جلد 21، شماره 12 - ( 12-1401 )                   جلد 21 شماره 12 صفحات 1248-1229 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IUMS.REC.1398.1095


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Lotfi M, Sharifi Fard S A, Amini M, Zolgharnein M. Investigating the Psychometric Properties of the Persian Version of the Mentalized Affectivity Scale in Students: A Descriptive Study. JRUMS 2023; 21 (12) :1229-1248
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6665-fa.html
لطفی مژگان، شریفی فرد سید علی، امینی مهدی، ذوالقرنین مریم. بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه فارسی مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی در دانشجویان: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1401; 21 (12) :1229-1248

URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-6665-fa.html


دانشگاه علوم پزشکی ایران
متن کامل [PDF 388 kb]   (670 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (947 مشاهده)
متن کامل:   (1202 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 21، اسفند 1401، 1248-1229


بررسی ویژگی­های روان­سنجی نسخه فارسی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی در دانشجویان:
 یک مطالعه توصیفی
مژگان لطفی[1]، سید علی شریفی فرد[2]، مهدی امینی[3]، مریم ذوالقرنین[4]

دریافت مقاله: 29/05/1401 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 07/08/1401 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 09/12/1401 پذیرش مقاله: 10/12/1401



چکیده
زمینه و هدف: عاطفه­پذیری ذهنی یک دیدگاه نوین در زمینه­ تنظیم هیجانی است. این دیدگاه جنبه جدیدی را در حوزه تنظیم هیجانی وارد نموده است. هدف این مطالعه بررسی ویژگی­های روان­سنجی نسخه فارسی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی در دانشجویان بود.
مواد و روش: روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیل عاملی است. جامعه آماری آن، تمامی دانشجویان دانشگاه­های دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب ­گردیدند (سال تحصیلی 1400-1399). حجم نمونه شامل 500 شرکت ­کننده بود که 492 نفر وارد تحلیل شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه نیز پرسش­نامه تنظیم هیجان (Emotion regulation questionnaire; ERQ)، پرسش­نامه­ مهارت­های تنظیم هیجان (Emotion regulation skills questionnaire; ERSQ)، مقیاس کوتاه دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in emotion regulation scale; DERS-16)، پرسش­نامه سبک عاطفی (Affective style questionnaire; ASQ)، فهرست علائم (Symptom checklist; SCL-25) و مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی (Mentalized affectivity scale; MAS) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از روش تحلیل عامل تأییدی و اکتشافی، هم­چنین روش پایایی آلفای کرونباخ و روایی ملاک استفاده شد.
یافتهها: یافته­ها نشان داد که این مقیاس از ویژگی­های روان­سنجی مطلوبی برخوردار است. بررسی­ تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی، الگوی سه مؤلفه­ای این مقیاس را تأیید کرد. هم­چنین، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 91/0 و برای سه مؤلفه شناسایی، پردازش و ابرازگری به ترتیب 91/0، 85/0، و 64/0 به دست آمد.
نتیجه­گیری: با توجه به ویژگی­های مطلوب روان­سنجی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی، این مقیاس می­تواند در مطالعات روانشناختی، با تمرکز بر جامعه دانشجویی مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد. در کاربرد این ابزار برای جوامع آماری دیگر، رعایت احتیاط ضروری به نظر می­رسد.
واژه‌های کلیدی: تنظیم هیجان، عاطفه­پذیری ذهنی، ویژگی­های روان­سنجی
 
