Ethics code: IR.BASU.REC.1403.054
Zoghi Paydar M R, Mohagheghi H, Ghasemi Rahmatabadi M, Roshanaei M R, Ghorbany Z, Amirabadi Z et al . The Relationship between Marital Satisfaction and Quality of Life Mediated by Psychological Distress in Mothers of Children with Cancer: A Descriptive Study. JRUMS 2025; 24 (6) :525-538
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-7687-fa.html
ذوقی پایدار محمدرضا، محققی حسین، قاسمی رحمت آبادی مینا، روشنائی محمدرضا، قربانی زینب، امیرآبادی زهرا و همکاران.. رابطه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با میانجیگری پریشانی روانشناختی در مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1404; 24 (6) :525-538
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7687-fa.html
دانشگاه بوعلی سینا
متن کامل [PDF 412 kb]
(8 دریافت)
|
چکیده (HTML) (16 مشاهده)
متن کامل: (4 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 24، شهریور 1404، 538-525
رابطه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با میانجیگری پریشانی روانشناختی در مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان: یک مطالعه توصیفی
محمدرضا ذوقیپایدار[1]،حسین محققی[2]، مینا قاسمی رحمتآبادی[3]، محمدرضا روشنائی[4]، زینب قربانی[5]، زهرا امیرآبادی[6]، شهریار یارمحمدی واصل[7]
دریافت مقاله: 18/12/1403 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 17/02/1404 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 01/04/1404 پذیرش مقاله: 03/04/1404
چکیده
زمینه و هدف: مادران کودکان مبتلا به سرطان بهدلیل مسئولیت سنگین مراقبت و مواجهه مداوم با استرسهای درمانی، آسیبپذیری روانی بالایی را تجربه میکنند. این پژوهش به دنبال تعیین رابطه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با نقش میانجیگری پریشانی روانشناختی در مادران کودکان سرطانی میباشد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی با مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک سرطانی در سال 1403 شهر تهران بود که از این میان، تعداد 217 نفر به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه وارد پژوهش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاسهای کیفیت زندگی World Health Organization (1997)، پریشانی روانشناختی Kessler و همکاران (2002) و زوجی انریچ Olson و Fower (1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی Pearson و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد رضایت زناشویی با کیفیت زندگی، رابطه مثبت معنادار (35/0=r) و با پریشانی روان شناختی (37/0-=r) رابطه منفی معناداری داشت (01/0P<). همچنین، پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی رابطه منفی معناداری (47/0-=r، 01/0P<) داشت. بر اساس آزمون Bootstrap، اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی بر کیفیت زندگی از طریق پریشانی روانشناختی معنادار بود (10/0=β، فاصله اطمینان 95%: 16/0-06/0).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که رضایت زناشویی از طریق پریشانی روان شناختی با کیفیت زندگی در مادران کودکان مبتلا به سرطان رابطه غیرمستقیم دارد. بر این اساس، پیشنهاد میشود برنامههای مداخلهای خانوادهمحور با هدف کاهش پریشانی روانشناختی و ارتقاء رضایت زناشویی در مادران طراحی و اجرا گردد تا از این طریق، کیفیت زندگی آنان بهبود یابد.
واژههای کلیدی: پریشانی روانشناختی، رضایت زناشویی، سرطان، کودک، کیفیت زندگی، مادران
ارجاع: ذوقیپایدار مر، محققی ح، قاسمی رحمتآبادی م، روشنائی مر، قربانی ز، امیرآبادی ز، یارمحمدی واصل ش. رابطه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با میانجیگری پریشانی روانشناختی در مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1404، دوره 24 شماره 6، صفحات: 538-525.
.
مقدمه
سرطان (Cancer) یک بیماری جهانی و رو به رشد است که همه سنین را تحت تأثیر قرار میدهد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال 2025، سالانه حدود چهارصد هزار کودک به سرطان مبتلا میشوند (۱). این بیماری دومین عامل مرگومیر در کشورهای توسعهیافته و سومین عامل در کشورهای کمتر توسعهیافته است. در ایران، براساس گزارش مؤسسه محک، سرطان عامل چهار درصد مرگهای کودکان زیر ۵ سال و سیزده درصد مرگهای کودکان ۵ تا ۱۰ سال است (۲).
با توجه به تحولات در انکولوژی (Oncology) در سه دهه اخیر، سرطانهای دوران کودکی کشنده نیست، بلکه طبیعتی مزمن دارند (1) و نهتنها کودک را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بلکه کل خانواده را به صوت عینی و ذهنی با مشکلاتی مواجه میسازد (3). هنگامی که کودکی مبتلا به سرطان تشخیص داده میشود، مادران سطح نگرانی بالاتر و علائمی مانند ناامیدی، عصبانیت، اضطراب و افسردگی بیشتری را نسبت به پدران گزارش میکنند (3). مشکلات حاصل از بار مالی درمان، پیامدهای ضعف سلامتی ناشی از سرطان، ترس از عود مجدد بیماری پس از درمان و ترس از دست دادن فرزند، از جمله نگرانیهایی هستند که میتوانند منجر به خستگی مراقبتی، بیخوابی ناشی از اضطراب و وقفههای شبانه مرتبط با خواستههای مراقبت در مادران شود (5-4). ادراک مادران از جدی بودن بیماری فرزندشان، نقش مهمی در پریشانی روانی و کیفیت کلی زندگی آنها ایفا میکنند (6). با توجه به پژوهشها و توضیحات فوق، بررسی سازههای کیفیت زندگی (Quality of life)، پریشانی روانشناختی (Psychological distress) و همچنین رضایت زناشویی (Marital satisfaction) بخصوص در مادران با توجه به سرطان کودکان حائز اهمیت است.
از آنجایی که هسته نخستین خانواده سیستم کوچکی است که سیستم زناشویی نامیده میشود، در نتیجه کیفیت رابطه زناشویی، اهمیتی اساسی در عملکرد نظام خانواده دارد. هر اندازه عشق، تعهد و روابط صمیمانه و رضایتمندی بین زوجین بیشتر باشد، این موضوع در آرامش تکتک اعضاء در موقعیتهای بحرانی تأثیری ژرف و عمیق خواهد داشت (7). رضایت زناشویی در مادران کودکان مبتلا به سرطان بدلیل نگرانیهایی که در مورد کودک خود دارند، ممکن است دچار نوساناتی شود. Gharehdaghi و Kachooei در پژوهش خود نشان دادند که مادران کودکان سرطانی در مقایسه با مادران کودکان سالم، دارای صمیمت و رضایت زناشویی کمتری هستند (8).
یکی دیگر از متغیرهایی که میتواند تحت شعاع سلامت کودکان قرار گیرد، کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان است. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی به عنوان ادراک فرد از شرایط زندگی افراد، از نظر بعد جسمی، روانی و روابط اجتماعی فرد قابل تعریف است (9). کیفیت زندگی به تغییر در شرایط زندگی فرد، همچون زندگی اجتماعی، سلامتی، شغلی و ارزشهای فرد وابسته است. لذا تشخیص سرطان کودک، یک تجربه استرسزا برآورد میشود و با پیدایش تجارب منفی مانند استرس در روابط معنادار و هیجاناتی مانند اضطراب، عصبانیت، غم، رنج، احساس گناه و ترس از مرگ کودک همراه بوده و پیامدهای منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان دارد (11-10). در ایران نیز، مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان، سطوح پایینتری از کیفیت زندگی را تجربه میکنند (12).
علاوه بر مفاهیم مطرح شده، پژوهشها نشان میدهد که در مادران کودکان مبتلا به سرطان، علائم پریشانی روانشناختی، مانند اضطراب و افسردگی زیادی را میتوان مشاهده نمود که تأثیر منفی در عملکرد روانشناختی آنها دارد (13). پریشانی روانشناختی حالتی از رنج روانشناختی میباشد که منبع معتبر این اصطلاح، طیف فراگیری از علائم را شامل میشود، اما مشخصههای اصلی آن علائم افسردگی و اضطراب است (14). بر طبق تحقیقات انجام گرفته پریشانی روانشناختی بالا در مادران کودکان مبتلا به سرطان، کیفیت زندگی آنان را کاهش داده و همین امر خستگی را در آنها را افزایش میدهند (2). باورهای فراشناختی منفی مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان، تمرکز ذهنی آنها را روی نگرانی و اضطراب نگه میدارد (15).
با توجه به شیوع فزاینده سرطان در کودکان و تأثیرات عمیق آن بر سلامت روانی مادران به عنوان اصلیترین مراقبان (3، 1)، بررسی رابطه بین رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با در نظر گرفتن نقش میانجیگری پریشانی روانشناختی از اهمیت بالینی و اجتماعی برخوردار است. اگرچه مطالعات پیشین به بررسی جداگانه این متغیرها پرداختهاند، اما نقش یکپارچه آنها در نمونههای ایرانی و مکانیسمهای تأثیرگذار کمتر مورد توجه قرار گرفته است (12، 8، 2). نوآوری این پژوهش در ارائه مدلی جامع برای تبیین این روابط و تمرکز بر مادران کودکان سرطانی در بافت فرهنگی ایران است که میتواند به طراحی مداخلات روانشناختی خانوادهمحور و بهبود همزمان رضایت زناشویی و کیفیت زندگی این گروه کمک شایانی کند. یافتههای این مطالعه نه تنها شکاف موجود در ادبیات پژوهشی را پر میکند، بلکه با ارائه راهکارهای عملی مبتنی بر شواهد، زمینهساز حمایتهای تخصصی از خانوادههای درگیر با سرطان کودکان خواهد بود. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین رابطه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی با میانجیگری پریشانی روانشناختی در مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. مدل مفهومی پژوهش در شکل 1 ارائه شده است.
