Ethics code: IR.BUMS.REC.1398.412
Taleb Rouhi M, Afshar Ghoochani M, Sanjarani A, Habibollahi M H. The Effect of Curcumin Nanoliposomes on Skin Wound Healing in BALB/c Mice: An Experimental Study. JRUMS 2025; 24 (9) :775-778
URL:
http://journal.rums.ac.ir/article-1-7767-fa.html
طالب روحی مریم، افشار قوچانی محمد، سنجرانی علی، حبیب الهی محمدحسین. تأثیر نانولیپوزوم کورکومین بر ترمیم زخم پوستی در موشهای نر نژاد BALB/c: یک مطالعه تجربی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 1404; 24 (9) :775-778
URL: http://journal.rums.ac.ir/article-1-7767-fa.html
دانشگاه آراد اسلامی واحد زاهدان
متن کامل [PDF 560 kb]
(23 دریافت)
|
چکیده (HTML) (39 مشاهده)
متن کامل: (12 مشاهده)
مقاله پژوهشی
مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
دوره 24، آذر 1404، 788-775
تأثیر نانولیپوزوم کورکومین بر ترمیم زخم پوستی در موشهای نر نژاد BALB/c: یک مطالعه تجربی
مریم طالبروحی[1]، محمد افشارقوچانی[2]، علی سنجرانی[3]، محمدحسین حبیبالهی[4]
دریافت مقاله: 04/04/1404 ارسال مقاله به نویسنده جهت اصلاح: 03/06/1404 دریافت اصلاحیه از نویسنده: 24/08/1404 پذیرش مقاله: 26/08/1404
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم زخم فرآیندی پیچیده، شامل مراحل هموستاز، التهاب، تکثیر و بازسازی بافت است. کورکومین بهعنوان ترکیبی طبیعی دارای خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی شناخته شده است، اما زیستفراهمی پایین آن، کاربرد موضعیاش را محدود کرده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر نانولیپوزوم کورکومین بر روند ترمیم زخم پوستی در موشهای نر نژاد BALB/c انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۴۸ سر موش نر BALB/c (5/2 ماهه) بهطور تصادفی در چهار گروه آزمایش (دریافتکننده کرم نانولیپوزوم کورکومین)، کنترل مثبت (کرم نیتروفورازون)، کنترل منفی (کرم دارونما)، و گروه شم (بدون درمان) تقسیم شدند. پس از ایجاد زخم در ناحیه پشتی حیوانات، درمانها بهصورت موضعی اعمال شد. نمونهبرداری بافتی در روزهای ۴، ۷، ۱۰ و ۱۴ انجام و ارزیابیهای بافتشناسی با رنگآمیزی H&E و Masson Trichrome صورت گرفت. دادهها با استفاده آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: گروه آزمایش در روزهای ۴، ۷ و ۱۰ کاهش معنیداری در تعداد سلولهای التهابی نسبت به گروههای کنترل منفی و شم نشان داد (001/0>P). همچنین، در این گروه افزایش قابلتوجهی در تعداد فیبروبلاستها، میزان سنتز رشتههای کلاژن، وسعت بافت گرانوله و بازسازی اپیتلیومی نسبت به گروههای کنترلمنفی و شم مشاهده شد (001/0>P). روند بهبودی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مثبت تقریباً برابر و در برخی موارد اندکی بهتر بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که نانولیپوزوم کورکومین میتواند با کاهش التهاب و تحریک فاز تکثیر، نقش مؤثری در بهبود زخمهای پوستی در مدل حیوانی موش BALB/c ایفاء کند.
واژههای کلیدی: نانولیپوزوم، کورکومین، ترمیم زخم، موش BALB/c
ارجاع: طالبروحی م، افشارقوچانی م، سنجرانی ع، حبیبالهی مح. تأثیر نانولیپوزوم کورکومین بر ترمیم زخم پوستی در موشهای نر نژاد BALB/c. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1404، دوره 24، شماره 9، صفحات: 788-775.
مقدمه
پوست به عنوان نخستین سد دفاعی بدن در برابر آسیبهای فیزیکی، شیمیایی و میکروبی عمل میکند و نقش حیاتی در حفظ هموستاز ایفا میکند. زخمها به عنوان آسیبهایی در پیوستگی طبیعی پوست میتوانند در اثر عوامل مکانیکی، حرارتی یا شیمیایی ایجاد شوند (1).
زخمها بر اساس مدت زمان بهبودی به دو دسته حاد و مزمن تقسیم میشوند، زخمهای حاد به زخمهایی اطلاق میشوند که طی فرآیندی منظم و در زمان کوتاه (معمولاً کمتر از سه هفته) بهبود مییابند. این نوع زخمها دارای مراحل مشخصی شامل التهاب، تکثیر سلولی و بازسازی بافت هستند و معمولاً بدون عارضه به ترمیم کامل میرسند. از سوی دیگر، زخمهای مزمن به زخمهایی گفته میشود که به دلیل اختلال در مراحل ترمیم، بهبود آنها طولانیتر از سه هفته طول کشیده و ممکن است به دلیل وجود عفونت، التهاب مزمن یا نقص در سیگنالهای مولکولی، به طور کامل التیام نیابند. این نوع زخمها معمولاً با مشکلات پیچیدهتری از جمله افزایش فعالیت التهابی و عدم تعادل در سایتوکاینها همراه هستند که روند ترمیم را مختل میکند
(3-2).
فرایند ترمیم زخم یک پاسخ زیستی پیچیده و چند مرحلهای به آسیب بافتی است که به طور معمول در چهار فاز متوالی و همپوشان شامل هموستاز، التهاب، تکثیر و بازسازی انجام میشود. در مرحله هموستاز، با فعال شدن سیستم انعقادی، فیبرینوژن به فیبرین تبدیل شده و لخته خون تشکیل میشود. سپس در فاز التهاب، نوتروفیلها، ماکروفاژها و لنفوسیتها با حذف بافت آسیبدیده و پاتوژنها، محیط را برای ترمیم آماده میسازند. در ادامه، طی فاز تکثیر، تکثیر فیبروبلاستها، رگزایی، سنتز کلاژن و تشکیل بافت گرانوله صورت میگیرد. نهایتاً در فاز بازسازی، بازآرایی کلاژن و بازسازی اپیتلیال رخ داده و ترمیم نهایی با تشکیل اسکار کامل میشود (1). با وجود پیشرفتهای گسترده در روشهای نوین ترمیم زخم، استفاده از ترکیبات طبیعی و گیاهی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ترکیبات گیاهی به واسطه اثرات ضدالتهابی، آنتیاکسیدانی و ایمنیزای خود، میتوانند به عنوان مکمل یا جایگزین در فرآیند بهبود زخم مؤثر باشند (3).
کورکومین، ماده فعال اصلی زردچوبه (Curcuma longa)، دارای اثرات زیستی متعددی از جمله خواص ضدالتهابی، آنتیاکسیدانی، ضدباکتریایی، ضدویروسی، ضدسرطانی و ضدقارچی است (4). با این حال، با وجود خواص زیستی گسترده کورکومین، محدودیت در حلالیت، پایداری شیمیایی و فراهمی زیستی آن، کاربرد بالینی و اثرگذاری موضعی این ترکیب را با چالش مواجه کرده است (5).
برای غلبه بر این محدودیت، استفاده از فناوری نانو از جمله نانولیپوزومها مورد توجه قرار گرفته است. نانولیپوزومها ذرات کلوئیدی متشکل از لیپیدهای دو لایهای هستند که میتوانند ترکیبات آبدوست و آبگریز را به طور همزمان در خود جای دهند. این ویژگی موجب میشود تا نانولیپوزومها به عنوان حاملهای مؤثر دارویی، امکان عبور ترکیبات فعال از سد پوستی و رسیدن به لایههای عمقیتر پوست را فراهم آورند (7، 6).
طبق تحقیقات صورت گرفته توسط Kianvash و همکارانش، مشخص گردید که استفاده موضعی از نانولیپوزوم کورکومین با دوز پایین (3/0 درصد) به طور مؤثری موجب بهبود التهاب و کاهش عفونت در زخمهای سوختگی شده و میتواند به عنوان گزینهای مؤثر در درمان این نوع زخمها در نظر گرفته شود (8). همچنین، Ravindran و همکاران گزارش کردند که فرمولاسیونهای نانویی کورکومین میتواند از طریق افزایش پایداری، فراهمیزیستی و نفوذپذیری پوستی، موجب تسریع در روند ترمیم زخم و بازسازی بافت اپیتلیال گردد (9). علاوه بر این، چندین مطالعه جامع در سال ۲۰۲۲ نشان میدهند که فرمولاسیونهای نانویی کورکومین از جمله نانولیپوزومها و نانوامولسیونها با افزایش پایداری، فراهمیزیستی و نفوذپذیری پوستی، موجب افزایش تشکیل بافت گرانوله و بهبود اپیتلیالیزاسیون شده و روند ترمیم را تسریع میکنند (11، 10). بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر نانولیپوزوم کورکومین بر روند ترمیم زخم پوستی در موشهای نر نژاد BALB/c طراحی و اجرا شده است.
مواد و روشها
در این مطالعه تجربی، از ۴۸ سر موش نر نژاد BALB/c با میانگین سنی 5/2 ماهه با وزن تقریبی 20 الی 25 گرم استفاده شد. حیوانات از مرکز طب تجربی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال 1398 تهیه شدند. موشها به منظور تطابق با شرایط محیطی، به مدت یک هفته در شرایط کنترلشده (دمای ۲۵±۲ درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی ۵۰±۵ درصد و چرخه نوری ۱۲ ساعت روشنایی/تاریکی) در قفسهای مجزا نگهداری شدند. تغذیه به صورت آزاد با غذای استاندارد پلت شده و آب آشامیدنی شهری انجام شد. نظافت قفسها و تعویض غذا به صورت یک روز در میان انجام گرفت (12). این پژوهش دارای کد اخلاق IR.BUMS.REC.1398.412 از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بیرجند میباشد.
پس از بیهوشی حیوانات با تزریق داخل صفاقی کتامین (۷۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان) و زایلازین (1۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان)، تحت ایجاد زخم استاندارد قرار گرفتند. به این منظور، پس از تراشیدن موضع پشتی، زخمی به طول یک سانتیمتر با تیغ جراحی ایجاد شد. موشها به صورت تصادفی در چهار گروه 12تایی شامل گروه تیمار: دریافت پماد نانولیپوزوم کورکومین، گروه کنترل مثبت: دریافت کرم موضعی نیتروفورازون 2/0 درصد، گروه کنترل منفی: دریافت کرم پایه فاقد کورکومین (نانولیپوزوم بدون دارو) و گروه شم (Sham): بدون دریافت هر گونه درمان، تقسیم شدند.
برای تهیه پماد نانولیپوزوم کورکومین، 60 میلیگرم فسفاتیدیلکولین، 10 میلیگرم کلسترول و 10 میلیگرم کورکومین در اتانول حل شدند تا محلولی یکنواخت ایجاد گردد. این محلول سپس توسط روتاری اواپراتور (مدل IKA RV 10 Digital V-C، شرکت IKA، ساخت آلمان) تغلیظ و حلال تبخیر شد و یک لایه نازک لیپیدی کورکومینی بر دیواره فلاسک تشکیل گردید. فیلم بهدست آمده با آب مقطر گرم هیدراته شد و سوسپانسیون اولیه لیپوزومی شکل گرفت. برای کاهش اندازه و دستیابی به نانولیپوزومهای پایدار، سوسپانسیون تحت فرایند سونیکیشن قرار گرفت و سپس اندازه ذرات با استفاده از روش پراکندگی نور دینامیک (Dynamic Light Scattering) اندازهگیری و کنترل شد. در گام نهایی، نانولیپوزومهای حاصل با پایه پماد (نظیر وازلین یا کرم پایه) مخلوط گردید و محصول نهایی با یکنواختی مناسب و قابلیت استفاده موضعی تهیه شد (8). بهعنوان داروی کنترل مثبت، پماد نیتروفورازون تولید شده در شرکت ایران ناژو تهیه و در آزمایشهای حیوانی مورد استفاده قرار گرفت.
تیمارها در دو نوبت (ساعت ۸ صبح و ۸ عصر) به مدت ۱۴ روز اعمال شدند. در روزهای ۴، ۷، ۱۰ و ۱۴ پس از ایجاد زخم، از هر گروه ۳ حیوان به طور تصادفی انتخاب و تحت آسانکشی انسانی (Euthanasia) قرار گرفتند و سپس نمونههای بافتی از محل زخم جمعآوری و جهت بررسیهای بافتشناسی آمادهسازی شدند (14، 13).
نمونههای بافتی از محل زخم، پس از فیکس شدن در فرمالین 5 درصد، وارد مراحل پردازش بافتی شدند. آبگیری با الکلهای صعودی (۵۰ تا ۱۰۰ درصد)، شفافسازی با گزیلول و قالبگیری در پارافین انجام شد. برشهای ۵ میکرومتری با میکروتوم تهیه و با رنگهای هماتوکسیلین-ائوزین (H&E) و تریکروم ماسون رنگآمیزی گردیدند. سپس، اسلایدها توسط دو پاتولوژیست مستقل و به صورت کور از نظر شاخصهای اپیدرمال (اپیتلیالیزاسیون) و درمال (تعداد سلولهای التهابی، گرانولاسیون، و تراکم کلاژن) مورد ارزیابی قرار گرفتند (13، 14، 8).
پارامترهای کمی شامل تعداد سلولهای التهابی و فیبروبلاستها، وسعت بافت گرانوله، ضخامت و تراکم رشتههای کلاژن و میزان اپیتلیالیزاسیون با استفاده از نرمافزار ImageJ نسخه 52/1 تحلیل شدند و مقادیر به صورت "انحراف معیار±میانگین" گزارش گردید. دادههای کمی برای تحلیل آماری با استفاده از SPSS نسخه 22 بررسی شدند. برای مقایسه میان گروهها، آنالیز واریانس یکطرفه به کار گرفته شد و آزمون Tukey بهعنوان آزمون تعقیبی جهت تعیین تفاوتهای زوجی اعمال شد. پیشفرضهای لازم برای انجام آنالیز واریانس یکطرفه شامل نرمال بودن توزیع دادهها که توسط آزمون Shapiro-Wilk و همگنی واریانس گروهها بود که توسط آزمون Levene ارزیابی گردید و برقراری پیشفرضها مورد تأیید قرار گرفت (05/0<P). سطح معنیداری در آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج
نتایج این مطالعه نشان داد که در فاز التهابی (روزهای 4 و 7) در تیمار با نانولیپوزوم کورکومین و نیتروفورازون در روز چهارم موجب کاهش معنیدار تعداد سلولهای التهابی در گروههای تحت درمان به ترتیب با میانگین و انحراف معیار (31/1±80/24) و (53/2±00/21) سلول نسبت به گروههای دارونما (31/2±40/29) و شم (11/2±30/31) شد (001/0>P). این روند کاهش تعداد سلولهای التهابی در روز هفتم نیز ادامه یافت، به طوریکه میانگین و انحراف معیار تعداد سلولهای التهابی در گروههای کورکومین (89/6±80/36) و نیتروفورازون (49/7±70/40) نسبت به گروههای دارونما (38/4±90/57) و شم (26/4±00/58) به طور معنیداری کمتر بود (001/0>P) (نمودار 1)، این روند تغییرات از روز هفتم تا دهم تقریباً ثابت بوده و از روز دهم تا چهاردهم هم تغییرات بسیار ناچیز و با سرعتی تقریباً برابر پیش رفته است.