مقدمه
در اوایل دوره تحولی، هیجانها زندگی خودشان را دارند اما هنگامی که شناخت ها تحول مییابند، افراد راهبردهایی را برای مدیریت هیجانهایشان تدبیر کرده و تلاش میکنند تا این راهبردها را در سراسر دوره  بزرگسالی به کار گیرند [2-1]. تنظیم هیجان یکی از حوزههای روانشناسی است که به سرعت در حال رشد است [3] و در این زمینه چندین تئوری، به کمک درک ما از فرآیندهای تنظیمی، تحول یافتهاند، این فرایندهای تنظیمی در زمان رویارویی با هیجان­ها به کار گرفته می­شوند [5-4]. الگوهای تنظیم هیجانی، از ابعادی مانند تخمین ذهنی­سازی (نظریه ذهن) و توانایی ترسیم بافت­های پیشین و حال، در جهت درک و مدیریت هیجان­ها، چشم­پوشی می­کنند. این در صورتی است که که هر دوی آن­ها - ذهنی­سازی، و بافتهای پیشین و حال - برای درک و تنظیم هیجان­ها بسیار مهم و حیاتی هستند [6]. تنظیم هیجانی یک واژه­ در حال گسترش است که فرآیندهای آشکار و ناآشکار شامل بازبینی، ارزیابی، دگرگون­سازی و تلفیق­سازی هیجان­ها را توصیف میکند [8-7]. همچنین، ذهنی­سازی توانایی شناختی و عاطفی است که منجر به درک اندیشه­ها و احساسات خودمان و دیگران میگردد [10-9].
از سوی دیگر، «تنظیم هیجانی» و «ذهنی­سازی» برای چگونگی درک، تجربه و پاسخ افراد به هیجان­های­شان ضروری است. در واقع، فرآیند تنظیم هیجان، شامل آگاهی، درک، و شناسایی اندیشه­ها و احساسات فرد (به معنای ذهنیسازی)، قبل از، در طول، و بعد از تصحیح و تلفیق هیجانها اتفاق میافتد [11]. Jurist در زمینه تنظیم هیجانی یک دیدگاه نوین را مطرح میسازد که نظریه عاطفهپذیری ذهنی (Mentalized Affectivity Scale; MAS) نامیده می­شود. این دیدگاه، ذهنی­سازی را بخشی از فرآیند تنظیمی به حساب می­آورد و روی این مطلب پافشاری میکند که تنظیم یک هیجان به شیوه‌ هیجانی (مدیریت، دگرگونسازی و تغییرسازی)، ظرفیتی را برای ذهنی­سازی فراهم میآورد، مطلب بعد اینکه هیجان­ها تنها در یک فرآیند تنظیمی سازگار نمی­شوند، بلکه آنها در معنا، باز ارزیابی می­گردند [12 ،6]، بنابراین این جنبه پیچیده از تنظیم هیجانی، یعنی ذهنیسازی دربارهی عواملی که ممکن است هیجان­ها را تحت تأثیر قرار دهد مانند تجربه­های دوران کودکی (نظریه روان­تحلیل­گری) و یا بافت­ها و موقعیت­های شخصی، ظرفیتی را برای بازتابانیدن اندیشه­ها و احساسات شخصی ایجاد می­کند. این فرآیند به تدریج، موجب شکل­گیری درک شخصی درباره­ هیجانها و شیوهای از پیش­بینی آینده می‌گردد [13-12].
در این زمینه، Jurist در نظریه­ هیجان­پذیری ذهنی، سه جنبه شاخص را مطرح میسازد که هر کدام بخشی از فرآیند متحدالمرکز تنظیم هیجانی هستند. جنبه اول شناسایی (Identifying) هیجانها است که اساسیترین و ابتداییترین شکل آن شامل برچسبزنی هیجانها، و در حالت پیچیدهتری شامل دریافت هیجان­ها در بافت تاریخچه شخصی و کشف معنای هیجان­ها می­باشد. جنبه­ دوم، که به دنبال شناسایی هیجان­ها می­آید، پردازش (Processing) هیجان‌ها است. پردازش شامل تلفیق و تنظیم هیجانی، و همچنین تغییر هیجان به برخی شیوهها، مانند استمرار یک هیجان مشخص است. در نهایت جنبه­ سوم فرآیند، که به دنبال پردازش میآید، بیان یا ابرازگری (Expressing) هیجان­ها است. بیان یا ابراز شامل طیف اندیشه‌های فردی ارتباطی و بروز هیجان­ها است [12].
از سوی دیگر، تاریخچه شخصی پیشین، هر جنبه­ای از تجربه هیجانی، از شناسایی و پردازش تا بیان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به علاوه، این مؤلفه­ها با احساس عاملیت شخصی نسبت به هیجان‌ها، به ویژه شناسایی، گره خوردهاند [13]. بنابراین اگر بخواهیم فرآیندی از نظریه هیجان­پذیری ذهنی را ترسیم کنیم، این فرآیند با پایههای زیست­شناختی (برای مثال، ژنتیک و صفات غیراکتسابی)، شروع می­شود. سپس، به دنبال پایههای زیستشناختی، تحول کودکی است [12]. به طور ویژه، در سیر تحول کودکی، شکل­گیری دلبستگی، تحول «نظریه ذهن» و ذهنیسازی [14]، و تحول طرح واره های شناختی و عاطفی [15] وجود دارد، و در نهایت پس از پایههای زیستشناختی و تحول کودکی، سه جنبه مشخص از هیجانپذیری ذهنی نمود مییابد: شناسایی، پردازش، و بیان (ابرازگری). بیان یا ابرازگری هیجان­ها منجر به تعامل­های بین فردی با محیط و دیگران می­شود که در نهایت پسخوراند از سوی دیگران و تجربه­ی رخدادها و موقعیت­های جدید را فراهم میسازد. این پسخوارندها و اثر تقابلی با محیط، با طرح‌‌وارههای پیشین که در هیجان­پذیری ذهنی تأثیر میگذارند، یکپارچه میگردند [12].
در این زمینه، برای اندازه­گیری تنظیم هیجانی چندین ابزار وجود دارد که تا کنون مورد استفاده واقع شده­اند، این ابزارها با نظریه عاطفه­پذیری ذهنی به شیوه­های مختلف همگرا و واگرا میباشند که از جمله آنها می­توان به مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (Difficulties in Emotion Regulation Scale) [16]، پرسش­نامه تنظیم هیجان (Emotion Regulation Questionnaire) [17]، پرسشنامه سبک عاطفی (Affective Style Questionnaire) [18]، مقیاس ابراز انعطاف‌پذیر تنظیم هیجانی (Regulation of Emotional Expression Scale [19]، تنظیم هیجانی خود و دیگران (Emotional Regulation of Others and Self [20]، پرسش­نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) [21]، سیاهه مقابله (Cope Inventory) [22]، پرسش­نامه سبک­های مقابله­ای (Coping Styles Questionnaire) [23]، پرسش­نامه عملکرد انعکاسی (Reflective Functioning Questionnaire) [24]، مقیاس آلکسی تایمی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale) [25]، و سیاهه نشخوار (Rumination Inventory) [26]، اشاره کرد. این ابزارهای تنظیم هیجانی، شامل جنبه­هایی از نظریه عاطفهپذیری ذهنی می باشند اما نه هر سه مؤلفه، و همچنین آنها جنبه­هایی از درک پیشین و بافت­های کنونی که تنظیم هیجانی را شکل می­دهند را به تصویر نمی­کشند.
بنابراین در این زمینه، Greenberg و همکاران [27]، مطالعه جدیدی با نمونه­ بزرگ 840,2 انجام دادند که شامل هر سه مؤلفه عاطفهپذیری ذهنی (یعنی شناسایی، پردازش و ابرازگری) بود، و در نهایت آن را مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی (MAS) نامیدند. همچنین آن­ها در این مقیاس، تمامی جنبه­های نظریه عاطفه­پذیری ذهنی را در نظر گرفتند. آن­ها مقیاسی را طراحی نمودند که تمامی ابزارهای قبلی را در خود ادغام کرده است. از این رو، در این ابزار، مؤلفههای فقدان آگاهی و وضوح هیجانی (DERS)، قطعیت و عدم قطعیت درباره­ حالت­های روانی (RFQ)، دشوای در توصیف و شناسایی احساسات (TAS)، نشخوارگری (CERG)، در مؤلفه شناسایی؛ مؤلفه­های راهبردهای تنظیم هیجان (DERS)، باز-ارزیابی (ERQ)، و سازگاری (ASQ) در مؤلفه­ پردازش؛ و مؤلفه­های فرونشانی (ERQ)، پنهانسازی (ASQ)، ارتقاء مثبت و منفی، و فرونشانی مثبت و منفی (FREE)، در مؤلفه­ ابرازگری یا بیان ادغام شده­ است.
ویژگی­های روان­سنجی این مقیاس در مطالعات پیشین بررسی و مورد تأیید قرار گرفته است. هم­چنین ارتباط سه مؤلفه عاطفهپذیری ذهنی با تروما، تشخیص­های بالینی (شامل زیستعصبشناختی، خُلق و اختلالات شخصیت)، و تاریخچه­های درمان روان­شناختی به تصویر کشیده شده است [28، 13]. بنابراین، از سویی، با توجه به جامعیت و چندجانبه­نگری این ابزار تنظیم هیجانی و جدید بودن آن، و از سوی دیگر، اهمیت تنظیم هیجانی در پیش­گیری و درمان­های روان­شناختی، به ویژه در دوره­های تحولی نوجوانی و بزرگسالی اولیه، هدف مطالعه حاضر، تعیین ویژگی­های روان­سنجی نسخه­ فارسی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی در دانشجویان می‌باشد.
مواد و روشها
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و با هدف اعتباریابی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه­های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 می‌باشند. روش نمونه‌گیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای بود، به این صورت که ابتدا فهرستی از تمامی دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران (5 دانشگاه) تهیه شد و از بین آنها، دو دانشگاه و سپس از هر دانشگاه، دو دانشکده، از هر دانشکده، دو گروه آموزشی و در نهایت از هر گروه آموزشی، چهار کلاس انتخاب شدند. تمامی مراحل به روش تصادفی از نوع قرعهکشی بود. حجم نمونه شامل 500 شرکتکننده بود. پس از حذف دادههای ناقص و پرت نیز، 492 شرکت‌‌کننده وارد تحلیل شدند. مبتنی بر Hooman [29] جهت انجام مطالعات تحلیل عاملی، تعداد نمونه 300 نفر خوب و 500 نفر خیلی خوب می­باشد.
در اجرای پژوهش، مبنا بر این بود که پس از توضیح مختصری در مورد این طرح و اهداف آن برای شرکت کنندگان، در صورتی که دانشجویان حاضر به همکاری بودند، از آنها رضایت نامه کتبی گرفته شود و سپس آزمونها در اختیار آنها قرار گیرد. هم­چنین اجراکنندگان در تمام مراحل اجرا، در تعامل نزدیک با شرکتکنندگان بودند تا بتوانند به ابهام‌ها و اشکال‌های احتمالی پاسخ دهند و پس از اتمام کار، آزمون­ها را کنترل نمایند تا به تمام گویه‌ها پاسخ داده شده باشد.
فرآیند ترجمه و انطباق­سازی مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی
در این مطالعه، اعتباریابی با استفاده از روش­های روان­سنجی کلاسیک صورت گرفت. جهت ترجمه و آماده­سازی مقیاس عاطفهپذیری ذهنی، این مقیاس ابتدا به فارسی برگردانده شد، و برای این که مفاهیم و اصطلاحات سازندگان آزمون دقیقاً به فارسی ترجمه شود از یک فرد متخصص زبان انگلیسی و آشنا به مفاهیم روانشناسی خواسته شد که مجدداً نسخه فارسی را به انگلیسی بازترجمه کند. به این ترتیب ترجمهها و بازترجمهها با یکدیگر مقایسه شده و تفاوتها برطرف شدند. در پایان نیز نسخه فارسی مقیاس عاطفهپذیری ذهنی تهیه شد. سپس این مقیاس بر روی 50 شرکت کننده (دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران) به صورت آزمایشی اجرا شد و اشکالات پیش آمده برای کاربرد نهایی اصلاح و رفع گردید، سپس بعد از تدوین فرم نهایی مقیاس، نمونه­گیری نهایی صورت گرفت. با این توضیح که پس از اخذ رضایت­نامه کتبی از افراد و تکمیل داده­های دموگرافیک (شامل جنسیت، سن و مقطع تحصیلی)، شرکت ­کنندگان توسط ابزارهای پژوهش یعنی پرسشنامه تنظیم هیجان، پرسش نامه مهارتهای تنظیم هیجان، مقیاس کوتاه دشواری در تنظیم هیجان، پرسش نامه سبک عاطفی، فهرست علائم (Symptom Checklist, SCL-25) و مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی (MAS) مورد سنجش قرار گرفتند.
مقیاس عاطفه­پذیری ذهنی (Mentalized Affectivity Scale (MAS)): این مقیاس توسط Greenberg و همکاران، مبتنی بر نظریه عاطفه­پذیری ذهنی، تحول یافت [27]. این مقیاس دارای 60 گویه و سه مولفه شامل شناسایی، پردازش و ابرازگری هیجانات و احساسات است. هم­چنین، روی طیف لیکرت 7 درجه­ای نمره گذاری می­شود (کاملاً مخالفم=1 تا کاملا موافقم=7). نمرات بالاتر نشان­دهنده شناسایی، پردازش و ابرازگری پخته­ترو سالم­تر هیجانات و احساسات است. Greenberg و همکاران، ویژگی­های روان­سنجی این ابزار را مطلوب گزارش کردند (آلفای کرونباخ به ترتیب 93/0، 90/0 و 88/0) [27].
پرسش­نامه تنظیم هیجان (Emotion Regulation Questionnaire (ERQ)): این پرسش­نامه در سال 2003 توسط Gross  و  Johnتدوین شد. این پرسش­نامه شامل 10 گویه است که دو راهبرد کلی تنظیم هیجان شامل ارزیابی مجدد و سرکوبی را اندازه­گیری می­کند. در این پرسش­نامه، 6 سؤال به سنجش راهبرد ارزبایی مجدد و 4 سؤال به سنجش راهبرد سرکوبی می‌پردازد. هر سؤال شامل یک طیف لیکرت 7 درجه‌ای است (1= کاملاً مخالفم تا 7= کاملاً موافقم). در این پرسشنامه نمره بالاتر فرد نشاندهنده تنظیم هیجانی بالاتر است. Gross روایی و پایایی این پرسشنامه را مطلوب گزارش کرده است. ضریب همسانی درونی 73/0 و ضریب باز آزمایی برای هر دو راهبرد 69/0 گزارش‌شده است[30]. آلفای کرونباخ نیز در این پژوهش برای ارزیابی مجدد و سرکوبی به ترتیب 70/0 و 71/0 و برای کل پرسش­نامه 71/0 به دست آمد.
پرسش­نامه مهارت‌های تنظیم هیجان (Emotion Regulation Skills Questionnaire (ERSQ)): این پرسشنامه توسط Berking  و Znoj در سال 2008 تدوین‌ شده است. این پرسشنامه یک ابزار خود گزارشی­دهی 27 گویه­ای است که با استفاده از طیف لیکرت 5 درجه‌ای نمره‌گذاری می‌شود (0= همیشه تا 4= هرگز). نمره کل مقیاس بین صفر تا 180 متغیر است که نمره بالاتر نشاندهنده  مهارتهای بالای تنظیم هیجانی است. ابعاد مورد اندازهگیری عبارتند از: آگاهی، وضوح، احساس، درک، خود حمایتی شفقت­آمیز، بهبود، پذیرش، تحمل و آمادگی برای مواجهه. این پرسش­نامه به مشخص کردن نقایص تنظیم هیجان در بیماران و سنجش مهارت‌های آن‌ها و همچنین توانایی مداخلات در افزایش این مهارت‌ها کمک می‌کند. شاخص‌های روان‌سنجی این پرسشنامه مطلوب گزارش‌شده است. ضریب آلفای کرونباخ 90/0 و ضریب بازآزمایی در فاصله زمانی دو هفته 75/0 محاسبه ‌شده است [31]. آلفای کرونباخ این پرسش­نامه در پژوهش پیش­رو نیز 92/0 و برای مؤلفه­های توجه، ادراک درونی، وضوح، فهم، پذیرش، تابآوری هیجانی، آمادگی برای مواجهه، خود حمایت­گری و تعدیل احساسات به ترتیب 52/0 ، 64/0، 66/0، 62/0، 59/0، 66/0، 62/0، 52/0 و 68/0 به دست آمد.
مقیاس کوتاه دشواری در تنظیم هیجان (The Brief Version of Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS-16)): این مقیاس توسط Bjureberg و همکاران در سال 2016 تدوین شده است. این مقیاس در واقع فرم کوتاه 36 گویهای مقیاس دشواری در تنظیم هیجان است که توسط  Gratz و Roemer  در سال 2004 با هدف سنجش سطح معمول کژتنظیمی هیجان فردی طراحی شده بود. این ابزار دارای شش مؤلفه شامل عدم پذیرش پاسخ­های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیمی و عدم وضوع هیجانی میباشد. فرم کوتاه این مقیاس دارای 16 گویه است که از بین شش مؤلفه بیان شده و بر اساس دارا بودن بالاترین میزان همبستگی با نمره کل انتخاب‌ شده است. همانند فرم بلند آن، نمره‌گذاری این مقیاس نیز از طریق طیف لیکرت 5 درجه­ای است (1= تقریباً هرگز تا 5= تقریباً همیشه). نمره کل مقیاس بین 16 تا 80 متغیر است که نمرات بالاتر نشان‌دهنده دشواری‌های بیشتر در تنظیم هیجانی است.. شاخص‌های روان‌سنجی این مقیاس مطلوب گزارش ‌شده است. مقدار آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0 به دست آمده و شاخص پایایی در بازآزمایی نیز 85/0 گزارش شده است [32]. آلفای کرونباخ مقیاس دشواری در تنظیم هیجان در پژوهش پیشرو نیز 90/0 و برای مؤلفه­های عدم پذیرش پاسخ­های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدف­مند، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیمی و عدم وضوع هیجانی به ترتیب 82/0، 75/0، 76/0، 69/0، 82/0 و 69/0 به دست آمد.
پرسش­نامه سبک‌های عاطفی (Affective Style Questionnaire (ASQ)): این پرسش­نامه یک ابزار 20 گویه­ای است که در سال 2010 توسط Hofman  و Kashdan  با هدف تهیه یک ابزار کوتاه برای سنجش تفاوت‌های فردی در تنظیم هیجان تدوین ‌شده است. پاسخ به هر سؤال بر اساس طیف لیکرت 5 درجه‌ای (5=کاملاً در مورد من درست است تا 1=اصلاً در مورد من درست نیست)، صورت می‌گیرد. نمره کل نیز بین 20 تا 100 متغیر است. هم­چنین این پرسش­نامه دارای سه بُعد شامل: پنهان‌سازی (تمایل به سرکوبی و مخفی­سازی هیجانات)، سازگاری (تمایل به کار کردن روی هیجانات و سازگاری با آن‌ها)، و تحمل (پذیرش و تحمل هیجانات) می­باشد. آلفای کرونباخ برای هر یک از این ابعاد به ترتیب 84/0، 82/0 و 62/0 محاسبه شده است. بررسی‌های ساختار عاملی نیز از وجود سه عامل بیان شده به‌ خوبی حمایت می‌کند [33]. آلفای کرونباخ پرسش­نامه سبک­های عاطفی در پژوهش پیش­رو نیز 80/0 و برای مؤلفه­های پنهان‌سازی، سازگاری و تحمل به ترتیب 70/0 ، 59/0 و 60/0 به دست آمد. 
فهرست علائم (Symptom Checklist (SCL-25)): فهرست علائم (SCL-25) فرم کوتاه آزمون تجدیدنظر شده فهرست 90 گویه­ای است که یک ابزار خود گزارش­دهی است. فرم اصلی این ابزار 9 بُعد مستقل شامل جسمانی­سازی، وسواسی - جبری، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، فوبیا، افکار پارانوییدی و روان‌­رنجوری را اندازه­گیری می­کند. بُعد نهم دربرگیرنده سایر علائم است. با توجه به گزارش‌های مختلف مبنی بر تک‌بعدی بودن 90-SCL و توصیه به استفاده از آن به ‌عنوان یک ابزار برای سنجش آسیب روانی به‌ جای یک ابزار چندبُعدی برای سنجش سندرم یا اختلالات متعدد، داودی و ایران نیز در سال 1380 فرم 25 گویه­ای این ابزار را در فرهنگ ایرانی اعتباریابی کردند. همچنین از هر 9 بُعد آزمون اصلی، به‌ جز خصومت، ماده‌هایی در فرم کوتاه وجود دارد. سؤالات دارای دو گزینه بله یا خیر می­باشد که نمره بالاتر نشان دهنده­ آسیب روانی بیشتر است. ضریب همسانی درونی برای کل ابزار 97/0. محاسبه ‌شده است. ضریب همسانی در جمعیت مذکر 98/0 و در جمعیت مؤنث 97/0 به ‌دست ‌آمده است. ضریب بازآزمایی نیز در فاصله زمانی 5 هفته‌ای برای کل نمونه 78/0، در جمعیت مذکر 79/0 و در جمعیت مؤنث 77/0 محاسبه‌ شده است [34]. آلفای کرونباخ این ابزار در پژوهش پیش­رو نیز 93/0 محاسبه شد و برای مؤلفه­های جسمانی­سازی، وسواسی-جبری، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، فوبیا و روان­پریشی به ترتیب 84/0، 75/0،  65/0، 48/0، 70/0، 76/0 و 55/0 به دست آمد.
جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از آمار توصیفی شامل شاخص­های مرکزی و پراکندگی استفاده گردید. هم­چنین جهت بررسی روایی محتوایی از شاخص­های CVI-CVR و برای پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. روش­های جزیی­تر تحلیلی نیز شامل: ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل معادلات ساختاری برای همبستگی درونی متغیرها بود. تحلیل­ داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.23 و AMOS v.24  صورت گرفت.
نتایج
تعداد 500 شرکت­کننده در این مطالعه حضور داشتند که با احتساب داده­های ناقص و پرت (n=8)، 492 شرکت­کننده وارد تحلیل شدند. جدول 1 اطلاعات مربوط به تحصیلات و جنسیت شرکت ­کننده­ها را نشان میدهد. در این مطالعه میزان دانشجویان مرد (259 شرکتکننده) کمی بیش از زن (233 شرکتکننده) میباشد. همچنین در حالت کلی میزان دانشجویان دارای تحصیلات کارشناسی دارای بیشترین فراوانی است. میانگین سنی شرکتکنندگان نیز در این پژوهش 4/23 و انحراف معیار 24/3 به دست آمد.

جدول 1- ویژگی­های جمعیت­شناختی دانشجویان دولتی دانشگاههای شهر تهران در سال 1400 (492n=)
متغیر تعداد درصد
جنسیت زن 233 4/47
مرد 259 6/52
مقطع تحصیلی کارشناسی 238 4/48
کارشناسی ارشد 234 6/47
دکتری 20 1/4
جدول 2 علاوه بر شاخص­های توصیفی، نتایج مربوط به توزیع (چولگی و کشیدگی) و آلفای کرونباخ را نیز نشان می­دهد. از این رو، در مورد عامل­ها، SCL با 93/0 و پس از آن ERSQ با 92/0 دارای بیشترین مقدار است و پس از آن­ها DERS با 90/0 و سپس ASQ و ERQ با 80/0 و 71/0 پایایی مطلوب را نشان میدهند. پایایی مربوط به ابزار MAS نیز در حالت کلی انسجام مطلوب گویهها را نشان داد. در این زمینه، مؤلفه­های شناسایی و پردازش از پایایی قابل قبولی برخوردار هستند، اما مؤلفه ابرازگری پایایی متوسط را نشان می­دهد. میزان روایی محتوایی برای تمامی گویهها مورد تأیید قرار گرفت. برای سنجه MAS، میزان شاخص روایی محتوایی (Content Validity Index; CVI) برای همه گویهها بین 75/0 تا100 قرار گرفت که در بازه قابل قبولی است (بیشتر از 70/0). در مورد نسبت روایی محتوایی (Content Validity Ratio; CVR) نیز مقدار 65/0 حاصل شد که مبتنی بر متون آماری، میزان قابل قبولی است [36-35].
 
جدول 2- شاخص­های توصیفی و پایایی دامنه­ها و ابعاد ابزارهای تنظیم هیجان، مهارت­های تنظیم هیجان، دشواری در تنظیم هیجان، فهرست علائم و سبک عاطفی در دانشجویان دولتی دانشگاه­های شهر تهران در سال 1400
دامنه­ها و ابعاد میانگین
(کمینه-بیشینه)
انحراف استاندارد چولگی کشیدگی آلفای کرونباخ
پرسش­نامه تنظیم هیجانی(ERQ) 49/38 (66-13) 05/8 13/0- 21/0 71/0
ارزیابی مجدد 35/24 (42-6) 76/5 14/0- 11/0- 70/0
سرکوبی 13/14 (27-4) 47/4 22/0 23/0- 71/0
پرسش­نامه مهارت‌های تنظیم هیجان(ERSQ) 28/2 (93/3- 48/0) 60/0 10/0- 07/0 92/0
توجه به احساسات 12/7 (12-0) 28/2 22/0- 12/0- 52/0
ادراک درونی احساسات 7/6 (12-0) 45/2 21/0- 22/0- 64/0
وضوح احساس 84/6 (12-0) 51/2 35/0- 16/0- 66/0
فهم احساس 54/7 (12-1) 31/2 30/0- 22/0- 62/0
پذیرش احساس 67/6 (12-0) 37/2 09/0- 10/0- 59/0
تاب آوری هیجانی 63/6 (12-0) 51/2 11/0- 24/0- 66/0
آمادگی برای مواجهه 19/6 (12-0) 47/2 02/0- 25/0 62/0
خود حمایت­گری 82/6 (12-0) 29/2 27/0- 03/0 52/0
تعدیل احساسات 05/7 (12-0) 38/2 29/0- 09/0- 68/0
مقیاس کوتاه دشواری در تنظیم هیجان(DERS) 44/92 (141-41) 62/19 27/0- 46/0- 90/0
عدم پذیرش پاسخ­های هیجان 35/14 (30-6) 12/5 34/0 33/0- 82/0
دشواری در انجام رفتار هدفمند 08/14 (25-5) 99/3 073/0 26/0- 75/0
دشواری در کنترل تکانه 48/15 (28-5) 61/4 29/0 26/0- 76/0
فقدان آگاهی هیجانی 71/16 (28-5) 06/4 13/0- 10/0- 69/0
دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی 11/20 (40-8) 29/6 18/0 44/0- 82/0
عدم وضوح هیجانی 68/11 (22-5) 66/3 01/0 65/0- 69/0
سیاهه فهرست علائم(SCL) 13/29 (89-0) 35/18 32/0 70/0- 93/0
جسمانی­سازی 74/6 (24-0) 4/5 55/0 52/0- 84/0
وسواسی-جبری 28/4 (12-0) 87/2 49/0 40/0- 75/0
حساسیت بین فردی 94/3 (12-0) 78/2 49/0 29/0- 65/0
افسردگی 44/2 (8-0) 96/1 62/0 30/0- 48/0
اضطراب 56/3 (12-0) 75/2 49/0 34/0- 70/0
هراس 86/2 (12-0) 62/2 80/0 007/0 76/0
اندیشه­پردازی پارانویید 27/1 (4-0) 22/1 61/0 62/0- ---
روان­پریشی 98/2 (11-0) 44/2 72/0 08/0- 55/0
ماده­های اضافی 02/1 (4-0) 18/1 88/0 25/0- ---
پرسش­نامه سبک‌های عاطفی(ASQ) 81/57 (94-26) 42/10 00/0 07/0 80/0
پنهان­سازی 04/23 (40-8) 38/5 02/0 23/0- 70/0
سازگاری 03/20 (33-10) 10/4 11/0 18/0- 59/0
تحمل 73/14 (24-5) 42/3 006/0 01/0- 60/0
مقیاس عاطفه­پذیری )MASذهنی( 73/261 (369-147) 60/36 19/0 27/0 91/0
شناسایی 61/109 (168-38) 50/21 12/0- 07/0- 91/0
پردازش 05/101 (151-51) 03/17 42/0 13/0 85/0
ابرازگری 06/51 (73-19) 83/8 31/0- 85/0 64/0
 
براساس نتایج ضریب همبستگی پیرسون در جدول 3 بیشترین ارتباط MAS با ERSQ و پس از آن با ASQ در جهت مثبت به دست آمده است که نشان از همگرایی عامل MAS با این دو عامل دارد. از سوی دیگر، در ارتباط بین MAS با DERS و SCL نیز ارتباط معنادار در جهت منفی به دست آمده است که نشان از واگرایی MAS با دو عامل بیان شده دارد. همچنین در مورد ارتباط MAS با ERQ نیز نتایج نشان داد که این دو عامل با هم رابطه معناداری ندارند.
 
جدول 3- ضرایب همبستگی پیرسون بین عاطفه­پذیری ذهنی با عامل­های ASQ-SCL-DERS-ERSQ-ERQ
دامنه ها MAS ASQ SCL DERS ERSQ
ASQ (001/0)21/0 1
SCL (001/0>)28/0- 06/0 1
DERS (001/0>)52/0- (03/0)14/0- (01/0)60/0 1
ERSQ (001/0>)60/0 (002/0)40/0 (02/0)13/0- (003/0)40/0- 1
ERQ 04/0 (008/0)33/0 06/0- 05/0- (03/0)15/0
 
از سوی دیگر، به منظور گروه­بندی گویه­های MAS بر اساس شباهت­ها به رده­های مختلف، تحلیل عاملی اکتشافی مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا جهت بررسی و تشخیص مناسب بودن داده‌ها برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی، پیش‌آزمون‌های کیزرـ­ مایرـ­ اولکین (KMO) و بارتلت انجام شد. مقدار آماره KMO برای گویه­ها جهت تحلیل عاملی برابر 92/0 و میزان احتمال معناداری آزمون کرویت بارتلت محاسبه شده برای داده­ها، 01/0p< به دست آمد. بنابراین بر اساس هر دو شاخص، داده‌ها از قابلیت مناسبی جهت انجام یک تحلیل عاملی برخوردار هستند. برای طبقه‌بندی گویه­ها در عامل­ها، با توجه به سه عاملی بودن MAS در مطالعات انجام شده، به قرار دادن گویه­ها بر اساس شباهت­ها در این سه عامل پرداخته می­شود. قابل بیان است که در این زمینه میزان پراکندگی توسط این سه عامل، 37/0 به دست آمد. هم­چنین جدول بارهای عاملی نیز در شکل زیر با توجه به سه عاملی بودن تحلیل عاملی اکتشافی نشان داده شده است. بر‌اساس بارهای عاملی، برای طبقه­بندی گویه­ها به عامل­ها، از میزان خط برش 30/0 استفاده شده است. در مواردی که چند سؤال به یک عامل تعلق داشته باشد بیشترین میزان بار عاملی متعلق به آن عامل در نظر گرفته می­شود که برای هر 60  گویه در جدول 4 آورده شده است. مقدارهای منفی نیز در هر مؤلفه مرتبط به خود جای می­گیرند و به صورت معکوس نمره­گذاری میشوند.
آنالیز طرح عاملی اکتشافی بر اساس بارهای عاملی و میزان شدت هر سؤال و شباهت به هر عامل ارائه گردیده است. با توجه به بارهای عاملی گویه‌های مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی در جدول 4، گویه­های 1، 2، 5، 7، 8، 11، 12، 16، 17، 18، 21، 27، 28، 29، 30، 33، 34، 35، 37، 38، 40، 41، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 54، 56، 57، 58، 59 و 60  به عامل اول یعنی «شناسایی»، گویه­های 3، 4، 6، 10، 14، 15، 19، 22، 23، 25، 26، 42، 43 و 44 به عامل دوم یعنی «پرداز» و گویه­های 9، 13، 20، 24، 31، 32، 36، 39، 53 و 55 به عامل سوم یعنی «ابرازگری» تعلق دارند. البته لازم به ذکر است که گویه­های 19، 40، 44 و 56 به صورت منفی به مؤلفه­ها تعلق گرفته است. بنابراین به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند.
 
جدول 4- ماتریس مؤلفه­های چرخشی MAS بر اساس سه عامل (مؤلفه­ها) در دانشجویان دولتی دانشگاه­های شهر تهران در سال 1400
عامل سوم (ابرازگری) عامل دوم (پردازش) عامل اول (شناسایی) شماره سؤال
16/0- 08/0- 59/0 1
18/0 07/0 58/0 2
02/0- 49/0 37/0 3
13/0- 62/0 38/0 4
05/0- 16/0 64/0 5
04/0- 63/0 32/0 6
02/0 01/0 50/0 7
04/0- 31/0 48/0 8
55/0 11/0- 12/0- 9
03/0 66/0 15/0 10
26/0 30/0 51/0 11
08/0 27/0 51/0 12
59/0 09/0 10/0 13
04/0 62/0 08/0 14
38/0 49/0 024/0- 15
17/0- 13/0 52/0 16
06/0 35/0 56/0 17
06/0- 28/0 62/0 18
21/0 58/0- 16/0- 19
48/0 38/0- 01/0 20
17/0 30/0 53/0 21
07/0 46/0 43/0 22
01/0 65/0 18/0 23
51/0 23/0 12/0- 24
00/0 57/0 31/0 25
10/0- 61/0 12/0 26
21/0- 14/0 31/0 27
09/0 46/0 49/0 28
03/0 46/0 47/0 29
20/0 19/0 48/0 30
54/0 34/0- 04/0- 31
65/0 08/0 04/0 32
05/0- 20/0 60/0 33
03/0 04/0 60/0 34
12/0 28/0 61/0 35
48/0 26/0- 05/0- 36
26/0- 05/0 52/0 37
03/0- 09/0 56/0 38
56/0 07/0 02/0 39
24/0 17/0- 33/0- 40
10/0 34/0 53/0 41
12/0- 50/0 42/0 42
05/0- 56/0 06/0 43
39/0 41/0- 11/0- 44
13/0 05/0- 49/0 45
16/0- 38/0 41/0 46
07/0- 18/0 53/0 47
02/0- 13/0 39/0 48
05/0- 18/0 51/0 49
06/0- 14/0 70/0 50
13/0- 14/0 66/0 51
03/0 11/0 61/0 52
35/0 14/0- 02/0 53
06/0- 08/0 68/0 54
49/0 10/0 06/0 55
13/0 02/0- 37/0- 56
19/0 24/0 50/0 57
11/0 27/0 62/0 58
09/0- 12/0 57/0 59
17/0- 20/0 53/0 60
 
در جدول 5، شاخص های برازش مدل که شامل میانگین خطای خی دو، برازش تطبیقی، برازش افزایشی و ریشه میانگین مربعات خطای برآورد است، بر اساس میزان تطابق دادههای با مدل مفهومی گزارش گردیده است. تحلیل عاملی تأییدی به منظور بررسی همبستگی سازه ای عامل ها و گویهها با هم مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج مربوط به این تحلیل، در MAS تعداد گویهها برای سه عامل در نظر گرفته شده است که پس از حذف گویههای 15 و 44 به دلیل کم بودن بارهای عاملی مربوطه در مؤلفه پردازش و نیز اصلاح مدل، میزان شاخص­­های برازش در این مدل در جدول شماره 5 ارایه شده است. بر اساس شاخص­های برازش مدل مربوط، شاخص­های گزارش شده CFI-IFI دارای میزان بالاتر از 90/0 و RMSEA نیز کمتر از 08/0 میباشد. میزان CMIN/df نیز کمتر از 5 است که نشان از برازش مدل مناسب دادهها با مدل مفهومی دارد [36]. در مدل مفهومی شکل 1 گویههای مربوط به هر مؤلفه و میزان همبستگی آنها آورده شده است. بر این اساس، مقدار همبستگی شناسایی با پردازش، 42/0 به دست آمده است که این میزان برای پردازش با ابرازگری 10/0- میباشد که هر دو در سطح معناداری کمتر از 05/0 قرار دارد. رابطه بین شناسایی و ابرازگری نیز در سطح معناداری قرار نگرفت. سؤالات مربوط به هر مؤلفه و مدل اندازه­گیری مربوطه در شکل 1 ارائه شده است.
 
جدول 5- شاخص­های برازش مدل اندازه­گیری MAS سه عاملی در دانشجویان دولتی دانشگاه­های شهر تهران در سال 1400
نام شاخص میانگین خطای خی دو(CMIN/df) برازش تطبیقی (CFI) برازش افزایشی(IFI) ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA)
مقدار 96/1 90/0 90/0 04/0

شکل 1- مدل اندازه­گیری MAS-
 
بحث
در دوران دانشجویی، مدیریت و تنظیم هیجان‌ها یکی از مهارت‌های اساسی در روابط بین‌فردی است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که این مقیاس از ویژگی‌های روان‌سنجی مطلوبی برخوردار است. با این توضیح که ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 91/0 محاسبه شد که نشان­گر انسجام مطلوب گویه­ها است و برای مؤلفه‌های شناسایی، پردازش و ابرازگری به ترتیب، 91/0، 85/0 و 64/0 به دست آمد که در مؤلفه ابرازگری، همان‌طور که مشخص است مقدار پایایی، متوسط است. نتایج این مطالعه با مطالعه اصلی یعنی Greenberg  و همکاران [13] و مطالعه Rinaldi و همکاران [28] همسو است. در مطالعه Greenberg و همکاران نیز آلفای کرونباخ برای مؤلفه شناسایی 93/0، پردازش 90/0، و ابرازگری 88/0 می‌باشد. همان‌گونه که مشاهده شد مؤلفه ابرازگری در مطالعه پیش‌رو پایایی کمتری نسبت به دو مؤلفه دیگر دارد.
عاطفه‌پذیری ذهنی که تنظیم هیجانی از دل آن بیرون می‌آید، فرایند زیستی و شناختی می‌باشد و پایه‌های زیستی، تحول نظریه ذهن، تحول طرح‌واره‌های شناختی و عاطفی، تحول و تجربه‌های دوران کودکی در آن نقش دارند [15-14، 12]. یعنی بحث از تأثیر عواملی است که با ابراز‌گری به عنوان مؤلفه رفتاری تا حدی متفاوت است. در همین زمینه مؤلفه‌های شناسایی و پردازش را می‌توان مؤلفه‌های شناختی در نظرگرفت. بنابراین مؤلفه‌های شناسایی و پردازش، به عنوان دو مؤلفه از یک حوزه هم‌پوشانی بیشتری با هم دارند. علاوه بر تبیین پیشین، این یافته را می‌توان بر اساس مسائل فرهنگی نیز توضیح داد. قواعد ابراز هیجانی به عنوان اجزای مهم هر فرهنگ در نظر گرفته می‌شود. این قواعد، وابسته به شرایط فرهنگی، تعیین‌کننده‌ی بروز هیجانات مختلف فردی است (ابرازگری). پس مبتنی بر این قواعد، آن‌چه که فرد از خود بروز می‌دهد وابسته به پیش‌شرط‌های زیرآستانه‌ای است که فرهنگ فرد برای او مشخص کرده است [37]. در واقع می‌توان آن‌ها را به عنوان قواعد از پیش تجویز شده‌ فرهنگی تعریف کرد که در دوران زندگی از مسیر اجتماعی شدن آموخته می‌شوند. این‌چنین هنجارهای فرهنگی به اشتراک گذاشته شده القا می‌کند که چگونه، کی و به چه افرادی، می‌بایست تجارب هیجانی خود را ابراز نمود [38]. در همین زمینه به نظر می­رسد در فرهنگ ایرانی، افراد کمتر راجع به هیجان‌های خود صحبت می‌کنند و یا پسخوراند می‌دهند، البته با این توضیح که در مردها بروز کمتر هیجان­ها و در خانم­ها ابراز هیجان به شکل غیر مستقیم صورت می‌گیرد.
از سوی دیگر و از لحاظ همبستگی‌ها، مشخص شد که عامل عاطفه‌پذیری ذهنی، با عامل مهارت‌های تنظیم هیجان و سبک‌های عاطفی بیشترین همبستگی مثبت را دارد. در واقع سبک‌های عاطفی بر چگونگی تحمل هیجانات، به‌ویژه احساس پریشانی که با مؤلفه­های پرسش­نامه مهارت‌های تنظیم هیجان، از جمله تاب‌آوری هیجانی و آمادگی برای مواجهه مرتبط است تاکید می‌کند، و نشان می‌دهد که چگونه شخصیت بر اینکه فرد هیجاناتش را تنظیم کند اثر می‌گذارد. در این زمینه، می­توان گفت که پاسخ‌های هیجانی، اطلاعات مهمی در زمینه روابط بین‌فردی فراهم می‌آورد، و از این رهگذر افراد یاد می‌گیرند که در مواجهه با هیجانات چگونه رفتار کنند، چگونه تجارب هیجانی را به صورت کلامی بیان کنند، چه راه‌کارهایی را در پاسخ به هیجان‌ها به کار ببرند و در زمینه هیجان‌های خاص، چگونه با دیگران رفتار کنند [39]. از سوی دیگر، همبستگی عامل عاطفه‌پذیری ذهنی با عامل دشواری در تنظیم هیجانی و فهرست علائم، منفی و معنادار به دست آمد. در این زمینه وجود نقایصی در مهارت‌های تنظیم هیجان به عنوان یک عامل خطرناک در شروع و نگهداشت مشکلات سلامت روان (فهرست علائم) از جمله مشکلات اضطرابی و افسردگی پذیرفته شده است [40].
بنابراین، مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی، در تشخیص‌های بالینی و به دنبال آن درمان مشکلاتی که با عواطف و هیجان‌ها سر وکار دارند (مانند افسردگی و اضطراب) نیز می­تواند کاربرد داشته باشد چرا که بیماران از جمله افراد افسرده و مضطرب از این مهارت کمتر استفاده می‌کنند و این مطلب دارای اهمیت است که یکی از اهداف روان‌درمانی این افراد بهبود و بازیابی توانمندی تنظیم عاطفی و هیجانی در ارتباط با دیگران و خودشان است (البته، قبل از آن، هنجارسازی این مقیاس روی نمونه بیماران دارای اختلالات روانی نیز باید انجام شود). در این زمینه برخی از مشکلات در حالت‌های عاطفی و هیجانی، از جمله واکنش‌پذیری هیجانی، بی‌نظمی هیجانی یا اختلال در تنظیم هیجانی، در تئوری‌ها و مطالعات اخیر مورد نظر قرار گرفته است. با این توضیح که فرض می‌شود بی‌نظمی عواطف و هیجانات، نقش قابل توجهی در افسردگی و اضطراب، و دیگر اختلالات روان‌شناختی دارد [42-41].
از سوی دیگر نیز در افراد عادی بی­نظمی عاطفی هیجانی می‌تواند منجر به مشکلات بین‌فردی گردد و به دنبال آن، مشکلات روان‌شناختی دیگری را نیز پدید آورد. بنابراین تنظیم عواطف و هیجانات علاوه بر نقش درمانی نقش پیش­گیرانه را نیز ایفا می‌کند. همچنین در زمینه همبستگی‌ها، عدم ارتباط بین عاطفه‌پذیری ذهنی و مقیاس ابراز انعطاف‌پذیر تنظیم هیجانی و پرسش­نامه سبک‌های مقابله‌ای را می‌توان به این‌گونه توضیح داد که عاطفه‌پذیری ذهنی بیشتر در عامل شناختی تحلیلی معنا می‌یابد اما دو ابزار بیان شده بیشتر با عامل رفتاری مرتبط هستند.
روی‌هم‌رفته، مدل عاطفه‌پذیری ذهنی و به دنبال آن مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی، نظریه و مطالعات پیشین در حوزه تنظیم هیجان را در یک نقطه جمع می‌نماید و علاوه بر این، با تئوری‌پردازی‌های مفصل‌تر و عمیق‌تر موجبات شکل‌گیری یک نظریه و به دنبال آن مقیاس کامل‌تری در این زمینه را فراهم می‌آورد. هم­چنین این تئوری در زمینه تنظیم عواطف و هیجانات به صورت بنیادی‌تری به بررسی و تحلیل می‌پردازد. مقیاس عاطفه‌پذیری ذهنی ابزار مفید و قابل اعتمادی است که می‌تواند در سنجش‌های بالینی و غیر بالینی بسیار مفید واقع شود. هم چنین، به دو دلیل جامعه دانشجویی برای انجام این مطالعه انتخاب گردید: الف) دانشجویان در دوره تحولی اوایل بزرگسالی (جوانی) هستند که معمولا با انگیزش و هیجانات قوی و پرشور همراه است؛ ب) فضای دانشگاهی با هیجان، استرس و پیچیدگی­های روانی- اجتماعی همراه است (برای مثال، خرده فرهنگ­های مختلف، روبط بین فردی گسترده و دوره امتحانات). همین­طور، ممکن است برخی هنوز در مسیر هویت­یابی قرار داشته باشند. بنابراین کشف و تنظیم میزان و نوع هیجانات و عوامل مرتبط با آن، سپس آموزش­های عمومی لازم، می­تواند دانشجویان را سازگارتر و توانمندتر سازد. عوامل محافظتی را در آن­ها افزایش و عوامل خطر را در آن ها کاهش دهد. 
لازم به ذکر است که پژوهش پیش رو دارای محدودیتهای بود. حجم نمونه متوسط، صرفا دانشجو و از یک شهر از جمله آن ها بود. بنابراین پیشنهاد می شود مطالعات آینده با حجم نمونه بزرگ، در رده­های سنی و گروه­های دیگر (برای مثال نوجوانان و دانش­آموزان)­ صورت پذیرد. مبتنی بر نتایج نیز این مقیاس می­تواند در مطالعات روان­شناختی مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد. هم­چنین، با توجه به نقش مهم ابعاد تنظیم هیجانی در روندهای روان­درمانی، و طراحی این ابزار (عاطفه­پذیری ذهنی) مبتنی بر دوره­های تحولی پیشین و ترکیب تئوری­ها (روان­تحلیل­گری و شناختی)، پس از اعتباریابی در جوامع آماری دیگر (برای مثال بیماران دارای اختلالات روانی)، می­توان از این ابزار در فرآیند­های تشخیص بالینی و روان­درمانی نیز استفاده شود.  
نتیجهگیری
نتایج پژوهش نشان داد که این ابزار از روایی و پایایی مطلوبی برخودار است. هم­چنین با جامعه دانشجویان ایرانی منطبق است. آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و مؤلفه­های شناسایی و پردازش، مطلوب و برای مؤلفه ابرازگری، متوسط به دست آمد. همبستگی این مقیاس با ابزارهای دیگر تنظیم هیجانی نشان از قدرت­مندی و روا بودن مقیاس دارد. البته، بهتر است در صورت به کارگیری این مقیاس در مطالعات بعدی، روی نمونه غیردانشجویی، احتیاطات لازم پژوهشی، از سوی پژوهشگران در نظر گرفته شود.
تشکر و قدردانی
در این مطالعه، از تمامی شرکت­ کنندگانی (دانشجویان) که با تکمیل ابزارها منجر به پیش­بُرد این مطالعه شدند کمال قدردانی و تشکر را داریم. همچنین، لازم به ذکر است که مقاله پیشرو مستخرج از طرحی با عنوان «بررسی نیم­رخ ابعاد تنظیم هیجانی مرتبط با نشانگان روانشناختی در دانشجویان»، متعلق به دانشگاه علوم پزشکی ایران با کد 14179-50-4-98 می­باشد.
.
 



References
 
[1] Suri G, Sheppes G, Gross, JJ. Emotion regulation and cognition. In M. D. Robinson, E. Watkins, & E. Harmon-Jones (Eds.), Handbook of Cognition and Emotion (pp. 195–209). The Guilford Press 2013.
[2] Gross JJ. Antecedent- and response-focused emotion regulation: Divergent consequences for experience, expression, and physiology. J Personality and Social Psychology 1998a; 74: 224-37.
[3] Gross JJ. Emotion regulation: Current status and future prospects. J Psychological Inquiry 2015; 26(1): 1-26.
[4] Waters SF, Virmani EA, Thompson RA, Meyer S, Raikes HA, Jochem R. Emotion regulation and attachment: Unpacking two constructs and their association. J Psychopathology and Behavioral Assessment 2010; 32(1): 37-47.
[5] Aldao A, Nolen-Hoeksema S, Schweizer S. Emotion-regulation strategies across psychopathology: A meta-analytic review. J Clinical Psychology Review 2010; 30(2): 217-37. 4
[6] Jurist EL. Minding emotions. New York: Guilford Press 2018.
[7] Eisenberg N, Spinrad TL. Emotion-related regulation: Sharpening the definition. J Child Development 2004; 75(2): 334-9.
[8] Thompson RA. Emotion regulation: A theme in search of definition. J Monographs of the Society for Research in Child Development 1994; 59(2-3): 25-52.
[9] Fonagy P, Bateman AW. Luyten P. Introduction and overview. In Bateman AW, Fonagy P. (Eds), Handbook of Mentalizing in Mental Health Practice, Arlington, Virginia: American Psychiatric Publishing 2012.
[10] Fonagy P, Campbell C. Bad blood revisited: Attachment and psychoanalysis. J British Psychotherapy 2015; 31(2): 229-50.
[11] Sharp C, Pane H, Ha C, Venta A, Patel AB, Sturek J, et al. Theory of mind and emotion regulation difficulties in adolescents with borderline traits. The American Academy of Child & Adolescent Psychiatry 2011; 50(6): 563-73.
[12] Jurist EL. Mentalized affectivity. J Psychoanalytic Psychology 2005; 22(3): 426.
[13] Greenberg DM, Kolasi J, Hegsted CP, Berkowitz Y, Jurist EL. Mentalized affectivity: A new model and assessment of emotion regulation. PLoS ONE 2017; 12(10): e0185264.
[14] Gergely G, Unoka Z. Attachment and Mentalization in Humans: The development of the affective self. In Jurist E, Slade A, Bergner S. (Eds.), J Mind to mind: Infant Research, Neuroscience and Psychoanalysis, New York: Other Press 2008; 50-87.
[15] Blatt SJ, Blass R. Relatedness and self-definition: A dialectical model of personality development. In Noam GG & Fischer K. W. (Eds.), J Development and Vulnerabilities in Close Relationships (p. 309-38). Hillsdale, NJ: Erlbaum 1996.
[16] Gratz KL, Roemer L. Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the difficulties in emotion regulation scale. J Psychopathology and Behavioral Assessment 2004; 26(1): 41-54.
[17] Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: implications for affect, relationships, and well-being. J Personality and Social Psychology 2003; 85(2): 348. PMID: 12916575
[18] Hofmann SG, Kashdan TB. The affective style questionnaire: development and psychometric properties. J Psychopathology and Behavioral Assessment 2010; 32(2): 255-63.
[19] Burton CL, Bonanno GA. Measuring ability to enhance and suppress emotional expression: The Flexible Regulation of Emotional Expression (FREE) Scale. J Psychological Assessment 2016; 28(8): 929.
[20] Niven K, Totterdell P, Stride CB, Holman D.  Emotion Regulation of Others and Self (EROS): The development and validation of a new individual difference measure. Current Psychology 2011; 30(1): 53-73.
[21] Garnefski N, Kraaij V, Spinhoven P. J Manual for the Use of the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire. Leiderdorp, The Netherlands: DATEC 2002.
[22] Litman JA. The COPE inventory: Dimensionality and relationships with approach-and avoidance- motives and positive and negative traits. J Personality and Individual Differences 2006; 41(2): 273-84.
[23] Matud MP. Gender differences in stress and coping styles. J Personality and Individual Differences 2004; 37(7): 1401-15.
[24] Fonagy P, Luyten P, Moulton-Perkins A, Lee YW, Warren F, Howard S, et al. Development and validation of a self-report measure of mentalizing: The reflective functioning questionnaire. PloS ONE 2016; 11(7): e0158678.
[25] Bagby RM, Parker JD, Taylor GJ. The twenty-item Toronto Alexithymia ScaleÐI. Item selection and cross-validation of the factor structure. J Psychosomatic Research 1994; 38(1): 23-32.
[26] Behar E, McGowan SK, McLaughlin KA, Borkovec TD, Goldwin M, Bjorkquist O. Concreteness of positive, negative, and neutral repetitive thinking about the future. J Behavior Therapy 2012; 43(2): 300-12.
[27] Greenberg DM, Kolasi J, Hegsted CP, Berkowitz Y, Jurist EL. Mentalized affectivity: A new model and assessment of emotion regulation. PLoS ONE 2017; 12(10): e0185264.
[28] Rinaldi T, Castelli I, Greco A, Greenberg DM, Jurist E, Valle A, Marchetti A. The Mentalized Affectivity Scale (MAS): Development and validation of the Italian version. PLOS ONE 2021; 16(4): e0249272.
[29] Homan HA. Psychological and educational measurements (technique for preparing tests and questionnaires). 16th Edition, Tehran: SAMT Publication 2009.
[30] Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: implications for affect, relationships, and well-being. J Personality and Social Psychology 2003; 85(2):348-62.
[31] Berking M, Znoj H. Entwicklung und Validierung eines Fragebogens zur standardisierten Selbsteinschätzung emotionaler Kompetenzen (SEK-27). J Zeitschrift für Psychiatrie, Psychologie und Psychotherapie 2008; 56: 141-53.
[32] Bjureberg J, Ljotsson B, Tull MT, Hedman E, Sahlin H, Lundh LG, et al. Development and Validation of a Brief Version of the Difficulties in Emotion Regulation Scale: The DERS-16. J Psychopathol Behav Assess 2016; 38(2): 284-96.
[33] Hofmann SG, Kashdan TB. The affective style questionnaire: Development and psychometric properties. J Psychopathology and Behavioral Assessment 2010; 32(2): 255-63.
[34] Najarian B, Davoodi I. Construction and validation of a short form of the SCL-90-R (SCL-25). J Psychology 2001; 5(2): 136-49.
[35] O'Keefe-McCarthy S, McGillion M, Nelson S, Clarke S, McFetridge-Durdle J, Watt-Watson J. Content validity of the Toronto Pain Management Inventory-Acute Coronary Syndrome Version. J Cardiovascular Nursing 2014; 24(2).
[36] Abdollahpour E, Nejat S, Nourozian M, Majdzadeh R. The process of content validity in instrument development. J Iranian Epidemiology 2010; 6(4): 66-74.
[37] Hashemian SS, shams G, ashayeri H, modares gharavi, morteza. Investigating the effect of the principles of emotion expression rules on positive / negative emotional experience. J Fundamentals of Mental Health 2016; 18(6): 338-42.
[38] Matsumoto D. American-Japanese cultural diffeences in judgements of expression intensity and subjective experience. J Cogn Emot 1999; 13(2): 201-18.
[39] Narimani M, Ariapooran S, Abolghasemi A, Ahadi B. Effectiveness of mindfulness-based stress reduction and emotion regulation training in the affect and mood of chemical weapons victims. Arak University of  J Med Sci 2012; 15(2): 107-18.
[40] Badan Firoz A, Makvand Hosseini S, Mohammadifar MA. The relationship of emotion regulation with depression and anxiety symptoms of university students: The Mediating Role of Mindfulness. J Cognition Psychology & Psychiatry 2017; 4(2): 24-38.
[41] Bylsma LM, Morris BH, Rottenberg J. A meta-analysis of emotional reactivity in major depressive disorder. Clinical Psychology Review 2008; 28(4): 676-691.
[42] Gross JJ, Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford Press. J Individual Diffeences 2007; 30, 1311-27.


Investigating the Psychometric Properties of the Persian Version of the Mentalized Affectivity Scale in Students: A Descriptive Study
Mozhgan Lotfi[5], Sayed Ali Sharifi Fard[6], Mahdi Amini[7], Maryam Zolgharnein[8]


Received: 20/09/22      Sent for Revision: 29/10/22     Received Revised Manuscript: 28/02/23     Accepted: 01/03/23

Background and Objectives: Mental affectivity is a new perspective on emotion regulation. This view has introduced a new aspect in emotional regulation. The aim of this study was to investigate the psychometric properties of the Persian version of the Mentalized Affectivity Scale in university students.
Materials and Methods: The research method is cross-sectional and factor analysis. Its statistical population was all the students of public universities in Tehran City who were selected in a random multi-stage cluster method (academic year 2020-2021). The sample size included 500 participants, out of which 492 people were included in the analysis. Following tools were used in this study: Emotion Regulation Questionnaire (ERQ), Emotion Regulation Skills Questionnaire (ERSQ), Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS), Affective Style Questionnaire (ASQ), Symptom Checklist-25 (SCL), and the Mentalized Affectivity Scale (MAS). In order to analyze the data, confirmatory and exploratory factor analysis, as well as Cronbach's alpha reliability and criterion validity methods were used.
Results: The results showed that this scale has desirable psychometric properties. Exploratory and confirmatory factor analysis confirmed the three-component model of this scale. Cronbach's alpha coefficient was 0.91 for the whole scale, and 0.91, 0.85, and 0.64 for the three components of identification, processing, and expression, respectively.
Conclusion: Considering the desirable psychometric properties of the Mentalized Affectivity Scale, this scale can be used by researchers in psychological studies, focusing on the student community. It seems necessary to observe caution in using these instruments for other statistical communities.
Key words: Emotion regulation, Mentalized affectivity, Psychometric properties                                                                
Funding: This study did not have any funds.
Conflict of interest: None declared.
Ethical approval: This study is approved by the Ethics Committee of Iran University of Medical Sciences (IR.IUMS.REC.1398.1095).

How to cite this article: Lotfi Mozhgan, Sharifi Fard Sayed Ali, Amini Mahdi, Zolgharnein Maryam. Investigating the Psychometric Properties of the Persian Version of the Mentalized Affectivity Scale in Students: A Descriptive Study. J Rafsanjan Univ Med Sci 2023; 21 (12): 1229-48. [Farsi]
 
 
[1]- استادیار، گروه سلامت روان، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روان­پزشکی تهران)، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
[2]- کارشناسی ارشد روان­شناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
[3]- استادیار، گروه اعتیاد، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روان­پزشکی تهران)، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
تلفن: 66551655-021، دورنگار: 66551655-021، اپست الکترونیکی:  amini.mh@iums.ac.ir
[4]- کارشناسی ارشد مشاوره توان­بخشی، دانشکده روان­شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
[5]- Assistant Prof., Dept.of Mental Health, School of Behavioral Sciences and Mental Health (Tehran Institute of Psychiatry), Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
[6]- MSc in Clinical Psychology, School of Psychology and Educational Sciences, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
[7]- Assistant Prof., Addiction Dept., School of Behavioral Sciences and Mental Health (Tehran Institute of Psychiatry), Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran, ORCID: 0000-0002-3423-9509
(Corresponding Author) Tel: (021) 66551655, Fax: (021) 66551655, E-mail: amini.mh@iums.ac.ir
[8]- MSc in Rehabilitation Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانپزشكي
دریافت: 1401/5/27 | پذیرش: 1401/12/13 | انتشار: 1401/12/28

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb