده­های درد نشوند غیرفعال هستند و تحریک مفصل­های گیرنده محیطی منجر به فعال شدن گیرنده­های مخدر محیطی می­شود. در واقع با انجام فعالیت مداوم و درگیری عضلات، سطح بتا اندورفین افزایش می­یاید [35]
Gorostiaga و همکاران پاسخ­های بتا اندورفین را تا حدود زیادی تحت تاثیر شدت فعالیت می­دانند [36]. تغییر در وضعیت اسید- باز همراه با شدت فعالیت بدنی مکانیسمی‌است که در ترشح بتا اندورفین نقش دارد. این مکانیسم ممکن است افزایش تحمل لاکتات در ورزشکاران رشته­های ورزشی بیهوازی و مقاومتی را نیز توجیه کند. بهترین ارتباط با غلظت بتا اندورفین در سطوح PH بیش از سطح پایه است. به این معنا که رسیدن به یک آستانه لاکتات برای افزایش بتا اندورفین لازم است [27] که احتمالاً طی فعالیت شدید این سطوح حاصل خواهد شد. در واقع زمانی که سطح لاکتات بیش از ظرفیت بافری سلول باشد، لاکتات در سطح خون پخش می­شود که منجر به حالت اسیدوز می­گردد. هیپوتالاموس یک مرکز حساس به PH  بوده و ترشح هورمونهای هیپوفیز را نیز کنترل می­کند. حالت اسیدوزخون، سبب تحریک هیپوتالاموس جهت برقراری تعادل اسید- باز می­شود و این عامل محور هیپوتالاموس-هیپوفیز را فعال کرده و از این طریق، باعث افزایش تولید و ترشح بتا اندورفین از هیپوفیز می­گردد [37]. در یک نتیجه­گیری کلی می­توان گفت که شدت بالاتر در تمرینات مقاومتی منجر به افزایش ترشح بتا اندورفین خواهد شد. بنابراین تمرینات ثبات مرکزی با شدت بالاتر می‌تواند به عنوان یک تمرین درمانی ایمن در نظر گرفته شود با اثرات ضد درد احتمالی ناشی از مواد مخدر درون­زا [20] که بتا اندورفین یکی از آنها است. از طرفی تمرینات تعلیق هم که یک مدلی از تمرینات ثبات مرکزی می­باشند با همین توجیه می­تواند باعث افزایش سطح بتا اندورفین شوند و چون شدت درد در هردو تمرین بر اساس مقیاس Borg در یک شدت نزدیک انجام شد (شدت 6 در تمرینات تعلیق و 5 در تمرینات ثبات مرکزی)، منطقی است که بیان کنیم احتمالاً بین دو تمرین تفاوت معنی­داری در افزایش سطح بتا اندورفین وجود ندارد.
دیگر نتیجه حاصل از پژوهش ما بهبود نتایج ناتوانی عملکردی و درد در هر دو گروه تمرین ثبات مرکزی و تعلیق بود اما در گروه کنترل این اتفاق رخ نداد. مطابق با نتایج ما Khanzadeh و همکاران [38] کاهش درد ناشی از تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق را در افراد دچار دیسک بین مهره­ای گزارش نمودند. Wang و همکاران اثر تمرینات تعلیق بر کاهش درد مبتلایان به کمردرد [39] و Ramos و همکاران [6] کاهش درد و بهبود ناتوانی عملکردی را پس از تمرینات ثبات مرکزی در مبتلایان به فتق دیسک کمر مشاهده کردند. در مقابل Ahmadizadeh و همکاران گزارش کردند که تمرینات ثبات مرکزی همراه با آموزش خودمراقبتی تاثیری بر درد و ناتوانی عملکردی مادران مبتلا به کمردرد دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی ندارد [9]. البته جنسیت آزمودنی­ها و این که مادران دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی فعالیت بسیار بالاتر و فشار افزایش یافته روی کمر دارند می‌تواند در کسب این نتایج متفاوت مؤثر باشد.
یافته دیگر پژوهش ما نشان داد که تمرین تعلیق نسبت به تمرین ثبات مرکزی، بهبود معنی­داری در نتایج ناتوانی عملکردی و درد افراد مبتلا به فتق دیسک ایجاد نمود و هردو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل بهبود معنی­داری نشان دادند. نتایج پژوهش ما با تحقیق Ghasemi و همکاران [40] مشابه بود که کاهش درد در هر دو نوع برنامه تمرینی ثبات مرکزی و تعلیقی در مبتلایان به کمردرد مزمن غیراختصاصی را گزارش کردند و تغییر در گروه تعلیق به نسبت ثبات­ مرکزی معنی­دار بود.
وجود درد در ناحیه کمر، بیمار را در یک چرخه معیوب قرار می‌دهد به گونه­ای که بیماران مبتلا به کمردرد مزمن به علت درد طولانی مدت با محدودیت در عملکرد حرکتی مواجه شده که حتی در انجام حرکات روزمره هم با مشکل روبرو می‌شوند و میزان فعالیت فیزیکی آنها شدیداً محدود می‌شود. بنابراین الگوهای غلط حرکتی شکل می­گیرد [41]. Clark و همکاران عنوان کردند که ثبات مرکزی با حفظ راستای پاسچر و وضعیت بدنی مناسب در خلال فعالیت‌های عملکردی از بروز الگوهای حرکتی غلط جلوگیری می­کند [42]. ثبات ستون مهره­ها از انقباض همزمان عضلات فلکسور و اکستنسور، فشار درون شکمی و نیروهای ناشی از عضلات شکمی حاصل می شود [43] و تمرینات ثبات مرکزی مجموعه‌ای از تمرینات هستند که با هدف باز آموزی عضلات اصلی ثبات دهنده ستون فقرات و لگن به منظور حفظ ثبات عملکردی در طی فعالیتهای عملکردی معرفی شده­اند. این تمرینات باعث تقویت عضلات تنه شده و با افزایش هماهنگی و توسعه ثبات تنه و کاهش نیروی وارده به کمر به کاهش کمردرد کمک میکنند [8]. تمرینات ثبات­ مرکزی باعث می‌شود عضلاتی که در اثر بیماری کمردرد غیر فعال شده بودند به طور فعال­تری درگیر شوند و در نتیجه سیستم عصبی مرکزی تحریکات مناسب تر و مؤثرتری از اعصاب آوران گیرندههای حس عمقی این عضلات دریافت نماید. بنابراین باعث افزایش قدرت و هماهنگی و ثبات این عضلات، کاهش درد و به واسطه این کاهش درد، عملکرد بهتر حرکات در افراد مبتلا به کمردرد مزمن می­شود [44]. بنابراین شاید بتوان گفت یکی از دلایل بهبودی در ناتوانی عملکردی بیماران حاضر در این تحقیق تسهیل فعالسازی عضلات و افزایش حس حرکتی  به دنبال کاهش درد کمر بوده است. از طرفی بسیاری از فعالیت‌های روزانه در شرایط پویا و نسبتاً ناپایدار انجام میشود. یکی از مزایای تمرینات تعلیق انتقال انرژی به روشی بهینه است و فعالیتهای روزمره بر اساس نیازها افزایش مییابد، بنابراین عملکرد افراد افزایش می‌یابد [45].
از مکانیسم­های احتمالی تاثیر تمرین تعلیق بر بهبود درد می‌توان گفت که این تمرین با توجه به اینکه شکلی خاص از تمرینات ناپایدار می­باشد می‌تواند هم انقباضی عضلانی را در مقایسه با تمرین در سطح با ثبات بیش‌تر افزایش دهد [46] هم‌چنین این ماهیت ناپایدار باعث می­شود همزمان عضلات موضعی و عمقی درگیر شوند  و باعث افزایش کنترل عصبی و عضلانی در یک محیط زنجیره‌ای بسته می­شود و این پایداری مفصل را بهبود می­بخشد و با بهبود الگوی پاسخ عضلانی و حمایت از مفاصل بین­مهره­ای موجب کاهش درد می‌شود [47]. هم‌چنین برخی از تمرینات تعلیقی استفاده شده توسط ما به صورت آویزانی کامل انجام شد که می­تواند به دلیل کشش ایجاد شده روی کمر به کمک وزن اندام­های تحتانی، باعث کاهش درد شود. گزارش شده است که کاربران استفاده کننده از تکنیک‌های کشش غیر فعال به کمک جاذبه کاهش علائم و کاهش درد کمر را تجربه کردهاند [48]. کشش باعث افزایش ارتفاع دیسک بین مهره­ای، افزایش فضای بین مهره­ای و آزاد شدن ریشه عصب در سوراخ بین مهره­ای می­شود که این نتایج کمردرد را کاهش می­دهد [49].
جنسیت و وضعیت ذهنی افراد و انگیزه آنها برای انجام تمرینات محدودیت اصلی این مطالعه بود. علاوه بر آن کاهش تعداد افراد در زیرگروه‌ها به دلیل اپیدمی‌کووید-19 و انصراف تعدادی از داوطلبان عامل محدودیت دیگری بود که با آن مواجه شدیم. با توجه به عوامل ذکر شده انجام این مطالعه در بانوان و روی فراد دچار کمردرد مزمن غیراختصاصی توصیه می­شود. هم‌چنین بررسی سایر عوامل درگیر در کمردرد از جمله عضلات مرکزی قبل و پس از انجام تمرینات مفید به نظر میرسد.
نتیجهگیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمرینات ثبات مرکزی و تعلیق هردو باعث افزایش بتا اندورفین و کاهش درد و ناتوانی عملکردی در مبتلایان به فتق دیسک بین مهره­ای شد. متعاقب تمرینات ورزشی، افزایش سطح بتا اندورفین پلاسما به عنوان یک نشانگر جهت بهبود بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با اثرات احتمالی ضد درد ناشی از مواد مخدر درونزا و فعال شدن گیرنده­های محیطی آن همراه است. از نتایج جالب توجه در تحقیق حاضر می­توان به نقش بارزتر تمرینات تعلیق بر کاهش درد و ناتوانی عملکردی در مقایسه با  تمرینات ثبات مرکزی اشاره کرد که منجر به افزایش توان عملکردی در فعالیت‌های روزمره بیماران مبتلا به فتق دیسک کمر شد. بنابراین توصیه می­شود که توانبخشی بیماران مبتلا، مورد استفاده قرار گیرد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از افراد شرکت کننده، هم‌چنین از معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد واحد رشت جهت حمایت معنوی از این تحقیق تشکر می­نمایند.
 


 
[1]- دانشجوی دکترای تخصصی فیزیولوژی ورزش، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
[2]- (نویسنده مسئول) استادیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
تلفن: 33402716-013، دورنگار: 33402718-013، پست الکترونیکی: mfadaei2000@yahoo.com
[3]- دانشیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تربيت بدني
دریافت: 1399/12/23 | پذیرش: 1400/4/20 | انتشار: 1400/7/6

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb